مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خوددلسوزی
حوزه های تخصصی:
زمینه: تنظیم و تعادل در هیجان ها راهبردی است سازگارانه برای ایجاد و سازمان دادن هیجان ها که به الگوی رفتارهای مراقبه ای منجر می شود و می تواند تاثیر قابل ملاحظه ای در سلامت و بهزیستی روان شناختی دانشجویان داشته باشد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روایی، اعتبار و تحلیل عاملی پرسشنامه خوددلسوزی نف (2003) در بین دانشجویان کارشناسی پیوسته و ناپیوسته صورت گرفت. روش: در این پژوهش توصیفی پیمایشی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای نمونه ای 353 نفر (182 پسر و 171 دختر) از دانشجویان انتخاب شدند و پرسشنامه خوددلسوزی را تکمیل کردند. روایی سازه و روایی عاملی این پرسشنامه ارزیابی شد و اعتبار این پرسشنامه نیز از طریق همسانی درونی و روش تنصیف (دو نیمه کردن) مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که این مقیاس 6 عامل دارد که 112/75 این سازه را تبیین می کند که حاکی از روایی سازه این مقیاس است و نتایج تحلیل عاملی تأییدی و شاخص های آن نیز بیانگر برازش مطلوب این مقیاس است. ضرایب اعتبار این مقیاس با روش آلفای کرونباخ 779/0 و با روش دو نیمه کردن 76/0 برآورد شد. همبستگی بین خرده مقیاس های خوددلسوزی نشان دهنده روایی همگرایی آن است.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان اذعان داشت نسخه فارسی پرسشنامه خوددلسوزی در میان جامعه دانشجویان کارشناسی از اعتبار و روایی مطلوبی برخوردار است و می توان از آن برای سنجش خوددلسوزی و در پژوهش های روان شناختی بهره برد.
نقش خوددلسوزی در پیش بینی استرس تحصیلی دانشجویان: با واسطه گری انگیزش درونی و بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به منظور بررسی نقش خوددلسوزی و انگیزش های درونی و بیرونی در استرس تحصیلی دانشجویان انجام شده است. روش پژوهش این مطالعه همبستگی بود. در این راستا پژوهش روی 558 دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی مهاباد در سال تحصیلی93-1392 که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، انجام گرفت. ابزارهای گردآوری شامل چک لیست جمعیت شناختی، پرسشنامه های جهت گیری اهداف پیشرفت الیوت و مک گریگور (2001)، مقیاس خوددلسوزی نف (2003) و مقیاس استرس تحصیلی کوهن و فرایزر (1986) بود. به منظور اندازه گیری همگنی واریانس ها و غربالگری مقادیر و داده های پرت از راهبرد فاصله مهالانوبیس و روش آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. ماتریس همبستگی متغیرهای نشان داد: بین انگیزش های درونی و خوددلسوزی با استرس تحصیلی همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد که خوددلسوزی نقش معناداری در پیش بینی انگیزش درونی دانشجویان دارد و انگیزش درونی نقش واسطه گری معناداری بین خوددلسوزی و استرس تحصیلی دانشجویان ایفا می کند. بنابراین، می توان نتیجه گرفت با افزایش خوددلسوزی و برخورداری از انگیزش درونی، استرس تحصیلی به میزان قابل ملاحظه ای کاهش می یابد.
نقش خوددلسوزی و ذهن آگاهی در پیش بینی استرس تحصیلی دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطة بین خوددلسوزی و ذهن آگاهی با استرس تحصیلی در دانش آموزان دختر بود. روش پژوهش این مطالعه همبستگی است. جامعة آماری شامل دانش آموزان دختر دورة دوم متوسطه است که مشتمل بر 2900 نفر دانش آموز بود. روش نمونه گیری مطالعة حاضر، نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و دربرگیرندة 341 نفر از دانش آموزان دختر بود. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسش نامة مقیاس خوددلسوزی نف، ذهن آگاهی بائر و پرسش نامة استرس تحصیلیزاژاکووا است. یافته ها نشان داد که بین ذهن آگاهی با استرس تحصیلی در سطح (01/0P<) و بین خوددلسوزی با استرس تحصیلی در سطح (01/0P<)، رابطة معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که 32 درصد از واریانس استرس تحصیلی توسط ذهن آگاهی و خوددلسوزی قابل پیش بینی است؛ در نتیجه، ذهن آگاهی و خوددلسوزی به عنوان سازه های مثبت، نقش بسزایی در کاهش استرس تحصیلی دانش آموزان دختر دارد.
