فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش توسعه و اعتباریابی الگوی مدیریت زمان در دوره متوسطه اول بود. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و توسعه ای، از لحاظ نوع کیفی–کمی می باشد در بخش کیفی به شیوه تحلیل مضمون، گویه های سازنده مهارت های مدیریت زمان از طریق بررسی متون علمی شناسایی شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش متن کاوی بود.برای روایی و پایایی بخش کیفی از تکنیک های قابلیت اعتبار و قایلیت اعتماد و برای بخش کمی از روایی محتوایی و آلفای کرونباخ استفاده شد. داده های پژوهش در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر یافته های بخش کیفی از تعداد 325 که به روش نمونه گیری تصادفی از بین معلمان و مدیران مدارس دارای سوابق تحصیلی و تجربی در رشته های روان شناسی ، مشاوره ، مدیریت و برنامه ریزی درسی انتخاب شده بودند گرد آوری و از طریق روش تحلیل عامل تاییدی تحلیل گردید. بر اساس نتایج در بخش کیفی،الگوی مهارت های مدیریت زمان دارای 54 مقوله و 14 مولفه ی آگاهی در مورد نظام شناختی خود، آگاهی در مورد مدیریت زمان،آگاهی در مورد راهبردهای مدیریت زمان،دانش زمینه ای نسبت به مدیریت زمان، نگرش مثبت نسبت به زمان، احساس مسئولیت پذیری، اعتماد به نفس، مقاومت و پشتکار، خودتنظیمی، تفکر سیستمی، تفکر خلاق، تفکر نقاد، انعطاف پذیری، برنامه ریزی، اجرا، ارزشیابی، نظارت و بازنگری و 3 مضمون سازمان دهنده مشتمل بر بعد شناختی، نگرشی و مهارتی مدیریت زمان می باشد که در اعتباریابی کمی نیز توسط معلمان و مدیران دوره متوسطه اول مورد تایید قرار گرفت.
عوامل مؤثر در طراحی مدل آموزش مجازی مدیران مدارس فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش های الکترونیکی می تواند نقشی اساسی در آینده نزدیک برای رشد و توسعه کشور داشته باش د. هدف از تحقیق حاضر، نگاهی به عوامل موثر در طراحی مدل آموزش مجازی مدیران مدارس استان فارس است. جهت تحقق اهداف پژوهش از روش کیفی استفاده شده است از این رو با 23 نفر از اساتید دانشگاهی و نخبگان استان فارس در نیمه اول سال 1400 مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق به همراه سوالات باز صورت پذیرفته است. تحلیل داده ها براساس نظریه داده بنیاد پس از انجام کدگذاری در سه مرحله باز، محوری و انتخابی، مبین 93 (کد گذاری باز) عامل مؤثر در طراحی مدل آموزش مجازی مدیران مدارس فارس بود. مفاهیم به دست آمده در مرحله کدگذاری محوری به 17 مفهوم و در مرحله کدگذاری انتخابی در 6 مفهوم: بینش، مدیریت، بافت و محیط، فضای مجازی، محتوا و اطلاعات و فناوری که در یافته ها به صورت الگوی توصیفی ارائه شده است، طبقه بندی شدند. برای سنجش پایایی در این پژوهش از روش «پایایی بازآزمون » استفاده شد که به میزان سازگاری طبقه بندی داده ها در طول زمان اشاره دارد. اهتمام به یافته های نهایی این پژوهش، راهبردهای اجرایی موفقیت آمیزی در آموزش مجازی مدیران مدارس ارائه می نماید که راه گشای وضعیت امروز مدیران است و تأثیر مثبت بر نقش علمی آنان دارد.
Pedagogically Centered Leadership in Primary Schools: An Application of Descriptive Phenomenology(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۴, Winter ۲۰۲۳
76 - 108
حوزههای تخصصی:
This research mainly aimed to identify the indicators of pedagogically-centered leadership in Sanandaj primary schools, which was conducted using a qualitative research approach and a descriptive phenomenology strategy. The two main questions raised in the research were as follows. According to the mentalities and experiences of the participants, what are the meanings and indicators of pedagogically-centered leadership in Iranian elementary schools? What characteristics can make pedagogically-centered leaders separate and unique leader from other educational leaders? The current research is developmental-applied in terms of purpose and qualitative in terms of approach, which was conducted using a descriptive phenomenology strategy. To collect data, 18 primary school principals were selected by purposive sampling and interviewed through three-stage phenomenological interview protocols. Their perspectives and experiences were investigated during the interviews. After conducting the interviews, the data were first manually analyzed, and then by MAXqda 2020 software, based on three-stage thematic analysis (basic, organizing, and global) of Attride-Stirling, analyzed. As the result of data analysis, 90 initial codes, 42 basic themes, 18 organizing themes, and finally, 8 global themes were specified. Also, four distinctive characteristics were identified as unique features of a pedagogically-centered leader: participation-seeker, activist of social justice and equal opportunities, valuing subcultures, and leader of leaders. Findings implicitly indicated that the implementation of this style of leadership in schools requires major changes in the mental paradigms of school community members. These changes include changing the paradigm of playing fixed roles to flexible ones, changing the paradigm of management to leadership, changing the paradigm of bureaucracy to specialization, changing the paradigm of teaching-centered to learning-centered, changing the paradigm of parental participation to parental involvement, and changing the paradigm of knowledge transfer to knowledge creation in students
نقش رهبری آموزشی مدیران در پیش بینی یادگیری حرفه ای معلمان مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف اصلی این پژوهش، بررسی نقش رهبری آموزشی مدیران مدارس در یادگیری حرفه ای معلمان در مدارس ابتدایی شهر مشهد می باشد.
