مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
فشار هنجاری
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به دنبال کاوش در برساخت اجتماعی پدیده خودکشی از منظر اقدام کنندگان به خودکشی در شهر آبدانان است. داده های این مطالعه کیفی از طریق مصاحبه عمیق، مشاهده مشارکتی و اسناد و مدارک گردآوری شده و از روش نظریه مبنایی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. با کمک روش نمونه گیری کیفی، نظری و هدفمند با 8 نفر از مطلعین کلیدی مصاحبه شده تا اشباع نظری حاصل گردد. سرانجام داده های گردآوری شده در قالب 64 مفهوم، 4 مقوله عمده و یک مقوله هسته کدگذاری و تحلیل شده اند. 4 مقوله عُمده عبارت اند از: گسیختگی خانوادگی، فشار ساختاری، فردیت عقیم مانده و فشار هنجاری. مقوله هسته نیز که دیگر مقولات کُلی را شامل می شود مقوله ""طرد اجتماعی"" است. یافته ها بر مبنای نتایج این مطالعه، اقدام به خودکشی برساختی اجتماعی است و به مثابه امری بسترمند، نتیجه واکنش ها و تعاملات جوانان آبدانانی به فرصت ها و محدودیت های محیط اجتماعی و فرهنگی است. به عبارت دیگر، بازسازی معنایی خوانش اقدام کنندگان به خودکشی از چگونگی برساخت پدیده خودکشی، حاکی از آن است که آن ها پدیده خودکشی را به مثابه واکنش و راهبرد گریزناپذیر به جدایی از جریان اصلی محیط اجتماعی- فرهنگی درک و تفسیر کرده اند.
گرایش به مصرف ماهی با تکیه بر ارزیابی فایده آن (مورد مطالعه: نقاط شهری استان های خراسان رضوی، جنوبی و شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به این دو سؤال پاسخ می دهد که خانوارهای شهری ساکن استان های خراسان رضوی، شمالی و جنوبی، فایده مصرف ماهی را در مقایسه با غذاهای جای گزین چگونه ارزیابی می کنند و چه عواملی بر ارزیابی آن ها از فایده مصرف ماهی مؤثر است؟ فرضیه اساسی این بوده است که ارزیابی فایده مصرف (ماهی) تحت اثر انفرادی و تعاملی عقاید کنترلی و عقاید هنجاری مصرف است، ارزیابی فایده غذاهای جای گزین ماهی، اجزای اصلی عقاید کنترلی مصرف ماهی هستند، فشار هنجاری و پاداش اجتماعی مصرف نیز از اجزای سازنده عقاید هنجاری مصرف ماهی اند». نتایج وارسی فرضیه ارزیابی مصرف در یک نمونه ۱۲۲۹ خانواری نشان می دهد که اول، بر حسب ملاک های علاقه، صرفه اقتصادی، سلامتی، سهولت آماده سازی و طبخ، تنوع پخت، سهولت نگهداری ومزه؛ ارزیابی فایده مصرف ماهی در مقایسه با غذاهای جای گزین پایین است و تنها بر حسب ملاک فایده سلامتی، اولویت پیدا می کند. دوم، ۶۳.۶ درصد از تغییرات ارزیابی فایده مصرف ماهی تحت تأثیر پنج متغیر ارزیابی فایده مصرف مرغ، ارزیابی فایده مصرف جای گزین گوشت، ارزیابی فایده مصرف گوشت قرمز، فشار هنجاری، پاداش اجتماعی مصرف و اثر تعاملی آن هاست. سوم، از بین عوامل مؤثر بر ارزیابی فایده مصرف ماهی، اثر فشار هنجاری و پاداش اجتماعی مثبت و اثر ارزیابی فایده غذاهای جای گزین مصرف ماهی منفی بوده است.
