فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
147 - 162
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضرباهدف بررسی فرسودگی شغلی و رابطه احتمالی آن با کیفیت زندگی، بامیانجی گری رضایت شغلی در مربیان پیش از دبستان به اجرا درامدروش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بودجامعه اماری پژوهش شامل کلیه مربیان مراکز پیش از دبستان(6-4) شهرستان های جغتای وجوین بود ،بدین منظور از بین 214مربی پیش از دبستان ،100نفر که برای تعیین حجم نمونه در مطالعات رگرسیونی چندگانه می باشد استفاده شد(گرین،1991) که در آن m تعداد متغیرهای پیشگو می باشد به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب وتوسط سه پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (1981)،پرسشنامه رضایت شغلی اسمیت ؛کندال وهالین(1969) وپرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1996)مورد ارزیابی قرار گرفتند.برای تجزیه وتحلیل داده هاازروش ﺿﺮﯾﺐ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﭘﯿﺮﺳﻮن و رﮔﺮﺳﯿﻮن وازمون سوبل و نرم افزار24 SPSS اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ.یافته ها :نتایج نشان داد رابطه ی منفی ومعناداری بین فرسودگی شغلی وکیفیت زندگی ورابطه ی منفی ومعناداری بین فرسودگی شغلی ورضایت شغلی وجود دارد، فرسودگی شغلی هم به صورت مستقیم وهم به صورت غیر مستقیم بامیانجی گری رضایت شغلی بر کیفیت زندگی تأثیرگذار بودفرسودگی شغلی میتواندمستقیما رضایت شغلی و کیفیت زندگی معلمان پیش از دبستان راتحت تاثیرقرار دهد لذاضروری است که برنامه ریزان وسیاست گذاران در مورد افزایش رضایت شغلی مربیان از یک سوی واز سوی دیگردر زمینه کاهش فرسودگی شغلی وراه های بهبود ان اهتمام لازم راانجام دهندتا در سایه ی ان کیفیت زندگی نیز بهبود یابد
رابطه مدیریت استعداد با توسعه مهارت های یادگیری ترکیبی: آزمون نقش میانجی انگیزه خودمختار در بین دانش آموزان دوره ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت استعداد با توسعه مهارت های یادگیری ترکیبی و نقش میانجی انگیزه خودمختار در بین دانش آموزان انجام گرفته است. روش ها : روش تحقیق این پژوهش، توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره ابتدایی شهرستان ارومیه در سال تحصیلی 1403-1402 است. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی- مورگان 384 نفر تعیین شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد مدیریت استعداد احمدی و همکاران (1393)، ارزیابی کیفیت یادگیری دانش آموزان رحمانی آخکند (1389) و انگیزه خودمختار نانسی (2008) استفاده شد و پایایی و روایی آن ها تایید شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مدیریت استعداد با توسعه مهارت های یادگیری ترکیبی، رابطه مثبت و معناداری دارد. رابطه بین مدیریت استعداد با انگیزه خودمختار نیز مثبت و معنادار است. رابطه غیرمستقیم، مثبت و معنادار مدیریت استعداد با مهارت های یادگیری ترکیبی از طریق انگیزه خودمختار نیز تایید شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق، توصیه می شود توسعه برنامه های مدیریت استعداد و ارتقای انگیزه خودمختار دانش آموزان، به منظور تقویت و توسعه مهارت های یادگیری ترکیبی آن ها در مدارس تقویت شود.
تاثیر رهبری زهرآگین بر ایمنی روانشناختی با نقش تعدیل گر شرایط سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
116 - 131
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر تعدیلگر سیاستهای سازمانی ادارک شده در ارتباط بین رهبری زهرآگین و ایمنی رواشناختی کارکنان سازمان سنجش آموزش کشور انجام شد.روش شناسی پژوهش: این تحقیق از نظر نوع، به صورت کمی بوده و از نظر روش تحقیق نیز یک تحقیق توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را کارکنان و مدیران سازمان سنجش آموزش کشور به تعداد 460 نفر است که بر اساس فرمول کوکران تعداد 210 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. ابزار اصلی جمع اوری اطلاعات پرسشنامه 28 سوالی رهبری زهراگین متائوس (2018)، پرسشنامه 15 سوالی شرایط سازمانی ادراک شده کاکمر و کاسون(2009) و پرسشنامه 9 سوالی ایمنی روانشناختی کورکوراتون و گیفیین (2018) بود که روایی آن به صورت صوری و محتوایی (CVR-CVI) و پایایی آن با روش الفای کرونباخ محاسبه و تایید شد.یافته ها: اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار آزمون مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSSنسخه 23 و Smart PLS نسخه 2 تجزیه و تحلیل شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد رهبری زهرآگین و ابعاد مختلف آن (سرپرستی توهین آمیز، رهبری خودکامه، خودشیفته، جاه طلبی و غیرقابل پیش بینی بودن) بر ایمنی رواشناختی کارکنان سازمان سنجش آموزش کشور تاثیر منفی دارد.
