فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۲۱ تا ۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱۸٬۱۷۸ مورد.
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۳ , ۲۰۲۴
1 - 31
حوزههای تخصصی:
Self-regulation equips learners with the expertise to continue and improve their studies throughout their life span. The current study investigated the impact of reflective learning using Kolb’s cyclical stages on EFL learners’ self-regulation. The participants were 61 Iranian EFL learners from two intact university classes randomly assigned to the Reflective (n=30) and Non-reflective (n=31) groups. During an eight-week instruction, the Reflective group experienced reflective practices, and the Non-reflective group was exposed to traditional teaching. The data were collected through Seker’s (2016) Self-Regulated Questionnaire, administered before and after the treatment and participants’ think-aloud protocols. The quantitative data analysis using ANCOVA and MANOVA revealed that the Reflective group significantly outperformed the Non-reflective group in all self-regulated learning components except for external and metacognitive self-regulation subscales. The protocol data analysis substantiated the quantitative findings, indicating that reflective learning significantly improved learners’ self-regulated skills. The results offer significant implications for language instructors and language learners.
سنجش تکوینی و نقش آن در رفتار یادگیری علمی و تقویت باورهای انگیزشی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
241 - 262
حوزههای تخصصی:
سنجش تکوینی فرآیندی هدفمند است که به معلم و دانش آموز کمک می کند تا نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند و فرآیند آموزش و یادگیری را به طور مداوم بهبود ببخشند. در این پژوهش به کمک مدلی مفهومی، ساختار علّی بین مؤلفه های سنجش تکوینی، باورهای شایستگی و انگیزشی، و رفتارهای یادگیری علوم تبیین شد. نمونه ای 469 نفری از دانش آموزان دوره اول متوسطه در متغیر های بازخوردهای معلم، و تدریس انطباقی (مؤلفه های سنجش تکوینی)؛ انگیزه درونی، انگیزه ابزاری، و خودکارآمدی تحصیلی (مؤلفه های باورهای شایستگی و انگیزشی)؛ و رفتارهای یادگیری علوم سنجش شدند. به کمک مدل یابی معادلات ساختاری، روابط علّی بین متغیرها بررسی شد. یافته ها نشان دادند سنجش تکوینی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و از طریق باورهای انگیزشی (متغیر میانجی) موجب ایجاد رفتارهای یادگیری علوم و تقویت آنها می شود. همچنین اثرمستقیم و غیر مستقیم بازخورد معلم بر رفتارهای یادگیری علوم بیشتر از اثر تدریس انطباقی است. نتیجه اینکه پیشنهاد، و بازخورد معلم هنگام ارائه مطالب در صورت تناسب با مقاصد یادگیری و انتظارات دانش آموزان موجب افزایش انگیزه و خودکارآمدی تحصیلی در آنها خواهد شد که پیامد مهم آن در درس علوم ایجاد رفتارهای علمی خواهد بود.
شناسایی شایستگی های حرفه ای دیجیتالی معلمان در زمینه کاربرد هوش مصنوعی در آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: برنامه ریزی موثر آموزشی برای استفاده از فناوری های نوظهور مانند هوش مصنوعی نیازمند شناسایی و توسعه شایستگی های حرفه ای معلمان است. این شایستگی ها شامل نگرش ها، دانش و مهارت ها برای آموزش و بازخورد موثر می باشد. این مطالعه به ارزیابی شایستگی های دیجیتالی معلمان در زمینه هوش مصنوعی و پیشنهاد راهکارهایی برای برنامه ریزی آموزشی می پردازد.روش شناسی: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی انجام شد. محیط پژوهش شامل 21 نفر از معلمان، اساتید و خبرگانی از شهرهای مشهد و تهران بودند که از هوش مصنوعی در آموزش استفاده می کردند و با محیط کلاس آشنا بودند که با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری و با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند.یافته ها: این مطالعه نشان داد که ادغام هوش مصنوعی در آموزش نیازمند توسعه هشت شایستگی کلیدی توسط معلمان است: مهارت های آموزشی، ویژگی های تحول آفرین، دانش نظری، مهارت های عملی، خودانگیزشی، درک فناوری، تعامل بین نسلی و تحلیل داده ها. برای بهره برداری کامل از مزایای هوش مصنوعی، معلمان باید فرصت ها و چالش های آن را شناسایی کنند. چهار فرصت کلیدی شناسایی شد: تولید ایده، خلق محتوا، بهبود فرآیندهای آموزشی و افزایش کارایی در زمان و هزینه ها. در عین حال، هشت چالش شامل پرورش تفکر انتقادی، حفظ هویت آموزشی، مسائل دسترسی، پاسخگویی، نگرانی های اجتماعی، حریم خصوصی و مشکلات فنی است. این مطالعه نیاز به اقدام در شش حوزه را برجسته می کند: آموزش معلمان، برتری، زیرساخت، آموزش خلق محتوا، توسعه منابع و بسته های پشتیبانی.نتیجه گیری و پیشنهادها: نتایج این پژوهش بر ضرورت برنامه ریزی جامع برای توسعه شایستگی های دیجیتالی معلمان تأکید دارد. شناسایی شایستگی ها، فرصت ها، و چالش های مرتبط با هوش مصنوعی، به سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی کمک می کند تا راهبردهای مؤثری برای یکپارچه سازی این فناوری در نظام آموزشی طراحی کنند. براین اساس پیشنهاد می شود برنامه های آموزشی معلمان بر اساس یافته های این پژوهش بازنگری و به روزرسانی شوند تا امکان بهره گیری حداکثری از هوش مصنوعی در آموزش فراهم گردد. نوآوری و اصالت: این مطالعه قابلیت های دیجیتال معلمان در زمینه هوش مصنوعی را شناسایی کرده و فرصت ها و چالش های مرتبط با آن را تجزیه و تحلیل می کند و چارچوبی برای برنامه ریزی آموزشی ارائه می دهد که مهارت ها را تقویت کرده و استراتژی هایی برای ادغام هوش مصنوعی در آموزش پیشنهاد می کند.
