فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
93 - 110
حوزههای تخصصی:
سواد اطلاعاتی اینترنتی نقش مهمی در افزایش خودکفایی دانش آموزان در دسترسی به منابع معتبر علمی دارد و آن ها را برای یادگیری مادام العمر آماده می کند. بنابراین هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی بر مهارت های حل مسئله، تفکر سطح بالا و یادگیری خودراهبر دانش آموزان ابتدایی بوده است. جامعه مورد مطالعه این پژوهش تمامی دانش آموزان دختر پایه سوم ناحیه ۲ شهر یزد در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور 30 دانش آموز دختر پایه سوم ابتدایی ناحیه ۲ یزد با بهره گیری از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش برای گردآوری داده ها پرسشنامه های یادگیری خودراهبر فیشر و همکاران (2001)؛ تفکر سطح بالا عبدی و همکاران (1393) و مهارت حل مسئله هپنر و پترسن (1982) بود. آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی، طی 8 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج بررسی فرضیه ها از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیره(سطح معناداری 05/0) نشان داد که آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی بر مهارت های حل مسئله، تفکر سطح بالا و یادگیری خودراهبر دانش آموزان دختر پایه سوم تاثیر دارد و آن را بهبود می بخشد. بنابراین معلمان و مسئولان آموزشی می توانند با آموزش سواد اطلاعاتی اینترنتی به دانش آموزان، به بهبود عملکرد تحصیلی و موفقیت تحصیلی آنان کمک نمایند.
بررسی وضعیت تعلق خاطر به دانشگاه دانشجویان فعال فرهنگی دانشگاه شیراز در دوران بحران کرونا: مطالعه ای ترکیبی
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
1 - 19
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی احساس تعلق خاطربه دانشگاه در دانشجویان فعال فرهنگی در بحران کرونا بود. در این راستا پژوهش به شیوه ترکیبی همزمان انجام شد. در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی با روش نمونه گیری در دسترس 200 نفر از دانشجویان فعال فرهنگی بعنوان نمونه بصورت دردسترس انتخاب شدند. برای گرد آوری داده های علمی از پرسشنامه احساس تعلق به دانشگاه ارسلان(2021) استفاده شد. پایایی و روایی مقیاس از روش تحلیلی عاملی و آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. نتایج تحلیل های آماری نشان بخش کمی نشان داد، احساس تعلق خاطر به دانشگاه دردانشجویان فعال فرهنگی از میانگین معیار بطور معنی داری بالاتر بود. در بخش کیفی از روش پژوهش تحلیل محتوای مصاحبه با رویکرد توصیفی تفسیری استفاده گردید، مشارکت کنندگان پژوهش با رویکرد نمونه گیری هدفمند با در نظر گرفتن معیار اشباع نظری، انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود واعتباریابی داده ها از طریق بازبینی محقق و روش های جمع آوری چندگانه اطلاعات تأیید گردید. برای تحلیل داده ها از روش شبکه تحلیل مضمون، استفاده گردید. نتایج بخش کیفی همراستا با نتایج بخش کمی نشان داد دانشجویان از احساس تعلق برخوردارند.
چارچوب مفهومی منتورینگ سرگروه های آموزشی در جهت توسعه حرفه ای معلمان دوره آموزش ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه چارچوبی برای کاربرد منتورینگ توسط سرگروه های آموزشی در توسعه حرفه ای معلمان دوره آموزش ابتدایی صورت گرفته است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پژوهش داده بنیاد از نوع نظام مند انجام شده است. این روش با هدف پاسخ به سوالات در حوزه هایی که مبانی نظری کافی جهت تدوین فرضیه وجود ندارد، استفاده می شود. جامعه پژوهش تمامی سرگروه های آموزشی، معلمان و مدیران مدارس آموزش ابتدایی شهرستان قاینات را در بر می گیرد. مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با روش ملاک محور انتخاب شدند. داده ها به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته با 7 نفر از سرگروه های آموزشی، 9 معلم آموزش ابتدایی و 5 مدیر آموزشی جمع آوری شد و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، کد گذاری به روش اشتراوس و کوربین در سه مرحله انجام شد: باز، محوری و انتخابی. به منظور اعتباریابی نتایج پژوهش چهار معیار لینکلن و گوبا به کار گرفته شد. یافته های پژوهش چارچوبی پنج عاملی را برای بکارگیری منتورینگ در توسعه حرفه ای معلمان ارائه داد که شامل شرایط علّی (نیاز به بهبود مستمر، ضرورت اشتراک تجارب، تطابق با تغییرات سازمانی)، شرایط زمینه ای (شرایط محیطی مناسب جهت اجرای منتورینگ، حمایت های سازمانی و شرایط حرفه ای)، شرایط مداخله گر( ابعاد آموزشی، اجتماعی، فنی، اقتصادی و فرهنگی)، راهبرد ها (اشتراک ایده و نظر، حضور منتور در جشنواره ها، کلاس و کارگاه های آموزشی) و پیامد های منتورینگ (برای منتی: افزایش شایستگی های حرفه ای، افزایش رضایت شغلی، گسترش ارتباطات موثر، و ارتقا جایگاه، و برای منتور: ارتقا منزلت اجتماعی، کسب و کاربرد تجارب جدید و افزایش حقوق) می-باشد.
