فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶٬۳۶۱ تا ۴۶٬۳۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارزیابی ساختاری مقاله های حوزه ادبیات عربی نشریه ادبیات پایداری است. روش پژوهش تحلیل محتوای تلفیقی (کمی و کیفی) است که داده های کیفی پس از جمع آوری از طریق پرسش نامه و با آمار توصیفی و نرم افزار اکسل به داده های کمی تبدیل شده اند. جامعه آماری این پژوهش مقاله های نشریه ادبیات پایداری در حوزه ادبیات عربی از سال 1388 تا 1396 است که درمجموع 16 شماره را شامل می شود که از این تعداد 72 مقاله به حوزه ادبیات عربی اختصاص دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مقاله ها با توجه به معیارهای هفت گانه مطرح شده در پرسش نامه از سال 1388 تا سال 1396 روند رو به رشد داشته اند. بیشترین اشکال ها به سال های آغازین مجله برمی گردد و این مشکلات تا سال 1394 وجود داشت، ولی پس از آن، مقاله ها با ساختار تعریف شده مقاله های علمی پژوهشی مطابقت بیشتری دارند. بارزترین اشکال ها در قسمت مقدمه مقاله ها بود. نبودن انسجام بین هدف، سؤال، و پیشینه مقاله ها از مهم ترین کاستی های مقدمه مقاله ها بود.
اساطیر فرجام شناسی نوین فضایی در رمان های علمی- تخیلی آرتور کلارک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
175 - 202
حوزههای تخصصی:
آرتور کلارک به دنبال ارائه یک فرجام شناسی نوین فضایی است. تا کنون تحلیل گران فقط به شکل پراکنده و غیر منسجم به ماهیت فرجام شناسانه و دینی حضور بیگانه ها وخدایان در کنار سفرهای فضایی اشاره کرده اند، در این مقاله به تحلیل منسجم کلیت عناصر فرجام شناسانه و مقایسه این مفاهیم فرجام شناسانه با منشاء آن ها پرداخته ایم. این عناصر فرجام شناسی نوین فضایی، پاسخ های اسطوره ای، به نیازهای دوران معاصر بر بستر پیش فرض های فکری مدرنیته هستند. روش کار تحلیلی تطبیقی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که داستان های کلارک مانند داستان چکش خدا، ادیسه فضایی و پایان کودکی یک فرجام شناسی به ظاهر نوین را با اسطوره هایی پیرامون مفاهیم جاودانگی، رستاخیز و پایان تاریخ بشری ارائه کرده است تا پاسخی به نیازهای فکری بشر معاصر باشد، اما او در این کار همچنان عناصر فرجام شناسی گذشته را مورد بهره برداری قرار داده است که نشان دهنده عدم گسست کامل او از نظام های فرجام شناسی قبلی و احیای استحاله یافته آن هاست.
بررسی تنوع کاربرد نماد در اشعار کودکانه جعفر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و رمزگشایی نمادهای به کار رفته در اشعار کودکانه جعفر ابراهیمی است؛ برای دست یابی به هدف تحقیق، پس از مراجعه به منابع و مآخذ مرتبط با موضوع تحقیق، اطلاعات مورد نیاز، سندکاوی و فیش برداری شده و با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. «نماد» از هنری ترین صور خیال است که تصاویر ذهنی را بازتاب می دهد و به لایه ای فراتر از معنای ظاهری کلمه یا عبارت اشاره می کند. این شگرد ادبی، به دلیل همراهی با تداعی های ذهنی و تصاویر دیریاب، در شعر کودک کاربرد کمتری دارد؛ با وجود این، اشعار ابراهیمی، سرشار از نمادهایی است که نه تنها در کوشش طبیعی کودک برای دریافت معنا خللی ایجاد نمی کند؛ بلکه به نیازهای عاطفی کودک جواب می دهد و تضادهای درونی او را به وحدت می رساند. نماد در شعر ابراهیمی دو نوع است: نماد ادبی و نماد روان شناختی. نماد روان شناختی، حاصل انعکاس رفتار عاطفی کودک در شعر است و نقش فیزیولوژیکی در کودک دارد؛ این نوع نماد، اغلب به صورت ناخودآگاه بر کودک تأثیر می گذارد. نمادهای ادبی، نمادهایی هستند که شاعر به جهت پویایی و تأویل پذیری شعر به کار می برد تا قدرت تداعی ذهن کودک را بیازماید و ذهن کودک را به جست وجو و کنجکاوی وادارد.
