فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سطوح پرخاشگری و قانون گریزی در دو گروه از نوجوانان دارای صفات خودشیفته و عادی بود . این پژوهش علی مقایسه ای بود و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان شاغل به تحصیل در مقطع دبیرستان شهر ارومیه بود که از بین آنها 40 دانش آموز دارای سطوح بالای خودشیفتگی و 40 دانش آموز دارای سطوح پایین خودشیفتگی از طریق نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه ی مقیاس خودگزارشی مشکلات رفتاری نوجوانان آخنباخ (1991) که پایایی مقیاس های آن از طریق باز آزمایی بین 47/0 تا 81/0 گزارش شده است و پرسشنامه ی شخصیت خودشیفته آمس، روز و اندرسون (2006) که پایایی این پرسشنامه نیز از طریق بازآزمایی 85/0 گزارش شده است، توسط دو گروه شرکت کننده در پژوهش تکمیل گردید و در گام بعدی داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد نوجوانان دارای صفات خودشیفتگی بالا در مولفه های پرخاشگری و قانون گریزی نمرات بالاتری نسبت به نوجوانان عادی گرفته-اند(0002/0>p). مسئولان آموزش و پرورش نوجوانان دارای اختلال خودشیفتگی را شناسایی و کار آزمایی های بالینی را برای آن ها برگزار و برنامه های مداخله سلامت روان را برای آن ها اجرا نمایند.
بررسی چگونگی نقش فعالیت های فوق برنامه در تقویت برنامه درسی رسمی از دیدگاه معلمان دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی نقش فعالیتهای فوق برنامه در تقویت برنامه درسی رسمی از نظر معلمان دوره اول متوسطه انجام شد. روش تحقیق توصیفی- پیماشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان دوره اول متوسطه شهرستان قائمشهر درسال 99-1400 (390 نفر) است، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و برحسب جدول کرجسی و مورگان 194 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گرداوری داده ها،مطالعات کتابخانه ای و فرم پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی ان با استفاده از روایی صوری و پایایی ان با استفاده از ضریب الفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و امار استنباطی(آزمون تی و آزمون فریدمن) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که نقش فعالیتهای فوق برنامه در دستیابی از منابع آموزشی، ارتقاء انگیزش تحصیلی ، بهبود امکان ارتباط ، ارتقاء کیفیت تدریس، ارتقاء کیفیت تکالیف درسی، بهبود فرایند ارزشیابی و ملاحظه تفاوت های فردی در سطح متوسط به بالا می باشد. که از این میان نقش فعالیت های فوق برنامه در «بهبود فرآیند ارزشیابی تحصیلی » بیشترین میانگین و «بهبود امکان ارتباط و تداوم آن» کمترین میانگین رتبه را کسب کرده اند.
مدل سازی تاثیر شکاف دیجیتال، تفکر رایانشی (محاسباتی) و جذب شناختی بر سواد هوش مصنوعی در بین دانشجومعلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشنایی با دانش و مهارت های مختلف در مورد هوش مصنوعی به منظور استفاده صحیح از آن و نیز درک مسائل اخلاقی مترتب بر آن را سواد هوش مصنوعی می نامند که با توجه به گسترش استفاده از هوش مصنوعی، جایگاه ویژه ای یافته است. اما به رغم این اهمیت، اطلاعات اندکی در رابطه با عوامل موثر بر سواد هوش مصنوعی در دسترس است. بدین جهت پژوهش حاضر در پی ارائه مدلی برای درک عوامل موثر بر سواد هوش مصنوعی بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر رویکرد و روش گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 946 نفر از دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان زنجان بود که با استفاده از روش سرشماری و به وسیله مقیاس های مختلف، داده هایی از آنان جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای PLS4 و SPSS27 صورت گرفت. بر اساس یافته ها، تفکر محاسباتی، عاملی موثر بر سواد هوش مصنوعی محسوب می شود و دسترسی به فناوری های اطلاعات و ارتباطات، باعث استفاده بیشتر و بهتر از هوش مصنوعی توسط افراد می شود. علاوه براین، یافته ها حاکی از آن است که وجود انگیزه و مهارت های بیشتر برای استفاده از فناوری های هوش مصنوعی، می تواند تجربه خوشایندتری برای آن ها در پی داشته باشد .همچنین باتوجه به یافته های اثر غیرمستقیم، بین شکاف دیجیتال با سواد هوش مصنوعی از طریق نقش واسطه متغیرهای تفکر رایانشی (محاسباتی) و جذب شناختی رابطه وجود دارد و در نتیجه نقش واسطه متغیرهای تفکر رایانشی (محاسباتی) و جذب شناختی بین شکاف دیجیتال و سواد هوش مصنوعی، اثر کل به صورت افزایشی است.