مقایسه اثربخشی بازی درمانی فلورتایم و قصه درمانی بر پرخاشگری کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات رایج کودکان با اختلال طیف اُتیسم، پرخاشگری است؛ پرخاشگری در کودکان با اختلال طیف اُتیسم، می تواند باعث بروز آسیب های جدی برای فرد و اطرافیانش شود؛ پژوهش حاضر با هدف مقایسه بازی درمانی فلورتایم و قصه درمانی بر پرخاشگری کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پسر 7 تا 12 سال مشغول به تحصیل در مدرسه کودکان با اختلال طیف اُتیسم شهر رانیه در سال 2022 - 2023 میلادی بود که از این بین تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در 2 گروه آزمایشی و یک گروه گواه )در هر گروه 15 نفر ( گمارش تصادفی شدند. ابزارهای مورد استفاده پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری شهیم ) 1385 (، بازی درمانی فلورتایم دیویس ) 2016 ( و قصه درمانی گری ) 2015 ( بودند؛ ابتدا پیش آزمون به صورت پرسشنامه والدین برای هر 3 گروه اجرا شد. سپس 2 گروه آزمایشی تحت مداخله )یک گروه به صورت بازی درمانی و گروه دیگر به صورت قصه درمانی( قرار گرفتند؛ با توجه به شرایط کودکان با اختلال طیف اُتیسم مداخله به صورت فردی اجرا شد و پس از مداخله، پس آزمون بر روی هر 3 گروه اجرا شد. فرضیه پژوهش در نرم افزار Spss نسخه 27 با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که هر 2 مداخله بازی درمانی و قصه درمانی بر پرخاشگری کودکان با اختلال طیف اُتیسم تأثیر معنادار داشت ) 05 / p>0 ( اما فقط در میزان اثربخشی 2 روش مداخله بازی درمانی فلورتایم و قصه درمانی در مؤلفه پرخاشگری رابطه ای، تفاوت معنادار مشاهده شد ) 05 / p>0 (. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد، سطح معنا داری در مؤلفه پرخاشگری رابطه ای کمتر از 05 / 0 بود که نشان می دهد تفاوت معنا داری در میزان اثربخشی 2 روش مداخله بازی درمانی فلورتایم و قصه درمانی بر مقیاس پرخاشگری رابطه ای، وجود دارد ) 05 / p>0 (. در نمره کل پرخاشگری و سایر مؤلفه ها تفاوتی بین اثربخشی 2 گروه مشاهده نشد ) 05 / p<0 (. بررسی اندازه اثر نشان داد که بیشترین تفاوت در مؤلفه پرخاشگری رابطه ای، با ضریب 287 / 0 مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر هر 2 مداخله ی بازی درمانی فلورتایم و قصه درمانی بر کاهش پرخاشگری تأثیر دارند. لذا پیشنهاد می شود، بازی درمانی فلورتایم به عنوان راهبردی نوین و قصه درمانی به عنوان رویکردی مکمل به درمانگران کودکان با اختلال طیف اُتیسم آموزش داده شود تا این درمانگران در مداخلات خود این راهبردها را به کارگیرند.
شناسایی ابعاد و مؤلفه ها وعوامل موثر بر انگیزه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف از پژوهش پیش رو، شناسایی ابعاد،مولفه ها وعوامل موثربرانگیزه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان است.روش : این پژوهش با روش تحلیل محتوا کیفی انجام شده است.جامعه آماری پژوهش را خبرگان حوزه موضوعی تشکیل می دهند که از این میان، 25 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. براین اساس،ابتدا بر اساس ادبیات پژوهش ابعاد، مولفه ها وعوامل موثر شناسایی و تحلیل محتوا شدند. سپس، بر اساس نظر خبرگان مورد تایید قرار گرفتند.تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای عرفی با استفاده از نرم افزارMAXQDA و آزمون های میانگین، انحراف معیار و آزمون تی با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.یافته ها: در یافته ها، چهار بعد (ماهیت کار، میل به کسب موفقیت، رشد حرفه ای و قدر و منزلت اجتماعی) در قالب مولفه های نه گانه (خودمختاری،معنی داری شغل،جذابیت شغل،تعهد سازمانی،خودکار آمدی،میل به پیشرفت،تمایل به پژوهش، شناخت وقدردانی واحترام اجتماعی) دسته بندی شدند.در مجموع38 شاخص (گزاره کلیدی) نیز بدست آمد.افزون بر این،عوامل موثر بر انگیزه نیز شامل عوامل اقتصادی،فرهنگی،محیطی و مدیریتی با 35 شاخص شناسایی شدند.نتیجه گیری: با بکارگیری نتایج این مطالعه می توان به فهم بهتری از عوامل موثر بر انگیزه اعضای هیئت علمی بهبود کیفیت آموزش و پژوهش در دانشگاه دست یافت. در نهایت به توسعه و پیشرفت دانشگاه و جامعه کمک کرد.
