مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
موران
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر اندازه دولت و حکمرانی خوب بر توسعه انسانی کشورهای مختلف در سال های 2000، 2005 و 2010 می باشد. برای این منظور، با توجه به معنی داری آماره موران و وجود همبستگی فضایی در خصوص شاخص توسعه انسانی کشورهای مختلف، از رگرسیون موزون جغرافیایی (الگوی هسته های فضایی تطبیقی) برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج حاصل که با استفاده از نرم افزار ArcGis 9.3 بدست آمد نشان می دهد بطور متوسط در کشورهای مختلف، اندازه دولت و حکمرانی خوب تأثیر مثبتی بر شاخص توسعه انسانی دارد که اثرگذاری متغیر اندازه دولت در سال های 2000، 2005 و 2010 رو به کاهش و اثرگذاری متغیر حکمرانی خوب، اگرچه در سال 2005 نسبت به 2000 اندکی افزایش یافت ولی در سال 2010 کاهش را نشان می دهد. در خصوص ایران، نتایج ضریب منطقه ای اندازه دولت در سال های 2000 و 2005 مثبت بوده ولی در سال 2010 منفی می باشد. همچنین حکمرانی خوب در ایران (ضریب منطقه ای) دارای تأثیر مثبت بوده که مقدار آن در سال های مورد بررسی رو به افزایش می باشد. همچنین در این مطالعه، تأثیر اندازه دولت و حکمرانی خوب در کشورهای با سطوح مختلف توسعه یافتگی (4سطح توسعه یافتگی) نیز مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
تحلیل اثرات منطقه آزاد تجاری – صنعتی چابهار بر گسترش فیزیکی شهر چابهار با استفاده از داده های چند زمانه سنجش از دور و روش های کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
139 - 154
حوزه های تخصصی:
مناطق آزاد در دنیا به عنوان پنجره ای برای همگامی و هم پیوندی اقتصادی کشورها با اقتصاد جهانی، ایجاد رشد و تحول در صادرات و بهره مندی از سرمایه های داخلی و خارجی، به منظور دستیابی به اهداف توسعه اقتصادی، افزایش اشتغال و انتقال فنّاوری ایجادشده اند. با افزایش جمعیت شهرهایی که تحت تأثیر برخی از عوامل، مانند یک منطقه آزاد تشکیل شده و گسترش می یابند، فعالیت و سرمایه گذاری به شدت توسعه یافته و نظام و سازمان کالبدی شهرها دستخوش تغییرات اساسی می گردد. هدف پژوهش حاضر ارزیابی و تحلیل اثرات فیزیکی منطقه آزاد بر رشد شهر چابهار و پیامدهای این تحولات در مقطع کنونی است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی– تحلیلی است. داده های پژوهش از طریق اسناد دولتی، آمارنامه ها و تصاویر ماهواره ای جمع آوری شده اند. بنابراین، به منظور درک میزان گسترش شهر از تصاویر ماهواره ای لندست، مربوط به سال های (2014، 2001 و 1991)، در نرم افزار Envi 4.8 استفاده شده و تحولات جمعیتی شهر از سال های1390-1335 با استفاده از روش های کمی موران و هلدرن تجزیه وتحلیل شده است. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که توسعه فیزیکی شهر چابهار و گسترش حاشیه نشینی، بر اساس تصاویر ماهواره لندست از 859 هکتار در سال 1991 به 991 هکتار در سال 2001 افزایش پیداکرده است. در سال 2014 میزان گسترش شدت بیشتری داشته و به 1646 هکتار افزایش یافته است. همچنین نتایج روش کمی هلدرن نشان می دهد که 73 درصد از رشد شهری مربوط به رشد جمعیت بوده و 27 درصد باقیمانده آن، مربوط به رشد افقی و اسپرال است. ضریب موران در سال 1390 برابر با 32/0- به دست آمده که نشان می دهد الگوی رشد چابهار در این سال، یک الگوی تصادفی بوده است.