تأثیر برنامه مدرسه تلویزیونی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در ایام کرونا با میانجی گری انگیزش تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ، بررسی اثر برنامه ی «مدرسه تلویزیونی ایران» شبکه آموزش، بر میزان عملکرد تحصیلی دانش آموزان با میانجی گری انگیزش تحصیلی، در ایام کرونا می باشد. روش پژوهش، پیمایشی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم (1038 نفر) شهرستان کردکوی در سال 1401-1400 می باشند که با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی 343 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت گردآوری داده ها، از دو پرسشنامه استاندارد عملکرد تحصیلی پاهم و تایلر(1999) و انگیزش تحصیلی گای، مارش و داوسون(۲۰۰۵) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطّلاعات از ضرایب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان تماشای مدرسه تلویزیونی با انگیزش تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد.نتایج نشان داد که بین میزان تماشای مدرسه تلویزیونی با انگیزش تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه مثبت و معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد که برنامه مدرسه تلویزیونی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد تحصیلی تاثیر می گذارد.
تأثیر آموزش ریاضی مبتنی بر فناوری بر توسعه دانش محتوایی تربیتی (PCK) دانشجو معلمان رشته آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش ریاضی مبتنی بر فناوری بر توسعه دانش محتوایی تربیتی (PCK) دانشجومعلمان رشته آموزش ابتدایی است. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی است که با استفاده از روش پژوهش شبه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون اجرا شده است. جامعه پژوهش شامل 320 نفر از دانشجومعلمان دختر رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان همدان بود که از بین آنها یک گروه به تعداد 23 دانشجومعلم با دیپلم علوم انسانی و یک گروه به تعداد 23 دانشجومعلم با دیپلم تجربی و ریاضی از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، آزمون محقق ساخته دانش محتوایی تربیتی ریاضی بود که دانش محتوایی تربیتی مربوط به مفاهیم ریاضی را در دو بخش پیش آزمون و پس آزمون، مورد ارزیابی قرار داد. در کلاس های هر دو گروه، آموزش ریاضی مبتنی بر فناوری بر اساس MATLAB GUI و از طریق برنامه (MathsApp) در 10 جلسه دو ساعته انجام گرفت. در این پژوهش به منظور تحلیل داده ها از آزمون های آماری t همبسته با طرح اندازه گیری مکرر و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج یافته ها نشان داد آموزش ریاضی مبتنی بر فناوری در توسعه دانش محتوایی تربیتی دانشجومعلمان رشته آموزش ابتدایی با دیپلم انسانی؛ و دانشجومعلمان رشته آموزش ابتدایی با دیپلم ریاضی و تجربی، تأثیر معنی داری دارد. همچنین نتایج نشان داد در زمینه تأثیر آموزش ریاضی مبتنی بر فناوری در توسعه دانش محتوایی تربیتی دانشجومعلمان، تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود ندارد.
مرور نظام مند مطالعات انجام شده درباره ی ارتباط برنامه های درسی دانشگاه های فنی و حرفه ای و انتظارات بازارکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آگاهی از ارتباط بین برنامه درسی دانشگاه فنی و حرفه ای و انتظارات بازارکار بود. این پژوهش با رویکرد کیفی، از نوع مرور نظام مند، انجام شد. ابتدا از میان 523 مقاله پژوهشی و به روش پریزما 24 مقاله، پس از رعایت ملاک های ورود و خروج، انتخاب و با مطالعه و جمع آوری اطلاعات براساس منابع موجود، بررسی شدند. به طور کلی سه مضمون تحلیلی "چالش های اشتغال"، "به کارگیرندگان فارغ التحصیلان" و "برنامه درسی دانشگاه فنی وحرفه ای" و شش مضمون توصیفی "موانع استخدام فارغ التحصیلان"، "موانع زیرساختی در آموزش عالی"، "مهارت های اشتغال پذیری"، "مشارکت کارفرمایان و آموزش عالی"، "یادگیری تجربی" و " توسعه و بروز رسانی برنامه درسی" استخراج گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین برنامه های درسی دانشگاه فنی و حرفه ای و دیدگاه افرادی که این فارغ التحصیلان را استخدام می کنند رابطه ای وجود ندارد. رابطه بین ذینفعان مشارکتی نبوده و توازن میان آموزش و بازارکار برقرار نیست.
مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان از مشارکت و همدلی مردمی برای مدیریت بحران کرونا(از منظر آثار تربیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۵۹
۱۵۶-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان از مشارکت و همدلی مردمی، برای مدیریت بحران کرونا، از منظر آثار تربیتی بود. پژوهش با رویکرد پدیدارشناختی انجام شده است. داده ها از طریق یک پرسشنامه باز- پاسخ محقق ساخته گردآوری شده و اعتبار پرسشنامه را ده متخصص دانشگاه فرهنگیان تأیید کرده اند. نمونه آماری پژوهش به روش هدفمند، نمونه گیری موارد مطلوب و ادامه تا اشباع نظری شناسایی و داده ها از طریق 37 نفر از دانشجو-معلمان ممتاز و سرآمد دانشگاه فرهنگیان کشور(به انتخاب و معرفی همکاران هیئت علمی) گردآوری شدند. براساس نتایج پژوهش، در حوزه شناخت مقوله الگوبرداری از پویش مشارکت و همدلی مردمی شامل الگوبرداری از ایثار و فداکاری و نحوه مدیریت مردمی بحران و مقوله افزایش شناخت در مورد بیماری کرونا، راههای کنترل آن، شیوه های مراقبت از خود و دیگران، اهمیت سلامتی و ارتباط سلامت فردی و اجتماعی به دست آمده است. در حوزه رفتاری، همراهی دانشجویان با این حرکت و حمایت از آن، تغییر سبک زندگی، افزایش شکیبایی، ترجیح منافع جمعی بر فردی و تغییرات گفتاری گسترده در ارتباطات کلامی و تعاملات زبانی استخراج شده است. اثرات تربیتی پویش مشارکت و همدلی در حوزه نگرشی، در سه زمینه باورها، شامل رشد باورهای دینی مانند توکل، صبر، شکر و قدرشناسی از نعمتها، مسئولیت پذیری، شامل رشد حس مسئولیت پذیری و تعهد و رشد عواطف و تمایلات سازنده مانند عشق، محبت و مهربانی، احترام، همدلی، افتخار به هویت ایرانی، امنیت و آرامش، رضایت، امید، نوعدوستی، وطن دوستی، شوق و ارزشمندی و رشد تمایلاتی چون تمایل به خدمت، ایثار، فداکاری و مشارکت استخراج شده است.
بازنمایی شاخص های تفکر مستقل در برنامه درسی دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
119 - 131
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مفهوم پردازی تفکر مستقل در برنامه درسی دانش آموزان دوره متوسطه (اول و دوم) و بازنمایی شاخص های آن انجام شده است. به این منظور ابتدا با استفاده از روش اسنادی، به مرور نظام مند پیشینه پژوهش در پایگاه های ایرانداک، Science Direct، Google Scholar، Springer، IEEE و ACM در 20 سال اخیر پرداخته شد. بررسی ها به شناسایی 30 سند (کتاب، مقاله، پایان نامه، سایت علمی) منتج گردید. تحلیل داده ها مبتنی بر راهبرد تحلیل مضمون به شناسایی 175 کُد باز منجر گردید که با تقلیل احیاگرایانه به 146 کُد معنادار کاهش یافت و در 8 عامل اصلی و 30 ملاک دسته بندی شد. در ادامه با استفاده از روش پیمایشی، میزان تناسب مقوله ها و کدهای شناسایی شده مورد بررسی قرار گرفت و چهارچوب تشکیل شده برای سازه تفکر مستقل، روایی یابی گردید. مقوله های شناسایی شده شامل احساس آزادی و حق انتخاب، یادگیری متقابل و مشارکتی، تسلط به مهارت های شناختی، تسلط به مهارت های فراشناختی، آشنایی با مهارت حل مسئله، تربیت خانوادگی، فعالیت مستقل و پیروی آگاهانه، است. بر پایه نتایج بدست آمده، می توان بیان کرد، اگر در فرایندهای تربیتی دانش آموزان از شاخص های شناسایی شده، استفاده شود، محتمل است در بزرگ سالی به افرادی مستقل با قابلیت های فردی و مقاوم در برابر ناهنجاری ها و آسیب های اجتماعی تبدیل شوند.
اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر کارکردهای اجرایی، تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری در کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر کارکردهای اجرایی، تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری در کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه انجام شد. روش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و دوره پیگیری 30 روزه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی استان البرز مبتلا به اختلال نقص توجه بود که به صورت دردسترس تعداد 20نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.همچنین آموزش شایستگی بر روی گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد.ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه عصب شناختی کولیج(2002)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گرانفسکی، کرایج و اسپینهاون (2001)، پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون (2003) بود. داده های پژوهش ازطریق تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و به وسیله نرم افزار spss-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش شایستگی هیجانی برکارکردهای اجرایی، تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان کودکان مبتلا به نقص دقت و توجه در گروه آزمایش موثر بوده است. نتیجه گیری: از این رو می توان بیان نمود کارکردهای اجرایی، تاب آوری و تنظیم شناختی هیجان کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه را می توان با آموزش ارتقاء داد و همچنین از این روش می توان به عنوان یک مداخله در کاهش نشانگان بالینی کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه استفاده کرد.
کنش افتراقی سوال های آزمون ریاضیات پایه چهارم مطالعه تیمز 2019 برحسب جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی کنش افتراقی سوالات آزمون ریاضیات مطالعه تیمز 2019پایه چهارم، برحسب جنسیت انجام شد.
روش پژوهش: باتوجه به اینکه تحلیل برمبنای داده های گردآوری شده از کشور ایران در مطالعه مذکور صورت گرفت؛ این پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل ثانویه به شمار می آید.
یافته ها: برای بررسی کنش افتراقی، ابتدا از میان 14 دفترچه سوال، دو دفترچه یک و هفت به صورت تصادفی انتخاب و نمونه پژوهش، شامل 861 نفر بودند. برای تحلیل از دو روش سنتی و نوین به ترتیب "روش رگرسیون لجستیک" و "روش خی دو لرد مبتنی بر مدل راش" استفاده شد. یافته ها نشان داد نتایج کنش افتراقی با هر دو روش یکسان بود و از 32 سوال دفترچه یک، چهار سؤال دارای کنش افتراقی بود که دو سؤال به نفع دختران و دو سؤال به نفع پسران بود. همچنین از 30 سؤال دفترچه هفت، سه سؤال کنش افتراقی داشت که دو سؤال به نفع پسران و یک سؤال به نفع دختران بود
نتیجه گیری: در بررسی ساختار سوال های دارای کنش افتراقی، مشخص شد در حیطه های محتوایی، پسران احتمالا در اعداد و دختران در هندسه تمایل به عملکرد بهتری داشتند. همچنین باتوجه به سطوح شناختی، احتمالا پسران تمایل به عملکرد بالاتری در به کاربستن و استدلال داشته و در زمینه سوال های مرتبط با زندگی تمایل به پاسخگویی صحیح برای پسران نسبت به دختران احتمالا بیشتر باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود، سوالات دارای کنش افتراقی از طریق مصاحیه مبتنی بر تکلیف بررسی عمیق تری شوند.
