فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۳۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسی تجربه معلمان دروس عملی شهر تبریز از بکارگیری روش های یادگیری الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان در دوران همه گیری ویروس کرونا است. این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل معلمان دروس عملی شهر تبریز می باشد، بنابراین بر اساس روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه های نیمه سازمان یافته با 21 نفر از معلمان دروس عملی شهر تبریز در خصوص تجربه شان از بکارگیری روش های یادگیری الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان صورت گرفت. جهت دستیابی به اعتبار سوالات، از تجربیات معلمان باتجربه استفاده شد و برای حصول اطمینان از قابلیت اعتمادپذیری داده ها از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات بدون اینکه داده ها آسیبی ببینند استفاده شد و داده ها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت تحلیل گردید. پس از تجزیه و تحلیل داده ها، 7 مضمون اصلی شامل برداشت های متفاوت از ضرورت آشنایی قبلی با محیط آموزش های الکترونیکی، نقاط ضعف آموزش های الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان برای ارائه دروس عملی، نقاط قوت آموزش های الکترونیکی همزمان و غیرهمزمان برای ارائه دروس عملی، ارزشیابی دروس عملی در سیستم آموزش الکترونیکی، عوامل موثر بر عملکرد معلمان دروس عملی در آموزش الکترونیکی، تقلب در سیستم آموزش الکترونیکی و رسیدگی به درخواست ها به دست آمد که هرکدام از مضامین اصلی دارای چندین مضمون فرعی بودند.
شناسایی عوامل مؤثر در اجرای یادگیری ترکیبی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
205 - 232
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر در اجرای آموزش ترکیبی در آماده سازی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان انجام شد. در این مقاله از روش ترکیبی (کمی – کیفی) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی اساتید و کارشناسان حوزه فناوری بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و مصاحبه با آنان تا اشباع نظری (نفر دوازده) ادامه یافت. جامعه آماری در بخش کمی را، متخصصان موضوعی تشکیل می دادند که بر اساس جدول مورگان نود نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. در مرحله کیفی برای تأیید روایی محتوا از راهبرد تفسیری مذاکره با مصاحبه شوندگان و در بخش کمی به منظور بررسی روایی و پایایی پرسشنامه، از روایی محتوایی و روایی سازه، به کمک تحلیل عاملی اکتشافی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج بدست آمده با استفاده از تکنیک مدلسازی تفسیری – ساختاری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و ارتباط و توالی فاکتورها به دست آمد. ارتباطات بدست آمده نشان داد که ساختارسازی اجرایی و آموزشی، زیرساخت فنی، پشتیبانی مالی و مشوق های آموزشی، اساس بکارگیری آموزش ترکیبی را تشکیل می دهند. بینشی که این مدل به مسئولین دانشگاه ارائه می کند می تواند به آنها در برنامه ریزی استراتژیک در شرایط بحرانی کمک نماید.
واکاوی ویژگی های الگوی برنامه درسی جهانی– محلّی مطالعات اجتماعی برپایه گزاره های نظریّه رابرتسون (الگوی اکر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی ویژگی های الگوی برنامه درسی جهانی – محلّی مطالعات اجتماعی بر پایه گزاره های نظریّه رابرتسون با الگوی اکر(Akker) است. رویکرد پژوهش، کیفی و ازنظر هدف کاربردی است. منابع گردآوری داده ها شامل تمامی متون و اسناد نظریّه جهانی شدن رابرتسون در بازه زمانی 1968 -2022 بوده است. نمونه گیری به شیوه هدفمند انجام شده است. در این پژوهش، محتوای منابع با استفاده از روش تحلیل محتوای استقرایی، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند و برای اعتباریابی داده ها از روش های قابل قبول بودن و قابل اعتماد بودن استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که اهداف دارای ویژگی هایی مانند آشنایی با مفاهیم پایه و مهم جهانی شدن، توجّه به تنوّع و کثرت گرایی، پرورش مهارت های تفکّر خلاق و انتقادی است. محتوا منعطف پذیر و منطبق بر اهداف است. همچنین رویکردهای فعال تدریس، مناسب هستند. معلّم نقش راهنما و تسهیلگر دارد و می توان از منابع متنوّع استفاده کرد. زمان و مکان انعطاف پذیر و فعالیت ها باید در قالب گروه بندی های متفاوت و متنوّع انجام پذیرد. انواع روش های ارزشیابی کیفی، اهمّیّت دارند. درنهایت، نتیجه یافته های پژوهشی نظریّه جهانی شدن رابرتسون به شناسایی ویژگی های الگوی برنامه درسی جهانی- محلّی مطالعات اجتماعی با الگوی اکر(Akker) منجر گردید. براین اساس، پیشنهاد می گردد برنامه درسی قصد شده مطالعات اجتماعی دوره های ابتدایی و متوسّطه با استفاده از این الگو مورد ارزیابی قرار گیرد.
