فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۶۱ تا ۴٬۴۸۰ مورد از کل ۹٬۸۵۸ مورد.
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم تیر ۱۳۹۷ شماره ۶۱
25 - 38
حوزههای تخصصی:
هر نسلی در زندگی خود به شیوه یا شیوه هایی در شهر و فضاهای آن تصرف می کند و با دانش فنی و تاریخی از یک طرف و تحولات مربوط به زمان خود از طرف دیگر به تولید فضاهای عمومی و خصوصی می پردازد؛ هرگونه مداخله در فضاهای شهری گذشته نیازمند شناخت بیشتر شهرها و سرگذشت آنها در طول تاریخ است. در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی اول به موازات تحولات واقع در غرب، استفاده از روش های طراحی شهریِ متداول در غرب در ترکیب با روش های سنتی رواج یافت و به مرور زمان در دوره پهلوی اول انقطاعی تاریخی در اصول و روش های بومی طراحی شهری صورت گرفت. هدف پژوهش بازشناسی اصول طراحی شهری و زمینه های مرتبط با آنها در شکل گیری میادین دوره پهلوی اول است. راهبرد این پژوهش تفسیری-تاریخی بوده و روش گردآوری داده ها ترکیبی از روش های کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری این پژوهش میادین ساخته شده در دوره پهلوی اول (1320-1300) است؛ و نمونه آماری 28 میدان از میادین شکل گرفته در دوره پهلوی اول در شهرهای مهم ایران است. در این ارتباط ابتدا زمینه های مؤثر در شکل گیری فضاهای جدید شهری در دوره پهلوی اول مورد بررسی قرار گرفت که عبارتند از زمینه های نوسازی شهری، سبک زندگی، اجتماعی-فرهنگی و تکنولوژی. سپس زبان اصول طراحی شهری براساس ابعاد طراحی شهری کرمونا تدوین شد. نتایج نشان می دهد که زبان طراحی در ارتباط با ابعاد مورد نظر در شکل گیری فضاهای شهری همگام با تحولات رخ داده در زمینه های شکل دهنده آن مرتبط است. در واقع تفاوت تحولات رخ داده، و البته گسسته با تحولات تاریخی پیشتر از آن، موجب تحولات عمده در شکل گیری فضاهای شهری با زبان طراحی جدید شده و به گسست زبان طراحی شهری در دوران پیشتر از خود منجر شده است. البته این گسست نه به طور کامل بلکه می توان تا حدودی زبان طراحی شهری قبل از دوره پهلوی اول را در طراحی جداره های میدان هنوز مشاهده کرد.
تدوین چارچوب مفهومی بازآفرینی شهری اجتماع محور مبتنی بر آموزش در بافت های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
21 - 34
حوزههای تخصصی:
در سیر تکامل رویکرد بازآفرینی شهری توجه به مقوله مشارکت اجتماعی، منجر به شکل گیری رویکرد بازآفرینی شهری اجتماع محور گردیده است. مشارکت مردمی در فرآیند بازآفرینی منجر به افزایش سرمایه اجتماعی، حس تعلق به مکان و مسئولیت پذیری نسبت به مکان خواهد شد و نهایتاً پایداری اجتماعی را بوجود خواهد آورد. از آنجایی که مهارت و آگاهی کافی برای ورود به عرصه مشارکت در فرآیند توسعه محلی، امری ضروری است، به نظر می رسد دلیل عدم مشارکت مردمی در فرآیند مذکور، حاصل فقدان آموزش های موردِ نیاز بوده است. با هدف تبیین رابطه بین آموزش و بازآفرینی شهری و همچنین تعیین نقش و جایگاهِ آموزش در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور، در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، نظریات، بیانیه ها و منشورهای بین المللی، واکاوی گردیده اند که در نهایت منجر به تشکیل مدل بازآفرینی شهری اجتماع محور از طریق آموزش شده است. همچنین در پیِ تبیین این رابطه و در پاسخ به این پرسش که «آموزش اجتماعی در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور چه تأثیری خواهد داشت؟»، نظریات و تجربیات موجود مورد بررسی قرار گرفته اند و سه نوع رویکرد تشخیص داده شده است: استقرار واحدهای آموزش عالی در محلات هدف، دسترسی عمومی و عادلانه به کاربری های آموزشی و آموزش های اجتماعی به ساکنان محلات هدف. نتایج تحقیق نشان می دهد اتخاذِ رویکرد مشارکت بعنوان پارادایم برنامه ریزی، منجر به موفقیت پروژه های بازآفرینی شهری خواهد شد، و آموزش به اجتماع نباید ابزاری برای رسیدن به اهداف باشد بلکه ابزار اجرایی برای جلب مشارکت ساکنان باید در نظر گرفته شود و همچنین آموزش در این مفهوم به عنوان ابزاری برای نیل به توانمندسازی، ظرفیت سازی و نهادسازی در میان ساکنان محله خواهد بود که منجر به آگاهی بخشی و زمینه ساز مشارکت اجتماعی، عامل حساس سازی ساکنان نسبت به محیط و همچنین عامل مسئولیت پذیریِ افراد نسبت به توسعه آتی محله خواهد بود.
