میترا حکیم شوشتری

میترا حکیم شوشتری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

تبیین روابط علی بین فراوالدگری و تنیدگی والدینی با نقش میانجیگر ذهن آگاهی و خودکارآمدی والدینی در مادران کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۸۸
هدف: ترکیب ذهن آگاهی، خودکارآمدی والدینی و فراوالدگری در کاهش تنیدگی والدین به ویژه مادران نقش بسزایی داشته و مدیریت تنیدگی والدینی جهت ارتقای بهزیستی امری مهم محسوب می شود. روش پژوهش: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگر ذهن آگاهی و خودکارآمدی والدینی در تبیین روابط علی بین فراوالدگری و تنیدگی والدینی در مادران کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شد. طرح پژوهش همبستگی و مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری و جامعه آماری شامل همه مادران دارای کودک 2 تا 14 سال مبتلا به اختلال اوتیسم مراجعه کننده به کلینیک های درمانی شهر تهران در سال 1400 بودند که 250 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به پرسشنامه های تنیدگی والدگری آبیدین (1995)، پرسشنامه ذهن آگاهی (براون و رایان، 2003)، پرسشنامه فراوالدگری (هاوک و هولدن، 2006) و خودکارآمدی والدینی (دومکا و همکاران، 1996) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارAMOS  نسخه 24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ضریب مسیر کل بین فراوالدگری و تنیدگی والدینی (01/0>p، 456/0-=β) منفی و ضریب مسیر بین ذهن آگاهی و تنیدگی والدینی (01/0>p، 474/0-=β) و خودکارآمدی والدینی و تنیدگی والدینی (01/0>p، 386/0-=β) منفی و در سطح 01/0 معنادار بودند که خودکارآمدی والدینی و ذهن آگاهی رابطه بین فرا والدگری و تنیدگی والدگری را به صورت منفی و معناداری میانجیگری کرد. نتیجه گیری: فراوالدگری به صورت مستقیم و ذهن آگاهی و خودکارآمدی والدینی به صورت مستقیم و غیرمستقیم، تنیدگی والدینی را در مادران کودکان مبتلا به اوتیسم پیش بینی می کند. ضرورت دارد جهت ارائه مداخلات به منظور کاهش یا جلوگیری از سطوح بالای تنیدگی والدینی در خانواده ها به مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی، خودکارآمدی و فراوالدگری در روابط والد فرزندی توجه ویژه ای گردد.
۲.

مدل یابی تنیدگی والدگری مادران کودکان اُتیسم براساس بهشیاری و فراوالدگری با میانجی گری خودکارآمدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: والدگری بهشیاری خودکارآمدی اختلال طیف اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۱۸۴
اهداف: شناسایی عوامل مرتبط با سلامت روانی و کیفیت کلی زندگی والدین، به ویژه مادران کودکان اُتیسم از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تنیدگی والدگری بر اساس بهشیاری و فراوالدگری با نقش میانجی گر خودکارآمدی والدینی مادران کودکان مبتلا به اُتیسم انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع همبستگی مبتنی با روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه مادران دارای کودک 2 تا 14 سال مبتلا به اختلال اُتیسم مراجعه کننده به کلینیک های درمانی شهر تهران در سال 1400 بودند که 250 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به پرسش نامه های تنیدگی والدگری، بهشیاری، فراوالدگری و خودکارآمدی والدینی پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار AMOS نسخه 24 انجام شد. یافته ها: ضریب مسیر کل بین بهشیاری (0/671-=P<0/01, β )، فراوالدگری (0/256-=P<0/01, β) و خودکارآمدی والدینی ( β=-0/352 ,P<0/01) با تنیدگی والدگری منفی و معنادار بود. همچنین ضریب مسیر غیرمستقیم بین بهشیاری و فراوالدگری با تنیدگی والدگری به ترتیب (0/153 -=P<0/01, β) و (0/116-=P<0/01, β) منفی و در سطح 0/01 معنادار بود. همچنین مجموع مجذور همبستگی های چندگانه (R2) برای متغیر تنیدگی والدگری برابر با 0/63 حاصل شد. نتیجه گیری: بهشیاری و فراوالدگری به صورت مستقیم و هم با میانجی گری خودکارآمدی والدینی، تنیدگی والدگری را در مادران کودکان مبتلا به اُتیسم پیش بینی می کند؛ بنابراین به منظور توسعه آزمایشات برای کاهش یا جلوگیری از سطوح بالای تنیدگی والدگری ضرورت دارد از یافته های حاصل برای ارتقای بهزیستی والدین و بهبود روابط والد فرزندی بهره گرفته شود.
۳.