مطالعه و کاربرد مدل های تشخیصی شناختی در برآورد ویژگی های روانسنجی سؤال های انتشار یافته ریاضی پایه هشتم تیمز 2019(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲
239 - 258
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مطالعه و کاربرد مدل های تشخیصی شناختی در برآورد ویژگی های روانسنجی سؤال های انتشار یافته ریاضی پایه هشتم تیمز 2019 بود. روش پژوهش: روش تحقیق این مطالعه، کمی-کیفی است که با رویکرد ریتروفیت آزمون های موجود انجام شد. جامعه آماری این مطالعه، کلیه دانش آموزان ایرانی، کره ای و امریکایی پایه هشتم شرکت کننده در مطالعه تیمز 2019 بود. حجم جامعه دانش آموزان ایرانی شامل 1095026 دانش آموز از 23895 مدرسه، حجم جامعه دانش آموزان کره جنوبی شامل 465626 دانش آموز از 3006 مدرسه، و حجم جامعه آمریکایی شامل 4059757 دانش آموز از 48557 مدرسه بود. نمونه دانش آموزان پایه هشتم ایرانی، کره ای و آمریکایی شرکت کننده در مطالعه تیمز 2019 است که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای، 5980 دانش آموز پایه هشتم ایرانی از 220 مدرسه با میانگین سنی 1/14، 3861 دانش آموز پایه هشتم کره ای از 168 مدرسه با میانگین سنی 5/14 و 8698 دانش آموز پایه هشتم آمریکایی از 273 مدرسه با میانگین سنی 2/14 گزارش شده است.یافته ها: با استفاده از روش کیفی 16 مهارت در چهار زمینه حیطه محتوایی، دانش، به کاربستن و استدلال کردن شناسایی و ماتریس کیو تدوین شد. سپس در بخش کمی برازش سه مدل دینا، دینو و جی دینا با داده های حاصل از پاسخ دانش آموزان به سؤالات بخش ریاضی در بلوک های 1، 2، 3 و 5 بررسی شد که مدل جی-دینا تا حدودی دارای برازش بهتری بود. هم چنین، در بلوک 1 براساس روش برآورد بیشینه درستنمایی در همه مهارت ها به جز مهارت R5 (تعمیم دادن) بیش از 50 درصد از آزمودنی ها به حد تسلط رسیده اند.
ارزشیابی معلمان دوره ابتدایی مبتنی بر الگوی TPACK در آموزش مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
۱۱۶-۷۶
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزشیابی معلمان دوره ابتدایی مبتنی بر الگوی TPACK در آموزش مجازی بود. روش پژوهش کمی از نوع توصیفی-پیمایشی بود. جامعه پژوهش معلمان ابتدایی منطقه 13شهر تهران بودند که 253 نفر با روش نمونه گیری تصادفی در پژوهش شرکت کردند. برای جمع آوری داده های در بخش کمی از پرسشنامه استفاده گردید. نتایج نشان داد دانش پداگوژی معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم تقریباً در حد متوسط است. دانش محتوای درسی معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم در سطح مطلوبی است. دانش فناوری، دانش پداگوژی فناوری، دانش فناوری محتوای درسی، دانش پداگوژی محتوا و دانش فناورانه پداگوژیک و محتوا معلمان دوره ابتدایی در آموزش مجازی درس علوم کمتر از میانگین است. نتایج اولویت بندی مؤلفه های الگوی TPACK نیز نشان داد که مهمترین عوامل دانش محتوای درسی و دانش پداگوژی هستند و پس از آن دانش فناوری محتوا، دانش پداگوژی فناوری، دانش پداگوژی محتوا، دانش فناورانه پداگوژیک محتوا و دانش فناوری به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند. در مجموع می توان نتیجه گرفت که وضعیت معلمان دوره ابتدایی براساس الگوی TPACK در آموزش مجازی در درس علوم مناسب نیست و کمتر از میانگین است.