تبیین زمینه ها و اصول پساساختارگرایی در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
195 - 216
حوزههای تخصصی:
تاریخ شهرسازی قرن بیستم، مملو از نظریات و روش هایی است که به مفروضات هستی شناختی، شناخت شناختی و روش شناختی پارادایم اثبات گرایی (پوزیتیویستی) وابسته هستند؛ در واقع، برنامه ریزی شهری پیش از اواخر دهه هفتاد میلادی، میراث تسلط رویکرد عقلائی مدرنیستی دهه 50 و 60 م. است. در دهه 60 و 70 م.، بروز آثار فلسفه ساختارگرایی در نظریه شهرسازی، تا حدودی باعث کاهش اقتدار مدرنیسم و اثبات گرایی شد و این سیر تحول، متعاقباً به رواج پساساختارگرایی و اندیشه های پسامدرن در نظریه و عمل برنامه ریزی شهری انجامید به گونه ای که پساساختارگرایی، نقطه عطف این چرخش پارادایمی محسوب می شود. با گذشت چند دهه از این چرخش پارادایمی، هم چنان ابهاماتی درباره اصول و ویژگی های این پارادایم در برنامه ریزی شهری و زمینه های شکل گیری آنها وجود دارد. این مقاله با روش بازبینی سیستماتیک منابع و تکیه بر ابزار مطالعه تطبیقی و روش اسنادی در جمع آوری داده ها، ابتدا اصول فکری و فلسفی دو جریان پوزیتویسم و ساختارگرایی و بازتاب آن در برنامه ریزی شهری را مورد مطالعه قرار داده و سپس به هدف اصلی پژوهش یعنی تبیین ریشه ها و اصول پساساختارگرایی در برنامه ریزی شهری پرداخته است. داده های مورد نیاز پژوهش با روش اسنادی و بیش از 130 ماخذ بازبینی شده در حوزه پساساختارگرایی در فلسفه، فیزیک، جغرافیا، برنامه ریزی و... به دست آمده است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که ریشه نظری اصلی برنامه ریزی پساساختارگرا مبتنی بر "هستی شناسیِ شدن" و متافیزیک پویشی است. بر اساس این یافته ها، ارتباطی بودن فضا-زمان، درهم بافتگی واقعیت های شهری و فضایی، کثرت گرایی، چندسطحی بودن مسائل شهری (فراباشندگی و درون باشندگی همزمان)، و مجادله محوری، اصول برنامه ریزی شهری پساساختارگرا محسوب می شوند. همچنین نمونه های عینی برنامه ریزی پساساختارگرا، سابقه ای نزدیک به دو دهه داشته و تحقق واقعی این پارادایم در عمل برنامه ریزی نیازمند تحول اساسی بسترهای رسمی نهادی و سنتی برنامه ریزی در سراسر دنیا و نیز گسترش مقیاس و تعداد کنشگران و تنوع پروژه های برنامه ریزی شهری، در کنار ادامه پژوهش های نظری و تضارب آرا در این حوزه است.
بررسی سه اثر هنری معاصر با محتوای اجتماعی از منظر نشانه شناسی با رویکرد سیر زایشی معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۹
67 - 76
حوزههای تخصصی:
هنر و هنرمند نقش بزرگی در حفظ ارزش ها، مقاصد انسانی و نشان دادن خواسته ها و رفتارهای اجتماعی دارند. آثار هنری متأثر از رخدادهای اجتماعی و فرهنگی از عوامل و وجوه مهمی هستند که اگر در مطالعات نشانه شناسی هنرها وارد شوند و مورد بررسی قرار گیرند بر غنای تبیین ها و دستاوردهای این گونه پژوهش ها خواهند افزود همچنین موجب شناخت و درک ساحت های فرهنگی و هنری جامعه می شوند. مقاله حاضر پاسخی است به این سوال که چگونه می توان از طریق مطالعات نشانه شناسی و روش سیر زایشی معنا، به تجزیه و تحلیل یک اثر هنری پرداخت و به حقیقت و مفاهیم پنهان آن دست یافت؟ فرضیه حاکی از آن است که این گونه مطالعات با توجه به نظام های گفتمانی حاکم، سبک و خصوصیات نشانه گذارانه آثارهنری منجر به فهم و درک بهتر از هنر و فرهنگ جامعه می شوند. هدف از این پژوهش ارزیابی و شناخت عناصر نشانه ای آثار منتخب، جهت دستیابی به زمینه بندی و وجوه معنایی نهفته درلایه های مختلف است تا نشان دهدکه چگونه کنش ها و روابط عناصر مختلف باعث شکل گیری گفتمان تعامل گرا و معنادار می شود. روش تحقیق: به شیوه توصیفی-تحلیلی آثاری است که با محتوای اجتماعی که ضمن مطالعه از جنبه نظری، مهمترین زمینه های تولید مفاهیم این آثار را در فرایند سیر زایشی معنا براساس الگوی مطالعاتی گرماس بررسی کرده و از طریق نشانه ها و روابط عناصر و تجزیه و تحلیل ساختارهای ژرف به ظاهرشدن معنا در متن می پردازد. نتیجه گیری :پژوهش نشان می دهد می توان با استفاده از نشانه شناسی و بهره گیری از سیر زایشی معنا به گفتمان های هنری و روابط تقابلی گوناگون پرداخته و به دلالت های معنایی آنها پی برد. همچنین دریافت مفاهیم نهفته در آثار می تواند منجر به شناخت بهتر و هوشیارانه تر از جامعه و تحولات آن شود. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و استفاده از رسانه های گروهی صورت گرفته است.
