مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
نومعتزله
حوزه های تخصصی:
جریان نومعتزله، یکی از جریان های مهم کلامی در جهان اسلام است. این جریان، خاستگاه خود را در آرای معتزلیان قدیم میجوید و به دنبال تجدید بنای معرفتی اسلام بر پایة عقل گرایی است. هدف این مقاله، بررسی عوامل شکل گیری جریان نومعتزله در جهان اسلام، نقاط اشتراک و افتراق میان جریان کلامی نومعتزله با مکتب معتزله و نقد و بررسی اجمالی مبانی نظری و دیدگاه های کلامی طرف داران این جریان فکری است. در تألیف این مقاله، به آثار اندیشمندان متعلق به جریان فکری نومعتزله و برخی پژوهش هایی که در زمینة معرفی برخی نومعتزلیان و نقد و بررسی آرای آنها انجام شده، مراجعه کرده ایم. بر پایة این بررسیها، به تقسیم جریان نومعتزله به نومعتزلیان کشورهای عربی، نومعتزلیان شبه قاره هند و نومعتزلیان ایران پرداخته ایم و نشان داده ایم که آنها بر احیای جریان معتزله در جهان اسلام اصرار دارند و عده ای نیز برای توجیه دیدگاه هایشان، آنها را در راستای آرای اندیشمندان معتزله قدیم معرفی کرده اند.
قصه های قرآن در نگاه محمد عابد الجابری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد عابد جابری شخصیت نواعتزالی معاصر است که قصه های قرآن را به ترتیب نزول بررسی کرده است. او در این نگرش میکوشد تا محیط دعوت اسلام را با توجه به نوع داستانهایی که بر پیامبر نازل گردیده بازسازی کند. از نظر وی قصص قرآن به سان آیینه ای، جلوه گر مراحل دعوت پیامبر و محیط نزول قرآن و چگونگی تعامل ایشان با مردم در پذیرش دین اسلام است.
در این نوشتار دیدگاه جابری مورد نقد و بررسی قرار گرفته و به تناسب از ترتیب نزول قرآن و واقع نمایی داستانها سخن به میان رفته است. همچنین روشن میشود که نگاه جابری به قصه های قرآن، بر پایة اصول نومعتزله سامان یافته، اما در لباسی جدید رخ نمایانده است، به گونه ای که میتوان آن را نسخه ای ویرایش شده از نگرش نواعتزالی به داستانهای قرآن دانست.
مروری اجمالی بر مؤلفه های نظام فکری جابری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محور پژوهش حاضر، بررسی مؤلفه های نظام فکری جابری نظیر الگوی تفکر او، نحوه شکل گیری بنیان های عقلانی و فرهنگی او، ساختارشکنی او و موارد دیگر است. اما در بعضی مواقع، انتقادهایی را که به او وارد است مطرح می کند و اگر احیانا دارای رویکردی تحسین برانگیز باشد نیز آن را یادآور می شود. این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی به بررسی اجمالی سیر تفکر و آثار وی پرداخته است. جابری بیش از آنکه شخصیت کلامی یا به عبارتی، نومعتزلی باشد، بیشتر فلسفی است و این را آثار او نیز شهادت می دهند، حتی او یک اثر کلامی محض هم ندارد. با این حال، دیدگاه او را نسبت به مسائل مطرح شده ای همچون امامت، عدل و توحید، آن هم به صورت تلویحی، از درون آثار مختلف او استخراج کرده ایم که در روند مقاله بیان می شود.