طراحی الگوی آموزش مبتنی بر توسعه پایدار در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: ادغام اهداف توسعه پایدار از طریق روش های پایدار یاددهی و یادگیری در سیستم آموزش عالی برای بهبود جامعه ی انسانی و جهان غیرانسانی نقش دارد. به این جهت هدف تحقیق طراحی الگوی آموزش مبتنی بر توسعه پایدار در سیستم آموزش عالی بوده است. روش شناسی پژوهش: روش تحقیق کیفی با رویکرد فراترکیب بوده است که در جامعه مجلات معتبر ملی و بین المللی از سال 2000 تا 2024 اجرا شد و تعداد 187 مقاله به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت که در نهایت 28مقاله با توجه به روش کدگذاری با استفاده از نرم افزار M axqda مورد تحلیل قرار گرفته است.یافته ها: یافته های تحقیق مطابق با مطالعه فراترکیب نشان داد که آموزش مبتنی بر توسعه پایدار در ابعاد ساختاری سازمانی، شایستگی پایدار، برنامه ریزی درسی، اهداف و ارزش ها، تحقیق و نوآوری، مشارکت، مسئولیت پذیری، راهبردهای یاددهی یادگیری، محرک های پایداری، ارزیابی و بازخورد مورد توجه مطالعات ملی و بین المللی بوده است.بحث و نتیجه گیری: مد نظر قرار دادن این ابعاد در سیستم آموزش عالی در جهت کیفی سازی آموزش از طریق توانمندسازی دانشجویان برای تفکر و عمل به شیوه های پایدار و آینده نگر بر شکل گیری جامعه پایدار نقش دارند و نتیجه ی آن پیشرفت توسعه ی انسانی پایدار، یادگیری دانش، یادگیری برای زیستن و زندگی با هم و یادگیری انجام دادن کار برای کمک به خود و جامعه جهانی سازنده می باشند.
پیش بینی عملکرد تحصیلی بر اساس اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی و سبک های هویت در دانش آموزان
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
137 - 152
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: عملکرد تحصیلی مطلوب نقش مهمی در موفقیت های آموزشی و شغلی دارد. لذا این پژوهش با هدف پیش بینی عملکرد تحصیلی براساس اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی و سبک های هویت در دانش آموزان انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-مقطعی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه اول منطقه گله دار از شهرستان مهر (استان فارس) به تعداد 2016 نفر در سال 1402 بود. با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به فرمول تعیین حجم نمونه پلنت تعداد 200 نفر انتخاب شد. گردآوری داده ها با پرسشنامه عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999)، اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی (صادق زاده و همکاران، 1397) و پرسشنامه سبک هویت (برزونسکی و همکاران، 2013) انجام شد. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی، آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با نرم افزار آماری SPSS-v26 انجام شد.یافته ها: یافته ها نشان داد بین اعتیاد به شبکه اجتماعی مجازی (438/0-=r و 022/0>P) و سبک هویت اجتنابی (392/0-=r و 012/0>P) با عملکرد تحصیلی دانش آموزان، همبستگی معکوس و معنادار بود. همچنین همبستگی بین سبک هویت هنجاری (332/0=r و 028/0>P)، اطلاعاتی (472/0=r و 017/0>P) و متعهد (445/0=r و 016/0>P) به ترتیب با عملکرد تحصیلی دانش آموزان مثبت و معنادار بود. تحلیل رگرسیون به روش ورود همزمان نیز نشان داد که متغیرهای پیش بین با هم توان تبیین 29 درصد از واریانس نمره عملکرد تحصیلی در دانش آموزان را داشته اند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، ضرورت دارد شناسایی عوامل مؤثر در فرایندهای تحصیلی دانش آموزان به منظور ارتقاء عملکردهای آموزشی در دستور کار برنامه ریزان و محققان قرار گیرد.