مدل یابی رویکردهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزیابی و ادراک وضعیت تحصیلی دانشجویان در شرایط آموزش مجازی در زمینه روان شناسی تربیتی حائز اهمیت است. دانشجویان ممکن است در شرایط مختلف آموزشی (مجازی، حضوری) رویکردهای مختلفی از نظر یادگیری از خود نشان دهند. مطالعه حاضر در این راستا و با هدف مدل یابی رویکرهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی صورت گرفت. روش ها: در این پژوهش، رویکردهای یادگیری (عمقی و سطحی) دانشجویان در آموزش مجازی بر اساس هیجانات تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، پرسشنامه های هیجان های پیشرفت (پکرون و همکاران، 2002)، ادراک از محیط یادگیری (راف و همکاران، 2001) و پرسشنامه رویکردهای یادگیری تجدیدنظر شده دو عاملی (مختار و همکاران، 2010) بین 223 دانشجو از دانشگاه علوم پزشکی لرستان توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش معادل یابی ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رویکرهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی قابل پیش بینی است. همچنین یافته ها نشان داد ابعاد یادگیری به واسطه هیجان های مثبت و منفی بر رویکردهای عمقی و سطحی تأثیر معنادار دارد (p<0.01). نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که رویکردهای یادگیری دانشجویان در فضای مجازی در کنار برنامه ریزی دقیق و تخصصی می تواند برآیند مطلوب داشته باشد
پیش بینی اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی بر اساس سبک های دلبستگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
37 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حا ضر با هدف تبیین اختلالات رفتاری کودکان بر اساس سبک های دلبستگی مادران انجام شده است. روش: ٣١٨ نفر از کودکان پیش دبستانی (١٦٨ دختر و ١٥٠ پسر) از جامعه آماری با حجم ٦٠٥٥ نفر (که شامل مراکز پیش دبستانی تحت نظر اداره آموزش و پرورش شهر اصفهان بود) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه رفتاری کودک آخنباخ- نسخه والدین - و پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شاور که توسط مادران کودکان تکمیل شدند، اطلاعات جمع آوری شد. داده های به دست آمده با آزمون معناداری همبستگی و تحلیل رگرسیون، تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی مادر با مشکلات برونی سازی و مشکلات درونی سازی همبستگی مثبت و سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا در مادر و مشکلات برونی سازی کودکان همبستگی مثبت داشت. همچنین، نتایج نشان داد که از بین سبکهای دلبستگی مادر، سبک دلبستگی اجتنابی به طور مثبت در پیش بینی مشکلات برونی سازی و درونی سازی کودکان نقش دارد. نتیجه گیری: یافته ها نشان میدهد مادران با سبک دلبستگی ناایمن تاثیر قابل توجهی بر اختلالات رفتاری کودکان دارند.
ادراکات و تجارب زیسته معلمان از وضعیت آموزش هنر در کلاس های چندپایه (مورد مطالعه: استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
185 - 203
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، شناسایی تجارب زیسته معلمان از وضعیت آموزش هنر در کلاس های چندپایه ابتدایی بوده است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از روش پدیدارشناسی و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. شرکت کنندگان در پژوهش، معلمان کلاس های چندپایه ابتدایی استان چهارمحال و بختیاری بودند که از آنها 16 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گیری هدفمند گلوله برفی انتخاب شد. تحلیل داده ها با روش کوربین و استراوس صورت گرفت. یافته ها نشان داد که تعداد کدهای باز استخراج شده (2091) بود که به ترتیب در چهار هسته اصلی هنرهای ترسیمی (89/29)، دستی (30/26)، ادبی (63/24) و نمایشی (18/19) دسته بندی شد. کد محوری «نقش مشارکتی معلم و دانش آموزان» دارای بیشترین فراوانی در هنرهای ترسیمی (88/14)، نمایشی (22/17) و ادبی (24/25) و کد محوری «تلفیق هنرهای دستی با دروس مختلف» دارای بیشترین فراوانی در هنرهای دستی (36/14) بود. در ارتباط با کمترین کد های محوری نیز می توان به «انجام فعالیت های انفرادی» اشاره داشت که دارای کمترین فراوانی در هنرهای دستی (45/1) و ادبی (58/0) بود. کد های محوری «بی توجهی معلم به ارزشیابی» و «استفاده از فضای کلاس» دارای کمترین فراوانی در هنرهای نمایشی (2) و کد محوری «بی توجهی به گروه بندی» دارای کمترین فراوانی در هنرهای ترسیمی (96/0) بود. در نهایت یافته ها حاکی از این امر است که اهمیت انواع هنرها در نزد معلمان کلاس های چندپایه، به یک میزان نبوده است؛ بنابراین پیشنهاد می گردد که متصدیان امر با برگزاری آموزش های ضمن خدمت، اهمیت آموزش و توجه به انواع هنرها را برای معلمان کلاس های چندپایه تبیین نموده و حمایت های لازم را در این راستا به عمل آورند.