اندیشه های نومعتزله و تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تحلیلی اندیشه های نومعتزله و استخراج استلزام های تربیتی آن می باشد. در این مقاله تصریح شده است که دغدغه اصلی نومعتزلیان یافتن عوامل پیشروی و بازسازی دنیای اسلام است. از دیدگاه آنها، اسلام عامل عقب ماندگی مسلمانان نیست، بلکه این تفسیرها و فهم های نادرست از اسلام و نادیده گرفتن جایگاه عقل است. از مهم ترین مبانی نومعتزلیان، علم گرایی و سکولاریسم است. نومعتزلیان بر این باورند که اسلام می تواند با مدرنیته، حقوق بشر، دموکراسی و عقلانیت سازگار باشد. نتایج نشان داد که در تعلیم و تربیت نومعتزله آنچه مورد تأکید است عبارت اند از: تأکید بر آزادی در تعلیم و تربیت به ویژه آزادی آکادمیک، عدالت آموزشی، تشویق عقلانیت و تفکر، نوآوری، استفاده از روش های گفتگو، نقد و مباحثه در تعلیم و تربیت، تأمین فرصت آموزشی برابر برای مردان و زنان، طرفداری از تحقیقات علمی و بنیادی برای حل بحران های جامعه معاصر، مبارزه با جهل و خرافات، توجه به همه جنبه های آدمی در تعلیم و تربیت، تأکید بر استقلال و عدم وابستگی نظام آموزشی به ویژه دانشگاه به هیچ نهاد یا حزب دولتی یا دینی است.
رهیافت جامعه شناختی نصر حامد ابوزید به مسئله زن در جهان معاصر عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تغییر موقعیت و بهبود منزلت اجتماعی و حقوق انسانی زنان در بستر تحول پاردایمیک و گفتمانی فرهنگ اروپا در قرون اخیر و انتقال دستاوردهای فکری آن به جهان اسلام، مسئله زنان از موضوعات مهم جامعه شناختی جهان اسلام شد. درهم تنیدگی مسائل و تسلط گفتمان دینی در جهان اسلام نیز بخش مهمی از بحث و گفت وگو درباره زنان را در حوزه دین و حیطه شریعت قرار می دهد، به این ترتیب زن از مسائل متفکران مسلمان می شود و همچنین چالش های بومی زن معاصر موجب شد پژوهش های میان رشته ای و تخصصی در امور زنان شکل گیرد. نصر حامد ابوزید نومعتزلی، اندیشمند مسلمان با بهره گیری از آموزه های اسلامی و علومی چون جامعه شناسی، زبان شناسی و رویکردی انسان گرایی و روش هایی همچون هرمنوتیک با نگاهی نو و مفسرانه که برگرفته از رویکرد قرآنی است، به مسئله زن توجه ویژه ای دارد. تلاش های وی متمرکز بر بازنمایی چهره زن مسلمان با رویکرد جامعه شناختی، متناسب با تحولات عصری درباره حقوق و بحران های اجتماعی زنان است. پژوهش پیش رو در پی دست یابی بر مؤلفه های مفسرانه حامد ابوزید و راه حل او برای مسئله زنان است. وی معتقد است چالش های معاصر زن مسلمان نه برآمده از قرآن، بلکه در سنت های مردانه، تسلط فضای پدرسالارانه و تصلب گرای عرب ریشه دارد. وی با بیان اینکه «مسئله زن اساساً امری اجتماعی است» آن را از امور دینی جدا می کند و برآن است تا با الگو گرفتن از نگاه قرآن به زنان، توجه به تاریخ مندی متن مقدس و درنهایت توسل به سکولاریسم در قانون گذاری، به حل آن بپردازد. این پژوهش برای پرداختن به آرای حامد ابوزید از روش توصیفی تحلیلی متکی بر تحلیل محتوا بهره گرفته است.