تجربه ی زیسته ی والدین دارای کودک طیف اتیسم از رنج اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اوتیسم تجربه زیسته رنج اجتماعی والدین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۱۶
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تجربه زیسته والدین دارای کودک طیف اوتیسم از رنج اجتماعی انجام شد. روش: این پژوهش به شیوه کیفی و با رویکرد تحلیل مضمون انجام شد. نمونه ها به شیوه هدفمند از میان والدین دارای کودک طیف اوتیسم انتخاب شدند. در این پژوهش 13 مصاحبه با والدین انجام شد که مدت زمان آنها بین ۴۵ تا ۷۰ دقیقه متغیر بود. مشارکت کنندگان این پژوهش شامل ۴ پدر و ۹ مادر بودند که دارای کودکی با تشخیص اختلال طیف اوتیسم بودند. ابزارهای گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. روند تجزیه وتحلیل داده ها از همان مصاحبه اول به وسیله نرم افزار MAXQDA شروع شد و بعد از هر مصاحبه کدگذاری انجام گرفت. سپس داده ها به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. درنهایت، یافته های حاصل از تجربیات والدین در مضامین اصلی و فرعی تدوین شدند. در این پژوهش از ۴ معیار گوبا و لینکلن برای افزایش دقت علمی استفاده شده است. یافته ها: پس از کدگذاری مصاحبه ها، ۱۵۵ کد به دست آمد که این کدها در پنج مضمون اصلی و ۶ زیرمضمون طبقه بندی شد. مضامین اصلی شامل فرایند تشخیص، مشکلات روزمره، حضور در جامعه، خدمات حمایتی و مشکلات مالی بود. بحث: نتایج این پژوهش نشان داد والدین کودکان طیف اوتیسم در تمامی زمینه های زندگی خود با مشکلات و رنج زیادی مواجه هستند. این مشکلات از همان آغاز فرایند تشخیص شروع می شود و در ادامه در تمامی ابعاد زندگی خود را نشان می دهند.
۴.