طراحی چارچوب برنامه درسی سواد مدنی کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
136 - 167
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش کیفی از نوع مطالعه موردی، طراحی چارچوب برنامه درسی سواد مدنی کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران بود. مشارکت کنندگان بالقوه، سه گروه شامل 30 نفر از معلمان نمونه استانی اداره کل آموزش و پرورش فارس، 9 نفر از اعضاء هیأت علمی جامعه شناسی دانشگاه شیراز و 27 نفر از سرگروه های مطالعات اجتماعی دوره اول متوسطه اداره کل آموزش و پرورش فارس بودند، که به شیوه هدفمند و با استفاده از روش نمونه گیری گروه بارز با رعایت قاعده اشباع شدگی، جهت مصاحبه انتخاب گردیدند. روش گردآوری داده های پژوهش، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که داده ها به شیوه تحلیل مضمون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند که در این فرایند چارچوب برنامه درسی سواد مدنی کتاب مطالعات اجتماعی ششم ابتدایی با 10 عنصر، تحت عناوین منطق و چرایی، اهداف، محتوا، موادو منابع یادگیری، فعالیت های یادگیری، نقش معلم، گروه بندی یادگیرندگان، زمان آموزش، مکان آموزش و ارزشیابی همراه با مولفه های مربوط به هر عنصر طراحی گردید. یافته های پژوهش نشان داد که کسب سواد مدنی منجر به مشارکت فعال دانش آموزان در امور مختلف مدنی و همچنین باعث توسعه انسانی و کاهش فقر فرهنگی در جامعه می گردد. توسعه و پرورش سواد مدنی دانش آموزان در مدارس پیامدهای فردی و جمعی برای جامعه به دنبال دارد. شکل گیری سواد مدنی دانش آموزان اقدامی موثر جهت اجتماعی نمودن دانش آموزان به عنوان شهروندان آینده می باشد که نیازمند توجه برنامه ریزان و سیاستمداران به این راهبرد آموزشی است. حاصل این پژوهش چارچوب برنامه درسی سواد مدنی بود که به برنامه ریزان و مولفان کتب درسی توصیه می شود با توجه به این چارچوب، فصلی را جهت کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی تولید و طراحی نمایند.
Designing and developing job fatigue scale for elementary school teachers(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۴ , ۲۰۲۳
42 - 54
حوزههای تخصصی:
The present research was conducted with the aim of designing and developing Job Fatigue Scale for Elementary school Teachers in 2024 employing both qualitative-quantitative data. In the qualitative phase, official documents and opinions from experts in this field were used to obtain the basic structure of the tool, and in the quantitative section, the basic structure of the tool was given to samples of three target communities in three stages to check the validity and reliability of the tool. The findings of the qualitative section showed 51 effective components in reducing job fatigue, based on which the initial pool was prepared with 81 items. The Holsti's coefficient of reliability was 0.864 and the results of the content validity investigation led to the removal of 29 items. Therefore, a 52-item questionnaire was formed based on the qualitative and quantitative data. Consequently, using factor analysis and Cronbach's alpha coefficient led to the removal of 7 items from the final form. Finally the structure of 45 items with 4 educational-psychological, psychological, behavioral-organizational and managerial-organizational factors was confirmed. Among the 4 factors affecting job fatigue, the educational-psychological factor took the first rank and then the psychological, behavioral-organizational and management-organizational factors took the second to fourth ranks respectively. In general, considering the validity and reliability of the developed model, it can be used to evaluate the level of job fatigue of primary school teachers.
