فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۲۱ تا ۳٬۷۴۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان خاستگاه تمدن بشری همواره مورد توجه نظریه پردازان علوم مختلف بوده است. فضای پیچیده شهر، انسان های اندیشمند را برای رهایی از مشکلات و نارسایی ها در رسیدن به حد متعالی زندگی به فکر اصلاح و ایجاد ساختارهای جدید شهری وادار نموده است در هزاره سوم، فن آوری اطلاعات به عنوان عمده ترین محور تحول و توسعه در جهان منظور شده و دستاوردهای ناشی از آن با زندگی مردم عجین گردیده است. ازین رو امروزه شهر هوشمند و شهر الکترونیک به عنوان راهکار بی بدیل حل معضلات شهری مورد توجه شهرسازان و مدیران شهری واقع شده است. مقاله حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی و اسنادی نشان داد رسانه های اجتماعی نقش مهمی به مؤلفه هایی نظیر مردم هوشمند و جابه جایی هوشمند در حکمرانی خوب شهری با رویکرد هوشمند سازی دارد. در انتها ضمن نتیجه گیری از مطالب راهکارها برای تحقق حکمرانی هوشمند خوب شهری مبتنی بر هوشمند سازی شهری با در نظر گرفتن تأثیرات مثبت رسانه های اجتماعی ارائه گردیده است.
بررسی ارتباط تعاملات نهادی و شاخص های سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: خیریه ها و کمیته امداد امام خمینی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رابطه تعاملات نهادی و شاخص های سرمایه اجتماعی و «مطالعه موردی؛ نهادهای خیریه و کمیته امداد 1399» می پردازد. این پژوهش با اتخاذ رویکرد کیفی به روش تحلیل مضمون -که به دنبال خروجی مضمون های پایه، سازمان دهنده و فراگیر مرتبط با مسئله تحقیق است- و با هدف دستیابی به رابطه تعاملی بین کمیته امداد و خیریه ها با شاخص های سرمایه اجتماعی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق برای مصاحبه های نیمه ساختاریافته شامل مدیران، برنامه ریزان، کارشناسان و استادهای دانشگاه در کمیته و مؤسسات خیریه بود که درنهایت 23 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل مضمون براون و کلارک (2006) استفاده شد و درنهایت سه مضمون اصلی اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی استخراج شدند. با شناخت ادراک و نگرش مشارکت کنندگان مشخص شد ارتباط و تعامل مناسب بین کمیته امداد و نهادهای خیریه می تواند سبب افزایش سرمایه اجتماعی (اعتماد، مشارکت و انسجام) شود. کمیته امداد و نهادهای خیریه به عنوان شبکه های اجتماعی، بستری برای مشارکت هستند که ماحصل آن ها انسجام و یکپارچگی، و اعتماد اجتماعی است. هرچقدر پیوند افراد با دیگران در جامعه بیشتر شود، مشارکت و اعتماد بیشتری در درون شبکه های اجتماعی صورت می گیرد و درنتیجه میزان همبستگی و یکپارچگی بیشتر خواهد شد؛ ضمن آنکه کیفیت خدمت رسانی به نیازمندان نیز افزایش می یابد.
مقایسه اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی براساس تئوری انتخاب و نظریه گاتمن بر گذشت در زندگی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۹
39 - 56
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش غنی سازی زندگی زناشویی براساس دو رویکرد تئوری انتخاب و گاتمن بر گذشت زنان در زندگی زناشویی است. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل زنان متأهل دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مرکز مشاوره تسنیم در شهرستان شوش در سال 98 بودند که از میان آن ها 60 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی جای گرفتند. گروه اول در 9 جلسه 60 دقیقه ای غنی سازی براساس تئوری انتخاب و گروه دوم در 8 جلسه 60 دقیقه ای غنی سازی براساس نظریه گاتمن را آموزش دیدند. و گروه کنترل نیز پرسش نامه گذشت را در هر دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند و هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. آزمودنی ها پرسش نامه گذشت ری (1988) را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها، روش تحلیل واریانس مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی به کار رفت که نتایج نشان داد هر دو روش تئوری انتخاب و نظریه گاتمن بر افزایش گذشت زنان در زندگی زناشویی مؤثر است و غنی سازی براساس تئوری انتخاب اثربخشی بیشتری دارد. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد آموزش غنی سازی بر اساس هر دو روش بر گذشت مؤثر است و روش تئوری انتخاب ماندگاری بالاتری دارد .