Social Variation in the Dialects of Karbala and Baghdad: A Comparative Study of Urban and Rural Populations(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۵۱, Winter ۲۰۲۴
95 - 105
حوزههای تخصصی:
This paper explored how social variables such as gender, education, and age influence linguistic variation between the speech communities of Karbala and Baghdad. The study examined phonological, syntactic, and semantic variations within these communities, using a sociolinguistic lens. A total of 192 participants were selected, stratified by gender, age, education, and region, with data collected through sociolinguistic interviews. The results indicated that gender and education significantly impact the phonological features, while age influenced syntactic patterns. The study’s findings provide valuable understanding about the complex dynamics of linguistic variation in Iraq, offering new perspectives on the role of social factors in shaping local dialects. These results are consistent with previous sociolinguistic studies, yet they offer distinct contributions to our understanding of Iraqi dialectology. The field of sociolinguistics explores how social factors such as gender, age, education, and social class influence language use. This intersection of social characteristics and linguistic behavior becomes particularly pronounced in societies with significant dialectal diversity. Iraq, with its rich geographical, social, and linguistic diversity, presents an ideal setting for investigating these dynamics. The country is home to numerous dialects that reflect the historical, social, and cultural experiences of its people. Among Iraq's cities, Baghdad and Karbala stand out as unique linguistic environments that offer valuable insights into the relationship between social factors and language variation.
Interrelations of Stress Coping Strategies, Foreign Language Anxiety, and Language Achievement among Iraqi EFL Students(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۵۱, Winter ۲۰۲۴
135-144
حوزههای تخصصی:
One of the most relevant areas in the field of Second Language Acquisition (SLA) that still merits further attention is the individual differences among English as Foreign Language (EFL) learners. With an eye on this issue, this study investigates the interrelations among stress coping strategies, foreign language anxiety (FLA), and language achievement among Iraqi EFL students. Utilizing a correlational research design, the study involved 150 upper-intermediate EFL learners who were randomly selected from EFL learners studying in two universities in Iraq. As for the data collection procedure phase of the study, the participants completed the Foreign Language Classroom Anxiety Scale (FLCAS) and the Coping Inventory for Stressful Situations (CISS) to assess their levels of anxiety and coping strategies. The results indicated that there wsa a significant negative relationship between task-oriented coping strategies and foreign language anxiety, as well as a positive correlation between task-oriented coping and language achievement. The findings highlight the importance of effective coping strategies in mitigating anxiety and enhancing language learning outcomes among EFL learners. Furthermore, the study highlights the need for instructors to foster task-oriented coping strategies to improve language achievement and reduce anxiety, thereby creating a more supportive and effective learning environment.
پدیدارشناسی تجارب زیسته دانش آموزان افغانستانی از برنامه های درسی کسب شده
منبع:
پژوهش های کیفی در علوم تربیتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
84 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر فهم تجارب زیسته دانش آموزان افغانستانی از برنامه های درسی کسب شده در ایران بود. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. با توجه به اهداف این مطالعه و به منظور دست یابی به نمونه پژوهش، از نمونه گیری هدفمند استفاده شد که رویکرد مناسبی برای دست یابی به جمعیت پنهان محسوب می شود. بدین منظور، مشارکت کنندگان در این پژوهش، 15 نفر از دانش آموزان افغانستانی بودند که یا در پایه ششم ابتدایی مشغول به تحصیل بودند، یا پس از گذراندن این پایه و یا در میانه سال تحصیلی ترک تحصیل کرده بودند. روش گردآوری اطلاعات، استفاده از مصاحبه های نیمه ساختارمند بود. داده های حاصل بر اساس هرمنوتیک مضاعف تحلیل شد. تحلیل حاصل از مصاحبه ها حاکی از پنج مضمون اصلی شامل: جدایی تربیت از چند فرهنگی، جدایی تربیت از سلامت روان همگانی، جدایی تربیت از رفتارهای اجتماعی، جدایی تربیت از ادیان مختلف، و جدال قانونی بود. هم چنین، چهارده زیر مضمون چالش های زبان، آداب و رسوم متفاوت، بی توجهی، تمسخر، انزوا، نیش وکنایه زدن، مشکلات بهداشتی، شرمساری، بی احترامی در مقابل بقیه، جدا کردن فرهنگ ها در مقابل بقیه (والدین دانش آموزان ایرانی، والدین دانش آموزان افغانستانی)، مشکلات شغلی، تفکیک بین شیعه و سنی، مرز بین بودن و نبودن در جرایم قانونی، عدم امکان تملک به دست آمد. نتیجه این که مشکلات از زبان و دیدگاه خود دانش آموزان افغانستانی دریچه جدیدی را به روی مسؤولان می گشاید و آن هم این است که به منظور ایجاد عدالت آموزشی باید حمایت و توجه بیشتری را به دانش آموزان اتباع، خاصه افغانستانی مبذول داشت و نظارت بر عملکرد اولیای مدرسه در این خصوص امری ضروری است.