اثربخشی الگوی طراحی یادگیری الکترونیکی تلفیقی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
125 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر الگوی طراحی یادگیری الکترونیکی تلفیقی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان همدان بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی در زمره طرح نیمه آزمایشی با گروه کنترل نامعادل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر کارشناسی رشته آموزش زبان و ادبیات فارسی بود که تعداد 30 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه کنترل و آزمایش گماشته شدند. سپس گروه آزمایش بر اساس الگوی طراحی یادگیری الکترونیکی تلفیقی 10 جلسه.90 دقیقه ای آموزش دیدند. آموزش برای گروه کنترل بدون مداخله و به روش متداول الکترونیکی و به همان تعداد جلسه و میزان ساعت بود. سپس پس آزمون عملکرد تحصیلی بر هر دو گروه اجرا شد. ابزار مورد استفاده شامل پیش آزمون و پس آزمون محقق ساخته عملکرد تحصیلی عینی با تأیید روایی متخصصین و پایایی محاسبه شده 79/0 (پیش آزمون) و 81/0 (پس آزمون) از طریق آلفای کرونباخ بود. سپس داده های گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد کاربست الگوی طراحی یادگیری الکترونیکی تلفیقی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان همدان در درس طراحی واحد یادگیری اثر مطلوب داشته و بین میزان عملکرد تحصیلی دو گروه در پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده شد.
رشد شناختی و سن مناسب شروع زبان آموزی با تاکید بر زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی: سنتز پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
33 - 66
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی سن مناسب شروع آموزش زبان خارجی با تأکید بر زبان انگلیسی و باملاحظه رشد شناختی است. روش این مطالعه سنتز پژوهشی است. با روش نمونه گیری هدفمند طی دو مرحله «غربال گری» 39 پژوهش بین سال های 1961 تا 2023 انتخاب شد. داده ها با توجه به هدف، کدبندی و تلفیق شدند. برای اعتباربخشی داده ها از شاخص های گوبا و لینکلن که شامل قابلیت اعتبار پذیری، انتقال پذیری و اعتمادپذیری است، استفاده شد. تعداد 51 کدباز، 9 کد محوری و 3 کد گزینشی حاصل شد. کدهای گزینشی «زمان شروع آموزش زبان خارجی کودکان»، «شرایط مورد نیاز جهت آموزش کودکان» و «ارتباط سن با یادگیری لهجه» بودند. بیشتر محققان به اشتراک نظر در محدوده سنی 10-6 سال رسیده اند. شروع زبان آموزان در محدوده سنی یادشده مقتضیاتی نیاز دارد تا تغییر معنی داری در میزان موفقیت زبان آموزی در آموزش رسمی ایجاد شود. نتایج می تواند مورداستفاده سیاست گذاران آموزش زبان خارجی قرار گیرد.
اثربخشی الگوی تدریس چرخه ای ۹مرحله ای (9E) در تدریس علوم بر نگرش نسبت به علوم دانش آموزان (با نقش تعاملی جویادگیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
297 - 312
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی الگوی تدریس چرخه ای۹مرحله ای (9E) در تدریس علوم بر نگرش نسبت به علوم دانش آموزان(با نقش تعاملی جو یادگیری) بوده است. روش پژوهش ازنوع نیمه آزمایشی بود که دراجرای آن از طرح پیش-آزمون- پس آزمون باگروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی شهرستان خوی در سال تحصیلی 1401-1400 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 160نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه اولیه انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه جویادگیری، غربالگری شدند و در نهایت60 نفر از دانش آموزان انتخاب و براساس نمرات پرسشنامه جویادگیری و با روش جایگزینی هدفمند در دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل گمارده شدند. همه ی آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل، قبل و بعد از آموزش با استفاده از پرسشنامه نگرش نسبت به علوم مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت دوازده جلسه 45دقیقه ای الگوی تدریس چرخه ای ۹مرحله ای (9E) در درس علوم را دریافت کردند. گروه کنترل نیز همزمان روش تدریس سنتی (معمول) را دریافت کردند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس عاملی چند متغیره مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که الگوی تدریس چرخه ای ۹مرحله ای (9E) منجر به بهبود معنی دار نگرش نسبت به علوم گروه های آزمایش در مقایسه با گروه های کنترل شده است. همچنین اثر تعاملی الگوی تدریس چرخه ای ۹مرحله ای (9E) و جویادگیری برنگرش نسبت به علوم معنی دار بوده است. بنابراین با به کارگیری الگوی تدریس چرخه ای ۹مرحله ای (9E) و توجه به نقش تعاملی و تعدیلی جو یادگیری می توان نگرش نسبت به علوم را در دانش آموزان افزایش داد.