تبیین ابعاد و مؤلفه های شخصیت حاج قاسم سلیمانی به عنوان الگوی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نخبگان و به ویژه کسانی که در نقش قهرمان و رهبر در جوامع مختلف بشری مطرح می شوند دارای کمالاتی هستند که آنها را نسبت به سایر افراد جامعه متمایز می سازد. در این پژوهش کوشش شد ویژگی های شخصیتی شهید حاج قاسم سلیمانی که شخصیت او را در سطح «یک قهرمان مکتب ساز» مطرح نموده، تبیین شود و به عنوان یک الگو برای تربیت دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین سنجیده و سپس ارائه شود. روش: این تحقیق یک تحقیق کیفی است، ما آن را با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از تجزیه و تحلیل عقلی انجام داده ایم. در این تحقیق سعی نموده ایم با بهره گیری از الگوی تحلیل شخصیت انسان، مستخرج از دیدگاه های فلسفی فیلسوف معاصر آیت الله جوادی آملی، به تحلیل شخصیت شهید قاسم سلیمانی بپردازیم. مستندات ما در این تحقیق متن وصیت نامه و برخی از خاطرات ذکر شده توسط نزدیکان ایشان است. یافته ها: شهید سلمیانی دارای برجستگی های شخصیتی بارزی در سه ساحت، بینش ها، گرایشات و کنش ها است، این برجستگی ها جملگی در ارتباط و سازگار با هم بوده و در خصوص ایشان شخصیتی برجسته را تشکیل داده است. نتیجه گیری: در این تحقیق پس از تحلیل شخصیت شهید سلیمانی بر اساس الگویی که از دیدگاه های فیلسوف معاصر آیت الله جوادی آملی استخراج شده است، نشان دادیم که ویژگی های شخصیتی شهید سلیمانی به عنوان یکی از قهرمانان جمهوری اسلامی ایران، سازگاری بالایی با سیاست ها و ارزش های حاکم بر نظام تربیتی دانشگاه علوم انتظامی امین دارد. بنابراین از دیدگاه ما شخصیت ایشان می تواند به عنوان یک شخصیت قهرمان برای جوانان ناجا، به خصوص دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین مطرح شود. همچنین در پایان نیز الگوی مفهومیِ ابعاد شخصیتی ممتاز ایشان ارائه شده است. بنابراین با توجه به سازگاری بالای آن با مدل مفهومی نظام تربیتی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی امین، به نظر می رسد؛ ارائه نظام مند شخصیت ایشان به عنوان یک قهرمان، می تواند گامی مؤثر در جهت نیل به چشم انداز بیست ساله دانشگاه و بیانیه گام دوم در ابعاد تربیتی این دانشگاه باشد.
تأثیر الزامات قانون آیین دادرسی کیفری در رعایت حقوق شخص تحت نظر (با تأکید برحق تماس با خانواه، حق معاینه پزشکی و حق اطلاع از حقوق خود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش انتظامی سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
128 - 156
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: باوجود پیش بینی الزاماتی برای رعایت حقوق شخص تحت نظر در قانون آئین دادرسی کیفری، در صورت نبود سازوکارها، نقصان ضمانت اجراها، باورمند نبودن ضابطان، هیچ گاه این حقوق در حد مورد انتظار مراعات نخواهد شد، بنابراین باهدف بررسی تأثیر الزامات قانون آیین دادرسی کیفری در رعایت حقوق شخص تحت نظر به این پژوهش پرداخته ایم. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات کمی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل 384 نفر از وکلا، ضابطان و قضات تهران هستند که با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند و ابزار تحقیق پرسش نامه است. یافته ها: دسترسی های شخص تحت نظر به حق تماس با خانواده کمتر از حد متوسط و در سطح پایین، حق معاینه پزشکی بیش از حد متوسط و در سطح زیاد و حق اطلاع از حقوق خود بیش از حد متوسط و در سطح زیاد و ارزیابی شده است. نتیجه گیری: دسترسی متهم به بعضی از حقوق خود در سطح زیاد بوده، ولی در حق تماس با خانواده، نیاز به اهتمام ویژه دارد. برای افزایش آن فراهم کردن زیر ساخت ها، آموزش حقوق شهروندی، نظارت بر رفتار ضابطان از راهکارهای پیشنهادی در به حداقل رسانیدن موارد نقض حقوق اشخاص تحت نظر است.
Developing a Model of Job Competencies for Bank Saderat Managers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study was conducted with the aim of "developing a model of job competencies for managers of Bank Saderat". Methodology: This research is applied in terms of purpose and qualitative in terms of method and has an inductive approach. The participants of the present study were branch managers and banking experts in Tehran. Since in this study, the aim was to present the competency model of Bank Saderat managers, therefore, purposive sampling method was used. The focus has been on people with more experience in the banking industry. At the beginning, criteria for purposeful selection of experts and managers were considered. Based on these criteria, a list of these experts and managers was prepared to make the necessary arrangements for scheduling and conducting the interview. Therefore, the population of this study was the employees and experts of the bank; Sampling was performed by purposive method and the researcher reached the level of theoretical saturation with 15 people. Semi-structured interviews were used to collect data. In order to analyze the data, the content analysis method was used. Findings: The research findings showed that after analyzing the data obtained from the interviews and all the basic and organizing topics, 5 comprehensive topics are: - Interpersonal competencies 2- Individual ethics 3- Professional ethics 4- Managerial competencies 5- Competencies Professional; The main components of job competencies of Bank Saderat managers were identified. Conclusion: Considering the compilation of the competency model using the extracted components, it is recommended that standards and criteria based on these components be formulated and designed for hiring managers, and considering that the training and updating of managers is one of the components obtained in This research is recommended that the training of competency programs to managers as well as employees of a complex should be put on the agenda. It is appropriate for managers to help improve organizational behaviors by investing in professional ethics on the people of the organization, and in this way, in addition to benefiting from people with high human capital, they can also benefit from the advantage of expanding the effectiveness of their organization.
