فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی زیست دانشگاهی و نماز در افراد بالای هجده سال شهر گرگان بود. با روش پیمایشی از میان دو گروه دانشگاهیان (194 نفر) و غیردانشگاهیان (168 نفر)، نمونه گیری انجام شد. نتایج آزمون یومن- ویتنی (در سطح آلفا = 05/0) نشان داد که میان پایبندی به نماز های واجب، بین دانشگاهیان و غیردانشگاهیان تفاوت معناداری وجود ندارد. ولی دینداری دانشگاهیان فردی تر شده و اقبال آنها به نماز جماعت کمتر است. آزمون کروسکال- والیس (در سطح آلفا = 05/0) هم نشان داد که تفاوت معناداری بین دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته های مختلف دانشگاهی (علوم انسانی، علوم طبیعی و فنی و مهندسی) به لحاظ پایبندی به نمازهای واجب و استقبال از نماز جماعت وجود ندارد. از میان ابعاد دو متغیّر مهم جامعه پذیری (زیست دانشگاهی و تربیت مذهبی خانوادگی)، دو بُعد «دینداری در ترم اول» و «دینداری دوستان و همنشینان دانشگاهی» و بُعد «اهمیّت دینداری نزد خواهران و برادران»، همبستگی مثبت قوی تری با متغیّر پایبندی به نماز و اقبال به نماز جماعت در دانشگاهیان نشان دادند.
چالش های درس عربی از منظر معلمان مقطع متوسطه (مطالعه موردی: شهرستان سبزوار)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته معلمان از چالش های درس عربی مقطع متوسطه است. این پژوهش جزء پژوهش های کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی هوسرل است. شرکت کنندگان در این پژوهش معلمان متوسطه شاغل سبزوار در سال تحصیلی 1402-1401 هستند و ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته است. برای انتخاب آزمودنی ها از رویکرد هدفمند ملاکی و معیار اشباع نظری استفاده شده است و نهایتاً پانزده مدیر در گروه مشارکت کنندگان قرارگرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون صورت گرفته است. پس از استخراج و دسته بندی موضوعی، ابعاد شامل چرخش درس عربی به آموزش دینی، عدم خلاقیت و صلاحیت معلمان، خوانش تک ساحتی قواعد محوری، چالش های برنامه درسی عربی، کاستی ابزارهای دیداری- شنیداری، عدم سنخیت ارزشیابی با اهداف کتاب و عدم به روز رسانی و انتقال تجربیات است. اعتبار داده ها با استفاده از تکنیک های تأییدپذیری از طریق خودبازبینی پژوهش گران و اعتمادپذیری با هدایت دقیق جریان جمع آوری اطلاعات و هم سوسازی پژوهش های مرتبط تعیین می شود. با توجه به نتایج حاصله، ضرورت پذیرش ضرورت بازطراحی و بازبینی درس عربی به منظور حذف نقاظ ضعف و مشکلات مربوط به آن؛ امری انکارناپذیر است ومعلمان بایستی با تقویت انگیزه های یادگیری در دانش آموزان و با استفاده از روش های فعال تدریس دانش آموزان را به هدف غایی یعنی درک و فهم متون و مکالمه نزدیک تر نمایند.
تأثیر تمرین انفرادی و زوجی برایتونیک بر کارکردهای اجرایی کودکان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
81 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: کودکان کم توان ذهنی در مهارت های حرکتی پایه در سطح پایین تری قرار دارند و یادگیری در این کودکان زمان بیشتری می برد. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر تمرین انفرادی و زوجی برایتونیک بر کارکردهای اجرایی کودکان با کم توانی ذهنی انجام شد.روش : روش پژوهش نیمه تجربی بود که با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش، کودکان 8 تا 12 سال با میانگین سنی (39/1 ± 8/9) دختر و پسر دارای معلولیت ذهنی شهرستان الیگودرز بودند که از بین آن ها به صورت نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب شد. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به سه گروه 10 نفری تقسیم بندی شدند و در 21 جلسه 30 دقیقه ای طی هفت هفته در برنامه تمرینی شرکت کردند. جهت سنجش کارکردهای اجرایی از پرسشنامه بریف استفاده شد. برای پردازش داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 26 و برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. در کلیه آزمون های آماری سطح معناداری 0.05 در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که در مؤلفه های مورد بررسی پژوهش تفاوت معناداری بین گروه های تحت بررسی وجود دارد. کارکردهای اجرایی در گروه تمرین به صورت فردی و زوجی از گروه گواه بهتر بود و همچنین عملکرد گروه زوجی در متغیرهای تحت بررسی به طور معناداری از عملکرد گروه فردی بهتر بود (001/0=P).نتیجه گیری: اجرای برنامه فعالیت بدنی برایتونیک اثر مثبت و معناداری بر بهبود کارکردهای اجرایی کودکان با کم توانی ذهنی دارد. به نظر می رسد می توان از این تمرینات به عنوان مداخله ا ی هدفمند به صورت فردی یا زوجی جهت بهبود عملکرد حرکتی این کودکان استفاده شود.