بررسی جامعه شناختی نگرش مثبت به فرزند (مطالعه ی زنان شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان نگرش مثبت به فرزند در بین زنان همسردار 40-18 سال شهر ایلام و شناسایی عوامل اجتماعی مؤثر در نگرش این جمعیت با روش پیمایش انجام شده است. نمونه ی پژوهش 190 نفر از زنان همسردار 18 تا 40 سال شهر ایلام است که با روش نمونه گیری خوشه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی است، نگرش مثبت به فرزند در بین زنان شهر ایلام در حد متوسطی قرار دارد. در تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز 7/38 درصد از واریانس میزان نگرش مثبت به فرزند توسط متغیرهای نقش منفی ماهواره در داشتن تعداد فرزندان زیاد، نقش مثبت تلویزیون در داشتن تعداد فرزندان زیاد، نظر دیگران نسبت به زن باردار و تعداد فرزندان زیاد، دلسرد کردن از طریق خانواده و اطرافیان، وضعیت اشتغال پاسخ گو و میزان صمیمیت با دیگران نزدیک تبیین می شود. در تحلیل مسیر، شاخص دلسرد کردن از طریق خانواده و اطرافیان بیشترین تأثیر (336/0-) و متغیر وضعیت اشتغال کمترین تأثیر (140/0) را در نگرش مثبت به فرزند دارد. در نهایت می توان نظریه های یادگیری اجتماعی، فشار هنجاری و شبکه های اجتماعی را برای تبیین رابطه ی عوامل اجتماعی با میزان نگرش مثبت به فرزند مناسب دانست.
تأملی در زمینه های شکل گیری سیاست کیفری سخت گیرانه در دهه ی نخست انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و حقوق اسلامی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۷
157-183
حوزه های تخصصی:
بر پایه ی تصور متعارف، دگرگونی های بنیادین در ساختار سیاسی جوامع و به ویژه انقلاب ها، زمینه را برای گرایش به واکنش های کیفری سخت گیرانه فراهم می آورد. بهره گیری از این شدت عمل کیفری اغلب به مثابه ی عاملی برای حراست از دستاوردهای انقلاب پنداشته می شود. گرایش به مجازات های شدید در ایران پس از انقلاب اسلامی نیز اغلب، از زاویه ی نگاه پیش گفته تحلیل شده است. بر این اساس، الگوی قدرتی که انقلاب اسلامی موجب پدیداری آن شد، زمینه ساز تولد شکل خاصی از واکنش های کیفری گردید. با این حال، عملکردهای قدرت نیز در ساختاری از نیروهای اجتماعی شکل می گیرد که مهمترین آنها چارچوب های هنجاری وجدان جمعی است. این فشار هنجاری وجدان جمعی است که گاه عملکردهای قدرت را در زمینه های گوناگون در مسیری خاص هدایت می کند. نظام واکنش های کیفری نیز از این قاعده مستثنی نیست. بدین ترتیب، گاه قدرت زیر تاثیر فشار هنجاری وجدان جمعی، عملکردهای کیفری خود را جهت دهی می کند. گرایش قدرت سنت گرای مذهبی به واکنش های کیفری شدید و سخت گیرانه در دهه ی نخستین انقلاب اسلامی در ایران را نمی توان به صورت مطلق انعکاسی از عناصر گفتمانی قدرت دانست. در این باره باید به نقش دیگر عوامل از جمله فشار هنجاری وجدان جمعی نیز توجه داشت.
تبیین جامعه شناختی مدیریت بدن در بین بانوان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، با بهره گیری از نظریه های فوکو، گافمن، وبر و برخی از فمینیست ها، به تحلیل جامعه شناختی عوامل مرتبط با مدیریت بدن پرداخته شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان و دختران شهر تبریز تشکیل داده اند که در زمان اجرای تحقیق، عضو باشگاه های بدنسازی این شهر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای توأم با تصادفی ساده، تعداد 377 نفر انتخاب و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شده است.براساس نتایج بدست آمده، میانگین مدیریت بدن در افراد مورد مطالعه، 89(حداقل نمره 46 و حداکثر نمره 134) برآورد شده است. براین اساس، میزان مدیریت بدن در 80% پاسخگویان، متوسط به بالاست. نتایج حاصل از تحلیل های دو متغیره نیز حاکی از این است که میزان مدیریت بدن برحسب برخی متغیرهای زمینه ای همچون سن، وضعیت تأهل، تحصیلات، وضعیت شغلی و درآمد پاسخگویان متفاوت است. همچنین بین متغیرهای نقش پذیری جنسیتی و دینداری با مدیریت بدن، رابطه معکوس و بین متغیر احساس فشار هنجاریو مدیریت بدن، رابطه مستقیم و معنی دار برقرار است. براساس تحلیل مسیر، متغیرهای دینداری و احساس فشار هنجاری، هم به طور مستقیم و هم از طریق تحت تأثیر قرار دادن متغیر نقش پذیری جنسیتی، بر میزان مدیریت بدن تأثیر گذاشته اند. این متغیرها در مجموع قادرند 2/35 درصد از تغییرات مدیریت بدن را پیش بینی کنند.