روش شناسی پژوهش: برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش آمیخته، طرح کمی-کیفی استفاده شد. ابتدا در مرحله کمی، 50 مدرسه ابتدایی (50 مدیر و 236 معلم) در نواحی چهار، پنج و شش شهر مشهد به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب، نمونه مورد مطالعه را تشکیل دادند. سپس انتخاب نمونه در مرحله کیفی براساس نتایج به دست آمده از مرحله کمی صورت گرفت و شش مدرسه(6 مدیر و 12 معلم) به عنوان نمونه های مورد مطالعه انتخاب شدند. جهت تحلیل داده های کمی از روش تحلیل آماری معادلات ساختاری و تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل تفسیری (کدگذاری باز و محوری) استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل داده های کمی نشان داد الگوی رهبری آموزشی با یادگیری حرفه ای معلمان رابطه مستقیم و معناداری دارد. نتایج حاصل از تحلیل داده های کیفی نیز حاکی از شناسایی ویژگی های نظر به تعریف مأموریت مدرسه، مدیریت برنامه آموزشی، ارتقای جو یادگیری در مدرسه، دغدغه ارتقا یادگیری دانش آموزان،دغدغه رشد و پرورش همه جانبه و تأمین رفاه و امنیت دانش آموزان، انگیزش معلمان، زمینه یادگیری حرفه ای معلمان، جو همکاری در مدرسه، تغییر در روش تدریس معلمان و الگو بودن مدیر در مدارس مورد مطالعه می باشد.
ارزیابی اثربخشی دوره های ضمن خدمت در بهبود عملکرد نیروی انسانی: مطالعه موردی یک بانک دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۱
57 - 69
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی دوره های ضمن خدمت در یک بانک دولتی است. این پژوهش در زمره مطالعات توصیفی از نوع پیمایشی قرار می گیرد و ازنظر هدف کاربردی هست. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان بانک هست که در دوره های آموزشی بانک شرکت داشته اند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس، ۵۹۶ نفر به پرسشنامه پاسخ دادند و داده های گردآوری شده مطابق با مدل ROI و با استفاده از آزمون میانگین یک جامعه تحلیل شد. نتایج نشان می دهد که شرکت کنندگان از دوره های آموزشی رضایت نسبی دارند و برخی از آن ها محتوای دوره ها و ارائه آن ها را جذاب و مرتبط با نقش های شغلی خود می دانند و برخی دیگر اظهار کرده اند که از این دوره ها رضایت کافی ندارند. بخش دیگری از نتایج نشان می دهد که میزان یادگیری شرکت کنندگان بعد از برگزاری دوره های آموزشی به صورت معناداری تغییر نکرده است و مشارکت در دوره های آموزشی باعث تغییر قابل توجهی در میزان یادگیری شرکت کنندگان نشده است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که علیرغم انتقاد شرکت کنندگان از دوره ها و رضایت نسبی آن ها، آن ها فکر می کردند که این دوره ها به رفع برخی از مشکلات کاری آن ها کمک کرده و گردش کار در بانک تا حدودی تسهیل شده است. به عبارت دیگر، نتایج حاکی از آن است که این دوره ها تا حدی بر فرآیندهای کاری سازمان تأثیر گذاشته است.