بررسی شکل توسعه فیزیکی شهر، فشرده یا پراکنده(نمونه موردی شهر قروه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش شدید جمعیت و گسترش گرایش به زندگی شهری یکی از چالش های فرآروی بشردر قرن بیست و یکم جستجو برای یافتن فرم شهر ایده آل است.یعنی آن شکل از شهر که بتواند هم امتیازات تکنولوژیک و هم روحیه سالم زندگی را بر اساس ایده های روشنفکرانه عدالت اجتماعی بیان کند.هدف اصلی این مقاله بررسی روند توسعه فیزیکی شهر قروه طی یک دوره ده ساله می باشد. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی بوده که داده ها و اطلاعات از طریق مطالعات ثانویه و اسنادی گردآوری شده است. شهر قروه دارای 28 محله است که توسعه فرم شهر با توجه به شاخص های تراکم کاربری تجاری، سطح اشغال، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیت در طی یک دوره ده ساله 1375 تا 1385 با استفاده از مدل موران مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی است که شکل شهر قروه اگرچه به صورت فشرده است اما روند توسعه به صورت بسیار آرام در حال گسترش به شکل پراکنده است. به نظر می رسد جلوگیری از توسعه ساخت و سازها در حومه شهر در صورت وجود زمین بایر در داخل شهر، وضع قوانین مناسب در رابطه با توسعه شهر و نظارت موثر بر اجرای این قوانین، ایجاد حریم حفاظتی در اطراف شهر از رشد ناموزون شهر جلوگیری خواهد نمود.
سنجش عدالت فضایی شاخص های کمی و کیفی مسکن در حوزه های شهری ( مطالعه موردی: شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
1009 - 1029
حوزه های تخصصی:
شاخص های مسکن شاید مهم ترین و کلیدی ترین ابزار برنامه ریزی مسکن باشند. شناخت نابرابری ها و فقدان تعادل در چارچوب محدوده های جغرافیایی مختلف و پی بردن به اختلاف ها و تفاوت های موجود و سیاست گذاری در جهت کاهش نابرابری ها از وظایف اساسی متولیان توسعه مناطق به شمار می رود. با توجه به افزایش جمعیت شهر ارومیه و توجه کم به مقوله مسکن، هدف از این پژوهش شناخت و تبیین نابرابری های فضایی و ارائه راهکارهای توسعه جهت دست یابی به تعادل و توازن بین حوزه های کلان شهر ارومیه است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. داده های خام از Excel بعد ازتبدیل به شاخص های مورد نظرو با 35 شاخص به نرم افزار Spss برای اجرایتحلیل عاملی وارد شد و 8 عامل از تحلیل عاملی به دست آمد که4عامل به عنوان عامل اصلی و4 عامل به عنوان عوامل فرعی شناخته می شود.سپس،عامل های مورد نظر به محیط GIS متصل وتجزیه و تحلیل شد.21/18درصد از حوزه ها جزو حوزه های خیلی محروم،18/18درصد محروم،53/53 درصد متوسط،18/13 درصد برخوردار،و57/9 درصد کاملاً برخوردارند و مناطق 3 و 1، 2 به توجه بیشتر نیازمندند تا نابرابری ها تا حدی کاهش یابد. نتایج این پژوهش نشان داد حوزه های محروم در مناطق ۳و۲حوزه های برخوردار در مناطق ۱و۴ وجود دارند.این وضعیت حاکی از وجود فاصلهطبقاتی و دوگانگی در فضای شهری و تفاوت در برخورداری از شاخص های مورد بررسی در سال 1395 است و یافته ها نشان دهنده توزیع نابرابر و نامناسب شاخص های مسکن در میان شهروندان شهر ارومیه است.
تحلیل فضایی شاخص های مسکن با رویکرد فرم شهری پایدار (مطالعه موردی: شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: مسکن یکی از عناصر اصلی در شکل گیری ساختار شهر و بستر تحقق عدالت فضایی و اجتماعی در آن است. مهمترین عامل تأثیرگذار در میزان رضایت مندی فرد از سکونت در یک منطقه و نوع زندگی خویش، مسکن و شرایط محیطی آن منطقه است، بنابراین توجه به آن برای تعادل ساختار فضایی شهر و افزایش کیفیت محیط های مسکونی از ضروریات برنامه ریزی شهری به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر تحلیل فضایی شاخص های کمی و کیفی مسکن و ارتبط آن با فرم محلات در شهر بابل است. روش: روش تحقیق مطالعه حاضر توصیفی-تحلیلی و بر اساس هدف کاربردی می باشد. داده هاى خام مقاله از بلوک های آماری شهر بابل استخراج شده و فرم محلات بر اساس لایه های اطلاعات جغرافیایی موجود به دست آمده است. برای تحلیل فضایی شاخص ها، از مدل خودهمبستگی فضاییو شاخص موران و آماره Gi استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد 36 درصد محلات دارای فرم فشرده بوده و فرم های میانی و پراکنده هر کدام 32 درصد از محلات را در برگرفته اند. همچنین اکثر شاخص های مسکن در شهر بابل از خود همبستگی فضایی برخوردار بوده و دارای الگوی خوشه ای می باشند. نتایج: طبق نتایج حاصل از آماره Gi شاخص هایی که نشان دهنده مطلوبیت مسکن هستند بیشتر در فرم فشرده تشکیل خوشه داده اند و شاخص های نشان دهنده بد مسکنی، بیشتر در فرم میانی و پراکنده متمرکز می باشند. نتایج به دست آمده ضمن توجه به عدالت فضایی در گسترش و توسعه مسکن در بین محلات، ارتباط معنادار شاخص های مطلوبیت مسکن و فرم فشرده را تأیید می کند.
کاربست شاخص های سنجش اختلاط کاربری اراضی شهری وتکنیک های آمار فضایی در برنامه ریزی توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
121-136
حوزه های تخصصی:
اختلاط کاربری اراضی یکی از اجزاء ضروری چشم انداز شهری در توسعه پایدار نواحی شهری و تنوع کاربری ها است. نحوه قرارگیری کاربری های شهری، تاثیر بسزایی در سطح کیفیت زندگی و کارایی خدمات مربوط به کاربری های مختلف دارد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جمع آوری منابع کتابخانه ای است. میزان همبستگی بین شاخص های اختلاط کاربری اراضی و همبستگی فضایی نواحی از نظر میزان اختلاط کاربری شهری بررسی شده و با محاسبه شاخص موران و شاخص نهایی اختلاط کاربری اراضی شهری با استفاده از GIS به دست آمده و اختلاط کاربری اراضی شهری ارزیابی گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که اختلاط کاربری بر اساس شاخص آماره کانونی در حد پایین است و اختلاط کاربری بر اساس شاخص دسترسی کاربری مسکونی به سایر کاربری ها فاصله بین مقدار دامنه های مورد نظر در شهر اردبیل زیاد نبوده و در حد متعادل است ولی مقدار مطلوب فاصله در حد پایین است و اختلاط کاربری بر اساس شاخص آنتروپی نشان دهنده تفاوت چشم گیر در یک نواختی و ضعف در توزیع کاربری ها است. شاخص نهایی اختلاط کاربری از طریق میانگین گیری شاخص ها نشان دهنده ضعف و عدم ارتباط مناسب آن ها است و میزان شاخص موران محاسبه شده برای شاخص های مورد مطالعه نشان دهنده یک توزیع تصادفی است و میزان همبستگی بین این شاخص ها با استفاده از آزمون پیرسون رابطه معنادار را نشان می دهد و بر اساس آزمون رگرسیون خطی با فاصله گرفتن از مرکز شهر از اختلاط کاربری ها کاسته می شود.
تحلیل فضایی و زمانی جزایر گرمایی مناطق شهری گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
157 - 172
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی نمایانگرترین تغییر بشر در سطح زمین است که به طور معمول منجر به تشکیل جزایر گرمای شهری می شود. دمای سطح زمین یک پارامتر مهم برای تعادل انرژی سطح و مطالعات آب و هوای شهری است.آگاهی از پراکندگی مکانی دما، زمینه ساز برنامه ریزی و سیاستگذاری های درست محیطی است. دراین پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره لندست 7 در دو دوره زمانی سال پایه (2017-2010) و بازه دوم (2005-2000) به صورت میانگین در سه ماه گرم سال مورد استفاده قرار گرفته است. بعد بر روی این تصاویر، اول تصحیح هندسی انجام گرفت سپس از این تصاویر جهت محاسبه پارامترهای مربوط به استخراج دما به روش تک پنجره ای شهر گرگان استفاده گردید و در ادامه برای بالا بردن دقت کار با استفاده از داده های ساعتی دمای ایستگاه مورد نظر در تحلیل جزایر حرارتی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد تغییرات زمانی و مکانی جزایر حرارتی در شهر گرگان، الگوی خوشه ای بالایی دارد. درحالی که شاخص موران محلی و لکه های داغ در قسمت های شمالی، شمال غربی و شرقی و مرکز شهر همبستگی فضایی مثبت( لکه های داغ) دارند و همچنین لکه های سرد در مناطق جنوبی شهر وجود دارد.این درحالی است که قسمت های زیادی از شهر گرگان هیچ گونه الگوی معنی داری یا خود همبستگی فضایی در طی دوره مطالعه در آن دیده نمی شود. می توان گفت جزایر حرارتی شهر گرگان به دو عامل بستگی دارد:یک شرایط اقلیمی حاکم در دوره مورد مطالعه و دوم شرایط انسایی حاکم بر شهر.
تحلیل نقش گردشگری خلاق در توسعه شهری با استفاده از شاخص های فضایی موران (نمونه موردی شهر ایذه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۹
92 - 109
حوزه های تخصصی:
ایده گردشگری خلاق مبحثی جدید و مورد توجه در حوزه مطات شهری به ویژه توسعه گردشگری شهری بوده و بر ارتقای کیفیت زندگی به واسطه تفکرات نو شهروندان تأکید دارد. ایجاد گردشگری خلاق باعث رونق و شکوفایی حیات شهری می گردد، که این خود سطح مناسبات یک شهر در پیوند با سایر شهرها در مقیاس ملی و فراملی گسترش می دهد. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل نقش گردشگری خلاق در توسعه شهری ایذه می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی است که گرد آوری داده ها و اطلاعات به روش های کتابخانه ای و مطالعات میدانی شامل پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. جامعه آماری آن نیز کلیه شهروندان شهر ایذه و کارشناسان گردشگری در اداره میراث فرهنگی استان، شهرداری ها، اساتید دانشگاهی، مدیران شهری و متخصصین امر گردشگری هستند که با حجم نمونه 325 نفر به روش تصادفی و گلوله برفی انتخاب شدند. شاخص های مربوط به گردشگری خلاق از ادبیات پژوهشی این حوزه جمع اوری شد. فرایند تحلیل شبکه برای شاخص های مرتبط با توسعه شهری در نرم افزار Geoda تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که در سطح 95 درصد اطمینان می توان ادعا نمود که وضعیت شاخص های پنج گانه گردشگری خلاق در سطح شهر ایذه وضعیت مناسبی دارند و تنها در بخش زیر ساخت های فیزیکی کمبود احساس می گردد. از دیدگاه کارشناسان و شهروندان، این شهر دارای قابلیت گردشگری فراوانی می باشد که اگر به صورت خلاقانه استفاده شوند؛ می تواند در توسعه شهر ایذه مؤثر و شهر در ا قتصاد بومی و اقتصاد پایدار شهری تقویت می شود.
ارزیابی الگوی فضایی دمای سطح زمین با تاکید بر تغییرات کاربری اراضی (مطالعه موردی: شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبسوط پیشینه و هدف: دمای سطح زمین، عامل مهمی در مطالعات گرمایش جهانی و امروزه چالش اصلی بسیاری از محققین در سرتاسر دنیا است. با فناوری سنجش از دور می توان دمای سطح زمین و تغییرات کاربری را طی سال های مختلف با کمک تصاویر ماهواره ای، استفاده از تشعشع فروسرخ حرارتی و کاربرد مدل های فیزیکی مورد ارزیابی قرار داد. در مطالعات محیطی به علت موقعیت و مکان قرار گرفتن مشاهدات در فضای نمونه نمی توان از آمار سنتی به علت ساختار پیوسته در زمان و مکان استفاده کرد. بدین منظور آمار فضایی (خودهمبستگی فضایی) روشی مناسب و نوین در تحلیل این داده ها است. مواد و روش ها : این پژوهش داده های ماهواره ای مربوط به تصاویر لندست 5 و 8 برای سال های 1990 و 2020 از سایت زمین شناسی آمریکا تهیه شدند. پس از انجام تصحیحات تصاویر، نقشه های کاربری اراضی شهرستان جیرفت تهیه شدند و سپس با استفاده از ترکیب باندی مرئی و مادون قرمز نقشه های کاربری اراضی تهیه شد. تبدیل مختلف طبقات کاربری اراضی و تغییرات آن طی این سال ها در نرم افزار ایدریسی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین برای ارزیابی دقت نقشه های طبقه بندی شده از 150 نقطه کنترلی از گوگل ارث استفاده شد. برای بدست آوردن دمای سطح زمین نیز از باندهای حرارتی تصاویر لندست دریافتی استفاده شد و طی دو مرحله تبدیل رادیانس طیفی به دمای جسم سیاه و محاسبه گیسل مندی سطح دمای سطح زمین تعیین شد. در نهایت برای آشکارسازی الگوی فضایی تفاوت های محلی از آماره خودهمبستگی فضایی موران محلی استفاده شده است. یافته ها و بحث: نتایج نشان داد که طی سال های 1990 تا 2020 بخشی از اراضی بایر و مسیل به پهنه آبی تبدیل شده اند که این کاربری با احداث سد بعد از سال 1990 افزایش پیدا کرد. میانگین دمای سطح زمین طی 30 سال 1/11 درجه افزایش داشت که این افزایش دما در همه کاربری ها دیده می شود. علت این افزایش را می توان بالا رفتن دمای هوا دانست. از دلایل دیگر افزایش دمای سطح زمین را می توان افزایش ساخت وسازها در منطقه دانست. تقسیم بندی طبقات دمای سطح زمین نشان داد که طبقات خیلی گرم و گرم که در بخش های جنوبی در سال 2020 افزایش و طبقه متوسط (بیشترین تغییر) و سرد کاهش داشته است. نتایج آنالیز آماره همبستگی مکانی محلی نشان داد که خوشه های داغ به تدریج در مناطق جنوبی و خوشه های خنک در مناطق شمالی و شمال شرقی تمرکز بیشتری پیداکرده اند. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد با وجود افزایش کاربری کشاورزی و باغ و کاهش مناطق بایر دمای سطح زمین در همه کاربری ها به مقدار زیادی افزایش خواهد یافت. هرچند که مناطق ساخت انسان نیز درحال افزایش است اما دلیل اصلی دمای سطح زمین را می توان بالا رفتن دمای هوا و تغییرات اقلیم برشمرد.
ارزیابی تاب آوری کالبدی با استفاده از مدل TOPSIS - AHP با تأکید بر مسکن (نمونه موردی مطالعه شهرستان های کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷
1 - 24
حوزه های تخصصی:
تاب آوری با توجه به وقوع سوانح طبیعی و یا انسان ساخت در دنیای امروز از مسائل بسیار اساسی است. فرآیند تاب آوری مسکن بایستی از توانایی لازم برای پیش بینی حوادث و پیشگیری تحمیل تلفات جانی و مالی به شهروندان برخوردار باشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی - تحلیلی مبتنی بر رویکرد مطالعات کالبدی سازه ای است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تاب آوری کالبدی در برابر سوانح طبیعی و با تأکید بر واحد های مسکونی و کیفیت مساکن در برابر سوانح طبیعی است. قلمرو مورد مطالعه همه شهرستان های کشور می باشد. برای دستیابی به اهداف تحقیق شاخص های منتخب کیفیت مصالح و تراکم خانوار در واحد مسکونی استخراج شد؛ و مجموعا 17 شاخص شد. جهت وزندهی به شاخص ها از مدل ahp و برای ارزیابی و رتبه بندی تاب آوری کالبدی هریک ازشهرستان های کشور با کمک مدل تصمیم گیری تاپسیس مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته و برای تحلیل الگوی شاخص های تاب آوری مسکن از خودهمبستگی فضایی (Moran's) استفاده شده و برای تولید نقشه ازمحیط gis استفاده شده است. نتایج نشان می دهد؛ که ضریب خطا کلیه شاخص ها کوچکتر از 0.1 است. شاخص نسبت واحد های مسکونی دارای اسکلت فلزی بیشتر از 300 متر با وزن 0.148 بیشترین وزن را دربین شاخص ها دارا است. در شهرستان های کشور به لحاظ تاب آوری در وضعیت متوسط هستند شهرستان هایی که در مرکز کشور واقع شده اند. تحلیل فضایی تاب آوری مسکن به صورت کلی در کشور از الگوی خوشه ایی پیروی می کند. در وضعیت مطلوب واقع شده اند و شهرستان هایی که در حاشیه کشور واقع شده اند در وضعیت نامطلوب واقع شده اند.