مجتبی آراسته

مجتبی آراسته

مدرک تحصیلی: استادیار برنامه ریزی شهری و منطقه ای، دانشگاه شیراز، شیراز، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

فراتحلیلی بر مستندات علمی منتشرشده با محوریت بندر-پسکرانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بندر پسکرانه آمایش منطقه ای ساختار فضایی مرور نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۰۷
بنادر و شهرهای مفصلی موجود در نواحی پسکرانه ای بنادر، همواره نقش پراهمیتی در آمایش ملی و منطقه ای و تکمیل زنجیره تأمین کالا در طول تاریخ داشته اند. همزمان با رشد پرشتاب فناوری جابه جایی کالا در نیمه دوم قرن بیستم، صنعت حمل و نقل دریایی و بارگذاری و باراندازی کالا در بنادر رشد قابل توجهی یافت. همین موضوع موجب شد که توجه به مناطق پسکرانه، ساختار فضایی و آمایش منطقه ای حاصل از روابط بندر-پسکرانه در میان جغرافیدانان و برنامه ریزان منطقه ای افزایش یابد. هدف از انجام این پژوهش، فراتحلیل کمّی و کیفی مقالات معتبر درباره ساختار فضایی بندر-پسکرانه از سال 1997 تا 2022 است. مقالات از پایگاه داده اسکوپوس جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار VOSviewer مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که از لحاظ تخصص و توزیع مجلات، مجله جغرافیای حمل ونقل یکی از اصلی ترین مقاصد مدنظر پژوهشگران جغرافیای فضایی بنادر است. از لحاظ مقیاس جغرافیایی مطالعات می توان گفت که اغلب پژوهش ها در این زمینه ساختار فضایی بندر-پسکرانه را در مقیاس ملی مورد بررسی قرار داده اند و تمرکز جغرافیایی پژوهش ها در حوزه جنوب شرقی آسیا است. از لحاظ گونه شناسی ساختار فضایی می توان به دو گونه تحلیل در مقالات منتخب پی برد؛ گونه اول تحلیل ریخت شناسی ساختار بندر-پسکرانه که مؤلفه های مورد استفاده در این نوع تحلیل شامل مؤلفه های عینی ساختار فضایی (کانون، کریدور و پهنه کاربری) است؛ گونه دوم تحلیل عملکردی ساختار بندر-پسکرانه که غالباً شامل مؤلفه های ناملموس فضا (تعامل، انتظام و قلمرو فضایی) است. از لحاظ طبقه بندی موضوعی مقالات می توان هفت محور موضوعی را شناسایی کرد که به ترتیب عبارت اند از: روابط فضایی پسکرانه-بندر-پیشکرانه؛ توسعه منطقه ای بنادر؛ بنادر درون سرزمینی و بنادر خشک؛ روابط بندر-شهر؛ اتصالات کریدور ها و بنادر؛ رقابت بنادر و مناطق پیشکرانه ؛ عملکرد بنادر. درنهایت با مرور روش ها و فنون تحلیل مورد استفاده در مقالات منتخب می توان از منظر روش شناسی چهار رویکرد اثبات گرایی، نواثبات گرایی، ارتباط گرایی و انتقادگرایی را در سیر تحول فلسفی-تاریخی مقالات منتشرشده مشاهده کرد.
۲.

ارزیابی وضعیت توسعه یافتگی بنادر سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس و دریای عمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بندر توسعه کرانه ساحلی مدلBWM مدل MABAC کرانه ساحلی خلیج فارس و دریای عمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۹۲
امروزه بنادر به عنوان دروازه های ورودی و خروجی هر کشور محسوب می شوند و عملکرد مناسب و کارایی بالای آن ها می تواند در شکوفایی اقتصاد و تحولات ساختار فضایی شهر ها و مناطق پس کرانه ای نقش بسیار تعیین کننده ای داشته باشد. یکی از فاکتورهای مهم در ارزیابی بنادر ،موقعیت جغرافیایی، تجهیزاتی و عملکردی است که همین امر نشان دهنده تفاوت در سطح کارایی، بهره وری و توسعه بنادر و به تبع آن، شهر ها و مناطق پس کرانه ای است. هدف از این پژوهش، شناخت، تحلیل و سطح بندی ظرفیت، امکانات و توانمندی های بنادر کرانه ساحلی خلیج فارس و دریای عمان است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از منابع اسنادی و وب سایت های معتبر اینترنتی است. به منظور وزن دهی و رتبه بندی به معیارها و زیرمعیارها، از مدل BWM و برای رتبه بندی سطح توسعه یافتگی بنادر، از مدل MABAC استفاده شده است. پس از بررسی کلی و مقایسه معیارها و زیرمعیارها، از میان بنادر کرانه ساحلی خلیج فارس و دریای عمان که در منطقه خاورمیانه واقع شده اند، 20 بندر بوشهر، عسلویه، چابهار، شهید رجایی، شهید باهنر، شهید حقانی، دمام، دوحه، حمد، مسقط، رشید، جبل علی، الحمریه، منامه، مینا سلمان، سیترا، شعیبه، شویخ، دوحه و الاحمدی به منظور انجام پژوهش انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بندر جبل علی به عنوان بزرگ ترین بندر خاورمیانه و جهان در شهر دبی در میان 20 بندر مورد مقایسه، به لحاظ معیارها و زیرمعیارهای مورد بررسی، در سطح اول توسعه یافتگی قرار دارد؛ بنابراین می توان گفت باوجود آنکه بندر رشید قدیمی ترین بندر شهر دبی به شمار می رود، بندر جبل علی توانسته است طی دو دهه اخیر تحت تأثیر عوامل داخلی مانند درآمدهای نفتی و استراتژی های دولتی و عوامل خارجی مانند نیروهای منطقه ای و جهانی همچون کانتینرسازی، بیشترین سطح توسعه یافتگی را به خود اختصاص دهد. این موضوع توانسته بر توسعه زیرساخت های بندر تجاری، تفریحی و نفتی در کرانه ساحلی کلان شهر دبی اثرگذار باشد.
۳.