شناسایی راهبردهای به اشتراک گذاری تجارب مدیریتی در مدارس ابتدایی به شیوه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: با توجه به اینکه الگویی بومی برای به اشتراک گذاری تجارب مدیریتی برای مدیران مدارس دوره ابتدایی در دسترس نیست و این در حالی است که این دسته از مدیران بطور جدی برای ارتقای سطح تجارب مدیریتی خود به چنین الگویی نیازمندند. از این رو، هدف تحقیق حاضر شناسایی راهبردهای به اشتراک گذاری تجارب مدیریت در مدارس ابتدایی بوده است.روش شناسی پژوهش: روش تحقیق کیفی-پدیدارشناسی بوده است. محیط پژوهش شامل کلیه مدیران مدارس ابتدایی بالای 25 سال سابقه بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند تا حد اشباع نمونه گیری تا 29 نفر ادامه یافت. برای حمع آوری داده های مورد نیاز از مصاحبه عمیق استفاده شد. تحلیل داده ها به شیوه کُدگذاری، باز، محوری و انتخابی صورت پذیرفته است.یافته ها: بطور کلی یافته های تحقیق نشان داد،253 کُد باز،10 کُد انتخابی(امنیت شغلی، اعتماد سازمانی، انگیزه شغلی، مدیریت دانش، بازنگری در ارزشیابی، تعهد سازمانی، درگیری شغلی، جوّ سازمانی باز، همکاری های گروهی، یادگیری سازمانی) و 29 کُد محوری(یادگیری مدلهای مدیریتی، یادگیری فرانیدها، یادگیری روشهای نوین، همکاری برای بهبود، همکاری برای جستجوی منابع، همکاری برای یکپارچه سازی، انگیزه رشد و پیشرفت مدرسه، انگیزه فردی، انگیزه اجتماعی، ارزشیابی مشارکت مدیران، ارزشیابی رهبری یادگیری، ارزشیابی فرایند مدرسه داری، ذخیره سازی دانش، سازماندهی دانش، تسهیم دانش، اعتماد به سازمان، اعتماد به همکاران، اعتماد به شغل، تعهد هنجاری، تعهد عاطفی، تعهد مستمر، ارتباط آزادانه با یکدیگر، غیر رسمی بودن، تفویض اختیار، کمال طلبی، الهام گرفتن از محیط، ایجاد ثبات شغلی، اعتبار سازی شغلی، آرامش شغلی) در رابطه با راهبردهای به اشتراک گذاری تجربیات مدیران مدارس استخراج گردید.بحث و نتیجه گیری: مدیریت مدارس ابتدایی مهمترین دوره آموزشی برای کودکان است و لذا نیازمند برطرف سازی نقاط ضعف آنها از سویی و و رشد، پیشرفت و ارتقای آنها از سویی دیگر است.اشتراک گذاری تجربیات مدیران مدارس ابتدایی از راهبردهای مهمی است که موجب بهبود کیفیت مدارس ابتدایی از جوانب محتلف می شود.
نقش سرمایه اجتماعی و قابلیت یادگیری سازمانی در دانش آفرینی به منظور ارائه الگوی متناسب با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف نقش سرمایه اجتماعی و قابلیت یادگیری سازمانی در دانش آفرینی به منظورارائه الگوی متناسب با آن صورت پذیرفت. این پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و از جنبه روش، آمیخته بود. روش پژوهش در بخش کیفی براساس نظریه داده بنیاد و در بخش کمی از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی شامل اساتید و صاحبنظران دانشگاهی در سطح استان کرمانشاه بودند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 16 نفر انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند و در بخش کمی جامعه آماری شامل 4076 نفر از کارکنان دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی استان کرمانشاه بودند که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 343 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها نشان داد 4 عامل، شاخص های ساختاری (سیاست گذاری، اصلاح قوانین و مقررات، اصلاح فرایندها، طراحی ساختار، حاکمیت قانون، استقلال دانشگاه، حمایت های سازمانی و ارتباط دانشگاه با محیط)؛ شاخص های مدیریتی (توانمندی مدیران، مدیریت مشارکتی، ایجاد محیط کاری سالم، خلق فرصت های برابر، شایسته سالاری، پرهیز از ظاهرسازی و پاداش و ارتقای شغلی)؛ شاخص های گروهی (مشارکت اجتماعی، کار گروهی، تعامل سازنده اعضاء با یکدگیر، ارتقای کیفیت آموزش، خلق دانش، تشکل ها و انجمن های دانشگاهی و مشارکت در تصمیم گیری) و شاخص های فردی (مسوولیت پذیری، انگیزش، تخصص نیروی انسانی، اعتماد و توانمندی های مثبت شخصیتی) بر سرمایه اجتماعی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی تأثیرگذار می باشند. نتایج بخش کمی نشان داد که سرمایه اجتماعی بر دانش آفرینی (146/0 = β 017/3 = t) و قابلیت یادگیری سازمانی(706/0 = β و 572/22 = t) تأثیر دارد و قابلیت یادگیری سازمانی نیز در رابطه بین سرمایه اجتماعی با دانش آفرینی نقش میانجی دارد. با توجه به این یافته های می توان گفت در صورتی که دانشگاه ها به عوامل اصلی سرمایه اجتماعی و تقویت آن در میان کارکنان بپردازند می توان انتظار داشت قابلیت یادگیری سازمانی و دانش آفرینی در دانشگاه ها رشد محسوسی داشته باشد.