واکاوی رویکرد هرمنوتیکی حسن حنفی در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
127 - 154
حوزه های تخصصی:
حسن حنفی از متفکران روشنفکر معاصر مصر، دارای نظریه خاصی درباره هرمنوتیک متن به نام «نظریه تفسیر» است. این نظریه بر تأثیر پیش فرض های مفسّر در تفسیر، نسبی گرایی و قرائت های مختلف از دین مبتنی است. پشتوانه فکری حنفی در نظریه پردازی از مکاتبی چون پدیدارشناسی، اومانیسم، مارکسیسم، سوسیالیسم و رویکرد تاریخی-تمدنی و نومعتزله به عاریت گرفته شده است. از نظر او هرمنوتیک همان علم تأویل است و متن صورت مجردی است که نیاز به مضمونی دارد که آن را پر کند؛ از این رو ما مضمون معاصری را برای متن قرار می دهیم. حنفی با این قرائت هرمنوتیکی می خواهد به ارکان ایمان و اسلام مسلط شده، به بازخوانی علم کلام بپردازد. تفسیر او تفسیر تجربی زنده مشترک میان مفسر و خواننده است که متوقف بر غایت، روش و نیازهای مفسر می باشد؛ همچنین بر نیازها و مطالبات مردم تمرکز و بر ابراز حق اغلب مردم تکیه کرده، اولویت را به واقعیت و تاریخ می دهد. به تفکر التقاطی و گزینشی حنفی انتقادهای جدی و بنیادینی وارد است که در این مقاله به آن می پردازیم. در این نوشتار بر خلاف پژوهش های پیشین که اغلب بر گزارش و روش شناسی اندیشه های نوگرای حنفی در بازسازی میراث اسلامی متمرکز شده اند، با روش توصیفی و تحلیل مفهومی و گزاره ای به تبیین و نقد رویکرد هرمنوتیکی حنفی در تفسیر قرآن پرداخته می شود.
فاعل وحی رسالی در نظریه تاریخ مندی قرآن (با تأکید بر آراء نصر حامد ابوزید)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
۱۷۶-۱۵۷
حوزه های تخصصی:
نصر حامد ابوزید ( نماینده جریان نومعتزله) برخلاف دیدگاه اکثر فلاسفه و متکلمان اسلامی در موضوع وحی، گاهی وحی را مترادف با الهام و گاه یکسان با تجربه دینی می انگارد و نقش فاعلی پیامبر در فرایند وحی را تقویت و با ادعای گفتمانی بودن و تأثیرپذیری از فرهنگ زمانه، تاریخ مندی قرآن را توجیه می کند. مسأله تحقیق حاضر این است چه اشکالات عقلی و نقلی بر ادّعاهای وی خصوصاً ادعای اصالت فاعلیت پیامبر و گفتمانی و تاریخ مندی قرآن مترتب است؟ در تحقیق حاضر با بررسی تطبیقی دو دیدگاه فوق به روش توصیفی تحلیلی، به یافته های زیر دست می یابیم: الهی بودن توأمان محتوا و الفاظ وحی، نقش قابلی پیامبر در فرایند وحی، فراتاریخی بودن قرآن، غیریّت مقوله مواجهه ملازم با دریافت حقائق (تجربه وحیانی) از مقوله حقائق دریافتی از عالم غیب؛ بطلان گفتمانی بودن و تاریخ مندی قرآن به دلیل مغایرت مبانی و لوازم آن با اصول مسلم عقلی ( ادله برون دینی ) و مخالفت با ادله نقلی(ادله درون دینی).
بررسی تطبیقی دیدگاه مکتب علامه طباطبائی و نومعتزلیان درباره شیوه های زبان دینی رفع تعارض علم و دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان اسلام، مکتب علامه طباطبائی و نومعتزلیان دو جریان برجسته ای هستند که برای حل تعارض ادعایی علم و دین شیوه هایی را ارائه کرده اند. یکی از برجسته ترین شیوه های آنان، شیوه های رفع تعارض ناظر به زبان دین است. نومعتزلیان مدعی هستند، شیوه هایشان در این زمینه کارآمد است، ولی شیوه های مکتب علامه طباطبائی برای رفع تعارض کارایی ندارد. طرفداران مکتب علامه نیز شیوه های نومعتزلیان را ناسازگار با دین تلقی می کنند. برای ارزیابی دعاوی مزبور، ضروری است شیوه های رفع تعارض ناظر به زبان دین، با نظر به آثار هر دو جریان فکری به تفصیل بیان شده و مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد. هر چند در ظاهر، برخی راهکارهای هر دو گروه، مانند زبان ادبی یا زبان قوم تلقی کردن تعبیر متن دینی دارای تعارض با نظریات علمی، مشترک است، اما به جهت اینکه در مکتب علامه، استفاده از این شیوه ها مشروط به وجود قرینه نقلی یا عقلی قطعی است، ولی برخی نومعتزلیان این شیوه را به اکثر یا تمامی متون دینی تعمیم می دهند. در واقع شیوه های زبان دینی این دو گروه متفاوت است.