شناسایی و تحلیل متغیرهای کلیدی موثر بر توسعه ساختار فضایی روابط بندر-شهر، مطالعه موردی: بندر-شهر دبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بندر - شهر دبی تحلیل اثرات متقاطع ساختار فضایی نرم افزار MICMAC

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹ تعداد دانلود : ۸۷
امروزه به دلیل تفاوت و تنوع عملکرد بنادر، نقش بنادر تغییر نموده و همین موضوع موجب ایجاد تغییرات قابل توجه در نحوه توسعه فضاهای شهری و همچنین تغییرات ساختاری در روابط میان بنادر و شهرها شده است. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و تبیین متغیرهای کلیدی موثر بر توسعه ساختار فضایی روابط بندر-شهر دبی است. روش پژوهش مبتنی بر الگوی تحلیلی-توصیفی و با بهره گیری از تکنیک روش تحلیل اثرات متقاطع است. شیوه نمونه گیری، هدفمند بوده و از نرم افزار Micmac برای تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد مدل مفهومی پژوهش در چهار عامل اصلی قابل دسته بندی است: عوامل پیشران یا تأثیرگذار، عوامل دووجهی، عوامل وابسته یا تأثیرپذیر، و عوامل مستقل. متغیری همچون " درآمد، هزینه و سرمایه-گذاری در شهر-بندر " ذیل عامل پیشران، متغیری همچون "وجود تجهیزات و زیرساخت های پیشرفته حمل ونقل چندوجهی در بندر" ذیل عامل دووجهی، متغیری همچون " کیفیت محیط زندگی و شهرسازی مطلوب" ذیل عامل تأثیرپذیر، و متغیری همچون " حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار شهر–بندر" ذیل عامل مستقل طبقه بندی می شوند. مجموعه این عوامل ساختار فضایی روابط بندر و شهر دبی را شکل داده و الگوی توسعه سریع این منطقه کلان شهری را با توزیع هدفمند درآمدهای ناشی از تجارت و گردشگری رقم زده است.
۴.

تبیین عوامل مؤثر بر ارتقاء حکمروایی خوب شهری در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمروایی شهری شهرداری تحلیل عاملی شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۱۵
امروزه اغلب کشورهای مردم سالار با کاربست رویکرد حکمروایی خوب شهری، سعی در تحقق توسعه پایدار شهری دارند. از همین رو، پژوهش حاضر تلاش دارد وضعیت مدیریت شهری در ایران را بر مبنای مباحث حکمروایی خوب شهری مورد تحلیل قرار دهد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایش میدانی است. شاخص های حکمروایی خوب شهری مشتمل بر 19 شاخص از پژوهش های مرتبط با موضوع این پژوهش استخراج گردیده و از آن ها برای طراحی سؤالات پرسشنامه ای استفاده شده است. روش تحقیق مورداستفاده به صورت کمّی و با استفاده از مدل تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی انجام پذیرفته است. فرایند انتخاب نمونه ها در پژوهش به صورت هدفمند و سیستماتیک بوده و جامعه نمونه ای از میان مراجعین مستمر به دبیرخانه معاونت معماری و شهرسازی شهرداری شیراز انتخاب شده است. خروجی مدل تحلیل عاملی نشان می دهد حکمروایی خوب شهری درگرو ارتقای عوامل «ظرفیت سازی نهادی»، «شفافیت»، «کارایی و اثربخشی»، «مقبولیت عمومی»، «شهروندمداری» و «مشارکت جویی» است و مدل رگرسیون خطی به این مسئله اشاره دارد که دو عامل «کارایی و اثربخشی» و «شفافیت» بیشترین نقش را در تحقق حکمروایی خوب شهری ایفا می نمایند. همچنین در مورد شهرداری شیراز، بیشترین چالش و فاصله تا حصول به حکمروایی خوب در عامل «شهروندمداری» و «ظرفیت سازی نهادی» دیده می شود.
۵.