نقش واسطه ای فرزندپروری مثبت در رابطه میان تاب آوری والدین و کیفیت زندگی کودکان با اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
277 - 306
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای فرزندپروری مثبت در رابطه میان تاب آوری والدین و کیفیت زندگی کودکان با اختلالات یادگیری بود. روش پژوهش برحسب هدف کاربردی و برحسب شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی-همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی در شهر تهران در سال تحصیلی 97-96 بود که به دلیل مشکلات تحصیلی و یادگیری به هشت مرکز مشاوره در تهران مراجعه کردند و در ارزیابی دارای اختلال یادگیری تشخیص داده شدند؛ که از بین آن ها تعداد 150 دانش آموز (70 دختر و 80 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسش نامه های تاب آوری والدین سوزوکی و همکاران (2015)، کیفیت زندگی کودکان پتری، میس و ولاسکمپ (2009) و فرزندپروری مثبت لگار و همکاران (2006) بود. نتایج نشان می دهد مدل پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش مطلوبی دارد. همچنین تاب آوری والدین بر فرزندپروری مثبت و کیفیت زندگی کودکان اثر مستقیم دارد. اثر غیرمستقیم تاب آوری والدین بر کیفیت زندگی کودکان باواسطه گری فرزندپروری مثبت نیز معنی دار بود. در کل متغیرهای پژوهش 56 درصد کیفیت زندگی کودکان را پیش بینی می کند. بدین ترتیب باید گفت که تاب آوری والدین می تواند هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و از طریق فرزندپروری مثبت بر کیفیت زندگی کودکان مؤثر باشد. نتایج این پژوهش پیام آور آن است که ادراک مثبت از فرزندپروری، والدین را قادر می سازد تا مشکلات مربوط به فرزندانشان را به طور مثبت باز طراحی و تنظیم مجدد کنند. درواقع ادراک مثبت می تواند والدین را در ارائه فرزندپروری مثبت، مانند تشویق فرزندان، پذیرش محدودیت ها و پرورش توانایی فرزندان خود حمایت کند. دست اندرکاران تعلیم وتربیت جهت بالا بردن سطح کیفیت زندگی کودکان با اختلالات یادگیری، می توانند به آموزش و ارتقای تاب آوری و فرزندپروری مثبت والدین آن ها بپردازند.
مقایسه دیدگاه مدیران و نومعلمان و رضایت از دوره های آموزشی دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت مندی معلمان یکی از اساسی ترین کارهای مدیران حرفه ای مدارس می باشد. اگر مدیر بتواند با ایجاد شرایط مناسب رشد و به وجود آوردن جوّی انسانی و عاطفی، زمینه رضایت و افزایش انگیزه و به تبع آن کارایی و عملکرد مطلوب نومعلمان را ارتقا دهد، می توان ادعا کرد که احساس رضایت نسبی را در آن ها ایجاد نموده است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه دیدگاه مدیران و نومعلمان از تعامل و رضایت از دوره های آموزشی دانشگاه فرهنگیان بود. مطالعه حاضر از نوع پژوهش های کمی و توصیفی انجام شد و با شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی در یک گروه نمونه شامل 452 نومعلم و 295 مدیر انجام شد. مولفه های شیوه های ارتباطی، راهنمایی ایفای وظایف حرفه ای، حمایت از نومعلمان، رضایت از تعامل و رضایت از دوره با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته 21 سوالی با طیف لیکرت بررسی شدند. روایی محتوایی ابزار با دو شاخص روایی محتوایی و نسبت روایی محتوایی تأیید شد و پایایی نیز بر اساس رویه آلفای کرونباخ با مقدار 83/0 محاسبه شد. تحلیل داده ها بر اساس آزمون تی و تحلیل واریانس نشان داد که کیفیت تعامل از دیدگاه نومعلمان در مناطق جغرافیایی تعیین شده یکسان است. همچنین دیدگاه مدیران مناطق تعیین شده نیز در برخی متغیرها متفاوت بود و بین نظرات نومعلمان و مدیران در مورد مولفه های تعامل تفاوت معنادار وجود داشت. می توان نتیجه گرفت که تفاوت نظر مدیران و معلمان بیانگر انتظارات سطح بالاتر مدیران از کیفیت تعامل با نومعلمان است که به نظر می رسد با اثربخشی فعالیت ها مرتبط باشد.
