کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی

کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی

کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال 15 بهار و تابستان 1393 شماره 28 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

دگرگونی درون مایه قصّه های عرفانی در بازنویسی های آذریزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهدی آذریزدی بازنویسی داستانهای کودکان و نوجوانان بازآفرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۲۲
مهدی آذریزدی(1388-1300) از پیشگامانِ بازنویسی آثار کهن برای کودکان و نوجوانان، بین سال های 1336 تا 1369 مجموعه هشت جلدی «قصّه های خوب برای بچه های خوب» را بازنویسی کرد. انتقال درون مایه اخلاقی در کنار آشنایی مخاطبان با گنجینه ارزشمند ادب فارسی، از اهداف اصلی آذریزدی در این بازنویسی ها بوده است، از اینرو وی سعی در گزینشی اخلاق گرایانه از قصّه ها داشته است. در حکایت هایی که انتقال مسایل اخلاقی به مخاطب، کمتر مورد توجّه بوده، بازنویس به گونه ای آشکار، قصّه را بازآفرینی نموده و درون مایه های اخلاقی به آن افزوده است. این پژوهش به بررسی درون مایه در «قصّه های مثنوی» و «قصّه های شیخ عطّار» می پردازد. با این بررسی، میزان دگرگونی درون مایه در بازنویسی آذریزدی، آشکار می شود. آذریزدی با دگرگونی درون مایه در بازنویسی، گاه از قصّه های عرفانی تصویری کاملاً متفاوت به وجود آورده و آفرینش تازه ای رقم زده است. حتّی در مواردی، پا را از بازآفرینی نیز فراتر نهاده و قصّه ای کاملاً متفاوت با مأخذ اصلی پدید آورده است. در بازنویسی آذریزدی، درون مایه ها به اخلاقی، اجتماعی، دینی و تاریخی و در مأخذ اصلی به عرفانی، دینی، اخلاقی و اجتماعی قابل دسته بندی است. در قصّه های بازنویسی شده ، درون مایه های اخلاقی با 2/60% بیشترین بسامد را دارد. در حالی که در مأخذ اصلی تنها  6/19%  درون مایه ها اخلاقی است و درون مایه های عرفانی با 5/62% بیشترین بسامد را دارد.      
۲.

نگرشی تازه بر مأخذشناسی قصّه شاه و کنیزک(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مثنوی مولوی شاه و کنیزک بهرامشاه و کنیزک مأخذیابی روایت شناسی بینا متنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۷
 مأخذیابی و ریشه شناسی حکایات مثنوی، به طور رسمی، سابقه ای به قدمت تألیف کتاب مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی دارد و بدون شک، این پژوهش کم نظیر، بسیاری از ابهامات موجود در این زمینه را مرتفع کرده است. با این همه، مطالعات انجام یافته در این باره، حکایت از آن دارد که در ریشه یابیِ قصّه های مثنوی، نمی توان به مأخذی واحد ارجاع داد. مثنوی مولوی، حاصل ارتباط و تعاملِ فکری مولانا با خیل کثیری از منابع و متون دینی، تفسیری، صوفیانه، تاریخی، و بویژه فرهنگ عامّه است. ردیابیِ این سرچشمه های غنی ، هرگز از مطالعات تک بعدی و یکسونگرانه ساخته نیست. از اینرو، در این نوشتار برآنیم تا به مدد مطالعات ساختاری، روایت شناختی، گفتمان شناختی و برخی تحلیل های معنایی، ردّپای دقیق تری از سرچشمه این حکایت به دست دهیم. برای این منظور، نخستین و بنیادی ترین قصّه مثنوی، یعنی قصّه شاه و کنیزک را واکاوی و تحلیل کرده ایم. مطالعات ما نشان می دهد که این قصّه، مستقیم یا غیرمستقیم، با خیل کثیری از قصّه ها و بن مایه های عاشقانه، عارفانه و تعلیمی فارسی نسبت دارد و در این میان، شباهت آن با روایتی در کتاب آداب الحرب و الشّجاعه، آشکارتر می نماید.    
۳.