Designing a Model Of Succession Process For Educational superintendent: An application of the Grounded Theory Strategy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۲, Issue ۳, Autumn ۲۰۲۴
137 - 170
حوزههای تخصصی:
This research was carried out with the aim of designing the succession model of education superintendents. The strategy of this qualitative research was carried out using the grounded theory. The participants include superintendents and vice-presidents of education departments in Uramanat regions of Kermanshah province, 18 people were selected as a sample with the purposeful sampling method. The data collection tool in this research was a semi-structured interview, and by using a systematic method from the data theory method of the foundation, the factors affecting the succession of superintendents were identified It was checked and confirmed using the methods of retest reliability and reliability of two coders. Qualitative data obtained during three stages of coding analysis and the effective factors of managerial succession and relationships between them were obtained. The results show 16 general categories including the causal factors of legislation, support and succession training, background factors of bureaucracy, improvement of appointments, budget allocation, service compensation, hiring methods, intermediary factors, politicization and social conditions, the central category of succession administrators, succession strategies, talent management and delegation authority and consequences (positive consequences and negative consequences).
Relationship of self-directed learning, ICT, academic motivation with Entrepreneur curriculum in distant education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
AbstractThis research is conducted aiming to study the relationship of self-directed learning, information technology and communication and academic motivation with entrepreneur curriculum in distance education. This research in terms of aim is practical, in terms of data collection is quantitative, and in terms of nature and method is descriptive (non-experimental) and correlative. Statistical population of this research includes students of smart secondary schools of Esfahan city in Academic year of 1395-96 (2016-2017) up to 550 persons. Sampling method is clustered method and 225 persons were selected randomly among of regions of 2, 3, and 5 of Education Administration of Esfahan city using Morgan formula. Library and survey methods were used for data collection. The instruments include researcher made questioners about entrepreneur curriculum of distant education, academic motivation, self directed learning, and ICT. The validity of questionnaires was confirmed by ten professors and experts in this field and its reliability was calculated through alpha Cronbach that was α=0.73. For analyzing data, SPSS software, version 21) was used to present descriptive statistic (including Frequency distribution table, mean, Percentage, and Standard deviation) and inferential statistic (including Pierson Correlation and Regression). The results show that self directed learning, ICT, and academic motivation have positive significant relationship with entrepreneur curriculum of distance education. It also shows that all of three variables of self- directed learning, ICT, and academic motivation are important in preparing entrepreneur curriculum. Academic motivation have maximum importance with β= 0.43 and information technology has minimum importance with β= 0.23.
بررسی جایگاه برنامه درسی فلسفه برای کودکان با جهت گیری آموزش چندفرهنگی در کتب فارسی دوره ابتدایی با تکنیک آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
263 - 276
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد تحلیل محتوای کتاب های فارسی دوره ابتدایی از نظر میزان توجه به فلسفه برای کودکان با جهت گیری آموزش چندفرهنگی است. با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و بر اساس چک لیستی محقق ساخته از معیارهای تفکر فلسفی(کاوشگری، استدلالی و تعاملی) و مولفه های آموزش چندفرهنگی(شامل 15 مفهوم)، داده ها جمع آوری گردید که روایی چک لیست از نظر صاحب نظران و متخصصان علوم تربیتی با روش CVR مورد تائید قرار گرفت و برای اطمینان از پایایی با اجرای مجدد، ضریب توافق 86 درصد حاصل شد. جامعه آماری شامل کتاب های فارسی دوره ابتدایی چاپ سال 1401 بود. در تحلیل محتوا و با استفاده از آنتروپی شانون مفهوم دین/ مذهب با رویکرد فبک با ضریب اهمیت 35/32، دارای بیشترین میزان توجه و مفهوم پذیرش تفاوت ها با ضریب اهمیت 41/29، رتبه دوم را دارد و عدالت، برابری و ضدتبعیض، کرامت و حقوق انسانی، جنسیت، مواد، وسایل و محیط آموزشی، روش های تدریس، ارزشیابی، احترام به عقاید مختلف و زندگی مسالمت آمیز مفاهیمی هستند که با رویکرد فبک هیچگونه انعکاسی در کتب فارسی دوره ابتدایی نداشته و شش مفهوم زبان، دین، معلولیت، اهداف و محتوا، پذیرش تفاوت ها و ارتباطات انسانی و فرهنگی به صورتی پراکنده و نامتوازن در کتب درسی انعکاس یافته اند. براساس یافته های پژوهش کتب درسی نیازمند بازنگری، جهت توجه بیشتر به برنامه فلسفه برای کودکان با جهت گیری آموزش چندفرهنگی می باشند.