خرابات از حقیقت تا مجاز
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۶ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۲
115 - 134
حوزههای تخصصی:
خرابات در ادبیات فارسی هم به معنی حقیقی و منفی، به میکده و محل فسق و فجور و هم به معنی مجازی و مثبت، به جایگاه پاکبازی و فناگاه عاشقان و عارفان دلالت می کند. شاعران زبان فارسی در قلمرو این واژه مضامینی بکر آفریده اند. گرد آمدن معانی متناقض در این واژه و در عین حال بسامد بالای کاربرد و تبدیل آن به اصطلاح کلیدی و مهم در متون ادبی و عرفانی، سبب شده جایگاه درخور توجهی پیدا کند. بدین منظور، در این تحقیق ریشه شناسی و تطور و بار معنایی "خرابات" در متون ادبی و عرفانی مهم بررسی شد. بنابر این مطالعه، واژه خرابات ریشه و خاستگاه های مختلفی دارد. معنای ساده و منفی آن به مفهوم مثبت عرفانی تطور یافته است و به مکان براندازی نام و ننگ، محل تزکیه درون و رهایی از خرافات و طامات و رسیدن به مقام فنای فی الله تبدیل شده است.
ابرش کیانی (بررسی جایگاه اسب در شاهنامه ی فردوسی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اسب، یکی از مشهورترین حیواناتی است که در زندگی و فرهنگ بشر – به ویژه در دوره ی باستان- از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و احترام بسیاری داشته است. در فرهنگ ایران باستان، اسب و ابزار مرتبط با آن، پابه پای انسان، رشد کرده و همواره می توانیم ردپای این حیوان را ببینیم. در شاهنامه ی فردوسی، به سبب صبغه ی حماسی آن، چهره ی اسب، نمود خاصی دارد و فردوسی، با قدرت تمام، این حیوان فرخنده و خاص را در تصویرسازی های خود، جای داده است. در این جستار، اسب به عنوان یکی از موجودات مهم و تأثیرگذار در زندگی ایرانیان، مورد مطالعه قرار گرفته و سیمای این حیوان در شاهنامه ی فردوسی- به عنوان کتابی که ارتباط ویژه ای با گذشته و اساطیر ایران دارد- بررسی شده، که نتیجه ی آن، توجه حکیم توس به نقش و اعتبار این حیوان در نزد مردم ایران زمین و درک و دریافت خجستگی آن در نظر ایرانیان است.
تطبیق ادبی رساله زنده بیدار اثر ابن سینا با رمان هابیت تالکین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
643 - 663
حوزههای تخصصی:
با آغاز ترجمه آثار علمی مسلمانان در قرن 12 و 13 میلادی توسط اروپاییان، سیل این ترجمه ها در زمانی که مسلمانان در قله شکوفایی علمی بودند، به اروپا وارد شد. در این میان یکی از شاخه های مهم ترجمه، ترجمه آثار فلسفی و ادبی مسلمانان از عربی به لاتین بود. ابن سینا، یکی از دانشمندان مشهور ایرانی بود که آثار علمی او در حوزه پزشکی و فلسفه مورد استقبال گسترده اروپاییان قرار گرفت. رساله زنده بیدار (حی بن یقظان) ابن سینا، از نمایشی ترین و کهن ترین رساله هایی است که در سال 1889 به زبان فرانسه ترجمه شده است، و شاید ترجمه انگلیسی رساله ابن طفیل آندلسی با همین نام، و اشاره مستقیم ابن طفیل در رساله خود به رساله زنده بیدار (حی بن یقظان) ابن سینا، منشاء آشنایی تالکین با رساله ابن سینا وتحت تاثیر قرار گرفتن او و الهام از آن برای نوشتن کتاب های رمان خود شده است. رمان هابیت نوشته جی آر آر تالکین یکی از جذاب ترین رمان های تخیلی فانتزی عصر حاضر است که توانسته طرفداران بیشماری را به خود جذب کند. در این پژوهش کوشش شده که به روش تحلیلی-توصیفی با نگاه به رویکرد ادبیات تطبیقی به سبک آمریکایی، اثرگذاری داستان «رساله زنده بیدار» ابن سینا بر پیکره داستان رمان هابیت ) تالکین ،1385) علیرغم تفاوت در محتوای آنها، بررسی و اثبات شود.