بررسی تهدیدات و میزان آسیب پذیری سامانه آب رسانی شهری با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
68 - 81
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر تجربیات حاصل از جنگ های نوین نشانگر آن بوده که ارتش های متجاوز به منظور کاهش هزینه ها و افزایش خسارات وارده به کشورهای مورد تهاجم، بخش هایی را مورد هدف حملات خود قرار داده اند که برای آن کشور به عنوان منابع حیاتی بوده است. سامانه آب رسانی شهری به دلیل اهمیت بالای آن، به عنوان یکی از شریان های حیاتی محسوب شده و می بایست تمهیدات پدافند غیرعامل در این سامانه صورت گیرد و تهدیدات این سامانه ارزیابی شوند. در این تحقیق سعی شده تا با پژوهشی بر این سامانه و در نظر گرفتن شاخص های تحلیل تهدید شامل شدت اثرگذاری، احتمال موفقیت، احتمال وقوع و همچنین شاخص های آسیب پذیری شامل آسیب های ثانویه، ضعف جزء، بازسازی، دسترسی، شناسایی و اثرات هم افزا، ابتدا این شاخص ها با روش سلسله مراتبی AHP وزن دهی شده و سپس به اولویت بندی تهدیدات پرداخته شود. در میان شاخص های تهدید، شدت اثرگذاری با وزن 383/0، احتمال موفقیت با وزن 333/0 و در نهایت احتمال وقوع با وزن 283/0 وزن دهی شدند. در میان شاخص های آسیب پذیری، سه شاخص قابلیت دسترسی با وزن 184/0، اثرات هم افزا با وزن 170/0 و قابلیت بازسازی با وزن 169/0 سه اولویت اول می باشند. در نهایت سه تهدید مبنا براساس کلیه شاخص ها، تهدید تروریستی با وزن 254/0، خرابکاری با وزن 191/0 و تهدید اشکالات طراحی و اجرا با وزن 148/0 در رتبه سوم قرار گرفته شدند.
بررسی آسیب پذیری شهرها با رویکرد پدافند غیرعامل با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی معکوس(IHWP) و GIS -مطالعه موردی تهران بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
1 - 18
حوزههای تخصصی:
امروزه در شهرها به جهت اینکه سلسله مراتب شبکه های ارتباطی رعایت نشده، عرض راه ها کم و از مراکز خدماتی و درمانی دور بوده بنابراین آسیبپذیری شهرها بالا میباشد. از این رو دفاع غیرعامل بهعنوان یکی از موثرترین روش های مقابله با تهدیدات شناخته می شود. تهران، بزرگترین شهر ایران که قطب اقتصاد، جمعیت، فرهنگ و نیز منشاء بزرگ ترین فعالیت های اجتماعی، مذهبی، سیاسی و ملی و دارای یک نظام متمرکز است. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی می باشد. در این مسیر از روش های اسنادی (کتابخانه ای)، پرسش نامه (کمی)، جهت گردآوری اطلاعات استفاده شده است. روش تحقیق پایان نامه حاضر توصیفی تحلیلی و جهت تجزیه و تحلیل آسیب پذیری نیز از منطق IHWP در نرم افزار GIS استفاده شده و جهت استخراج تهدید انسان ساخت پایه شهر تهران نیز از روش AHP استفاده گردید. دراین پژوهش با استفاده از 16 شاخص ، آسیب پذیری شهر، مدلسازی گردید که تهدید پایه شهر تهران، تهاجم هوایی شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که 29,83 درصد قطعات شهر در برابر تهاجم هوایی از آسیب پذیری خیلی پایین، 24,54 درصد پایین، 42,86 درصد متوسط، 15,96 درصد بالا و 8,97 درصد قطعات از آسیب پذیری خیلی بالا برخوردار هستند.
مطالعه ای در معماری مساجد ایران برای الگویابی معماری مساجد بوشهر در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوشهر با اقلیم گرم و مرطوب دارای مساجدی متناسب با اقلیم این منطقه است. مطالعات نشان دهنده تفاوتهایی در الگوی این مساجد با الگوی معماری مساجد ایران می باشد؛ هدف این پژوهش شناخت ویژگی های کالبدی و فضایی مساجد شهر بوشهر در دوره قاجار می باشد تا عوامل بوجود آورنده این الگو ها تعیین گردند. این مقاله با مطالعه مؤلفه های معماری مساجد بوشهر در دوره قاجار و با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین گونه ها پرداخته و به طبقهبندی نمونه ها می پردازد؛ اطلاعات تحقیق بصورت کتابخانه ای و پیمایش میدانی جمع آوری شده است؛ به نظر می رسد مساجد شهر بوشهر شیوه خاصی در ایجاد روابط فضایی، فرم و ساختار سازه ای دارند که شباهت هایی با مساجد الگوی شبستانی دارند ولی این تشابه ها یکسان نیستند و ویژگی های خاص، متناسب با شرایط مکانی دارند. یافته های گونه شناسانه گویای دو گونه مساجد شبستانی دارای صحن و مساجد شبستانی فاقد صحن می باشد. مطالعه الگوی مساجد تاریخی بوشهر بعنوان نتایج تحقیق، نشان می دهد مؤلفه های طراحی؛ ساخت و ساز مساجد در نوع معماری بومی به لحاظ برون گرا یا درون گرا بودن موثر بوده است و نیز محل قرارگیری در کنار توانایی مالی، مصالح و عوامل فرهنگی نیز در شکل گیری این الگو تاثیر داشته اند.
تبیین نقش بنادر در تکوین ساختار فضایی پسکرانه ها در حوزه سرزمین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بنادر در اغلب نقاط جهان، به عنوان مهمترین کانون مفصلی میان حمل و نقل دریایی و زمینی، نقش حیاتی ایفا می کنند. بنادر ایران علی رغم برخورداری از موقعیت راهبردی، آنگونه که باید نتوانسته اند نقش موثر خود را در توسعه مناطق پسکرانه محلی بروز دهند. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تعامل های کالایی میان بنادر ایرانی و کانون های پسکرانه ای و تبیین ساختار فضایی حاصل از این تعامل است. بدین منظور چارچوب روش شناختی این پژوهش بر مبنای پارادایم اثبات-گرایی استوار شده و برای تحلیل تعامل های کمّی کالا، از تکنیک تحلیل شبکه های اجتماعی بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد بندرعباس، طی دو دهه اخیر اغلب تعامل های کالایی خود را با تهران انجام داده و این دو کانون شاخص ترین سهم مرکزیت وزنی و واسطگی کالا را به خود اختصاص داده اند؛ به طوریکه چرخه تامین کالا کاملا وابسته به این کریدور تعاملی شده است. هرچند که در گذر زمان، به مرور نقش کانون های پسکرانه منطقه ای پررنگ تر از سابق شده است. نکته قابل توجه اینکه اغلب کانون های پسکرانه محلی بنادر جنوبی علی رغم مجاورت با بنادر، جایگاه قابل توجهی در تولید، ذخیره، فرآوری و توزیع کالا ندارند. بنابراین می توان گفت ساختار فضایی سرزمین ایران در طول دو دهه اخیر، بر مبنای ساختار منظومه ای قطب محور شکل گرفته است.