طراحی الگوی پویایی مدرسه برای مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پویایی مدارس ابتدایی به عنوان یک ابزار مهم برای بالا بردن سطح توانمندی و ارتقای آموزشی از اهمیت بسزایی برخوردار است. بنابراین آموزش و پرورش باید نقش سازشی موجود را به نقش زایشی تغییر داده و برای هریک از دانش آموزان شرایط و موقعیت های پویا فراهم کند و محیط آموزشی را به نحوی مطلوب کنترل کرده تا به سهولت دسترسی به اطلاعات تازه، تسریع در کارها، تغییرات و بهبود مستمر داشته و درنهایت به برآورده شدن انتظارات جدید دانش آموزان بیانجامد..پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی مبتنی بر رویکرد ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی (مدل توسعه تاکسونومی یا طبقه بندی) است. در مرحله اول از روش کیفی مبتنی بر داده ها (داده بنیاد) و تکنیک مصاحبه برای ساخت مدل استفاده شده است. منابع گردآوری داده ها در این بخش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته تاحد اشباع نظری (با 15 نفر) بوده که به داده های متنی تبدیل شده و پس از آن کدگذاری متن با استفاده از این داده ها صورت گرفت و به شناسایی مؤلفه های مدرسه پویا در مدارس ابتدایی و ارائه الگو پرداخته شد. نتایج بخش کیفی، بر اساس ابزار اندازه گیری طبق مؤلفه های شناسایی شده در قالب پرسشنامه 52 سؤالی طراحی گردیده و روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان تأیید گردید و در نهایت به ضریب پایایی 96% رسید. برای برآورد اعتبار الگوی ارائه شده از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. جامعه ی آماری در بخش کمی اساتید مدیریت آموزشی دانشگاه فرهنگیان و مدیران و معلمان فعال در آموزش ابتدایی و مدارس ابتدایی که مجری طرح مدرسه پویا در مدارس شهر تهران به تعداد 600 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر اساس جدول کرجسی و مورگان 230 نفر تعیین شدند و برای تحلیل داده های کمی از نرم افزار Amos استفاده شد. در بخش کیفی تعداد 15 نفر از صاحب نظران و مطلعین در دو حوزه پویایی مدرسه و مدارس ابتدایی به صورت هدفمند و با استفاده از روش گلوله برفی انتخاب شدند و برای تحلیل داده های کیفی از نرم افزار Atlas.Ti استفاده شد.
درآمدی بر پارادایم انتقادی در مدیریت آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
180 - 208
حوزههای تخصصی:
مدیریت آموزشی همانند سایر حوزه های دانشگاهی به لحاظ مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی و روش شناسی متأثر از سیر تحول پارادایم های کلان علمی است. اولین مطالعات مدیریت آموزشی بر پایه اندیشه های مکتب تحصل گرایی (اثبات گرایی) در اوایل قرن بیستم شکل گرفت و به دنبال آن پارادایم های تفسیری، انتقادی و پست مدرن به پژوهش های این حوزه راه یافتند. در هر یک از پارادایم های مذکور، پژوهشگران مدیریت آموزشی به پژوهش و تولید متون علمی مبادرت ورزیده-اند. مقاله حاضر با هدف ترویج و کاربست مفاهیم مستخرج از پارادایم انتقادی در حوزه مدیریت آموزشی تنظیم شده و شامل دو بخش است. در بخش نخست، پیشینه و سیر تحول رویکردهای نظری مدیریت آموزشی ذکرشده و در انتها به پارادایم انتقادی در حوزه مدیریت آموزشی اشاره شده است. بخش دوم مقاله به معرفی کتاب «رویکردهای نوین به مدیریت آموزشی؛ الگوها و نویدها»-که توسط ویلیام فاستر در سال 1986 نگارش شده و دکتر علی علاقه بند در سال 1402 آن را ترجمه کرده، اختصاص یافته است. مقاله با طرح برخی از کاربست های پارادایم انتقادی در حوزه مدیریت آموزشی خاتمه می یابد.
تاثیر کلاس هنری سرود و موسیقی بر پیشرفت تحصیلی و مهارت اجتماعی دانش آموزان دختر دوره دوم ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش موسیقی سابقه طولانی در دفاع از جایگاه خود در برنامه درسی مدارس با تمرین کنندگان دارد و محققان به طور یکسان در مورد مزایای خلاق ، اجتماعی و شناختی موسیقی در کودکان و نوجوانان بحث می کنند.این پژوهش با هدف تعیین تأثیر کلاس هنری سرود و نمایش بر پیشرفت تحصیلی و مهارت اجتماعی دانش آموزان دختر پایه چهارم ، پنجم ، ششم ، دوره دوم ابتدایی ، شهر تهران بود. روش تحقیق نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری 361 نفر از دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند و پرسشنامه مهارت اجتماعی گرشام و الیوت (1999) را دریافت نمودند. سپس به طور تصادفی ساده در دو گروه 180 نفری در دو گروه آزمایش(مدارس غیردولتی) و کنترل(مدارس دولتی) جایگزین شدند. گروه آزمایش در یک ماه و طی 4 جلسه 45 دقیقه ای مفید در کلاس هنری (سرود و موسیقی) آموزش دیدند، در حالی که گروه کنترل در طی این مدت برنامه روزانه خود را دنبال می کردند و هیچ گونه مداخله آموزشی دریافت نکردند. پس از اجرای برنامه آموزشی، مجددا پرسشنامه بر روی هر دو گروه اجرا گردید.تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس نشان داد که شرکت در کلاس های هنری سرود و موسیقی بر ارتقای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به طور معناداری مؤثر بوده است. این نتایج نشان می دهد که کلاس هنری سرود و موسیقی بر مهارت اجتماعی در ابعاد: همکاری، ابراز وجود، خویشتن داری و همدلی، تأثیر مثبت و معنا دار داشته است.