بررسی رابطه ی دانش تیپک و مهارت های ارزشیابی آنلاین معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۵
31 - 65
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین دانش تیپک و مهارت های ارزشیابی آنلاین معلمان دوره ابتدایی شهر شاهین شهر است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان دوره ی ابتدایی شهر شاهین شهر استان اصفهان در سال تحصیلی 1402-1401 بود که 247 نفر در این پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه دانش تیپک و پرسشنامه محقق ساخته ی مهارت های ارزشیابی آنلاین معلمان دوره ابتدایی می باشد. پس از جمع آوری اطلاعات، تجزیه و تحلیل یافته ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. در سطح آمار توصیفی از فراوانی و درصد، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون کالموگروف – اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، تحلیل واریانس و آزمون حداقل تفاوت بین میانگین ها استفاده شد. یافته ها نشان داد رابطه ی ضعیفی بین میزان دانش تیپک با مهارت های ارزشیابی آنلاین وجود دارد. توضیح بیشتر در این باره در بخش یافته ها و نتیجه گیری به تفصیل ارائه شده است.
طراحی و اعتباریابی روبریک ویژه ی نگارش در دوره ی دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
روبریک نگارش، یک نوع دستورالعمل است که توصیف کننده معیارها و سطوح عملکرد برای یک تکلیف خاص نگارش است. پژوهش حاضر به منظور طراحی و اعتباریابی روبریک ویژه ی نگارش در دوره ی دوم ابتدایی انجام گرفت. این پژوهش بطور کلی از نوع پژوهش اندازه گیری و بطور خاص از نوع مقیاس یابی است. در پژوهش مقیاس یابی روش ها و مراحل اصلی طراحی و اجرای یک مقیاس به طور دقیق تشریح می شوند. پس از مطالعه بررسی های انجام شده در مورد روبریک های استفاده شده در دوره ی ابتدایی و همچنین تعیین روبریک های اختصاصی برای انواع مختلف نگارش (نگارش توصیفی، روایتی، توضیحی، و استدلالی) پژوهشگر به استخراج اهداف برنامه درسی زبان فارسی در حوزه ی نگارش پرداخت. سپس از میان مؤلفه های هر یک از انواع نگارش، مؤلفه های عمومی را انتخاب کرد و در نهایت یک روبریک 9 مؤلفه ای طراحی نمود. پس از طراحی روبریک، اعتبار آن مورد بررسی قرار گرفت. نبود وجود روبریک استاندارد ویژه ی نگارش یکی از دلایل نامشخص بودن وضعیت نگارش دانش آموزان دوره ی ابتدایی در ایران به شمار می رود. وجود روبریک علاوه بر آنکه دید روشنی از وضعیت نگارش دانش آموزن به دست می دهد، باعث می شود خود دانش آموزان از انتظارات و اهداف برنامه درسی نگارش آگاه شود. این امر خود به بهبود وضعیت آنها در مهارت نگارش منجر می شود.
بهبود خودسامان دهی درمحیط شبکه های اجتماعی مجازی با کاربست مدل آموزش تفکر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودسامان دهی ظرفیت مناسبی جهت تعدیل افکار و احساسات حاکم بر رفتار انسان ها است. آموزش تفکر می تواند زمینه ی ایجاد و توسعه ی خود سامان دهی در ابعاد یادگیری، انگیزشی، مذهبی و دوستی را فراهم نماید. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر مدل آموزش تفکر بر خودسامان دهی نوجوانان در شبکه اجتماعی مجازی بود. روش ها: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش 985 نفر بودند و شامل پسران و دختران 15 12 ساله شهرستان اسدآباد بودند که به گوشی موبایل (همراه با نرم افزارهای شبکه اجتماعی مجازی سروش) دسترسی داشتند. نمونه آماری پژوهش شامل 82 دانش آموز بودند که از طریق نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه خودسامان دهی محقق ساخته با 18 گویه بود. روایی ابزار توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ 70/0 محاسبه شد. آزمودنی های پژوهش به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل (هر گروه 41 نفر) گمارده شدند و سپس پروتکل مدل آموزش تفکر به مدت 6 جلسه 75 دقیقه ای در گروه آزمایش با مؤلفه های خود در دو بعد آموزش زبان و آموزش تفکر اجرا شد. گروه کنترل نیز در مدت 6 جلسه به روش سخنرانی محتوای خودسامان دهی را دریافت نمودند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون t مستقل مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: پژوهش نشان داد که کاربست مدل آموزش تفکر در گروه آزمایش موجب ارتقاء خودسامان دهی یادگیری، انگیزشی، مذهبی و دوستی فراگیران درمحیط شبکه های مجازی اجتماعی می شود (05/0P<). نتیجه گیری: طراحی و کاربندی مدل آموزش تفکر در کنار سایر روش های می تواند منجر به نتایج مفیدی در بهبود خودسامان دهی شود.