معماریِ سلطنتیِ هخامنشی: نمادی از فناوری و خِرد انسانی در عهد باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستاوردهای هنری و معماری هخامنشیان از دیرباز توجه محققان را به خود جلب کرده اند، اما بیشتر تحقیقات صورت گرفته در این حوزه ها به یافتن ریشه های آثار امپراتوری هخامنشی در دیگر تمدن های باستان معطوف بوده است. در دهه های اخیر، تلاش های ارزشمندی برای شناخت مستقلی از تاریخ و ارزش های هنری آثار هخامنشی صورت گرفته، اما معماری و به ویژه فناوری به کارگرفته شده توسط آنان، تنها به صورت محدود و پراکنده بررسی گردیده است. چنین مطالعاتی نمی تواند افق های جدیدی را برای درک بهتر فرهنگ ساختمان سازیِ آن عصر پیش روی محققان باز کند. تحقیق حاضر در جست وجوی پر نمودن این خلأ دانش است. با در نظر گرفتن ویژگی های منحصربه فرد مهندسی در کاخ های هخامنشی، شناخت فناوری هایی که برای اجرای این بناها به کار گرفته شده، اهمیت فراوان دارد. با استفاده از پژوهش تاریخی تفسیری و تحلیل مهندسی از اسناد باستان شناسی، این مقاله روش های کاربرد مصالح و فنون ساختمانی، چگونگی مقابله با نیروهای ویرانگر طبیعت و روند توسعه فناوری معماری در امپراتوری هخامنشی را معرفی می کند. درک تقریبی از ویژگی های مصالح ساختمانی و نحوه جریان یافتن نیروها، همچنین کاربرد و ترکیب فناوری های موجود و توسعه هوشمندانه روش های جدید برای بهبود رفتار سازه ای بنا، از جمله مواردی بودند که ساخت بناهای عظیم سلطنتی هخامنشی را امکان پذیر ساخت.
نقش خوانایی فضای باز بر ایجاد تعاملات اجتماعی در مجموعه های مسکونی (نمونه موردی: مجموعه مسکونی سعیدیه همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
139 - 156
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تأثیر خوانایی فضای باز مجتمع های مسکونی بر تعاملات اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت، بواقع این پژوهش بدنبال یافتن پاسخ به این پرسش است که، چه و چگونه رابطه ای بین ابعاد کالبدی مقوله خوانایی و تعاملات اجتماعی در فضاهای باز مجموعه های مسکونی بر قرار و چه مؤلفه هایی و به چه میزان در این رابطه مؤثر هستند؟ نمونه مورد مطالعه در این پژوهش را ساکنین مجتمع سعیدیه همدان تشکیل دادند، 210 پرسشنامه در بین آن ها توزیع شد که پس از پالایش و کنار گذاشتن پرسشنامه های مخدوش، تعداد 81 پرسشنامه در طی مراحل تحلیل آماری پژوهش به کار گرفته شدند. تحلیل آماری این پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون های آنالیز واریانس، تحلیل ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی گام به گام، مدل مفهومی پژوهش را برای مجموعه های مسکونی شهر همدان مورد کنکاش قرار می دهد. در رابطه با پرسش تحقیق مبنی بر میزان تأثیر خوانایی فضایی بر تعاملات اجتماعی، نتایج نشان می دهد که مؤلفه های 1) تشخص راه، گره، لبه، نشانه و چشم انداز، 2) تعریف واحدهای فضایی، 3)فرصت مرور کلیت فضایی، 4)موانع و اختلالات بصری، 5)مؤلفه های معماری موکد مسیر یابی، دارای بیشترین نقش بر تعاملات اجتماعی می باشند، از سوی دیگر هندسه و مؤلفه های قابلیت دسترسی، ترکیب ساختار و پیکره بندی واضح بر شکل گیری تعاملات اجتماعی این مجموعه مسکونی تأثیر اندکی دارند، همچنین یافته ها بیانگر این مطلب هستند که مؤلفه های سه بعدی معماری (نظیر شاخص بودن نشانه هایی مانند مجسمه و آبنما و برجستگی چشم انداز هایی نظیر دید به کوه) نسبت به مؤلفه های دوبعدی معماری (نظیر هندسه محیط) نقش پررنگ تری بر شکل گیری تعاملات اجتماعی در بستر فضای باز مجموعه مسکونی داشته اند. به طور کلی، مؤلفه های خوانایی فضایی در فضای باز مجموعه مسکونی سعیدیه تأثیر نسبتاً متوسطی در ارتقاء تعاملات و پایداری اجتماعی این مجموعه دارند.
A Review of Relationship between Environmental Quality and Citizen’s Behavioral Patterns in Public Spaces (Case Study: Mashhad Kouhsangi and Qaranei Streets)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose of this article is to introduce different approaches in reviewing the mutual relationship between the built environment and citizen’s behavioral patterns in public spaces with applying analytical and comparative methods by using a questionnaire, a sample of 200 members of the audience in two streets of Mashhad, Kouhsangi and Qaranei, by using two tests of the ordinal logistic regression and the Kruskal-Wallis have been conducted. This study seeks to develop a conceptual framework identifying influential elements in regeneration public spaces and in order to identify factors contributing to numerous variables have been studied such as a variety of activities, Sociability, location of public spaces, diversity, and dynamism, impact and effect of behavioral patterns. This article first attempt to clarify the importance of this issue and establish the position of behavioral patterns in relation to the physical and built environment. Then develop a conceptual framework to identify the impact and effectiveness of various criteria. The results of this study indicate Classification of parameters affecting the interaction between the built environment and citizens' behavioral patterns that can be used in the next preceding studies and in various public spaces, especially street, be measured.
Comparative Study of Symbol: Iranian Contemporary Architecture and Seljuk (Case Study: Tombes)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This article is about the comparative study of symbol in architecture and contemporary Seljuk tombs in Iran. Art is one of the arts associated with various sciences and science concepts, and various features of footprints can be seen. The signs and symbols of architectural buildings and monuments can be helpful. especially for the beauty of motifs and composition, and roles and indications suggest deep thinking and high precision. For example, some architectonic art harmony such as symmetry, proportionality, balance, balance, matching, agreement, similarity, consistency, alignment, and equality are noted. The main question is whether there are similarities and differences between the use of the symbol and sign in the works of the monuments of the two periods of Seljuk and contemporary Iran? The aim of study is to study the architectural monuments of two architectural periods in Iran, with reference to types of signs and symbols of presenting the classification of the places of application of symbols and signs in architectural works. The methodology of this research is based on library studies and existing documents, and the gathering of data and deductions from the issues raised in relation to various types of symbols and signs, its application in the contemporary Seljuk and contemporary Iranian architecture, and research on similar examples. Finally, studying the research of other scholars, compares the architecture of the Seljuk and contemporary period of the Iranian monument with, the perspective of differences, similarities, the use of symbols and signs in the context of architecture.
مقایسه کالبد خانه های چهارصفه و حوضخانه ای سنتی شهر زواره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷
101 - 125
حوزههای تخصصی:
زمینه کالبد، عرصه ای برای دسته بندی ویژگی های خانه های سنتی شهر زواره است. بررسی خانه های چهارصفه و حوضخانه ای در معماری مسکونی زواره، شباهت ها و تفاوت های کالبد این دو گونه بنا را مشخص خواهد کرد. با بررسی کالبد معماری مسکونی زواره، دلیل پایدار بودن این گونه ها در گذر زمان مشخص خواهد شد. برای فهم چگونگی و چرایی تفاوت های خانه های چهارصفه و حوضخانه ای سنتی زواره در زمینه کالبد با وجود شباهت ها، راهکار مطالعه مقایسه ای به کار گرفته شده است. نوشتار حاضر بر آن است تا چگونگی و چرایی تفاوت ها و شباهت های پدید آمده در زمینه کالبد را مورد تحلیل قرار دهد. این مقاله بر اساس مطالعات کتابخانه ای، آنالیز محاسبات شامل تناسبات عددی از یک سو و مطالعات میدانی از سوی دیگر، بنا نهاده شده است. برای دست یابی به اهداف موردنظر و انتخاب خانه های چهارصفه و حوضخانه ای، شاخص هایی در سه بخش هندسه، تناسبات عددی و تغییر شکل پلان مشخص گردید و سپس با توجه به این شاخص ها، در هر بخش به ترتیب، 26، 25 و 37 نمونه به گونه ای انتخاب شدند که طیف متنوعی از مفاهیم مشترک تکرارشونده را از لحاظ کالبدی دربرگیرند. در بخش هندسه، تحلیل ها آشکار نمود که شکل دسترسی به فضاهای خانه، بر نحوه سلسله مراتب فضایی و حفظ حریم در دو گونه مؤثر بوده و شکل بازشوها با نوع فضاها (عمومی- خصوصی) و کنترل نور و باد مرتبط بوده است. در بخش تناسبات عددی مشخص شد که میانگین نسبت مجموع مساحت بازوها به مساحت فضای مرکزی در چهارصفه حدود دو برابر حوضخانه ای است که از دلایل آن، ثبات عناصر چهارصفه و کاهش عناصر حوضخانه است. همچنین نسبت ارتفاع فضای مرکزی به ارتفاع بازوها در دو گونه، در ارتباط با نوع پوشش سقف، عرض دهانه، نحوه تهویه، تعداد بازوها و ... بوده است. در بخش تغییر شکل پلان ثابت شد که فضاها یا مدول هایی به هسته هر دو گونه افزوده و یا ادغام شده است و در روند دگردیسی هندسی پلان، حوضخانه ثبات بیشتری نسبت به چهارصفه داشته است.