بررسی نقش خود دلسوزی و ابرازگری هیجانی در پیش بینی خود افشاییِ برخط در دانشجویان استفاده کننده از شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف:هدف این پژوهش، بررسی رابطه خود دلسوزی و ابرازگری هیجانی با خود افشایی بود. روش:در این پژوهش، 324 نفر از دانشجویان استفاده کننده از فضای مجازی در دانشگاه محقق اردبیلی به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های، خود دلسوزی، ابرازگری هیجانی و خود افشاییِ برخط پاسخ دادند. یافته ها:مؤلفه های مهربانی به خود و ذهن آگاهی، رابطه مثبت و مؤلفه های خود داوری و انزوا و همانندسازی، بیش از حد رابطه منفی معناداری با خود افشاییِ برخط دارند. همچنین، ابراز هیجان مثبت و ابراز صمیمیت، رابطه مثبت و ابراز هیجان منفی رابطه منفی معناداری با خود افشاییِ برخط دارند. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که در کل، مجموعه این متغیّرها 62 درصد از واریانس خود افشاییِ برخط را تبیین می کنند. نتیجه گیری:با توجه به یافته های پژوهش، باید به نقش ابرازگری هیجانی و خود دلسوزی، به عنوان پیش بینی کننده خود افشاییِ برخط توجه ویژه ای داشت.
نقش بخشش و رضایت از زندگی در تبیین خوددلسوزی دانشجویان دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روان شناسی معاصر بر پژوهش در حوزه روان شناسی مثبت و توانمندی های انسان تأکید بسیاری می شود. یکی از متغیرهای نوظهور در حوزه روان شناسی مثبت، مفهوم خوددلسوزی است. این پژوهش با هدف بررسی نقش بخشش و رضایت از زندگی در تبیین خوددلسوزی دانشجویان دانشگاه گیلان انجام شد. طرح پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری، تمام دانشجویان دانشگاه گیلان را در سال تحصیلی 94-1393 شامل می شد. نمونه ای به حجم 300 نفر از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس های بخشش (مالت و همکاران، 2003)، رضایت از زندگی (دینر و همکاران، 1985) وخوددلسوزی (نف، 2003) پاسخ دادند. نتیجه آزمون تحلیل رگرسیون هم زمان نشان داد که رضایت از زندگی و حساسیت نسبت به مقتضیات محیطی، 9 درصد از تغییرات خوددلسوزی را پیش بینی می کنند (05/0>p). تنفر پایا و گرایش به بخشیدن هم بدون ضرایب پیش بینی معنادار هستند. با توجه به این که بخشی از تغییرات خوددلسوزی را بخشش و رضایت از زندگی تبیین می کنند، با به کارگیری آموزش هایی مانند آموزش بخشش و آموزش مهارت های زندگی در جهت افزایش رضایت از زندگی و به دنبال آن افزایش خوددلسوزی گام برداشته می شود.