مطالعه علل کاهش نشاط در میان معلمان به روش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی علل کاهش نشاط معلمان استان سمنان انجام شده است.روش شناسی پژوهش: پژوهش از نظر هدف کاربردی؛ از نظر نوع داده ها، آمیخته اکتشافی و از نظر روش اجرا، تحلیل مضمون بود. جامعه آماری بخش کیفی معلمان مدارس، مدیران ارشد آموزش و پرورش و اساتید دانشگاهی مطلع بودند که به روش گلوله برفی نمونه گیری شدند. جامعه آماری بخش کمی کلیه معلمان، مدیران و کادر اداری مدارس استان سمنان به تعداد 8050 بود که 376 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به روش طبقه ای متناسب نمونه گیری شد. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها در مرحله کیفی تحلیل مضمون و در مرحله کمی تحلیل عاملی بود. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها در مرحله کیفی منتج به شناسایی 192 مضمون پایه، 93 مضمون سازمان دهنده و 15 مضمون فراگیر گردید که در قالب دو دسته تم های اصلی و فرعی قرار گرفتند. در مرحله کمی نیز منجر به شناسایی 91 مضمون پایه، 15 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر شد. این مضامین در کنار هم یک الگوی منسجم برای کاهش نشاط معلمان استان سمنان تشکیل دادند و شاخص های برازش مدل و ضرایب مسیر در حد قابل قبولی قرار گرفتند. نهایت این که علل کاهش نشاط معلمان مشتمل بر 5 دسته مضامین فراگیر شامل عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل فرهنگی، عوامل برون سازمانی و عوامل شغلی بدست آمده و تایید شدند. بحث و نتیجه گیری: توجه ویژه به عوامل کاهش نشاط معلمان و پرداختن به آنها در جهت رفع علل کاهنده نشاط معلمان، می توان تاحدی نشاط را به جامعه معلمان برگرداند.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی تطبیقی تأثیر مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی از دیدگاه مدیران و کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی الگوی تطبیقی تأثیر توسعه مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمانی از دیدگاه مدیران و کارکنان با نقش میانجیگری فرهنگ سازمانی، تعهد سازمانی و حفظ کارکنان در دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس بود. روش شناسی: روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و ازنظر گردآوری داده ها، روش آمیخته اکتشافی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش در بخش کیفی شامل مدیران و کارکنان خبره دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس بود که از بین آن ها تعداد 10 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. همچنین، در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی استان فارس بود که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با تخصیص متناسب تعداد 357 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز در بخش کیفی برای طراحی الگوی پژوهش با مصاحبه باز نیمه ساختاریافته و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که شامل 5 سازه (متغیر)، 21 بعد و 72 سؤال در قالب طیف لیکرت 5 تایی بود، جمع آوری شد. برای تعیین روایی و پایایی ابزار پرسشنامه مذکور به ترتیب از روش های روایی همگرا، ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد .یافته ها: نتایج آزمون معادلات ساختاری از دیدگاه مدیران نشان داد که دو متغیر فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی بر رابطه بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان اثر میانجی و معنادار دارد اما حفظ کارکنان بر رابطه مذکور اثر میانجی ندارد. همچنین، مشخص شد که از دیدگاه کارکنان، هر سه متغیر فرهنگ سازمانی، تعهد سازمانی و حفظ کارکنان روی رابطه مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمانی از دیدگاه کارکنان اثر واسطه ای و معنادار دارد. نتیجه گیری: تطبیق دو مدل از دو دیدگاه حاکی از آن است که هم مدیران و هم کارکنان معتقدند که فرهنگ سازمانی و تعهد سازمانی رابطه بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان را میانجیگری می کنند، اما حفظ کارکنان صرفاً از دیدگاه کارکنان می تواند رابطه بین مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان را میانجیگری نماید.