برنامه ریزی فراگیر معابر شهری به منظور استفاده شهروندان معلول و کم توان؛ نمونه موردی خیابان اردیبهشت شیراز

کلیدواژه‌ها: معلول مناسب سازی طراحی فراگیر ساماندهی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۱۰
شهرسازی فراگیر گونه ای از شهرسازی است که در آن به نیاز و مسائل همه اقشار جامعه توجه شده است؛ بر همین اساس نسبت به برنامه ریزی و طراحی فضاهای شهری ایمن اقدام می شود. در بسیاری از شهرهای ایران علی رغم وجود طیف وسیعی از افراد معلول یا کم توان، به موضوع مناسب سازی معابر و روان سازی ورود به فضاها و ساختمان های عمومی برای شهروندان معلول و کم توان، کمتر توجه شده است. با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهش پیش رو به بررسی عوامل مناسب سازی معابر و ورودی ساختمان های عمومی واقع در خیابان اردیبهشت شیراز که یکی از قطب های درمانی منطقه می باشد، پرداخته است. روش این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی-تحلیلی بوده و برداشت داده ها از طریق روش تکنیک تحلیل مصاحبه و مشاهده صورت گرفته و در ادامه، تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق ماتریس سوات و ماتریس برنامه ریزی استراتژیک انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد به دلیل کمبود تسهیلات و مبلمان مناسب برای معلولین و افراد کم توان که به دلیل نیاز به خدمات درمانی و پزشکی، یکی از مراجعان اصلی به خیابان اردیبهشت هستند، لازم است بخش هایی از مقاطع عرضی این خیابان به خصوص در محل تجمع مراکز درمانی بازطراحی شوند. همچنین لازم است شهرداری جهت طراحی فراگیر و متمایزسازی مسیر پیاده رو از خیابان همچنین مکان یابی و احداث فضاهای مکث و استراحت برای معلولین در جداره این خیابان اقدامات لازم را انجام دهد. براساس بررسی های انجام شده، راهبرد منتخب این پژوهش، راهبرد رقابتی (راهبرد WO: کمک و راهنمایی افراد دارای معلولیت) تعیین شده است و راهکار اصلی این راهبرد، استفاده از نشانگرهای لمسی و تغییر رنگ جداول خیابان جهت افزایش توانایی مسیریابی افراد دارای محدودیت بینایی می باشد.
۶.

تحلیلی بر سطح توسعه یافتگی بنادر استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بندر توسعه کرانه ساحلی مدل FAHP مدل TOPSIS استان بوشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۸ تعداد دانلود : ۱۶۰
امروزه بنادر به عنوان پل ارتباطی مبادله کالا، در حمل و نقل دریایی و خشکی نقش قابل توجهی در ایجاد یکپارچگی در مناطق پسکرانه ای و برقراری توازن در زنجیره تامین کالا نقش مهمی را ایفا می کنند. در واقع، هر بندر دارای موقعیت جغرافیایی، تجهیزاتی و عملکردی متفاوتی می باشد و همین امر سبب تفاوت در سطح پیشرفت و توسعه بنادر و به طبع آن شهر ها و مناطق پسکرانه ای شده است. هدف از این پژوهش، شناخت، تحلیل و سطح بندی ظرفیت ، امکانات و توانمندی های شش بندر استان بوشهر (بوشهر، عسلویه، کنگان، گناوه، دیر و دیلم) است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از منابع اسنادی و داده های میدانی است. به منظور وزن دهی و رتبه بندی به معیار ها و زیرمعیارها از مدلFAHP و برای رتبه بندی سطح توسعه یافتگی بنادر از مدل TOPSIS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بندر عسلویه در میان پنج بندر مورد مقایسه، به لحاظ معیارها و زیرمعیارهای مورد بررسی، در سطح اول توسعه یافتگی قرار دارد. بنابراین می توان گفت علی رغم آنکه بندر بوشهر قدیمی ترین بندر این استان به شمار می رود، بندر عسلویه توانسته است طی سال های اخیر از یک سو به دلیل توسعه میادین گازی و از سوی دیگر، ارتباط عملکردی موثر و کارآمد با کانون های پسکرانه ای، بیشترین سطح توسعه یافتگی را به خود اختصاص دهد. در عین حال این موضوع توانسته بر توسعه زیرساخت های بندر تجاری در کرانه ساحلی این شهرستان نیز اثرگذار باشد.
۷.

بررسی نقش سازمانهای مردم نهاد در بهبود تاب آوری سکونتگاه های غیر رسمی شهر ارومیه در برابر پاندمی کووید- 19(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۱۰۱
آسیب های ناشی از بحران جهانی بیماری کرونا، شهرها و مدیریت شهری را با وضعیت دشواری رو به رو کرده است. درجه و شدت این آسیب ها در اسکان های غیررسمی به دلیل خصوصیات و ویژگی های کمی و کیفی پایین این مناطق بیشتر است. هدف اصلی تحقیق حاضر  بررسی نقش سازمان های مردم نهاد در ارتقای تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی شهر ارومیه در برابر پاندمی کووید- 19 است. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی_تحلیلی با رویکرد کمّی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه سازمان های مردم نهاد فعال در شهر ارومیه با زمینه فعالیتی مقابله با کووید-19 بوده است. شیوه نمونه گیری تحقیق نیز به صورت تصادفی ساده و به روش قرعه کشی است. داده ها و اطلاعات گردآوری شده در این پژوهش، با استفاده از آمار توصیفی میانگین و آزمون های کولموگروف_اسمیرنوف و فریدمن در نرم ا فزار Spss تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد که میزان نقش و فعالیت سازمان های مردم نهاد برای ارتقای تاب آوری سکونتگاه های غیررسمی شهر ارومیه در برابر کووید-19 در مؤلفه اجتماعی_فرهنگی با میانگین 3.66 متوسط رو به بالا، در مؤلفه اقتصادی_معیشتی با میانگین 2.95 متوسط رو به پایین و در مؤلفه کالبدی_محیطی با میانگین 3.11 در حد متوسط بوده است. بدین منظور پیشنهاد می شود با توجه به تأثیری که بیماری فراگیر کووید-19 بر اقتصاد و گسست سرمایه اجتماعی شهروندان ساکن در سکونتگاه های غیررسمی می گذارد، سازمان های مردم نهاد تمرکز خود را بر روی جذب حمایت های اقتصادی و اجتماعی بخش های دولتی، عمومی و خصوصی قرار دهند. همچنین لازم است توجه ویژه ای به ارائه مشوق ها و بسته های حمایت مالی برای حفاظت از سلامت و امنیت اقتصادی و اجتماعی مردم ساکن در این سکونتگاه ها شود.
۸.