راهکارهای تربیتی قرآن در مواجهه با انواع فشار های روحی و روانی در چارچوب مبحث بافت شناسی
حوزههای تخصصی:
ازجمله ساحت های تربیتی مسائل مربوط به روان آدمی یا تنش های مربوطه و نحوه مدیریت آن است که در ضمن داستان های قرآنی و در چارچوب بافت آیات مورد توجه بوده است. در این راستا، پژوهش حاضر با رویکرد نقد و تحلیل، به کاوش پیرامون انواع فشارهای روانی در داستان های موجود در دو سوره یوسف و کهف پرداخته است. نتایج نشان داد که برای مقابله با فشارهای روحی- روانی، نیازمند حمایت های فردی- اجتماعی هستیم و با این مهم می توان از حجم فشار روانی کاست. طبیعی است که هر تنش روحی، واکنش هایی را نیز می طلبد. با این وجود نقش پدر و مربی (معلم) در ابعاد فردی، و نقش مصلحان اجتماعی در بُعد اجتماعی می تواند به عنوان عناصر تربیتی در کاهش و مدیریت تنش ها و فشارهای روحی و روانی، بسیار موثر باشد. نمونه هایی از این حمایت در دو سوره کهف و یوسف معرفی شده اند، که این مهم در آیات مورد بحث گاه توسط پدر شخصیت اصلی گرفتار در تنش روحی و روانی (یعقوب)، گاه در قالب معلم شخصیت گرفتار در تنش روحی- روانی (عبد صالح) شکل می گیرد، و گاه به شکل مقابله در امور اعتقادی و کلان جامعه بروز می کند، که نمود عینی و تربیتی آن را در داستان مصلحان دینی (اصحاب غار و برخورد آنان با حاکم ظالم و مردمان بی ایمان اجتماع) می توان مشاهده کرد. حجم مدیریت هیجانات روانی موجود در سوره یوسف، بیشتر بُعد فردی را مدنظر دارد و حال آنکه کنترل و مدیریت تنش های روحی- روانی در سوره کهف، مخصوصاً در داستان جوانمردان، در راستای مدیریت هیجانات اجتماعی جلوه کرده است. بر همین اساس می توان به ترسیم و چارچوب سازی نقش هایی چون مصلحان دینی در باورانگاری در راستای عقاید دینی و مذهبی همت گماشت، و به ارائه اصولی برای تفهیم ویژگی های مصلحان و نقش مسلّط و متمرکز بودن آنها در مواجهه با انواع فشارها به صورت کاملاً کاربردی متمرکز شد و مبلغان دینی را به سلاح مقابله با تکانه ها مجهز نمود.
بررسی آثار عدالت در حوزه حکمرانی در اندیشه امامین انقلاب و علامه طباطبایی
حوزههای تخصصی:
عدالت، گرایشی فطری در انسان است که همه مکاتب فکری آن را ارزشمند می شمارند و مکاتب سیاسی و تربیتی، مدعی تحقق آن هستند. اما آنچه این مکاتب را از یکدیگر متمایز می سازد، تفسیری است که از عدالت ارائه می دهند. امام خمینی و مقام معظم رهبری، با توجه به اهمیت عدالت و اعتدال در تربیت فرد و اجتماع و نقش آن در رسیدن به سعادت نهایی انسان، تحقق عدالت اجتماعی را یکی از مهم ترین وظایف حکومت دینی می دانند. همچنین، علامه طباطبایی جایگاه حاکمیت را در رویکرد اجتماعی اسلام بررسی کرده و آثار عدالت را در حکمرانی مورد توجه قرار داده است. در این راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، با اشاره به آثار عدالت در حکمرانی در اندیشه امامین انقلاب، انطباق آن را با دیدگاه های علامه طباطبایی روشن می سازد. در اندیشه امامین انقلاب و علامه طباطبایی، عدالت، علاوه بر جایگاه محوری در تربیت فردی، عامل رشد و تعالی اجتماع نیز محسوب می شود. عدالت اجتماعی، عاملی است که قوای جامعه را به صورت متعادل به فعلیت می رساند و جامعه دینی را در مسیر تربیت توحیدی هدایت می کند. از این رو، حاکمیت دینی موظف به تلاش برای تحقق عدالت اجتماعی است. تحقق عدالت در همه ابعاد حکمرانی، آثار گوناگونی را به دنبال دارد. مهم ترین اثر، جهت گیری جامعه در راستای تحقق توحید اجتماعی است. همانگونه که یک فرد برای حرکت در مسیر کمال باید ملکات فاضله ای چون عفت، شجاعت، حکمت و... را در خود ایجاد کند، جامعه نیز در بُعد اجتماعی دارای همین ملکات فاضله است که با تحقق عدالت اجتماعی این ملکات بروز می کند. جامعه عادلانه، قهراً افراد جامعه را در جهت کسب صفات پسندیده و دوری از رذائل سیر می دهد.