نیازسنجی روانی و آموزشی از والدین دانش آموزان کم توان ذهنی با توجه به دوران قرنطینه بیماری کووید-19 به منظور طراحی برنامه های آموزشی خانواده محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
282 - 261
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف نیازسنجی روانی و آموزشی از والدین دانش آموزان کم توان ذهنی با توجه به دوران قرنطینه بیماری کووید-19 به منظور طراحی برنامه های آموزشی خانواده محور انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایش ی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه والدین دانش آموزان کم توان ذهنی استان تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود. از بین جامعه هدف تعداد200 والدین با روش نمونه گیری هدفمند از آموزشگاه استثنایی طلوع و موسسه آموزشی حیات ارغوانی انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه محقق ساخته نیازسنجی روانی و آموزشی بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج نشان داد که در بخش روانی به ترتیب الویت والدین به دریافت خدمات مشاوره ای آنلاین به دلیل شرایط ویژه فرزندشان؛ به دریافت مشاوره درباره نحوه ارتباط مؤثر با دیگر فرزندان؛ به دریافت کمک و حمایت همسر در مراقبت از فرزندان و به دریافت مشاور های خاص برای افزایش روحیه در دوران قرنطینه خانگی نیاز دارند و در بخش آموزشی به کسب اطلاعات صحیح از سوی متخصصان در مورد آینده آموزشی فرزندشان؛ به پیگیری ها و انجام اقدامات آموزشی به موقع در مورد مباحث تحصیلی فرزندشان توسط معلمان و به دریافت آموزش های لازم جهت استفاده صحیح از فضای مجازی جهت بهره مندی مناسب از آموزش های مربوط به فرزندشان در دوران قرنطینه نیاز دارند. پیشنهاد می شود با توجه به این نیازهای روانی و آموزشی والدین در دوران قرنطینه خانگی، برنامه های آموزشی خانواده محور توسط متخصصان طراحی و اجرا شود.
تبیین مؤلفه های معلّم فضیلتمند از منظر دیوید کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
211 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بازشناسی و تبیین مؤلفه های معلّم فضیلت مند از دیدگاه فضیلت گرای معاصر «دیوید کار» است که با روش تحلیل محتوای کیفی و رویکرد استقرایی انجام شده است. در فرایند تربیت اخلاقی، کار ضمن تأکید بر رشد منش و فضیلت معتقد است معلمان به عنوان عاملان و الگوهای اخلاقی بایستی واجد طیف وسیعی از ارزش ها و فضایل باشند. یافته های این تحقیق نشان داد بر اساس دیدگاه کار، مؤلفه های معلّم فضیلت مند در سه محور منش فردی، منش آموزش گری و منش اجتماعی قرار می گیرند. مؤلفه های محور منش فردی عبارت اند از جلوه های معلّم فضیلت مند؛ باورهای معلّمی؛ در محور منش آموزش گری: مؤلفه ی تدریس اثربخش و در محور منش اجتماعی: مؤلّفه های همدلی با دیگران؛ و مسئولیت پذیری شناسایی شد. این نتایج نشان از ارتباطی وثیق و متقابل میان هر سه محور منش فردی، آموزش گری و اجتماعی داشته و از نظر دیوید کار معلّم فضیلت مند، در زندگی شخصی خود نیز باید هماهنگ با زندگی حرفه ای خود رفتار کند.
شناسایی و تبیین عوامل زمینه ساز برنامه درسی مبتنی بر تاب آوری و مهارتهای مورد نیاز معلمان مدارس ابتدایی
حوزههای تخصصی:
زمینه ها و اهداف: هدف این مطالعه، شناسایی و تبیین عوامل زمینه ساز برنامه درسی مبتنی بر تاب آوری و مهارتهای مورد نیاز معلمان مدارس ابتدایی بوده است. روشها: این پژوهش کاربردی بوده و از روش کیفی استفاده شده است. جامعه آماری جمعی از اساتید دانشگاه فرهنگیان (20 نفر استاد متخصص در زمینه مدیریت آموزشی و آموزش ابتدایی)، معلمان (20 نفر معلم نمونه در جشنواره الگوهای تدریس برتر) و متخصصان علوم تربیتی (20 نفر) در سال 1401 بودند، که به روش نمونه-گیری هدفمند 60 نفر از آنان انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری گردید. برای تعیین روایی مصاحبه از روایی محتوا استفاده شد و پایایی فرم مصاحبه با قرار دادن خلاصه مطالب و مقوله های تعیین شده در اختیار متخصصان بررسی شده است. یافته ها: یافته های کیفی بر اساس گویه بندی و مقوله بندی تحلیل شد. طبق نتایج پژوهش، مهم ترین ویژگیهای مورد نیاز معلمان تاب آور شامل ویژگیهای شخصیتی(خودآگاهی بالا در تدریس مهارت حل مسئله و..)، دانش تخصصی معلم(کارآمدی تخصصی و..)، مهارت حرفه ای معلم(مهارتهای حل مسئله و..)، شیوه تدریس معلم(پرورش حس معنویت و ایمان و..)، تعامل(ارتباط همدلانه و..)، نظم و انضباط(کنترل مداری و..)، نظارت و ارزشیابی(خود نظارتی و..)، فضای کلاسی(نشاط و..)، فناوری آموزشی(فیلم های آموزشی و..) و مهمترین ویژگیهای عناصر برنامه درسی مبتنی بر تاب آور مشتمل بر اهداف (صراحت مهارت محوری)، محتوا( سازنده گرایی)، فعالیتهای یاددهی یادگیری(مهارتهای زندگی) و ارزشیابی می باشد. نتیجه گیری: معلم تاب آور به مثابه مجری برنامه درسی می تواند بستری برای اجرای برنامه درسی کارآمد و اثربخش را ایجاد نماید.