گفتمان اصلاحگرایی یا اعتزال معاصر رویکردی انتقادی به ادعای وجود مکتب نو معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴۱
83-108
حوزه های تخصصی:
گفتمان اصلاحگرایی مبتنی بر عقلانیت و مبارزه با اندیشههای تقلیدمحور حاکم بر جهان عرب توسط سیدجمالالدین و محمد عبده باعث شده که برخی، آنها را منتسب و متمایل به اندیشههای عقلگرای معتزله بدانند و در امتداد اندیشههای آنها نیز مکتب نومعتزله یا احیای مجدد اندیشههای اعتزالی را ببینند. در این مقاله، ابتدا با رویکردی انتقادی خاستگاه مطرحشده برای مکتب نومعتزله بررسیشده است. سپس نظرات مختلف در باره چگونگی ادامه یافتن مکتب نومعتزله پس از عبده تبیین میگردد و در نهایت شواهد و قرائنی از زندگانی عبده که فرضیه معتزله گرایی او را ایجاد میکند بررسی و معلوم میشود که هیچکدام از شواهد موجود، نمیتواند دلیل متقنی بر معتزله گرایی او باشد. لذا معرفی وی بهعنوان احیاکننده اندیشههای اعتزالی در دوران معاصر صحیح نیست.
تبیین فلسفی- کلامی اندیشه های سیاسی نو معتزله و فلاسفه نوصدرایی به منظور ارائه چارچوب نظری تربیت سیاسی در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
113 - 142
در این پژوهش به منظور «تبیین فلسفی کلامی اندیشه های سیاسی نو معتزله و فلاسفه نوصدرایی به منظور ارائه چارچوب نظری تربیت سیاسی در جهان اسلام با روش تحلیل اسنادی، تحلیل مفهوم مفهومی و استنتاج پیش رونده با بررسی آثار محمدعبده و فضل الرحمن ملک از نومعتزله و نیز امام خمینی و علامه طباطبایی از فلاسفه نوصدرایی، 11مبنای هستی شناسی مشترک،13 مبنای انسان شناسی مشترک،6 مبنایی معرفت شناسی مشترک، و5 مبنای ارزش شناسی مشترک درتربیت سیاسی از دیدگاه اندیشمندان دو نحله نومعتزله ونوصدرایی استخراج و تدوین شده است. همچنین18 مولفه مشترک تربیت سیاسی در چهار دسته مولفه های: ناظر به هدف، زمینه ساز، ناظر به زیست اجتماعی، و ناظر به سلوک شخصی در تربیت سیاسی برای جهان اسلام احصاء و تدوین گردید. و تایید شد علیرغم برخی اختلاف ها، اندیشه های اندیشمندان نومعتزله(عبده و فضل الرحمن ملک) و متفکران نوصدرایی(امام خمینی و علامه طباطبایی) در حوزه تربیت سیاسی اسلامی در ذات خود واجد همسویی های لازم برای تدوین نظام تربیت سیاسی مشترک هستند، که اگر در دستور کار ممالک اسلامی واقع شوداز اختلافات و تعارضات ظاهری خواهدکاست و همسوویی و وحدت نظر و عمل قابل توجهی در اتحاد ملل مسلمان برای نیل به پیشرفت و توسعه خواهد داشت.