ارائه الگوی بومی رهبری مثبت گرا برای مدیران مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اخیراً مفهوم رهبری مثبت گرا برای مدیران مدارس به عنوان رویکردی نوین در ادبیات مربوط به رهبری مدرسه مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی بومی رهبری مثبت گرا برای مدیران مدارس ابتدایی بود.روش شناسی: این پژوهش با رویکرد مطالعه کیفی و روش نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه این پژوهش شامل کلیه مدیران نمونه استان تهران بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع معیار (برخورداری از خصایص رهبری مثبت گرا و تجربه) و با لحاظ اشباع داده ها، 24 مدیر نمونه استان تهران در دوره تحصیلی مقطع ابتدایی (مدارس دخترانه) در شش منطقه (3، 4، 5، 11، 13 و 16) به عنوان مشارکت کنندگان شناسایی شدند که بیش از 10 سال نیز سابقه کار داشتند. از طریق مصاحبه های عمیق، داده های گردآوری شده حاصل از میدان پژوهش با رویکرد نظام مند (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) تجزیه وتحلیل گردید. جهت اعتباریابی درونی الگوی بومی طراحی شده و تعیین مناسبت آن، از شیوه دلفی استفاده شد. نتایج مبتنی بر شاخص روایی محتوا (cvi) و مناسبت کلی (s-cvi) نشان داد مناسبت الگوی پیشنهادی برابر با 96/0 است که از حداقل مناسبت مطلوب (79/0) بالاتر بود. یافته ها و نتایج: الگوی بومی در قالب ابعاد ده گانه ی بینش الهی و متافیزیک، اصول و اخلاق، عواطف، مهارت ها، رفتارها، توسعه ی روابط، نتایج برای کارکنان، فرهنگ، جوسازمانی و بهره وری شناسایی گردید. خلأهای پژوهشی رهبری مثبت گرا در کشور و به ویژه در سطح ساختارهای آموزشی همچون مدارس بسیار مشهود است. پردازش این سازه در بافت و زمینه های مختلف می تواند به غنای آن کمک شایانی نماید.
Identifying Trends in School Administration in the New Era (2000-2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۴, Winter ۲۰۲۳
32 - 55
حوزههای تخصصی:
Considering the expansion and increase of School Administration articles in the world scientific community, Reviewing and analyzing the literature in this area is the goal of this study. The study used a descriptive methodology. It includes all scientific articles indexed in the Science Direct citation database from 2000 to 2023. After filtering the papers, 2670 were examined using VOSviewer software to examine and show the data. The research findings indicate that the number of articles has increased since 2004, and The year with the highest percentage of pieces was 2023. Also, between journals with 2125 “Procedia - Social and Behavioral Sciences” 436 articles were ranked first. Also, 5 clusters were identified, and the subjects of leadership, education, professional development, higher education, teachers, school leadership, teacher education, and school improvement had diversity and as “education policy,” “job satisfaction,” “motivation," “development," “human capital” was the previous subjects of this field. This research concluded that areas such as; “COVID-19”, “teacher self-efficacy,” “technology integration,” accountability,” “and “professional learning community” were hot and new.
طراحی مدل برای مرکز یادگیری اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در راستای توانمندسازی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
128 - 159
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه ی مدلی برای طراحی مراکز یادگیری اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای توانمندسازی آنان انجام شد. برای انجام این پژوهش از روش آمیخته و طرح اکتشافی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی کلیه اسناد پژوهشی مرتبط از سال 2000 تا به امروز و استادان دانشگاه، متخصصان و مطلعان آشنا با مرکز یادگیری و اعضای هیئت علمی بودند. این پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته نیز بهره برده است. نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند انجام شد و تحلیل داده ها در این بخش به صورت داده بنیاد با رویکرد تحلیل مضمون در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. جامعه آماری تحقیق در بخش کمی پژوهش، شامل شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه بود که 250 نفر به صورت تصادفی انتخاب شد برای تحلیل داده ها در این بخش از نرم افزار spss و Amose استفاده شد. در بخش کیفی تعداد 5 کد اصلی که معرف ابعاد توانمندسازی و 9 کد محوری که معرف مولفه های ابعاد بود شناسایی شد. همچنین تعداد 50 کد باز مشخص شد که پس از ادغام به 28 کد باز کاهش یافت. بر اساس ابعاد، مهارت های مورد نیاز اعضای هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای توانمندسازی عبارتند از: عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی وعوامل آموزشی. نتایج حاصل از انجام تحلیل عاملی که به وسیله نرم افزار ایموس انجام گرفت، نیز نشان داد که مقیاس اندازه گیری در تمام شاخص های تحلیل عاملی در سطح مطلوب و قابل قبولی است.
طراحی الگوی توسعه شایستگی پژوهشی معلمان دوره ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی توسعه شایستگی پژوهشی معلمان آموزش و پرورش با محوریت شهر تهران انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها کیفی و کمی (روش آمیخته) بوده است.روش شناسی: جامعه پژوهش در بخش کیفی شامل کلیه متخصصان و اساتید حوزه علوم تربیتی و مدیران ارشد آموزش و پرورش تا اشباع نظری به تعداد 17 نفر و جامعه آماری بخش کمی جامعه بزرگ معلمان دوره ابتدایی شهر تهران در سال 1400 می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 384 نفر بر اساس مناطق شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی فرم مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی از آمار توصیفی، آمار استنباطی شامل آزمون های کلموگروف- اسمیرنف و تحلیل عامل تأییدی استفاده شده است.یافته ها: براساس مطالعات نظری انجام شده و دسته بندی نظرات در مرحله کیفی 133 شاخص شناسایی که پس از مصاحبه های نیمه ساختاریافته در مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی 6 بعد، 20 مؤلفه و 111 شاخص نهایی و سپس براساس آن ها، پرسشنامه پژوهش طراحی شده است.بحث و نتیجه گیری: پس از تحلیل نهایی، شش بعد شایستگی های ذهنی، شایستگی های شخصیتی، شایستگی های میان فردی، شایستگی های ارزشی- نگرشی، شایستگی های اخلاقی و شایستگی های حرفه ای- تخصصی و برخی از مؤلفه های آن شامل مهارت های ادراکی و تأملی، تصمیم گیری و حل مسئله، اعتماد به نفس، تعامل مؤثر، کار تیمی و شبکه سازی، تلاش و پشتکار، تقوا و بصیرت دینی، مدیریت و رهبری پژوهشی، مهارت های دانشی و ... شناسایی شده اند.