بازخوانی مکاشفه جوزف مورفی در حوزه مطالعاتی رهبری و مدیریت آموزشی
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر واکاوی آثار "جوزف مورفی" در حوزه مطالعاتی رهبری و مدیریت آموزشی است. جوزف مورفی دکترای مدیریت آموزشی دانشگاه ایالتی اوهایو و کارشناسی ارشد مدیریت مالی عمومی دانشگاه شیکاگو، لیسانس آموزش ابتدایی کالج ماسکینگوم، معاون اقتصاد و مدیریت بازرگانی دانشکده آموزش پیبادی، استاد آموزش دانشگاه واندربیلت و استاد میبورن در دپارتمان رهبری و سیاست گذاری سازمان ها و یکی از نظریه پردازان معاصر مدیریت و رهبری آموزشی است که مطالعات او در زمینه بهبود مدرسه، با تأکید ویژه بر رهبری و سیاست گذاری، تأثیر عمیقی بر فهم و توسعه رهبری آموزشی و بهبود کیفیت مدارس داشته است. مورفی در زمینه مدیریت و رهبری آموزشی 20 کتاب را تألیف، 12 اثر را ویرایش و مقالات زیادی را منتشرکرده است. مورفی در آثاری مانند "چشم انداز: داربستی ضروری" (2014) و "رهبری مثبت مدرسه" (2019) هدف خود را "توسعه مفاهیم توضیحی یکپارچه ای می داند که چارچوب مفیدی را برای در نظر گرفتن عمل در شرایط خاص به افراد ارائه دهد". او چشم انداز بهبود رهبری مدرسه را به سه حوزه متمایز اما مرتبط تقسیم بندی می کند: "ماموریت"، که به ارزش ها و هدف کلی می پردازد. "اهداف" برای جهت دهی و "انتظارات"، که اهداف خاصی را تعیین می کنند. مورفی در آثار خود پارادایم های سنتی را به چالش می کشد و با پرداختن به مؤلفه هایی مانند "بازسازی نظام آماده سازی رهبران مدارس" و "بازسازی نظام های آموزشی" چشم اندازی نو برای رویکردی پاسخگویانه تر و مسئولانه تر به رهبری مدرسه در قرن بیست و یکم ارائه می دهد. این مقاله با بررسی آثار جوزف مورفی و ردیابی بینش های او در رهبری و مدیریت آموزشی با تأکید بر بهبود رهبری مدرسه می تواند مسیر تحول دانش پژوهی رهبری آموزشی را به سوی بازآفرینی مفاهیم رهبری مدارس برای رسیدن به رویکردهایی عملگرایانه هدایت کند.
واکاوی کمی و کیفی تقاضای اجتماعی تحصیل جوانان کشور در رشته های مهندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
77 - 110
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های مهم نظام آموزش عالی کشور طی سالیان گذشته، کاهش تقاضای اجتماعی تحصیل در رشته های مهندسی است. البته این روند کاهشی در کشورهای دیگر هم مشاهده می شود، حتی کشورهایی که بازار کار آنها به صورت بالقوه آماده پذیرش فارغ التحصیلان باکفایت مهندسی است. در این مقاله، ضمن بررسی علل پدیداری کاهش جذابیت تحصیل در رشته های مهندسی در چند کشور منتخب، به وضعیت تقاضای اجتماعی تحصیل در این گروه تحصیلی در ایران پرداخته شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که سهم جمعیت دانشجویان مهندسی از جمعیت دانشجویی کشور، همچنین از جمعیت جوان کشور از سال 1389 به بعد نزولی شده است. این روند کاهشی در تمامی مقاطع تحصیلی رشته های مهندسی، یعنی کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری، به ترتیب زمانی مشاهده می شود. همچنین مختص یک رشته مهندسی نیست، بلکه در شش رشته اصلی مهندسی منتخب، وضعیت نزولی است. مقایسه وضعیت فارغ التحصیلان مهندسی در ایران با سایر کشورها نیز نشان دهنده یک سیاست گذاری ناکارآمد در آموزش عالی کشور طی دو دهه گذشته است. در این مقاله همچنین علل شکل گیری این پدیده، پیامدهای آن و راهبردهای کنش جوانان در قبال این پدیده، با تحلیل مضمون مطالعات انجام گرفته تشریح شده است.
برررسی رابطه تکنو استرس بر مشغولیت تحصیلی با نقش میانجی خستگی حاصل از فناوری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر تکنو استرس بر درگیری تحصیلی با نقش میانجی خستگی تکنولوژیکی در یادگیری آنلاین دانشجویان بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است که در آن روابط ساختاری میان متغیرهای پژوهش با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از بین آن ها 389 نفر (205 زن و 184 مرد)، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی نسبتی، انتخاب شدند و به پرسشنامه های تکنو استرس، درگیری تحصیلی و خستگی تکنولوژیکی پاسخ دادند. برای تحلیل داده های آمار توصیفی و ماتریس همبستگی از نرم افزار SPSS (نسخه 25) و برای آزمون فرضیه و مدل پژوهش از نرم افزار AMOS (نسخه 20) استفاده شد که نشان از برازش مطلوب مدل به دست آمده بود. یافته های پژوهش حاکی از این است که تکنواسترس تاثیر مثبت و معنی داری بر درگیری تحصیلی دارد. از طرف دیگر، خستگی تکنولوژیکی تاثیر منفی و معنی داری بر درگیری تحصیلی دارد. هم چنین تکنواسترس تاثیر منفی و معنی داری بر خستگی تکنولوژیکی دارد. بر اساس یافته های به دست آمده از پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای افزایش سطح درگیری تحصیلی و بهبود عملکرد تحصیلی باید به عوامل و ابعاد تکنواسترس و خستگی تکنولوژیکی بر روی فراگیران توجه کرد.