بازشناسی مؤلفه های دگردیسی در ترجمه ابن عربشاه از مرزبان نامه با تکیه بر الگوی وینه و داربلنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه، بازسازی و بازآفرینی یک متن در زبانی دیگر است که مستلزم تسلط کامل مترجم به عناصر و دلالت های درون و برون زبانی متن مبدأ و نیز دلالت ها و نشانه های متنی و غیرمتنی زبان مقصد است و به معادل یابی و انتقال واحد ها و صورت های زبانی محدود نمی شود. ارتباط تنگاتنگ میان زبان فارسی و عربی باعث دادوستدهای پرشماری بین این دو زبان شده که از جمله آن ها ترجمه کتاب «مرزبان نامه» سعدالدین وراوینی توسط ابن عربشاه در سده نهم است. ابن عربشاه در ترجمه خود، رویکردی اقتباسی و آزاد اتخاذ کرده و کوشیده با ایجاد دگردیسی و بازآفرینی متن اصلی بر ترجمه خود، لباس تألیف بپوشاند. پژوهش پیش رو با تکیه بر الگوی وینه و داربلنه و با هدف ارزیابی و کیفیت سنجی ترجمه ابن عربشاه و تبیین میزان بهره گیری او از مؤلفه های ترجمه اقتباسی سامان یافته است. با توجه به گستردگی حجم کتاب، باب پنجم آن به عنوان پیکره پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. برآیند پژوهش نشان داد که «فاکهه الخلفاء» ترجمه ای اقتباسی از مرزبان نامه است و مترجم با کاربست معادل های همسو با زبان مقصد، جایگزین کردن عبارات ساده به جای ساختارهای پیچیده، افزایش و کاهش معنای واژگان، زبان ترجمه را عادی و طبیعی کرده است. در تطبیق ترجمه ابن عربشاه با الگوی وینه و داربلنه نیز مشخص شد که مترجم از رهگذر ترجمه غیرمستقیم و با بهره گیری از تکنیک های جابه جایی، تغییر بیان، معادل یابی و اقتباس، دگرگفتی دیگر از اثر گرانسنگ «مرزبان نامه» ارائه داده است. مؤلفه جابه جایی پربسامدترین مؤلفه است و دو مقوله اطناب و افزوده سازی بیشتر در سطح عبارت و جمله به کار رفته و اطناب گویی باعث شده در مجموع حجم فاکهه الخلفاء نسبت به مرزبان نامه افزایش یابد. مؤلفه تغییر بیان پس از جابه جایی، پرکاربردترین مؤلفه است.
A Thematic Investigation into T. S. Eliot’s “The Hollow Men:” With Reference to Textual Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۱, No ۲, Spring and Summer ۲۰۱۹
159 - 184
حوزههای تخصصی:
The current paper provides an analytical study of Eliot’s poem, “The Hollow Men.” The methods that have been employed in this research are textual and reader-response analyses. The poem has been explored from both approaches in order to know the first impression of the researcher of the poem and backed by critics’ notions of the poem. The study thus intends to shed light on two main themes including religion, spirituality, meaninglessness and nothingness. It also tends to demonstrate how Eliot portrays his own view on the modern men and the modern life through this poem. Eliot believes that modern men are hollow from their insides, and they are empty yet filled with straw just like a scarecrow. The paper tackles the critics’ views on Eliot, Eliot’s view on modernity, and the role of tradition and intertextuality in Eliot’s poetry. The paper finally depicts major themes in the poem. Eliot, in his quest for finding a satisfying religion, penned “The Hollow Men” as a mirror to the conditions of the society after the World War I which caused suffering from lack of faith, religion and morality.