فرایند شکل گیری طلاق در بین زنان مطلقه شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه تجارب زیسته زنان مطلقه شهر ایلام در مورد طلاق است. به این منظور از روش کیفی و رویکرد نظریه زمینه ای استفاده شد. مشارکت کنندگان در تحقیق عبارتنداز 18 تن از زنان مطلقه در شهر ایلام، خانواده های آنان که با تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه استاندارد با آنها گفتگو شد. تحلیل مصاحبه ها، به شکل گیری مدل پارادایمی با مقولاتی مانند «باور زنان نسبت به مسئله طلاق»، شرایط علی با مقوله «شرایط تنش زا»، و شرایط میانجی با مقوله هایی مانند نبود مهارت های ارتباطی بین فردی، ناهمسان همسری، فشار هنجاری، زیست دوگانه»، شرایط زمینه ای با مقوله هایی؛ مانند «بستر اقتصادی»، «بستر فرهنگی»، کژکارکردی خانواده ها»، و راهبردهایی مانند «اعتراض به وضعیت»،«راهبردهای اجباری نزدیکی به شکست»،«مدیریت وضعیت») و پیامدهایی در سطح فردی، خانوادگی، اجتماعی منتهی شد. با در نظرگرفتن رابطه بین مجموعه مقولات، مفهوم دوسوگرایی جامعه شناختی» که در آن شاهد تناقضات میان هنجار اصلی (هنجارهای برگرفته از سنت ها و عصبیت ها) و ضدهنجار فرعی (ارزش های اجتماعی-فرهنگی مدرن) هستیم، استخراج شد.
سازگاری روستاییان با تغییرات اقلیمی و ارتباط آن با عوامل اجتماعی (مطالعه موردی: روستاییان شهرستان بابلسر - استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، سنجش سطح سازگاری روستاییان با تغییرات اقلیمی و رابطه آن با عوامل اجتماعی بود. جامعه آماری این پژوهش، 2877 نفر از روستاییان شهرستان بابلسر بودند که با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 224 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود. میزان پایایی پرسش های پرسش نامه (براساس آزمون کرونباخ)، بیشتر از 60 درصد گزارش شد و اعتبار صوری پرسش نامه را نیز متخصصان علوم کشاورزی در دانشگاه علوم کشاورزی و متخصصان علوم اجتماعی در دانشگاه مازندران تأیید کردند. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد مساحت زمین زراعی (20/0)، آگاهی از منابع اطلاعاتی (18/0)، اعتماد نهادی (17/0) و فشار هنجاری کارشناسان کشاورزی و نظرات افراد روستا (16/0) با سازگاری روستاییان با پیامدهای تغییرات اقلیمی، همبستگی مثبت و ضعیف داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد بین فشار هنجاری شورای روستا، سن و درآمد با سازگاری روستاییان با پیامدهای تغییرات اقلیمی، رابطه معنی دار وجود نداشت. در بخش پایانی و براساس یافته های پژوهش پیشنهاد شد با افزایش دانش و مهارت های کشاورزان درباره تغییرات اقلیمی و آشناسازی آنها با راهبردهای سازگاری و برآوردهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی پیامدهای تغییرات اقلیمی، میزان سازگاری روستاییان با آثار زیان بار تغییرات اقلیمی بهبود یابد.