بررسی وزن اشعار سعیدا نقشبند یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سعیدا نقشبندی شعر سبک هندی موسیقی بیرونی بحرهای عروضی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۹۶
سعید نقشبندی یزدی ، متخلّص به «سعیدا»، از شاعران غزلسرای سبک هندی یا اصفهانی قرن یازدهم هجری است .او خود را ریزه خوار خوان جامی، نظامی، سنایی و عطّار دانسته، ارادتی خاص به خواجه شیراز می ورزید وبا صائب تبریزی، مراوده و دوستی داشت. دیوان سعیدا حاوی 4815 بیت در 5 قالب : غزل، قصیده، مثنوی، قطعه و رباعی است؛اما غزل سرایی عرصه هنری مسلّم اوست؛ به طوریکه حجم زیادی از دیوانش را به این قالب اختصاص داده است(590 غزل). از نظر سبک شناسی می توان سعیدا را در غزل شاعر بحر رمل دانست، بحرهای مضارع و مجتث و هزج در مرحله بعد از آن قرار دارند.دراغلب غزل هایش از پرکاربردترین اوزان شعر فارسی بهره جسته است مثل رمل مثمن محذوف و مضارع مثمن مکفوف محذوف. البته چند غزل در وزن ضربی و تند یا خیزابی و پر تحرک به چشم می خورد که عواطفی شورانگیز و پر جذبه و حال همچون غزلیات قلندری مولانا را تداعی می کنند. بحرهای غزل سعیدا جز رجز و مقتضب، در قصاید او هم دیده می شود. او مثنوی را در بحر سریع و قطعه را فقط در بحور مجتث ، خفیف و مضارع سروده است.در رباعی بیشتر از بحر هزج مثمن اخرب مقبوض اَزَل استفاده کرده است . در دیوان سعیدا اوزان دوری کمی دیده می شود و غالب اوزان  او « جویباری » و ملایم اند. در این مقاله سعی بر این است تا با کمک جدولهای آماری دقیق ، اوزان رایج و کم کاربرد بحرهای اشعار سعیدا معرفی و تحلیل شود و جایگاه او در سبک هندی تبیین گردد.      
۴.

تحلیل داستان رستم و شغاد بر اساس مربع ایدئولوژیک ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان انتقادی شاهنامه فردوسی ون دایک مربع ایدئولوژیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۲۲۰
در این نوشتار، داستان رستم و شغاد از شاهنامه در چهارچوب «تحلیل گفتمان انتقادی از دیدگاه ون دایک» بررسی می شود. پس از طرح مسأله و بیان پیشینه تحقیق، «رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی» را به طور کلی و رویکرد ون دایک را در تحلیل گفتمان انتقادی به طور خاص معرّفی کرده ایم. این بخش، مبنای نظری تحلیل ما را پیش روی خوانندگان قرار می دهد. در ادامه، ضمن گزارش کوتاه داستان و از طریق تحلیل مؤلفه های گفتمان مدار موجود در متن، نشان داده ایم که تدوین کنندگان روایت شغاد، با بهره گیری از راه کارهای گفتمانی سعی کرده اند خطاهای «خودی ها» را فروکاهند و عیب های «دیگری» را برجسته کنند. در مقابل، نکات مثبت و قابل دفاع «دیگری» را کم رنگ کنند و نکات مثبت «خودی ها» را در چشم مخاطب برجسته سازند . این همان چیزی است که در نظریه ون دایک «مربع ایدئولوژیک» نامیده می شود؛ مربعی که باعث می شود بخشی از واقعیت و حقیقت در متن و کلام نادیده گرفته شود و یا به صورت تحریف شده به مخاطب منتقل شود. ما می توانیم با استفاده از نظریه تحلیل گفتمان بسیاری از روایت های ادب کلاسیک را بازخوانی کنیم و بدین ترتیب به خواننده فرصت دهیم تا از زاویه دیگری به روایت ها بنگرد؛ این مقاله پیش و بیش از هر چیز کوششی است در این راستا.   
۵.

تحلیل تشبیهاتِ روضه الانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تشبیه ارکان تشبیه خواجوی کرمانی عناصر تشبیه روضه الانوار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۷۹
دکتردر مقاله حاضر، تشبیهات روضه الانوار، از جهات مختلف ساختاری،موضوعی،ارکان تشبیه،کیفیت وجه شبه، مفرد و مرکب بودن، زاویه تشبیه و...بررسی و تحلیل شده است. سپس با بررسی آماری و بسامدی مباحث، نگرش خواجو در کاربرد تشبیهات بهتر نشان داده شده است.روضه الانوار حاوی 1827بیت و839 تشبیه است، که برحسب مقایسه تعداد ابیات و تشبیهات مشخص می شود که نسبت تشبیهات به ابیات 46% است یعنی تقریبا هر دو بیت حاوی یک تشبیه است. خواجو، بیشترین مشبّه تشبیهاتش را از اوصاف انسانی(7/50%) و مفاهیم مجرد و انتزاعی(8/24%) انتخاب کرده و بیشتر مشبّه به تشبیهات را از اشیا(5/32%) و طبیعت(5/18%) اخذ کرده است. از نظر زاویه تشبیه حدود 96% تشبیهات خواجو تکراری و کلیشه ای است و تشبیهات بکر و تازه در روضه الانوار کم است، همچنین گرایش او به تشبیهات مفرد بیشتر است و از تشبیهات مرکب استفاده چندانی نکرده است.    
۶.

پایان ناپذیری شخصیّت در داستان پایانی سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیمین دانشور مجموعه داستان انتخاب شخصیت پردازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۱۰۳
   داستان«متبرک باد خلیفه بودن انسان بر زمین، متبرک باد» آخرین داستان، از آخرین مجموعه، یعنی کتاب «انتخاب»از سیمین دانشور است؛ داستانی است که شخصیّت اصلی در مواجهه با مرگ، با ایجاد نشانگان مضمونی از سوی نویسنده در حالتی از شهود و اشراق، به باوری از پایان ناپذیری خویش و استمرار در درون و هزاره بعد در پیکره دیگر دست می یابد و هدف این پژوهش بررسی و تحلیل شگرد دانشور در چگونگی ترسیم پایان ناپذیری شخصیّت در رابطه با انتخاب مضمون ارائه شده او است. دانشور در این داستان با ایجاد بستر  ژرف ساختی متناسب با مضمون داستان، تلاش داشته است با کمک مباحث اشراقی و عرفانی اهل حق که به دونادون معتقدند چهره پایان ناپذیری از شخصیّت داستان ترسیم نماید که از این رهگذر به هم ماهیتی شخصیّت داستان با«من» نوعی در عرفان و اشراق دست یازیده است. برآیند پژوهش نشان از آن دارد که ایجاد این پیوند موجب شگردی شده است که نویسنده بتواند در ترسیم چهره پایان ناپذیری شخصیّت داستان در مواجهه با مرگ وی در داستان توفیق یابد.   
۷.

اثر پذیری ساختاری کلیله و دمنه از اشعار ابوالفرج رونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابوالفرج رونی نصرالله منشی کلیله و دمنه اثرپذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۳۰
اثر پذیری ساختاری کلیله و دمنه از اشعار ابوالفرج رونی *     ابوالفرج رونی از پیشگامان تغییر سبک شعر فارسی از خراسانی به عراقی است. او با روحیه مبتکرانه خود دست به ابداع و نوآوری های بسیاری زده است که سبک شعری او را از دیگر معاصرانش متمایز کرده است. ابوالمعالی نصرالله منشی نیز آفریدگار نثر فنّی و آراسته فارسی و خالق کلیله و دمنهبهرامشاه است که آن چنان که خود او گفته، «تا زبان پارسی میان مردمان متداول است به هیچ تأویل مهجور نگردد». در این مقاله سعی شده است به جنبه هایی از اثرپذیری کلیله و دمنه از دیوان ابوالفرج اشاره شود. نصرالله منشی تأثیرات بسیاری را در وجوه مختلف از واژگان، ترکیبات، تعبیرات و آرایه های ادبی از ابوالفرج پذیرفته است و مصراع ها و ابیات بسیاری از او را به صورت تضمین یا درج در نثر خود آورده است، این اثرپذیری از سویی می تواند جایگاه شایسته ابوالفرج را در گستره ادب فارسی نشان دهد و از سویی دیگر بیانگر تسلّط نصرالله منشی بر دیوان شاعر هم عصرش ابوالفرج رونی است.   
۸.

نقش صنعت نفت در ظهور سه نویسنده صاحب سبک مکتب داستان نویسی جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأثیرات صنعت نفت-داستان نویسیِ مکتب جنوب احمد محمود صادق چوبک ابراهیم گلستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۱۱
 همچنانکه ظهور صنایع در شهری شدن جوامع سنتی و رشد مدرنیزه تأثیر بسیار داشته است؛ باعث تغییراتی در فرهنگ، ادبیّات و هنر این جوامع نیز گردیده است.  آرمان شهری که انسان از پیشرفت صنعت در انتظار آن بود با تمام جذّابیت ها،کشش ها و حتّی دافعه ها در آثار هنرمندان و نویسندگان رخ نمایاند و تاکنون نیز تأثیرات خود را نشان می دهد.  در کشور ما یکی از مهمترین این صنایع، صنعت نفت است که از زمان شکل گیری تا کنون کانون توجّهات اقتصادی، سیاسی و ... بوده است.  این صنعت که در جنوب کشور، رشد چشمگیری داشته؛ در شیوه ء   زندگی مردمان جنوب تأثیرات بسیار داشته است.  در این مقاله با بررسی مکتب داستان نویسی جنوب به دنبال تأثیرات صنعت نفت در ادبیّات داستانی خواهیم بود و نقش این صنعت را در ظهور سه نویسنده ء منتخب داستان نویسی جنوب ایران بررسی خواهیم کرد.  دلیل انتخاب این سه نویسنده سبک داستانی منحصر به فرد آنهاست که نه تنها در مکتب داستان نویسی جنوب بلکه در جریان داستان نویسی معاصر فارسی تأثیر گذار بوده اند.      
۹.

آمیختگی شطح با کاریکلماتور در نثر احمدعزیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احمدعزیزی نثر معاصر عرفان اجتماعی تصویر شطح کاریکلماتور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۴۰
     احمدعزیزی (     1337) از چهره های موفق ادبیات معاصر در حوزه های شعر، نثر و روزنامه نگاری است، وی که از احیاگران شطح در دوره ء معاصر است ، با اتّکا به دستاوردهای شطح قدما و افزودن تکنیک های زبانی و تصویری وتنوّع موضوعی توانست صورتی نو به شطح قدما ببخشد و نوعی عرفان اجتماعی را مطرح کند. به گونه ای که در حوزه ء بازی های زبانی و تصویری به کاریکلماتور (کاریکاتور کلمات) نزدیک شود. امّا باوجود شگردهای متنوّع زبانی که عزیزی به کار گرفته توجّه به معنا در اوج قرار دارد و در مقایسه با کاریکلماتورنویسان خوش بینانه تر به جهان می نگرد، همچنین شطح او در مقایسه با شطح قدما  به دلیل غلبه نگاه عرفان اجتماعی ، آفاقی تر و کاربردی تر جلوه می کند. مقاله ء حاضر ، با روش توصیفی تطبیقی و استقراء تام از مجموعه شطحیّات عزیزی با عنوان «یک لیوان شطح داغ»، می کوشد تا ضمن معرفی اجمالی عزیزی و شطحیاتش ، هر سه گونه کاریکلماتور یعنی لفظ گرا ، تصویرگرا و معناگرا را با ارائه ء شواهدمتنی ، در همین مجموعه وشباهت شطح عزیزی را با  کاریکلماتور های پرویز شاپور و سایرین نمایان سازد.   واژگان کلیدی: احمدعزیزی، نثر معاصر، عرفان اجتماعی، تصویر، شطح ، کاریکلماتور. * تاریخ دریافت مقاله:24/3/91     تاریخ پذیرش نهایی: 29/3/92 1 - نشانی پست الکترونیکی نویسنده مسئول: Ldarvishalipur@yahoo.com  
۱۰.

بررسی دو حکایت از باب سوم مرزبان نامه بر بنیاد «الگوی کنش» گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی روایت الگوی کنش گریماس مرزبان نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۱۳
ساختارگرایی یکی از رایج ترین و دیرپاترین مکتب های روایت شناسی است. این دیدگاه به پیروی از زبانشناسی پایه ریزی شد؛و در پی تدوین دستور زبان داستان بود تا بتواند ساختار روایت های پایه(هسته) را توضیح دهد. بر اساس نظر گریماس(A.J.Greimas) هر داستان از تعدادی پی رفت و هر پی رفت از تعدادی الگوی کنش تشکیل شده است. مرزبان نامه یکی از آثار تمثیلی زبان فارسی است که سعدالدین وراوینی در اوایل قرن هفتم آن را از زبان طبری کهن به نثر فنی فارسی و به شیوه کلیله و دمنه ترجمه کرده است. ساختار منسجم و جنبه های روایی این اثر، سبب شده است که بتوان آن را از چشم انداز نظریه های نقد ادبی بازخوانی کرد. ازاینروی، کنش های( action) دو حکایت کنشگر محور داستان «شاه اردشیر و دانای مهران به» و داستان «سه شریک راهزن»  از باب سوم که با طرح (plot) باب سوم پیوند دارد، با رویکرد گریماس بررسی می شود. در این مقاله بر پایه  رویکرد گریماس نشان داده شده که این شیوه برای بررسی حکایت های فارسی از چه میزان توانایی برخوردار است. روشن شد که در این حکایت ها، کنشگرها مهمترین تشکیل دهنده  عناصر داستان هستند که علاوه بر شخصیّت های اصلی، مفاهیم انتزاعی، ویژگی های شخصیّتی و ظاهری شخصیّت ها را نیز دربر می گیرند.   
۱۱.

بررسی عناصر دینی و اندیشه های عرفانی در حماسه جهانگیرنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حماسه های ملی جهانگیرنامه عناصر غیر ایرانی عرفان و تصوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۵
  جهانگیرنامه سروده شاعری گمنام به نام مادح است که در دوران جایگزینی حماسه های دینی، جای حماسه های ملّی و با هدف نیکفرجامی برای داستان رستم و سهراب ساخته شده است؛ نقش نقالان و راویان داستانهای حماسی ایران در سرودن این حماسه قابل توجّه است. دوران آمیختگی و امتزاج داستان ها و اسطوره های ایرانی با اساطیر غیر ایرانی را،  به طور دقیق، نمی توان تعیین کرد. امّا با اطمینان می توان گفت که  با ورود اسلام به ایران، به تدریج عقاید اسلامی و پس از آن اندیشه های عرفانی، در ادبیّات حماسی ایران، نفوذ بیشتری می یابد. این تأثیر تدریجی و افزاینده، تا جایی پیش می رود که نه تنها  برخی قهرمانان در هر دو روایات ایرانی و غیر ایرانی، سرگذشتی تقریبا همانند می یابند، بلکه حماسه ای همچون جهانگیرنامه سروده می شود که تأثیرپذیری از عناصر اسلامی و عرفانی در بن مایه و زبان آن، تا حدّ یک ویژگی چشمگیر سبک شناسی، پدیدار می شود. در این مقاله، نخست به تأثیر عناصر غیر ایرانی درحماسه های ملّی نگاهی انداخته، سپس به توصیف عمده ترین تأثیرات اندیشه های اسلامی و عرفانی، در حماسه جهانگیرنامه پرداخته ایم. علاوه بر این، با تکیه بر همین ویژگی سبک شناسانه، پیشنهاد شده است که زمان سرودن این حماسه را، بسیار متأخرتر از تاریخی می توان شمرد که برخی پژوهشگران پیشین گمان کرده اند.   
۱۲.

ترکیبِ برشده گوهر،جان و خرد در بیتی از دیباچه شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیبِ برشده گوهر جان و خرد در بیتی از دیباچه شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۱۶۶
در دیباچه شاهنامه، این بیت: ز نام و نشان و گمان برتر است/ نگارنده برشده گوهر است، نهاده شده که مفسّرانِ شاهنامه از «برشده گوهر» در مصراع دوم، تعبیرهایی چون آسمان، انسان، آفریدگار و جان داشته اند. نوشتار پیشِ رو، با توجّه به این که باید اندیشه و باور فردوسی را در دو حوزه ایرانی و اسلامی سنجید، بر آن است که «برشده گوهر» را با در نظر گرفتنِ دیدگاه اسماعیلیان و همین طور باورهای موجود در فرهنگِ باستانیِ ایران، می توان بیانِ دیگری از «خرد و جان» پنداشت. در سخنانِ ناصرخسرو اسماعیلی، عقل و نفس (=خرد و جان) برتر از زمان/ آسمان پنداشته شده و از آن دو، به «جوهرِ عقل و نفس» تعبیر شده که چون نفس از عقل پدیدار گشته، گویا یک گوهر انگاشته شده است. بر این مبنا، مقصود از «برشده» در مصراع فردوسی «خرد وجان» است که در رتبت بر فراز همه آفریدگان قرار دارند و گوهر/ جوهر را در مقابلِ عرض پنداشت و مصراع را این گونه گزارش کرد: خداوند، آفریننده جوهر عقل و نفس (=خرد و جان) است که به ذات خویش قائم اند و «پروردگان دایه قدس اند در قدم». در تعبیری دیگر نیز می توان گوهر را «سنگ» پنداشت که آسمان- بنابر دیدگاهِ ایرانیان- از آن شکل گرفته؛ پس گوهر مجازاً آسمان تواند بود و «برشده» بر اساسِ سخن اسماعیلیان، کنایه از خرد و جان است که برفراز یا به سویِ آن گوهر/ آسمان در پرواز است. با توجّه به دیدگاهِ باستانی نیز «برشده گوهر» را می توان «خرد و جان» خواند. در متون پهلوی آتش از خردِ اورمزد شکل گرفته و جان هم زاده آتش است. در مصراعی دیگر از دیباچه، آتش، برشده تابناک خوانده شده است. با توجّه به این مصراع می توان «برشده گوهر» را عنصر آتش دانست که زاده خرد است و زاینده جان و آن را تعبیری از خرد و جان پنداشت

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۷