Investigating the Relationship between Web-Based Teaching Components During the COVID-19 Pandemic and Elementary School Teachers' Anxiety: A case study of Amol city(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
E-learning has been extensively integrated into the educational system during the COVID-19 pandemic, aiming to enhance the quality of education. While introducing numerous benefits and positive impacts, this rapid transition has also posed new challenges that could potentially increase anxiety among elementary school teachers. Therefore, this study aimed to examine the relationship between web-based teaching components during the COVID-19 pandemic and anxiety levels among elementary school teachers, providing practical operational solutions. This research is applied in terms of purpose and correlational in terms of methodology. The statistical population of the study included all elementary school teachers in the city of Amol, totaling 750 individuals. A sample of 256 teachers was randomly selected from the city of Amol. Data were collected using the Salmi Anxiety Questionnaire, Abedini Chogordani, Ghasemi Nafchi, and Tabashir (2021), and a researcher-made questionnaire to measure web-based teaching components. The validity of the questionnaires was confirmed through face validity, and Cronbach's alpha coefficient was employed to determine the reliability of the research instrument. Data analysis was conducted using Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis. The findings indicated that the contributions of web-based teaching components, including support and virtual learning infrastructure (169.0), learning and technological complexity (141.0), electronic content production (267.0), and type of course instruction (203.0), were significant predictors of teachers' anxiety during the COVID-19 pandemic. However, the contribution of the effective assessment component (107.0) was not statistically significant. Virtual education infrastructure, learning technological skills, acquiring content production skills, type of course instruction, were negative predictors of teachers' anxiety during the pandemic. The results of the study revealed a significant negative relationship between some web-based teaching components and anxiety levels. Therefore, it is recommended to reduce teaching anxiety in web-based education by implementing empowerment courses to develop online teaching skills, producing effective content, and fostering technological development in in-service teacher training.
طراحی برنامه درسی برای تقویت مهارت های تفکر انتقادی در معلمان مقطع ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و ارزیابی برنامه درسی برای تقویت مهارت های تفکر انتقادی در معلمان مقطع ابتدایی انجام شده است. روش تحقیق، توسعه ای و با استفاده از مدل برنامه ریزی درسی «تایبا-تایلر» طراحی شد. جامعه آماری پژوهش به صورت هدفمند انتخاب و شامل دو متخصص در برنامه ریزی درسی، دو متخصص در ارزیابی و سنجش، یک متخصص آموزش زبان فارسی و یک متخصص فلسفه بود. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که برنامه طراحی شده شامل ۱۲ هدف اصلی در پنج محور کلیدی است: پذیرش تفاوت دیدگاه ها، ارزیابی صحت و اعتبار اطلاعات، جستجوی دلایل و شواهد، طرح پرسش های سطح بالا، و تقویت تفکر باز. این برنامه بر اساس نیازهای معلمان تدوین شده و فعالیت هایی نظیر درام خلاق، تحلیل مطالعات موردی و کار گروهی را به عنوان ابزارهای آموزشی به کار گرفته است. ارزیابی بازتابی نشان داد که اهداف، محتوای آموزشی، تجربیات یادگیری و روش های ارزیابی این برنامه از هماهنگی و قابلیت اجرایی بالایی برخوردار هستند. این پژوهش بر اهمیت نقش معلمان در پرورش تفکر انتقادی دانش آموزان و ایجاد جامعه ای با مهارت های تفکر انتقادی تأکید می کند. در نهایت، پیشنهاد می شود که این برنامه درسی برای سایر مقاطع تحصیلی نیز توسعه یابد تا به عنوان گامی مؤثر در ارتقای تفکر انتقادی در تمام سطوح آموزشی به کار گرفته شود. کلیدواژه ها: برنامه درسی، تفکر انتقادی، رفتار معلمان، آموزش معلمان، توسعه حرفه ای
موانع اجرای برنامه درسی مبتنی بر فناوری واقعیت افزده برای آموزش ابتدایی.(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آموزش و پرورش متعالی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
28 - 43
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: فناوری های جدید، تغییرات عمده ای در کلاس درس بوجود می آورد،که سبب ایجاد تغییرات در ساختارهای آموزشی، الگوهای رفتاری داخل نظام آموزش و پرورش و حتی محتوا آموزشی شده است. وقتی که فناوری اطلاعات در آموزش وپرورش تغییرات عمده ایجاد می کند، بی شک برنامه های درسی نیز تغییر خواهند کرد. هدف اصلی پژوهش حاضر، موانع اجرای فناوری واقعیت افزوده در برنامه درسی نظام آموزش ابتدایی ایران است. روش شناسی پژوهش: روش پژوهش کیفی از روش تحلیل مضمون انجام شد. جامعه آماری 18 نفر از صاحب نظران برنامه درسی و کارشناسان تکنولوژی آموزشی و معلمان بودند. ابزار پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. به منظور بررسی روایی و پایایی چهار معیار:1- مقبول بودن 2- تائیدپذیری3 اطمینان پذیری4 انتقال پذیری برای ارزیابی مدنظر قرار گرفت. یافته ها: پس از کدگذاری و تحلیل داده های مصاحبه، تعداد 51 مضمون پایه استخراج شد. از این مضامین پایه تعداد 15مضمون سازمان دهنده و در نهایت 6 مضمون فراگیر که شکل دهنده موانع اجرای برنامه درسی مبتنی بر فناوری واقعیت افزوده بودند، شناسایی شدند. بحث و نتیجه گیری:بر طبق شواهد عوامل زیادی مانع استفاده از فن آوری های نوین در فرایند تدریس و آموزش می شوند. اولویت این موانع با همدیگر در تحقیقات مختلف، متفاوت است..
