مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
دستور آموزشی
حوزه های تخصصی:
بررسی سیر تکوین برنامه های درسی و روش های آموزش زبان دوم/خارجی نشان می دهد آموزش دستور همواره یکی از مباحث جدّی و چالش برانگیز برای برنامه ریزان و مدرسان زبان بوده است. در برخی از برنامه های درسی، دستور محور آموزش بوده و محتوای اصلی تلقی شده است؛ درحالی که در برخی دیگر، دستور به کلی کنار نهاده شده و معنا، محور برنامه های آموزش زبان بوده است. مطالعه پیشین برنامه ها و شیوه های آموزش زبان دوم/خارجی حاکی از شکل گیری سه رویکرد درباره آموزش دستور است. رویکرد اول، که عمدتاً در برنامة درسی دستوری یا ساخت گرا تجلی یافته است، دستور را محتوای اصلی برنامة درسی دانسته و آن را چهارچوب و قالب سازمان دهندة برنامة زبان آموزی در نظر می گیرد. این رویکرد بر تمرکز آشکار بر دستور و آموزش مستقیم آن تأکید داشته و اوج رواج آن دورة ساختگرایی، یعنی اواسط قرن بیستم تا دهة هفتاد این قرن، بوده است. رویکرد دوم، که نقطة مقابل رویکرد تمرکز بر دستور است، بر معنا و نقش های زبانی تأکید دارد. در این رویکرد، آموزش دستور به کلی کنار نهاده شده و تبادل معنا محور اصلی برنامة زبان آموزی است. این رویکرد نیز در اواخر دهة هفتاد قرن بیستم مطرح و در دو دهة پایانی این قرن به اوج اعتبار خود رسید. رویکرد سوم، با اتخاذ موضعی بینابین بر آموزش دستور در کنار معنا و در رابطة فرایندی تأکید دارد. این رویکرد نیز در اواخر قرن گذشته مطرح شد و عمدتاَ در الگوی آموزشی تکلیف محور مطرح گردیده است. شواهد مختلف حاکی از آن است که اتخاذ رویکردهای مختلف دربارة آموزش دستور ناشی از تعاریف متفاوتی است که برای این بخش از زبان ارائه شده است. این تعاریف شامل دستور ذهنی، دستور زبان شناختی، دستور توصیفی، دستور معیار، دستورِ معلم و دستور آموزشی است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که با توجه به اهداف بنیادی آموزش زبان فارسی به غیرایرانیان، کدام دستور را باید آموزش داد و کدام یک از سه رویکردِ فوق برای دستیابی به این هدف مناسب تر است. برای این منظور، ابتدا سیر تکوین دیدگاه های آموزش زبان بررسی خواهد شد. سپس، بازتاب این دیدگاه ها در برنامه های درسیِ آموزش زبان مورد بحث قرار خواهد گرفت. در ادامه، دستور آموزشی و ویژگی های آن بحث خواهد شد. در بخش پایانی نیز تلاش خواهد شد تا متناسب با اهداف بنیادی آموزش زبان فارسی، الگویی برای تدوین محتوای دستوری و آموزش دستور زبان فارسی پیشنهاد گردد.
آموزش دستور زبان فارسی به خارجیان در چارچوب رابطه بین کارکردهای زبانی و صورت های دستوری(مقاله علمی وزارت علوم)
دستور حوزه ای از زبان است که به دلیل طبیعت خاص و پیچیده آن همواره مورد نقد و بررسی بوده است. تحقیق حاضر در صدد پاسخ گویی به مسئله ماهیت دستور آموزشی و میزان انعکاس آن در برخی از منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان است. برای این منظور ابتدا در چارچوب سطح بندی اروپایی، بعضی از منابع انگلیسی را از حیث رابطه مفاهیم، کارکردها و صورت های دستوری متناسب با آنها در هر سطح تحلیل نمودیم و سپس میزان آموزش این عناصر مهم را در منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان ارزیابی کردیم. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که قواعد دستور آموزشی انعکاس ضعیفی در منابع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دارد. دیگر آنکه، چینش محتوای دستوری در این کتاب ها صورتی چرخه ای ندارد و شاید یکی از دلایل مهم آن عدم وجود معیار مشخص و مشترک در تدوین و سطح بندی کتاب های زبان فارسی به غیرفارسی زبانان است.
