فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۳۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: از آن جایی که تحقیقات نشان می دهد، فناوری هولوگرام سه بعدی، در کیفیت آموزش درس تاریخ تاثیر گذار است و می تواند به دانش آموزان کمک کند تا درک خود را از مباحث تاریخی بهبود ببخشد و هر مبحث تاریخی را به شکل واقعی و اصلی اش همانطوری که هزاران سال پیش ساخته شده است ببینند. هدف این پژوهش، شناسایی کاربردهای فناوری هولوگرام سه بعدی در زمینه ی آموزش درس تاریخ به دانش آموزان است. روش: محقق در این پژوهش، از روش کتابخانه ای یا مطالعه ای، برای گردآوری اطلاعات استفاده کرده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داده، هولوگرام های سه بعدی را می توان در زمینه ی آموزش شخصیت های تاریخی ویافته های باستان شناسی، در زمینه ی تدریس تاریخ از راه دور، تبادل معلم تاریخ بین مدارس و جلسات آموزشی معلمان تاریخ، به عنوان دستیار آموزشی برای معلمان تاریخ در کلاس درس، زنده کردن باستان شناسان ومعلم های تاریخ مشهور گذشته برای حضور در کلاس و بررسی مومیایی ها توسط دانش آموزان به صورت سه بعدی استفاده کرد. نتیجه گیری: استفاده از هولوگرام سه بعدی در کلاس درس تاریخ می تواند برای ایجاد علاقه و انگیزه ی بیشتر دانش آموزان برای یادگیری تاریخ، تقویت تفکر فضایی و مهارت های استدلال تاریخی دانش آموزان، نقشی اساسی ایفا کند.
An investigation into three different techniques to raise critical cultural awareness(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۴, Issue ۴ , ۲۰۲۳
14 - 29
حوزههای تخصصی:
This study attempted to explore to what extent each of the three techniques of culture narratives, culture capsules and culture training activities significantly affect the critical cultural awareness of Iranian EFL learners by comparing their means from pretest to post-test questionnaire after ten-session treatment. Furthermore, it investigated whether there are any differences in the effectiveness of these techniques. Regarding the participants, the testing group was 154 undergraduate English language translation students, including both male and female students, forming three experimental groups. This investigation used the quasi-experimental pretest-posttest design. The sampling method was convenience sampling. The homogeneity test and a pre-post critical cultural awareness questionnaire were used to collect data. The collected data were analyzed through Repeated Measures ANOVA and Simple Effect Analysis. Based on the obtained results, there were significant differences between the pretest and the post-test, which means that by applying the techniques mentioned above, the critical cultural awareness of learners increased. Also, there were significant differences between the three groups’ overall means on pre-post critical cultural awareness questionnaires. Considering the three groups, culture narratives, culture capsule and culture training activities, the former outperforms the others. Furthermore, between culture training activities and culture capsule groups, the culture training activities group performed better than the culture capsule group.
بررسی جایگاه تجارب زیسته قومیتی در برنامه درسی پنهان دوره متوسطه اول ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
131 - 156
حوزههای تخصصی:
با توجه به چندفرهنگی بودن جامعه ایران و تکثر تجارب زیسته قومیتی، نقش تاثیر گذار آموزش و پرورش در ایجاد وفاق و همبستگی ملی در دانش آموزان فرهنگ های مختلف غیر قابل انکار است.هدف این پژوهش بررسی جایگاه تجارب زیسته قومیتی در برنامه درسی پنهان دوره متوسطه اول ایران بود.روش نمونه گیری هدفمند بوده و روش کیفی از نوع پدیدارشناسی میباشد. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 20 دبیر و30 دانش آموز از اقوام فارس، آذری، کُرد، لُر و گیلک در دبیرستانی از تهران بودند.در تحلیل داده ها مطابق روش اسمیت، مضامین اصلی شامل(یکسان سازی فرهنگی و توجه به فرهنگ مسلط، تفکرات سطحی نسبت به فرهنگ اقوام، نابرابری آموزشی، بیگانگی با تنوع فرهنگی، غفلت در همزیستی مسالمت آمیز) ظاهر شد. برای اطمینان از صحت یافته ها از سه سوسازی و ارجاع مجدد داده ها به مشارکت کنندگان استفاده شد.براساس یافته های این پژوهش می توان اذعان داشت که جایگاه تجارب زیسته قومیتی در برنامه درسی پنهان دوره متوسطه اول نامطلوب بود.
