پژوهش در روش های آموزش

پژوهش در روش های آموزش

پژوهش در روش های آموزش دوره 2 زمستان 1403 شماره 4 (پیاپی 8) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

اثربخشی روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی بر بهبود حل مسئله و باورهای ضمنی هوش دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای ضمنی هوش حل مسئله روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۱
استفاده از شیوه های مناسب در جهت بهبود مهارت های شناختی دانش آموزان اهمیت فراوانی دارد؛ بر این اساس هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی بر بهبود حل مسئله و باورهای ضمنی هوش دانش آموزان بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهرستان چابهار در سال تحصیلی 1402-1403 تشکیل داد که از بین آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جای دهی شدند. پس از انجام پیش آزمون، روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی طی 8 جلسه 60 دقیقه ای (یک بار در هفته) برای گروه آزمایش اجرا شد. همه شرکت کنندکان قبل و پس از آموزش براساس مقیاس نظریه های ضمنی هوش عبدالفتاح و ییتس (2010) و مقیاس مهارت های حل مسئله هپنر و پترسن (1982) مورد ارزیابی قرار گرفتند.  نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون در همه مؤلفه های حل مسئله و باورهای ضمنی وجود داشت (05/0p<) و آزمودنی های گروه آزمایش در مرحله پس آزمون از نظریه های افزایشی هوش، کنترل شخصی، اعتماد به حل مسائل و سبک گرایش بیشتر و از نظریه های ذاتی هوش کمتری در مقایسه با گروه کنترل برخوردار شدند. براساس نتایج پژوهش حاضر، روش تدریس مبتنی بر نقشه مفهومی تاثیر مثبتی بر باورهای ضمنی هوش و حل مسئله دانش آموزان دانش آموزان دارد و می توان از این شیوه تدریس برای بهبود مقاصد تحصیلی استفاده کرد.
۲.

اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر مبنای آموزه ای دینی بر اشتیاق تحصیلی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارای اهمال کاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثربخشی مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی اشتیاق تحصیلی سازگاری تحصیلی اهمال کاری تحصیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی بر اشتیاق تحصیلی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارای اهمال کاری تحصیلی انجام شد. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از تمامی دانش آموزان پسر دارای اهمال کاری تحصیلی دوره متوسطه اول منطقه 6  شهر شیراز در سال تحصیلی 1403-1402. از میان جامعه آماری تعداد 30 دانش آموزان پسر که براساس پرسش نامه اهمال کاری تحصیلی دارای اهمال کاری تحصیلی بالایی بودند به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) گمارش شدند. برنامه مداخله مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی به گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای آموزش داده شد. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسش نامه اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984)، پرسش نامه اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2005) و پرسش نامه سازگاری تحصیلی بیکر و سریاک (1984) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. نتایج تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی بر افزایش اشتیاق تحصیلی و بهبود سازگاری تحصیلی دانش آموزان پسر دارای اهمال کاری تحصیلی مؤثر است (۰۱/۰p<). آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر مبنای آموزه های دینی با رویکرد آموزشی مفید، در جهت افزایش اشتیاق تحصیلی و بهبود سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارای اهمال کاری تحصیلی، مؤثر است.
۳.

مقایسه تأثیر استفاده از روش تدریس معکوس و روش تدریس سنتی بر تاب آوری تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش تدریس معکوس روش تدریس سنتی تاب آوری تحصیلی درگیری تحصیلی علوم تجربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر استفاده از روش تدریس معکوس و روش تدریس سنتی بر تاب آوری تحصیلی و درگیری تحصیلی دانش آموزان در درس علوم تجربی بود. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان سلسله در سال تحصیلی 1403-1402 است. از میان جامعه آماری تعداد 2 کلاس به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و در ادامه به شیوه تصادفی در قالب دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه تاب آوری تحصیلی ساموئلز (2004) و پرسش نامه درگیری تحصیلی ریو (2013) بود. داده ها با استفاده از آزمون های توصیفی و تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شدند. نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که روش تدریس معکوس بر تاب آوری و درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه ششم ابتدایی گروه آزمایش تأثیر مثبت دارد (۰۵/۰p<) به گونه ای که میزان تاب آوری و درگیری تحصیلی در دانش آموزانی که با استفاده از روش تدریس معکوس، درس علوم تجربی دبستان را یادگرفته اند، نسبت به دانش آموزانی که به مطالعه درس علوم تجربی با شیوه های سنتی پرداخته اند بالاتر بوده است. استفاده از روش تدریس معکوس به عنوان یک روش تدریس فناورانه نوین بیش از روش سنتی می تواند منجر به تقویت تاب آوری تحصیلی و درگیری تحصیلی در شاگردان شود.
۴.

