مطالب مرتبط با کلیدواژه

نگرش نسبت به علوم


۱.

عملکرد علوم دانش آموزان ایرانی در مطالعه تیمز 2003 با توجه به متغیرهای فردی و خانوادگی

کلیدواژه‌ها: جنسیت وضعیت اقتصادی پیشرفت علوم اجتماعی خانواده خودپنداره علوم نگرش نسبت به علوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۲۰
تحقیق در مورد ابعاد مختلف پیشرفت تحصیلی همواره از امور مورد توجه پژوهشگران، کارشناسان تعلیم و تربیت و سازمانهای آموزشی بوده است. این پژوهش با استفاده از روش همبستگی و با هدف شناسایی متغیرهای پیش بینی کننده پیشرفت علوم و بر روی متغیرهای برون زای وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خانواده و جنسیت و متغیرهای درون زای واسطه ای خودپنداره علوم و نگرش نسبت به علوم با استفاده از روش تحلیل مسیر صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان ایرانی پایه سوم دوره راهنمایی در سال تحصیلی 82 ـ1381به تعداد 1510787 نفر تشکیل می داد. نمونه این مطالعه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای دو مرحله ای به تعداد 5413 نفر برآورد گردید. داده های مورد استفاده در این پژوهش، داده های تیمز 2003 دانش آموزان ایرانی و ابزار آن پرسشنامه های دانش آموزی بود. نتایج تحلیل ها پایایی و روایی قابل قبولی را برای ابزار ارائه داد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که متغیر خودپنداره علوم دانش آموزان ایرانی بر پیشرفت علوم آنها اثری مستقیم و معنادار و بر نگرش نسبت به علوم اثری معکوس و معنادار داشته است. همچنین متغیر وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی خانواده بر خودپنداره علوم و نگرش نسبت به علوم و پیشرفت علوم اثری مستقیم و معنادار را نشان داده است. متغیر نگرش نسبت به علوم بر پیشرفت علوم اثری مستقیم و معنادار و متغیر جنسیت بر نگرش نسبت به علوم و خودپنداره علوم نیز اثری معنادار و مستقیم داشته است.
۲.

مقایسه تأثیر تدریس با الگوی قیاسگری (TWA) و یادگیری مشارکتی در تعامل با سبک های یادگیری ترجیحی بر بازده های یادگیری و نگرش نسبت به علوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری مشارکتی نگرش نسبت به علوم تدریس با الگوی قیاس گری قیاس گری توضیحی متنی بازده های یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۰ تعداد دانلود : ۷۲۷
هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر تدریس با الگوی قیاس گری و یادگیری مشارکتی در تعامل با سبک های یادگیری بر بازده های یادگیری و نگرش نسبت به علوم بود. نمونه تحقیق متشکل از 107 دانش آموز چهار کلاس سوم راهنمایی شهر تبریز بوده که به طور تصادفی خوشه ای از جامعه آماری انتخاب شده بودند. یکی از کلاس ها به عنوان گروه کنترل و کلاس های دیگر به عنوان گروه های آزمایشی لحاظ شدند. گروه کنترل آموزش به شیوه سنتی را دریافت نمود و گروه های آزمایشی (1) تدریس با الگوی قیاس گری، (2) قیاس گری توضیحی متنی به عنوان فوق برنامه و (3) یادگیری مشارکتی را دریافت نمودند. داده ها بوسیله آزمون پیشرفت تحصیلی علوم، مقیاس نگرش نسبت به علوم و پرسشنامه سبک های یادگیری ترجیحی گردآوری شد. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد دانش آموزانی که با الگوی قیاس گری و یادگیری مشارکتی تدریس شده اند در مقایسه با گروه های قیاس گری توضیحی متنی به عنوان فوق برنامه و کنترل بازده های یادگیری بهتری دارند. بین بازده های گروه تدریس با الگوی قیاس گری و گروه یادگیری مشارکتی تفاوت معنی داری وجود نداشت. نکته قابل توجه اینکه، اثر سبک های یادگیری تأثیر معنی داری بر بازده های یادگیری دانش آموزان نداشت، هم چنین تعامل آن با گروه تفاوت معنی داری بر بازده های یادگیری دانش آموزان نشان نداد. نتایج تحلیل کوورایانس نشان داد که بین گروه های آزمایشی و کنترل در نگرش نسبت به علوم تفاوت معنی دار وجود ندارد. با توجه به این یافته ها، پیشنهاد می گردد از قیاس گری ها به عنوان الگوی آموزشی در تدریس و یادگیری کلاس های علوم جهت پیشرفت تحصیلی بهتر دانش آموزان استفاده شود.