طراحی الگوی شایستگی های آموزش مبتنی بر استدلال فضایی معلمان با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی شایستگی های حرفه ای معلمان برای آموزش مبتنی بر استدلال فضایی بود. این پژوهش از نوع فراترکیب بوده که با استفاده از روش هفت مرحله ای سندولوفسکی و باروسو انجام شده است. تیم فراترکیب شامل سه متخصص در حوزه مطالعات برنامه درسی، یک متخصص در حوزه مدیریت آموزشی و یک کارشناس آگاه به علم اطلاعات و دانش شناسی بود. پس از بررسی و در نظرگرفتن معیارهای شمول و خروج، 258 منبع، بررسی و درمجموع 19 مضمون پایه حاصل گردید. مضامین پایه، در سه مضمون سازمان دهنده دانش (شامل مضامین پایه ای مانند آگاهی از اصطلاحات مرتبط با استدلال فضایی، ابعاد و اجزاء، تاریخچه، گونه شناسی، فرایندها و متغیرهای اثرگذار، نظریه های روان شناختی بنیادی و فرایندهای شناختی و...)، مهارت (شامل مضامین پایه ای مانند مهارت های بصری - فضایی، توانایی های استدلال فضایی و...) و نگرش (شامل مضامین پایه ای مانند تمایل به استدلال فضایی انتقادی، عادت استدلال فضایی و...) قرار گرفتند و در نهایت کلیه مضامین تحت مضمون فراگیر شایستگی های آموزش مبتنی بر استدلال فضایی قرار گرفتند و براساس آن شبکه مضامین شایستگی های آموزش مبتنی بر استدلال فضایی ترسیم شد. براساس یافته های پژوهش، ضروری است معلمان برای آموزش و طراحی دروس مبتنی بر استدلال فضایی، دانش، مهارت و نگرش مبتنی بر استدلال فضایی را در خود پرورش دهند. دستاوردهای پژوهش حاضر می تواند به درک صحیح و توسعه نگرش مثبت مفاهیم استدلال فضایی کمک کند و معیاری جهت سنجش میزان صلاحیت و شایستگی معلمان در تدریس اثربخش و همچنین راهنمایی برای آنان در طراحی و اجرای دروس باشد.
شناسایی و اعتبارسنجی الگوی معلم خُبره مبتنی بر ارزش های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
51 - 75
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: معلمان، مهم ترین رکن نظام آموزشی به شمار می روند. در کشور ما عملکرد معلمان باید منطبق با ارزش های اسلامی باشد؛ لذا هدف این پژوهش، شناسایی و اعتبارسنجی الگوی معلم خُبره مبتنی بر ارزش های اسلامی بود. روش ها : روش پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل متون و پژوهش های مرتبط و صاحب نظران خُبره دانشگاه های فرهنگیان و آموزش وپرورش استان های غربی کشور بود که به روش نمونه گیری هدف مند تا اشباع نظری، تعداد 16 نفر انتخاب شد. جامعه آماری بخش کمّی، همه معلمان دوره اول و دوم متوسطه شهر صحنه، به تعداد 220 نفر بود که به روش نمونه گیری هدف مند (در دسترس)، تعداد 136 نفر پرسش نامه را پاسخ دادند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته با 50 سؤال بسته پاسخ بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون و در بخش کمّی از تحلیل عامل تأییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج مصاحبه نیمه ساختاریافته نشان داد که الگوی معلم خُبره مبتنی بر آموزه های اسلامی، دارای 50 شاخص و 15 مؤلفه در سه بُعد دانش، نگرش و رفتار است. همچنین الگوی پیشنهادی معلم خُبره با استفاده از روش های تحلیل عامل تأییدی، اعتباریابی شد. نتیجه گیری: با توجه به نیاز مبرم کشور به نیروی کار نخبه و تأثیرگذار برای توسعه و پیشرفت، وجود معلمان خُبره که از دانش روز برخوردار باشند، نگرش و باور های عمیق به مبانی اسلام داشته باشند و از نظر رفتاری الگوی عملی خوبی برای دیگران باشند امری ضروری است.