تدوین مدل ساختاری بهزیستی تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز بر اساس حس انسجام و خوددلسوزی با میانجی گری مسئولیت پذیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بهزیستی تحصیلی از متغیرهای مهم در حوزه آموزش و یادگیری است که شناخت عوامل زمینه ساز آن ضرورت دارد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی روابط ساختاری حس انسجام، خوددلسوزی و مسئولیت پذیری با بهزیستی تحصیلی بود. روش کار: در این مطالعه توصیفی همبستگی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز جامعه آماری را تشکیل دادند. تعداد 350 نفر (181 مرد و 169 زن) به روش نمونه گیری چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های حس انسجام آنتونوسکی ( Antonovsky )، خوددلسوزی نف ( Neff )، مسئولیت پذیری گاف ( Gough )، فهرست مشغولیت تحصیلی سالملا-آرو و آپادیا ( Salmela-Aro & Upadya ) و سیاهه فرسودگی تحصیلی سالملا-آرو ( Salmela-Aro ) و همکاران پاسخ دادند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار Amos نسخه 24 تحلیل شد.. یافته ها: مدل فرضی بهزیستی تحصیلی در جامعه پژوهش برازنده بود (06/0 = RMSEA ، 2/68 X2/DF ). مسیر مستقیم حس انسجام، خوددلسوزی (001/0 > P ) و مسئولیت پذیری (01/0 > P ) به بهزیستی تحصیلی دانشجویان معنادار بود. همچنین مسیر مستقیم حس انسجام و خوددلسوزی به مسئولیت پذیری معنادار بود. مسیر غیرمستقیم حس انسجام با میانجی گری مسئولیت پذیری معنادار بود. ولی مسیر غیرمستقیم خوددلسوزی بر بهزیستی تحصیلی معنادار نبود. در مجموع 35 درصد از واریانس بهزیستی تحصیلی از طریق متغیرهای مدل تبیین شد.. نتیجه گیری: با توجه به اثر مستقیم و غیرمستقیم حس انسجام، خودلسوزی و مسئولیت پذیری بر میزان بهزیستی تحصیلی، به نظر می رسد با تقویت مسئولیت پذیری، حس انسجام و خوددلسوزی می توان بهزیستی تحصیلی دانشجویان را تقویت کرد.
تحلیل کانونی رابطه خوددلسوزی با خودآگاهی هیجانی در میان دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : هدف پژوهش حاضر، تحلیل کانونی رابطه خوددلسوزی با خودآگاهی هیجانی دانشجویان علوم پزشکی است. روش کار: در این مطالعه توصیفی همبستگی، دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز جامعه آماری را تشکیل دادند. تعداد 350 نفر (181 مرد و 169 زن) به روش نمونه گیری چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های خوددلسوزی نف ( Neff ) و خودآگاهی هیجانی گرنت و همکاران ( Grant et al ) پاسخ دادند. داده ها با روش تحلیل همبستگی بنیادی و با استفاده از افزونه CANCORR نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها: یافته های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل همبستگی بنیادی نشان داد که ابعاد خوددلسوزی رابطه معناداری با بالا رفتن خودآگاهی هیجانی دارند. تحلیل کانونی مجموعه معناداری بین خودلسوزی و خودآگاهی هیجانی را نشان داد. در این مجموعه مهربانی با خود، قضاوت در مورد خود، مشترکات انسانی، انزوا، به هوشمندی و همانندسازی فزاینده رابطه مثبت و معناداری با بازشناسی، شناسایی، تبدیل سازی، محیط گرایی و حل مسأله داشتند. نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که هر چه میزان مهربانی با خود، قضاوت در مورد خود، مشترکات انسانی، انزوا، به هوشمندی و همانندسازی فزاینده دانشجویان بالا باشد، به همان نسبت میزان خودآگاهی هیجانی آنان یعنی بازشناسی، شناسایی، تبدیل سازی، محیط گرایی و حل مسأله آنان بالا خواهد بود.