فراتحلیل گرایش جامعه ایرانی به مدیریت بدن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
49 - 68
حوزه های تخصصی:
بدن مقوله اجتماعی و امری زیستی-فرهنگی است متناسب با فرهنگ و هنجار جامعه، بدن نیز تغییر می یابد، در جهان امروز، بدن به امری مهم در روابط اجتماعی، سلامت اجتماعی و سبک زندگی نشاط محور بدل شده است و همچنین کسب منزلت اجتماعی و تأیید اجتماعی، بدن را بیشتر محور توجه جامعه قرار داده است، پژوهش فعلی با استفاده از روش فراتحلیل در پی بررسی دلایل گرایش جامعه ایرانی به مدیریت بدن است. جامعه آماری آن 68 سند که 39 تحقیق به روش تعمدی-قضاوتی در بازه زمانی 1387 الی 1400 انتخاب شدند. یافته ها در بخش توصیفی نشان می دهد که سال 1392، بیشترین مطالعه (23 درصد) در این بازه زمانی صورت گرفته و در شهر تهران (23 درصد) اجر شده است. خانم ها عمدتاً (69 درصد) هدف مطالعه بوده و روش تحقیق از نوع خوشه ای (41 درصد)، بوده است. میزان گرایش به تغییرات در بدن (مدیریت بدن) در سطح بالا (35 درصد)، متوسط (29 درصد) و پایین (36 درصد) است. اندازه اثر مطالعات از 39 تحقیق، حاکی از این است که منابع رسانه، سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی، سرمایه، منابع ساختاری، سبک مصرفی، عوامل روانی، تمایزیابی، جامعه پذیری و عوامل زمینه ای در گرایش ایرانیان به مدیریت بدن تأثیر معناداری دارد.
تاثیر فشارهای نهادی و اطلاعات حسابداری مدیریت زیست محیطی بر عملکرد مالی، زیست محیطی و اقتصادی شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی تأثیر مستقیم فشارهای نهادی (اجباری، هنجاری و تقلیدی) بر عملکردهای شرکت (عملکرد مالی، زیست محیطی و اقتصادی) و تاثیر غیر مستقیم از طریق نقش میانجی حسابداری مدیریت زیست محیطی بر این رابطه است. روش: داده های کمی از طریق پرسشنامه ساختاریافته و استاندارد از 202 نفر از کارکنان بخش مالی آگاه به فعالیت های کلی شرکت های بورسی، فرابورسی و غیربورسی جمع آوری شده است و از مدل سازی معادلات ساختاری برای ارزیابی فرضیه ها استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان می دهد که تمام فشارهای نهادی با عملکرد مالی ارتباط معناداری دارند. فشارهای هنجاری با عملکرد زیست محیطی ارتباط مثبت و معناداری دارند. فشارهای اجباری بر عملکرد مالی تنها در صنعت سلولزی تاثیر منفی و معناداری دارند و فشارهای هنجاری بر عملکرد مالی در صنایع نفت و گاز و پتروشیمی و سلولزی و همچنین بر عملکرد زیست محیطی در صنایع فلزی و سلولزی تاثیر مثبت و معناداری دارند. تاثیر فشارهای هنجاری بر عملکرد اقتصادی در صنعت نفت و گاز و پتروشیمی منفی اما معنادار و در صنعت فلزی مثبت و معنادار است. فشارهای تقلیدی تنها در صنعت نفت و گاز و پتروشیمی بر عملکرد زیست محیطی و اقتصادی تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج همچنین نشان می دهد که حسابداری مدیریت زیست محیطی به عنوان یک متغیر میانجی بر رابطه بین فشارهای نهادی و عملکرد شرکت ها عمل کرده است. دانش افزایی: پژوهش حاضر برای شرکت ها و سیاست گذاران ایران بسیار مفید خواهد بود، زیرا یافته های این مطالعه به آن ها کمک می کند تا به اهمیت EMA و تاثیر عوامل نهادی در تعیین عملکرد شرکت پی ببرند، بنابراین بهتر می توانند توسعه یابند.