رهیافت جامعه شناختی نصر حامد ابوزید به مسئله زن در جهان معاصر عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تغییر موقعیت و بهبود منزلت اجتماعی و حقوق انسانی زنان در بستر تحول پاردایمیک و گفتمانی فرهنگ اروپا در قرون اخیر و انتقال دستاوردهای فکری آن به جهان اسلام، مسئله زنان از موضوعات مهم جامعه شناختی جهان اسلام شد. درهم تنیدگی مسائل و تسلط گفتمان دینی در جهان اسلام نیز بخش مهمی از بحث و گفت وگو درباره زنان را در حوزه دین و حیطه شریعت قرار می دهد، به این ترتیب زن از مسائل متفکران مسلمان می شود و همچنین چالش های بومی زن معاصر موجب شد پژوهش های میان رشته ای و تخصصی در امور زنان شکل گیرد. نصر حامد ابوزید نومعتزلی، اندیشمند مسلمان با بهره گیری از آموزه های اسلامی و علومی چون جامعه شناسی، زبان شناسی و رویکردی انسان گرایی و روش هایی همچون هرمنوتیک با نگاهی نو و مفسرانه که برگرفته از رویکرد قرآنی است، به مسئله زن توجه ویژه ای دارد. تلاش های وی متمرکز بر بازنمایی چهره زن مسلمان با رویکرد جامعه شناختی، متناسب با تحولات عصری درباره حقوق و بحران های اجتماعی زنان است. پژوهش پیش رو در پی دست یابی بر مؤلفه های مفسرانه حامد ابوزید و راه حل او برای مسئله زنان است. وی معتقد است چالش های معاصر زن مسلمان نه برآمده از قرآن، بلکه در سنت های مردانه، تسلط فضای پدرسالارانه و تصلب گرای عرب ریشه دارد. وی با بیان اینکه «مسئله زن اساساً امری اجتماعی است» آن را از امور دینی جدا می کند و برآن است تا با الگو گرفتن از نگاه قرآن به زنان، توجه به تاریخ مندی متن مقدس و درنهایت توسل به سکولاریسم در قانون گذاری، به حل آن بپردازد. این پژوهش برای پرداختن به آرای حامد ابوزید از روش توصیفی تحلیلی متکی بر تحلیل محتوا بهره گرفته است.
الزامات، موانع و راهکارهای بومی جهش تولید و نقش رسانه استانی در تحقق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی الزامات، موانع و راهکارهای بومی جهش تولید در استان اردبیل و نقش رسانه استانی در مقوله مهم جهش تولید است. این تحقیق به صورت کیفی اجرا شده است؛ در بخش کیفی، از روش دلفی برای ساختن یک مدل نظام مند از یافته های حاصل از داده های کدگذاری شده، استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، 15 تن از خبرگان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. براساس یافته ها، موانع، راهکار و نقش رسانه استانی در تحقق اهداف جهش تولید از شش عامل استراتژی، محیطی، قوانین و مقررات، زیرساختی و آموزش و یادگیری تشکیل شده است. افزایش نرخ نوسانات ارزی، بالا بودن هزینه های سرمایه گذاری، عدم آگاهی از فرایندهای توسعه صنایع، مسائل و مشکلات حوزه مدیریتی و... نیز ازجمله موانع مهم جهش تولید هستند؛ در این ارتباط، لازم است رسانه ها با فرهنگ سازی، آموزش دهی، حساسیت زایی، شورآفرینی و انگیزه زایی، به کاهش مشکلات در این زمینه کمک کنند. علاوه بر این، یافته های پژوهش، الزامات و راهکارهای رسانه ای در پیشبرد اهداف درراستای جهش تولید را معرفی کرده اند که نیازمند ایجاد ارتباط با دستگاه های اجرایی، تبادل اطلاعات با متصدیان و مجریان بخش های مختلف است.
چشم انداز هویت اجتماعی زنان بر اساس استفاده از اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه چشم انداز هویت اجتماعی زنان شهر تهران بر اساس استفاده از اینستاگرام و با میانجی گری متغیرهای جمعیت شناختی، طراحی و اجرا شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف؛ کاربردی و به لحاظ ماهیت موضوع روش علّی و تکنیک آن پیمایش است که با ابزار اندازه گیری پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان ساکن شهر تهران در سال 1399 بوده و نمونه آماری بر اساس جدول نمونه مورگان 303 نفر را در برگرفته است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از دو نوع پرسشنامه استفاده شده است؛ پرسشنامه محقق ساخته مربوط به میزان و نوع استفاده از اینستاگرام و پرسشنامه استاندارد هویت اجتماعی صفاری نیا و روشن. نتایج به دست آمده از رگرسیون گام به گام نشان می دهد که تعداد دفعات چک کردن اینستاگرام در طول هفته و سابقه حضور در اینستاگرام، بر هویت اجتماعی زنان شهر تهران، اثر پیش بینی کننده داشته است. در گام اول 9/1 درصد از هویت اجتماعی زنان با تعداد چک کردن اینستاگرام در طول هفته، تبیین شده و در گام دوم با وجود سابقه حضور، به 1/4 درصد است، به این معنی که تکرار استفاده از اینستاگرام (تعداد دفعات چک کردن در طول هفته) اثر مثبت و طول مدت عضویت در اینستاگرام ، اثر منفی بر هویت اجتماعی زنان مورد مطالعه داشته است. از میان متغیرهای جمعیت شناختی نیز میزان تحصیلات، دارای نقش مثبتی در پیش بینی هویت اجتماعی زنان شهر تهران بوده است. در گام بعدی رگرسیون؛ متغیرهای رشته علوم انسانی، متأهل بودن، خانه دار بودن و سن زنان، معنا دار نبوده و نقشی در پیش بینی هویت اجتماعی آنان نداشته است.