تاثیر الگوی طراحی محیط یادگیری الکترونیکی سازگار با مغز بر کارکردهای اجرایی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تاثیر الگوی طراحی محیط یادگیری الکترونیکی مبتنی بر علوم اعصاب تربیتی (دانش ذهن، مغز و تربیت) بر مولفه های کارکردهای اجرایی دانش آموزان در برنامه درسی ریاضی بود. روش تحقیق نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی بودند که از بین آن ها 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) با روش تمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. گروه آزمایش با استفاده از الگوی شش مولفه ای یادگیری الکترونیکی سازگار با مغز (توجه، ارتباط، هیجان، یادگیری فاصله ای، عوامل محیطی و عوامل اجتماعی) در مدت شش جلسه در محیط تعاملی الکترونیکی Nearpod آموزش دیدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف (2000) بود. مولفه های این پرسشنامه شامل مهارت های تنظیم رفتار: بازداری پاسخ، انعطاف پذیری شناختی، کنترلی هیجان و مهارت های فراشناخت: برنامه ریزی، سازمان دهی مواد، نظارت، حافظه کاری، آغازگری بود. داده ها با روش کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد الگوی محیط یادگیری الکترونیکی سازگار با مغز بر مولفه های کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری شناختی، بازداری پاسخ و حافظه کاری) تاثیر دارد (001/ 0p<). بر این اساس، می توان نتیجه گرفت معلمان می توانند از الگوی محیط یادگیری الکترونیکی در طراحی دروس مختلف تحصیلی استفاده کنند.
الگوی جاری تربیت سیاسی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی: رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
108 - 83
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی وضع موجود برنامه درسی تربیت سیاسی در دانشگاه آزاد اسلامی است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام گرفت. جامعه ی آماری شامل کلیه کارگزاران دخیل در برنامه درسی تربیت سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع ملاک محور انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه ی نیمه ساختار یافته با چهارده نفر از اساتید دروس تربیت سیاسی و اساتید دانشگاه آزاد اسلامی، ده نفر از دانشجویان این دانشگاه و پنج نفر از مدیران گروه های آموزشی جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شد. برای تأمین روایی و پایایی از معیارهای لینکن و کوبا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده-ی بیست و چهار مفهوم محوری و نه مقوله منتخب است که در قالب مدل پارادیمی شامل گسست آموزشی در برنامه تربیت سیاسی به عنوان مقوله ی محوری و شرایط علی (ضعف مهارتی، ضعف نگرشی، چالش های محیطی)، عوامل زمینه ای (عوامل مدیریتی دانشگاه و عوامل محیطی – زمینه ای)، شرایط مداخله ای تسهیل گر(آموزش و توسعه حرفه ای اساتید، دسترسی پذیری، حمایت و بسترسازی دانشگاه)، شرایط مداخله گر محدودکننده(چالش های سازمانی، محیطی، دخالت های سیاسی و موانع فردی و اجرایی)، راهبردها (تجدید رویکرد برنامه ریزی درسی، طراحی برنامه استراتژیک در زمینه کاربرد فاوا، استفاده از سیاست های تشویقی و واسپاری مسئولیتی) و پیامد (عدم تحقق اهداف برنامه درسی قصد شده و کسب نامناسب برنامه درسی تربیت سیاسی) سازمان یافت.