واکاوی و سنجش مؤلفه های آموزشی جهت اصلاح الگوی آموزش معماران به منظور بهینه سازی مصرف انرژی در طراحی معماری (نمونه مورد پژوهش: مهندسان معمار استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: صنعت ساختمان نقش بسزایی در استفاده بهینه از منابع انرژی دارد و واضح است آن چه در عرصه معماری رخ می دهد متأثر از شیوه آموزشی معماران بوده و آموزش اصولی در این حوزه می تواند منشاء حل بسیاری از معضلات زیست محیطی گردد. این پژوهش در پی یافتن مؤلفه های مؤثر بر اصلاح الگوی آموزش معماری با رویکرد بهینه سازی مصرف انرژیست.
روش شناسی پژوهش: با روش اسنادی دیدگاه های صاحبنظران بررسی و جهت استخراج مؤلفه های آموزشی از روش تحلیل محتوا استفاده گردید. مؤلفه های حاصل در اختیار ده نفر از اساتید معماری قرار گرفته و پس از اجماع نظر حول مؤلفه ها به روش دلفی، در قالب پرسشنامه ای که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تأئید گردید، در اختیار 82 نفر منتخب با استفاده از فرمول کوکران از 104 معمار پایه دو طراح استان بوشهر قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها، توزیع فراوانی متغیرها با آزمون کولموگراف-اسمیرنوف بررسی و نرمال بودن متغیرها توسط آزمون شاپیرو-ویلکس ارزیابی و با توجه به توزیع نرمال متغیرها، از آزمون ناپارامتریک-ویلکاکسون یک نمونه ای استفاده و مؤلفه ها توسط آزمون فریدمن، رتبه بندی شدند.
یافته ها: کلیدی ترین مؤلفه های الگوی آموزش معماران با رویکرد بهینه سازی مصرف انرژی به ترتیب میزان توجه در سیستم آموزش فعلی، معرفت شناسی، اخلاق مداری، امور پژوهشی، کارگاه های عملی، الگوهای بنیادی، آینده نگری، عوامل محیطی، دانش بومی، روزآمدی، شناخت و بازیافت مصالح، بررسی مصادیق می باشد. بدیهی ست امتیاز پایین تر بمنزله الویت بیشتر جهت گنجاندن مؤلفه مربوطه در الگوی آموزشی پیشنهادی می باشد.
بحث و نتیجه گیری: در تدوین الگوی آموزش معماری جهت بهینه سازی مصرف انرژی، علاوه بر آموزش مباحث تئوریک، بایستی مؤلفه های معرفت شناسی، اخلاق مداری، امور پژوهشی، کارگاه های عملی، الگوهای بنیادی و آینده نگری نیز مدنظر باشند.
تحلیل الزامات حفظ و ارتقاء بهره وری تربیتی، آموزشی و پژوهشی دانشجو معلمان در وضعیت کرونایی با رویکرد پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر باهدف تحلیل ادراکات و تجارب زیسته ی مشترک از الزامات حفظ و ارتقاء بهره-وری تربیتی، آموزشی و پژوهشی دانشجو معلمان در وضعیت کرونایی با رویکرد پدیدارشناسی انجام شده است.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه آماری پژوهش، شامل اساتید، مدیران گروه و معاونان آموزشی، فرهنگی و پژوهشی و همچنین دانشجو معلمان مستعد بوده است. در پژوهش حاضر، افراد نمونه به صورت هدفمند تا کفایت نمونه نظری به تعداد 27 نفر (15 نفر استاد و 12 نفر دانشجو معلم) انتخاب شدند. در تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شد که روایی و اطمینان پذیری آن مورد تأیید بوده است. در فرایند انجام مصاحبه ها درمجموع 201 کد اولیه (مفاهیم پایه)، 4 فرا مضمون و 17 مضمون سازمان دهنده استخراج و تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد بهره وری دانشجو معلمان با الزامات فلسفی، آموزش و یادگیری ترکیبی، بستر فناوری و عوامل مؤثر بر بهره وری در دانشگاه اعم از خلاقیت و نوآوری و فرهنگ کیفیت قابل تحقق هست. درنتیجه، با این الزامات فلسفی؛ درک عدم قطعیت ها، جهت گیری های فلسفی، بنیان های فلسفی آموزش مجازی و فلسفه یادگیری معکوس می توان در شرایط کرونایی به بهره وری تربیتی، آموزشی و پژوهشی دانشجو معلمان در دانشگاه فرهنگیان فائق آمد.بحث و نتیجه گیری: با کاربرد الزامات حفظ و ارتقای بهره وری در دانشجومعلمان در شرایط بحرانی جامعه می توان شاهد آموزش و یادگیری کارا و اثربخش و در نهایت بهره ور در دانشگاه فرهنگیان گردید.