هنجاریابی پرسشنامه سنجش میزان آمادگی معلمان برای اجرای آموزش فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)
117 - 140
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: آموزش فراگیر، حق همه کودکان با یا بدون نیاز ویژه است و باید از آن بهره مند شوند. معلم، نقش پیشرو و فعال را در آموزش فراگیر دارد. با سنجش آمادگی آن ها و ایجاد نگرش مثبت برای اجرای آموزش فراگیر توسط عاملان آموزش و پرورش می توان راه کارهایی در جهت افزایش قابلیت ها و توانمندسازی معلمان ارائه کرد؛ لذا نیازمند به ابزار سنجش میزان آمادگی معلمان برای اجرای آموزش فراگیر هستیم. هدف از این پژوهش، هنجاریابی و تبیین شاخص های روان سنجی این ابزار (پرسش نامهCEFI-R ) بود. روش شناسی این تحقیق، روش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری آن، شامل معلمان شاغل دوره ابتدایی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بود. از 464 معلم، 403 خانم و 61 آقا که به شیوه نمونه گیری خوش ه ای چندمرحله ای انتخاب شدند، به این پرسش نامه 19 سؤالی پاسخ دادند. یافته ها: سؤالات ابتدا به فارسی و سپس به انگلیسی و مجدد به فارسی برگردانده شد و از لحاظ روایی و ادبی، توسط اساتید مرتبط، تأیید شد. در بررسی روایی سازه، با تحلیل عاملی اکتشافی، 4 عامل شامل: تنوع، روش شناسی، حمایت ها (معلم پشتیبان ) و مشارکت در جامعه) به دست آمد و با تحلیل عاملی تأییدی، بار عاملی همه سؤالات بالاتر از 0.3 گزارش شد که سؤالات را برای این تحقیق مناسب می سازد. جهت بررسی پایایی، ضریب آلفای کرونباخ برای ابعاد و کل پرسش نامه از 0.78 تا 0.85 محاسبه شد. نتیجه گیری: پرسش نامه CEFI-R که از نظر ویژگی های روان سنجی، در حد قابل قبولی می باشد، ابزار آسانی است که تاحدود زیادی می تواند میزان آمادگی معلمان را برای اجرای آموزش فراگیر و مقاصد آموزشی و پژوهشی در مقطع ابتدایی بسنجد.
تبیین نقش میانجی قانون شکنی خیرخواهانه در رابطه بین رهبری زهرآگین و رفتار شهروندی سازمانی در کسب و کارهای خرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
78 - 93
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش میانجی قانون شکنی خیرخواهانه در رابطه بین رهبری زهرآگین و رفتار شهروندی سازمانی در کسب وکارهای خرد انجام گرفته است. روش تحقیق به لحاظ ماهیت، توصیفی-همبستگی و از حیث هدف کاربردی بود. جامعه آماری را کلیه کارکنان کسب وکارهای خرد در شهر ارومیه به تعداد 14218 نفر تشکیل دادند. به همین منظور و بر اساس جدول مورگان تعداد 375 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه استاندارد رهبری زهرآگین(Schmidt & Hanges, 2008)، قانون شکنی خیرخواهانه (vardaman et al, 2014) و رفتار شهروندی سازمانی استفاده شد.
روش شناسی پژوهش: جهت آزمون فرضیه های تحقیق، ابتدا از آمار توصیفی و سپس تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری smart-pls استفاده شد.
یافته ها: یافته های مدل معادلات ساختاری نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بوده و حاکی از آن است که رهبری زهرآگین بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر منفی و معنی داری دارد (ضریب مسیر 39/0-). اثر رهبری زهرآگین بر قانون شکنی خیرخواهانه مثبت و معنی دار است (ضریب مسیر 72/0). قانون شکنی خیرخواهانه بر رفتار شهروندی سازمانی اثر مثبت و معنی داری دارد (ضریب مسیر 54/0) و درنهایت نقش میانجی قانون شکنی خیرخواهانه در رابطه بین رهبری زهرآگین و رفتار شهروندی سازمانی تائید شد (ضریب مسیر 39/0-).
بحث و نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گیری نمود که بکارگیری ویژگی های رهبری زهراگین می تواند زمینه افزایش رفتارهای انحرافی و تظاهرگونه و کاهش رفتارهای شهروندی در محیط کسب و کارهای خرد کاهش دهد.