تأثیر آموزش گروهی والدین بر سلامت روان والدین و کاهش مشکلات کودکان دچار اختلالات طیف اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلالات طیف اوتیسم آموزش گروهی والدین مشکلات رفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۶ تعداد دانلود : ۶۸۷
اهداف: مداخلات زودهنگام می تواند در تعدیل یا حذف بسیاری از نشانگان اصلی اختلالات طیف اوتیسم و افزایش مهارت های جدید نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری داشته باشد. آموزش والدین برای انجام مداخلات، منجر به کاهش احساس افسردگی، استرس و افزایش احساس توانمندی در آن ها خواهد شد. پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی آموزش گروهی والدین و شیوه های مدیریت رفتار بر نشانگان اختلالات طیف اوتیسم کودکان آن ها و سلامت روان والدین، عملکرد خانواده و مکانیسم ها ی انطباقی والدین می پردازد. مواد و روش ها: یک گروه 30 نفری از والدین کودکان دچار اختلالات طیف اتیسم مراجعه کننده به درمانگاه دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. طول دوره مداخلات 10 جلسه 90دقیقه ای و منطبق با برنامه تانگ بود که به صورت هفتگی در انستیتو روان پزشکی تهران اجرا شد. به منظور بررسی والدین از سه پرسش نامه سنجش کارکرد خانواده (FAD)، راهبردهای مقابله ای بیلینگز و موس و مقیاس سلامت عمومی گلدبرگ استفاده شد. به منظور بررسی کودکان از مقیاس درجه بندی اوتیسم کودکی استفاده شد. گروه آزمایش وکنترل قبل از شروع مداخلات مورد ارزیابی قرار گرفته و بعد از پایان جلسات مداخله و در مرحله پیگیری سه ماهه بعد مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند تا میزان تأثیر مداخلات تعیین شود. یافته ها: آنالیز داده ها با آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که آموزش روان شناختی در سه مراحل پس آزمون و پیگیری بر کاهش نشانگان بالینی و مؤلفه های آن، اثربخشی معنی داری داشته است و نتایج در مرحله پیگیری سه ماهه ثابت مانده است. با توجه به اینکه مقدار محاسبه شده F ه (859/4) معنادار است (0/023=P)، بنابراین می توان گفت که بین دو گروه آزمایش و کنترل در افزایش سلامت عمومی، بهبود عملکرد خانواده، بهبود رفتارهای کودک و ارتقای راهبردهای مقابله ای، تفاوت معنادار مشاهده می شود. نتیجه گیری: مطالعه حاضر اهمیت آموزش گروهی والدین در زمینه اختلالات طیف اوتیسم و شیوه های مدیریت رفتار بر سلامت روان والدین را نشان می دهد.
۵.

مقایسه آسیب روانی و ویژگیهای شخصیتی در مادران سه گروه کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی، اختلال وسواسی جبری و گروه بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: کودکان اختلالات اضطرابی اختلال وسواسی جبری آسیب روانی مادران شخصیت مادران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۳۶۹
اهداف پژوهش حاضر با هدف مقایسه صفات شخصیتی و آسیب روانی در مادران سه گروه کودکان مبتلا به اختلالات اضطرابی، اختلال وسواسی جبری و گروه بهنجار انجام شد. مواد و روش   ها طرح پژوهش حاضر توصیفی و علّی مقایسه ای و از نوع مقطعی بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 93 نفر از مادران (35 نفر گروه اضطرابی ، 27 نفر گروه وسواسی و 31 نفر گروه بهنجار) بودندکه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از مصاحبه بالینی ساختارمند ( SCID-I ) و پرسش نامه شخصیتی نئو فرم کوتاه ( NEO-FFI -60 ) استفاده شد. داده ها با روش آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون کروسکال والیس با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه20 تحلیل شدند. یافته   ها نتایج پژوهش نشان داد بین مادران سه گروه کودکان بهنجار، گروه وسواس و گروه اضطرابی از لحاظ آسیب روانی تفاوت معناداری (001/0 >P ) وجود دارد. آسیب روانی در مادران گروه اضطرابی و وسواس به طور قابل توجهی بیشتر از گروه بهنجار است. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد بین سه گروه مادران در متغیرهای روان رنجورخویی، برون گرایی و گشودگی به تجربه تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی شفه نیز نشان داد بین میانگین مادران گروه بهنجار با مادران گروه اضطرابی و وسواس از لحاظ متغیرهای روان رنجورخویی و گشودگی و بین مادران گروه وسواسی با مادران گروه اضطرابی و بهنجار از لحاظ صفت گشودگی به تجربه تفاوت معنادار وجود دارد. بین میانگین سه گروه مادران از لحاظ متغیر برون گرایی تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتیجه   گیری با توجه به یافته های پژوهش تفاوت معناداری از آسیب روانی و صفت روان رنجورخویی در مادران دو گروه کودکان اضطرابی و کودکان مبتلا به وسواس در مقایسه با گروه بهنجار به دست آمد. نتایج این مطالعه نشان می دهد توجه به آسیب روانی و ویژگی های شخصیتی مادران در درمان و پیشگیری اختلالات اضطرابی و وسواسی در کودکان می تواند اهمیت زیادی داشته باشد.
۶.