بررسی جایگاه تجارب زیسته قومیتی در برنامه درسی پنهان دوره متوسطه اول ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
131 - 156
حوزههای تخصصی:
با توجه به چندفرهنگی بودن جامعه ایران و تکثر تجارب زیسته قومیتی، نقش تاثیر گذار آموزش و پرورش در ایجاد وفاق و همبستگی ملی در دانش آموزان فرهنگ های مختلف غیر قابل انکار است.هدف این پژوهش بررسی جایگاه تجارب زیسته قومیتی در برنامه درسی پنهان دوره متوسطه اول ایران بود.روش نمونه گیری هدفمند بوده و روش کیفی از نوع پدیدارشناسی میباشد. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 20 دبیر و30 دانش آموز از اقوام فارس، آذری، کُرد، لُر و گیلک در دبیرستانی از تهران بودند.در تحلیل داده ها مطابق روش اسمیت، مضامین اصلی شامل(یکسان سازی فرهنگی و توجه به فرهنگ مسلط، تفکرات سطحی نسبت به فرهنگ اقوام، نابرابری آموزشی، بیگانگی با تنوع فرهنگی، غفلت در همزیستی مسالمت آمیز) ظاهر شد. برای اطمینان از صحت یافته ها از سه سوسازی و ارجاع مجدد داده ها به مشارکت کنندگان استفاده شد.براساس یافته های این پژوهش می توان اذعان داشت که جایگاه تجارب زیسته قومیتی در برنامه درسی پنهان دوره متوسطه اول نامطلوب بود.
چالش های یادگیری ریاضی دانشجویان در دانشگاه البیرونی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
237 - 264
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی چالش های یادگیری ریاضی دانشجویان دانشگاه البیرونی افغانستان بود. در این پژوهش از روش آمیخته استفاده شد و در آن، هشت مدرس ریاضی و 45 دانشجو در نیم سال اول تحصیلی 1401-1400 شرکت کردند و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و یک پرسش نامه جمع آوری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های تفسیری و آمار توصیفی استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که مهم ترین چالش های یادگیریِ ریاضی دانشجویان در دانشگاه البیرونی، کنکور سراسری، به روز نبودن منابع درسی، کمبود مدرسان متخصص ریاضی، پیشینه ضعیف ورودی ها به رشته ریاضی و کمبود امکانات دانشگاه و در رأس آن-ها، مشکل اینترنت و منابع آموزشی و جنگ و شرایط سیاسی و اجتماعی است. برای رویاروییِ با این چالش ها، پیشنهاد می شود که در نحوه جذب اعضای هیئت علمی ریاضی، برنامه درسی ریاضی و روش های تدریس و ارزشیابی، دوباره نگری اساسی صورت بگیرد و تصویر روشن تری از آینده شغلی دانشجویان ارائه شود تا دانشجویان علاقه مندتری با پیشینه علمی قوی، وارد رشته دبیری ریاضی شوند.