الگوی راهبردها و پیامدهای توسعه ی شایستگی های آموزشی معلمان دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
44 - 59
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تدوین الگوی راهبردها و پیامدهای توسعه ی شایستگی های آموزشی معلمان دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی در عراق بود. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر شیوه ی جمع آوری اطلاعات توصیفی– تحلیلی و از نظر شیوه ی اجرا از نوع تحقیقات کیفی بود. در پژوهش حاضر، به منظور جمع آوری داده ها از 16 مقاله و مصاحبه با 9 نفر از نخبگان، و سپس از روش استراوس و کوربین به منظور تحلیل داده های به دست آمده، استفاده شد. یافته ها: بر پایه ی یافته های حاصل از نتایج کیفی، برای راهبردها 72 مفهوم، 7 مقوله ی فرعی و 3 مقوله ی اصلی (توسعه ی دانش شخصی، توجه به آموزش و کلاس درس و رشد و توسعه ی دانشجویان) و برای پیامدها 24 مفهوم، 6 مقوله ی فرعی و 3 مقوله ی اصلی (توسعه ی تربیت بدنی و علوم ورزشی، بهبود کیفیت زندگی و پرورش صفات اخلاقی) و مجموعاً 374 مفهوم، 39 مقوله ی فرعی و 15 مقوله ی اصلی مربوط به توسعه ی شایستگی های آموزشی معلمان دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی در عراق شناسایی شدند. نتیجه گیری: بنابراین، می توان دریافت که معلمان دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی کشور عراق علاوه بر رشد، بهبود و توسعه ی شایستگی های آموزشی خود، باید رشد و توسعه ی دانشجویان را نیز مدنظر قرار داده و همواره تلاش نمایند تا با توسعه ی دانش شخصی خود، بهترین و تازه ترین مطالب آموزشی را در اختیار آنان قرار دهند.
واکاوی عملکرد حرفه ای راهبران آموزشی مدارس ابتدایی از دیدگاه معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: پایش عملکرد بر اساس دیدگاه ذینفعان، همواره مورد تأکید متخصصان تربیت حرفه ای بوده است.هدف پژوهش واکاوی عملکرد حرفه ای راهبران آموزشی از دیدگاه معلمان دوره ابتدایی بود. روش ها : در این پژوهش از روش توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره ابتدایی ناحیه دو شهر همدان به تعداد 798 نفر بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول برآورد حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 235 نفر از معلمان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته ارزیابی عملکرد راهبران آموزشی بود. براساس بررسی مبانی نظری و پیشینه، ابعاد مختلفی برای عملکرد حرفه ای رهبران آموزشی بیان شده است. مخرج مشترک دیدگاه ها در زمینه ابعاد راهبری آموزشی، مبنای ساخت پرسش نامه قرار گرفته است برای تعیین روایی ابزار از روش CVR استفاده شد و میزان آن 83/0 محاسبه گردید. برای تعیین پایایی پرسش نامه از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آلفای کل پرسش نامه 79/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی، آزمون بررسی نرمال بودن توزیع داده ها (کولموگروف- اسمیرونف)، آزمون t تک گروهی و آزمون فریدمن استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که عملکرد حرفه ای راهبران آموزشی از دیدگاه معلمان، میزان کمک راهبران در رشد حرفه ای معلمان، میزان کمک راهبران در مدیریت رفتار دانش آموزان، میزان کمک راهبران در فرایند آموزش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، پائین تر از حد متوسط بوده است. همچنین نتایج نشان داد که از دیدگاه معلمان، بهترین عملکرد راهبران آموزشی مربوط به فرایند آموزش و ضعیف ترین عملکرد، مربوط به کمک به رشد حرفه ای بوده است. نتیجه گیری: توجه به دیدگاه معلمان بر اساس ابعاد سنجش وضعیت موجود عملکرد راهبران آموزشی، می تواند زمینه ارتقای عملکرد حرفه ای راهبران و به تبع آن، توسعه حرفه ای معلمان را فراهم سازد.
Exploring ways of assessing intercultural competence: Introducing the bimodal assessment model(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۴ , ۲۰۲۴
26 - 48
حوزههای تخصصی:
Discovering the best solution for assessing intercultural communication is a big challenge all over the world. Thus, the current paper tried to find various ways of intercultural assessment in Iran by introducing a bimodal assessment model. Therefore, the researchers selected thirty Iranian teachers through convenience sampling as the participants of the study. By using a qualitative design, the required data were collected and by using inductive content analysis, the results were analyzed. The data collected and analyzed from interviews and observation sessions revealed that Iranian teachers used a blend of traditional and communicative methods to assess intercultural issues in their classes. Portfolio assessment, performance assessment, dynamic assessment, self/peer assessment, written quizzes, dialogues, and discussion, interview, and presentation are among the methods of assessing intercultural communication in Iran’s context. This study is of high importance for language teachers because they can use the findings as tools for assessing intercultural content in their classes and for intercultural experts to introduce these assessment tools to teachers in their training courses. The bimodal assessment model as the final product of this paper could pave the way for Iranian teachers as an assessment model.