طراحی الگوی آموزش خلاقیت مدیران میانی دانشگاه آزاد اسلامی (مورد مطالعه: سازمان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف:در قرن جدید با وجود چالشها،توجه به آموزش خلاقیت غیر قابل اجتناب است. پژوهشی با هدف طراحی الگوی آموزش خلاقیت مدیران میانی دانشگاه آزاد اسلامی درسازمان مرکزی انجام شده است.روش شناسی پژوهش: این مطالعه از لحاظ اهداف کاربردی و از نظر داده ها، آمیخته اکتشافی(کیفی و کمی) و از نظر نوع مطالعه در بعد کیفی، داده بنیاد نو ظهور و در بعد کمی، پیمایشی مقطعی است. جامعه پژوهش در بخش کیفی، خبرگان و متخصصین، در بخش کمی، مدیران میانی سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی به تعداد 270 نفر بوده و روش نمونه گیری بخش کیفی هدفمند از نوع نظری و با اصل اشباع 33 نفر و در بخش کمی روش تصادفی طبقه ای است که برای انتخاب گروه نمونه به کمک جدول کرجسی و مورگان تعداد 159 نفر( 74 زن و 85 مرد) به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها و اطلاعات لازم از دو نوع ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی و اعتبار ابزار در بخش کیفی به وسیله اجماع سه سویه و در بخش کمی اعتبار پرسشنامه با آزمون پایایی آلفای کرونباخ و پایایی مرکب محاسبه شد. روایی توسط سه آزمون روایی همگرا و سه آزمون روایی واگرا محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده در بعد کیفی، به مدد کدگذاری باز، محوری و انتخابی از طریق مصاحبه، روش تحقیق داده بنیاد و فن دلفی انجام شد. در بخش کمّی با توجه به سؤال های پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری، تحلیل عامل تاییدی و آزمون تی ) از نرم افزارهای v26- Spss و Smart PLS 3 استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش موید این مطلب است 7 بعد (فردی، الزامات آموزشی، سازمانی، اجتماعی – فرهنگی، محیطی، اخلاقی و اقتصادی)، 24مولفه و 139 شاخص نهایی شد. کلیه ابعاد و مؤلفه های شناسایی شده آموزش خلاقیت مدیران میانی در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی مورد تأئید قرار گرفته است.بحث و نتیجه گیری: الگوی می تواند یک بینش و چشم انداز و تفکر استراتژیک به مسئولان بدهدبه مثابه یک قطب نما آینده را به درستی برای آنها ترسیم نماید.
ساخت و اعتباریابی سنجه کیفیت فرایندی تعامل مربی و کودک در مهدهای کودک: یک پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: این مطالعه با هدف «ساخت و اعتباریابی سنجه کیفیت فرایندی تعامل مربی و کودک در مهدهای کودک شهر تهران » طراحی و اجرا گردید.روش شناسی پژوهش: روش پژوهش حاضر ترکیبی اکتشافی متوالی بود که در دو بخش کیفی و کمی انجام شد. در بخش کیفی، از سه مرحله مدل هیبرید استفاده شد. در مرحله نظری به بررسی موضوع در پایگاه های معتبر پرداخته شد. در مرحله کار در عرصه، روش پژوهش پدیدارشناسی توصیفی بود. بنابراین، 10 نفر از مربیان و 8 نفر از اساتید با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق روش مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و سپس با استفاده از روش کلایزی تحلیل گردید. در مرحله آخر، تحلیل نهایی صورت گرفت. روایی داده های کیفی با استفاده از چهار معیار قضاوت لینکن و گوبا و پایایی داده ها از طریق شیوه توافق درون موضوعی و پایایی بازآزمون تأیید شده است. در بخش کمی نیز، پس از تدوین پرسشنامه و بررسی روایی صوری و محتوایی گویه ها، داده ها از نمونه ای 220 نفری از مربیان که از طریق نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شده بودند، گردآوری گردید. یافته ها: پس از تحلیل داده های کیفی، 6 مضمون اصلی شامل ویژگی های فردی، فضای عاطفی مثبت، حمایت، حمایت آموزشی، مشارکت و همکاری و مدیریت رفتار استخراج شد. در بخش کمی نیز، برای روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی و برای تعیین پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل شش عاملی سلسله مراتبی از برازش خوبی برخوردار است. همچنین، بررسی آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 94/0 محاسبه شد که نشان دهنده همسانی درونی قابل قبول است.بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که بر اساس عامل های به دست آمده، پرسشنامه کیفیت فرایند تعامل، ابزاری معتبر و روا جهت ارزیابی کیفیت تعامل کودک-مربی در ایران است.