مطالب مرتبط با کلیدواژه

بازآفرینی اجتماع محور


۱.

برنامه ریزی راهبردی توسعه محله آخوند شهر قزوین با رویکرد بازآفرینی اجتماع-محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتماع محلی بازآفرینی اجتماع محور برنامه ریزی راهبردی شهر قزوین محله آخوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۱ تعداد دانلود : ۵۸۱
رویکردهای بهسازی و نوسازی شهری در سیر تکاملی از بازسازی شهری تا بازآفرینی شهری مطرح می شوند. بازآفرینی شهری رویکردی جامع، یکپارچه و کل نگر است که با توجه هم زمان به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی، به منزله ابزاری مؤثر برای ارتقای پایداری و افزایش سطح کیفیت زندگی کاربرد دارد. رویکرد بازآفرینی اجتماع محور در یک طبقه بندی از بازآفرینی شهری قرار می گیرد که اشکال جدید مداخله و مشارکت اجتماعات محلی در بازآفرینی شهری را برای عصر جدیدی که روش های سنتی منجر به شکست شده اند مطرح می کند و پتانسیل هایی برای ارائه ظرفیت های باارزش و ارائه دانش محلی و مردمی دارد. هدف بازآفرینی اجتماع محور توانمندسازی اجتماعات محلی دارای رکود اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی و بازسازی اجتماعات خود است. محله آخوند شهر قزوین، یکی از محله های تاریخی این شهر است که از دیدگاه کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و مدیریتی-نهادی شرایط نامناسبی دارد؛ بنابراین هدف این مقاله تدوین برنامه و راهبردهایی براساس اصول رویکرد بازآفرینی اجتماع محور به منظور مرتفع کردن مشکلات این محله است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که با توجه به ویژگی ها و ابعاد آن، جمع آوری اطلاعات و داده ها برای تجزیه و تحلیل ترکیبی به کمک دو روش کتابخانه ای-اسنادی و پیمایش میدانی (از طریق مشاهده و مصاحبه و نظرسنجی) انجام شد. در این پژوهش، مدل شش مرحله ای برای فرایند بازآفرینی اجتماع محور محله آخوند ارائه، و درنهایت راهبردها، سیاست ها و اقداماتی در همه ابعاد کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و مدیریتی-نهادی به صورت جامع و یکپارچه برای بهبود وضعیت محله پیشنهاد شد. راهبردهای برتر بر پایه اطلاع رسانی، آموزش، توانمندسازی و ظرفیت سازی ساکنان و مدیران، مشارکت و بهره گیری از انواع سرمایه ها و دارایی های اجتماع محلی در زمینه بهسازی و نوسازی و احیای هویت تاریخی و مسکونی محله قرار گرفت.
۲.

تدوین چارچوب مفهومی بازآفرینی شهری اجتماع محور مبتنی بر آموزش در بافت های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی اجتماع محور آموزش ساکنان بافت های تاریخی مشارکت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۲ تعداد دانلود : ۲۹۴
در سیر تکامل رویکرد بازآفرینی شهری توجه به مقوله مشارکت اجتماعی، منجر به شکل گیری رویکرد بازآفرینی شهری اجتماع محور گردیده است. مشارکت مردمی در فرآیند بازآفرینی منجر به افزایش سرمایه اجتماعی، حس تعلق به مکان و مسئولیت پذیری نسبت به مکان خواهد شد و نهایتاً پایداری اجتماعی را بوجود خواهد آورد. از آنجایی که مهارت و آگاهی کافی برای ورود به عرصه مشارکت در فرآیند توسعه محلی، امری ضروری است، به نظر می رسد دلیل عدم مشارکت مردمی در فرآیند مذکور، حاصل فقدان آموزش های موردِ نیاز بوده است. با هدف تبیین رابطه بین آموزش و بازآفرینی شهری و همچنین تعیین نقش و جایگاهِ آموزش در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور، در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، نظریات، بیانیه ها و منشورهای بین المللی، واکاوی گردیده اند که در نهایت منجر به تشکیل مدل بازآفرینی شهری اجتماع محور از طریق آموزش شده است. همچنین در پیِ تبیین این رابطه و در پاسخ به این پرسش که «آموزش اجتماعی در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور چه تأثیری خواهد داشت؟»، نظریات و تجربیات موجود مورد بررسی قرار گرفته اند و سه نوع رویکرد تشخیص داده شده است: استقرار واحدهای آموزش عالی در محلات هدف، دسترسی عمومی و عادلانه به کاربری های آموزشی و آموزش های اجتماعی به ساکنان محلات هدف. نتایج تحقیق نشان می دهد اتخاذِ رویکرد مشارکت بعنوان پارادایم برنامه ریزی، منجر به موفقیت پروژه های بازآفرینی شهری خواهد شد، و آموزش به اجتماع نباید ابزاری برای رسیدن به اهداف باشد بلکه ابزار اجرایی برای جلب مشارکت ساکنان باید در نظر گرفته شود و همچنین آموزش در این مفهوم به عنوان ابزاری برای نیل به توانمندسازی، ظرفیت سازی و نهادسازی در میان ساکنان محله خواهد بود که منجر به آگاهی بخشی و زمینه ساز مشارکت اجتماعی، عامل حساس سازی ساکنان نسبت به محیط و همچنین عامل مسئولیت پذیریِ افراد نسبت به توسعه آتی محله خواهد بود.
۳.