نگاهی به چرخه و اپیزود در اختلال دوقطبی تند چرخش: یک چالش تشخیصی و پژوهشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال دوقطبی تند چرخش اپیزود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۷ تعداد دانلود : ۴۸۳
نگاهی به چرخه و اپیزود در اختلال دوقطبی تند چرخش: یک چالش تشخیصی و پژوهشی
۷.

ارتباط میان صفات اتیستیک، نقص مؤلفه های حل مسئله اجتماعی، نشانه های افسردگی و اضطراب: رویکرد مدلیابی معادلات ساختاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: صفات اتیستیک حل مسئله اجتماعی افسردگی اضطراب مدلیابی معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۸ تعداد دانلود : ۴۸۴
اهداف هدف مطالعه حاضر بررسی روابط ساختاری میان صفات اتیستیک، نقص مؤلفه های حل مسئله اجتماعی، نشانه های افسردگی و اضطراب است. مواد و روش   ها جامعه نمونه پژوهش شامل ۳۳۶ دانشجو ( مرد و زن) در سال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۴ بود که در دامنه سنی ۱۸ تا ۳۵ سال قرار داشتند و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. دانشجویان به پرسش نامه های ضریب طیف اتیسم، حل مسئله اجتماع (فرم کوتاه)، افسردگی بک و اضطراب بک پاسخ دادند. داده های گرده آوری شده با استفاده از روش های همبستگی پیرسون، آزمون بوت استرپ و مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه ۱۸، LISREL نسخه ۸/۵ و Mplus نسخه ۵/۱ تجزیه وتحلیل شدند. یافته   ها نتایج حاصل از تحلیل نشان داد نقص مؤلفه های حل مسئله اجتماعی، در رابطه بین شدت صفات اتیستیک و نشانه های افسردگی و اضطراب نقش میانجی دارد و تمام شاخص های برازش مدل فرضی در محدوده برازش مناسب قرار داشت. همچنین همبستگی متقابل و مثبتی (۰/۲۵ ≥r≥ ۰/۴۵) بین صفات اتیستیک، نقص حل مسئله اجتماعی، اضطراب و افسردگی وجود داشت و تمامی روابط به لحاظ آماری معنی دار ( ۰/۰۱ < P ) بود. نتیجه   گیری یافته های حاصل از پژوهش حاضر حمایت بیشتری را از رابطه ساختاری بین نقص مؤلفه های حل مسئله و شدت نشانه های افسردگی و اضطراب و صفات اتیستیک ارائه می دهد و درک چگونگی ارتباط آن ها با نشانه های افسردگی و اضطراب کمک کننده خواهد بود تا در آینده به تلاش هایی برای ایجاد برنامه های حل مسئله برای افراد دارای صفات اتیستیک منجر شود .
۸.

فناوری های جدید، دورپزشکی و دور روانپزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: فناوری های جدید دورپزشکی و دور روانپزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۳۴۰
این مقاله نامه به سردبیر است و فاقد چکیده فارسی می باشد. Rapid technological progresses have affected different aspects of human life such as healthcare, and have resulted in formation of new medical terms such as “electronic health (e-health)” and “telemedicine”. E-health is providing healthcare services through electronic media, and “telemedicine” as one of the subsets of e-health, are those medical services which can be provided though live, interactive, and mutual televideo communication between the patient and the physician. The inclusion criteria have to be specified based on medical needs, applicability, cost-effectiveness, and the clinical condition of the patient. The allocated bandwidth, should also be considered. Researches have shown that effective optimal clinical care is the most important keyfactor in providing successful outcomes by telemedicine, and the role of updated equipment and facilities are insignificant in this regard. Telemedicine has also been successfully used in mental health care systems. “Telepsychiatry” is defined as the implication of telemedicine in mental health and psychiatric services, and “telepsychiatrist” is the psychiatrist who provides telepsychiatric services via electronic communication to residences of remote areas. Telepsychiatry is applicable in all age ranges and developmental and cognitive levels, and can be used in clinical evaluation and assessment, diagnosis, treatment, medical education, consultation, forensics, and emergency care, in a variety of mental disorders. Besides current barriers for implementing telemedicine in the mainstream of clinical practice, it seems that the rapid development of technology, will make the use of telemedicine in the medical and healthcare systems widespread and even inevitable.
۹.