تحلیل محتوای موضوعی و روش شناختی پایان نامه ها و رساله های تحصیلات تکمیلی رشته ی علوم تربیتی دانشگاه تبریز در فاصله سال های 1376 - 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش آگاهی از وضعیت محتوایی پایان نامه های تحصیلات تکمیلی رشته علوم تربیتی دانشگاه تبریز در گرایش های روانشناسی تربیتی، برنامه ریزی درسی، آموزش و بهسازی منابع انسانی به منظور تعیین سیر موضوعی در هر مقوله از سال 1376 تا 1395 می باشد.روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش پژوهش، تحلیل محتوا با استفاده از سیاهه وارسی است. به منظور تحلیل محتوای پایان نامه ها، از میان 405 پایان نامه رشته علوم تربیتی که در زمان انجام پژوهش در کتابخانه دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی موجود بودند، 195 پایان نامه به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سیاهه وارسی محقق ساخته استفاده شده است.یافته ها: یافته های مطالعه نشان داد، در رشته آموزش و بهسازی پایان نامه ها در 9 حوزه ی موضوعی با بیشترین فراوانی در حوزه ی موضوع ارزیابی عملکرد (4 مورد)؛ در رشته برنامه ریزی درسی پایان نامه ها در 11 حوزه ی موضوعی با بیشترین فراوانی در حوزه ی موضوعی نظریه های یادگیری و تدریس (20 مورد)؛ در رشته روانشناسی تربیتی پایان نامه ها در 14 گرایش موضوعی با بیشترین فراوانی در حوزه ی موضوعی راهبردهای مطالعه و یادگیری (14 مورد)؛ در رشته دکترای روانشناسی تربیتی پایان نامه ها با در 6 حوزه ی موضوعی با بیشترین فراوانی در حوزه های موضوعی شیوه های اصلاح و تغییر رفتار و شیوه های نوین یاددهی و یادگیری (5 مورد) انجام گرفته است. همچنین بیشترین روش پژوهش مورد استفاده در پایان های علوم تربیتی، روش همبستگی بود. نتایج نشان داد جنسیت تاثیری در گرایش موضوعی پایان نامه ها ندارد، ولی مقطع تحصیلی بر نوع روش پژوهش مورد استفاده تاثیر مستقیم دارد.نتیجه گیری: تعیین اولویت های پژوهشی در هر یک از گرایش های رشته علوم تربیتی در دو مقطع ارشد و دکترا و نیز آموزش روش های متنوع پژوهش در راستای غنا بخشیدن به پایان نامه های این رشته ضروری می باشد.
تحلیل سیاست پوشش آموزشی نوآموزان پیش دبستانی در کلاس های چندپایه ویژه مناطق روستایی و دوزبانه: یک پژوهش کیفی توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
260 - 231
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیل سیاست پوشش آموزشی نوآموزان پیش دبستانی در مدارس چندپایه ویژه مناطق روستایی دوزبانه بود. پژوهش با روش کیفی توصیفی انجام شد. جامعه پژوهش شامل کارشناسان ادارات آموزش وپرورش استان ها و معلمان مدارس چندپایه بودند. با روش نمونه گیری هدف مند تجربیات و دیدگاه های 22 کارشناس از ادارات آموزش وپرورش کل در استان های سیستان و بلوچستان، قزوین، فارس، آذربایجان غربی و شهرستان های تهران و 15 معلم مدارس چندپایه مناطق روستایی و دوزبانه با استفاده از مصاحبه گروه کانونی گردآوری گردید. تجریه و تحلیل داده های کیفی با استفاده از تحلیل شبکه مضامین منجر به شناسایی چهار مضمون سازمان دهنده مشتمل بر سرمایه اجتماعی پایین معلمان غیررسمی، و انگیزش ضعیف معلمان چندپایه برای کار با کودکان پیش از دبستان مدیریت ضعیف آموزش کودکان پیش دبستانی، محیط فاقد امکانات و تجهیزات مناسب، و سه مضمون سازماندهنده سیاست های مالی کارآمد، فرهنگ سازی درباره اهمیت دوره پیش دبستان و توانمندسازی معلمان چندپایه به ترتیب به عنوان موانع و راهکارهای بهبود کیفیت پوشش آموزشی نوآموزان پیش دبستانی گردید. یافته های این پژوهش می تواند برای سیاست گذاران نظام تعلیم وتربیت ایران در زمینه کیفیت بخشی به سیاست پوشش آموزشی نوآموزان پیش دبستانی در مناطق روستایی و دوزبانه مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر آموزش خودراهبری به شیوه بر خط بر بهبود عملکرد تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