تبیین عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت ساکنان در بازآفرینی اجتماع محور در بافت های ناکارآمد شهری (موردمطالعه: محله قلعه وکیل آباد شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی اجتماع محور مشارکت اجتماعی بافت های ناکارآمد محله قلعه وکیل آباد مدل معادلات ساختاری نرم افزار pls شهر مشهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۴۳
طرح مسئله: با گذر زمان، مفهوم بازآفرینی شهری از ایده تحول فیزیکی به یک فرم جامع و یکپارچه سیاست مداخله با در نظر گرفتن شرایط زمینه ای شهر از طریق استراتژی های زمینه محور (مبتنی بر مکان)، فرایندی مداوم و حاصل شراکت چندبخشی تبدیل شده است. اکنون تعامل اجتماع محلی، جنبه ای جدایی ناپذیر از برنامه های بازآفرینی اجتماعی و اقتصادی است. محله قلعه وکیل آباد یک بافت ناکارآمد میانی و روستابنیان در شهر مشهد است. هدف پژوهش: تبیین نقش برخی عوامل اجتماعی بر تمایل ساکنان برای مشارکت اجتماعی در فرایند بازآفرینی در این محله است. روش پژوهش: توصیفی و علّی، مبتنی بر کاربرد مدل معادلات ساختاری در نرم افزار PLS است. نتایج پژوهش: اول، احساس تعلق، اعتماد به اهالی، تعاملات اجتماعی، اعتماد به سازمان های دولتی، اعتماد به سازمان های مردم نهاد و انسجام و همبستگی به ترتیب بیشترین نقش را بر تمایل ساکنان به مشارکت در فرایند بازآفرینی اجتماع محور در این محله دارد. دوم، ازنظر اهالی مشارکت اجتماعی مردم، اصل اساسی در موفقیت اقدامات بازآفرینی محله است؛ بنابراین مسئولان و برنامه ریزان باید به روش های مختلف درصدد افزایش و برانگیزش نقش هر یک از این متغیرها در محله باشند تا با اتکا به مشارکت ساکنان بازآفرینی موفقی تجربه شود. نوآوری: تعیین عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت ساکنان با کاربرد روش معادلات ساختاری و نرم افزار  PLSنوآوری پژوهش حاضر است.
۴.

واکاوی رهیافت های برنامه ریزی محله محور و بازآفرینی اجتماع محور

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی محله محور بازآفرینی اجتماع محور برنامه ریزی مشارکتی جوامع محلی مدیریت محلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۸
در دهه های اخیر، توجه به دو مقوله محله محوری و بازآفرینی اجتماع محور جوامع در برنامه ریزی ها مطابق با امکانات و شرایط فعلی در بین برنامه ریزان شهری افزایش یافته است. محلات به مثابه یک محدوده کوچک که دارای ساز و کارهای خاص خود است، طرح ریزی و برنامه ریزی ویژه خود را طلب می کند. هدف پژوهش حاضر، بررسی و مرور دو رویکرد برنامه ریزی محله محور و بازآفرینی اجتماع محور است. روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی است. به منظور گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای، اسنادی و دیجیتالی بهره گیری شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین دو رویکرد برنامه ریزی محله محور و بازآفرینی اجتماع محور جوامع شهری هماهنگی و تجانس وجود دارد. به نحوی که مقوله توجه به خواسته ها و نیازهای همگانی در هر دو رویکرد به عنوان اصلی اساسی و تعیین کننده مطرح می شود. برنامه ریزی مشارکتی، آموزش عمومی / آموزش برای تغییر اجتماعی و توسعه دارایی مبنا به عنوان مهم ترین نظریات پایه در رویکرد برنامه ریزی محله محور قلمداد می شوند. همچنین برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر چشم انداز که توسط جوامع محلی تعیین می گردد؛ رسیدن به توافق عمومی حاصل همکاری اجتماعات محله ای و در نهایت مشارکت و رهبری گروه های ذی نفع در فرآیند بازآفرینی شهری به عنوان مهم ترین مؤلفه های بازآفرینی شهری اجتماع محور تعیین می شوند. به طور کلی می توان گفت برنامه ریزان شهری امروزه لاجرم بایستی با بهره گیری از مدیریت محله محوری و همچنین بازآفرینی جوامع شهری مبتنی بر رویکرد اجتماع محوری با همکاری اجزا مدیریت محلی (مردم محلی، سرمایه گذاران محلی، گروه های محلی و مسئولین برنامه ریزی محلی) در راستای نیل به جوامع شهری دموکراتیک چاره اندیشی کنند.