اثربخشی راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و باورهای انگیزشی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی راهبردهای فراشناختی بر خودکارآمدی و باورهای انگیزشی در دانش آموزان با اختلالات یادگیری انجام شد. ر وش این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری می باشد. جامعه پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری مقطه ابتدایی پایه ششم در مدارس ابتدایی شهر تهران در سال 1401-1402 هستند که از میان آنان 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. با توجه به حجم نمونه 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل به صورت تصادفی جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خودکارآمدی دانکن و مک کیچی (۲۰۰۵) و پرسشنامه باورهای انگیزشی پینتریج و دیگروت (۱۹۹۰) استفاده شد. آموزش راهبرد فراشناختی به مدت 8 جلسه در دو ماه ارائه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی افزایش معناداری در خودکارآمدی (01/0>P)، و باورهای انگیزشی (01/0>P) دانش آموزان با اختلالات یادگیری ایجاد کرده است و این نتایج در پیگیری دو ماهه ثابت باقی مانده است (05/0<P).بر حسب نتایج حاصل از این پژوهش می توان نتیجه گرفت راهبردهای فراشناختی یک آموزش بسیار موثر در افزایش خودکارآمدی و باورهای انگیزشی دانش آموزان با اختلالات یادگیری است و همه مربیان و معلمان می توانند از آن بهره ببرند. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آموزش و خدمات مشاوره ای برای اینگونه دانش آموزان به عنوان بخش مهمی از فرایند یادگیری دارد.
ارائه الگوی برنامه درسی چندفرهنگی برای دوره دوم متوسطه (مطالعه موردیِ مدارس شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز برنامه درسی و آموزش سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
79 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی چندفرهنگی برای دوره دوم متوسطه بود. این پژوهش ازنظر هدف جز پژوهش های کاربردی و با توجه به ماهیت داده ها از نوع آمیخته است. نمونه در بخش کیفی عبارت بودند از تعداد 18 نفر از خبرگان و متخصصان رشته برنامه درسی که همگی دارای مدرک دکترای برنامه ریزی درسی بوده و سابقه تدریس 10 سال در دانشگاه را داشتند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی نیز شامل معلمان نواحی پنج گانه شهر تبریز بودند که در دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی (98-99) تدریس می کردند که تعداد 274 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته های پژوهش 9 عامل را شناسایی کرد که دارای مقدار ویژه بزرگتر از 2 بودند و توانایی پیش بینی بیش از 60 درصد از واریانس نمره ی پرسشنامه را داشتند. عامل های استخراج شده به ترتیب اولویت عبارت بودند از ارتباطات انسانی، تجربه ی جمعی و ارتقای مشارکت، ایجاد برنامه درسی کثرت گرا، رشد صلح و تفاهم، توسعه عدالت و برابری، افزایش دانش چندفرهنگی، وظایف نظام حاکم در جامعه چندفرهنگی، راهبردهای آموزش چندفرهنگی، پذیرش تنوع فرهنگی. بنابراین به منظور طراحی الگوی برنامه درسی چندفرهنگی، ابعاد اصلی الگو و مولفه های هر بُعد براساس یافته های مراحل کیفی و کمی پژوهش استخراج شد.
آسیب شناسی کیفی درس تفکر و سواد رسانه ای دوره متوسطه در مرحله اجرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
129 - 154
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر آسیب شناسی کیفی درس تفکر و سواد رسانه ای دوره متوسطه در مرحله اجرا بود. پژوهش با روش پدیدارشناسی با مشارکت 18 نفر اجرا شد. یافته ها نشان داد آسیب های اجرایی شامل محتوای ناسازگار (عدم توفیق دانش آموزان در تعیین صحت و درستی اطلاعات، عدم منجر شدن دانش آموزان به تأمل ورزی و فهم انتقادی اطلاعات، ناتوانی نسبت به نیازهای اطلاعاتی دانش آموزان، عدم توفیق دانش آموزان نسبت به ارتقاء مسئولیت پذیری انتخاب و استفاده از پیام ها، اشکال دانش آموزان در شناخت شکل های بصری ارتباط)، ضعف کنشگران مدرسه ای (ضعف سواد رسانه ای مدیر، معاونان و دبیران)، والدین ناآگاه و غیرهمراه (کم توجهی به آموزش والدین و نقش آن ها در حمایت از آموزش سواد رسانه ای، ناآگاهی والدین در مواجهه معقول با رسانه ها و درس سواد رسانه ای)، نادید گرفتن سخت افزارها (در نظر نگرفتن فضا و مکان مناسب، نبود امکانات لازم جهت تولید محتوای چندرسانه ای، عدم وجود نیروهای پشتیبان جهت تعمیر، نگه داری و به روزرسانی سخت افزارهای کلاس) هستند.