دانشگاه فنی و حرفه ای در موقعیت دانشگاه کارآفرین؛ در جستجوی سناریوی تحولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه کارآفرین یکی از سناریوهای مطلوب برای مشارکت نظام آموزش عالی و دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی در فرایند توسعه ملی پایدار است. دانشگاه فنی و حرفه ای به عنوان بزرگ ترین دانشگاه سراسر دولتی مهارتی ایران، بر مبنای اساسنامه و سابقه فعالیت، یک دانشگاه کارآفرین و جامعه محور است که می تواند با تعامل هم آفرین با جامعه، بیش ازپیش ارزش آفرین باشد. در این پژوهش، برمبنای «چارچوب راهنمای دانشگاه نوآور و کارآفرین»، محصول کمیسیون اروپایی و سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه، سطح کارآفرینی دانشگاه فنی وحرفه ای و کم وکیف تقرب آن به معیارهای دانشگاه کارآفرین به روش مطالعه موردی ملاک محور، ارزیابی شده است. در برهه زمانی اجرای برنامه ششم توسعه، دستاوردهای چشمگیر و جهش کیفی مناسبی نظیر دریافت مجوز شورای برنامه ریزی آموزشی، انتقال ردیف بودجه به بخش آموزش عالی، استقلال هیئت امنا، ساماندهی گروه های آموزشی، ارتقای تجهیزات و تسریع در جذب هیئت علمی، در حیطه رسالت دانشگاه حاصل شده است. به رغم دستاوردهای متعدد، سطح کارآفرینی این ابر دانشگاه در حد انتظار ارزیابی نشده است. غلبه کمیت گرایی، کمبود هیئت علمی، تقاضامحور نبودن برخی رشته ها و برنامه ها، کم توجهی به تحول دیجیتال، کمبود شدید منابع مالی، قدمت تجهیزات کارگاهی و آزمایشگاهی، ضعف تعاملات با صنعت و بازار، ضعف تحرکات بین المللی، غلبه نگاه عمدتاً سیاسی- محلی بر رویکرد حرفه ای- ملی در گسترش و حکمرانی واحدها، کمبود زیرساخت های پشتیبانی، چالش های مسیر کارآفرینی این دانشگاه هستند. برای تحقق دانشگاه کارآفرین، یک برنامه تحولی میان مدت با پشتیبانی مجلس شورای اسلامی، دولت و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، موردنیاز است. این برنامه باید در راستای بهره برداری بیشتر از ظرفیت ها و دستاوردها و رفع چالش های موجود باشد.
سنجش و ارزیابی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی (موردمطالعه دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
125-101
حوزههای تخصصی:
مسئله و هدف: توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی دستاوردی اثربخش در راستای توسعه نظام آموزش عالی است. بااین حال شواهد مبتنی بر دستاورد پژوهش های تجربی حاکی از کیفیت پایین عملکرد اعضای هیئت علمی است. هدف پژوهش حاضر، سنجش و ارزیابی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی است که با رویکرد آمیخته (اکتشافی متوالی) انجام شد. روش شناسی: در بخش کیفی مشارکت کنندگان پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و پژوهشکده های شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب با 13 نفر از آن ها مصاحبه و داده های موردنیاز گردآوری شدند. تحلیل داده های این بخش با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. به منظور ارزیابی قابلیت اعتماد یافته های پژوهش از رویکرد غوطه ورسازی و کدگذاری مجدد با محاسبه ضریب کاپای کوهن استفاده شد. در بخش کمی جامعه آماری شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران بودند که تعداد 150 نفر از آن ها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی از چهار پردیس علوم انسانی، علوم رفتاری و اجتماعی، علوم پایه و فنی – مهندسی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی در طیف 6 درجه ای بود. روایی ابزار پژوهش به روش صوری و همگرا و واگرا و پایایی آن از طریق آزمون آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. یافته ها: یافته های بخش کیفی در 9 بُعد ارتقاء توان تدوین طرح درس تخصصی و بین رشته ای، ارتقاء توان یاددهی و یادگیری، ارتقاء مهارت های مدیریت و اداره کلاس درس، ارتقاء توان مشاوره و راهنمایی تحصیلی و رفتاری، افزایش توان تعهد به اخلاق حرفه ای در فرایند آموزش، ارتقاء توان ایجاد انگیزه یادگیری در فراگیران، ارتقاء توان ارزیابی عملکرد فراگیران، ارتقاء دانش پژوهشگری، ارتقاء مهارت پژوهشگری دسته بندی و ارائه شد. در بخش کمی، بر اساس نتایج آزمون آنتروپی شانون، اولویت ابعاد ارتقاء مهارت مدیریت کلاس درس و ارتقاء دانش پژوهشگری نسبت به سایر ابعاد تأیید گردید. مقادیر آزمون خی دو گویای وضعیت مطلوب سازه اصلی توسعه سرمایه انسانی آموزشی و وضعیت نسبتاً مطلوب سازه اصلی توسعه سرمایه انسانی پژوهشی – کارآفرینی اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران بود. بر اساس مقادیر آزمون یومان ویتنی و کراسکال والیس نیز، نابرابری میانگین توسعه سرمایه انسانی آموزشی اعضای هیئت علمی برحسب تعدادی از متغیرها و عوامل مؤثر تأیید شد. نتیجه گیری: دستاوردهای پژوهش نشان داد، توسعه سرمایه انسانی آموزشی و پژوهشی اعضای هیئت علمی، تعیین اولویت و شناسایی نابرابری های وضعیت توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی برحسب عوامل اثرگذار، می تواند نقشه راه اثربخش و مؤثری را برای برنامه ریزی های راهبردی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی در اختیار سیاست گذاران، تصمیم سازان و کنشگران این عرصه قرار بدهد.