رابطه تیپ شخصیتی D و خوددلسوزی با رفتارهای بهداشتی در زنان مبتلا به سرطان سینه : نقش تعدیل کننده استرس ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وجود پیشرفت های قابل توجه علم پزشکی، سرطان همچنان به عنوان یکی از مهم ترین بیماری های قرن حاضر و دومین علت مرگ ومیر بعد از بیماری های قلب و عروق مطرح است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی تیپ شخصیتی D و خوددلسوزی با رفتارهای بهداشتی در زنان مبتلا به سرطان سینه با در نظر گرفتن نقش تعدیل کننده ی استرس ادراک شده، انجام گرفت. جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی زنان مبتلا به سرطان سینه ی مراجعه کننده به بیمارستان های پزشکی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهر تهران بود. نمونه ی پژوهش شامل 70 نفر بیمار مبتلا به سرطان سینه ی مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین (ع) تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های تیپ شخصیتی D دنولت، مقیاس خوددلسوزی نف، وضعیت بهداشتی لاگ کاس و پرسشنامه ی استرس ادراک شده ی کوهن و همکاران انجام گرفت. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی بین متغیرها، یا روابط ساختاری در الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی، برازش مناسبی دارد (0/05= RMSEA )؛ بنابر این بین خوددلسوزی، شخصیت D و استرس ادراک شده با رفتارهای بهداشتی زنان مبتلا به سرطان سینه، رابطه ی معناداری وجود داشت (0/01 P< ) که بیشترین مقدار ضریب همبستگی بین خوددلسوزی و رفتارهای بهداشتی بود. هم چنین رابطه ی استرس ادراک شده با رفتارهای بهداشتی مثبت بود. درحالی که شخصیت D با رفتارهای مراقبت های بهداشتی رابطه ی منفی نشان داد. تیپ شخصیتی D قادر به پیش بینی رفتارهای مراقبت های بهداشتی زنان از طریق استرس ادراک شده بود. نتایج پژوهش نشان داد که تیپ شخصیتی D ، خوددلسوزی و استرس ادراک شده در پیش بینی رفتارهای بهداشتی نقش معناداری دارند. با تمرکز بر این سازه ها می توان در زمینه ی پیشگیری و درمان بیماران مبتلا به سرطان سینه به نتایج درمانی پایدارتر و بهتری دست یافت.
نقش میانجی گری خوددلسوزی در رابطه ی بین علائم وسواس فکری عملی با احساس گناه پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : رفتارهای وسواسی در شرایط گوناگون می تواند تجربه های احساسی متفاوتی را سبب گردد، بنابراین این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی گری خوددلسوزی در رابطه ی بین علائم وسواس فکری عملی با احساس گناه پرستاران انجام شد. روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش حاضر را تمامی 486 پرستار زن شهر گرگان در بیمارستان های دولتی بودند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 20 برای هر متغیر مشاهده شده 340 نفر به عنوان حجم نمونه به روش دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل، پرسشنامه احساس گناه کوگلر و جونز (1992)، پرسشنامه وسواس فکری عملی هاجسون و راچمن (1977) و پرسشنامه خوددلسوزی ریس و همکاران (2011) بودند. یافته ها: یافته ها نشان داد روابط معنا داری بین علائم وسواس فکری عملی پرستاران و خوددلسوزی با احساس گناه وجود داشت و مدل پژوهش تایید شد و به طور کلی 57 درصد از احساس گناه توسط علائم وسواس فکری عملی پرستاران و خوددلسوزی قابل تبیین می باشد. همچنین متغیرهای علائم وسواس فکری عملی پرستاران و خوددلسوزی بر احساس گناه اثر مستقیم معنادار دارند و مسیر غیر مستقیم علائم وسواس فکری عملی پرستاران با میانجی گری خوددلسوزی بر احساس گناه تایید گردیده شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش بر ضرورت نقش رفتارهای وسواسی پرستاران بر تجربه احساس گناه تاکید نمود که می تواند دلالت های کاربردی برای درمان گران و مشاوران در جهت کاهش احساس گناه با توجه به در نظر گرفتن ابعاد خوددلسوزی در پرستاران ارایه دهد.
اثربخشی آموزش مثبت نگری با رویکرد اسلامی بر خود مهار گری، خوددلسوزی و دیدگاه فهمی همسر در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
72 - 88
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مثبت نگری با رویکرد اسلامی بر خودمهارگری،خود دلسوزی و دیدگاه فهمی همسر بر زنان متأهل بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه، طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری تعداد 5606 نفر از زنان متأهل دانشجوی دانشگاه آزاد اراک در سال 1399 بود که 30 نفر از دانشجویان متأهل با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و گواه کاربندی شدند. برنامه آموزش مثبت نگری با رویکرد اسلامی در 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت گروهی، برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه خودمهارگری تانجنی و همکاران(2004)، پرسشنامه خود دلسوزی نف (2003) و پرسشنامه دیدگاه فهمی همسر لانگ (1990) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از آموزش مثبت نگری با رویکرد اسلامی بر خود مهارگری (0/038=p و 12/65=F) و خود دلسوزی (0/041=p و 6/88= F)و دیدگاه فهمی همسر(0/038=p و 14/58=F) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری : یافته ها نشان داد که آموزش مثبت نگری با رویکرد اسلامی بر خودمهارگری و خود دلسوزی و دیدگاه فهمی همسر در زنان متأهل تأثیر داشته است.
رابطه بین حس انسجام و خوددلسوزی با بهزیستی تحصیلی : نقش میانجی خودآگاهی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی خودآگاهی هیجانی در رابطه بین حس انسجام و خوددلسوزی با بهزیستی تحصیلی در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای تعداد 350 دانشجو از بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی تبریز انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه حس انسجام آنتونوسکی، پرسشنامه خوددلسوزی نف، پرسشنامه خودآگاهی هیجانی گرنت و همکاران، فهرست مشغولیت تحصیلی سالملا-آرو و آپادیا و سیاهه فرسودگی تحصیلی سالملا-آرو را تکمیل کردند. به منظور آزمون الگوی اثرات مستقیم و غیرمستقیم از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها نشان داد داده ها برازش مناسبی با مدل دارد. اثر مستقیم حس انسجام و خودآگاهی هیجانی بر بهزیستی تحصیلی معنادار بود اما اثر مستقیم خوددلسوزی بر بهزیستی تحصیلی معنادار نبود. همچنین اثر مستقیم حس انسجام و خوددلسوزی بر خودآگاهی هیجانی معنادار بود. اثر غیرمستقیم حس انسجام و خوددلسوزی از طریق خودآگاهی هیجانی بر بهزیستی تحصیلی معنادار بود. یافته های پژوهش نشان داد که حس انسجام و خودآگاهی هیجانی به طور معناداری می توانند بهزیستی تحصیلی را پیش بینی نمایند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که خودآگاهی هیجانی بین حس انسجام و خوددلسوزی با بهزیستی تحصیلی دارای نقش میانجی می باشد.
رابطه هوش هیجانی با نشاط ذهنی: نقش واسطه ای خوددلسوزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
283-294
حوزه های تخصصی:
زمینه : نشاط ذهنی به صورت داشتن انرژی بدنی و ذهنی تعریف می شود. افراد با هوش هیجانی بالاتر، دارای شادی، سرزندگی و کارآمدی بیشتری هستند. اما سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا خوددلسوزی در این رابطه نقش واسطه ای ایفا می کند؟ هدف : هدف این پژوهش، بررسی رابطه هوش هیجانی با نشاط ذهنی با واسطه گری خوددلسوزی در میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه شیراز بود. روش: این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. از جامعه آماری دانشجویان کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 98-1397 تعداد 298 نفر (149 زن و 149 مرد) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند و سه پرسشنامه نشاط ذهنی حالتی (ریان و فردریک، 1997)، خوددلسوزی (نف، 2003) و هوش هیجانی (پترایدز و فارنهام، 2001) را تکمیل کردند . . تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها : مدل پژوهش برازش مناسبی با داده ها داشت و هوش هیجانی اثر مستقیم بر خوددلسوزی (0/05 p˂ ، 0/41 =β) و همچنین نشاط ذهنی (0/01 p˂ ، 0/29 =β) دانشجویان داشت. اثر غیرمستقیم هوش هیجانی بر نشاط ذهنی دانشجویان با واسطه گری خوددلسوزی نیز معنی دار بود (01/0 p˂ ، 21/0 =β). بدین ترتیب می توان گفت که هوش هیجانی می تواند هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و از طریق خوددلسوزی بر نشاط ذهنی دانشجویان تأثیر بگذارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که با تقویت هوش هیجانی می توان موجبات ارتقای خوددلسوزی دانشجویان و در نتیجه نشاط ذهنی آنها را فراهم آورد.
بررسی نقش خود دلسوزی و فرآیند های شناختی ناکارآمد (آمیختگی شناختی، نشخوار فکری و اجتناب شناختی) در نشانگان روان شناختی (افسردگی) زنان با ازدواج زود هنگام
حوزه های تخصصی:
ازدواج یکی از پدیده ها و نهادهای مهم اجتماعی است که نقش بسیار حساسی بر تمامی ابعاد زندگی انسان دارد و داشتن آمادگی لازم ازنظر جسمی و روانی و اجتماعی برای آن ضروری است. ازدواج در دوره کودکی و نوجوانی نوعی خشونت علیه کودکان و با حقوق کودک مغایر است و می تواند فرصت رشد و تکامل را از آنان سلب نماید. در این راستا پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش خود دلسوزی و فرآیندهای شناختی ناکارآمد «آمیختگی شناختی، اجتناب شناختی، نشخوار فکری» در نشانگان روان شناختی (افسردگی) زنان با ازدواج زودهنگام انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه زنان با ازدواج زودهنگام «زیر ۱۵ سال» شهرستان خواف که تعداد آن ها ۹۱۰ نفر بود. نمونه موردمطالعه بر اساس جدول مورگان ۲۷۰ نفر از زنان با ازدواج زودهنگام شهرستان خواف بود که به روش نمونه گیری خوشه ای و به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های این پژوهش شامل پرسشنامه نشخوار فکری باقری نژاد و صالحی فدردی و طباطبایی (۱۳۸۸)، آمیختگی شناختی گیلاندرز و همکاران (۲۰۱۴)، اجتناب شناختی سکستون و دوگاس (۲۰۰۸)، خود دلسوزی نف (۲۰۰۳)، پرسشنامه DASS لاویبوند و لاویبوند (۱۹۹۵) می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها با کمک ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که فرآیندهای شناختی ناکارآمد «آمیختگی شناختی، اجتناب شناختی و نشخوار فکری» می تواند زمینه ساز افسردگی در زنان با ازدواج زودهنگام باشد درحالی که خود دلسوزی می تواند مانع از افسردگی شود. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود برای زوجین در آستانه ازدواج کارگاه های آموزش پیش از ازدواج برگزار گردد و آموزش و اطلاع رسانی بیشتر به والدین در خصوص آسیب های ازدواج زودهنگام صورت گیرد.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تأکید بر قرآن و آموزه های اسلامی بر سرسختی روان شناختی، خوددلسوزی و تصویر بدنی در مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
118-135
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یا ام.اس شایع ترین بیماری ناتوان کننده بزرگسالان است که به علت فرایند التهابی میلین زدای سیستم عصبی مرکزی اتفاق می افتد و تأثیر زیادی بر کیفیت زندگی این بیماران می گذارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی با تأکید بر قرآن و آموزه های اسلامی بر سرسختی روان شناختی، خوددلسوزی و تصویر بدنی در مبتلایان به ام.اس انجام شده است.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر همجوشی شناختی و خوددلسوزی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۸
215 - 224
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر همجوشی شناختی و خوددلسوزی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهرستان شهرضا در فصل تابستان سال 1400 بود. در این پژوهش تعداد 34 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش مداخله روان درمانی مثبت نگر را طی دو و نیم ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه همجوشی شناختی (گیلاندرز و همکاران، 2014) و پرسشنامه خوددلسوزی (نف، 2003) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر بر همجوشی شناختی و خوددلسوزی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو تأثیر معنادار دارد (p<0/001). بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که روان درمانی مثبت نگر با بهره گیری از فنونی همانند چشم انداز مثبت به زندگی و آموزش خوش بینی و امید به آینده می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت کاهش همجوشی شناختی و بهبود خوددلسوزی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو مورد استفاده قرار گیرد.
نقش ابعاد سرشت و منش و خوددلسوزی در پیش بینی کیفیت زندگی زنان مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد سرشت و منش و خود دل سوزی در پیش بینی کیفیت زندگی زنان مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی بود. این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه بیماران مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اردبیل بود. .نمونه پژوهش 210 نفر بیمار مبتلا به درد اسکلتی عضلانی بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خوددلسوزی ریس و همکاران (2011)، ابعاد سرشت و منش کلونینجر و همکاران (1994) و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1989) استفاده شد. داده های پژوهش با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه تجزیه و تحلیل شدند.نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که خوددلسوزی (31%)، ابعاد سرشت (22%) و ابعاد منش (31%) از واریانس مشترک کیفیت زندگی را تبیین کردند.این یافته ها بیان می کند که دلسوزی به خود و ابعاد سرشت و منش نقش قابل ملاحظه ای در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دردهای اسکلتی عضلانی دارد. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه پیشگیری، آسیب شناسی و مقابله بالینی درد دارد. شماره ی مقاله: ۱
رابطه خودشیءانگاری با تاب آوری و خوددلسوزی دانشجویان دختر (مطالعه موردی: دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۵ شماره ۱
125 - 139
حوزه های تخصصی:
امروزه، پدیده خودشیءانگاری به مفهوم ارزیابی دیگران براساس ظاهر فیزیکی، زیبایی و جذابیت جنسی، پدیده ای است که منبع عمده درد و رنج زنان، به ویژه دانشجویان دختر، به شمار می آید و موجب کاهش تاب آوری و خوددلسوزی و تهدید سلامت روانی آن ها می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خودشیءانگاری با تاب آوری و خوددلسوزی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی سبزوار ورودی 1393 به تعداد 647 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 242 نفر تعیین شد که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های استاندارد خودشیءانگاری مک کینلی و هاید، تاب آوری کونور و دیویدسون و خوددلسوزی نف استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین متغیرهای خودشیءانگاری با تاب آوری و خوددلسوزی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، براساس نتایج تحقیق مشخص شد که مؤلفه های خودشیءانگاری (شرم بدنی، نظارت بدنی و کنترل ظاهر) توانستند حدود 31 درصد واریانس تاب آوری و 18 درصد واریانس خوددلسوزی را تبیین کنند. بنابراین، کاهش خودشیءانگاری می تواند سبب افزایش تاب آوری و خوددلسوزی دانشجویان دختر شود.