رتبه بندی ظرفیت گردشگری طبیعت محور در مناطق کوهستانی، نمونه موردی: منطقه شرقی استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری طبیعت مبنا استان لرستان روش ARAS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۴ تعداد دانلود : ۴۶۲
گردشگری طبیعت مبنا راهبردی برای توسعه پایدار محلی است و می تواند نقش مهمی در دستیابی به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل، به ویژه در کشورهای درحال توسعه، ایفا کند. شناسایی مناطق دارای قابلیت بالقوه گردشگری طبیعت مبنا و برنامه ریزی و ایجاد زیرساخت برای آن ها، یکی از راهکارهای توسعه این نوع گردشگری محسوب می شود. منطقه شرق استان لرستان به دلیل قرار گرفتن در دامنه رشته کوه زاگرس، از جاذبه های طبیعی متعددی، همچون قله های متعدد، آبشارها و رودخانه های منحصربه فرد، دریاچه ها و تالاب هایی با اکوسیستم کم نظیر و ... ، برخوردار است که ظرفیت بالقوه این منطقه برای گردشگری طبیعت مبنا را نشان می دهد؛ هرچند از این توان های بالقوه درجهت توسعه منطقه ای بهره کافی نبرده اند. هدف این پژوهش تعیین ظرفیت و رتبه بندی شهرستان های این منطقه برمبنای گردشگری طبیعت مبنا است. برای این منظور، معیارهای مستخرج در پژوهش های جهانی، با بهره مندی از نظر متخصصان، برای منطقه شرق استان لرستان بومی سازی و درنهایت، 13 معیار برای ارزیابی تعیین شد. وزن معیارها نیز براساس آرای کارشناسان و به کارگیری روش «بهترین بدترین» در نرم افزار لینگو مشخص شده است. همچنین، پس از رتبه بندی با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره آراس ( ARAS )، شهرستان های خرم آباد، الیگودرز و دورود در رتبه های اول تا سوم و شهرستان های بروجرد و ازنا به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. درنهایت، براساس رتبه و موقعیت جاذبه های گردشگری طبیعت مبنای منحصربه فرد آن ها، مسیرهای گردشگری و سازمان فضایی پیشنهادی گردشگری طبیعت مبنا برای شهرستان های شرق استان لرستان پیشنهاد شده است.
۹.

تبیین سیر تحول روابط بنادر سواحل مکران با نواحی پس کرانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نابرابری ساختار فضایی تعاملات کالایی تحلیل شبکه سواحل مکران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۲۲۷
بنادر در طول تاریخ، جایگاه برجسته ای در توسعه مناطق پس کرانه ایداشته اند. بنادر سواحل مکران نیز با توجه به موقعیت راهبردی شان، ظرفیت گسترده ای برای تعامل با مناطق پس کرانه ای دارند. این بنادر طی دهه های اخیر، نتوانسته اند آن گونه که باید از فرصت های پیشِ رو بهره ببرند. همین امر موجب شده است محرومیت و نابرابری فضایی به خصوص در پهنه های پس کرانه محلی منطقه جنوب شرق ایران، بیش از سایر نقاط کشور دیده شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی سیر تحول تعاملات بنادر سواحل مکران با نواحی پس کرانه ای در طول 20 سال اخیر (بازه 1375-1395) است تا بر این اساس مشخص شود که بنادر سواحل مکران تا چه میزان توانسته اند طی دو دهه اخیر، تعاملات خود را با مناطق پس کرانه ای در سه سطح محلی، منطقه ای و ملی افزایش دهند. روش پژوهش کمّی و تکنیک مورد استفاده، تحلیل شبکه با استفاده از نرم افزار Gephi است. داده های مورد استفاده، شبکه تعاملات دوسویه کالایی میان بنادر سواحل مکران و کلیه شهرهای پس کرانه سرزمین ایران است. یافته های پژوهش نشان می دهد بندر چابهار طی دو دهه اخیر توانسته است به خوبی تعامل خود را با شهرهای پس کرانه ای در هر سه سطح ملی، منطقه ای و محلی ارتقا دهد. در عین حال بنادر دیگری همچون جاسک و پسابندر نیز توانسته اند جایگاه خود را نظام ساختار فضایی منطقه جنوب شرق تثبیت کنند و تعامل خود را با پس کرانه های محلی افزایش دهند. پیشنهاهای این پژوهش بر این موضوع تأکید دارد که بنادر سواحل مکران برای ارتقای نقش مؤثرتر خود بر پس کرانه های ملی و فراملی، لازم است ساختار فضایی خود را به سمت الگوی شبکه ای سلسله مراتبی شکل دهند. این الگو، درحقیقت مجموعه ای هم پیوند از عناصر ساختار فضایی را در قالب یک تعامل سلسله مراتبی شکل می دهد که بر مبنای آن، همه سطوح پس کرانه ای را از مقیاس محلی تا فراملی، در فرایند توسعه فضایی درگیر می کند.
۱۰.