Professors' lived experience about the Formative evaluation during virtual education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
research was conducted with the aim of investigating the lived experience of professors of formative evaluation during virtual education. This research was done using qualitative approach and phenomenological design. In order to collect data, semi-structured qualitative interview was used. The number of people participating in the research was 10 professors of Bu Ali Sina University, which was achieved by using targeted sampling, after conducting 10 interviews, and audio and visual recording and their content were implemented in textual form. Interview data were analyzed in three stages of open, central and selective coding to classify concepts and categories. In-depth analysis of professors' views led to the identification of factors in three areas. The findings of the research showed that the quality of students' learning was based on the implementation of formative evaluation in the form of meaningful and qualitative learning. Also, two major challenges include weakness in evaluation culture and human resources and weakness in infrastructure and facilities, and strengthening the pedagogical knowledge of professors is the most important strategy to improve the quality of formative evaluation. As a result, paying attention to these factors can lead to the high-quality implementation of formative evaluation in the course of virtual education.
شناسایی مهم ترین مسائل آموزشی معلمان و کاوش راهکارهایی برای آنها در اجرای برنامه های درسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۶۰
۱۴۸-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی شناسایی مهم ترین مسائل آموزشی معلمان دوره ابتدایی در کلاسهای تک پایه و یافتن راهکارهایی برای کاهش آنها در اجرای برنامه های درسی بوده است. به این منظور طی دو مرحله با روش پژوهش پیمایشی و از طریق پرسشنامه باز-پاسخ و مصاحبه برای گردآوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع نظری اقدام شده است. در مرحله اول نمونه ای هدفمند به تعداد 40 نفر برای تکمیل پرسشنامه باز-پاسخ مشارکت داشتند. پس از تحلیل محتوای اطلاعات به دست آمده، 16 مسئله شناسایی شد که در میان این مسائل، دو مقوله «تراکم بالای جمعیت کلاسها» و «عدم توجیه اولیا و نحوه مواجهه و مدیریت انتظارات آنان» بالاترین فراوانی را در میان پاسخهای شرکت کنندگان داشتند. در مرحله دوم از طریق مصاحبه 16 نفر از صاحب نظران دارای مدارک تحصیلات تکمیلی رشته های علوم تربیتی و تجربه تدریس در دوره ابتدایی به ارائه راهکار پرداختند که پس از تحلیل محتوا و کدگذاری متون مصاحبه 104 راهکار جزئی و 43 راهکار کلی به عنوان یافته های پژوهش به دست آمد. روایی محتوای ابزار مصاحبه را صاحب نظران علوم تربیتی بررسی و تأیید کردند و برای اعتباریابی یافته ها از روش ارجاع مجدد نتایج تحلیل به مشارکت کنندگان بهره گرفته شد. در این راهکارها پیش بینی فرایند توانمندسازی معلمان، مدیران، اولیا، بازنگری نظام ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و بازسازماندهی فضاهای آموزشی به چشم می خورد. همچنین بررسی راهکارها نشان داد که در صورت کاربست آنها همه عناصر برنامه درسی تحت تأثیر قرار خواهند گرفت، اما عنصر«معلم» بیشترین تأثیرپذیری را خواهد داشت ضمن آنکه به منزله عنصر بنیادی در کاهش مسائل نیز شناسایی شده است.