آزمایش و مقایسه مدل رابطه علّی نقش های جنسیتی مردانگی و زنانگی و انعطاف پذیری خانوادگی با وانمودگرایی با میانجی گری خوددلسوزی در دانشجویان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
303 - 323
حوزه های تخصصی:
پدیده وانمودگرایی در مورد افرادی است که توانایی و قابلیت های علمی و هنری بسیار بالایی دارند، اما این موفقیت ها و توانایی ها را درونی نکرده و اعتقادی به آنان ندارند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه رابطه علّی نقش های جنسیتی مردانگی و زنانگی و انعطاف پذیری خانوادگی با وانمودگرایی با میانجی گری خوددلسوزی در دختران و پسران کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان کارشناسی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1396 1397 بودند که از این تعداد 200 (120 پسر و 80 دختر) نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسش نامه فرم کوتاه خوددلسوزی (SCS) رایس و همکاران (2011)، پرسش نامه نقش جنسیتی بم (BSRI)، مقیاس پدیده وانمودگرایی کلانس (CIPS) (1985) و مقیاس انعطاف پذیری خانواده شاکری (1382) بود. نتایج نشان داد که در کل نمونه، در هر دو گروه نمونه دانشجویان دختر و پسر، الگوی مفروض نقش واسطه ای خوددلسوزی در رابطه بین نقش های جنسیتی و انعطاف پذیری خانوادگی با وانمودگرایی برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج تخصیص گروهی روابط ساختاری بین متغیرهای چندگانه نشان داد که روابط بین نقش های جنسیتی (مردانگی و زنانگی)، انعطاف پذیری خانوادگی، وانمودگرایی و خوددلسوزی در دو گروه دانشجویان دختر و پسر هم ارز بودند. در نهایت، نتایج نشان داد که در مدل کلی و مدل های مربوط به هر یک از دو گروه دختر و پسر، همه وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و متغیرهای پیش بین حدود 18 درصد از پراکندگی متغیر وانمودگرایی را تبیین کردند. همچنین، نتایج نشان داد دانشجویان دختر نقش جنسیتی زنانگی و نمره های بالاتری در وانمودگرایی و سطوح پایین تری از خوددلسوزی را نسبت به مردان نشان دادند. اما مردان با نقش جنسیتی مردانگی و سطوح بالای خوددلسوزی و نمره های کمتری در وانمودگرایی همراه بودند.
مدل یابی نقش میانجی سرمایۀ روان شناختی در رابطۀ علّی هوش معنوی و خوددلسوزی با معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ در دانشگاه اسلامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
89 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی در رابطه بین هوش معنوی و خوددلسوزی با معنای زندگی صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه این پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 400-1399 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین، 210 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه برخط انجام شد. ابزارهای این پژوهش، پرسشنامه معنای زندگی، پرسشنامه سرمایه روان شناختی، مقیاس خودارزیابی هوش معنوی و مقیاس خوددلسوزی بود. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای آماری اس.پی.اس.اس-22 و آموس-24 انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای متغیّرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد. یافته ها: هوش معنوی بر معنای زندگی تأثیر مستقیم و به واسطه سرمایه روان شناختی بر معنای زندگی تأثیر غیر مستقیم دارد. خوددلسوزی بر معنای زندگی اثر مستقیم نداشت، اما به واسطه سرمایه روان شناختی، بر معنای زندگی اثر غیر مستقیم داشت. نتیجه گیری: معنای زندگی تحت تأثیر هوش معنوی و خوددلسوزی است و هوش معنوی و خوددلسوزی از طریق افزایش سرمایه روان شناختی، میزان معنای زندگی را تحت تأثیر خود قرار می دهند
اثربخشی درمان خوددلسوزی بر مشکلات خواب و خودسرزنش گری همسران نظامیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
55 - 68
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش خوددلسوزی بر مشکلات خواب و خودسرزنش گری در همسران نظامیان انجام شد. روش: جامعه آماری موردمطالعه شامل تمامی همسران نظامی شهر ری تهران بود که از این میان، 30 نفر از زنان که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند که به صورت گمارش تصادفی، ۲ گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گزینش شدند که گروه آزمایش، 8 جلسه آموزش خوددلسوزی دریافت کرد و گروه کنترل، هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. شرکت کنندگان با پرسش نامه مشکلات خواب پیترزبورگ (1989) و مقیاس سطوح خودسرزنش گری تامسون و ظروف (2004) ارزیابی شدند. یافته ها: داده ها با استفاده تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، به وسیله نسخه 23 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. مقایسه میانگین ها نشان داد مداخله در تغییر نمرات مشکلات خواب و خودسرزنش گری، مؤثر عمل کرده است. تفاوت ها از پس آزمون به پیگیری معنادار نیستند (05/0<P)؛ به این معنا که اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش خوددلسوزی بر مشکلات خواب و خودسرزنش گری همسران نظامیان اثربخش بوده است و این اثربخشی در طول زمان ثبات داشته است.