تعیین راهبردهای توسعه گردشگری پایدار در نواحی ساحلی با تأکید بر گردشگری طبیعت محور، مطالعه موردی: منطقه ساحلی بندر مقام تا بندر حسینه در استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی راهبردی گردشگری طبیعت محور مناطق ساحلی استان هرمزگان شهرستان بندرلنگه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۲۷۱
گردشگری طبیعت محور به عنوان یکی از انواع گردشگری می تواند نقش مهمی در توسعه پایدار مناطق ایفا کند و همچنین اثرات مهمی بر روی ارتقاء سلامت جسمی و روحی گردشگران داشته باشد. شهرستان بندر لنگه از ظرفیت های طبیعی متعددی همچون سواحل شنی، صخره ای و مرجانی منحصربه فرد، جزایر متعدد، گنبدهای نمکی و چشم اندازهای کوهستانی کم نظیر برخوردار است که حاکی از ظرفیت این شهرستان برای توسعه گردشگری طبیعت محور است؛ اگرچه تاکنون از این ظرفیت های بالقوه و بالفعل استفاده مؤثر نشده است. هدف این پژوهش تدوین راهبردهای توسعه گردشگری پایدار با تأکید بر گردشگری طبیعت محور در منطقه غرب شهرستان بندرلنگه است. بدین منظور، ابتدا عوامل درونی (قوت و ضعف) و بیرونی (فرصت و تهدید) با بهره گیری از تکنیک سوات (SWOT) و نظر متخصصان مشخص گردید و بر اساس آن ها راهبرد های توسعه پایدار منطقه تعیین و درنهایت رتبه بندی راهبردها با استفاده از تکنیک ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی (QSPM) انجام گردید. نتایج نشان می دهد که راهبردهایی همچون فراهم آوردن تجهیزات و تسهیلات گردشگری طبیعت محور در سواحل منطقه، ارائه تجهیزات تفریحات و ورزش های آبی در سواحل منطقه و هدایت گردشگران طبیعت محور استان فارس، جزیره کیش و کشورهای حاشیه خلیج فارس به منطقه، به ترتیب بیشترین امتیازات را به خود اختصاص دادند. یافته های این پژوهش می تواند به منظور برنامه ریزی و توسعه گردشگری طبیعت محور و به دنبال آن دستیابی به توسعه پایدار در این منطقه مدنظر مدیران، تصمیم گیران و برنامه ریزان قرار گیرد.
۱۱.

رتبه بندی ظرفیت گردشگری ورزشی طبیعت محور در مسیرهای گردشگری استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسیر گردشگری ورزشی طبیعت محور استان لرستان روش EDAS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۲۶۲
گردشگری ورزشی طبیعت محور به عنوان یکی از انواع گردشگری نقش مهمی در توسعه مناطق بازی کرده و می تواند تأثیر مهمی در ارتقا سلامت جسمی و روحی گردشگران داشته باشد. این نوع از گردشگری یکی از سازگارترین الگوها را با راهبردهای توسعه پایدار در مقیاس منطقه ای ارائه می کند. استان لرستان به دلیل قرارگیری در رشته کوه زاگرس، از ظرفیت های طبیعی متعددی همچون کوه ها و آبشارهای منحصربه فرد، رودخانه های متعدد و دریاچه هایی با اکوسیستم کم نظیر برخوردار است. از این رو این استان می تواند به عنوان یکی از قطب های مهم در زمینه گردشگری ورزشی طبیعت محور در سطح کشور محسوب شود؛ هرچند که تاکنون از ظرفیت های بالقوه و بالفعل این استان در زمینه گردشگری ورزشی طبیعت مبنا استفاده مؤثر نشده است. هدف این پژوهش تعیین ظرفیت و رتبه بندی مسیرها گردشگری استان بر مبنای گردشگری ورزشی طبیعت محور است. بدین منظور، ابتدا معیارها و شاخص های مورد نیاز از پژوهش های پیشین استخراج گردیده و سپس با بهره مندی ازنظر متخصصان، برای استان لرستان بومی سازی شده است. وزن معیارها نیز بر اساس آرای کارشناسان و با به کارگیری روش بهترین بدترین معیار در نرم افزار لینگو مشخص گردیده است و درنهایت مسیرهای گردشگری استان بر اساس ظرفیت گردشگری ورزشی طبیعت مبنا رتبه بندی شده است. یافته ها نشان می دهد که مسیرهای خرم آباد الیگودرز، خرم آباد دورود، خرم آباد بروجرد در رتبه های اول تا سوم و مسیرهای خرم آباد کوهدشت، خرم آباد دلفان، خرم آباد پلدختر، خرم آباد ازنا، خرم آباد دوره و خرم آباد سلسله به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفته اند.
۱۲.