رابطه نقص کنترل تکانه و خودجرحی بدون خودکشی در نوجوانان با سابقه بدرفتاری دوران کودکی: اثر واسطه ای خودبی کفایت پنداری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خودجرحی تنظیم هیجانی کنترل تکانه خودبی کفایت پنداری بدرفتاری دوران کودکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۵۴۸
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه نقص کنترل تکانه و خودجرحی بدون خودکشی با اثر واسطه ای خودبی کفایت پنداری در نوجوانان با سابقه بدرفتاری دوران کودکی انجام شد. روش : در قالب یک طرح همبستگی، 169 نفر از نوجوانان با سابقه بدرفتاری دوران کودکی، به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد به فهرست رفتارهای خودجرحی بدون خودکشی، مقیاس مشکلات تنظیم هیجانی ( DERS ) و مقیاس انواع خود انتقادی/ خوداطمینان بخشی ( FSCSR ) پاسخ دهند. از همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا)، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واسطه ای برای تحلیل آماری داده ها استفاده شد. یافته ها : در 49درصد شرکت کنندگان حداقل یک نوع رفتار خودجرحی وجود داشت و سابقه خودجرحی در دختران بیشتر از پسران بود. بین نمره کلی مشکلات تنظیم هیجانی و خودانتقادی با فراوانی خودجرحی بدون خودکشی رابطه وجود داشت. نتایج تحلیل واسطه ای نشان داد خودبی کفایت پنداری، در رابطه نقص کنترل تکانه و فراوانی خودجرحی بدون خودکشی، نقش واسطه ای دارد. نتیجه گیری : به نظر می رسد نقص کنترل تکانه، به عنوان نوعی آسیب پذیری هیجانی، و خودبی کفایت پنداری، در نقش سازو کار واسطه ای، پیش بینی کننده های خودجرحی بدون خودکشی باشند. این یافته ها از مدل تنظیم هیجانی و مدل آسیب شناسی تحولی خودجرحی بدون خودکشی حمایت می کند؛ نوجوانان دچار خودجرحی دچار نقص پایدار درونی در کنترل تکانه ها هستند، اما علت خودجرحی شان بیزاری و تنفر از خود و مازوخیسم نیست. /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal" mso-tstyle-rowband-size:0 mso-tstyle-colband-size:0 mso-style-noshow:yes mso-style-priority:99 mso-style-qformat:yes mso-style-parent:"" mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt mso-para-margin:0cm mso-para-margin-bottom:.0001pt mso-pagination:widow-orphan font-size:10.0pt font-family:"Times New Roman","serif"}
۱۰.