ماهیت و کارکرد تصویر نمادین در شعر نیما(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تصویر از اساسی ترین اصطلاحات نقد ادبی و از مباحث بنیادی بلاغت امروز است. این مقاله بر آن است که ویژگی و کارکرد تصویر نمادین شعر نیما را بررسی نماید. بنابراین نماد و همچنین شاخصه های ایماژ نمادین در شعر نیما با بحث از: گنگی ذاتی، تأویل پذیری و چند معنایی، وحدت ایده و تصویر و ساختار ارگانیک تبیین شده، و به نظم افکار و احساسات و القای احساس و عاطفه، دو نقش و کارکرد مهم ساختار تصویر در شعر نیما پرداخته شده است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کیفی و کتابخانه ای است. هدف از مقاله حاضر ارزیابی تصاویر شعر نیما از منظر منطق تخیلی خاص و بررسی کیفیت نظام ایماژی در شعر او با تکیه بر نظریه های زیبایی شناسی ادبی مدرن و مطابقه آن با مکتب های ادبی است. یافته ها گویای آن است که ماهیت، کارکرد و فرآیند تصویر نمادین با توجه به نگرش او به مکتب های ادبی، متفاوت است. با توجه به طرح مسایل اجتماعی و سیاسی و گرایش نیما به وقایع اجتماعی، قلمرو معنایی این ساختار از تصویر در شعر او، نمادگرایی انسانی -اجتماعی است و ساختار اندامیک نماد، یکی از شاخصه های بارز تصویرگری نمادین در شعر نیما است.
تقابل و تعامل شعر تعلیمی ناصرخسرو با سنت های نوافلاطونی و حکمت نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۸۱
135 - 164
حوزههای تخصصی:
دین و شعر در سنت یونانی واجد تنش خاصی هستند که سنت تمدن اسلامی هم اگرچه در پایه نظری از آن بهره گرفته، اما کوشش داشته تا در تمامی قلمروها سبک و سیاق خود را دنبال کند. در این میان، می توان ناصرخسرو را نمونه عالی تعامل با یونانیان دانست، در عین حال که تمایزات جدی با دیگر میراث داران فلسفه یونان دارد. بدین معنا که او توانسته اعتقادات خود را با بنیادهای فلسفی و کلامی مستحکم مستدل کند؛ با آموزه های حدیث و قرآنی درآمیزد؛ و درست برخلاف یونانی ها، به ویژه ارسطو، شعر را در مسیر گسترش باورهای دینی خود سوق دهد. ناصرخسرو از طلایه داران تعهد ادبی است که تأکید بر دین مداری و ترویج اندیشه های دینی اسلامی داشته است. او به عنوان متکلمی باطنی که خداشناسی خود را با تأویل آیات و احادیث در جهت اشاعه مذهب اسماعیلی مورد بهره برداری قرار داده، دین را محور طبقه بندی علوم می داند و عقل و علم را هم ذیل دین سامان می دهد که تمایز اساسی او با یونانی گری و سنت فیلسوفان یونانی مآب ایرانی است. از این منظر، این پژوهش بر آن است که نشان دهد ناصرخسرو اندیشه خود را بر مبنای «حکمت نبوی» استوار ساخته که نمی توان با فلسفه نوافلاطونی این همان یافت؛ موضوعی که در تفاسیر اهل ادب از شعر تعلیمی ناصرخسرو مغفول مانده و این پژوهش با تکیه بر کار فلسفی هانری کربن می کوشد تا آن را مورد بررسی دقیق تر قرار دهد.
گونه شناسی غزلیات وقوعی (مطالعه موردی: مولانا ولی دشت بیاضی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنصر تمایزبخش مکتب وقوع منحصر در گزارش شاعر از واقعیت های عینی عشق زمینی است که از تجربه خاص شاعر به دست می آید. کمال هنروری شاعر وقوعی در این است که تجربیات عاشقانه خود را بی پرده و با سوز و گداز تمام بر زبان بیاورد. مساله اصلی پژوهش حاضر یافتن پاسخ برای این پرسش ها است که واقع گویی شاعرانی مثل ولی دشت بیاضی در چه زمینه ها و مسائلی است؟ و عناصر تمایز بخش شعر او چیست؟ بر این اساس با استفاده از روش تحلیل محتوا، گونه های نوآورانه ای در غزلیات ولی دشت بیاضی قابل استخراج است که با بسامد تقریبی هر کدام از گونه ها را به پنج نوع تقسیم کرده ایم: 1- غزل اظهار کدورت و شکایت 2- غزل اعراض3- غزل تهدید و تحکم 4- غزل رشک و غیرت ورزی 5-غزل اضطراب و تردید. دقت در چنین گونه هایی نشان می دهد که وقوعیان در حوزه عواطف و احساسات با چرخشی اعتراض آمیز و گاه پرخاش جویانه روند محتوایی غزل فارسی را تغییر داده و با پرداختن به جزئیات عاطفی و احساسی، گونه های جدیدی بر آن افزوده اند تا جایی که بیشتر تصاویر شعری آنان مابه ازای خارجی دارد.