آزمون مدل ساختاری قلدری دانش آموزان بر اساس سبک دلبستگی با نقش واسطه شایستگی اجتماعی _هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
7 - 20
حوزههای تخصصی:
قلدری در مدارس یک چالش جهانی با عوارض جانبی متعدد و نامطلوبی است که پیامدهای اجتماعی گسترده ای دارد. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی شایستگی های اجتماعی_هیجانی در رابطه بین سبک دلبستگی و قلدری انجام شد. روش پژوهش همبستگی در قالب الگویابی معادلات ساختاری و جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهر ارومیه در سال تحصیلی 1400-1399 بود که تعداد 360 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های دلبستگی بزرگ سال بشارت (2011)، مقیاس قلدری ایلی نویز (2001) و مقیاس شایستگی اجتماعی_هیجانی زو و جی (2012) را تکمیل نمودند. بعد از حذف پرسشنامه های مخدوش و داده های پرت 356 پرسشنامه با روش الگویابی معادله های ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS ویراست 24 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل مفروض واسطه مندی شایستگی اجتماعی_هیجانی در رابطه بین سبک دلبستگی و قلدری دانش آموزان برازش قابل قبولی با داده ها دارد. همچنین سبک های دلبستگی ناایمن و شایستگی اجتماعی_ هیجانی به صورت مستقیم رفتار قلدری دانش آموزان را پیش بینی نمودند. علاوه بر این سبک های دلبستگی ناایمن بر رفتار قلدری دانش آموزان به واسطه شایستگی اجتماعی_ هیجانی اثر غیرمستقیم دارد. این پژوهش شامل تلویحاتی برای متولیان عرصه تعلیم و تربیت است تا با تکیه بر نتایج در راستای تعدیل و کاهش رفتارهای قلدری دانش آموزان اقدامات مطلوبی انجام دهند.
تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی مهارت زندگی مبتنی بر خرد در شاهنامه فردوسی و اثربخشی آن بر معناداری زندگی، هوش بین فردی و تنظیم هیجان در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
65 - 79
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تدوین و اعتباریابی بسته آموزشی مهارت زندگی مبتنی بر مؤلفه های خرد در شاهنامه فردوسی و اثربخشی آن بر معناداری زندگی، هوش بین فردی و تنظیم هیجان در نوجوانان به انجام رسید. تحقیق حاضر از نظر هدف، در بخش نخست، از نوع بنیادی و در بخش دوم، از نوع کاربردی و بر اساس ماهیت تحقیق، پژوهشی ترکیبی مبتنی بر تئوری داده بنیاد و نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری در مرحله نخست شامل متن شاهنامه فردوسی و در مرحله دوم دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران و نمونه آماری در مرحله اول به صورت تمام شماری و در مرحله دوم برابر با 40 نفر بود. گروه آزمایش در معرض 13 جلسه آموزش قرار گرفت. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه هوش بین فردی چیسلت و چاپمن (2006)، معناداری زندگی استگر (2010) و تنظیم هیجان گارنفسکی و کرایج (2001) بود. یافته ها نشان داد که اعتبار بسته مبتنی بر دیدگاه متخصصان برابر با 89/0 تأیید گردید. تحلیل کوواریانس نشان داد که در پس آزمون، در سطح معناداری 001/0، معناداری زندگی، هوش بین فردی و تنظیم هیجان در آزمودنی های گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل بود. درنتیجه، آموزش مهارت زندگی خردمندانه مبتنی بر شاهنامه فردوسی می تواند ابزاری کاربردی برای خانواده ها، روان شناسان و مشاوران به منظور آموزش نوجوانان و در مسیر رسیدن به زندگی بهتر باشد.
سیاست های آموزش معلمان در کشور لهستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
17 - 46
حوزههای تخصصی:
سیستم آموزشی لهستان پس از استقلال از نظام کمونیستی در سال 1989، دستخوش تغییرات اساسی از جمله تغییر در ساختار مدرسه، برنامه های درسی، تربیت معلمان و همچنین توسعه حرفه ای معلمان بوده است. این کشور، از سال 1990 تاکنون، چهار بار قانون استانداردهای آموزش معلمان خود را اصلاح کرده که آخرین مرتبه آن در سال 2019 بوده است. هدف از این پژوهش، بررسی سیاست های آموزش معلمان در لهستان است که پس از پیوستن به اتحادیه اروپا در سال 2004، اصلاحات زیادی را در نظام آموزشی خود انجام داده است. در این پژوهش، خط مشی های این کشور در تربیت معلمان، شرایط پذیرش دانشجو در مؤسسات تربیت معلم، دوره های تحصیلی موردنیاز، چگونگی برگزاری دوره های کارورزی و تدریس عملی، جذب و به کارگیری معلمان و توسعه حرفه ای معلمان بررسی شده است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و داده های پژوهش با رویکرد تحلیل توصیفی برحسب معیارهای تعیین شده مطابق با هدف پژوهش، گردآوری و تفسیر شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در طول دو دهه گذشته، کشور لهستان، تغییرات زیادی را در برنامه های آموزش معلمان خود ایجاد نموده است. این تغییرات شامل افزایش حقوق معلمان، اختصاص زمان بیشتر به آموزش معلمان پیش دبستانی، توسعه دوره های تربیت معلم و تحصیلات تکمیلی و توجه به مسائل مربوط به سیستم آموزشی بوده است. پداگوژی جایگاه مهمی در تربیت معلم لهستان دارد و برای کسب آمادگی حرفه ای، دانشجومعلمان موظف به گذراندن دوره های کارآموزی تحت نظارت و یا تدریس مستقل قبل از استخدام هستند؛ از جمله مهم ترین چالش های آموزش معلمان در لهستان کاهش تعداد دانش آموزان و میانگین سنی زیاد معلمان نسبت به سایر کشورهای اتحادیه اروپا است.