302 - 283
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی تاثیر آموزش خودراهبری به شیوه برخط بر بهبود عملکرد تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه دوم دوره دوم متوسطه شهر ساری در سال تحصیلی 1400 – 1401 بود. حجم نمونه پژوهش شامل 34 نفر (هر گروه 17 نفر) از دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شد. ابزار پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه عملکرد تحصیلی و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی. از تحلیل کوواریانس یک متغیره و چند متغیره برای تحلیل داده ها استفاده شد. زمان سپری شده بین پیش آزمون و پس آزمون 2/5 ماه شد. نتایج نشان داد که آموزش خودراهبری بر سه خرده مقیاس عملکرد تحصیلی به نام های خودکارآمدی، تاثیرات هیجانی و انگیزش اثربخشی معناداری دارد و بر خرده مقیاس های برنامه ریزی و فقدان کنترل پیامد اثربخشی معناداری نداشت. همچنین نتایج نشان داد که آموزش خودراهبری برسرزندگی تحصیلی اثربخشی معناداری دارد. با توجه به شیوع بیماری کووید – 19 استفاده از شیوه برخط آموزش خودراهبری می تواند منجر به بهبود عملکرد تحصیلی و سرزندگی تحصیلی گردد.
شناسایی و تبیین عوامل زمینه ساز برنامه درسی مبتنی بر تاب آوری و مهارتهای مورد نیاز معلمان مدارس ابتدایی
حوزههای تخصصی:
زمینه ها و اهداف: هدف این مطالعه، شناسایی و تبیین عوامل زمینه ساز برنامه درسی مبتنی بر تاب آوری و مهارتهای مورد نیاز معلمان مدارس ابتدایی بوده است. روشها: این پژوهش کاربردی بوده و از روش کیفی استفاده شده است. جامعه آماری جمعی از اساتید دانشگاه فرهنگیان (20 نفر استاد متخصص در زمینه مدیریت آموزشی و آموزش ابتدایی)، معلمان (20 نفر معلم نمونه در جشنواره الگوهای تدریس برتر) و متخصصان علوم تربیتی (20 نفر) در سال 1401 بودند، که به روش نمونه-گیری هدفمند 60 نفر از آنان انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری گردید. برای تعیین روایی مصاحبه از روایی محتوا استفاده شد و پایایی فرم مصاحبه با قرار دادن خلاصه مطالب و مقوله های تعیین شده در اختیار متخصصان بررسی شده است. یافته ها: یافته های کیفی بر اساس گویه بندی و مقوله بندی تحلیل شد. طبق نتایج پژوهش، مهم ترین ویژگیهای مورد نیاز معلمان تاب آور شامل ویژگیهای شخصیتی(خودآگاهی بالا در تدریس مهارت حل مسئله و..)، دانش تخصصی معلم(کارآمدی تخصصی و..)، مهارت حرفه ای معلم(مهارتهای حل مسئله و..)، شیوه تدریس معلم(پرورش حس معنویت و ایمان و..)، تعامل(ارتباط همدلانه و..)، نظم و انضباط(کنترل مداری و..)، نظارت و ارزشیابی(خود نظارتی و..)، فضای کلاسی(نشاط و..)، فناوری آموزشی(فیلم های آموزشی و..) و مهمترین ویژگیهای عناصر برنامه درسی مبتنی بر تاب آور مشتمل بر اهداف (صراحت مهارت محوری)، محتوا( سازنده گرایی)، فعالیتهای یاددهی یادگیری(مهارتهای زندگی) و ارزشیابی می باشد. نتیجه گیری: معلم تاب آور به مثابه مجری برنامه درسی می تواند بستری برای اجرای برنامه درسی کارآمد و اثربخش را ایجاد نماید.