تحلیل گفتمان مناظره تلویزیونی در انتخابات دهم ریاست جمهوری اسلامی ایران (خردادماه1388)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، متن مناظره تلویزیونی محمود احمدی نژاد و میرحسین موسوی، در چارچوب انتخابات دهم ریاست جمهوری اسلامی ایران (خردادماه1388) بررسی شده است تا با مطالعه گزاره های اساسی مطرح شده این دو نامزد اصلی انتخابات دهم، محورهای مهم گفتمانی آنان مشخص شود. مقاله حاضر با استفاده از الگوی تحلیل گفتمانی پدام تهیه شده، که شامل سطوح پنجگانه "سطح سطح"، "عمق سطح"، "سطح عمق"، "عمیق" و "عمیق تر" است. سوال اصلی تحقیق آن است که دو نامزد جدی انتخابات دهم ریاست جمهوری ایران، در کنار اثبات خود، از چه محورهای گفتمانی برای نقد و تخطئه عملکرد دیگری استفاده کرده اند. براساس نتایج به دست آمده، در این مناظره، موسوی، ناکارآمدی دولت نهم را تئوریزه کرده است و مقبولیت احمدی نژاد را در نتیجه سیاست فرهنگی بسته اش، از دست رفته دیده است. سیاست های او را افراط و تفریطی و دارای تبعات منفی دانسته و استبداد و قانون گریزی دولت را مغایر با آموزه های امام(ره) معرفی کرده و احمدی نژاد را برای کسب مجدد قدرت، متهم به فرافکنی کرده است. احمدی نژاد هم ضمن دفاع از عملکرد دولت و تئوریزه کردن کارشکنی و تخریب علیه دولت، عملکرد دولت جنگ موسوی و حامیانش و همچنین مواضع سیاسی موسوی و حامیانش را نقد کرده و قانون شکنی او و حامیانش را نیز تئوریزه کرده است. به بیان دیگر، هر دو نامزد کوشیده اند با تمسک به شواهد و مدارک ادعایی خود، همان چیزهایی را که دیگری به او نسبت داده، رد کند و اتفاقا به او نسبت دهد.
راهبردهای مواجهه با آسیب های مصرف رسانه های اجتماعی برای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر شکل گیری جامعه شبکه ای، ماهیت ارتباطات دستخوش تحول شده است و این تغییرات به ویژه با گسترش رسانه های اجتماعی، بر خانواده نیز تاثیرات مثبت و منفی گذاشته است. در حالی که باید برای استفاده حداکثری از فرصت های رسانه های اجتماعی بهره گرفت، نباید از آسیب های احتمالی آن برای خانواده نیز غافل شد. بنابراین، شناسایی راهبردهای مواجهه با آسیب های ناشی از مصرف رسانه های اجتماعی، هدف این مقاله تعریف شده است. برای نیل به این هدف دو گام برداشته شد. در گام نخست، با 25 تن از اعضای خانواده های منتخب، مصاحبه شد. نتیجه، شناسایی 116 کد منحصر به فرد بود که در 13 مقوله و 6 محور اصلیِ «شکاف افکنی»، «سلب آرامش روحی»، «قیاس نابجا»، «دسترسی به اطلاعات نامتناسب»، «اتلاف وقت اعضای خانواده» و «افزایش امکان ارتباط با جنس مخالف» جای گرفت. در گام دوم به منظور دستیابی به اجماع نخبگانی در خصوص راهبردها، با استخراج پرسش هایی از مرحله قبل، به کمک نمونه گیری هدف مند با 14 نفر از نخبگان 4 گروه «اساتید ارتباطات»، «مدیران رسانه»، «کارشناسان خانواده» و «فعالان شبکه های اجتماعی» در قالب پنل دلفی در دو مرحله مصاحبه انجام شد. دستیابی به 41 راهبرد رسانه ای، نتیجه این فرآیند بود. این راهبردها در 7 محور «استقلال یا جایگزین سازی»، «ایمن سازی»، «توانمندسازی مخاطب»، «مرجعیت بخشی به خانواده»، «اقناع مخاطب»، «روشنگری» و «نفی مصرف گرایی» قرار گرفت.
الگوی مدیریت کیفیت محتوا در روزنامه های محلی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و سوم زمستان ۱۴۰۱شماره ۶۰
125 - 148
حوزههای تخصصی:
مطبوعات محلی در برابر مطبوعات سراسری کشور به دلایل گوناگون ازجمله ناتوانی در ارائه محتوای موردنیاز مخاطبان، قدرت رقابت ندارند. هدف این مطالعه طراحی الگوی مدیریت کیفیت محتوا در روزنامه های محلی ایران است تا محتوای آن ها ارتقا یابد. این پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی اکتشافی انجام یافت. جامعه پژوهشی شامل اساتید، صاحب نظران و فعالان حوزه روزنامه های محلی بوده است که از میان آن ها با روش نمونه گیری نظری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری به واسطه مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته، به تعداد 12 نفر ادامه یافت. تحلیل های صورت گرفته به واسطه روش داده بنیاد از طریق کدگذاری استراوس و کوربین در سه سطح باز، محوری و انتخابی در نرم افزار مکس کیو دا 2020 انجام شد. سپس مفاهیم در قالب مدل پارادایمی (شرایط علّی، پدیده محوری، راهبردها، شرایط زمینه ای، مداخله گر و پیامدها) ارائه و روایی و پایایی آن نیز بر اساس روش سه سویه سازی تأیید شد. نتایج نشان داد که محتوای مطالب مطبوعات محلی می تواند در جذب مخاطبان مؤثر باشد. در این راه، روزنامه های محلی ایران نیاز به نوآوری در شیوه نگارش، کنترل، پایش و هدف گذاری درست، توجه به مسائل روز جامعه و غیره در ارائه محتوا دارد تا بتواند بر مبنای الگوی ارائه شده، مدیریت محتوای خود را بهبود بخشیده و اثربخشی آن را در افکار جامعه افزایش دهد.
تحلیل تفسیری معنای تلفن همراه در زندگی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هشتم پاییز ۱۴۰۱شماره ۳۱
209 - 173
حوزههای تخصصی:
فناوری های ارتباطی به بخش جدایی ناپذیری از زندگی در عصر حاضر تبدیل شده اند. در میان این، موبایل (تلفن همراه هوشمند) تأثیرات مهمی بر زندگی فردی و اجتماعی جوانان به ویژه دانشجویان گذاشته است. هدف از پژوهش حاضر با اتخاذ رویکرد کیفی توصیف معنای کاربران از موبایل بر اساس تجربه استفاده از این وسیله است. مشارکت کنندگان در این پژوهش 15 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند برای مصاحبه انتخاب شدند. بر اساس تحلیل مصاحبه ها، دو مقوله اصلی («سوژگی متقابل» و «پارادوکس موبایل») و پنج مقوله فرعی («تشخص بخشی به موبایل»، «شکل گیری خود مجازی»، «بی موبایل هراسی»، «فرصت سازی موبایل» و «فرصت سوزی موبایل») در ارتباط با تجارب دانشجویان از موبایل شناسایی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که تلقی و فهم دانشجویان دختر از موبایل به واسطه گسترش شبکه های اجتماعی مجازی نظیر اینستاگرام فراتر از یک وسیله صرفاً ارتباطی است. کاربران با برقراری ارتباطی دوسویه با موبایل از امکانات آن برای بازتعریف هویت خود در فضای مجازی استفاده کرده و گاهی هویت مجازی را بر خود واقعی شان ترجیح می دهند. جذابیت های و استفاده افراط گونه از آن علاوه بر ایجاد وابستگی موجب شده تا این وسیله جانشین ارتباطات چهره به چهره شود. دراین بین کاربران با شخصیت دادن به موبایل و ارائه تعریفی انسان گونه از آن در ذهن خود سعی در توجیه این وابستگی داشتند. درنهایت از منظر تجارب دانشجویان، موبایل و شبکه های اجتماعی ذیل آن نظیر اینستاگرام علاوه بر ایجاد فرصت ها و ظرفیت های گوناگون، دلالت های منفی زیادی را نیز به همراه دارد، این تناقضات باعث شده تا تصویری دوگانه و پارادوکسیکال از موبایل در ذهن کاربران نقش ببندد.
بررسی نفوذ فاوا در ساختار خانواده معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و علوم اجتماعی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
105 - 121
حوزههای تخصصی:
سنجش تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر نظام خانواده (روابط ساختاری و عاطفی) به منظور پیش بینی ساختار خانواده ها در آینده می تواند موضوع یک تحقیق کاربردی باشد. خانواده های ایرانی در کلان شهرها به دلیل استفاده از فاوا با مشکل روابط ساختاری و کمبود روابط عاطفی مواجه هستند، چرا که تقریباً اکثر اعضای خانواده فارغ از جنس، سن و موقعیت، از کاربران آن محسوب می شوند. این تحقیق درصدد است تأثیرات فناوری اطلاعات و ارتباطات را بر روابط ساختاری و روابط عاطفی خانواده طبق نظریه اجتماعی ارتباط بررسی کند. بنابراین مسئله تحقیق عبارت است از اینکه ساختار خانواده (روابط ساختاری و روابط عاطفی) براثر نفوذ فناوری های اطلاعات و ارتباطات چگونه ساختاری خواهد بود؟ براساس نظریه اجتماعی ارتباط، تحول در روابط ساختاری و عاطفی به دلیل نفوذ روابط فناورانه در خانواده است. تفاوت شکل های خانواده در آینده براثر نفوذ فناوری ارتباطات، به دلیل تفاوت در میزان و چگونگی استفاده از فناوری بین اعضای خانواده ها و در مراحل مختلف زندگی است. نتیجه و ایده اصلی و اساسی این نوشتار این است که ساختار خانواده معاصر براثر نفوذ فاوا طبق نظریه اجتماعی ارتباط در آینده نه چندان دور، به شکل های جدیدی متحول می شود.