تحلیل تأثرات حافظ از مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعرا و نویسندگان برای توانمندسازی و غنابخشی به مضامین شعری و تبیین دیدگاه های خود، خواه و ناخواه از متون پیشین به شیوه های گوناگون لفظی و معنوی، دانسته و نادانسته بهره می برند که امروز آن را روش بینامتنی می نامند. بینامتنیت یک نظریه نوین در مطالعات نقد ادبی است. براساس نظریه بینامتنیت هیچ اثری مستقل و خودساخته مولف خود نیست بلکه از متون پیشین بهره برده است و هر متنی ازدل متن های پیشین به وجود می آید و معنا در بافتی بینامتنی با ارجاع از متنی به متن دیگر شکل می گیرد به گونه ای که خواننده را در درک عمیق تر و فهم بهتر یک متن کمک می کند. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بینامتنی میان غزلیات حافظ و مولاناست که با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای و تحلیلی_ توصیفی به بررسی نشانه های بینامتنی موجود در غزلیات دو شاعر پرداخته می شود. مطالعات نشان می دهد که حافظ از جمله شاعرانی است که با استفاده از آثار پیشینیان و تصرف های هنرمندانه توانسته آنها را به نحوی شیرین تر و موجزتر بیان کند. در این زمینه بیشترین بهره را بعد از منابع دینی از منابع عرفانی پیش از خود برده است. یکی از این منابع عرفانی، آثار مولوی به ویژه غزلیات شمس است و یافته های تحقیق بیانگر رابطه بینامتنی شعری این دو شاعر است.
کم گرفت و کارکردهای آن در اشعار حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشخصه های اصلی شعر حافظ بلاغت کلام اوست. او با به کارگیری شگردهای مختلف ادبی توانسته به این مهم دست یابد. یکی از راهکارهای حافظ برای پررنگ کردن صبغه بلاغی اشعارش، استفاده از کم گرفت با بسامد بالاست که تاکنون از دید حافظ پژوهان و حافظ شناسان پنهان مانده است. کم گرفت، ابزاری بلاغی و ادبی است که نقطه مقابل اغراق به شمار می رود و مطلبی، کسی یا چیزی را ضعیف تر، فروتر یا کمتر از حد خود نشان دادن یا بیان کردن است. در پژوهش حاضر، ابتدا با تکیه بر نظر اُدبا و صاحب نظران تعریف جامع و کاملی از کم گرفت ارائه، سپس روش های ایجاد مفهوم کم گرفت و اغراض آن در اشعار حافظ به روش مطالعه کتابخانه-ای بررسی و تحلیل شده است. برایند پژوهش نشان می دهد که حافظ با تکیه بر گستردگی قلمرو دانش زبانی و بلاغی خود با استفاده از واژه هایی مانند کم و کمتر، ترسم، گویی یا گوییا، مگر، بهتر، اندکی و... توانسته مفهوم کم گرفت را در کلام خود ایجاد کند. کم گرفت در شعر او کارکردهای معنایی و زیبایی شناختی نیز دارد که از میان کارکردهای معنایی می توان به تواضع و کم گرفت خویش، اعتراض توأم با احتیاط، احترام، پند و اندرز و از میان کارکردهای زیبایی شناختی به تناسبات لفظی اشاره کرد.
بررسی تعریب داستان «شاه و کنیزک» مثنوی با تکیه بر الگوی وینی و داربلنه (موردپژوهی مقایسه ترجمه منظوم هاشمی و جواهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی مولانا در آن سوی مرزهای زبان و فرهنگ فارسی بازتابی گسترده داشته و مخاطبان بسیاری را شیفته خود ساخته است. این اثر فاخر در میان کشورهای عربی نیز از توجه ویژه ای برخوردار بوده است. ادبای عرب -در قالب های نظم و نثر- به ترجمه و شرح این شاهکار ادبی - عرفانی پرداخته اند که در این میان، ترجمه های منظوم دو شاعر معاصر عراقی، عبدالعزیز جواهری و محمد جمال هاشمی در معرفی مثنوی به مخاطبان عرب نقشی برجسته ایفا کرده است. آشنایی این دو مترجم با چارچوب اندیشه سراینده مثنوی و قرابت فرهنگی دو زبان، فضای روحانی اشعار را در تعریب این اثر نمایان می سازد. در مقاله حاضر پس از بیان ویژگی های این دو ترجمه منظوم، برگردان داستان آغازین مثنوی، یعنی «شاه و کنیزک» را با تکیه بر هفت راهبرد ترجمه «وینی» و «داربلنه» مورد ارزیابی قرار دادیم. این بررسی بیانگر آن است که تعریب جواهری به دلیل بهره گیری پربسامد از الگوهای ترجمه مستقیم و به طور ویژه ترجمه لغوی به متن مبدأ نزدیک تر است. ضمن آنکه وفاداری به متن و رعایت امانت از ویژگی های مثبت این ترجمه به شمار می آید. درحالی که در ترجمه منظوم هاشمی، ساختارهای نحوی و معنایی زبان مقصد بیشتر جلوه دارد. این مترجم به جای تعریب دقیق ابیات به تصریح معانی ضمنی داستان پرداخته است تا درک داستان برای خواننده زبان دوم آسان شود. در میان راهبردهای هفتگانه ترجمه نیز جابه جایی و تعدیل در ترجمه هاشمی، فراوانی قابل توجهی نسبت به دیگر مراحل دارد.
تحلیل و مقایسه مؤلفه های مشترک رئالیسم جادویی در «قرن روشنفکری» اثر از آلخوکارپانتیه و «روزگار سپری شده مردم سالخورده»، اثر محمود دولت آبادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم جادویی، به عنوان سبکی جدید و متأثر از غرب به ویژه آمریکای لاتین، به ادبیات جهان عرضه شد؛ اما این شیوه داستان نویسی تنها به این منطقه از جهان اختصاص ندارد، بلکه در ادبیات داستانی سایر کشورها ازجمله ایران نیز مشاهده می شود. بر همین اساس، سؤال اصلی مقاله حاضر این است که مؤلفه های رئالیسم جادویی در زمان های «قرن روشنفکری» از آلخو کارپانتیه به عنوان یکی از پیشگامان این سبک از منطقه آمریکای لاتین و اثر محمود دولت آبادی به نام «روزگار سپری شده مردم سالخورده» چیست؟ هدف اصلی این پژوهش نیز تحلیل تطبیقی مؤلفه های مشترک رئالیسم جادویی در آثار منتخب این دو نویسنده است که با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده است. نتیجه حاصل از بررسی آثار موردنظر دو نویسنده در این پژوهش نشان می دهد، هر دو هم بن مایه های مشترکی از سبک رئالیسم جادویی داشته و به کاربرده اند و هم در آثار خود بن مایه های منحصربه فرد خود را آورده اند؛ اما ماهیت و شکل این مؤلفه ها علیرغم شباهت و طبقه بندی یکسان، دارای ویژگی های منحصربه فردی است که از عقاید و باورهای بومی، فرهنگی و محیط زندگی نویسنده نشات می گیرد. همچنین، موجودات، حیوانات و عناصر فراطبیعی و عجیب وغریب این دو نویسنده باهم تفاوت های محسوسی دارد. دولت آبادی در هرزه نگاری و یا فضاسازی های تعفن بار، عفیف تراز کارپانتیه است.
بررسی کارکرد رفتار سیاسی – سازمانی در حکایت شیر و گاو در کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کلیله و دمنه، درحکایت شیر و گاو، شخصیّت هایی مانند کلیله و دمنه، رفتارهای سیاسی – سازمانی از خود بروز می دهند. در نظام سیاسی این داستان نظم و قانون از جایگاه ثابت و پایداری برخوردار نیست و از آن استفاده ابزاری بر مبنای زور به عمل می آید. اراده پادشاه و طبقات حاکم به عنوان یک قانون کلّی ملاک ارزیابی و اجراست و بر مبنای نظر و عقیده هیئت حاکمه تغییر می کند. نبود یک سری قوانین و مقرّرات مشخّص و با ارزش و عدم شایسته سالاری در انتخاب اشخاص، زمینه را برای گسترش شایعه و توطئه بر علیه دیگران فراهم می سازد. رفتار سیاسی، همیشه رفتارهای بدی در سازمان نیستند. از این رو باید رفتارهای سیاسی مخرب را کنترل و اداره کرد. رفتار سیاسی –سازمانی، آدمی را در شناخت پیچیدگی و معضلات سازمان ها و مسائل مرتبط با سازمان توانمند می سازد. هر چه مدیر یا حاکم از ویژگی ها و رخدادهای ویژه سازمانی شناخت کامل تری داشته باشد، عکس العمل و واکنش او بهتر و گشاده تر خواهد بود. قدرت در دست اشخاص مختلف در یک سازمان که به دنبال منافع شخصی خود هستند، منجر به بروز رفتارهای سیاسی نامتعارف می شود و افراد در برابر پایگاه های قدرت، عکس العمل های متفاوت از خود نشان می دهند. در کل می توان گفت نگرش و فرهنگ سیاسی بخصوصی در رفتار و اندیشه شخصیّت های داستانی تأثیر گذار بوده است. در این جستار، به روش کتابخانه ای رفتار سیاسی - سازمانی در ارتباط با سازمانی انسانی، در زمینه های مقام و منزلت، عدم اعتماد، شایعه پراکنی و بدبینی مورد بحث واقع شده است.
رهیافتی تحلیلی بر خوانش آیات الهی و فهم گفتمان قرآن (در پرتو واکاوی رویکرد زبانشناختی ایزوتسو و علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
105 - 126
حوزههای تخصصی:
توجه به سطح زبانی گفتمان قرآن و تبیین دقیق آیات، از مباحث ضروری در حوزه مطالعات قرآنی است. در زبان شناسی معاصر، شناخت رابطه واژگان و عبارات و نیز ارزیابی انسجام و نگریستن به کلّ آن چیزی که نتیجه این روابط است، اصلی مهم در فهم گفتمان متن تلّقی می شود؛ لذا تحلیل های ادبی قرآن به عنوان متنی منسجم، خارج از این اصل زبان شناختی نخواهد بود؛ زیرا قرآن محوری و معناشناسی مبتنی بر وحدت شبکه معنایی قرآن، نقش مؤثری در کشف مفاد و مراد الهی در آیات قرآن دارد؛ از این رو، واکاوی رویکردهای زبان شناسانه ای که قرآن پژوهان در تبیین آیات وحی به کار بسته اند، ضرورتی غیر قابل انکار است و از آنجا که دغدغه مشترک علامه طباطبایی و ایزوتسو در تبیین و معناشناسی واژگان قرآن، فهم مراد و کشف معنا از درون متن است، این پژوهش در صدد است با روش توصیفی تحلیلی، نقاط اشتراک و هم گرایی رویکردهای ادبی وزبان شناختی ایزوتسو و علامه را در خوانش آیات الهی و فهم گفتمان قرآن، واکاوی نماید. نتایج پژوهش حاضر بیانگر تأکید علامه طباطبایی و ایزتسو بر نظام واره بودن زبان قرآن و تبیین استقلال معناشناختی قرآن و پیوند معنایی میان آیات است. به طوری که فهم آیات قرآن را بیش از همه به خود متن قرآن و شواهد درون متنی وابسته می دانند و معتقد به تأثیر محوری پارادیم توحیدی در فهم گفتمان قرآن و ارتباط اندراجی معانی واژگان در متن هستند؛ گرچه کمیت و کیفیت بهره گیری از این مبانی مشترک نزد آنان متفاوت است. ایشان در حوزه ادبی وزبان شناسی نیز ضمن تأکید بر اعجاز بلاغی قرآن، از بافت درونیِ سخن و روابط بینامتنی در کشف مراد خداوند بهره می گیرند و به صورت ضمنی انسجام و جهان بینی زبانی قرآن را اثبات می کنند.
اسلوب خطاب و بیان در شعر حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
55 - 74
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل اسلوب خطاب در هر متنی، موضوعی جدید و شایسته پژوهش است. مقصود از اسلوب خطاب، شیوه ها و شگردهایی است که گوینده/راوی مخاطبان و شخصیت های متن را از طریق آنها مورد خطاب قرار می دهد و با آن ها گفتگو می کند. خطاب در اینجا اعمّ از خطاب مستقیم و رودرروی با مخاطب است، بلکه هر نوع شیوه روی آوری به شخصیت ها و مخاطبان درون متنی و برون متنی را در بر می گیرد. این پژوهش، شیوه ها و شگردهای خطاب را در شعر حافظ بررسی و تحلیل می کند؛ یعنی بازکاوی این موضوع که در شعر حافظ، مخاطبان و شخصیت های مختلف به چه طریقی مورد خطاب قرار می گیرند و شاعر با هر کدام از چه فاصله، زاویه و جایگاهی سخن می راند. برای این منظور ابتدا درباره انواع مخاطب در شعر حافظ با توجه به مقام فکری و اجتماعی آن ها بحث کرده، سپس شگردها و تکنیک های هنری شاعر را در خطاب به این مخاطبان با در نظر داشتن اندیشه شعری او توصیف و تحلیل نموده ایم.
اَژدَهااوژنی زال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان یلان سیستان، زال برخلاف سام و رستم، یکسره از کردارهای رزمی در نبردگاه به دور است. او در میانه آن دو جهان پهلوان، نه در نبردگاه که در پیکره داستانی نو و دیگرسان، اژدهایی را می اوژند و فراوانی را به ایران شهر ارزانی می-دارد. در این جستار با خوانشی تازه از داستان زال در چهارچوب نقد اسطوره ای و به شیوه توصیف و بازکاوی و با هدف فرادید نهادن انگاره ای دیگر درباره بن مایه اسطوره ای پیوند زال با رودابه، تنک مایگی دَستان در رزم و جهان پهلوانی بررسی شده است. آنچه از این بررسی چونان انگاره ای به دست آمده این است که زال در روند دگرگونی اسطوره به حماسه، کردار اَژدَهااوژنی ژرف ساخت یا کهن الگوی نخستینه خود را در ستیز با اژدهای مادینه اوبار، به گونه پیوند با رودابه، دختر مهرابِ اژدهانژاد، به ارث برده است. پهلوان با شکست مهراب اژدهانژاد که نمادینه ای از باروری را در چنبره فرمان خود دارد، مایه رهایی رودابه و پدیدآمدن نیرویی فراوانی بخش همچون رستم می شود تا با واگذارشدن جهان-پهلوانی به تهمتن، یکسره پاسدار ایران شهر در برابر تازش های افراسیاب اژدهانژاد شود. بر بنیاد انگاره ای، چنین می نماید که نشانه هایی از اسطوره ایزد مهر در شخصیت مهراب بازتافته است.
بررسی حکایت های عرفانی مقامات حمیدی با دید ساختارگرایی (مطالعه موردی: حکایت های جنون، در آداب سفر، در تصوف، در عشق)
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
153 - 161
حوزههای تخصصی:
مأموریت ساختارگرایی در حوزه ادبیات، تجزیه وتحلیل نوشته، تفکیک آثار و انواع ادبی، بررسی مؤلفه های بیرونی تأثیرگذار در ظهور یک ژانر هنری است. طرفداران این مکتب قواعدی برای تشریع آثار نویسندگان معرفی کرده اند که جنبه های زیباشناختی یک اثر را معرفی کرده و نوشته را در مقام مقایسه با سایر آثار قرار می دهد و ضمن تسهیل نقد و ارزشیابی اثر، میزان توانمندی آفریننده آن را معلوم می سازد. در میان آثار ادبی نوع سنتی آن به دلیل پیچیدگی های معنایی بیشتر از نوشته های معاصر نیاز به این نوع بررسی ها دارد. این نوشته چهار مقامه عرفانی (در جنون، در عشق، در آداب سفر و در تصوف) را بر اساس قواعد ساختارگرایی مورد بررسی قرار داده و در پایان به این نتیجه می رسد که درونمایه این اثر ادبی همواره پند و اندرز اخلاقی- عرفانی بوده است. نویسنده این اثر در لغت پردازی و ترکیب سازی از هیچ کوششی فروگذاری نکرده و آغاز و پایان یکنواخت مقامات را بدون سکته و آسیب به پایان برده است. قاضی حمیدالدین بنای تعلیم در نیت داشته و از نظر شکلی از کاربرد سجع و استفاده از الفاظ فصیح و بلیغ عربی و فارسی غفلت نکرده و در تضمین و درج اشعار شعرای فارسی و تازی هنرمندی نشان داده است.