تبیین و تحلیل محتوای مولفه های سواد حقوقی در کتب دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های درسی فارسی(3)، جامعه شناسی(3) و هویت اجتماعی دوره دوم متوسطه از حیث انعکاس سواد حقوقی می باشد. پژوهش حاضر، با توجه به هدف کلی تحقیق کاربردی، از نوع مطالعات توصیفی-کیفی است. واحد تحلیل کلمه و جمله در کتاب های دوره دوم متوسطه بودند. جامعه آماری پژوهش، کتاب های درسی دوره دوم متوسطه بودند که وزارت آموزش و پرورش در سال تحصیلی 1402-1401 چاپ کرده است. نمونه آماری نیز شامل کتاب های درسی فارسی(3)، جامعه شناسی(3) و هویت اجتماعی دوره دوم متوسطه بودند و روش نمونه گیری به شیوه هدفمند(کتاب های مذکور) بود. ابزار گردآوری اطلاعات تهیه چک لیست در کتاب های فارسی(3)، جامعه شناسی(3) و هویت اجتماعی دوره متوسطه دوم بوده است. به منظور تهیه روایی، پس از تهیه چک لیست نهایی، مجددا در اختیاز چند تن از کارشناسان آموزش و پرورش استان، معلمین مدرس کتاب های مذکور و همچنین اساتید علوم تربیتی و برنامه ریزی درسی دانشگاه آزاد اسلامی مرند قرار گرفت و نظرات آنان اعمال شد. جهت تأمین پایایی چک لیست، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که 83/0 به دست آمده و از پایایی مطلوبی برخودار بود. نتایج نشان داد که در کل سه کتاب تحلیل شده، به میزان 10/0 درصد به آشنایی با قانون اساسی، 14/0 به مقدمه علم حقوق، 098/0 درصد به حقوق جرائم و مجازات ها، 0 درصد به حقوق خانواده، 0 درصد به حقوق بیمه، 02/0 درصد به حقوق راهنمایی و رانندگی، 20/0 درصد به حقوق دادسراها و دادگاه ها،01 /0 درصد به مسئولیت ناشی از تلف کردن مال دیگری و 007/0 درصد به حقوق قراردادها و معاملات پرداخته شده است.
فرایند فرهنگ پذیری نومعلمان دوره ابتدایی: پژوهشی خودمردم نگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
206 - 173
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بازنمایی و روایت تجارب نومعلمان دوره ابتدایی به منظور واکاوی فرایند فرهنگ پذیری آن ها بود. برای دست یابی به این هدف، پژوهشگر از روش خودمردم نگاری استفاده کرده است. بر اساس منطق این روش، «خود پژوهشگر و پنج نومعلم دیگر» به عنوان نمونه موردمطالعه از نومعلمان دوره ابتدایی به صورت هدفمند و از نوع ملاک محور انتخاب شده اند. داده ها از طریق تأمل، یادداشت برداری و دفترچه خودشرح حال نویسی پژوهشگر و مصاحبه نیمه ساختاریافته با مشارکت کنندگان جمع آوری شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش چهار مرحله ای پاینار و فرایند کدگذاری و مقوله بندی استفاده شد. برای تأمین اعتبار یافته ها، پژوهشگر سعی کرد با توصیفات غنی، دقیق، عمیق و اصیل و نیز محدود نشدن به زمان، مکان یا رویداد خاص، عمق و گستره تجارب خود را موردتوجه قرار دهد. همچنین چندین بار بین روایت های نگارش شده، مقولات و تجربیات خود و نومعلمان رفت وبرگشت کرد. نتایج تحقیق نشان داد که در فرایند فرهنگ پذیری، پیشینه فرهنگی نومعلمان و آموزش های دانشگاهی توسط مدرسه و نظام آموزشی نادیده گرفته می شود. در اکثر شرایط مدرسه و نظام آموزشی با بهره گیری از استراتژی «کوره ذوب» به دنبال آن هستند تا نومعلمان را با فرهنگ خود همسو و سازگار نمایند. در مقابل، نومعلمان در بیشتر مواقع از استراتژی «تلفیق» استفاده می کردند تا بین فرهنگ معلمی خود و فرهنگ حاکم بر دانشگاه فرهنگیان و آموزش وپرورش اتصال برقرار کنند.