اولویت سنجی مناطق شهر اردبیل به منظور کاربست راهبردهای ارتقای امنیت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امنیت شهری محلات حاشیه نشین نظارت اجتماعی اردبیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۲۹۶
توجه به امنیت شهروندان همواره از اولویت های اساسی مدیریت شهری محسوب می شود. هدف از انجام این پژوهش، اولویت بندی مناطق شهر اردبیل از منظر عوامل و متغیرهای امنیت شهری و پیشنهاد راهبردهای ارتقای امنیت در این مناطق می باشد. راهبرد استدلالی این پژوهش قیاسی و رویکرد آن کمّی است. داده های اسنادی این پژوهش از منابع علمی- پژوهشی معتبر و داده های میدانی از طریق ابزار پرسشنامه و اعمال نظرات متخصصین حاصل شده است. بر اساس چارچوب نظری این پژوهش، ده معیار از منابع معتبر پژوهشی داخلی و خارجی به منظور ارزیابی امنیت شهری در شهر اردبیل استخراج شد که عبارتند از: مشارکت ساکنان، توسعه فضاهای فرهنگی و اجتماعی، تعریف پروژه های محرک اقتصادی، افزایش وضوح و خوانایی فضاهای شهری، اختلاط کاربری ها، تراکم های جمعیتی و ساختمانی استاندارد، تامین روشنایی مطلوب فضاهای شهری در شب، جلوگیری از رهاسازی اراضی بایر و مخروبه، مدیریت هماهنگ و یکپارچه، و تنظیم ضوابط طراحی محیطی. یافته های پژوهش نشان می دهد منطقه سه و چهار در شهر اردبیل، اولویت بیشتری به منظور بکارگیری معیارهای ارتقای امنیت شهری نسبت به مناطق دیگر شهر دارند. جمعبندی صورت گرفته از نظرات کارشناسان بومی نشان میدهد ضرورت کاربست سه معیار توسعه فضاهای فرهنگی و اجتماعی، تامین روشنایی مطلوب فضاهای شهری و مدیریت هماهنگ و یکپارچه در موضوع امنیت شهری بیش از سایر معیارها است.در همین راستا دو پیشنهاد کاربردی برای کاستن از سطح ناامنی در این مناطق پیشنهاد می شود: توسعه نهادهای فرهنگی، اجتماعی و آموزشی در محلات ناامن؛ تاسیس نهاد متولی امنیت شهری و برنامه ریزی عملیاتی و طراحی محیطی در راستای پیشگیری از وقوع جرم.
۱۳.

تبیین معیارهای مؤثر بر تجربه حضور شهروندان و ارتقای سلامت روانی آنها در محیط های تفرجگاهی طبیعی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محیط های طبیعی تجربه حضور ذهن آگاهی تحلیل عاملی تأییدی تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۲۳۷
بسیاری از پژوهش های حوزه سلامت روان نشان می دهند حالت ذهنی انسان به میزان زیادی فاقد آگاهی است؛ به این معنا که انسان ها بیشتر اوقات یا غرق در خاطرات گذشته اند یا درباره آینده رؤیاپردازی می کنند و کمتر از حضور در زمان حال لذت می برند. روان شناسان علوم محیطی با تلفیق چند مفهوم کلیدی ازجمله تأکید بر تجربه حضور، لذت از زندگی در زمان حال و نقشی که این موضوع در ارتقای سلامت روانی شهروندان دارد، مفهوم جدیدی را با عنوان «ذهن آگاهی» مطرح کرده اند. هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین معیارهایی است که از احساس و زبان شهروندان درباره تجربه، لذت حضور و ذهن آگاهی در محیط های تفرجگاهی استخراج شده است. در راستای اهداف تعریف شده، از مراجعان به دو فضای تفرجگاهی طبیعی ایل گولی و عونبن علی تبریز نمونه گیری و مصاحبه هدفمند انجام و با تحلیل محتوای کیفی، کدهای لازم استخراج شد. این کدها در ادامه به 6 مقوله اصلی (معیار) و 18 زیرمقوله (زیرمعیار) تبدیل شدند. صحت مدل استخراج شده با تکنیک تحلیل عاملی تأییدی آزموده شد. در انتها با بهره مندی از آرای خبرگان در حوزه شهرسازی و طراحی محیطی و استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، معیارها و زیرمعیارهای مدل وزن بندی شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد احساس آرامش در محیط طبیعی، مؤثرترین معیار به منظور القای حس ذهن آگاهی و تجربه لذت بخش از حضور در این فضاست؛ در حالی که معیارهای زیبایی طبیعت، صمیمیت، عظمت و شکوه، سرزندگی و درنهایت معنویت و امکان کشف محیط در رتبه های بعدی اهمیت قرار دارند. گفتنی است معیارها و زیرمعیارهای استخراج شده از مدل ذهن آگاهی در محیط های طبیعی، گذشته از کاربرد برای ارزیابی کیفیت دیگر محیط های طبیعی و مصنوع، به برنامه ریزان، طراحان و مجریان مناظر طبیعی در ارتقای طرح های پیشنهادی و اجرایی مناظر طبیعی کمک شایانی می کنند.
۱۴.