طراحی و اعتباریابی الگوی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
60 - 91
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری انجام شد. جهت طراحی الگو از روش نظریه زمینه ای و جهت اعتباریابی آن، از روش تحلیل عاملی تأئیدی مرحله اول و دوم استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، متخصصان رشته های مدیریت آموزش عالی، برنامه ریزی توسعه آموزش عالی، جامعه شناسی، مدیریت آموزشی و مدیریت رسانه بود. جامعه آماری بخش کمی پژوهش، نیز معلمان، کارشناسان، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، مدیران ستادی و کارکنان وزرات آموزش و پرورش بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش، نمونه گیری هدف مند غیر احتمالی؛ و در بخش کمی، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای بود. تعداد نمونه بخش کیفی و کمی، به ترتیب برابر با 20 نفر و 384 نفر بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختارمند؛ و در بخش کمی، پرسشنامه 53 سؤالی در مقیاس لیکرت بود. بر اساس یافته های بخش کیفی پژوهش، الگوی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری با یازده عامل رسالت سازمان، تکنولوژی و نوآوری، فرایند استخدام و به کارگیری نیرو، آموزش و مهارت، مبانی اعتقادی، ارزشی و اخلاقی، ساختار سازمان، نظام تشویق، ارتباطات درون سازمانی، بازخورد عملکرد، تعامل سازنده با محیط و حمایت سازمانی طراحی شد. یافته های بخش کمی، نیز نشان داد، الگوی پیشنهادی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری از نظر خبرگان دارای اعتبار بسیار مطلوب است. در نتیجه، بر اساس نظر متخصصان، می توان از این الگوی یازده عاملی برای تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری نظام آموزش و پرورش ایران بهره گرفت.
تبیین مؤلفه های ارزیابی اجرای اثربخش نوآوری در آموزش (یک مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
131 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف: هرچند اهمیت طرح های ابتکاری و نوآورانه در حوزه های مختلف و از جمله در عرصه آموزش وپرورش برکسی پوشیده نیست، امّا باید این واقعیت را در نظرداشت که اثربخشی طرح های نوآورانه درگرو اجرای درست و مناسب آن هاست. براین اساس، هدف پژوهش حاضر تبیین مؤلفه های ارزیابی اثربخشی اجرای نوآوری در آموزش و پرورش بود.روش: رویکرد پژوهش کیفی و روش تحقیق تحلیل محتوا بود. مشارکت کنندگان پژوهش شامل: چهار گروه اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، تدوین کنندگان سند تحول بنیادین، مسئولین اجرای سند و متخصصان مطلع بود. روش نمونه گیری، هدفمند با بهره گیری از استراتژی موردهای بحرانی بود که بر اساس قاعده اشباع داده ها به12نفر رسید. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه-ساختارمند جمع آوری و با روش تحلیل مضمون اترید- استرلینگ تحلیل شد. جهت قابلیت اطمینان از روش پایداری (پایایی بین کدگذاران مستقل) و برای باورپذیری از تحلیل موردی منفی و مثلث سازی (اجماع پژوهشگران) بهره گرفته شد. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش چهار مضمون فراگیر شامل: ویژگی های نوآوری(اصالت، روزآمدی، دوام، اهمیت، فواید اجتماعی، قابلیت اجرا، ظرفیت ایجاد تغییر، سادگی و جامعیت)، ویژگی های کاربران نوآوری(تفکر، روابط انسانی مؤثر، انگیزه و صلاحیت)، ویژگی های سازمان مجری نوآوری (منابع سازمانی کافی، پشتیبانی، حمایت از شبکه سازی، نگرش مثبت، شفافیت، مهارت های مدیریتی، سابقه اثربخشی، بلوغ سازمانی، انعطاف پذیری، تصمیم گیرنده بودن و استقلال سازمان) و ویژگی های عناصر محیطی مؤثر بر نوآوری (محیط فیزیکی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، ایجاد فرصت های یادگیری در محیط، شواهد شفاف، شبکه ها و حمایت و تسهیل گری در محیط) در قالب27 مضمون سازمان دهنده و160 مضمون پایه برای ارزیابی اجرای اثربخش نوآوری در آموزش، شناسایی و استخراج شد که نشاندهنده ابعاد و مؤلفه های ارزیابی اثربخشی نوآوری آموزشی است.