تدوین راهنمای عمل برنامه درسی تلفیقی( یکپارچه) پایه سوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، تدوین راهنمای عمل برنامه درسی تلفیقی(یکپارچه) پایه سوم ابتدایی است. رویکرد پژوهش، کیفی (روش تحلیل محتوای کیفی) و جامعه پژوهش، کلیه کتاب های درسی پایه سوم ابتدایی و راهنماهای تدریس معلم هر کتاب بود. رویکرد برنامه درسی تلفیقی مضمون محور (مفهوم محور و مهارت محور) انتخاب شد. مفاهیم و مهارت ها از کتاب های درسی و اهداف هر درس از راهنماهای تدریس معلم استخراج شد و همزمان کدگذاری صورت گرفت. کدهایی که دارای زمینه مشترک بودند در یک مقوله قرار گرفتند و مضامین (تم) تلفیقی برنامه درسی را تشکیل دادند. 192 کد اولیه بدست آمد. پس از طبقه بندی، 106 مقوله حاصل شد و در نهایت، 14 مضمون (تم) تلفیقی شکل گرفت. مضامین بدست آمده عبارتند از: جعبه ابزار پرکاربرد، نیازهای مهم، سواد مالی، آشنایی با شخصیت های علمی و ادبی، نهادها، تغییر، شباهت ها و تفاوت ها، محافظت، مهربانی، تلاش، مهارت شمارش، مهارت اندازه گیری، مهارت رسم شکل، مهارت مرتب سازی داده ها در جدول و نمودار.
واکاوی کنش حرفه ای آموزشگران رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان در زمینه دانش پداگوژی محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف ازاین پژوهش واکاوی کنش حرفه ای آموزشگران رشته آموزش ابتدائی دانشگاه فرهنگیان درزمینه دانش پداگوژی محتوااست. دراین پژوهش ازرویکردکیفی استفاده شدوبه شیوه هدفمند7 نفرازآموزشگران دانشگاه فرهنگیان انتخاب شدند.جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه ومشاهده کلاس، به طور هم زمان، صورت گرفت. براساس تفسیرآموزشگران از مؤلفه های دانش پداگوژی محتوا، آموزشگران دردوگروه نابسته به زمینه و وابسته به زمینه دسته بندی شدند.آموزشگران نابسته به زمینه هدف از پداگوژی محتوا راچگونگی بازنمایی هدفمندموضوع درسی می دانند.آن چه باور اصلی استادان را درشکل گیری آموزش محتوا معنی دارساخته، فرصت های یادگیری است که برای دانشجویان به صورت تجویزی وازبیرون برنامه ریزی می کنند، رسالت استادونظام دانشگاهی در انتقال چگونگی بازنمایی مفاهیم وحقایق است درمقابل باوراصلی آموزشگران وابسته به زمینه ،خلق فضای مؤثریادگیری برای نقدکردن برنامه درسی مکتوب وفرصت های یادگیری برابربرای دانشجویان با هدف خلق تجارب تحولی است. این باور در دانشجومعلمان شکل می گیردکه توانایی خلق دانش را دارند و می توانند فرصت هایی برای اندیشیدن شاگردان ابتدایی فراتر از موضوعات درسی و توصیه متخصصان مهیا کنند
چالش های یادگیری ریاضی دانشجویان در دانشگاه البیرونی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
237 - 264
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی چالش های یادگیری ریاضی دانشجویان دانشگاه البیرونی افغانستان بود. در این پژوهش از روش آمیخته استفاده شد و در آن، هشت مدرس ریاضی و 45 دانشجو در نیم سال اول تحصیلی 1401-1400 شرکت کردند و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و یک پرسش نامه جمع آوری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های تفسیری و آمار توصیفی استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که مهم ترین چالش های یادگیریِ ریاضی دانشجویان در دانشگاه البیرونی، کنکور سراسری، به روز نبودن منابع درسی، کمبود مدرسان متخصص ریاضی، پیشینه ضعیف ورودی ها به رشته ریاضی و کمبود امکانات دانشگاه و در رأس آن-ها، مشکل اینترنت و منابع آموزشی و جنگ و شرایط سیاسی و اجتماعی است. برای رویاروییِ با این چالش ها، پیشنهاد می شود که در نحوه جذب اعضای هیئت علمی ریاضی، برنامه درسی ریاضی و روش های تدریس و ارزشیابی، دوباره نگری اساسی صورت بگیرد و تصویر روشن تری از آینده شغلی دانشجویان ارائه شود تا دانشجویان علاقه مندتری با پیشینه علمی قوی، وارد رشته دبیری ریاضی شوند.