در جست وجوی مفهوم دستور آموزشی در آموزش زبان دوم؛ مطالعه ای تاریخی و روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان فارسی و گویش های ایرانی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (شماره ۷)
10.22124/plid.2019.9557.1227
حوزه های تخصصی:
در 40 سال گذشته اختلاف نظرها و مناقشه های بسیاری پیرامون آموزش دستور در برنامه های آموزش زبان دوم و جایگاه آن در برنامه زبان آموزی رخ داده، بویژه طرح دیدگاه های زبان شناسی بر آموزش دستور تأثیر بسزایی گذاشته است. برخی رویکردها دستور را هسته مرکزی آموزش زبان دوم به شمار آورده و برخی آن را مهم ترین مانع پیشرفت در آموزش زبان دوم دانسته اند. پژوهش حاضر با مروری فشرده و انتقادی بر آرای برخی متخصصان این حوزه، زمینه های پیدایش دستور آموزشی و سیر شکل گیری و تکامل این اصطلاح را بررسی می نماید. در این بررسی به مهم ترین ویژگی های دستور آموزشی ازجمله همراهی صورت، معنا و کاربرد، پیکره بنیادی، توجه به بازخورد، زبان آموزمحوری و ترکیب روش های آموزش صریح و ضمنی اشاره شده است. این مطالعه نشان می دهد که پیوستار آموزش دستور در زبان دوم از تمرکز افراطی بر آموزش دستور به سمت حذف دستور حرکت کرد و در ادامه براساس پژوهش های تجربی فراوان، به تمرکز منطقی بر آموزش دستور بازگشت، تمرکزی که از آن به عنوان دستور آموزشی یاد می شود. امروزه، دستور آموزشی به اعتبار مخاطب خاص، روش تدریس متفاوت و انطباق با برنامه درسی و رویکردهای آموزش زبان دوم، گونه مستقلی از دستور به شمار می آید.
تحلیل و ارزیابی محتوای دستور در دو مجموعه آموزش نوین زبان فارسی و آموزش فارسی به فارسی براساس رویکرد دستور آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۱ فروردین ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)
375-401
ضرورت آموزش م وثر و کاربردی دستور، براساس نظریه ها و رویکردهای نوین آموزش زبان دوم امری پذیرفته شده است. پژوهش حاضر می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که متون به کارگرفته شده در مراکز آموزش زبان فارسی تا چه اندازه با دستاوردهای علمی آموزش دستور همگام هستند و در همین راستا به ارزیابی محتوای دستور در دو مجموعه آموزش نوین زبان فارسی و آموزش فارسی به فارسی می پردازد. چارچوب نظری این پژوهش رویکرد دستور آموزشی است. با بررسی بخش دستور این کتاب ها مشخص شد که آموزش نوین فارسی با همه کوششی که برای به روز بودن ارائه می دهد، اما سیر مطالب دستوری در آن مشخص نیست، بر نقش نحوی کلمه ها به جای کاربرد آن ها تاکید شده است و جمله ها و ساختارهای آموزش داده شده، شکل واقعی و کاربردی زبان فارسی را منعکس نمی کنند. در مجموعه آموزش فارسی به فارسی نیز هر چند الگوی ساده به دشوار برای آموزش دستور انتخاب شده، آموزش ضمنی در کنار آموزش صریح مورد توجه قرار گرفته، اما موقعیت ها و کارکردهای آموزش داده شده کاربردی نیستند و تمرین ها و تکلیف های ارتباطی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. در پایان مقاله، پیشنهادهایی برای تدوین متون آموزشی کاربردی تر به ویژه در زمینه آموزش دستور ارائه خواهد شد.
معرفی چارچوب ارزیابی «کِم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
243 - 278
حوزه های تخصصی:
دستورزبان اساس تمامی زبان های بشری را تشکیل می دهد و معمولاً از زبان آموزان انتظار می رود در دستورزبان به سطح قابل قبولی برسند. در قدیمی ترین روش های تدریس شناخته شده تاریخ آموزش زبان نیز، تدریس دستور اصلی ترین جزء آموزش است. حتی رویکرد ارتباطی که پذیرفته شده ترین رویکرد آموزش زبان است، دستور را نادیده نگرفته است. البته، نباید فراموش کرد که در دوره ای کوتاه، دستور بی اهمیت تلقی و به کنار گذاشته شد، اما دیری نپایید که پژوهشگران و نویسندگان پی بردند بدون آموزش دستور، زبان آموزی به کیفیت مطلوبی نمی رسد و بنابراین، به دستور رجوع کردند. این ها همگی هم اهمیت دستور را نشان می دهد و هم این که تسلط بر دستورزبان می تواند زبان آموز را به خوبی در درک و تولید زبان یاری کند. این پژوهش قصد داشته است بر اساس کک و کیم (2014) چارچوبی برای ارزیابی کتاب های دستور، که نام آن را «کِم» گذاشته اند، تهیه و معرفی نماید. این چارچوب 28 شاخص طیفی را شامل می شود و متشکل از دو بخش اصلی توضیحات و فعالیت هاست. هدف این پژوهش معرفی چارچوبی برای ارزیابی کتاب های آموزش دستور فارسی است.