ویژگی های روانسنجی نسخه پنجم مقیاس های هوشی وکسلر کودکان در دانش آموزان با نقص توجه - بیش فعالی / تکانشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۳)
۱۲۴-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، به «ویژگی های روانسنجی نسخه پنجم مقیاس های هوشی وکسلر کودکان در دانش آموزان با نقص توجه - بیش فعالی/ تکانشی» پرداخته شده و سؤال اصلی تحقیق بدین ترتیب مطرح می شود که آیا نسخه پنجم مقیاس های هوشی وکسلر کودکان در دانش آموزان با نقص توجه - بیش فعالی/ تکانشی از ویژگی های روان سنجی مطلوب برخوردار است؟ روش تحقیق، در حیطه مطالعات روان سنجی جای گرفته که زیرمجموعه روش پژوهش روش شناختی است. جامعه تحقیق را تمامی دانش آموزان با نقص توجه - بیش فعالی / تکانشی که در دوره ابتدایی (کلاس اول، دوم و سوم) در سال تحصیلی 1401مشغول به تحصیل می باشند و به عنوان دانش آموزان با نقص توجه - بیش فعالی/ تکانشی در مراکز خصوصی و دولتی تحت پوشش خدمات آموزشی- درمانی قرار دارند، تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس تعداد 250 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، نسخه پنجم مقیاس های هوشی وکسلر کودکان می باشد که دارای روایی و اعتبار مطلوبی می باشد. برای بررسی ضرایب اعتبار، از دو روش آلفا کرانباخ و دو نیمه کردن جهت بررسی تجانس درونی و روش آزمون- بازآزمون برای محاسبه ضریب ثبات استفاده شده است. همچنین، از روش تحلیل عامل سلسله مراتبی متعامد برای بررسی روایی سازه و از روش ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون برای بررسی ارتباط بین مقیاس هوشی وکسلر و مقیاس هوشی استانفورد- بینه برای محاسبه روایی ملاکی از نوع همزمان استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که نسخه پنجم مقیاس های هوشی وکسلر کودکان برای دانش آموزان با نقص توجه - بیش فعالی/ تکانشی دارای روایی و اعتبار مطلوبی است و می توان از ابزار مذکور برای گروه بالینی دانش آموزان با نقص توجه - بیش فعالی/ تکانشی که در حیطه افراد استثنایی جای می گیرند، استفاده به عمل آورد.
برنامه پاسخ به مداخله از نوع سوم یادگیری اجتماعی هیجانی بر مشکلات رفتاری، ناگویی خلقی، پیوند مدرسه و تنظیم هیجانی: رویکردی سنتزپژوهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
229 - 261
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نظام مند و ارائه فراترکیبی از پژوهش های مرتبط با مداخله از نوع سوم یادگیری اجتماعی هیجانی برای دانش آموزان مقطع ابتدایی دارای اختلال یادگیری ویژه بود. پژوهش از نوع کیفی با استفاده از راهبرد فراترکیب با رویکردی سنتز پژوهانه بود. داده های موردنیاز از طریق جستجوی واژگان کلیدی یادگیری اجتماعی هیجانی، اختلال یادگیری ویژه، اختلال عصب تحولی در منابع کتابخانه ای، پایان نامه ها و مقالات موجود در پایگاه های اطلاعاتی ERIC،GoogleSchoolar، PubMed، Science Direct، Scopus، springer Magiran، Irandoc در بین سال های 1990 تا 2021 جمع آوری شد. به منظور جستجو در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی به صورت جداگانه و ترکیبی استفاده شد. پایه های نظری و مضامین اصلی و ترکیبی استخراج، تحلیل مضمون و طبقه بندی شدند. نتایج حاصل از بررسی و تحلیل مطالعات و پژوهش های انجام شده نشان داد که برنامه مداخله از نوع سوم یادگیری اجتماعی هیجانی در حوزه های مشکلات و اختلالات روان شناختی اثربخش بوده است. یافته های این پژوهش با مشخص نمودن ماهیت برنامه مداخله از نوع سوم یادگیری اجتماعی هیجانی نشان می دهد که با توجه به پیشینه نظری و تجربی موجود، این ایده به عنوان یک بسته آموزشی برای دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه قابل طرح است.