بررسی تحلیلی آرا نو معتزله با تأکید بر اندیشه های محمد عابد الجابری و دلالت های آن در تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محور این پژوهش بررسی تحلیلی آرا نومعتزله با تأکید بر اندیشه های محمد عابد الجابری و دلالت های آن در تربیت دینی است. جنبش نومعتزله خصوصاً عابد الجابری با عبور از گفتمان دینی سنتی، با ارائه خوانش جدید و انتقادی از دین، سعی در بازسازی سنت گذشته اسلامی کرده تا در پرتو آن دنیای مدرن خویش را ساخته و از سویی دین را با عصر جدید متناسب سازی کند. با بررسی نظریات جابری در ارتباط با اندیشه اسلامی، انسان، قرآن و تربیت می توان طرحی نو در تربیت دینی بنیان نهاد. چنانچه اصالت، اسلامیت و عصریت از مهم ترین مؤلفه های فکری جابری در حوزه تربیت دینی است که او را از دیگر نومعتزلیان متمایز کرده است. مبانی منبعث از آرا و اندیشه های جابری در دو سطح فرادینی و درون دینی می تواند راه گشای چالش های پیش روی تربیت دینی در عصر جدید باشد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی بر آن است تا با بررسی تحلیلی آرا و اندیشه های جابری، دلالت های تربیت دینی را استخراج کند. نتایج نشان داد که مولفه های تربیت دینیمورد تأکید جابری عبارت اند از: تأکید بر عقلانیت دینی، اخلاق محوری، تفکر انتقادی، آزاداندیشی، شک گرایی، عدالت محوری، غایت محوری متن دینی، زیست مسلمانی در دوره مدرن، استفاده از محتوای عقلانی- انسانی، محتوای ایدئالیستی- انتقادی و در نهایت تأکید بر نظام آموزشی مستقل و غیرایدئولوژیک در تربیت دینی.
نگاهی بر اندیشه های اعتقادی نو معتزله در مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
169 - 180
حوزه های تخصصی:
نومعتزله به دسته ای از اصلاح طلبان، احیاگران و نواندیشان مسلمان اطلاق می گردد که در دو سده اخیر با رویکرد عقل گرایانه خود نسبت به آموزه های دینی، از روشها و معتقدات معتزله قدیم الهام گرفته اند؛ اما سؤال اساسی این است که نومعتزله متقدم و نومتأخر مصر، در مواجهه با هیمنه دنیای غرب، چه روشهایی را برای توانمندسازی جهان اسلام به کار گرفتند؟ و چه رویکردی به آموزه های دینی، عقل و علم، سیاست، جبر و اختیار برای جبران عقب افتادگی مسلمانان در قبال تمدن غرب در پیش گرفتند؟ در نگاه کلی به مجموعه جریانهای نومعتزله در مصر، دو گرایش و رویکرد متمایز در نیم قرن اخیر دیده می شود؛ رویکرد اول دنباله رو نومعتزله متقدم (به سردمداری سید جمال و عبده) است. آنان سعی در بازسازی اصول و اندیشه های معتزله قدیم برای توانمندسازی اسلام در مقابل تهاجمات غرب داشته اند. ولی در رویکرد دوم (بعد از رشیدرضا) در سیر حرکت خود در مبانی معرفت شناسی، به شکل ملموسی از عقل استدلالی به عقل عرفی تجربی گرایش پیدا کرده اند. این تفکر نومعتزله متأخر، با الهام از روش فلسفی عقلی، رویکردی خودبنیاد و تجربی در مواجهه با مدرنیته داشته است. این مکتب با تفسیر تجربی، علمی و همچنین ضرورت آمیختن ایمان دینی با آگاهی عقلی، رشد قابل توجهی در میان مجامع علمی و دانشگاهی مصر داشته است. این پژوهش با جمع آوری کتابخانه ای اطلاعات به روش توصیفی تحلیلی سعی دارد، اهم اندیشه های اعتقادی نومعتزله مصر را، در نگاه به دین، علم و عقل، سیاست، جبر و اراده مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.