تأثیر هوش فرهنگی بر ارتباطات سازمانی کارکنان با تأکید بر نقش میانجی نیازهای روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی تأثیر هوش فرهنگی بر ارتباطات سازمانی کارکنان با تأکید بر نقش میانجی نیازهای روان شناختی در سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کارکنان سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران به تعداد 311 نفر تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، از جدول مورگان استفاده شده است که براساس این جدول تعداد نمونه آماری، 108 نفر برآورد گردید. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی-پیمایشی به حساب می آید. با بهره گیری از ابزار پرسشنامه استاندارد، داده های این پژوهش گردآوری شد. نتایج تحقیق نشان داد که هوش فرهنگی فراشناختی و هوش فرهنگی شناختی بر ارتباطات سازمانی کارکنان با تأکید بر نقش میانجی نیازهای روان شناختی تأثیرگذار است. همچنین، هوش فرهنگی انگیزشی و هوش فرهنگی رفتاری بر ارتباطات سازمانی کارکنان با تأکید بر نقش میانجی نیازهای روان شناختی تاثیرگذار است. درنتیجه، با استفاده از هوش فرهنگی می توان مکاشفه ها و قوانین جدیدی را برای تعامل اجتماعی در محیط فرهنگی نوین و بدیع ازطریق ارتقای پردازش اطلاعات در یک سطح عمیق تر توسعه داد و با ارضای نیازهای روانی، پایه شرایط لازم برای رشد روان شناختی، انسجام یافتگی و نشاط ذهنی را فراهم آورد و زیربنای طیف وسیعی از رفتارهای فرد و ارتباطات سازمانی را تبیین نمود.
مطالعه روندهای مشاغل مبتنی بر فناوری اطلاعات: شواهدی از تأثیر تحولات فناوری اطلاعات بر تغییرات مشاغل در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
229 - 247
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با گسترش تکنولوژی و فنّاوری در سطح جهانی، برهه جدیدی از فرصت های شغلی مبتنی بر فنّاوری اطّلاعات ایجاد شده و چالش هایی را پیش روی بازار کار کشور قرارداده است. شناخت این تحوّلات از حیث علمی و فرصت های سیاستی اهمّیت دارد. هدف اصلی مطالعه، بررسی دگردیسی مشاغل مبتنی بر فنّاوری اطّلاعات در کشور است. روش و داده ها: ازآنجا که در این پژوهش تحوّلات مشاغل مبتنی بر فنّاوری اطّلاعات مدنظر بوده، علاوه بر استفاده از منابع داده ای موجود مانند اطلاعات سرشماری های کشور، از روش های اسنادی- تحلیلی و تکنیک مصاحبه ساخت یافته نیز استفاده شده است. یافته ها: یافته های مطالعه نشان داد که به دنبال موج گسترده تغییرات مشاغل مبتنی بر فنّاوری اطّلاعات در کشورهای مختلف جهان، کشور ما نیز در دو دهه گذشته، تحوّلات قابل ملاحظه ای را در این زمینه تجربه کرده است. شیوه دورکاری، وجود کسب و کارهای نوین دیجی کالا و اسنپ، نمونه هایی از دگردیسی در حوزه فنّاوری های نوین در ایران هستند. بررسی تغییرات ساختار طبقه بندی مشاغل مبتنی بر فنّاوری اطّلاعات در سال 1395 در مقایسه با سال 1375 نشان می دهد در گروه اصلی متخصصان، 9 عنوان شغلی و در گروه اصلی تکنسین ها و کمک متخصصان، 12عنوان شغلی به گروه واحد ها اضافه شده است. بحث و نتیجه گیری: تأثیر و سرعت تغییرات در مشاغل مبتنی بر فنّاوری اطّلاعات در کشور چشمگیر و محسوس بوده است. مطالعه عوامل پیشران و سنجش میزان تحقق نقاط عطف پیش بینی شده در زمینه دگردیسی مشاغل مبتنی بر فنّاوری اطّلاعات در ایران به ویژه در سطح استان ها تا پنج سال آینده از جمله پیشنهادات تحقیقاتی این مطالعه هستند. پیام اصلی: به کارگیری فناوری اطاعات در بخش های دولتی، کسب و کار، مبادلات بین المللی و داخلی سبب تحولات اساسی در اقتصاد کشور شده است. شتاب بخشیدن به مسیر تحولات و بروز رسانی فناوری های نوین در حوزه مشاغل و پیوستن به جرگه اقتصاد جهانی، مهمترین پیام سیاستی مقاله است.
واکاوی تجربه زیسته گذران اوقات فراغت جوانان، پیش و پس از شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران شیوع بیماری کرونا، الگوهای رفتاری و سبک زندگی جوانان در حوزه اوقات فراغت تغییراتی پیدا کرده است. این دوران برای برخی از افراد سبب ایجاد روابط صمیمانه با دیگر اعضای خانواده شده است، اما برخی دیگر به دلیل نداشتن مهارت های اجتماعی و ارتباطی دچار مشکلات بسیاری در محیط خانوادگی خود شدند و با چالش های ارتباطی زیادی مواجه شدند. هدف از انجام این پژوهش، واکاوی تجربه زیسته گذران اوقات فراغت جوانان، پیش و پس از شیوع کرونا است. روش انجام این پژوهش، کیفی و از طریق تحلیل مضمون است. به این ترتیب که با 13 نفر از جوانان ساکن شهر تهران، مصاحبه عمیق صورت گرفته است، روش نمونه گیری، هدفمند است و درنهایت با رسیدن به اشباع نظری، اجرای مصاحبه ها متوقف و داده ها تجزیه و تحلیل شد. مهم ترین نتایج این تحقیق عبارت اند از: تغییر الگوی فراغت و فعالیت های فراغتی مشارکت کنندگان قبل و بعد از شیوع بیماری کرونا، افزایش زمان فراغت، ثبات نسبی نوع فعالیت فراغتی و تغییر در محل گذران فراغت، افزایش محتوای فرهنگی و هنری در فعالیت های فراغتی، افزایش فعالیت های مشارکتی در امور منزل، افزایش انگیزه و آگاهی برای فراهم کردن امکانات گذران اوقات فراغت در خانه و تغییر سبک استفاده از فضای مجازی. مشارکت کنندگان فرصت ها و چالش های گذران اوقات فراغت در دوران شیوع کرونا را نیز بیان کرده اند که مهم ترین فرصت ها، داشتن زمان بیشتر برای انجام فعالیت های هنری و فردی و باخانواده بودن و مهم ترین چالش ها، بی انگیزگی و افسردگی است.
معرفی و نقد کتاب: کشش های تعهد: منابع سیاسی همبستگی در جوامع متکثر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
۳۱۴-۳۰۷
حوزههای تخصصی:
کتاب «کشش های تعهد: منابع سیاسی همبستگی در جوامع متکثر» به ویراستاریِ کیت بنتینگ، ویل کیملیکا در سال 2017 توسط دانشگاه آکسفورد به چاپ رسیده است. این کتاب به ابتکار بنیاد علوم اروپا منتشر و از طریق کمک مالی شبکه تحقیقاتیِ «پاسخ به پیچیدگی های تکثر در اروپا و کانادا» (RECODE) به سرپرستی پیتر کراوس که اکنون در دانشگاه آگسبورگ است، حمایت شد. اولین پیش نویس فصل های این کتاب در کارگاه برگزارشده در موسسه دانشگاه اروپایی (EUI) در سال 2014، ارائه گردید. درباره ویراستاران کتاب: ویل کیملیکا یکی از برجسته ترین فیلسوفان سیاسی معاصر در دنیای انگلیسی زبان است که اکنون در دانشگاه کویین کانادا در حوزهٔ فلسفهٔ سیاسی و مطالعات کانادا تدریس می کند. حوزه اصلی پژوهش های وی در باب مسئله حقوق اقلیت های قومی/ملّی، مدل های شهروندی و عدالت اجتماعی در جوامع چندفرهنگی است. او در آثارش کوشش کرده است در چهارچوب فلسفهٔ سیاسی لیبرالی، نظریه ای جدید برای حقوق اقلیت های قومی/ملّی ارائه دهد. کتابِ «شهروندی چندفرهنگ گرا: نظریه ای لیبرال برای حقوق اقلیت ها»(1995) به نوبهٔ خود نقطه عطفی در پرداختن به مسئلهٔ حقوق اقلیت های قومی/ملّی در چهارچوب نظریه ای لیبرالی است. از کتاب های دیگر کیملیکا می توان به «ادیسهٔ چندفرهنگی» (2007) اشاره کرد. کیت بنتینگ نیز استاد تمام مطالعات سیاسی دانشگاه کویین کانادا است و حوزه های تخصص وی سیاست عمومی، چندفرهنگ گرایی، فدرالیسم، تنوع قومی و انسجام اجتماعی است. پژوهش های او متمرکز بر سیاست همبستگی اجتماعی و سیاست های بازتوزیعی در راستای حمایت از آسیب پذیرترین اقشار جامعه بوده است. از وی حدود نه کتاب به چاپ رسیده است که ازجمله می توان به «فقر، سیاست و سیاست گذاری» اشاره کرد، در این کتاب وی سیاست فقر در بریتانیا را با توجه خاص به نقش تغییر آراء و عقاید بررسی کرده است. در کتاب «دولت رفاه و فدرالیسم کانادا» نیز وی توجه خود را به طراحی نهادهای سیاسی ای معطوف کرده و تأثیر بالقوه تغییر قانون اساسی را بر نقش بازتوزیعی دولت کانادا تحلیل کرده است.