بررسی رابطه آگاهی از مهارت های زندگی با باور به آینده در دانشجویان: نقش واسطه ای انگیزش پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
147 - 161
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه آگاهی از مهارت های زندگی با باور به آینده در دانشجویان با نقش واسطه ا ی انگیزش پیشرفت انجام شد. این پژوهش از نوع کمّی، با روش همبستگی و با استفاده از روش معادلات ساختاری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان دانشکده های علوم انسانی و مهندسی دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 1401-1402 بوده اند که از میان آنها تعداد 319 نفر (136دختر، 183پسر) به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های مهارت های زندگی گلزاری، باور به آینده لرنر و انگیزش پیشرفت هرمنس پاسخ دادند. تحلیل یافته های به دست آمده نشان داد که الگوی مفهومی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. یافته ها حاکی از آن است که بین مهارت های زندگی و باور به آینده رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ همچنین بین مهارت های زندگی و انگیزش پیشرفت نیز رابطه مثبت وجود دارد و مهارت های زندگی با واسطه گری انگیزش پیشرفت توانسته باور به آینده را به صورت معناداری تبیین کند. بین باور به آینده و انگیزش پیشرفت نیز رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج نشان می دهد توجه به مهارت های زندگی و طراحی و اجرای مداخله های آموزشی در راستای بالابردن سطح مهارت های زندگی می تواند منجر به افزایش انگیزش پیشرفت و باور به آینده دانشجویان شود.
اثربخشی برنامه توانمندسازی شناختی با رویکرد بدنمندی بر بهبود مهارت های پیشاریاضی و حافظه فعال دیداری-فضایی در کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین و اعتباریابی برنامه توانمندسازی شناختی با رویکرد بدنمندی و اثربخشی آن بر بهبود مهارت های پیشاریاضی و حافظه فعال دیداری-فضایی در کودکان پیش دبستانی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود و ازنظر هدف کاربردی و ازنظر شیوه جمع آوری داده ها در طبقه تحقیقات ترکیبی (کیفی-کمی) قرار می گیرد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 5 تا 7 ساله در مراکز پیش دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1403 بود که از بین آن ها، نمونه ای به حجم 30 نفر (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی گمارش شد. در مرحله بعد دو آزمونِ مهارت های پایه ریاضی (کهن صدق، 1376) و خرده آزمون حافظه فعال دیداری-فضایی (حافظه مازها و یادآوری مکعب) از مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان (ارجمندنیا، 1388) به عنوان پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. برای آزمون فرضیه ها از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد برنامه توانمندسازی شناختی با رویکرد بدنمندی بر بهبود مهارت های پیشاریاضی در حیطه های اعداد و عملیات، اندازه گیری، محاسبات اولیه و هندسه و همچنین حافظه فعال دیداری-فضایی اثرگذار است. بر این اساس می توان گفت برنامه توانمندسازی شناختی با رویکرد بدنمندی به دلیل تکیه بر تجربیات مستقیمِ بدنی و حرکتی، سیستم عصبی، حسی، حرکتی و شناختی را هم زمان درگیر می کند.
بررسی راهکارهای آموزش زبان عربی در مدارس مبتنی بر صنعت هوش مصنوع
حوزههای تخصصی:
عربی تنها درسی است که در قانون اساسی ایران برای تدریس در دوره متوسطه ذکر شده است، از طرفی بیشترین تاثیر را بر فارسی در دوران بعد اسلام داشته و در هم تنیده شده اند و امروزه بسیاری از کلمات استعمال شده ایرانیان در مکالمات روزمره ریشه عربی دارد، فلذا تدریس ان جایگاه ویژه در نظام آموزشی کشور دارد. اما عربی در میان فراگیران جذابیت کمتری دارد و پژوهش ها نشان داده به دلایل مختلف رغبت به فراگیری این درس کم است، یکی از راه های بهبود ان استفاده از فناوری روز می باشد. هوش مصنوعی که جزئی از صنعتIT است پیشرفت چشمگیری در عرصه های گوناگون از جمله امر آموزش داشته است . پژوهش حاضر در صدد است راهکار های استفاده از هوش مصنوعی در تدریس عربی را با رویکرد پژوهشی- مروری و با منابع کتاب خانه ای بررسی کند. یافته ها نشان می دهد که از امکانات هوش مصنوعی نظیر شخصی سازی، واقعیت افزوده، بازی های کامپیوتری می توان در فرآیند تدریس عربی استفاده کرد همچنان که نرم افزار های مختلف هوش مصنوعی وجود دارند که از آنها در تدریس بخش های مهم عربی نظیر ترجمه متون و آموزش قواعد می توان بهره برد. این مقاله پیشنهاد میکند برای بهبود درس عربی در مدارس نیاز است که گروههای مجرب حوزه هوش مصنوعی و تعلیم وتربیت به بررسی ابعاد به کارگیری این صنعت در تدریس دروس مدارس مخصوصا عربی بپردازند.
طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مساله محور با تاکید بر نقش مهارت های زندگی در دوره اول متوسطه
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: این تحقیق باهدف طراحی و اعتبار سنجی الگوی برنامه درسی مساله محور با تاکید بر نقش مهارت های زندگی در دوره اول متوسطه انجام شد. روش ها : روش پژوهش از نوع آمیخته و طرح اکتشافی است. در بخش کیفی از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار برای طراحی الگو و در بخش کمی از روش پیمایشی برای اعتبارسنجی الگو استفاده شد. دادهها از طریق اسناد بالادستی و متون علمی در بازه زمانی 2023-2000 گردآوری گردید. روش تحلیل داده ها در بخش کیفی کدگذاری استقرایی و در بخش کمی، تحلیل عاملی تأییدی شاخص های توصیفی میانگین، انحراف معیار و آزمون استنباطی کندال (W) بود. پس از دستیابی به الگوی پیشنهادی از طریق پرسشنامه محقق ساخته با 16 نفر از صاحب نظران به روش نمونه گیری هدفمند جهت اعتبار سنجی الگو نظرخواهی شد. یافته ها: از جمله نتایج به دست آمده در این پژوهش، 70 کد محوری مربوط به ویژگیهای عناصر هدف، محتوا، تدریس، فعالیتهای یادگیری، گروه بندی، منابع، زمان، مکان و ارزشیابی بود. در مرحله کمی پس از تحلیل عاملی تأییدی پرسشنامه محقق ساخته توسط نرم افزار PLS انجام شد و الگوی بدست آمده، با ۷۰ متغیر، پس از تحلیل عاملی تأییدی و برازش مناسب و همچنین بررسی توافق صاحب نظران، اعتبار سنجی و ارائه شد. نتیجه گیری: در نتیجه پیاده سازی طرح برنامه درسی مورد نظر با تاکید بر نقش مهارت های زندگی دانش آموزان اول متوسطه بدست آمده در مدارس اول متوسطه، می تواند در راستای اهداف آموزشی بسیار موثر واقع شود.
بررسی کارایی یادگیری مشارکتی در بهبود عملکرد دانشجو معلمان در یک دوره آنلاین شیمی عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میران اثربخشی یک روش فعال یادگیری مبتنی بر فعالیت های یادگیری مشارکتی، بر عملکرد تحصیلی دانشجومعلمان رشته آموزش شیمی در یک دوره مجازی شیمی عمومی1 انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش دانشجومعلمان رشته آموزش شیمی دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید باهنر اصفهان بودند که 28 نفر آن ها در گروه آزمایش و 23 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. برای هر دو گروه مدرس و سرفصل های تدریس شده کاملا یکسان بوده و تفاوت در روش تدریس بود. برای گروه آزمایش از روش یادگیری مبتنی بر بر یادگیری مشارکتی با مشارکت فعال دانشجویان استفاده شد و روش مورد استفاده برای گروه کنترل سخنرانی بود. از هر دو گروه آزمایش و کنترل پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد و نتایج با استفاده از روش آمار استنباطی تحلیل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از تأثیر مثبت و معنادار رویکرد آموزشی اتخاذ شده بر عملکرد دانشجومعلمان بود. روش یادگیری مشارکتی به طور قابل توجهی به دستاوردهای یادگیری بالاتری نسبت به روش سخنرانی منجر شد. اتخاذ رویکردی با هدف افزایش فعالیت دانشجویان در آموزش از راه دور و همچنین ایجاد یادگیری عمیق مبتنی بر تحقیق و کار گروهی نقش مهمی در بهبود عملکرد دانشجویان داشت.
بررسی مدل SWOT (قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها) سامانه های آموزش ضمن خدمت مجازی فرهنگیان از دیدگاه معلمان ابتدایی
منبع:
تجارب معلمی و مطالعات کارورزی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
36 - 51
حوزههای تخصصی:
دوره های آموزشی ضمن خدمت مجازی فرهنگیان در راستای به روز شدن اطلاعات،بهبود و ارتقای حرفه ای و شغلی معلمان در دنیای مجازی و الکترونیکی می باشد.هدف پژوهش،بررسی مدل(SWOT) در قالب تحلیل قوت ها،ضعف ها،فرصت ها و تهدیدها دوره های آموزش ضمن خدمت مجازی،شامل:سامانه جامع مدیریت یادگیری و آموزش فرهنگیان(LTMS)،سامانه مدیریت یادگیری رایادرس(rayadars) و سامانه مدارس یادگیرنده مرآت(meraat) از دیدگاه معلمان دوره اول ابتدایی استان ایلام در بین سالهای ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۳ بود. این پژوهش جزء تحقیقات کاربردی و به شیوه توصیفی - پیمایشی بود و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته،استفاده شد و حجم نمونه با استفاده از روش کرجسی و مورگان تعداد۱۵۴ نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.نتایج مشخص کرد که ضعف ها شامل:طولانی بودن برگزاری و ثبت نمره در برخی از سامانه ها،نبود تناسب استاندارد برخی از سوالات آزمون ها،نداشتن تعامل دوسویه و فعال کاربر با مدرسان دوره ها، تاکید بیش از حد بر ارزیابی کمی و نمره نهایی و تهدیدها در برگیرنده:نبود نظارت و امنیت لازم و کافی برای شرکت هر کاربر به صورت خود واقعی،قطع و وصل شدن و سرعت پایین اینترنت و مشکلات پرداخت آنلاین هزینه ثبت نام.سامانه های مذکور فرصت هایی در زمینه هدف گذاری،محتوا و راهبردهای یاددهی -یادگیری داشتند و قوت ها را می توان:شناخت بیشتر معلمان از مهارتهای حرفه ای تدریس نظیر:طرح درس،تعیین هدف های آموزشی،سنجش و ارزشیابی،شناخت روش ها و الگوهای خلاقانه و متنوع تدریس مجازی،ارتباط و مدیریت کلاس درس و ارائه انواع تکالیف مهارت محور دانست.در پایان پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
مطالعه راهبردی آموزش املا و واژگان فارسی در مدارس ایران از دیدگاه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله قصد شده است که با هدف تقویت ساختار نظام آموزش زبان فارسی برخی پارامترهای نوشتاری زبان فارسی در سه حیطه برنامه ریزی درسی، کتاب های درسی و روش های تدریس در مدارس بررسی و واکاوی شود. این پارامتر ها در دو سطح خرد و کلان ساختار آموزش ردیابی و در این تحقیق مطرح شده اند. پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای انجام شده، و سعی شده است که در آن به دو سؤال اساسی پاسخ داده شود: 1. چه پارامترهایی در ساختار برنامه درسی و محتوای آن (ساختار کلان) نیازمند توجه و بازنگری است؟ 2. در زمینه روش های تدریس نوشتار فارسی (ساختار خرد) به ویژه در درس املا چه ملاحظاتی پیشنهاد می شود؟ برای پاسخ به سؤال نخست، بررسی تطبیقی در محتوای برنامه درسی رسمی ایران و انگلستان انجام شد. بر اساس یافته ها، مشخص شد که سازه های زبان فارسی - شامل تک نگاره (نویسه) ها، تکواژهای صرفی و اشتقاقی و نیز تکواژگونه ها – نظام مشخص مبتنی بر آموزش ندارند و بازتدوین نظام و قواعد آوایی و نوشتاری حاکم بر آنها به منظور ساماندهی و جامعیت برنامه درسی ضروری است. برای پاسخ به سؤال دوم، دو مؤلفه، یعنی محتوای کتابهای درسی و روشهای تدریس معلمان، بررسی شدند و مشخص گردید که در سه زمینه، بازنگری لازم است: نخست، آموزش ساختواژه فارسی؛ دوم، آموزش واژگان عربی؛ سوم، دستورخط به عنوان ویژگی خاص نوشتار فارسی. از همین رو، مجموعه ای از راهبردهای آموزشی و روش های تدریس مبتنی بر رویکردهای شناختی نیز ببر اساس مدل الیس ارائه شد.