پارادایم نوین برنامه ریزی برای پایداری و مدیریت یکپارچه منطقه کلان شهری تهران، ساماندهی یا تغییر پایتخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال سوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
133 - 158
حوزههای تخصصی:
به نظر می رسد که ما در مسئله شهر تهران، پایتخ ت از هماهنگی با تغییرات جامعه به دورمانده ایم. ما اغلب با آنچه کاول اونز [1] یک نقص اجرایی می نامد مواجهیم. دنبال کردن روش هایی که آشکارا غیرمفید و ناکارآمد هستند و آن طور که باربارا تاچمن [2] می نامد، سرچوبی [3] و در ناتوانایی خارج شدن از جبر ساختاری و نهادی غالب گرفتار آمده ایم. این جبر ساختاری و نهادی، نیاز به تغییر نگرشی و پارادایمی در این زمینه را گوشزد می کند. به جای توجه به فرایند شکل گیری تهران و تبدیل شدن آن به یک مسئله، برخورد پروژه ای با آن داریم. درحالی که بسیاری از عوامل تبدیل شهر تهران به یک کلان شهر مسئله دار همچنان عمل می کند. ما نیازمند نگرش فرایندی و یک مهندسی معکوس در فرایندی هستیم که در طی بیش از دو سده منجر به شکل گیری تهران امروز شده است. ما نیازمند تغییر نگرش اساسی به رویه و روش های مرسوم برنامه ریزی به نگاه کلی، سیستمی، فرآیندی و دورنگر هستیم. به جای جزئی نگری و نگرش انتزاعی، دورنگری به جای نزدیک بینی، برخورد فرایندی به جای پروژه ای، نگاه برنامه محور به جای روزمرگی و ...، راه های حل معضل تهران و ساماندهی مسئله پایتخت را گوشزد می کنند. نتایج تحلیل بر راهبرد مدیریت یکپارچه و سیستمی در چارچوب پیوندهای منطقه ای و فرامنطقه ای و نگرش اکولوژیکی به توسعه کلان شهر، ایجاد تعادل بین محیط طبیعی و محیط انسانی، تعادل منطقه ای و توجه به ظرفیت های اکولوژیکی منطقه کلان شهری تأکید می کنند. <br clear="all" /> [1]. Cowell Owens [2]. Barbara Tuchman [3]. Wooden headedness
تحلیل راهبردی مبتنی بر عقلانیت اکولوژیک برای توسعه فضاهای زیرسطحی شهری با رویکرد زیست پذیری (مطالعه موردی: شهر کویری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیمای سرزمین شهری همراه با تعاملی بهینه با بستر اکولوژیک خود می تواند پتانسیل های بالقوه در ایجاد جامعه ای پویا و زیست پذیر داشته باشد. فضاهای زیرزمینی یا زیرسطحی شهرهای کویری می توانند نوعی فضاهای مبتنی بر عقلانیت اکولوژیک تلقی شوند که انعکاس دهنده ادراک اجتماعی-اکولوژیکی بوده و تعهد فرهنگی افراد نسبت به تعامل صحیح محیط طبیعی و محیط مصنوع را ایجاد نماید . هدف مطالعه پیش رو تحلیلی بر نقش فضاهای زیرسطحی در ارتقاء زیست پذیری شهرهای کویری و تأکید بر برنامه ریزی مبتنی بر عقلانیت اکولوژیک به منظور ایجاد فضاهای شهری سازگار با بستر اکولوژیک است. روش تحقیق در این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر روش کیفی و استدلال منطقی است. به منظور بررسی میزان تأثیرگذاری کارکردهای فضاهای زیرسطحی بر معیارهای زیست پذیری شهرهای کویری، از آزمون T-test و تحلیل آماری SPSS و به منظور تحلیل راهبردی فضاهای زیرسطحی، از تکنیک سوات و تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شد و در نهایت راهبردهای انطباقی، تدافعی، تهاجمی و اقتضایی ارائه گردید. نتایج حاکی از آن است که بازآفرینی اصول عقلانیت اکولوژیک در فرایند برنامه ریزی راهبردی توسعه فضاهای زیرسطحی، مستلزم نوعی برنامه ریزی مشارکتی و ارتباطی میان افراد جامعه از یک سو و همچنین، جامعه و طبیعت از سویی دیگر است. چنین بازآفرینی ای می تواند زمینه ای را برای پایداری، تاب آوری و زیست پذیری اکوسیستم های شهری، فراهم آورد.
ارزشیابی اثرات اجرای طرح ویژه بهسازی بر توسعه مسکن روستایی (مطالعه موردی: دهستان ابریشم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح ویژه بهسازی مسکن روستایی بر اساس اهداف کلان برنامه چهارم توسعه کشور تدوین و هدف گذاری شده است. این طرح، متأخرترین و از مهمترین طرح های عمرانی کشور می باشد. طرحی که با هدف تأمین مسکن مناسب، مقاوم روستایی، حفظ هویت معماری بومی، ارتقای بهداشت محیط، بهینه سازی مصرف انرژی و ... شکل گرفت. در قالب این طرح مقرر گردیده است که نیمی از واحدهای مسکونی روستایی کشور (دو میلیون واحد)، توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی نوسازی گردد. پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی اثرات اجرای طرح مقاوم سازی مسکن روستایی در دهستان ابریشم تهیه شده است. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش حاضر دهستان ابریشم است که طرح ویژه بهسازی مسکن روستایی در آن اجرا شده است. در این دهستان، حدود 318 نفر از مردم روستاهای مورد مطالعه از 3138 خانوار موفق به دریافت وام شدند. برای تعیین حجم نمونه از روش کوکران استفاده شد. برای انتخاب نمونه از روش های نمونه گیری طبقه ای و تصادفی استفاده شده است. بر اساس این روش، 94 خانوار به عنوان جامعه نمونه تعیین شدند. برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده گردیده است. برای تحلیل داده ها، از روش های آماری استنباطی نظیر آزمون فریدمن، آنوا و کولموگروف اسمیرنوف استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق این نتیجه حاصل شد که تحولات کمی و کیفی بوجود آمده در واحدهای مسکونی جدید در انطباق با نیاز غالب روستاییان (خانوارهای نمونه) بوده است. طرح در عین برخورداری از اثرات مثبت در کمیت و کیفیت مسکن روستایی، از جنبه نوع نگرش و مدیریت اجرا نیازمند بازنگری و اصلاح است. نوآوری مقاله حاضر ، در بخش نتیجه آن است، زیرا نتیجه حاصل شده متفاوت با نتایج سایر پژوهش های انجام گرفته در این زمینه است. در سایر پژوهش ها، طرح مقاوم سازی مسکن ، زمینه تحول مسکن روستایی را به سمت مسکن شهری سوق داده و پیوستگی ساختاری– کارکردی در مسکن را متزلزل ساخته است. ولی تحقیق حاضر به نتیجه ای متفاوت در محدوده مورد مطالعه رسیده است.