چیستی، چرایی و چگونگی تربیت بدنی در مدارس ابتدایی از منظر دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان (پژوهشی پدیدارشناسانه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی چیستی، چرایی و چگونگی تربیت بدنی در مدارس ابتدایی از منظر دانشجو معلمان بود. به منظور تحقق هدف فوق از روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده گردید. میدان پژوهش شامل دانشجویان دختر و پسر (1000 نفر)، ترم های آخر دانشگاه فرهنگیان کرمان در سال 1402 بودند. مشارکت کنندگان پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با استفاده از قاعده رایج "اشباع نظری" در روش های کیفی انتخاب شدند. حجم مشارکت کنندگان پژوهش، شامل 21 نفر از اعضای میدان پژوهش بوده است. شیوه گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از الگوی چندمرحله ای کلایزی استفاده شد. جهت بررسی روایی داده های حاصل از مصاحبه ها نیز از دو معیار اعتبار پذیری و تأیید پذیری استفاده شد. نتایج در دو مضمون اصلی و دوازده مضمون فرعی خلاصه شده اند. بر اساس نتایج این پژوهش تربیت بدنی یعنی رشته ای علمی با روابط میان رشته ای هستی شناختی. چرایی شامل مضامین فرعی میان رشته ای و چگونگی شامل مضامین فرعی رشته محوری هستند.
شناسایی انواع شایستگی ها برای تحقق تربیت اجتماعی دموکراتیک در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
99 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله معرفی انواع شایستگی ها لازم برای تحقق تربیت اجتماعی دموکراتیک در نظام آموزشی ایران است. بدین منظور از روش سنتزپژوهی استفاده شد. اطلاعات از مقالات و پایان نامه های انگلیسی و فارسی مرتبط با شایستگی های تربیت اجتماعی دموکراتیک کسب و با بکارگیری روش تحلیل مضمون، سبک آتراید-استرلینگ (2001)، تحلیل شدند. با استفاده از یک الگوی مرور نظام دار متون، مقالات و پایان نامه های انگلیسی در سال های 2010 تا 2021 از شش پایگاه و مقالات و پایان نامه های فارسی از چهار پایگاه اطلاعاتی انتخاب، پالایش و سپس با استفاده از نرم افزار MAXQDA در قالب 7 مضمون فراگیر و 28 مضمون سازمان دهنده و 124 مضمون پایه، تحلیل شدند. نتایج نشان داد شایستگی ها برای تحقق تربیت اجتماعی دموکراتیک شامل هفت مؤلفه شایستگی «خرد عملی و کنش تاملی»، «شایستگی معنوی»، «شایستگی عدالت طلبی» (دارای بیشترین مضامین)، «شایستگی سیاسی»، «شایستگی فناورانه» (دارای کمترین مضامین)، «شایستگی فرهنگی» و «شایستگی جهانی اندیشیدن» می باشد؛ که مکمل یکدیگر هستند.
الگوی جاری آموزش روخوانی و روان خوانی قرآن کریم در دوره ابتدایی (ارائه الگو با رویکرد نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
41 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضع موجود آموزش قرآن کریم در دوره ابتدایی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش داده بنیاد انجام گرفت. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل کلیه کارگزاران دخیل در برنامه درسی آموزش قرآن کریم در مقطع ابتدایی بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با دوازده نفر از معلمان مقطع ابتدایی، هشت نفر از دانش آموزان، پنج نفر از والدین دانش آموزان، شهر زاهدان جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری استفاده شد. برای بررسی اصالت و اطمینان پذیری از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج در قالب مدل پارادیمی شامل گسست آموزشی در برنامه آموزش قرآن کریم به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علی (نگاه غیر کارشناسی به برنامه درسی قرآن کریم)، عوامل زمینه ای (عوامل محیطی – زمینه ای)، شرایط تسهیل گر(حمایت بُعد رفتاری)، شرایط محدودکننده (چالش های درون سازمانی و برون سازمانی)، راهبردها (بهسازی سازمانی و فرآیند آموزشی) و پیامد (بی انگیزگی و عدم یادگیری مهارت قرآنی) سازمان یافت.