Impact of Sleep Disorders on Daily Functioning in Children with Autism Spectrum Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۲ No. ۳ (۲۰۲۴) : Serial Number ۷
21-28
حوزههای تخصصی:
This study aims to explore the impact of sleep disorders on daily functioning in children with Autism Spectrum Disorder (ASD) through the perspectives of their caregivers. A qualitative research design was employed, involving semi-structured interviews with 23 caregivers of children aged 4-12 years diagnosed with ASD. Participants were recruited through local autism support groups, special education schools, and pediatric clinics. Interviews focused on the types, frequency, and severity of sleep disorders, their impact on the child's behavior, academic performance, social interactions, physical health, and family dynamics, as well as the strategies used to manage these issues. Thematic analysis was used to identify key themes and patterns from the data. The study identified several types of sleep disorders among children with ASD, including insomnia, sleep apnea, and night terrors, varying in frequency and severity. Sleep disturbances were found to significantly impact daily functioning, leading to behavioral issues, academic challenges, social difficulties, and physical health problems. Caregivers employed a range of coping strategies, such as medical interventions, behavioral routines, environmental modifications, dietary adjustments, and alternative therapies, with varying degrees of success. Barriers to effective management included cost, accessibility, and lack of knowledge. The need for individualized, adaptive approaches to treatment was emphasized. Sleep disorders in children with ASD have profound effects on their daily functioning and overall quality of life. Addressing these issues requires a comprehensive, individualized approach that considers the unique needs of each child. Collaboration with caregivers and regular adjustments to intervention strategies are essential for effective management. Further research should focus on larger, more diverse samples and incorporate objective sleep measures to provide a more comprehensive understanding of these challenges.
Interpersonal Reconstructive Therapy: Improving Empathy and Conflict Resolution in Parents of Children with Autism(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Psychological Research in Individuals with Exceptional Needs (PRIEN), Vol. ۲ No. ۱ (۲۰۲۴) : Serial Number ۵
37-44
حوزههای تخصصی:
This study aimed to evaluate the effectiveness of Interpersonal Reconstructive Therapy (IRT) in enhancing empathy and conflict resolution skills among parents of autistic children. This randomized controlled trial included 30 parents of autistic children, divided into an intervention group (n = 15) receiving IRT and a control group (n = 15) receiving no intervention. Participants were assessed at baseline, post-intervention, and four months post-intervention using the Interpersonal Reactivity Index (IRI) and Conflict Resolution Styles Inventory (CRSI). Data analysis involved repeated measures ANOVA and Bonferroni post-hoc tests, conducted using SPSS-27. The intervention group showed significant improvements in empathy and conflict resolution scores. Empathy scores increased from 54.78 (SD = 5.32) at baseline to 67.32 (SD = 5.67) post-intervention and were maintained at 65.91 (SD = 5.42) at follow-up. Conflict resolution scores rose from 62.14 (SD = 6.23) to 74.89 (SD = 5.47) post-intervention, with scores at follow-up being 73.28 (SD = 5.63). ANOVA results indicated significant main effects for Time (empathy: F(2, 56) = 45.67, p < 0.001, η² = 0.62; conflict resolution: F(2, 56) = 49.18, p < 0.001, η² = 0.64), Group (empathy: F(1, 28) = 32.78, p < 0.001, η² = 0.54; conflict resolution: F(1, 28) = 35.91, p < 0.001, η² = 0.57), and Time × Group interactions (empathy: F(2, 56) = 41.23, p < 0.001, η² = 0.59; conflict resolution: F(2, 56) = 43.89, p < 0.001, η² = 0.60). Bonferroni post-hoc tests confirmed significant improvements from baseline to post-intervention and baseline to follow-up. IRT significantly enhances empathy and conflict resolution skills in parents of autistic children, with improvements maintained over a four-month period. These findings highlight the potential of IRT as an effective intervention to support parents in managing the challenges of raising children with autism.
آموزش و محیط زیست در پرتو الهیات با تاکید بر سند تحول بنیادین آموزش
حوزههای تخصصی:
تغییرات محیط زیست و فعالیت های انسان با یکدیگر رابطه مستقیمی داشته و در دراز مدت این تغییرات عواقب ناگواری برای زندگی و سلامت انسان به همراه دارد. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی آموزش و محیط زیست در پرتو الهیات با تاکید بر سند تحول بنیادین آموزش پرداخته است. قرآن کریم و روایات معصومین(ع) سرشار از آیات و احادیثی است که بر اهمیت حفظ و حراست از محیط زیست تأکید می کنند. سند تحول بنیادین آموزش و پرورش نیز به عنوان نقشه راه نظام آموزشی جمهوری اسلامی ایران، بر تربیت نسلی متعهد به حفظ محیط زیست تأکید دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهد الهیات محیط زیست به عنوان دانشی نوظهور، با اتکاء به آموزه های دینی، درصدد یافتن راه حل هایی عمیق و پایدار برای چالش های زیست محیطی امروز بشر است. از طرفی یکی از پایه های اصلی مورد توجه در تمامی بخش های سند پایه الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و برنامه درس ملی، به رسمت شناختن اهتمام به رابطه انسان با طبیعت و محیط زیست به عنوان بستر تلاش برای تحقق مراتبی از حیات طیبه برای مخاطبان نظام آموزشی است. در این زمینه باید محیط را به گونه ای منسجم و هدفمند تدوین و طراحی نموده و امکان انتقال آن را از راه هایی نظیر تقویت آموزش مفاهیم زیست محیطی در نظام آموزشی در تمامی مقاطع تحصیلی با گنجاندن دروس تخصصی و متناسب با سن دانش آموزان، نهادینه سازی فرهنگ حفاظت از محیط زیست در جامعه، تقویت و حمایت پژوهشگران در زمینه الهیات محیط زیست را فراهم آورد.