تبیین چیستی و چرایی نقشه برداری برنامه درسی برای معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
253 - 290
حوزههای تخصصی:
دف از پژوهش حاضر، تبیین چیستی و چرایی نقشه برداری برنامه درسی در مقطع ابتدایی است. این پژوهش به روش سنتزپژوهی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه مقالات علمی معتبر بین سال های 2000 تا 2021 است از جستجوی اولیه 200 مقاله و پس از بررسی چکیده اسناد با توجه به دو معیار "کیفیت" و "معتبر بودن" و غربال گری در نهایت 90 سند جهت تحلیل باقی ماند. روش نمونه گیری هدف مند و تا مرحله اشباع ادامه یافت. طبق یافته های بدست آمده نقشه برداری برنامه درسی از 2 بُعد و 12 مضمون تشکیل شد. بُعد «عناصرو مؤلفه های نقشه برداری» با 5 مضمون (اهدف/ سوالات اساسی، محتوای سازمان یافته و معنی دار، مهارت ها/ فرایندهای اساسی، تکالیف سنجشی/یادگیری، زمان بندی). بُعد «مزایا و کاربردهای نقشه برداری» با 7مضمون(توسعه فرهنگ مشارکت، ارتقای مدیریت دانش، زمینه حرفه ای شدن، شفافیت دروس برنامه درسی، تصویر سازی هوشمند، انعطاف پذیری، تقویت و توسعه فرایند یاددهی و یادگیری) کشف شد نتیجه گیری: پیشنهاد می گردد، پژوهش گران ، زمینه اجرای نقشه برداری برنامه درسی را فراهم کنند .این پژوهش می تواند مبنای طراحی سامانه نقشه برداری برنامه درسی قرار گیرد.
چیستی، چرایی و چگونگی تربیت بدنی در مدارس ابتدایی از منظر دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان (پژوهشی پدیدارشناسانه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی چیستی، چرایی و چگونگی تربیت بدنی در مدارس ابتدایی از منظر دانشجو معلمان بود. به منظور تحقق هدف فوق از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. میدان پژوهش شامل دانشجویان دختر و پسر (1000 نفر)، ترم های آخر دانشگاه فرهنگیان کرمان در سال 1402 بودند. مشارکت کنندگان پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از قاعده رایج "اشباع نظری" در روش های کیفی انتخاب شدند. حجم مشارکت کنندگان پژوهش، شامل 21 نفر از اعضای میدان پژوهش بوده است. شیوه گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از الگوی چندمرحله ای کلایزی استفاده شد. جهت بررسی روایی داده های حاصل از مصاحبه ها نیز از دو معیار اعتبار پذیری و تأیید پذیری استفاده شد. نتایج در دو مضمون اصلی و دوازده مضمون فرعی خلاصه شده اند. بر اساس نتایج این پژوهش تربیت بدنی یعنی رشته ای علمی با روابط میان رشته ای هستی شناختی. چرایی شامل مضامین فرعی میان رشته ای و چگونگی شامل مضامین فرعی رشته محوری هستند.
اثر چالش های تدریس بر رفتارهای ضد تولیدی معلمان تازه کار با میانجی گری استرس شغلی و گرانباری نقش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
233 - 252
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله بررسی اثر چالش های تدریس بر رفتارهای ضد تولیدی معلمان تازه کار با میانجی گری استرس شغلی و گرانباری نقش است. روش پژوهش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمام معلمان تازه کار شهر خاش در سال تحصیلی 1401-1400 به تعداد 310 نفر بودند. به شیوه نمونه گیری تصادفی- طبقه ای و بر حسب فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 172 معلم تازه کار از طریق پرسشنامه های چالش های تدریس (محمدی و همکاران، 1399)، رفتارهای ضدتولیدی معلم (حسین پور طولازدهی، زین آبادی، علیمردانی و کرد فیروزجایی، 1395)، استرس معلم (صارمی، نوری انور، خدا کریم، طباطبایی و رمضانخانی، 1400) و گرانباری نقش (سینگ و سینگ، 2020) مورد مطالعه قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS و اسمارت پی ال اس استفاده شد. بر اساس یافته ها اثر مستقیم چالش های تدریس بر رفتارهای ضدتولیدی معلم و همچنین اثر غیرمستقیم چالش های تدریس بر رفتارهای ضدتولیدی معلم با میانجی گری استرس شغلی و گرانباری نقش مثبت و معنی دار است. بنابراین می توان نتیجه گرفت معلمان تازه کاری که با چالش های تدریس روبرو هستند استرس شغلی و گرانباری نقش را تجربه می کنند و در نتیجه رفتارهای ضدتولیدی را در کلاس بروز می دهند.