تبیین نقش بنادر در تکوین ساختار فضایی پسکرانه ها در حوزه سرزمین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار فضایی بندر پسکرانه تحلیل شبکه ساختار منظومه ای قطب محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۹۹
امروزه بنادر در اغلب نقاط جهان، به عنوان مهمترین کانون مفصلی میان حمل و نقل دریایی و زمینی، نقش حیاتی ایفا می کنند. بنادر ایران علی رغم برخورداری از موقعیت راهبردی، آنگونه که باید نتوانسته اند نقش موثر خود را در توسعه مناطق پسکرانه محلی بروز دهند. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تعامل های کالایی میان بنادر ایرانی و کانون های پسکرانه ای و تبیین ساختار فضایی حاصل از این تعامل است. بدین منظور چارچوب روش شناختی این پژوهش بر مبنای پارادایم اثبات-گرایی استوار شده و برای تحلیل تعامل های کمّی کالا، از تکنیک تحلیل شبکه های اجتماعی بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد بندرعباس، طی دو دهه اخیر اغلب تعامل های کالایی خود را با تهران انجام داده و این دو کانون شاخص ترین سهم مرکزیت وزنی و واسطگی کالا را به خود اختصاص داده اند؛ به طوریکه چرخه تامین کالا کاملا وابسته به این کریدور تعاملی شده است. هرچند که در گذر زمان، به مرور نقش کانون های پسکرانه منطقه ای پررنگ تر از سابق شده است. نکته قابل توجه اینکه اغلب کانون های پسکرانه محلی بنادر جنوبی علی رغم مجاورت با بنادر، جایگاه قابل توجهی در تولید، ذخیره، فرآوری و توزیع کالا ندارند. بنابراین می توان گفت ساختار فضایی سرزمین ایران در طول دو دهه اخیر، بر مبنای ساختار منظومه ای قطب محور شکل گرفته است.
۱۵.

تحلیل روابط فضایی میان بنادر جنوبی ایران و شهرهای پس کرانه منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بندر پس کرانه تحلیل شبکه ساختار فضایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۰ تعداد دانلود : ۵۴۹
در اغلب نقاط جهان، بنادر سهم فراوانی در ایجاد یکپارچگی در مناطق پس کرانه ای و برقراری توازن در زنجیره تأمین کالا ایفا می کنند. هدف این پژوهش، تبیین روابط فضایی بنادر جنوبی ایران با شهرهای پس کرانه منطقه ای و مقایسه تطبیقی الگوی شکل گرفته با نظریه ها و الگوهای شناخته شده از روابط بندر– پس کرانه در مقیاس جهانی است. روش تحقیق استفاده شده، روش تحلیل شبکه است. نتایج پژوهش نشان می دهد بنادر اصلی حوزه ساحلی جنوب به طور غالب، واردکننده کالاهای مصرفی مورد نیاز در کانون های جمعیتی واقع در پس کرانه های منطقه ای، به خصوص ناحیه کلان شهری شیراز بوده اند؛ در حالی که اغلب مراکز شهری واقع در پس کرانه های محلی، نقش مؤثری در تولید و ارسال کالا به بنادر ندارند و برای تأمین نیازهای مصرفی خود، به بزرگ ترین شهر منطقه وابسته اند. این الگو تفاوت درخور توجهی با فرایند منطقه گرایی بنادر در کشورهای توسعه یافته دارد؛ زیرا در این کشورها، بنادر ابتدا با پس کرانه های پیوسته و سپس با سایر پس کرانه ها در ارتباط قرار می گیرند. در مجموع، برای کاهش روزافزون، از بار مرکزیت شیراز و انتشار جریان توسعه به شهرهای پس کرانه محلی لازم است سیاست هایی نظیر توسعه کریدورهای ریلی و جاده ای، توسعه بنادر خشک و پهنه بندی تخصصی فعالیت ها در شهرهای پس کرانه محلی- منطقه ای اعمال شود.
۱۶.

واکاوی روابط فضایی در بنادر جنوبی ایران و حوزه های پسکرانه آن؛ ارائه یک نظریه زمینه ای: مطالعه موردی مثلث فضایی شیراز، بندرعباس و بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار فضایی نظریه زمینه ای روابط فضایی بنادر جنوبی پسکرانه پیشکرانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۳ تعداد دانلود : ۶۳۹
بررسی روابط و نوع تعامل فضایی میان بنادر و مناطق پسکرانه ای آن در ساختار فضایی سرزمین، یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان شهری و منطقه ای است. بااین وجود، این موضوع در ایران، کمتر موردتوجه پژوهشگران قرار گرفته است. هدف این مقاله، کشف روابط آشکار و نهان فضایی میان بنادر جنوبی و کانون های اصلی مناطق پسکرانه ای در مقیاس سرزمین ایران و واکاوی ساختار فضایی بندر-پسکرانه بر مبنای داده های کیفی است. در همین راستا، پارادایم روشی مقاله برساختی-تفسیری، روش شناسی آن کیفی و رویکرد مورداستفاده بر اساس نظریه زمینه ای می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد بنادر جنوبی ایران، شامل بنادر اصلی و بنادر محلی، اغلب به عنوان توزیع کننده کالا از مناطق پیشکرانه به کانون های اصلی پسکرانه ای در مقیاس ملی، بخصوص شهر تهران، فعالیت دارند. هرچند وجود ذخایر غنی انرژی و معدنی در پسکرانه های سواحل جنوبی کشور و همچنین بنادر مهم پیشکرانه ای منطقه ای (همچون شهر-بندرهای جهانی دبی و شارجه)، سبب رونق اقتصاد محلی در کریدور ساحلی جنوب کشور شده است؛ درحالی که ساکنین پسکرانه های محلی و منطقه ای از این رونق اقتصادی بی بهره اند. نکته قابل تأمل این است که در اغلب بنادر توسعه یافته جهانی، انتشار جریان توسعه از بندر به سمت پسکرانه های محلی و منطقه ای بوده و الگوی منطقه گرایی بندرگاهی را شکل داده اند. بنابراین درصورتی که بتوان الگوی ساختار فضایی پیشکرانه-بندر-پسکرانه را در ایران مشابه الگوی مرکز-پیرامون-مرکز (ساختار هندسی مشابه لوزی) شبیه سازی نمود، در مقیاس بنادر توسعه یافته در سایر نقاط جهان، الگوی فضایی این ساختار اغلب به صورت پیرامون-بندر-پیرامون (ساختار هندسی مشابه هذلولی) شکل گرفته است.
۱۷.

