مرتضی مرادی دولیسکانی

مرتضی مرادی دولیسکانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر ضریب سختی و پردازش هیجانی نوجوانان دارای زمینه خودجرحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر شفقت رفتاردرمانی دیالکتیکی ضریب سختی پردازش هیجانی خودجرحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۹۹
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی بر ضریب سختی و پردازش هیجانی نوجوانان دارای زمینه خودجرحی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم سال تحصیلی 1400-1399 بوشهر بود که دارای سابقه خودجرحی بودند. از میان آنان تعداد 60 نفر انتخاب گردیده و به تصادف در دوگروه آزمایشی و یک گروه گواه (هرکدام 20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش اول تحت درمان مبتنی بر شفقت و گروه آزمایش دوم تحت مداخله رفتاردرمانی دیالکتیکی قرارگرفتند و گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رفتار خودجرحی (سانسون و همکاران، 1998) نیمرخ واکنش به سختی (استولتز، 1997) و پرسشنامه پردازش هیجانی (باکر و همکاران، 2010) بود. نتایج نشان داد که هردو مداخله موجب افزایش ضریب سختی و کاهش پردازش ناسازگارانه هیجانی در نوجوانان شده است (05/0p<). همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن بود که بین درمان مبتنی بر شفقت و رفتاردرمانی دیالکتیکی تفاوت معنی دار وجودداشته و درمان مبتنی بر شفقت در افزایش ضریب سختی و رفتاردرمانی دیالکتیکی در پردازش هیجانی روش مؤثرتری می باشند (001/0p<). باتوجه به نتایج پژوهش می توان از هردو مداخله در بهبود ضریب سختی و پردازش هیجانی نوجوانان دارای زمینه خودجرحی در کنار دیگر مداخلات درمانی استفاده نمود.
۲.

اثربخشی آموزش شادی بخشی لیوبومیرسکی بر هیجان مثبت یادگیری و خودتنظیمی تحصیلی در بین دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش شادی بخشی هیجان مثبت یادگیری خودتنظیمی تحصیلی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۶۳
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش شادی بخشی لیوبومیرسکی بر هیجان مثبت یادگیری و خودتنظیمی تحصیلی بر دانشجویان دانشگاه اصفهان بود. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه) بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان دختر کارشناسی رشته روان شناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که تعداد 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. هر دو گروه پرسش نامه های هیجان یادگیری پکران و همکاران (2002) و خودتنظیمی تحصیلی رایان و کانل (1989) را طی دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل نمودند. آموزش شادمانی لیوبومیرسکی (2008) طی شش جلسه در گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس تک متغیره و چند متغیره) در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها نشان داد که آموزش شادی بخشی لیوبومیرسکی بر افزایش هیجان مثبت یادگیری و خودتنظیمی تحصیلی در دانشجویان دختر دوره کارشناسی تاثیر معنی داری داشته است (001/0P<). با توجه به اینکه آموزش شادی بخشی لیوبومیرسکی بر هیجان مثبت یادگیری و خودتنظیمی تحصیلی دانشجویان تاثیر دارد، از این رو، استفاده از این مداخله به منظور بهبود متغیرهای مورد بحث در دانشگاه ها یا سایر مراکز آموزشی توصیه می شود.
۳.

بررسی اثربخشی نمایش درمانی بر کفایت اجتماعی و خودپنداره مثبت دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال یادگیری ویژه خودپنداره دانش آموز کفایت اجتماعی نمایش درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۷۶
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی نمایش درمانی بر کفایت اجتماعی و خودپنداره مثبت دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری ویژه انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشیی و طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل در پایه هشتم با اختلال یادگیری ویژه شهر کرج در سال تحصیلی 1399 - 1400 بودند. برای تعیین حجم نمونه، ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین مدارس ابتدایی ناحیه 3 شهر کرج، یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و از بین دانش آموزان آن، 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند ) گروه آزمایشی 15 نفر/ گروه گواه 15 نفر (. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات یادگیری کلرادو ) 2011 (، پرسشنامه کفایت اجتماعی فلنر ) 1990 (، پرسشنامه خودپنداره کودکان پی یرز-هریس ) 1969 ( و مصاحبه بالینی ساختاریافته بر اساس DSM-5 بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری در SPSS-26 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که نمایش درمانی بر کفایت اجتماعی، خودپنداره مثبت و مؤلفه های آنها در دانش آموزان پسر مؤثر بود ) 001 / .)P> 0 نتیجه گیری: با توجه به یافته ها، می توان گفت که نمایش درمانی روشی اثربخش در بهبود کفایت اجتماعی و خودپنداره مثبت دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه بود، درنتیجه این روش قابلیت کاربرد در مرا کز آموزشی و مدارس را دارد.
۴.

تأثیر اجرای روش تدریس کلاس معکوس بر خودکارآمدی تحصیلی و یادگیری خودراهبر دانشجویان در درس زبان انگلیسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کلاس معکوس خودکارآمدی تحصیلی یادگیری خودراهبر دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۲۴
مقدمه: امروزه، آمادگی برای خودراهبری و خودکارآمدی به عنوان یک عامل انگیزشی در امر یادگیری دانشجویان مورد توجه قرار گرفته است. این مطالعه با هدف بررسی اثر بخشی تدریس کلاس معکوس بر خودکارآمدی تحصیلی و یادگیری خودراهبر دانشجویان دانشگاه پیام نور دلفان در درس زبان انگلیسی انجام شد. روش ها: روش نیمه آزمایشی، که در آن 30 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور دلفان، که در نیمسال تحصیلی 1397-1396 درس زبان انگلیسی را انتخاب کرده بودند با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابزار پژوهش پرسشنامه های خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1992)، و یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001) بود. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 23 و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر خودکارآمدی تحصیلی و یادگیری خودراهبر با مؤلفه های آن (خودکنترلی، رغبت در یادگیری و خود مدیریتی) تفاوت معناداری وجود دارد، و روش تدریس کلاس معکوس باعث افزایش میزان خودکارآمدی تحصیلی و خودراهبری یادگیری (خودکنترلی، رغبت در یادگیری و خودمدیریتی) در بین دانشجویان شد (001/0>P). نتیجه گیری: روش تدریس کلاس معکوس می تواند میزان خودکارآمدی تحصیلی و خودراهبری در یادگیری (خودکنترلی، رغبت در یادگیری و خودمدیریتی) را در بین دانشجویان ارتقاء بخشد. بنابراین استادان می توانند از این روش تدریس جهت افزایش خودکارامدی تحصیلی و یادگیری خودراهبری دانشجویان استفاده کنند.
۵.

اثربخشی تدریس به شیوه کلاس معکوس بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و مؤلفه های انگیزش یادگیری درس روش تحقیق بین کارکنان مرکز تحقیقاتی آجا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلاس معکوس راهبرد یادگیری خودتنظیمی انگیزش یادگیری روش تحقیق کارکنان مرکز تحقیقات آجا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۲۷
استفاده از روش های آموزشی فعال و یادگیرنده محور در بهبود عواملی همچون راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و انگیزش یادگیری مؤثر است که رابطه مستقیمی با عملکرد یادگیری فراگیران دارد. این مقاله، با هدف بررسی تأثیر تدریس به شیوه کلاس معکوس بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و مؤلفه های انگیزش یادگیری درس روش تحقیق میان کارکنان مرکز تحقیقات و جهاد خودکفایی ارتش آجا انجام شد. روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با کنترل، که در آن 30 نفر از کارکنان مرکز تحقیقاتی ارتش آجا با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند (هر گروه 15 نفر). ابزار پژوهش، پرسشنامه های راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (MSLQ، 1991) و انگیزش یادگیری (SMTLS، 2005) بود. داده ها در نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان دهنده آن بود که آموزش کلاس معکوس موجب افزایش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، انگیزش یادگیری و مؤلفه های آنها در گروه آزمایش شده است. به عبارت دیگر، بین میزان نمرات راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، انگیزش یادگیری و مؤلفه های آنها در پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود داشت (001/0>P). با توجه به این یافته ها گفته می شود، استادان از روش کلاس معکوس برای افزایش انگیزش یادگیری و یادگیری خودتنظیمی دانشجویان و فراگیران در فرایند یاددهی- یادگیری استفاده می کنند.
۶.

تحلیل نوع و میزان تأثیرگذاری نقش آفرینانِ برنامه درسی در کمیته برنامه ریزی درسی دانشگاه های ایران: نگاهی آسیب شناسانه به وضع موجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کمیته ی برنامه ریزی درسی در دانشگاه ها برنامه ریزی درسی آموزش عالی اعضای هیأت علمی آسیب شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۲۴۳
هدف مطالعه ی حاضر تحلیل نوع و میزان تأثیرگذاری نقش آفرینانِ برنامه درسی در کمیته ی برنامه ریزی درسی دانشگاه های منتخب ایران با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. از بین متخصصین برنامه ریزی درسی و موضوعی در کمیته های برنامه ریزی درسی، 21 نفر از طریق روش نمونه گیری هدفمند و استفاده از «معیار اشباع» انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق جمع آوری و با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند. تحلیل داده های مصاحبه به ایجاد یک مقوله اصلی «اثرگذاری نقش آفرینان برنامه ریزی درسی» و سه مقوله فرعی: 1-معیارهای انتخاب اعضایِ کمیته های برنامه ریزی درسی (مقاومت در برابر تغییرات، سیاست زدگی و دوزیست نبودن در میدان نظر و عمل)، 2-سهم مشارکت متخصصین برنامه ریز درسی و موضوعی در برنامه ریزی درسی (حاکمیت متخصص موضوعی، نگاه سطحی و غیر علمی به عمل برنامه ریزی درسی ) و 3-سهم مشارکت دانشجویان و کارفرمایان در برنامه ریزی درسی (بی توجهی به حضور دانشجویان و مشارکت ضعیف کارفرمایان در برنامه ریزی درسی) انجامید.
۷.

بررسی ارتباط بین اخلاق حرفه ای و کیفیت تدریس در بین اساتید دانشگاه علوم پزشکی ارتش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اخلاق حرفه ای کیفیت تدریس دانشجویان استادان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۵ تعداد دانلود : ۵۷۳
مقدمه: اخلاق حرفه ای موضوعی است که امروزه بسیار مورد توجه قرار گرفته است، به طوری که اکثر حرفه ها از جمله حرفه تدریس نیز، به دلیل اقتضائات ویژه ای که دارد، نیازمند تدوین منشور اخلاق حرفه ای مخصوص به خود هستند. این مطالعه با هدف تعیین رابطه ی بین اخلاق حرفه ای و مؤلفه های آن (ویژگی های شخصیتی، دانش تخصصی، روش های تدریس، دانش روانشناختی، ارزشیابی استاندارد و قوانین آموزشی) با کیفیت تدریس در بین اساتید دانشگاه علوم پزشکی ارتش انجام شد. روش ها: از نظر هدف کاربردی و از نظر روش آن توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش که در سال تحصیلی 1397-1396 مشغول به تحصیل هستند ، به تعداد 974 نفر بودند. حجم نمونه با مراجعه به جدول کرجسی و مورگان 175 نفر و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسشنامه اخلاق حرفه ای تدریس نجفی و همکاران (1393) و کیفیت تدریس سراج (2002) بود. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون) انجام شد. یافته ها: نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین اخلاق حرفه ای و کیفیت تدریس اساتید رابطه معناداری وجود دارد (01/0>p ، 438/0=r) معنادار می باشد. به عبارت دیگر هر چه میزان اخلاق حرفه ای در استادان بالاتر باشد، به احتمال بیشتری کیفیت تدریس آنها نیز بالاتر خواهد بود. نتایج معادله رگرسیونی نیز نشان داد که اخلاق حرفه ای قدرت پیش بینی کنندگی کیفیت تدریس را دارد (مقدار پیش بینی 348/0)، به این معنا که در صورت ثابت بودن سایر شرایط با افزایش یک واحد در اخلاق حرفه ای، کیفیت تدریس به اندازه 438/0 افزایش خواهد داشت. نتیجه گیری: اخلاق حرفه ای استادان دانشگاه علوم پزشکی ارتش کیفیت تدریس آنها را تحت تأثیر قرار می دهد، بنابراین رعایت ملزومات حرفه ای و اخلاقی اساتید در میزان کیفیت تدریس و اثربخشی یادگیری بهتر و مؤثرتر دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارتش مؤثر است.
۸.

شناسایی مؤلفه ها و نشانگرهای اخلاق پژوهش در آموزش عالی و واکاوی آنها در منابع روش تحقیق فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق پژوهش مؤلفه ها نشانگرها منابع روش تحقیق آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۵
هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه ها و نشانگرهای اخلاق پژوهش در آموزش عالی و واکاوی آنها در کتاب های روش تحقیق فارسی بود که با روش توصیفی – تحلیلی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل همه کتاب ها، مقاله ها، منشورها و موازین اخلاق پژوهش، مدارک و منابع مرتبط با اخلاق پژوهش در بین سال های 1350 تا 1396 بود. روش نمونه گیری از نوع سرشماری بود و با توجه به محدود بودن جامعه، از تمتمی منابع و مراجع استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، فرم فیش برداری بود و برای تحلیل و جمع بندی یافته ها از شیوه تحلیل کیفی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد به طور کلی، سه مؤلفه و برای هر مؤلفه نشانگرهایی برای اخلاق پژوهش قابل طرح است که عبارت اند از 1- اصول اخلاقی پژوهشگر و موارد مربوط به آن؛ 2- اصول اخلاقی مرتبط با شرکت کنندگان پژوهش و موارد مربوط به آن؛ 3- اصول اخلاقی مرتبط با انتشار نتایج پژوهش و موارد مربوط به آن. همچنین نتایج نشان داد در کتاب های روش تحقیق، در ارتباط با مؤلفه ها و نشانگرهای اخلاق پژوهش، به طور پراکنده و سطحی، مباحثی ارائه شده است. درمجموع با نظر به اهمیت و منزلت اخلاق پژوهش در نظام آموزش عالی، ضروری است تا در حوزه نظر و عمل، توجه ویژه ای به آن معطوف شود.
۹.

شناسایی استانداردها و مؤلفه های اخلاقِ حرفه ای تدریس استادانِ دروس معارفِ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۰۳ تعداد دانلود : ۴۵۰
هدفِ پژوهش، ارائه چارچوبی مفهومی از اخلاق حرفه ای تدریس برای استادانِ دروس معارفِ اسلامی برای اثربخش ترسازی عملکرد آنان نسبت به تربیت دینی صحیحِ دانشجویان بود. روش:روش پژوهش از نوع روش آمیخته اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی از روش تحلیلی- استنتاجی و در بخش کمّی از پیمایشِ پرسشنامه ای و انجام آزمون های آماری استفاده شد. جامعه آماری اول، کلیه منابع مرتبط با اخلاق حرفه ای تدریس و جامعه دوم، استادان معارفِ اسلامی و دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی دانشگاه فردوسی مشهد در سال 93-1392 بود. در جامعه دوم، 52 نفر با روش نمونه گیریِ هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. مراحل گردآوری داده ها عبارت بود از: بررسی و شناسایی منابع مرتبط با موضوع، شناسایی و استخراج استانداردهای اخلاقِ حرفه ای تدریس برای استادن معارف اسلامی، تلفیق و ادغام موارد مشابه در قالب مؤلفه کلی و اعتباریابی، مقایسه دیدگاه استادان و دانشجویان درباره خرده مؤلفه های اخلاقِ حرفه ای تدریس برای استادان معارف اسلامی. یافته ها:ارائه چارچوب مفهومی اخلاق حرفه ای تدریس شش خوشه ای کلّی که عبارتند از: اخلاق بین فردی(ارتباطات) و شایستگی های علمی- تخصصی، شخصیتی- رفتاری، اعتقادی- ارزشی، ادراکی و روانی- اجتماعی و ارائه چارچوب مفهومی اخلاق حرفه ای تدریسِ استادان معارفِ اسلامی. نتیجه گیری:تدریس دروس دینی مستلزم رعایت اصول و ملاحظات اخلاقی استادانِ این دروس از دیدگاه استادان و دانشجویان است تا بتوان با در نظر گرفتن آنها در مسیر تحقق تربیت دینی دانشجویان گام برداشت. لذا توجه به چارچوبِ مفهومیِ اخلاق حرفه ای تدریس برای استادان معارفِ اسلامی پیشنهاد می شود.
۱۰.

ویژگی های ادراکی دانشجویان در محتوای الکترونیکی برنامه درسی؛ دانشگاه علوم پزشکی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی علوم پزشکی ویژگی های ادراکی محتوای آموزش الکترونیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۸ تعداد دانلود : ۵۸۸
اهداف: همراه با گسترش فنّاوری های نوظهور در جهان پیشرفته و ورود آموزش الکترونیکی به عرصه تعلیم و تربیت، نظام آموزشی به خصوص حوزه علوم پزشکی با نیازهای جدیدی در زمینه برنامه درسی و محتوای آموزشی روبه رو شده است. هدف از این پژوهش، بررسی ویژگی های ادراکی و شناختی دانشجویان در خصوص محتوای الکترونیکی برنامه درسی بود. ابزار و روش ها: این پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی در 250 نفر از دانشجویان (164 دختر و 86 پسر) آموزش الکترونیکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال تحصیلی 93-1392 که به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند، انجام شد. ابزار مورد استفاده، پرسش نامه ویژگی های ادراکی واندرلایند و ون براک بود که ویژگی های ادراکی را در مولفه های مزیت نسبی ، سازگاری، پیچیدگی، آزمون پذیری و مشاهده پذیری می سنجید. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون T تک نمونه ای انجام شد. یافته ها: میانگین نمره ویژگی های ادراکی دانشجویان (14/6±28/68) به طور معنی داری کمتر از نقطه برش 80درصدی میانگین فرضی (75) بود (0001/0=p). میانگین نمره خرده مقیاس مزیت نسبی (44/2±23/17) به طور معنی داری بیشتر از نقطه برش 80درصدی میانگین فرضی (16) بود (0001/0=p)، اما میانگین نمرات در خرده مقیاس های سازگاری (48/2±63/11؛ 0001/0=p)، پیچیدگی (72/1±53/13؛ 0001/0=p)، آزمون پذیری (33/1±37/11؛ 0001/0=p) و مشاهده پذیری (36/2±09/15؛ 05/0p>) از میانگین فرضی (16) کمتر بود. نتیجه گیری: ویژگی های ادراکی دانشجویان در زمینه محتوای الکترونیکی با توجه به خرده مقیاس های آن، وضعیت مطلوبی در برنامه درسی دانشگاه علوم پزشکی مشهد ندارد و فقط خرده مقیاس مزیت نسبی دارای شرایط مطلوبی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان