فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰٬۶۴۱ تا ۵۰٬۶۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال هشتم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۰
141 - 155
حوزههای تخصصی:
تقدّم هذه المقاله ظاهره من أهمّ الظواهر الإنسانیه ألا وهی الرثاء، إن الرثاء من أنواع الأغراض الشعریه الذی یلتصق بالنوازع الإنسانیه والاجتماعیه والذاتیه و... . فالرثاء اعتنی به الشعراء منذ القدیم، وفی العصر الراهن أیضاً تناول الشعراء رثاء آل البیت(ع)؛ فمنهم شعراء لبنان بذلوا جهداً وعنایهً فی نظم الأشعار فی رثاء آل البیت(ع). فنسعی فی هذا المقال أن ندرس موضوع رثاء أهل البیت علیهم السلام فی شعر شعراء لبنان المعاصرین وأن نقدّم نماذج من أشعارهم ونقوم بدراسه الفنون الأدبیه والمواضیع التی تطرّق إلیها هؤلاء الشعراء فی رثاءهم لأهل البیت علیهم السلام. وسنعتمد فی دراسه هذا الغرض طریقه التحلیل الوصفی وفق المنهج المتکامل.
تحلیل استعاره های مربوط به حوزۀ بیماری و شفا در ناداستان از قیطریه تا اورنج کانتیاثر حمیدرضا صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بین رشته ای ادبی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۱۱
399 - 449
حوزههای تخصصی:
لیکاف ضمن به چالش کشیدن تلقی سنتی از استعاره، بر این نکته تأکید ورزید که پایه تفکر انسان، استعاری است و ذهن انسان به شکل ناخودآگاه برای درک مفاهیم انتزاعی، از امور محسوس بهره می جوید. یکی از مهم ترین زمینه هایی که ذهن و زبان به جای بیان مستقیم، دست به دامن تصاویر استعاری می شود، موضوعات مربوط به حوزه شفا و بیماری است. بیماران، همراهان آنان و حتی پزشکان به دلیل تجارب پیچیده مربوط به بیماری به ویژه بیماری های لاعلاج، خواسته یا ناخواسته از زبان استعاری در این زمینه بهره می جویند. موضوعی که نه تنها در جریان مفاهمه بیمار با دیگران اثرگذار است، بلکه این امکان را نیز فراهم می آورد که با دستکاری در نظام استعاری این حوزه، شیوه مواجهه بیمار و اطرافیان با بیماری نیز اصلاح گردد. درهمین راستا در این پژوهش تلاش شده است تا کتاب «از قیطریه تا اورنج کانتی» که دربردارنده تجربه زیسته حمیدرضا صدر-نویسنده اثر- از بیماری سرطان است، به شیوه تحلیلی-توصیفی و با محوریت تصاویر مربوط به حوزه بیماری و شفا بررسی شود. برای انجام پژوهش تمامی تصاویر مربوط به موضوع با فراوانی 189 تصویر شناسایی شد و ازاین میان 101 نمونه که شامل تصاویر دربردارنده ارزش گذاری ها راوی درباره بیماری بود تحلیل گردید. نتایج نشان می دهد استعاره های با محوریت بیماری به مثابه دشمن، هیولا، رقابت ورزشی، فرمانده بی رحم، زندان، عنصر گدازنده، اوباش، همدم، عنصر فروبرنده، عنصر لِه کننده، پرتگاه و طوفان به ترتیب، بیشترین فراوانی را در متن دارند. تصاویری که در تمامی آنها تلقی و ارزشگذاری منفی راوی نسبت به بیماریآشکار است. موضوعی که باعث فرسایش هرچه بیشتر روانی و جسمی بیمار شده است.
ظرافت گزینش واژگان و ترکیبات غزلیات حافظ در نقد کردار زاهدان و صوفیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
189 - 208
حوزههای تخصصی:
حرفه اصلی حافظ شاعری است، اما تعداد اشعار باقی مانده از وی چندان زیاد نیست. بیشتر وقت و مساعی حافظ صرف گزینش واژگان و ترکیبات، متناسب با کلیّت و بافت غزل شده است. یکی از مهم ترین عواملی که موجب شده درباره دیدگاه حافظ نسبت به صوفیه و مفاهیم و مصطلاحات خانقاهی در اشعار وی اختلاف نظر به وجودآید، عدم دقت در حُسن انتخاب و شیوه کاربرد این تعابیر است. در این پژوهش، براساس دیدگاه فرمالیست ها و ساخت گرایان به مواردی توجه کرده ایم که محققان و شارحان غزل حافظ، متعرض حُسن انتخاب تعابیر حافظ درباره نقد کردار زاهدان و صوفیان نشده اند یا اینکه سخن حافظ را درموردِ زاهد، صوفی و شیخ در وجه مثبت تلقی کرده اند و از طنز گزنده حافظ غافل شده اند. مسئله اصلی مقاله مبتنی بر لزوم دقت در شیوه انتخاب تعابیر و مفردات حافظ در حوزه زهد و عرفان است. نتیجه تحقیق نشان می دهد بسیاری از ظرافت های سخن حافظ ازجمله ایهام یا ترکیب عناصر صوفیانه با عناصر میخانه، برای ایجاد تأثیر بیشتر در طنز نسبت به صوفی، زاهد یا مدعیانی است که از امور معنوی سوء استفاده می کنند.
ارزیابی کیفیت ترجمه تصاویر بلاغی نور و تاریکی در قرآن در پرتو الگوی جولیان هاوس (نمونه پژوهی: آیه 40 – 35 سوره نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، کیفیت ترجمه تصاویر بلاغی آیات 40-35 سوره نور را در گزیده ای از ترجمه های فارسی و انگلیسی از منظر رویکرد جولیان هاوس ارزیابی می کند. تصاویر بلاغی نور و تاریکی از جمله کلیدی ترین تصاویر بلاغی مرتبط با دو مفهوم خیر و شر است که معناهای ظاهری و باطنی خاص خود را دارند و در کتاب های تفسیری، معناها و برداشت های گوناگون از آنها ارائه شده است. الگوی پیشنهادی هاوس، دو وجه کاربر و کاربرد متن اصلی و مقصد را در راستای ایجاد تعادل نقشی بررسی می کند. وجه کاربر به تشخص زبانی، گویش، زمان و حوزه عملکرد و وجه کاربرد به رسانه و مشارک مربوط می شوند. انتخاب ترجمه های فارسی و انگلیسی مبتنی بر سیر گاه شمارانه و مقبولیّت و پذیرفتگی میان عوام و خواص خوانندگان، از میان گزیده ای از ترجمه های فارسی و انگلیسی بوده است. نتایج بررسی نشان می دهد همه مترجمان، ضمن توجه به صورت و ساختار زبان مقصد هم عصر خود، تصاویر بلاغی این سوره را عیناً در زبان مقصد بازآفرینی، و ترجمه ای تحت اللفظی از این تصاویر ارائه کرده اند که در راستای اهداف دین شناختی آیات این سوره قرار دارد. در مجموع، مترجمان، ترجمه ای آشکار از این تصاویر ارائه کرده اند و طبق الگوی هاوس، ترجمه های فارسی و انگلیسی بررسی شده، هیچ انحراف معنادار و محسوسی را از متن اصلی قرآن نشان نمی دهند و مترجمان در هر دوره، این تصاویر را بسته به ویژگی های زبانی فرهنگ مقصد ترجمه کرده اند. در مجموع، شاید اتخاذ رویکردی تلفیقی از الگوها، در ارزیابی کیفیت ترجمه های فارسی و انگلیسی قرآن کریم کارآمدتر باشد.
بررسی سی بیت از ترجمه الشّواربی از غزلیات حافظ با رویکرد زبان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
225 - 251
حوزههای تخصصی:
حافظ شیرازی به عنوان شخصیّتی ادبی- عرفانی در جهان عرب مورد توجه ادیبان و شاعران فراوانی قرار گرفته است. استفاده از اصطلاحات عرفانی از قبیل عشق آسمانی، خرقه، می و ... در اشعار شاعران عرب زبان نشان دهنده نفوذ و تأثیر اندیشه حافظ در ادب عربی است. ابراهیم امین شواربی یکی از مترجمانی به حساب می آید که زمینه را برای آشنایی اعراب با دیوان حافظ فراهم کرد. ترجمه غزلیات حافظ از ابراهیم امین شواربی یکی از نمونه های زیبا و شایسته ترجمه های شعر است. شواربی در این راستا، پایه کار خود را ترجمه غزل ها به نثر نهاده است. در این مقاله نگارنده بر آن است تا بر اساس شیوه توصیفی- تحلیلی و با رویکردی زبان شناختی، دریافت و تلقی مترجم را مورد نقد و بررسی قرار دهد. برخی نتایج بدست آمده حاکی از آن است که با وجود تمامی دقتی که شواربی در این کتاب به کار بسته، اما در دریافت معنی و به عبارتی تلقّی وی، لغزش هایی به چشم می خورد. اغلب لغزش ها و کژفهمی ها در این اثر از عدم توجه به عوامل برون زبانی، کم توجهی به عناصر فرهنگی متن مبدأ، ترجمه واژه ها بر اساس ساختار زبان عربی و بی دقتی به ایهام نهفته در زبان حافظ ناشی می شود.
مطالعه ای انتقادی بر کتاب تصوف و سیاست در متون منثور تا پایان قرن چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۱۰)
105-124
حوزههای تخصصی:
کتاب تصوف و سیاست در متون منثور تا پایان قرن چهارم هجری، نوشته مهدی حیدری، مجموعه ای از هشت مقاله دوباره منتشرشده با ویرایشی نو، زیر لوای نظریه وحدت و کثرت است. فصول کتاب با نظریه ای شکننده، غیر تاریخی و برمبنای مفهوم استعلاییِ وحدت و کثرت بنا شده است. هدف نویسنده بررسی تأثیر نظریه مذکور در مناسبات چند سویه دنیوی صوفیان با سیاست بوده است. انتخاب فرضیه ضعیف به همراه بی روشی، نویسنده را از بستر و بافت تاریخی دوره کرده و موجب زمان پریشی و مکان پریشی در متن شده است. حیدری همچنین با نقل افراطیِ روایت های ترجمه نشده عربی، خوانش کتاب را برای مخاطب عادی ناممکن کرده است. برخی از تعمیم های خطا در دسته بندی صوفیه از اشتباهات برجسته ای ا ست که به اثر مذکور، آسیب جدی وارد کرده است. در این نوشته سعی برآن است تا عیار کتاب، خصوصا در بُعد طبقه بندی متفاوت گروه های عرفانی جهان اسلام، نقد و بررسی شود.
افعال معین تصویرساز آغازی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمود آغازی با کمک افعال کمکی ساخته می شود که علاوه بر نشان دادن شروع و آغاز انجام گرفتن عمل، بر ضرورت آن نیز دلالت می کنند. افعال معین آغازی مانند افعال «آغازیدن، آغاز نهادن، ایستادن، گرفتن و ...» که سازنده نمود آغازین در جمله هستند، در فارسی امروز کاربردی ندارند اما در دوره های پیشین زبان فارسی نقش پررنگی داشته اند. در حوزه افعال معین آغازی با دسته ای از افعال مواجه ایم که برای ساخت نمود آغازی با کمک ساخت تصویرهایی مستمر از مبدأ فعلی ثانویه به فعل اصلی در جمله می رسند و با این طرحواره حرکتی روند آغاز یک کنش یا فعل را نشان می دهند. در این پژوهش سعی شده تا افعال معین تصویرساز که بر نمود آغازی در زبان فارسی دلالت دارند استخراج و معرفی شوند. از این رو این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی به بررسی افعال معین تصویرساز آغازی در دوره تاریخی قرن چهارم تا دوازدهم زبان فارسی در میان کتاب های منثور فارسی پرداخته است. نتایج نشان می دهد که افعال «برگرفتن، برداشتن، برخاستن، گشودن» از افعال معین تصویرساز آغازی محسوب می شوند. در این میان افعال «برخاستن و برداشتن» همچنان نقش معین تصویرساز آغازی خود را حفظ کرده اما مابقی افعال دستخوش معین زدگی شده و کاربرد خود را از دست داده اند. علاوه بر آن، افعال دیگری در فارسی محاوره ای امروز مانند «کشیدن و گرفتن» به این محدوده افزوده شده اند که روند معینی خود را در ساخت نمود آغازی طی می کنند.
السیره الذاتیه وملامحها فی الأدب العربی المعاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سوم پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱۱
9 - 23
حوزههای تخصصی:
مرّ النثر العربی خلال تطوره بمراحل مختلفه؛ والأدب العربی بشکل عام کان مهبطا لأجناس أدبیه ظهرت لها فی العصر الحاضر عناصر فنیه.یری قله من النقاد أن بعض الأجناس الأدبیه نثرا – کالروایه، والمسرحیه، و... - مأخوذه من الغرب بینما إذا أمعنا النظر نجد نماذج منها فی أدبنا العربی القدیم، وإن کان القدماء لم یعرفوا مصطلحاتها التی نشأت حدیثا، حتی ولو أن الأدباء المعاصرین فی بعض عناصرها تأثروا بالغرب. تعتبر التراجم والسیر من الأجناس النثریه القدیمه فی الآداب العالمیه بشکل عام والأدب العربی بشکل خاص لأنها قدیمه قدم الإنسان، والسیره الذاتیه شعبه من التراجم والسیر، یقوم مؤلفها بسرد مراحل حیاته الشخصیه بقلمه.یهدف هذا المقال إلی إحصاء الدراسات الموجوده فی هذا المجال کما یتطرق إلی مدلول السیره الذاتیه لدی الباحثین والنقاد وأخیرا یقدّم أهم ملامح هذا الفن الأدبی وشروطه.
تأثر مضمونی حافظ از متنبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۱۶
119 - 133
حوزههای تخصصی:
لسان الغیب حافظ ، یکی از بزرگترین شاعران غزل سرای نیمه اوّل قرن هشتم ، که با مهارتی کم نظیر با الفاظ بسیار زیبا همراه با صنایع لفظی ، مضامین عالی با معانی بسیار در ابیات کوتاه گنجانیده و در غزلهای عالی خود افکار دقیق عرفانی ، حکمی و غنایی را همراه با ترکیبات و الفاظ برگزیده ، بدیع ، تازه و منتخب همراه کرده و از این راه شاهکارهای جاویدان بی بدیلی در ادب پارسی بوجود آورده که در این راه بس دشوار از مضامین ، اندیشه ها و سخنان بکار رفته در آثار شعرای طراز اوّل عرب و یا زبان و ادبیات فارسی پیش از خود با باز آفرینی زیبا و عالی آنها نهایت استفاده را برده است.
استعاره مفهومی در قصیده القتلى یسیرون لیلاً سعدی یوسف و سرودِ ابراهیم در آتش احمد شاملو (بر اساس نظریه معناشناسی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
149 - 171
حوزههای تخصصی:
استعاره، چه به عنوان عنصری تزیینی و خواه به مثابه فرآیندی شناختی، از دیرباز در کانون توجّه پژوهش گران بوده است. بر اساس یافته های زبان شناسی شناختی، انسان به دلیل جسدمند بودن و نیز تجربه هستی به واسطه این جسد، ساخت های مفهومی بنیادینی به نام طرح واره های تصویری را در ذهن خویش می آفریند و می انبارد تا در مواقع اندیشیدن به امور انتزاعی، با انتقال دادن این ساخت های انضمامی به زبان، فرآیند ادراک را تسهیل و تکمیل کند. سعدی یوسف و احمد شاملو، به یاری طرح واره ها، بسیاری از مفاهیم انتزاعی را در اشعار خویش مفهوم سازی کرده اند. این پژوهش بر آن است تا با تکیّه بر روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی و تحلیل طرح واره ها در دو قصیده منتخب از این دو شاعر، چگونگی تفکّر و نیز پایه های شناخت آنان از جهان پیرامونشان را تبیین کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مفاهیم انتزاعی همچون مرگ، زندگی، تغییر و جاودانگی در قالب این تصویرها تجسم یافته اند و سه طرح واره حجمی، حرکتی و نیرو توانسته اند در ارتباطی سازمان یافته، اندام وار و منسجم با یکدیگر و در راستای هدفی معیّن منجر به تولید معنا شوند و در نهایت مفهوم انتزاعی جاودانگی و اثرگذاری را در شکل تابلویی تصویری پیش دیدگان مخاطب قرار دهند.
نگرشی تازه بر مأخذشناسی قصّه شاه و کنیزک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مأخذیابی و ریشه شناسی حکایات مثنوی، به طور رسمی، سابقه ای به قدمت تألیف کتاب مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی دارد و بدون شک، این پژوهش کم نظیر، بسیاری از ابهامات موجود در این زمینه را مرتفع کرده است. با این همه، مطالعات انجام یافته در این باره، حکایت از آن دارد که در ریشه یابیِ قصّه های مثنوی، نمی توان به مأخذی واحد ارجاع داد. مثنوی مولوی، حاصل ارتباط و تعاملِ فکری مولانا با خیل کثیری از منابع و متون دینی، تفسیری، صوفیانه، تاریخی، و بویژه فرهنگ عامّه است. ردیابیِ این سرچشمه های غنی ، هرگز از مطالعات تک بعدی و یکسونگرانه ساخته نیست. از اینرو، در این نوشتار برآنیم تا به مدد مطالعات ساختاری، روایت شناختی، گفتمان شناختی و برخی تحلیل های معنایی، ردّپای دقیق تری از سرچشمه این حکایت به دست دهیم. برای این منظور، نخستین و بنیادی ترین قصّه مثنوی، یعنی قصّه شاه و کنیزک را واکاوی و تحلیل کرده ایم. مطالعات ما نشان می دهد که این قصّه، مستقیم یا غیرمستقیم، با خیل کثیری از قصّه ها و بن مایه های عاشقانه، عارفانه و تعلیمی فارسی نسبت دارد و در این میان، شباهت آن با روایتی در کتاب آداب الحرب و الشّجاعه، آشکارتر می نماید.
بررسی سبک شناسانه ژانر منشآت در دوره گذار (قاجاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۳
75 - 103
حوزههای تخصصی:
دوره موسوم به قاجار در تاریخ ادبی ایران یک دوره گذار است که در خلال حدود یک صد و پنجاه سال، تمام جنبه های فکری، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، عقیدتی و ادبی ایرانیان از وضعیت موسوم به سنّتی به وضعیت موسوم به متجدّد تغییر کرد. در این میان، نثر فارسی نیز بعد از یک دوره تصنّع و تکلّف با ورود به دوره گذار تحوّلات سبکی عمده ای را از سر گذراند. منشآت، ژانری است که در کنار برخی دیگر از ژانرها نقش حلقه واسط بین سنّت منشآت نویسی گذشته و سنّت نامه نگاری مدرن را بازی می کند. حرکت بر خط تحوّلی این ژانر، در حد خودش، مسیر تحوّل نثر فارسی را از فضاهای سنّتی به فضاهای جدید به تصویر می کشد. مسأله اصلی مقاله، حرکت بر مسیر همین خط است. ما در بازه زمانی موردنظر بر اساس معیارهای تنوّع زمانی، ژانری و میزان تأثیرگذاری نمونه هایی از منشآت و نامه ها را انتخاب کردیم و با بررسی تک تک آن ها در سه سطح زبانی، ادبی و انگاره ای سعی کردیم مسیر تحوّل نثر فارسی را در خط ژانری منشآت ترسیم کنیم. نتایج نشان می دهد حرکت از عربی گرایی به فارسی گرایی، از جملات طولانی مرکّب به جملات کوتاه ساده، غیبت تدریجی آرایه های بدیعی از متن و حرکت از سازه فکری «شاه –خدا» به «شاه – انسان» در ژانر منشآت صورت گرفته است.
الإنسان المثالی فی آثار توفیق الحکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال چهارم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۱۶
9 - 25
حوزههای تخصصی:
یعد توفیق الحکیم من اکبر الکتّاب الموفقین فی الحیاه الادبیه و الفکریه و الثقافیه فی تاریخ الادب العربی الحدیث. فهو فنّان الادب و ابوالمسرح فی مصر و العالم العربی، کما أنه من رواد الروایه و القصه فی الادب المعاصر. لقد اهتم توفیق الحکیم بالانسان و الانسانیه اهتماما خاصا حیث نشاهد فی أعماله الخالده عنایته بتربیه الإنسان، و ترشید اخلاقه مما یمهدان لظهور الإنسان الأمثل و الالتزام بالقیم الانسانیه. إن هذا التوجه قد طبع اعمال توفیق الحکیم وکل من یمر علی اعماله و إن کان مرورا عابرا حیث یجد هذا التوجه بکل وضوح. إن هذا الالتزام تجسد فی أهم صور المفهومیه التی برزت فی اعماله مثل الموحد، المتعادل، المتعادل الاجتماعی، المفکر، المعتقد بالروح الشرقیه، محب الحریه و غیرها. نحن فی محاولتنا هذه سنحاول جهد الامکان أن نعرف الإنسان المثالی و الکامل عند توفیق الحکیم من خلال أعماله الخالده.
النزعه الثوریه وأصداءها الدلالیه والفنیه فی شعر عبدالرحیم محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال نهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۳
105 - 125
حوزههای تخصصی:
یعرف شعر الثوره بالإلتزام المتشابک الّذی یتوخّی الخدمه لمصالح الشعوب ومتطلّباتهم مندفعاً إلی ترسیخ الدعائم الوجودیّه فی الإنسان وتوفیر حقول الخیر والسکینه له، وهو بوصفه رافداً جمالیّاً فی وجدان الإنسان العربیّ یقدّم فکره الرفض للنهب والعدوان، والمواجهه للآخر المتخاصم. لقد اتّسع مفهوم الأدب الفلسطینیّ بولوجه فی عالم الشعر ولاسیّما منذ تسلّل إلی عالم الرؤی والأخیله الشعریّه، أنجب فی صدی صرخاته جیلاً جدیداً من الشعراء المقاومین، منهم عبدالرحیم محمود الّذی حضر فی لجّه أحداث النکبه الفلسطینیّه حضوراً نشیطاً یلهب فکره الجهاد والمقاومه الصادقه فی صفوف شعبه المناضل، ویستعین فی هذا المضمار بأحقّ مؤشّرات الحرکه الثوریّه الّتی تمثّلت دینامیکیّتها فی الوطنیّه، وتمجید الأبطال، واستدعاء الشخصیات التراثیّه، وحثّ الشعب علی الثوره والنضال، ورفض الاضطهاد بحیث تبغی دراستنا هذه مع نهجها نهجا وصفیّا- تحلیلیّا متابعتها واستکناهها واحداً تلو الآخر.
بنیادهای فرهنگ عامیانه در منظومه بدیع الزّمان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۴
۱۲۳-۹۷
حوزههای تخصصی:
تأمّل در فرهنگ بومی، سبب آشنایی با فرهنگ جامعه و شناخت هویت جمعی می شود و این مهم را در آثار ادبی هر ملّت به عنوان آیینه تمام نمای فرهنگ آن ملّت می توان جست وجو کرد. در این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای، بنیادهای عامیانه در مثنوی بدیع الزّمان نامه بررسی شده است. بدیع الزّمان نامه منظومه ای تقریباً ناشناخته سروده شاعری ناشناس از متون نماینده عصر صفوی در 3287 بیت و بحر متقارب است. این مثنوی، عاشقانه ای رزمی را در شرح ماجراجوییهای بدیع الزّمان، شاهزاده ایرانی برای رسیدن به وصال قمرچهر، دختر خاقان چین، روایت می کند. این مضمون در ذیل دو شاخه اصلی اثرپذیری از سنّت نقل و آثار پیشین و بنمایه های قصّه های عامیانه نمود می یابد. روایت بدیع الزّما ن نامه تحت تأثیر متون کهن و عامه پسند فارسی مانند شاهنامه، اسکندرنامه نقالی و قصّه حمزه است که با طرح مدوّر روایت، کاربرد واژگان و عبارات عامیانه، اشاره به آداب و رسوم و آیین ها، مضمون دینی و مذهبی، شخصیّت پردازی مشابه قصّه های عامیانه، خرق عادت، شگفت آوری، کاربرد اعداد خاص، سرانجام خوش و ناتمام ماندن روایت، حاکی از شکل گیری این مثنوی بر بنیادهای عامیانه کهن است. بنابراین از دلایل اهمّیّت و جایگاه متون فارسی در تاریخ ادبیات، هویّت برآمده از فرهنگ ایرانی این نوع آثار است که می توان این مهم را از رهگذر بررسی گستره بنیادهای عامیانه در دیگر آثار ادب فارسی نیز مطالعه کرد و بدین وسیله به جریان تحوّل فرهنگی جامعه و مخاطب شناسی آثار دست یافت.
دراسه أسلوبیه فی قصیده "الجداریه" لمحمود درویش من منظار الشکلانیین الروس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال هشتم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۰
9 - 32
حوزههای تخصصی:
الأسلوبیه فرع من اللسانیات الحدیثه التی تعنی بتحلیل الأسالیب الأدبیه وتهتم بدراسه الطریقه الفنّیه فی التعبیر عن الدلالات أو المعانی. والمنهج الشکلانی من أهمّ الاتجاهات الحدیثه فی دراسه الأسلوب حیث یعتقد الشکلانیون الروس أنّ الشکل هو الذی یحدّد المعنی والمفهوم للنص وأنّ الأثر الأدبی محض شکل ویجب أن یدرس من الناحیه الشکلیه. والشاعر الفلسطینی محمود درویش من الشعراء الذین اقترن إسمهم بحرکه الحداثه الشعریه واستطاع أن یطرح أفکاره ومضامینه بأسلوب رائع ومثیر للانتباه، وإنّنا إخترنا قصیدته «الجداریه» لتکون محوراً لهذه الدراسه لما تمتاز به شکلاً ومضموناً. تسعی هذه المقاله أن تکشف عن الدلالات الأسلوبیه المتمثّله بالبعد الصوتی، البیانی والانزیاحی من منظار الشکلانیین الروس لقصیده «الجداریه» وفقاً للمنهج الوصفی-التحلیلی؛ بما أنّ النقد القدیم لا یستطیع أن یبیّن ویشرح هذه الأسرار والرموز، فقد اعتمدنا علی المنهج الشکلانی فی النقد الحدیث الذی قادر أن یقوم بهذه المهمّه.
بررسی و تحلیل اسطوره هبوط در متون منثور عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال نهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۳۳
145 - 161
حوزههای تخصصی:
متون فارسی عرفانی، به ویژه متون متقدم منثور قرن پنجم و ششم به دلایل و عوامل گوناگون، بستری فراهم کرده اند که اسطوره گناه و هبوط آدم(ص) در کنار مؤلفه هایی چون اختیار و اراده انسان، آگاهی و معرفت، آزادی و جبر، بیش ترین بسامد را داشته باشد. در این مقاله، نویسنده ضمن بررسی مفهوم گناه و هبوط در چهار حوزه «اصل واقعه هبوط»، «امکان هبوط»، «اهداف هبوط» و «نتایج هبوط»، مهم ترین اشتراکات و افتراقات اندیشه عارفانی چون احمد غزالی ، عین القضات همدانی و روزبهان بقلی را ضمن تطبیق، بررسی و تحلیل کرده است. حاصل سخن اینکه، در مجموعه متون منثور فارسی عرفانی به ویژه در دستگاه فکری عارفان یاد شده، مفهوم هبوط و گناه با توجه به ارکان چهارگانه آن، با رنگ و بویی اسطوره ای و نمادین بازتاب یافته است.
بررسی ساختاری طرح داستان فریدون بر اساس نظریه های ساختارگرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجلّی اندیشه ها و دلتنگی های سیاسی در اشعار سیاوش کسرایی و بدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
189 - 209
حوزههای تخصصی:
ادبیات انتقادی و اعتراضی منعکس کننده جهت گیری ها و دغدغه های معترضان علیه حاکمیت هاست. این اندیشه ها که خودآگاه و یا ناخودآگاه در آثار شاعران مجال ظهور می یابد؛ زمینه مشترکی را در ادبیات ملل مختلف فراهم کرده است. اشعار سیاوش کسرایی و بدر شاکر السیّاب (شاعر عراقی) به دلیل مواجه شدن با ناکامی های سیاسی مشابه از این جهت قابل بررسی است. یافته های پژوهش پیش رو حاکی از آن است که ناامیدی، دلتنگی و سرخوردگی سیاسی از بن مایه های اصلی اشعار هر دو شاعر است. هر دو با پناه بردن به حسرت و تنهایی، ابراز عشق به وطن، استفاده از اسطوره ها، گله از زمانه و مردم زمانه و ابراز انزجار از خائنان برای بیان دلتنگی های سیاسی خود بهره برده اند. هر دو به دنبال بهشت گمشده ای جهت رهایی از فضای سیاسی موجود هستند. احساس شکست، فریب خوردن، سرگشتگی و حتی پشیمانی در اشعار کسرایی بارزتر است. امید و ناامیدی در اشعار کسرایی پابه پای هم پیش می روند ولی در اشعار سیّاب با دو مرحله زندگی اش در ارتباط اند. تنهایی و مرگ اندیشی در اشعار هر دو شاعر وجود دارد.
Фразематический ключ к вербономинальным конструкциям русского языка: мастерская компьютерной фразеографии(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
В статье заострена проблема фразематического статуса вербономинальных словосочетаний, рассматриваемых как "потенциальные фраземы" (ПФ), – таких как давить на психику, ходить на работу, забежать на минутку, забраться на крышу, зайти на страницу. В анализируемом списке свыше 1 тысячи таких конструкций. Предлагается особый подход к их валентной автономности в контексте, при этом учитывается сам контекст как супрафразематическая особенность ПФ. Особую роль имеет индивидуальный подход к каждой ПФ в конкретном контексте. Это позволяет создать особый опыт, который можно конвертировать для компьютеризации лингвистического анализа. К рассмотрению предлагается возможность автоматизации определения фразематического статуса ПФ с помощью искусственного интеллекта (методы machine learning). Описываемые методы позволяют автоматически эксцерпировать ПФ с параллельным определением их фразематического статуса как в отдельных текстах русского языка, так и в корпусных массивах.