نگاهی تحلیلی انتقادی به برنامه درسی اسلامی صورت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش یکی از دیدگاه های برنامه درسی اسلامی که توسط رورنانی هاشیم مطرح شده، توصیف، تحلیل و نقد شده است. در تحلیل اندیشه های او معلوم شد که وی برنامه درسی را مترادف با سند مکتوب و به مثابه نظام مدنظر داشته و در علم دینی تحت تأثیر اندیشه عطاس، علمی را دینی می داند که از عناصر غربی پاک و با ارزش های اسلامی جایگزین شود. او در برنامه درسی اسلامی بر مشحون کردن اهداف و محتوا از ارزش های اسلامی تأکید ویژه ای دارد. از مهمترین انتقادات به اندیشه های وی، نبود تبیین نظری مبانی فلسفی و روش شناختی، تلقی صورت گرایانه از اسلامی سازی، و غفلت از برنامه درسی به مثابه حوزه مطالعاتی و قبول بسترهای معرفتی موجود غربی برای آن می باشد. از اینرو، نیاز مهم امروز این حوزه، فراتر رفتن از مواجهه منفعلانه است که بنا را بر اقتباس، تهذیب و تکمیل صورت گرایانه دانش غربی موجود قرار می دهند و روی آوردن به دیدگاه های واکنشی و فراکنشی که در پی ارائه صورت بندی های نظری جدید و توسعه مرزهای دانش برنامه درسی از منظر اسلامی هستند، از ضرورت برخوردار است.
تبیین چیستی و چرایی نقشه برداری برنامه درسی برای معلمان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
253 - 290
حوزههای تخصصی:
دف از پژوهش حاضر، تبیین چیستی و چرایی نقشه برداری برنامه درسی در مقطع ابتدایی است. این پژوهش به روش سنتزپژوهی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه مقالات علمی معتبر بین سال های 2000 تا 2021 است از جستجوی اولیه 200 مقاله و پس از بررسی چکیده اسناد با توجه به دو معیار "کیفیت" و "معتبر بودن" و غربال گری در نهایت 90 سند جهت تحلیل باقی ماند. روش نمونه گیری هدف مند و تا مرحله اشباع ادامه یافت. طبق یافته های بدست آمده نقشه برداری برنامه درسی از 2 بُعد و 12 مضمون تشکیل شد. بُعد «عناصرو مؤلفه های نقشه برداری» با 5 مضمون (اهدف/ سوالات اساسی، محتوای سازمان یافته و معنی دار، مهارت ها/ فرایندهای اساسی، تکالیف سنجشی/یادگیری، زمان بندی). بُعد «مزایا و کاربردهای نقشه برداری» با 7مضمون(توسعه فرهنگ مشارکت، ارتقای مدیریت دانش، زمینه حرفه ای شدن، شفافیت دروس برنامه درسی، تصویر سازی هوشمند، انعطاف پذیری، تقویت و توسعه فرایند یاددهی و یادگیری) کشف شد نتیجه گیری: پیشنهاد می گردد، پژوهش گران ، زمینه اجرای نقشه برداری برنامه درسی را فراهم کنند .این پژوهش می تواند مبنای طراحی سامانه نقشه برداری برنامه درسی قرار گیرد.
تأثیر برنامه درسی اجراشده بر خودکارامدی حرفه ای دانشجومعلمان مورد مطالعه: دانشجومعلمان رشته های علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان شهرستان اصفهان
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: پژوهش حاضر به منظور تعیین تأثیر برنامه درسی بر خودکارامدی حرفه ای دانشجومعلمان رشته های علوم تربیتی (آموزش ابتدایی، آموزش کودکان استثنائی و راهنمایی و مشاوره تربیتی) دانشگاه فرهنگیان اصفهان و با روش پژوهش توصیفی انجام شده است.روش ها: در این پژوهش 241 نفر از دانشجومعلمان که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شده اند مشارکت نموده اند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته دارای روایی صوری و محتوایی و پایایی با ضریب آلفای کرونباخ 977/0 بوده است.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که خودکارامدی حرفه ای دانشجومعلمان (001/0p=، 55/6 X=) و ابعاد آن یعنی بعد شناختی (001/0p=، 08/6 X=)، بعد عاطفی (001/0p=، 40/7 X=) و بعد رفتاری (001/0p=، 18/6 X=) بالاتر از حد متوسط (5/5) محقق شده است. میزان خودکارامدی حرفه ای طی سال های تحصیل در دانشگاه فرهنگیان افزایش معنی داری در سطح (001/0p=) داشته است. اما؛ بین میانگین نمرات خودکارامدی از نظر رشته تحصیلی و از نظر جنسیت تفاوت معنی داری وجود ندارد.نتیجه گیری: در نهایت نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد، برنامه های درسی اجرا شده ی دانشگاه فرهنگیان توانسته در حد مقبولی خودکارامدی حرفه ای دانشجومعلمان را در طی چهار سال تحصیل آن ها رشد دهد.