تاثیر یادگیری معکوس بر تفکر خلاق دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی در درس علوم تجربی منطقه ۴ آموزش و پرورش شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تاثیر یادگیری معکوس بر تفکر خلاق دانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی در درس علوم تجربی منطقه ۴ آموزش و پرورش شهر تهران بود.روش پژوهش از طرح نیمه آزمایشی و زمینه یابی تاثیر روش تدریس وارونه بر تفکر خلاق، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده نمود. جامعه آماری در این تحقیق ، شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی منطقه 4 شهر تهران بود.نمونه این پژوهش شامل 30نفردانش آموزان پسر پایه پنجم دوره ابتدایی 15 نفرگروه آزمایش 15نفرگروه گواه بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه استاندارد خلاقیت تورنس(1979) بود. در این تحقیق جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و در آمار استنباطی، با توجه به اینکه مقیاس اندازه گیری فاصله ای و با پیش فرض نرمال بودن داده ها از آمار پارامتریک و با توجه به اینکه داده ها پیوسته بوده از آزمون آماری تی وابسته و تحلیل واریانس (آنوای یک راهه) استفاده می گرددیافته ها:. یادگیری معکوس موجب بهبودسیالی ، انعطاف پذیری ، بسط و تفکر خلاق تفکردانش آموزان می گردد. نتیجه گیری: یادگیری معکوس از نوع یادگیری فعال می باشد و با روش های متفاوت آموزشی به سیالی تفکر دانش آموزان منجر می شود. دانش آموزان به صورت فعال در فراگیری و ایجاد دانش مشارکت می کنند و همچنان دانش خود را آزمایش و ارزیابی می کنند.
بازنمایی تجارب زیسته معلمان در زمینه ارتقای انگیزش تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در محیط یادگیری الکترونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شیوع ویروس کرونا، تعطیلی مدارس و لزوم تداوم آموزش، معلمان ناگزیر به ارائه آموزش در بستر الکترونیک شدند. در این میان یکی از چالشهای اساسی معلمان، چگونگی حفظ و ارتقاء سطح انگیزش دانش آموزان می باشد. با توجه به اهمیت راهبردهای انگیزشی معلمان در این دوران، پژوهش حاضر درصدد شناسایی تجارب زیسته معلمان در زمینه ارتقاء انگیزش تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی در محیط یادگیری الکترونیکی است. مقاله حاضر با روش پدیدارنگاری (تفسیری) انجام شده است. مشارکت کنندگان از میان معلمان ابتدایی شاغل به تدریس در بستر الکترونیکی در سال تحصیلی1400-1399 بودند که 14 نفر از آنان با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه غیرحضوری نیمه ساختاریافته استفاده شد. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها با استفاده از راهبرد کلایزی انجام شد. در مجموع، تعداد 5 مقوله اصلی و 19 مقوله فرعی استخراج شد. یافته های پژوهش نشان داد که راهکارهای مؤثر معلمان برای ایجاد و تقویت انگیزه دانش آموزان در محیط یادگیری الکترونیکی شامل بهبود مؤلفه های آموزشی، توجه به ویژگی -های عاطفی - روانی دانش آموزان، رشد مهارت های اجتماعی، برجسته سازی تربیت علمی و نهایتاً تقویت ظرفیت های زیباشناختی است. نتایج بیانگر آن است که بهبود مؤلفه های آموزشی بیشترین سهم و توجه به ابعاد زیباشناسانه کمترین سهم را در مجموعه راهکارهای انگیزشی معلمان این پژوهش داشته است. لذا جهت دستیابی به نتایج موفق و بهبود یادگیری دانش آموزان کاربرد انگیزاننده های تمام ساحتی با مدنظر داشتن اقتضائات خاص زیست بوم جدید یادگیری و نیز ظرفیت هایی که می تواند پیشروی دانش آموزان قرار دهد، لازم و ضروری است.