بررسی روش دستور آموزشی در کتاب های دستور زبان فارسی
منبع:
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال ششم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۸
111 - 131
حوزه های تخصصی:
بررسی کتاب های دستور زبان فارسی و بازنمایی شیوه های بیان و آموزش آن ها در تطبیق با نظریه های جدید آموزشی می تواند راه-گشای دستورنویسی و آموزش علمی آن باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی کتاب های دستور زبان فارسی با معیارهای روش دستور آموزشی بوده است. در این پژوهش گردآوری داده ها به صورت کتاب خانه ای بود که با بررسی 9 کتاب دستور زبان فارسی انجام شد. بررسی داده ها به صورت توصیفی-تحلیلی و با طراحی بازبینه هایی بر اساس رویکرد زبان شناسی کاربردی و دستور آموزشی صورت گرفت. با توجه به گسترده بودن حوزه دستور زبان فارسی، پیکره داده ها بر اساس سه پیش شرط: معتبر بودن، جامع بودن و معاصر بودن برگزیده شد. برای اجرا و تطبیق رویکردها و روش های بنیادین، بازبینه هایی طراحی شد تا همه کتاب ها در چارچوبی منظم سنجیده شوند. بر این اساس ویژگی های هر یک از نظریه های اساس استخراج شد و به صورت شاخص شماره گذاری شد تا یافته ها روبه روی آن ها درج شود. بنابر یافته های پژوهش حاضر: کتاب های دستور زبان فارسی مطابق با دستور توصیفی ساختگرا یا صورتگرا و به روش قیاسی نوشته شده اند. در هیچ یک از آن ها شاخص های دستورآموزشی مانند بافت- محوری، در نظر گرفتن فرم و معنا و کارکرد، مفهوم- محوری، تکلیف-محوری، تولید-محوری، توجه به گونه های گفتاری، معیار آموزش نبوده است. در این پیکره تأکید بر دانش زبانی است؛ نه توانش ارتباطی. طبق این بررسی، دستور زبان فارسی بر اساس پیکره ای از داده های زبانی نوشته نشده است. نتایجِ پژوهش حاضر می تواند برای دستورنویسان، مدرسان و پژوهندگان دستور زبان فارسی و نیز حوزه آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان مفید باشد.
ارزیابی محتوای دستور در کتاب «پارسا» فارسی عمومی (1) در سطح مقدماتی، بر اساس رویکرد دستور آموزشی
منبع:
مطالعات آموزش زبان فارسی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳
238 - 283
حوزه های تخصصی:
این مقاله به ارزیابی دستور آموزشی دوره مقدماتی در کتاب «پارسا» فارسی عمومی (1) در زمینه آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان می پردازد که بر اساس رویکرد ارتباطی، به ویژه چارچوب دستور آموزشی تنظیم شده است. برای دستیابی به این هدف، نخست، دیدگاه های مختلف درباره تعریف دستور، ویژگی های دستور آموزشی و اصول مبانی نظری از نگاه زبان شناسان بیان گردید. نگارنده پس از مطالعه مباحث نظری دستور، به یک بازبینه در اصول دستور آموزشی دست یافت. بعد از این مرحله، اساتید آموزش زبان، روایی سؤالات را بررسی نمودند و با توجّه به شاخص های ارزیابی محتوایی، زبانی، روش شناختی و ساختاری دستور آموزشی و ملاک های رویکرد ارتباطی، بازبینه ای با 22 سؤال تهیه شد. در ابتدا، مفاهیم، کارکردها و صورت های دستوری موجود در کتاب فارسی عمومی( 1) در اختیار اساتید مرکز آموزش زبان فارسی قرار داده شد. بعد از جمع آوری فرم های ارزیابی، داده های بازبینه به وسیله نرم افزار spss بررسی گردید. مؤلفان در خصوص «روایی مباحث کتاب»، «آموزش دستور زبان برای ارتباط و انجام کار»، «تأکید بر کارکردهای زبانی»، «آموزش نکته های دستوری به صورت چرخه ای»، «تناسب مفاهیم درس ها با کارکردها»، «تناسب کارکرد مفاهیم و صورت دستوری با سطح و نیاز زبان آموزان»، «طراحی مناسب درس ها» و «جذابیّت موضوع تمرین ها» شاخص های مذکور را به درستی در محتوای کتاب لحاظ کرده اند. در برخی از موارد مانند: «تمرین های گشتاری»، «درجه بندی تمرین ها از نظر سطح دشواری»، «حفظ شدن ترتیب منطقی کارکردها، مفاهیم و صورت دستوری» و همچنین «آموزش مؤثرتر قواعد دستوری با مواد کمک آموزشی» و «کارکرد، مفاهیم و صورت دستوری متناسب با یادگیری» مؤلفان باید با مراجعه به کتاب، موارد فوق را اصلاح کنند.