کیفیت بخشی به دانشگاه فرهنگیان: شناسایی موانع و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
245 - 264
حوزههای تخصصی:
دانشگاه فرهنگیان به عنوان دانشگاه ملی و مأموریت گرا یکی از اصلی ترین زیرنظام های سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است، که هدف تأمین، تربیت و توانمندسازی معلمان و نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش در کشور را دنبال می کند. اما در طی مدت تأسیس، به دلیل موانع و چالش هایی که شناسایی آن هدف اصلی این نوشتار است، ازکیفیت مطلوب و مورد انتظار فاصله داشته است. بر این اساس شناسایی موانع و چالش های پیشروی دانشگاه فرهنگیان به سوی کیفیت به عنوان یک ضرورت رخ می نماید. به منظور دستیابی به این هدف از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل صاحبنظرانی بوده است که در ارتباط با دانشگاه فرهنگیان دارای سابقه علمی و کار پژوهشی و یا سابقه مدیریتی و اجرایی داشته اند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. داده ها بر اساس مصاحبه نیمه-ساختاریافته با سیزده نفر از خبرگان، متخصصان و مدیران دانشگاه فرهنگیان حاصل شده است. داده های مصاحبه نشان می دهد که این مسائل و چالش ها را می توان ذیل هشت مقوله کلی دسته بندی کرد که عبارت اند از: عدم کیفیت و کفایت فضای آموزشی، چالش هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان، چالش فرایند جذب معلمان، چالش ساختار و سازمان دانشگاه فرهنگیان، چالش برنامه آموزشی و درسی، چالش سیاست گذاری کلان نظام تربیت معلم، چالش تربیت و گزینش مدیران و چالش تضمین کیفیت معلمان. در مقام نتیجه گیری می توان اذعان کرد که کیفیت بخشی به دانشگاه فرهنگیان به عنوان مرکز ثقل تربیت معلم در کشور، نیازمند اقدامات سیاست گذارانه و تقنینی جهت رفع موانع و چالش های ذکرشده است.
در جستجوی تدوین الگوی تضمین کیفیت برای آموزش عالی افغانستان با تمرکز بر نقش فناوری های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین الگوی تضمین کیفیت برای آموزش عالی افغانستان با تمرکز بر نقش فناوری های نوین بود. در این پژوهش از روش کیفی و رویکرد نظریه داده بنیاد استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده و تا رسیدن به اشباع نظری با 16 تن از اعضای کمیته های تضمین کیفیت دانشگاه های دولتی شهر کابل مصاحبه عمیق انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند بود و افراد به روش گلوله برفی انتخاب شد. بر اساس تحلیل یافته ها 487 کد اولیه، 187 مفهوم و 31 مقوله فرعی در مرحله کد گذاری باز شناسایی گردید، سپس در مرحله کد گذاری محوری ، مقوله های فرعی و مفاهیم باهم ارتباط داده شد و درنهایت کد گذاری گزینشی در قالب الگوی پارادایمی اشتراوس و کوربین انجام شد. مؤلفه های مسئولیت پذیری، رقابت پذیری، تحول علوم انسانی، بومی سازی، عوامل اقتصادی و تضمین کیفیت فرایند ارزشیابی به عنوان عوامل علّی ؛ ساختار اهداف و برنامه آموزشی، ظرفیت اعضای هیئت علمی، توانایی دانشجویان، فضای حاکم دانشگاه و تجهیزات ذیل شرایط زمینه ای ؛ کمبود منابع مالی، منابع مطالعاتی، بروکراسی اداری، وضعیت استاد/دانشجو، فناوری اطلاعات و الگوی بومی تضمین کیفیت به حیث عوامل مداخله گر ؛ ارزشیابی مستمر، برنامه ریزی درسی، توانمند سازی اعضای هیئت علمی، ارتباطات مؤثر، تحکیم روابط دانشگاه با جامعه و صنعت به مثابه راهبردها و پیامد های فردی، سازمانی و فراسازمانی به عنوان پیامد ها طبقه بندی شدند. درنهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که موضوع تضمین کیفیت در آموزش عالی افغانستان بستگی به موجودیت افراد متخصص، تخصیص منابع موردنیاز، حمایت هیئت رهبری و میزان استقلال دانشگاه ها دارد.