تحلیل سیاست پوشش آموزشی نوآموزان پیش دبستانی در کلاس های چندپایه ویژه مناطق روستایی و دوزبانه: یک پژوهش کیفی توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
260 - 231
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل سیاست پوشش آموزشی نوآموزان پیش دبستانی در مدارس چندپایه ویژه مناطق روستایی دوزبانه بود. پژوهش با روش کیفی توصیفی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کارشناسان ادارات آموزش وپرورش استان ها و معلمان مدارس چندپایه بودند. با روش نمونه گیری هدف مند تجربیات و دیدگاه های 22 کارشناس از ادارات آموزش وپرورش کل در استان های سیستان و بلوچستان، قزوین، فارس، آذربایجان غربی و شهرستان های تهران و 15 معلم مدارس چندپایه مناطق روستایی و دوزبانه با استفاده از مصاحبه گروه کانونی گردآوری گردید. تجریه و تحلیل داده های کیفی با استفاده از تحلیل شبکه مضامین منجر به شناسایی چهار مضمون سازمان دهنده مشتمل بر سرمایه اجتماعی پایین معلمان غیررسمی، و انگیزش ضعیف معلمان چندپایه برای کار با کودکان پیش از دبستان مدیریت ضعیف آموزش کودکان پیش دبستانی، محیط فاقد امکانات و تجهیزات مناسب، و سه مضمون سازماندهنده سیاست های مالی کارآمد، فرهنگ سازی درباره اهمیت دوره پیش دبستان و توانمندسازی معلمان چندپایه به ترتیب به عنوان موانع و راهکارهای بهبود کیفیت پوشش آموزشی نوآموزان پیش دبستانی گردید. یافته های این پژوهش می تواند برای سیاست گذاران نظام تعلیم وتربیت ایران در زمینه کیفیت بخشی به سیاست پوشش آموزشی نوآموزان پیش دبستانی در مناطق روستایی و دوزبانه مورد استفاده قرار گیرد.
ارزشیابی کیفیت عنصر فضا و خدمات آموزشی برنامه درسی فراگیر در آموزش و پرورش استثنایی کشور بر اساس استانداردهای مدرسه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
75 - 101
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی کیفیت عنصر فضا و خدمات آموزشی برنامه های درسی فراگیر در آموزش و پرورش استثنایی کشور بر اساس استانداردهای مدرسه الگو انجام شد. از حیث روش، پژوهش ارزیابانه با رویکرد آمیخته کمی- کیفی و جامعه آماری مشتمل بر کلیه مدارس پذیرا، مدیران پشتیبان، مدیران پذیرا و والدین فراگیر در سه دوره ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم کل کشور بود. با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای پنج استان خوزستان، کرمان، تهران، آذربایجان شرقی و خراسان رضوی و از هر استان مرکز استان و چهار شهرستان انتخاب شدند. سپس در هر استان با پیشنهاد مدیران استانی سه مدرسه پشتیبان و برای هر مدرسه پشتیبان پنج مدرسه پذیرای تحت پوشش از هر سه دوره آموزشی به عنوان خوشه انتخاب گردید. حجم نمونه با مقیاس مدرسه ای در مجموع پنج استان معرف، 75 مدرسه پذیرا بود. ابزار اندازه گیری نیز شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و سیاهه مشاهده بر اساس استانداردهای سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور شامل 170 گویه با 17 مؤلفه بود. نتایج نشان داد به طورکلی، وضعیت درون داد فیزیکی مدارس در کلیه استان های مورد بررسی از درجه مطلوبیت دور است. همچنین، به جز موارد «نور» و «تجهیزات ایمنی» که در تمام مقاطع مورد تایید قرار گرفت، وضعیت در سایر مؤلفه ها نامطلوب بود. درحالی که تحلیل داده های حاصل از مصاحبه حاکی از آن بود که کیفیت ایمن سازی فضا و مناسب سازی محیط فیزیکی و تسهیل دسترسی های مدارس فراگیر از وضعیت مطلوبی برخوردار است که این نتیجه می تواند از یک سو حاکی از آرمانی بودن استانداردهای مدرسه الگو آموزشی از طرفی ناظر بر نیاز به حمایت های مالی از سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور در فرایند مناسب سازی فضاهای آموزشی در فراگیر سازی باشد.