پیش بینی پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بر اساس سبک های والدگری و صبر مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای بر اساس سبک های والدگری و صبر مادران بود. روش: این پژوهش به لحاظ روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش تمام مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود که در سال 1400- 1399 در مدارس ابتدایی شهر تهران مشغول به تحصیل بود که از بین آنها تعداد 108 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس صبر (خرمایی و همکاران، 1393)، سیاهه رفتار سازگار کودک (کوان و همکاران، 1995)، پرسشنامه سبک های والدگری (بامریند، 1991) و پرسشنامه رفتاری کودکان فرم والدین (اخنباخ و رسکورلا، 2001) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد سبک والدگری مقتدر و صبر مادران با پرخاشگری کودکان رابطه منفی معنادار و سبک های والدگری مستبد و سهل گیر با پرخاشگری کودکان رابطه مثبت معنادار داشتند (01/0P <). همچنین بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام سبک والدگری مقتدر، شکیبایی مادران و سبک والدگری مستبد در کل 48 درصد از واریانس پرخاشگری کودکان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای را تبیین کردند. نتیجه گیری: با توجه به نقش سبک های والدگری و صبر مادران در پیش بینی پرخاشگری کودکان، اجرای کارگاه های آموزشی بر مبنای سبک های والدگری و صبر مادران ضروری به نظر می رسد.
تاثیر استرس شغلی بر استقلال شغلی و عملکرد شغلی معلمان تربیت بدنی در مد ارس ابتدایی استان فارس
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
152 - 165
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش تاثیر استرس شغلی بر استقلال شغلی و عملکرد شغلی معلمان تربیت بدنی در مدارس ابتدایی استان فارس بود روش شناسی پژوهش: روش تحقیق،توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان تربیت بدنی در استان فارس بود و با روش نمونه گیری در دسترس انجام شد.دتعداد 337 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. از پرسشنامه استرس ش غلی مورد استفاده در تحقیق اندام و اسعدی(1394) استفاده شد.ایشان روایی و پایایی پرسشنامه را مطلوب گزارش دادند. برای جمع آوری اطلاعات مرب وط ب ه اس تقلال ش غلی از پرسش نامه اس تقلال ش غلی معلم ان تی.ای.اس با 18سؤال استفاده شد اندام و اسعدی(1394)روایی و پایایی پرسشنامه را مطلوب گزارش دادند.پایایی این پرسشنامه در تحقیق کنونی 0/77 گزارش می شود.برای گردآوری داده های مربوط به عملکرد شغلی از پرسشنامه عملکرد شغلی پاترسون (۱۹۹۰) استفاده شد. یافته ها:یافته نشان می دهد بین استرس شغلی ادراک شده معلمان تربیت بدنی با استقلال شغلی و عملکرد شغلی آنان در مدارس ابتدایی استان فارس رابطه معنی داری وچود دارد. و رابطه استرس با عملکرد به مقدار 0/719-رابطه معکوس و معنی دار و با استقلال شغلی با ضریب 0/77-رابطه معکوس و معنی داری دارد. استرس شغلی معلمان بر عملکرد شغلی و استقلال شغلی آنان تاثیر معنی داری دارد. استرس شغلی با بتای0/535- بیشترین تاثیر را بر عملکرد آنان می گذارد. استرس شغلی با بتای0/668- بیشترین تاثیر را بر استقلال در برنامه درسی معلمان دارد..یعنی هر قدر استرس شغلی معلمان بیشتر باشد استقلال در برنامه درسی آنان نیز پایین تر می شود.البته استرس بر استقلال عمومی معلمان تربیت بدنی نیز با بتای 0/117- معنی داری دارد که نسبت به بعد استقلال در برنامه درسی معلمان تاثیر کمتری دارد. بحث و نتیجه گیری: لازم است این نکته در نظر گرفته شود که برای بهبود عملکرد و استقلال شغلی، باید روی کاهش سطح استرس شغلی تمرکز کرد.
تعلیم وتربیت در اسلام وقرآن
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: نقش تربیت شکوفاسازی شخصیت واقعی انسان و به فعلیت رساندن قوا و استعدادهای نهفته اوست و بدون تربیت واخلاق، آدمی شخصیت واقعی خود را باز نمیابد و به حقیقت انسانی و هویت مستقل خویش آگاه نمی گردد و آنچه خارج از این حوزه یافته است خود انسانی نیست؛ زیرا شرافت انسان به روح ملکوتی اوست و امتیاز او بر سایر حیوانات مرهون ویژگی های انسانی وی می باشد که خاستگاه ارزش های معنوی و ابزارهایی برای رسیدن به درجات بلند و سعادت جاودانی اند. هدف از این پژوهش تعلیم وتربیت در اسلام و قرآن است. روش شناسی پژوهش این پژوهش در چارچوب روش تحلیلی و توصیفی انجام شده و از روش کتابخانه ای برای گردآوری مطالب، استفاده شده است و مفاهیم قرآن کریم، مرجع و منبع اصلی استناد مطالب و استدلال های آن است که با مراجعه و بررسی آیات متناسب با موضوع، متن و ترجمه برخی آیات مرجع در بدنه تحقیق ذکر شده و مورد استناد و توضیح واقع شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که اسلام و قرآن کریم در زمینه تعلیم و تربیت به مسائل اعتقادی، اخلاقی، احکام فقهی و حقوقی به ابعاد اجتماعی انسان نظر کرده است و مولفه های سازنده یک جامعه توحیدی و یکپارچه را برشمرده و مردم را به سوی آنها توصیه نموده و از موانع برحذر داشته است. نتیجه گیری: تعلیم وتربیت از مسلمات واصول ضروری جزء لاینفک زندگی انسان و اجتماع بشری بوده ، که در تحقق اهداف مادی و معنوی جامعه نقش اساسی دارد.
تحلیل رابطه لذت تحصیلی و اشتیاق شغلی با استقلال شغلی و اعتماد سازمانی با میانجیگری ارزشیابی عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۰
33 - 48
حوزههای تخصصی:
رشدوتوسعه هر کشوری در گرو سیستم آموزش و پرورش آن است و در این میان معلمان عامل بسیار تأثیر گداردر پییشرفت آن نظام می باشند این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی بوده و از نظرجمع آوری اطلاعات، از نوع همبستگی می باشد. در تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شده است.جامعه آماری شامل کلیه معلمان مدارس متوسطه دوره دوم نظری شهر ارومیه بودکه از بین آنها 306 نفر به عنوان حجم نمونه به روش تصادفی طبقه ای نسبی با بهره گیری از جدول مورگان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ارزشیابی عملکرد معلمان (پورحیدر و همکاران ، 1398)، پرسشنامه استقلال شغلی(فریدمن،1999)، پرسشنامه اشتیاق شغلی(شوفلی و بیکر،2003)، اعتماد سازمانی (اسکات و رادر،2003) و لذت تحصیلی( پکران،2005) بود. برای تعیین روایی ابزارها از تحلیل عاملی تأییدی، محتوایی و اکتشافی بهره گرفته شده که همگی ابزارها مورد تأیید واقع شدند. پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ محاسبه شده است. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش از برازش برخوردار بوده و نقش ارزشیابی عملکرد معلم به عنوان میانجی در رابطه لذت تحصیلی و اشتیاق شغلی با استقلال شغلی و اعتماد سازمانی تأیید شد. برای ایجاد لذت تحصیلی در دانش آموزان و اشتیاق شغلی در معلمان می توان ضمن ارزشیابی صحیح و دقیق عملکرد معلمان استقلال شغلی آنان را توسعه بخشید و جوی حاکی از اعتماد را در مدرسه ایجاد کرد
بررسی انتقال، مسیر شغلی، کارآفرینی و کار شایسته برای توانمندسازی افراد با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انتقال یعنی تغییرات، تعدیل ها و تجربیات ترا کمی که در زندگی هر فرد با رفتن از یک محیط به محیط دیگر ایجاد می شود. بررسی مسیر شغلی، کارآفرینی و کار شایسته برای توانمندسازی افراد با آسیب بینایی از اهمیت خاصی برخوردار است. این پژوهش با هدف بررسی انتقال با تأ کید بر تقویت شایستگی ها و مهارت ها، تغییرات لازم برای گذر از مراحل انتقال و توسعه شغلی، تحول مسیر شغلی، آموزش انتقال و خودمختاری، آماده سازی افراد برای جستجوی شغل، کارآفرینی در راستای حمایت از توانمندسازی و کار شایسته برای افراد با آسیب بینایی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مروری بود. برای جمع آوری اطلاعات از مقاله ها، پایان نامه ها و کتاب های موجود در پایگاه های علمی معتبر از سال 2000 تا 2023 استفاده شد. نتیجه گیری: انتقال برای دانش آموزان با آسیب بینایی باید به عنوان یک سیستم حمایتی اساسی در کلاس درس برای شناسایی و پُر کردن شکاف های گذر از دوران تحصیل به سوی بازار کار عمل کند. تغییرات مورد نیاز برای گذر از مراحل انتقال و توسعه شغلی شامل نیاز به تسهیل یادگیری تجربی و کاربردی، توسعه مهارت های جایگزین، و یادگیری نحوه دسترسی به اطلاعات می شود. استخدام سفارشی یک راهبرد مهم برای حمایت از افراد با آسیب بینایی به منظور جستجوی شغل مناسب است. همه انسان ها سزاوار داشتن کار شایسته هستند. بنابراین، باید برای افراد با آسیب بینایی نوعی راهنمایی و مشاوره شغلی نظام دار، هدفمند، برنامه ریزی شده و مناسب طراحی شود.