مقایسه خودآسیب رسانی و اقدام به خودکشی در نوجوانان: مرور نظام مند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: خودآسیب رسانی اقدام به خودکشی نوجوانان مرور نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۷ تعداد دانلود : ۹۸۵
هدف : هدف این مقاله مرور نظام مند پژوهش های اخیر با موضوع خودآسیب رسانی و اقدام به خودکشی در نوجوانا ن بود. روش : کلیدواژه های «اقدام به خودکشی»، «خودجرحی بدون خودکشی»، «خودجرحی» و «خودآسیب رسانی عمدی» در پایگاه های Pubmed و PsycINFO جست وجو شد. از بانک های اطلاعاتی SID و شبکه تحقیقات سلامت روان ( MHRN ) نیز برای یافتن منابع داخلی استفاده شد. از میان 120 مطالعه انگلیسی زبان گردآوری شده، پس از حذف مقاله های نامرتبط، 30 مقاله بر اساس طرح مطالعه، گروه نمونه و اهداف انتخاب شدند. مقاله های فارسی یافت شده جداگانه بررسی شدند. یافته ها : اقدام خودکشی را می توان بر اساس شدت خودآسیب رسانی پیش بینی کرد. عوامل خطر مشترک زیادی در مورد دو رفتار خودآسیب رسانی و اقدام به خودکشی وجود دارد. شدت نشانه های افسردگی، فراوانی تشخیص های اختلال استرس پس از سانحه ( PTSD ) و اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان دارای سابقه اقدام به خودکشی بیشتر از نوجوانان خودآسیب رسان است. نقایص تنظیم هیجانی و کاهش ترس از مرگ بر اثر تکرار خودآسیب رسانی دو عامل تبیین کننده ارتباط خودآسیب رسانی و اقدام به خودکشی هستند. نتیجه گیری : تفاوت خودآسیب رسانی و اقدام به خودکشی یک تفاوت کمی است، اما انگیزه های خود آسیب رسانی با اقدام به خودکشی تفاوت دارد.
۱۱.

همراهی نشانگان پولند با اختلال درخودماندگی: گزارش موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: نشانگان پولند اختلال درخودماندگی گزارش موردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۵۰
هدف : هدف پژوهش حاضر، گزارش مشکلات همراه نشانگان پولند در یک آزمودنی بود. روش : یک پسر پنج ساله مبتلا به نشانگان پولند مورد بررسی عمیق قرار گرفت. یافته ها : بررسی سوابق نشان داد آزمودنی افزون بر نشانگان پولند، مشکلات ارتباطی، کلامی و رفتاری زیادی داشته، به دلیل تحرک زیاد تشخیص اختلال بیش فعالی- کمبود توجه گرفته و سابقه تشنج هم داشته است. پس از ارزیابی دقیق، تشخیص اختلال درخودماندگی داده شد و برای درمان، افزون بر درمان تشنج و درمان نشانه ای برخی دیگر از مشکلات، کاردرمانی و گفتاردرمانی نیز تجویز شد. نتیجه گیری : در مواردی که کودکان با نشانه پرتحرکی مراجعه می کنند، باید از نظر وجود سایر اختلال های روانپزشکی نیز مورد ارزیابی دقیق قرار گیرند.
۱۷.

میزان عود در اختلال دو قطبی نوع یک: پیگیری 17 ماهه بیماران مبتلا به اولین دوره مانیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال دوقطبی مانیا عود همبودی پیامد افسردگی ماژور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۳۶ تعداد دانلود : ۱۹۹۹
هدف: با توجه به دانش ناکافی موجود در زمینه سیر و پیامد اختلال دوقطبی، و از طرفی عدم انجام ارزیابی طولی سیر این اختلال در ایران، این مطالعه مقدماتی بر روی بیماران مبتلا به اولین دوره مانیا انجام شد. روش: در یک بررسی طولی و آینده نگر، 23 بیمار مبتلا به اولین دوره مانیا با تشخیص اختلال دوقطبی نوع یک (BID) که در مرکز آموزشی - درمانی روانپزشکی ایران بستری شده بودند مورد ارزیابی قرار گرفتند. در ابتدا از فهرست معیارهای تشخیصی DSM-IV-TR، مقیاس 24 ماده ای اندازه گیری افسردگی هامیلتون (HDRS)، مقیاس اندازه گیری مانیای یانگ (YMRS) و مقیاس وسواسی - اجباری ییل - براون (YBOCS) استفاده شد. سه پرسشنامه اخیر هر دو تا چهار ماه و ارزیابی دوباره تشخیصی هر شش ماه انجام می شد. بیماران بین 8 تا 24 ماه (5.3 ±17.0) پیگیری شدند. سابقه ابتلا به اختلالات روانی در بستگان درجه یک بیمار به کمک شرح حال و مصاحبه تعیین گردید. یافته ها: تنها تشخیص یکی از بیماران (3/4%) به اسکیزوفرنیا تغییر کرد. سایر بیماران شامل 11 زن و 11 مرد با میانگین سنی10.4 ±28.4 سال بودند. بیشتر بیماران مجرد و با تحصیلات کمتر از دبیرستان بودند. 8/31% سابقه اختلال افسردگی داشتند. سوء مصرف مواد (به جز نیکوتین) تنها در دو بیمار وجود داشت. 1/9% دچار همبودی اختلالات اضطرابی بودند. 22.7% دارای وابسته فامیلی مبتلا به BID و 6/13% دارای وابسته مبتلا به اختلال افسردگی ماژور بودند. 40.9 درصد بیماران دچار عود اپی زود خلقی شدند. دو سوم موارد عود در سال اول و یک سوم در سال دوم بروز کرد. 13.6 درصد بیماران در شش ماه اول (پس از بهبودی دوره اول مانیا) و 31.8 درصد در سال اول دچار عود شدند. هیچ موردی از اپی زود خلقی مختلط و یا تندچرخی بروز نکرد. آزمون خی دو تفاوت آماری معنی داری در سابقه اپی زود خلقی پیش از اولین دوره مانیا، بین بیماران دچار عود مانیا (4/71%) و بیماران بدون این عود (0/20%) نشان داد. نتیجه گیری: میزان عود در اوایل سیر BID قابل توجه است و با توجه به بالاتر بودن عود در بیماران دارای سابقه ابتلا به اپی زودهای افسردگی، مداخله پیشگیرانه جدی، به ویژه در این گروه از بیماران توصیه می شود.
۱۸.

گزارش یک مورد اختلال ساختگی و کالتی با علایم وسواسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواسی - اجباری کودکان اختلال ساختگی وکالتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰۴
هدف: تا کنون موارد معدودی از اختلال ساختگی، با علایم روانپزشکی در کودکان گزارش شده است. آشنایی با چنین بیمارانی می تواند به درمانگران لزوم مدنظر قرار دادن این تشخیص را یادآوری کند. روش: در این نوشتار یک کودک هشت ساله، توسط مادربزرگ خود برای درمان علایم وسواسی ارجاع داده شده است. این کودک در سه سال گذشته برای درمان این علایم به پزشکان مختلف مراجعه کرده و تحت درمان با فلوکستین تا 60 میلی گرم در روز بوده است. یافته ها: در طی دوره درمان هیچگاه بهبودی مشاهده نشد. در بررسی های به عمل آمده، هیچ علامت وسواسی در کودک ملاحظه نشد. عملکرد کودک در حوزه های تحصیلی و بین فردی کاملا طبیعی بود. مادر بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی پارانویید بود و کودک از این مساله رنج می برد. کودک با مادربزرگ خود زندگی می کرد و ارتباط عاطفی مناسبی با مادر و مادربزرگ خود نداشت. کودک از قول مادربزرگ خود، اظهار می کرد که رعایت شدید بهداشت می تواند مانع ابتلای او به بیماری مشابه مادرش شود. مادربزرگ بیمار از احساس گناه ناشی از عدم درمان مناسب دخترش رنج می برد. او دارو را با دو برابر مقدار تجویز شده به کودک می داد و اصرار بر تغییر یا افزایش دارو با توجه به عدم پاسخ کودک به درمان داشت. نتیجه گیری: با توجه به بررسی های به عمل آمده، تشخیص اختلال ساختگی وکالتی برای کودک گذاشته شد. جدا کردن کودک از مادربزرگش، و جلسات روان درمانی حمایتی موجب بهبود علایم وسواس کودک شد.
۱۹.