خوانش وجه استعلا و چاپلوسی در بازتاب تصویری دو اثر منسوب به مدیحه سرایی آیین بار فرهنگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۹
19 - 28
حوزههای تخصصی:
علی رغم دیدگاه بسیاری از محققین که کنش مدیحه سرایی آیین بار فرهنگ ایران را برخاسته از کنش نکوهیده چاپلوسی و مرتبط با کسب منافع مادی در بارگاه شاهان می دانند، به نظر می رسد نگاه رمزپردازانه ای در وجه استعلاً به معنای بالاترین سطح تقدس آیین بار جوامع کهن در بارگاه فرادستان حکومتی ایران، موجود بوده و - احتملا- همین وجه رمزی و پنهان در نظام دیداری مانند آثار سنگ نگاره های باستانی و مکاتب نگارگری دوره اسلامی، انعکاس، داشته است. پژوهش حاضر در صدد آن است تا ضمن بررسی تاریخی در مبانی نظری آیین بار، به پاسخ این پرسش برسد که با تطبیق دلالتی وجه استعلا و چاپلوسی در دو نمونه سنگ نگاره دوره باستانی و نگارگری دوره اسلامی، چگونه می توان به خوانش وجه استعلایی در مدیحه سرایی آیین بار فرهنگ ایران پرداخت؟ بررسی و تبیین وجه استعلایی و تفکیک از چاپلوسی منسوب به مدیحه سرایی آیین بار، ضمن توجه به بازتاب تصویری آن در دوره باستانی و اسلامی فرهنگ ایران همسو با بهره مندی از معنی دلالتی ضمنی. بهره مندی از روش تحقیقی- تاریخی مبتنی بر شیوه اسنادی در توضیح فرهنگ ایرانی مرتبط با کنش مدیحه سرایی آیین بار و خوانش بینامتنیتی بر روی دو نمونه اثر بر اساس دستور های نظام معنایی رولان بارت به منظور تعبیر دلالتی استعلای سروده های ستایشی در مبانی نظری به مثابه ایدئولوژی حاکم بر فرهنگ مدیحه سرایی آیین بار. بر اساس رویکرد بینامتنیتی در این تحقیق، در خوانش دو متن بینا رشته ای از حوزه سنگ نگاره های باستانی و نگارگری دوره اسلامی فرهنگ ایران، هر متن بر مفهوم احتمالی تقدس انگارانه ای تاکید دارد که با درک تکثر معنایی هر متن و معانی دلالتی آن به زعم بارت، عناصر تصویری متن های منسوب به مدیحه سرایی در تفکیک با مفهوم چاپلوسی و تملق انگاری نظریه پردازان معاصر قرار می گیرد. نتایج حاکی از آن است که بر خلاف این دیدگاه که کنش مدیحه سرایی مرتبط با آیین بار موجود در بارگاه یا مکان های منسوب به شاهان ایران را بر آمده از انگیزه های مادی، می داند، احتمالا کنش مزبور، دارای وجهی تقدس انگارانه، رو به سوی امر واحد مطلقی به نام استعلا داشته است. دستیابی به چنین نتیجه احتمالی با تحلیل تطبیقی نمونه آثار بر جای مانده فرهنگی که همواره دارای زبان دلالتی ضمنی بوده و با گذر از صراحت و معنی مستقیم به معانی غیر مستقیم و تلویحی می رسیده، میسر است. چنانچه بارت در نظام دستورهای معنایی خود، سطح اول معنایی/ صریح را مقدمه ورود به سطح دوم/ضمنی دانسته تا بتوان به ایدئولوژی حاکم بر فرهنگ برهه های تاریخی جوامع کهن رسید. بر این اساس، مدیحه سرایی آیین بار از دوره کهن تا عصر اسلامی در بستر فرهنگی ایران، جریان داشته و اسطوره یا ایدئولوژی حاکم بر آن با گذر از نگاه نکوهیده به مدیحه سرایان، ضمن توجه به وجه استعلایی که در زمان بروز سروده مدحی و مکان ظهور آن در برابر فرادست، مقدس انگاشته می شده، توانسته است بر آثار خلق شده و مفهوم مرتبط با کنش مزبور در ادوار فرهنگی مختلف ایران، تأثیرگذار باشد و بازتابی از اسطوره تفکر هر دوره در پیوند با ادوار پیشین مدیحه سرایی آیین بار شاهان از آن آثار، بدست آید.