بررسی عوامل موثر در پذیرش و استفاده از فناوری سیستم مدیریت یادگیری توسط دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل موثر در پذیرش و استفاده از فناوری سیستم مدیریت یادگیری توسط دانشجویان دانشگاه فرهنگیان براساس نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری انجام شد. این تحقیق از نوع تحقیقات همبستگی است. جامعه آماری تحقیق دربرگیرنده تمامی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان مشهد به تعداد 2150 نفر است که از این تعداد 350 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه نظریه یکپارچه پذیرش و استفاده از فناوری بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. روایی محتوایی و صوری پرسش نامه توسط 6 نفر از اساتید دانشگاه مورد تایید قرار گرفت. ضریب پایایی پرسش نامه نیز ازطریق آلفای کرونباخ محاسبه شد و در سطح مطلوبی به دست آمد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که انتظار عملکرد و انتظار تلاش به طور مثبت و معنی داری بر قصد رفتاری دانشجویان برای استفاده از سیستم آموزش مجازی اثر گذاشت. تأثیر اجتماعی اثر معنی داری بر قصد رفتاری و رفتار استفاده دانشجویان از سیستم آموزش مجازی نداشت. شرایط تسهیل گر و قصد رفتاری به طور مثبت و معنی داری بر رفتار استفاده دانشجویان از سیستم آموزش مجازی اثر گذاشت. همچنین انتظار تلاش و انتظار عملکرد به صورت غیرمستقیم و با واسطه گری قصد رفتاری پیش بینی کننده مثبت و معنی دار رفتار استفاده دانشجویان از سیستم مدیریت یادگیری بود. مطابق با یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که درک مشخص و آشکار از قصد رفتاری و رفتار استفاده دانشجویان دانشگاه فرهنگیان در استفاده از سیستم مدیریت یادگیری می تواند به مسئولین و تصمیم گیرندگان دانشگاه کمک کند که سیستمی کارآمد و کامل برای آموزش و یادگیری در اختیار دانشجویان قرار دهند.
ارتقای کیفیت یاددهی-یادگیری در مدارس دارای معلمان سیار: پژوهشی کیفی به شیوه نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویش در آموزش علوم پایه دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
210 - 186
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد است تا نظریه ای داده بنیاد را در خصوص تدریس معلمان سیار در مدارس چندپایه شهرستان بانه در استان کردستان ارایه نماید. این تحقیق بر چند پرسش اصلی متمرکز شده است: چه عواملی باعث پدیده ی معلمان سیار شده است؟ مهم ترین مشکلات و چالش های تدریس معلمان سیار چیست؟ راهبردهای بهبود کیفیت چه هستند؟ وجود این نوع مدارس چه پیامدهای را در بر دارد؟ پاسخ به این پرسش ها نیازمند تجارب معلمان سیار در کلاس های چندپایه مدارس روستایی بود از این رو، یک راهبرد کیفی نظریه داده بنیاد به شیوه نظام مند مناسب تشخیص داده شد. آموزش وپرورش شهرستان بانه میدان اصلی پژوهش بود. مشارکت کنندگان همه مدارس دارای معلمان سیار بودند. نمونه گیری به شکل هدفمند صورت گرفت. از این رو، 12 نفر از معلمان سیار، راهبران آموزشی و مسئولان آموزش وپرورش به مصاحبه دعوت شدند این تحقیق تأکید بر برقراری طبقه های مختلف عدالت اجتماعی، آموزشی و جنسیتی به عنوان عوامل مهم پیشگیری از تشکیل مدارس با معلمان سیار را برجسته می سازد
آسیب شناسی برنامۀ آموزشی مقطع کارشناسی پیوسته مهندسی معماری از زاویه دید نیاز و اشتغال حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
181 - 195
حوزههای تخصصی:
یکی از معیارهای قضاوت در مورد اثربخشی آموزش معماری کشور، مناسب بودن کیفیت یادگیری افراد با توجه به محیط کاری رشته دانشگاهی آن ها است. این پژوهش درصدد فهم زمینه های اشتغال و توانمندی های متأثر از حوزه های دانشی و مهارتی است که هر جایگاه شغلی به تبع نیازهای موردنظر خود، مطالبه می نماید. بدین منظور نحوه چینش و برنامه ریزی دروس رشته معماری از منظر روابط آن ها با هر مهارت، حائز ارزش جهت بازنگری کیفی و کمی در برنامه مصوب آموزشی مقطع کارشناسی پیوسته این رشته ی دانشگاهی خواهد بود. بدین منظور نوشتار حاضر از منظر هدف یک پژوهش کاربردی و توسعه ای بوده که ماهیت توصیفی-تحلیلی دارا است و تحت روش کیفی و با رویکرد استدلال منطقی درصدد فهم ارتباط پارامترهای مؤثر در زمینه های متداول اشتغال فارغ التحصیلان معماری با دروس آموزشی مصوب رشته در مقطع کارشناسی پیوسته پیش می رود و برای این منظور از قیاس زوجی پارامترهای مهارتی - تخصصی اشتغال معماری و تحلیل سلسله مراتبی، جهت سنجش فراوانی دروس و فراوانی وزنی معیارها و درنهایت تجزیه وتحلیل آماری و استقرایی خود، بهره می برد. براین اساس برنامه آموزشی مصوب ابلاغی دارای بدنه ای صلب و غیر انعطاف پذیر بوده که ضمن عدم پاسخگویی در ایجاد زمینه های مؤثر بر تقویت توان مهارتی دانشجویان جهت ورود به حوزه های متنوع اشتغال به دلیل دید محوری خود، سبب اتلاف وقت دانشجو در حین تحصیل و یادگیری سرفصل هایی گردیده که مخاطب به میزان ارائه شده، از ایشان در محیط حرفه ای استفاده نمی نماید. از سویی دیگر فارغ التحصیلان برتر این نظام آموزشی در تشابه بسیار زیاد با یکدیگر از منظر آموخته های مشابه، رقابت زیادی در زمینه های محدودی دارند.
مسئولیت پذیری دانش آموزان در کلاس های مجازی در عصر کرونا: چالش ها و راهکارها (تجربه زیسته معلمان، والدین و متخصصان تربیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی وضعیت و چالش ها در ارتباط با مسئولیت پذیری دانش آموزان در کلاس های مجازی در عصر کرونا و دستیابی به راهکارهای تجربه شده توسط معلمان و والدین و متخصصین تربیت جهت افزایش مسئولیت پذیری کودکان بود. در این پژوهش با استفاده از روش پدیدارشناسی، در گام اول مصاحبه ای از 21 معلم شهر اردبیل درباره شناسایی چالش و مشکلات موجود در بحث مسئولیت پذیری انجام گردید که اکثریت بر وجود چالش مسئولیت پذیری باور داشتند. سپس برای غلبه بر چالش ها، راهکارهایی توسط معلمان جهت ارتقای مسئولیت پذیری دانش آموزان ارائه شد. در گام بعدی از تعداد 26 والدین، جهت شناسایی چالش ها در ارتباط با مسئولیت پذیری فرزندانشان مصاحبه ای صورت گرفت. یافته ها نشان داد که از نظر والدین، فرزندانشان مسئولیت پذیری بالایی داشتند. برای ارتقای مسئولیت پذیری دانش آموزان، والدین راهکارهایی نیز ارائه دادند. درنهایت از تعداد 10 متخصص تعلیم وتربیت مصاحبه ای درباره دلایل تضاد نظر والدین و معلمان و همچنین دستیابی به راهکارها جهت غلبه بر چالش ها مصاحبه ای صورت گرفت. از راهکارهای ذکر شده می توان به مواردی همچون ارائه الگوی مناسب مسئولیت پذیری، تفهیم مفهوم مسئولیت پذیری و تأثیر آن، تشویق به انجام کارها توسط کودک، مسئولیت سپاری در محیط خانواده و مدرسه، نوشتن قوانین مسئولیت پذیری، واگذاری مدیریت زندگی شخصی به خود فرد، عدم سرزنش و امرونهی در انجام کار ها، عدم محبت وافر به کودک و عدم تکلیف دهی و وظیفه سپاری به صورت کلی و مبهم اشاره کرد.
تأثیر آموزش های مدیریت خشم و فرزندپروری بر توجه انتخابی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزندپروری بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان پسر پنجم و ششم ابتدایی مدارس دولتی منطقه ۹ شهر تهران در سال تحصیلی 98-99 بود که از بین آنها تعداد ۴۵ نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری 8 جلسه 5/1 ساعته و گروه آزمایش فرزندپروری 9 جلسه 5/1ساعته تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در فهرست انتظار ماندند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش حاضر شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان (هومرسن و همکاران، 2006) مصاحبه بالینی ساختار یافته و آزمون رنگ واژه استروپ برای سنجش توجه انتخابی بودند که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شدند. یافته ها: تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از راه نرم افزار SPSS-V24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که گروه دریافت کننده برنامه آموزشی مدیریت خشم و فرزند پروری بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای نسبت به گروه کنترل اثربخشی بیشتری داشته است، همچنین گروه آموزشی مدیریت خشم بر توجه انتخابی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای تأثیر یکسانی با گروه آموزشی فرزندپروری داشتند. به نظر می رسد درمانگران، پژوهشگران و روان درمانگران حوزه کودک و نوجوان از برنامه های آموزشی پژوهش حاضر می توانند برای افزایش توجه انتخابی یادگیرندگان استفاده کنند.
ارائه مدلی برای ارتقاء اثربخشی دوره های کارورزی دانشگاه فرهنگیان (مورد مطالعه استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه مدلی برای ارتقاء اثربخشی دوره های کارورزی دانشگاه فرهنگیان می باشد. این مطالعه به روش کیفی و کمی (آمیخته) و اکتشافی از نوع متوالی انجام شد. جامعه آماری شامل 1143 دانشجو معلم، ورودی (۱۳۹۶) بود، و بر اساس جدول مورگان 299 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته باز پاسخ، 15 نفر از صاحب نظران حوزه کارورزی به طور هدفمند انتخاب شده، سپس با استفاده از نرم افزار Atlas. ti کد گذاری باز انجام گردید. پرسشنامه محقق ساخته بر اساس مؤلفه های استخراج شده از مصاحبه انجام شده، 110 گویه ای بر مبنای طیف پنج گزینه ای لیکرت، تهیه گردید و برای دانشجویان گروه هدف ارسال و داده های آن گردآوری شد. روایی صوری و محتوایی آن توسط اساتید متخصص تأیید گردید و پایایی آن با آلفای کرونباخ 99% محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی، تأییدی و t تک نمونه ای با استفاده از نرم افزار SPSS 19 و LISREL نسخه 8/8 استفاده گردید. با توجه به ابعاد و مؤلفه های به دست آمده در دانشگاه فرهنگیان مدلی برای ارتقاء اثر بخشی دوره های کارورزی ارائه شد.
تأثیر آموزش تکلیف محور بر مهارت خواندن و نوشتن دانش آموزان دارای اختلال نارساخوانی و نارسانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
31 - 60
حوزههای تخصصی:
اختلال های یادگیری باعث بروز چالش های متعددی در حوزه تحصیلی دانش آموزان شده و بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی کودکان اثر منفی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش تکلیف محور بر مهارت خواندن و نوشتن دانش آموزان با اختلال یادگیری بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پایه سوم ابتدائی دارای اختلال یادگیری شهرستان اسلام آباد غرب (استان کرمانشاه) بود. از بین دانش آموزان پایه سوم نمونه ای هدفمند به تعداد 34 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و گواه (17 نفر) جایگذاری شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن کرمی نوری و مرادی (1384) و آزمون نوشتن محقق ساخته (1397) بود. برای گروه آزمایش 11 جلسه تدریس و تمرین به صورت تکلیف محور، اجرا شد و گروه گواه در صف انتظار باقی ماند. نتایج پژوهش نشان داد آموزش تکلیف محور بر مهارت خواندن و نوشتن دانش آموزان با اختلال یادگیری تأثیر معناداری داشت. بر اساس نتایج می توان گفت که آموزش تکلیف محور باعث بهبود و پیشرفت مهارت خواندن و نوشتن دانش آموزان با اختلال یادگیری شد. ازاین رو پیشنهاد می شود معلمان دوره ابتدایی از روش آموزش تکلیف محور برای دانش آموزانی که دارای اختلال خواندن و نوشتن هستند، استفاده کنند.
ارزیابی تمرینات ادراکی حرکتی (پاریاد) و نوروفیدبک بر رابطه والد کودک و عملکرد اجرایی و هماهنگی دیداری حرکتی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مقایسه اثربخشی تمرینات ادراکی حرکتی (پاریاد) و نروفیدبک بر رابطه والد کودک و عملکرد اجرایی و هماهنگی دیداری حرکتی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری انجام شد. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش کل دانش آموزان پسر به تعداد 51 دارای اختلال یادگیری که در سال1400-1399 به کلینیک درمانی موفقیت در تهران مراجعه کرده بودند. براساس فرمول کوکران 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب شد. برای بررسی فرضیه ها از تحلیل کوواریانس و واریانس با اندازه گیری مکرر با آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. براساس یافته ها، بیشترین تأثیر تمرینات دیداری حرکتی پاریاد بر بهبود رابطه والد کودک دانش آموزان دارای اختلال یادگیری است. با توجه به آماره F برای مؤلفه های صمیمیت (54/14) در سطح 03/0 ، نارسایی های رشدی (88/12) در سطح 01/0 ، بیشترین معناداری را دارد. مقایسه میانگین ها نشان داد تمرینات ادراکی حرکتی (پاریاد) با میانگین های 65/23 و 27/44 بیشترین تأثیر را بر هماهنگی دیداری حرکتی و رابطه والد کودک در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری داشته است و نوروفیدبک با میانگین (80/22) بیشترین تأثیر را بر کارکردهای اجرایی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری دارد. تمرین نوروفیدبک بیشترین تأثیر را در کارکردهای اجرایی بر مؤلفه حافظه کاری (98/22) در سطح 02/0 ، کنترل هیجانی (33/20) در سطح 01/0 ، و برنامه ریزی/سازماندهی (33/20) در سطح 01/0 داشته است. همچنین، اختلال خواندن و ناتوانی یادگیری (48/16) در سطح 02/0 ، نارسایی های رشدی (37/13) و آسیب مغزی (54/18) در سطح 01/0 معنادار است . بین گروه ها در این مؤلفه ها تفاوت معناداری وجود دارد. با توجه به یافته ها، تمرینات دیداری حرکتی پاریاد موجب بهبود هماهنگی دیداری حرکتی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری می شود.
The Effect of Interventionist Dynamic Assessment through WhatsApp and Bigbluebutton on Learning Grammar by Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Dynamic assessment (DA) is an effective strategy to combine teaching and testing and it is even more enjoyable through digital devices such as computer and moblie devices. The purpose of the current study was to investigate whether the effect of interventionist dynamic assessment through WhatsApp, Bigbluebutton, and face to face classes had significant impacts on English as a foreign language (EFL) learners’ learning of grammar. The participants of this quasi-experimental study were seventy-five male intermediate EFL learners studying English in one of the English language institutes in central Iran. Three intact pre-intermediate level classes were chosen based on non-random convenience sampling and assigned to the three groups of WhatsApp, Bigbluebutton, and traditional group. The instruments that were used in this study were the Oxford Quick Placement Test (OQPT) and a multiple-choice grammar test. Over the course of six sessions, all three groups received interventionist DA strategies in teaching countable and uncountable nouns and determiners. The results of statistical data analysis showed that all three groups had significantly progressed over the study since there was significant difference between the pretest and posttest scores of each group. However, no statistically significant differences were found among the three groups’ means on the posttest of grammar. The findings have implications for language teachers and researchers of second language acquision.
بررسی شکاف های آموزشی: تحلیل تطبیقی برنامه های درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده در فرآیند کارورزی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: این پژوهش به بررسی شکاف های آموزشی در زمینه برنامه های درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده در فرآیند کارورزی می پردازد. هدف اصلی این مطالعه تحلیل تطبیقی این سه نوع برنامه درسی و شناسایی نقاط قوت و ضعف آن ها در ایجاد یادگیری مؤثر و کاربردی برای دانشجویان است. روش ها: با استفاده از رویکرد آمیخته اکتشافی(کیفی(پدیدارشناسی و تحلیل تماتیک) و کمی (بر اساس نظر سنجی) ) ، اطلاعات مربوط به تجربیات دانشجویان و مربیان(استادان راهنما و معلمان راهنما) در کارورزی جمع آوری و تحلیل شد. یافته ها: نتایج این تحقیق در بخش کیفی سه مضمون اساسی با مقوله هایی حاوی: شکاف های آموزشی(عدم تطابق محتوای درسی، چالش های واقعی) ، نیازهای آموزشی(کمبود مهارت های نرم، نیاز به یادگیری عملی، نیاز به مهارت های مدیریتی، کمبود نوآوری در تدریس) و محیط کارورزی( نیاز به حمایت مربیان، عدم تعامل مربیان، نیاز به اعتماد به نفس) به عنوان مبنایی برای تحلیل کیفی داده ها و شناسایی الگوهای موجود در پاسخ ها بودند، استخراج شد. و در بخش کمی نشان داد که شکاف های معناداری میان آنچه که در برنامه های درسی قصد شده و آنچه که در عمل اجرا می شود وجود دارد. در تحلیل کیفی، شرکت کنندگان به عدم تطابق بین اهداف آموزشی و محتوای درسی اشاره کردند. این نتایج تأییدکننده یافته های کمی است و نشان می دهد که از نظر دانشجومعلمان نیز شکاف های آموزشی وجود دارد. نتیجه گیری: همچنین، نتایج به تفکیک هر یک از برنامه های درسی و تأثیر آن ها بر یادگیری و توانمندی های عملی دانشجویان ارائه شد.این مطالعه می تواند به اصلاح و بهبود برنامه های درسی در حوزه کارورزی کمک کند و زمینه ساز طراحی برنامه های آموزشی مؤثرتر گردد.
The Relationship Between School Principals’ Ethical Leadership Style And Self-Efficacy And Job Involvement of High School Teachers In Sanandaj City(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۲, Summer ۲۰۲۳
46 - 75
حوزههای تخصصی:
Method: This study is practical in terms of purpose, and descriptive correlational in terms of method. The statistical population includes all teachers from second normal secondary schools in the first and second districts of Sanandaj city during the academic year of 2021-2, totalling 686 individuals. A sample size of 343 was selected using a simple random sampling method. Data was collected through three questionnaires: The 10-Item Ethical Leadership Scale by Brown and Trevino (2005), The 12-Item Collective Efficacy Questionnaire by Goddard (2001), and The 9-Item Questionnaire by Schaufeli et al. (2002) utilizing a five-point Likert scale. The face validity of the questionnaires was confirmed through expert opinions, while their construct validity was established by Confirmatory Factor Analysis (CFA). To ensure questionnaire reliability, the Cronbach’s alpha coefficient was utilized. The resulting reliability coefficients for the ethical leadership, self-efficacy, and job involvement questionnaires were 0.91, 0.72, and 0.93, respectively. After verifying that the parametric assumptions were met, the data was analysed using Pearson’s correlation test and structural equation modelling via SPSS software. The results revealed a favourable fit for the research’s structural model, indicating a direct relationship between the ethical leadership style of school managers and teachers’ collective efficacy and job involvement. Furthermore, the ethical leadership status of school managers emerged as a significant predictor for teachers’ levels of collective efficacy and job involvement. These findings suggest that demonstrating ethical leadership behaviours can enhance teachers’ self-efficacy, thereby fostering greater passion and job involvement among them
اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر مولفه های هیجان تحصیلی و خودکنترلی دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) بر روی مولفه های هیجان تحصیلی و خودکنترلی دانش آموزان 7 تا 11 سال مبتلا به اختلال نارسایی توجه و بیش فعالی انجام گرفته است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است. با استفاده از پرسشنامه های هیجان تحصیلی پکران، گوتر و فرانزل (2005) و خودکنترلی تانجی و بامیستر و بون (2004) 30 نفر از دانش آموزان دارای نارسایی توجه / بیش فعالی، به طور هدفمند انتخاب و به طور تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه فنون DBT را بر اساس بسته آموزشی آموزش دیدند و گروه کنترل آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. پس از اجرای DBT ، مجدداً مولفه های هیجان تحصیلی و خودکنترلی اعضای هر دو گروه مورد اندازه گیری قرار گرفت. تحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکوا) و تک متغیری (آنکوا) برای تحلیل داده ها استفاده شد. تحلیل مانکوا برای مولفه های هیجان تحصیلی و خودکنترلی در هر دو گروه تفاوت معنادار را نشان داد و تحلیل آنکوا برای خودکنترلی و مولفه های هیجان تحصیلی مانند لذت از کلاس، خشم و خستگی در هر دو گروه تفاوت معناداری را نشان داد اما در مورد برخی از مولفه های هیجان تحصیلی مانند اضطراب، شرم، غرور و ناامیدی بین دو گروه تفاوت معنادار را نشان نداد. یافته های این پژوهش در همسویی با نتایج پژوهش های مشابه حاکی از آن است، روش DBT می تواند نقش موثری درمولفه های هیجان تحصیلی و خودکنترلی دانش آموزان 7 تا 11 سال دارای نارسایی توجه/ بیش فعالی داشته باشد.