اثربخشی برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بر هویت اخلاقی دختران در تعامل با خودتنظیمی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه برای کودکان هویت اخلاقی خودتنظیمی هیجانی دختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزش فلسفه برای کودکان بر هویت اخلاقی در تعامل با خودتنظیمی هیجانی بود. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان دختر دوره اول متوسطه شهر خوی در سال تحصیلی 1402-1401 بود که تعداد 76 نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. بدین ترتیب ابتدا به منظور غربالگری، پرسش نامه خودتنظیمی هیجانی برای دانش آموزان پنج مدرسه منتخب اجرا شد. از میان آن ها، 36 نفر با نمره خودتنظیمی هیجانی بالا (19 نفر گروه آزمایش و 19 نفر گروه کنترل) و 36 نفر با نمره خودتنظیمی هیجانی پایین (19 نفر گروه آزمایش و 19 نفر گروه کنترل) به صورت تصادفی انتخاب شدند. بسته آموزشی شامل تعدادی داستان ایرانی با مضامین فلسفی از کتاب های مثنوی مولانا و منطق الطیر عطار بود که گروه های آزمایش طی 15 جلسه یک ساعته در معرض آن قرار گرفتند. در این پژوهش، از پرسش نامه های خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان و پرسش نامه هویت اخلاقی آکوئینو و رید استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره (عاملی) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد آموزش فلسفه برای کودکان موجب افزایش هویت اخلاقی شد اما سطوح خودتنظیمی هیجانی (بالا و پایین) قادر به تعدیلگری آموزش فلسفه برای کودکان بر هویت اخلاقی نبود.
۵.

نقش واسطه ای هماهنگی خود با هدف در رابطه بین کامیابی تحصیلی و سرمایه روان شناختی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه روان شناختی کامیابی تحصیلی هماهنگی خود با هدف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
هدف از پژوهش حاضر نقش واسطه ای هماهنگی خود با هدف در رابطه بین کامیابی تحصیلی و سرمایه روان شناختی در دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 404-1403 که تعداد آن ها برابر با 2340 نفر بودند که از این جامعه با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 330 نفر انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه سرمایه روان شناختی لوتانز و همکاران (2007)، مقیاس هماهنگی خود با هدف الیوت و شلدون (۱998) و پرسش نامه کامیابی تحصیلی ولز (2010) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش الگویابی معادله های ساختاری و نرم افزار Smart PLS2 تحلیل شدند. یافته ها بیانگر تأثیر مثبت و معنادار سرمایه روان شناختی بر کامیابی تحصیلی و هماهنگی خود با هدف بود (01/0≥P). همچنین هماهنگی خود بر کامیابی تحصیلی تأثیر مستقیم و در رابطه بین کامیابی تحصیلی و سرمایه روان شناختی تأثیر غیرمستقیم و واسطه ای دارد (01/0≥P). بنابراین می توان با برنامه ریزی در راستای کامیابی تحصیلی و سرمایه روان شناختی با هماهنگی خود در دانشجویان بهره برد.
۶.

اثربخشی ذهن آگاهی کودک محور بر انزوای اجتماعی و تنظیم هیجان کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذهن آگاهی کودک محور انزوای اجتماعی تنظیم هیجان اختلال یادگیری ویژه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی ذهن آگاهی کودک محور بر انزوای اجتماعی و تنظیم هیجان کودکان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی با اختلال یادگیری ویژه مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری در منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1403 - 1402 بود که به روش نمونه گیری تصادفی، یک مرکز (مرکز اختلال یادگیری کیان بهنود) انتخاب و 30 نفر از دانش آموزان مراجعه کننده به این مرکز به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل جاگماری شدند. گروه آزمایش تحت آموزش ذهن آگاهی کودک محور در 10 جلسه (هفته ای دو جلسه یک ساعته) قرار گرفت و به گروه کنترل آموزشی داده نشد. ابزارهای این پژوهش شامل، پرسش نامه انزوای اجتماعی راسل، پیلوا وکورتونا (1980) و پرسش نامه تنظیم هیجان کودکان و نوجوانان گراس و جان (2004) بود. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و نرم افزار 27 - SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد ذهن آگاهی ویژه کودکان، بر انزوای اجتماعی کودکان مبتلا به اختلال یادگیری تأثیر دارد و میزان تأثیر 39/0 بود. همچنین ذهن آگاهی ویژه کودکان بر تنظیم هیجان تأثیر گذار بود و میزان تأثیر 17/0 بود. با توجه به اثربخشی ذهن آگاهی ویژه کودکان، این پژوهش می تواند مورد توجه روان شناسان، معلمان و مشاوران قرار گیرد.