مبانی معماری مقابر امامزادگان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم مهر ۱۳۹۷ شماره ۶۴
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : بر اساس آمارهای موجود، در ایران به عنوان کانون اصلی تشیع بیش از چهارهزار امامزاده وجود دارد و در طول دوران اسلامی ایران، بناهای آرامگاهی با شکوهی جهت این امامزادگان ساخته شده که گونه ویژه ای را در معماری ایران پس از مساجد تشکیل می دهند. نکته قابل توجه در مورد بسیاری از بناهای امامزادگان تأثیر اساسی آنها بر روند شکل گیری ، هویت بخشی و گسترش بسیاری از شهرهای ایران دوران اسلامی است. از این رو با توجه به اهمیت بنیادی و اعتقادی بناهای آرامگاهی امامزادگان درایران، کنکاش و پژوهش در ابعاد مختلف منشأ و نحوه پیدایش و مبانی شکل گیری و توسعه آنها از اهمیت فراوانی جهت شناخت بهتر و الگوگیری معماران حائز اهمیت است. البته لازم به یادآوری است که علاوه بر مقابر امامزادگان شیعه بسیاری از آرامگاه ها در نقاط مختلف سنی نشین ایران با همین الگوها موجود است که منسوب به صحابه پیامبر ، خلفای راشدین و علمای اهل تسنن است . هدف تحقیق : واکاوی این جستار و بررسی اهمیت و جایگاه مبانی معماری مقابر متبرکه مذهبی در مکتب شیعه می تواند روزنه ای جدید در بحث معماری ایرانی-اسلامی بگشاید. و در واقع هدف اصلی پژوهش حصول اصول و مبانی معماری مقابر امامزادگان و چگونگی و شناخت اشتراکات آنها به صورت مفهومی و بصری و نهایتاً استفاده از این اصول در معماری یادمانی آرامگاهی دوران معاصر به عنوان مبانی نظری است. روش تحقیق : این پژوهش به روش تحلیلی- توصیفی و با استفاده از روش تحقیق کیفی به تحلیل محتوا و در نهایت با استفاده از استنتاج به بیان اصول کلی می پردازد. جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعه کتابخانه ای و اسناد معتبر تاریخی و تحقیقات میدانی صورت گرفته است. در این راستا ابتدا پیشینه تاریخی و مبانی نظری مبحث مورد بررسی قرار گرفته، در مرحله بعد پنج نمونه از گونه های شاخص دوره های مختلف انتخاب شده و مؤلفه های هندسه بنا، عناصرشکل دهنده ، موقعیت مکانی، طبیعت گرایی و تزیینات در آنان مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه گیری : نهایتاًَ این یافته ها، نکات قابل توجهی را در ارتباط با اصول و مبانی معماری مقابر امامزادگان نمایان ساخته و بیانگر این مهم است که علی رغم وجود تفاوت زمینه ای در دوره های مختلف ، فرم ها و حتی نقش متفاوت کارکردی گونه های معماری امامزادگان ، همه دارای اصولی مشترک و یکسان نظیر طبیعت گرایی، نمادگرایی، درون گرایی، مصالح مشترک بومی، هندسه چند ضلعی های منتظم، استفاده از نمادها و عناصر مقدس مذهبی نظیر چهارتاقی وکارکرد فضای جمعی هستند.
بررسی عملکرد گلخانه جبهه جنوبی بر میزان کاهش اتلاف حرارت در آپارتمانی در شهر شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
135 - 148
حوزههای تخصصی:
صرفه جویی در مصرف انرژی های فسیلی علاوه بر حفظ منابع تجدید ناپذیر، کاهش آلودگی های زیست محیطی را به همراه دارد. جلوگیری از هدر رفت گرما در دوره نیاز به گرمایش و استفاده از انرژی های تجدیدپذیر، از راهکارهای صرفه جویی در مصرف انرژی است. یکی از سیستم های ایجاد گرمایش ایستا گلخانه جنوبی (فضای خورشیدی) است. پژوهش پیش رو با هدف بررسی گلخانه جنوبی مستقر در آپارتمان مسکونی انجام گرفته است و نمونه ساخته شده در شهر شاهرود (اقلیم سرد) به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. در این پژوهش، اندازه گیری میزان کنترل دمایی حجم حایل (گلخانه)، به روش میدانی، و با استفاده از دیتالاگر (دماسنج دیجیتالی) انجام شده است. پس از اندازه گیری دمای دو فضای مورد بررسی (گلخانه و نشیمن) در ساعات مشخص و مقایسه وضعیت دمایی با دمای هوای خارج ساختمان (مستخرج از داده های اداره هواشناسی شاهرود)، میزان اتلاف حرارت نشیمن به روش تجربی محاسبه شد. نتایج حاکی از آن است که گلخانه مستقر در جنوب ساختمان اتلاف حرارت فضای مجاورش (نشیمن) را حدود 33 درصد کاهش داده و از تبادل حرارت مستقیم بین فضای مجاورش (نشیمن) و خارج ساختمان، ممانعت می کند.
تبیین چهارچوب مفهومی خلاقیت اجتماعی و کاربست آن در نظریه شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
5 - 18
حوزههای تخصصی:
در نظریه شهر خلاق، خلاقیت امری در انحصار نوابغ و هنرمندان است. این رویکرد فردگرایانه به خلاقیت سبب نادیده انگاشتن ابعاد، س طوح و کارکردهای اجتماعی خلاقیت شده است. مطالعات صورت گرفته بیانگر نمود اجتماعی خلاقیت در بستر گروه های اجتماعی، سازمان ها و شهر است. لازم است تا خلاقیت به عنوان پدیده ای اجتماعی که حاصل تعامل افراد با محیط پیرامون است، مفهوم پردازی گردد. در این مقاله با بهره گیری از متون تخصصی، چهارچوبی تحلیلی برای خلاقیت اجتماعی پیش نهاد شده است. روش تحقیق بهره گیری از ابزار کتابخانه ای با تکیه بر تحلیل محتوای اس ناد اس ت. یافته ه ای تحقیق دربردارنده تحلیل نمودار مفهومی س طوح و فرایند خلاقیت اجتماعی و تفسیر ارتباط میان کنش گران، بستر و نتایج خلاقیت است. بروز خلاقیت اجتماعی در نظریه ش هر خلاق نیازمند نگرش به شهرسازی به مثابه کنشی اجتماعی و اتخاذ فرایندی مبتنی بر ارتقای گفتمان، مشارکت و تجارب روزمره است. در انتها پیشنهاد هایی جهت کاربست خلاقیت اجتماعی در نظریه شهر خلاق ارائه شده است.