اثر برنامه آموزش مهارت های زندگی بر عملکرد دانش آموزان سال چهارم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارتهای زندگی مدرسه هداشت روان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی انگیزش انگیزش در تعلیم و تربیت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۴۴۶۱ تعداد دانلود : ۱۶۸۷
هدف: در این مطالعه تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر عملکرد کودکان دبستانی مدرسه ای در تهران بررسی گردید. روش: در یک بررسی قبل و بعد، اثر برنامه آموزش مهارت های زندگی بر 26 نفر از دانش آموزان کلاس چهارم یکی از دبستان های ناحیه هشت آموزش و پرورش تهران بر اساس راهنمای مربوط به کودکان دبستانی، بررسی گردید. نمونه گیری به روش در دسترس و از طریق مراجعه به مدرسه محل تحصیل دانش آموزان بود. مهارت ها در سه سطح دانش آموزان، معلمان و والدین به وسیله دو فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان آموزش داده شد. پس از انجام مداخلات و تکمیل پرسشنامه توانایی ها و مشکلات‏ (SDQ)، نتایج قبل و بعد مقایسه شدند. یافته ها: تغییر رو به کاهش نمره شاخص کل مشکلات بعد از مداخله معنی دار بود، ولی در سایر شاخص ها یعنی نشانه های سلوک، هیجانی، بیش فعالی، مشکلات ارتباطی با همسالان و بروز رفتارهای جامعه پسند تفاوت قبل و بعد معنی دار نبود. نتیجه گیری: برنامه بهداشت روان در مدارس ممکن است بتواند از مشکلات دانش آموزان بکاهد و توانمندی آنها را ارتقا دهد.
۲۰.

پایایی قسمت اختلالات مصرف مواد در نسخه فارسی مصاحبه تشخیصی جامع بین المللی (cidi): یک مطالعه چند مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایانی مصاحبه تشخیصی جامع بین المللی ( CIDI ) اختلالات مصرف مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۴۸
هدف: هدف این مطالعه‏، ارزیابی پایایی قسمت سوء مصرف مواد در نسخه فارسی مصاحبه تشخیصی جامع بین المللی (CIDI) به وسیله یک مطالعه چند مرکزی در ایران بود. روش: جمعیت مورد مطالعه 101 نفر از بیماران سرپایی و بستری انتخاب شده از پنج مرکز روانپزشکی تهران بودند. مصاحبه با آزمودنی ها به وسیله روانشناسان آموزش دیده انجام شد. CIDI کامل برای 65 نفر و مدول مصرف مواد آن برای 36 نفر اجرا گردید. برای ارزیابی پایایی آزمون - باز آزمون، سه تا هفت روز پس از مصاحبه اول، مصاحبه دوم برای تمام بیماران به وسیله فرد دیگری اجرا و نتایج با استفاده از آمار کاپا و یول تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: در مجموع پایایی تشخیص اختلالات مصرف مواد در CIDI کامل بهتر از مدول مصرف مواد بود. در CIDI کامل در هر دو سیستم تشخیصی DSM-IV و ICD-10، کاپای 5/0 یا بیشتر و آماره یول عموما بالاتر از آن به دست آمد و در بین اختلالات مختلف مواد، وابستگی به اوپیویید بیشترین کاپا (64/0) را داشت. در CIDI مدول مصرف مواد بیشترین پایایی با توجه به نتایج کاپا و یول، به وابستگی به حشیش مربوط بود (کاپا = 41/0، یول = 6/0). نتیجه گیری: در مجموع پایایی CIDI کامل برای تشخیص اختلالات مصرف مواد بهتر از مدول مصرف مواد بود. پایایی ضعیف به خصوص در مدول مصرف مواد، ممکن است به نحوه نمونه گیری و شیوع بسیار بالای اختلال مربوط باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان