مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
وحدت و کثرت
منبع:
قبسات ۱۳۸۶ شماره ۴۶
حوزه های تخصصی:
مرگ امر «معقول» است نه «محسوس» و به معنای انتقال از عالم کثرت و طبیعت، به عالم وحدت و ماوراء طبیعت است. در حقیقت، انسان پس از «قوس نزول» از عالم عقل به ماده، با پدیده مرگ «قوس صعود» را طیّ کرده و از ماده به عقل و معنا سیر میکند. از این رو، مرگ مفارقت نفس از جسم طبیعی و غیر خود است که بر دو گونه است: الف) مرگ طبیعی؛ ب) مرگ ارادی و اختیاری که ویژه انسانهای از خود رهیده و اهل هجرت درونی و باطنی و به مقام فنا فی الله (فنای فعلی، صفاتی یا ذاتی) رسیده است. «مرگ ارادی» به معانی اجتناب از رذیلتها و اکتساب فضیلتها، رهایی از خودگرایی و خودبینی، حسابرسی دایمی نفس پیش از وقوع قیامت، درک ساحت فقر وجودی و شهود نیاز ذاتی و نفسی خویشتن، تحمل ریاضتها و ملامتها است که با تزکیه روح و تذکیه عقل و تضحیه نفس حاصل میگردد؛ این مرگ بر چهار گونه است: 1. مرگ سرخ؛ 2. مرگ سفید؛ 3. مرگ سبز؛ 4. و مرگ سیاه که در اثر معرفت به خدا و بندگی محض الهی دست میدهد. در این نوشتار، «مرگ اختیاری» را در یک مقدمه و چهار محور: چیستی مرگ ارادی و گونههای آن، امکان یا امتناع مرگ ارادی، راههای رسیدن به مرگ ارادی و عرفان اسلامی و مرگ ارادی بررسی کردهایم.
«تبیین تفاوت های اساسی دو حوزه معرفتی فلسفه و عرفان نظری»
حوزه های تخصصی:
برای کسانی که با تاریخ فرهنگ و ادیان آشنایی دارند اصطلاح فلسفه و عرفان به هیچ وجه بیگانه نیست. هریک از این دو نام به نوعی معرفت و شناخت اشاره دارد که در جریان تاریخ و تحول اندیشه ها نقش عمده و اساسی داشته است. هر مرحله از مراحل گوناگون تاریخ براساس نوعی تفکر فلسفی تحقق یافته است. به بیان دیگر، حرکت تاریخ در کلیت خود براساس یک نظام معقول و فلسفی قابل تفسیر و توجیه است، نقش اندیشه های عرفانی و سخنان ژرف و شورانگیز عرفای والامقام هم در تحول زندگی معنوی افراد بشر به هیچ وجه کمتر از افکار فلسفی نمی باشد. هیچ انسان آگاه و آزاده ای را نمی شناسیم که اهمیت اندیشه های عالی و مشاهدات درونی و معنوی بشر را ناچیز و نادیده انگارد. انسان همواره در جست وجوی معنی بوده است و جست و جوی عالم معانی جز از طریق تفکر و مشاهده درونی امکان پذیر نیست. با این حال، این دو دستگاه معرفتی در مبادی، مسائل و غایت تفاوت های اساسی با هم دارند و ما در این گفتار بر آنیم تا امتیازات آن ها را مورد بررسی قرار دهیم.
اندیشه های وجودی ملاصدرا در تقارب با عرفاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم در باب هستی شناسی، مسئله علیت و رابطه حق تعالی با ممکنات است که دغدغه آن، مسائل دیگر را تحت الشعاع قرار می دهد. معمولاً فلاسفه و متکلمین را از قائلین به علیت و عرفاء را از منکرین علیت دانسته اند؛ به طوری که انکار علیت از سوی عرفاء اجماعی تلقی شده است. چراکه آنان به جز هستی واحد من جمیع الجهات، واقعیتی را قبول ندارند تا سخن از رابطه با آن به میان آید. نگارنده در این مقاله به بررسی بحث وحدت وجود نظر دارد. بنابراین برای یافتن جایگاه این اصل در کلام عرفاء و ملاصدرا به بررسی دیدگاه آنان در باب وحدت و کثرت پرداخته شده است. با بررسی جایگاه نظری وحدت وجود نزد عرفاء، که در ظاهر انکار علیت را به اذهان متبادر می کند، و بررسی نظریه دقیق ملاصدرا که میل از نظریه وحدت تشکیکی به وحدت شخصی است نگارنده این نتیجه را می گیرد به که ملاصدرا در اندیشه های وجودی خود کاملا در مسیر عرفاء قرار گرفته است؛ به طوری که در کتاب اسفار پس از بیان نظریه وحدت تشکیکی وجود، اثبات وحدت شخصی وجود را وعده می دهد که همان اعتقاد عرفاست. همچنین این نکته دریافت می شود که اثبات مطلب فوق مستلزم انکار علیت نخواهد بود. چراکه وحدت شخصی وجود، مستلزم حذف ممکنات نیست؛ بلکه ممکنات واقعاً موجودند و در نظام هستی جایگاهی دارند.
مبانی مابعدالطبیعی هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی داریم مبانی فلسفی یا مابعدالطبیعی هنر اسلامی را با تکیه بر جریان های اصلی فلسفه های اسلامی مثل فلسفه های مشایی و اشراقی و حکمت متعالیه بر تمرکز بر چند مفهوم کلیدی مثل مفاهیم اصل نور، اصل وحدت و کثرت، اصل قوه خیال و اصل تجلی و غیره تبیین نماییم و نشان دهیم که فهم فلسفه هنر یا زیبایی شناسی به معنای عام کلمه در فرهنگ اسلامی بر خلاف فرهنگ غربی از مبانی فلسفی و دینی و حتی عرفانی تغذیه می کند. مساجد به عنوان مصداقی از معماری اسلامی به مثابه یک اثر هنر بزرگ اسلامی در طول تاریخ تمامی این چهار اصل را با اشکال مختلف خود در خود جمع کرده است. هنرمند اسلامی قبل از دست زدن به آفرینش هنری ذهن و روان خود را به آموزه های دینی و عرفانی ملبس می سازد. در این نوشته با تکیه بر گفته های فیلسوفان و عرفایی مثل سهروردی یا ابن عربی یا ملاصدرا سعی داریم عناصر یا بهتر بگوییم اصول مابدالطبیعی چهارگانه مذکور را با استناد به آثار این متفکران و مفسران این اندیشمندان نشان دهیم که محتوای هنر اسلامی امری کاملاً معنوی است و جوشش این امر معنوی مایه جوشش هنر اسلامی در طول تاریخ طولانی آن گشته است. شماره ی مقاله: ۱۷
عینیت و بینونت وحدت و کثرت در نظام توحیدی ملاصدرا با ابتناء بر قاعده بسیط الحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا در مباحث توحید با ارائهٔ برهانی مبتنی بر قاعدهٔ بسیط الحقیقه، حق تعالیٰ را متصف به بساطت حقیقی می کند. این برهان ظاهراً در امتداد برهان نفیِ ترکیب از ذات و در عرض سایر براهینِ توحید است، اما در واقع هدف از آن ارائهٔ نظام توحیدیِ متمایز از همهٔ مکاتب فلسفی ازنظرِ نسبت وحدت و کثرت در مرتبهٔ ذات و نیز دون ذات حق است. هدف از این مقاله، تبیین معیتِ ذاتِ واحدِ حق با کثرت خلقی و نحوهٔ جمع آن با تعالیِ او بر مبنای این قاعده است. به این منظور، جایگاه برهان بسیط الحقیقه در براهین توحید تبیین می شود؛ زیرا مقدمه ضروری تبیین توحید است. بررسی بساطت حق یا تصالحِ کثرتِ نامتناهی با وحدت در مرتبهٔ ذات و نیز توحید صفاتی در فلسفهٔ ملاصدرا که تتمیمِ معنای بساطت است، از موضوعات این پژوهش است و درنهایت، نحوهٔ معیتِ ویژهٔ مترتب بر بساطت حق ارائه می شود. این معیت می تواند شائبهٔ تکثر ذاتی و نیز نقض تعالیِ او را داشته باشد. حاصل پژوهش این است که ملاصدرا بر مبنای بساطت حقیقی یا کل الأشیاءبودنِ حق تعالیٰ، قرابتی بین حق و خلق برقرار می کند که مستلزم تعالیِ او نیز است.
شهر در حکمت متعالیه و جایگاه آن در کمال انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۸
1 - 28
حوزه های تخصصی:
شهرها عصاره تمدن بشری در بستر زمان هستند که امروزه مهمترین سکونتگاه انسان معاصر به شمار می روند. ابعاد مختلف فرمی و محتوایی شهر، جایگاه بالایی در سیر تکامل یا انحطاط انسان داشته و کیفیات محیطی در مقیاس های مختلف شهر، بر کیفیت زندگی انسان و تعالی وی تاثیر بسزایی می گذارد. بررسی شهرها و جایگاه آن ها در نظام های فکری گوناگون در راستای دستیابی به یک چهارچوب جامع در خصوص بهبود شرایط فعلی می تواند موثر واقع گردد. سوال این پژوهش «جایگاه شهر در کمال و تعالی انسان از منظر حکمت متعالیه چیست؟» است. در راستای این مهم، به تبیین جایگاه شهر در سیستم فکری صدرایی پرداخته شده و نقش آن در کمال انسان مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر بنیادی-نظری می باشد. راهبرد استفاده شده، راهبرد تفسیرگرایی و استدلال منطقی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی می باشد. با توجه به نوع تحقیق و راهبرد آن، مقاله حاضر را می توان از جمله مقالات کیفی نامید. شهر به عنوان، محل زندگی، رشد و تعالی انسان، و یک اثر هنری ساخته دست هنرمند (شهرساز) می تواند در زمینه سازی بستری برای کمال انسان در صورت توجه به اصول کمال، بسیار کارا و موفق عمل نماید. در این راستا توجه به اصل وحدت و کثرت در تمامی ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی شهرها و تلاش در ساماندهی آن ها هماهنگ با نظم الهی، راهبردی مهم در خلق بستری مناسب برای کمال انسان ها محسوب می شود. همچنین تجلی زیبایی های خداوندی در شهر و انعکاس آن ها در زندگی اجتماع با الگوهایی همچون باغ ایرانی از دیگر راهکارهای این دیدگاه است.
تأثیر هویت بر روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا (2003-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
77 - 94
حوزه های تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب در ایران گفتمان انقلاب اسلامی و نظام بر آمده از آن، تحت تاثیر مولفه های فرهنگی، ارزشی، هویتی و هنجاری، عملکرد سیاست داخلی و خارجی ایران را دگرگون کرد. گفتمان انقلاب اسلامی بر اساس هویت انقلابی-اسلامی در تقابل و تضاد با نگرش غرب محور، لیبرال-سکولار غربی قرار گرفت. اهمیت بالای جایگاه ایران به دلیل موقعیت ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک در طول تاریخ همواره مورد توجه غرب به ویژه قدرت های اروپایی بوده است. روابط جمهوری اسلامی و اتحادیه اروپا متاثر از هویت های متفاوت طرفین و دیدگاه های مختلف به مسائل، دستخوش فراز و نشیب های فراوانی بوده و تعارض و شکاف های هویتی منجر به گسل در روابط و در پی آن چالش هایی در مناسبات دو طرف گردیده و طی ادوار مختلف گفتمان انقلاب اسلامی باعث واگرایی در روابط جمهوری اسلامی و اتحادیه اروپا شده است. در این پژوهش نویسنده در صدد پاسخ به این سوال است که هویت چه تاثیری بر مناسبات ایران و اتحادیه اروپا داشته است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که ایدئولوژی گفتمان انقلاب اسلامی مبتنی بر ارزش های مذهبی و احیای تمدن اسلامی در تقابل و تضاد با هویت لیبرال-سکولار اتحادیه اروپا باعث نگرش های متفاوت و متعارض به موضوعاتی چون حقوق بشر، تروریسم و سایر مسائل، زمینه های واگرایی را ایجاد کرده است. براین اساس واکاوی هویت دو طرف در چارچوب نظریه گفتمان لاکلا و موف بر مبنای روش تحقیق گفتمانی قابل تبیین و تحلیل است.
ماهیت شناسی صراط سلوک در آموزه های وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰۴
151 - 176
حوزه های تخصصی:
اهمیت معرفت به صراط سلوک که کارکردهای انکارناپذیری در عرفان عملی خواهد داشت، امری است که سالک آگاه در صیرورت به سوی خدا، محتاج شناخت ماهیت آن می باشد؛ زیرا در سلوک عناصری مثل سالک، مسلک، مسلوک الیه و سلوک از یک سو و آغاز و انجام سلوک تا شهود از دیگرسو مطرح است؛ بنابراین یکی از پرسش های زیرساختی سلوک عرفانی این است که اولاً صراط سلوک چیست؟ ثانیاً مصداق آن کدام است؟ در نوشتار حاضر با روش ترکیبی (نقلی و عقلی) پاسخ پرسش یادشده داده شد و برونداد و یافته آن عبارت است از اینکه براساس معارف وحیانی و معالم حکمی- عرفانی صراط سلوک، نفس سالک مؤمن است و معرفت نفس در حدوث و بقای سیر و سلوک نقش اصلی دارد و ماهیت آن فطری، فقری، وحدانی و وجودی خواهد بود. ساختار مقاله نیز در قالب مقدمه ای درباره ظرفیت و ساختار وجودی انسان با هدف نیل به کمال حداکثری و فعلیت غیر قابل توقف در قوس صعود شکل یافته و آن گاه اهمیت، ضرورت و نقش کلیدی معرفت نفس و وحدت صراط و کثرت سبل تبیین شده است تا صیرورت و تصعید وجودی سالک در صراط سلوک تعلیل و تحلیل شود.
مطالعه ای انتقادی بر کتاب تصوف و سیاست در متون منثور تا پایان قرن چهارم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۱۰)
105-124
حوزه های تخصصی:
کتاب تصوف و سیاست در متون منثور تا پایان قرن چهارم هجری، نوشته مهدی حیدری، مجموعه ای از هشت مقاله دوباره منتشرشده با ویرایشی نو، زیر لوای نظریه وحدت و کثرت است. فصول کتاب با نظریه ای شکننده، غیر تاریخی و برمبنای مفهوم استعلاییِ وحدت و کثرت بنا شده است. هدف نویسنده بررسی تأثیر نظریه مذکور در مناسبات چند سویه دنیوی صوفیان با سیاست بوده است. انتخاب فرضیه ضعیف به همراه بی روشی، نویسنده را از بستر و بافت تاریخی دوره کرده و موجب زمان پریشی و مکان پریشی در متن شده است. حیدری همچنین با نقل افراطیِ روایت های ترجمه نشده عربی، خوانش کتاب را برای مخاطب عادی ناممکن کرده است. برخی از تعمیم های خطا در دسته بندی صوفیه از اشتباهات برجسته ای ا ست که به اثر مذکور، آسیب جدی وارد کرده است. در این نوشته سعی برآن است تا عیار کتاب، خصوصا در بُعد طبقه بندی متفاوت گروه های عرفانی جهان اسلام، نقد و بررسی شود.
بازنشانی موضع تشکیک نسبت به موضوع فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
255 - 278
حوزه های تخصصی:
مسائل علم از عوارض و احکام موضوع مختص به همان علم بحث می کند. تحفظ بر موضوع، حفظ بحث در حیطه عوارض و تعیین جایگاه مناسب هر مسئله در ترتیب صناعی مباحث، از نقاط قوّت علم و طرح مسائل علمی در متون آموزشی است. در متون تعلیمی رایج فلسفه، مسئله تشکیک وجود معمولاً در آغاز مباحث کتاب و در عداد احکام مصداقی وجود، مورد بحث قرار می گیرد و تقریر، ادله و اشکالات آن در همین موضع بحث می شود. سؤال این است که آیا می توان موضع و جایگاه مناسب تری برای بحث تشکیک وجود پیشنهاد کرد؟ با توجه به ماهیت و محتوای تشکیک، به نظر می رسد بهتر است مباحث تشکیک را در ذیل مسئله وحدت و کثرت تعبیه نمود تا از رهگذر وحدت و کثرت که از احکام و عوارض وجود است، هم پیوند مناسب با موضوع فلسفه را پیدا کند، هم جایگاه شایسته در مسائل فلسفه را به دست آورد و هم مباحث آن مرتبط با مباحث وحدت و کثرت به صورت منطقی تری ساماندهی شوند. در این مقاله به روش تحلیلی نشان دادیم که مباحث تشکیک وجود در ضمن مباحث وحدت و کثرت، ترتیب منطقی و تقریر فلسفی بهتری پیدا خواهند کرد.