تأملی بر برنامه درسی زاید در رشته آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی نظرات دانش آموختگان و دانشجو معلمان در خصوص برنامه درسی زایدرشته آموزش ابتدایی انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و روش آن تحلیل مضمون می باشد. نمونه گیری به شیوه هدفمند بوده و 18 نفر جهت مشارکت با روش مصاحبه نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که بخش هایی از محتوای برنامه درسی این رشته به دلیل تئوری بودن، تکراری بودن، قدیمی بودن، منبع نامناسب، عدم تناسب دروس اختیاری و اجباری زاید و ناکارآمد هستند که بیش ترین فراوانی دروس زاید هم مربوط به دروس عمومی و تعلیم و تربیت اسلامی است. همچنین، بخش هایی از برنامه درسی هم به دلیل تجارب یادگیری، زاید تلقی می شوند که مشارکت کنندگان به نقش استاد، دانشجو و ارزشیابی اشاره کردند. نتایج نشان داد که در بعد محتوا، ضروری است بخش هایی از برنامه درسی عمومی، حذف و به دروس تخصصی و تخصصی-تربیتی اختصاص یابد. در بخش تجارب یادگیری هم می بایست فرایند اجرای و ارزشیابی برنامه درسی مورد بازبینی قرارگیرد و زمینه ای برای افزایش انگیزه دانشجو معلمان فراهم گردد.
ارزشیابی کیفیت عنصر فضا و خدمات آموزشی برنامه درسی فراگیر در آموزش و پرورش استثنایی کشور بر اساس استانداردهای مدرسه الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
75 - 101
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی کیفیت عنصر فضا و خدمات آموزشی برنامه های درسی فراگیر در آموزش و پرورش استثنایی کشور بر اساس استانداردهای مدرسه الگو انجام شد. از حیث روش، پژوهش ارزیابانه با رویکرد آمیخته کمی- کیفی و جامعه آماری مشتمل بر کلیه مدارس پذیرا، مدیران پشتیبان، مدیران پذیرا و والدین فراگیر در سه دوره ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم کل کشور بود. با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای پنج استان خوزستان، کرمان، تهران، آذربایجان شرقی و خراسان رضوی و از هر استان مرکز استان و چهار شهرستان انتخاب شدند. سپس در هر استان با پیشنهاد مدیران استانی سه مدرسه پشتیبان و برای هر مدرسه پشتیبان پنج مدرسه پذیرای تحت پوشش از هر سه دوره آموزشی به عنوان خوشه انتخاب گردید. حجم نمونه با مقیاس مدرسه ای در مجموع پنج استان معرف، 75 مدرسه پذیرا بود. ابزار اندازه گیری نیز شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و سیاهه مشاهده بر اساس استانداردهای سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور شامل 170 گویه با 17 مؤلفه بود. نتایج نشان داد به طورکلی، وضعیت درون داد فیزیکی مدارس در کلیه استان های مورد بررسی از درجه مطلوبیت دور است. همچنین، به جز موارد «نور» و «تجهیزات ایمنی» که در تمام مقاطع مورد تایید قرار گرفت، وضعیت در سایر مؤلفه ها نامطلوب بود. درحالی که تحلیل داده های حاصل از مصاحبه حاکی از آن بود که کیفیت ایمن سازی فضا و مناسب سازی محیط فیزیکی و تسهیل دسترسی های مدارس فراگیر از وضعیت مطلوبی برخوردار است که این نتیجه می تواند از یک سو حاکی از آرمانی بودن استانداردهای مدرسه الگو آموزشی از طرفی ناظر بر نیاز به حمایت های مالی از سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور در فرایند مناسب سازی فضاهای آموزشی در فراگیر سازی باشد.