Comparative Analysis of Urban Construction Patterns in Historical district and Spontaneous Settlements (Case Studies: Historical District in Yazd and Baghshater District in Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: tradition modernity adopt historical zone of Yazd familial residential pattern Baghshater spontaneous settlement

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۴۶
Investigation on modern history of urban planning in Iran shows that there are three approaches in the subject under discussion: “Modernism and Westernism”, “Traditionalism and anti-Westernism”, and “Adopt and Adapt”. Proponents of the first approach believe in encouraging methods to use the external concepts. The second, is the idea about ​​cultural and religious values, ​​thereby everything with nontraditional orientation is rejected. In the third approach the thinkers believe that if the parts of tradition are synthesized by modernity, culture and religion can adapt themselves with the development. The purpose of this study is to evaluate the adaptation of traditional urban design patterns of Islamic-Iranian cities in incompatible district of new Iranian cities (spontaneous settlements) and to focus on the application of the third approach in the current situation of Iranian cities. On this basis, the method of comparative analysis has been applied to survey the differences and similarities between historical districts and spontaneous settlements. Studies show that there are rather similarities among physical - spatial parameters (such as structural and environmental criteria) between the two types of districts; because both of these residential districts formed as organic structures that are unstable against unexpected risks and earthquake. However, there are the differences between these two types of districts in organized and formed periods. Despite historical districts that have been consolidated and organized during hundreds of years, spontaneous urban textures formed quickly and without any plan and planning. Meanwhile, the historical districts have usually integrated townscapes and unique materials such as clay, bricks or stone, while this character (integrated townscape and unique materials) never have been seen in the spontaneous settlements. There are similarities in economic and socio- cultural characteristics between residents in the two the types of districts. The residents living in poor economic condition, but under a very strong socio-capital and traditional beliefs; There can be seen several socio-cultural and particularly religious characteristics in people of historical residential districts that are similar with the spontaneous residential places, such as “strong relationship among families, friends”, “hospitality”, “mutual relationship among family members”, strong religious beliefs and the needs for privacy and security. However, these communities are different in some principles such as quality of life and spatial and physical qualities especially in favorable and beautiful urban landscapes. So it can be extracted and adopted excellent principles from traditional and historical districts and adapt them to the inappropriate modern urban districts. With regard to the existence of these similarities, we explain applicable principles of the spatial characteristics and designing quality in the historical district of Yazd to apply in Baghshater District in Tehran as a spontaneous settlement. Findings show that we can use several solutions to reconstruct this zone included: 1) land readjustment as the suitable solution in Baghshater District with regard to the familial residential pattern in historical zone of Yazd such as Fahadan District. 2) Focusing on the traditional concept of mutual relationship in residential houses. 3) Emphasizing on the hierarchy of The entrances and exits of the residential units.
۱۸.

Explaining the Geopolitical Evolution of Ports - Hinterland Connections in Iran; A Historical Comparative Approach(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Iran Ports Hinterland Geopolitical and Spatial Evolution

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۹ تعداد دانلود : ۴۷۱
This article explores the relation of Iranian ports with their surrounding regions from the geopolitical-spatial perspective since 6th century BC. Content analysis of historical data obtained from written, pictorial and secondary sources is the method used to achieve this aim. The results denote that the geopolitical-spatial evolution of Iranian ports and the surrounding regions can be classified into three general eras: in the first era (from 6th to 15th century), with the domination of the most powerful Iranian states on both sides of the Persian Gulf, the geopolitical-spatial of Iran often had foreland-oriented structure with mutual interaction of ports and hinterlands especially up to regional scale. In the second era (from 16th to 19th century) which coincided with the arrival of powerful foreign forces in the Persian Gulf, the rulers implemented a geopolitical policy: the protection of mainland with the aim of territorial integrity maintenance. So, in this era hinterland-oriented spatial structure was formed based on the interaction in local, regional and national levels. Also, the geospatial scheme of the country was founded on the basis of endogenous activities and integration political power. In the third era and with the exploration of oil (beginning of the 20th century till now), production, trade and distribution system of the country has undergone radical changes and along with formation of powerful world capitalist system, it has become subject to political and economic changes of this system. Directing capital flow to the capital and obtaining such development policies as growth pole, spatial structure of the country has tended towards corridor- polarized pattern. This pattern has led to the pole-oriented hinterland spatial structure based on single-product (oil) export. In other words, in this era, the political, spatial and economical geography relied on the political and economic decisions that were concentrated in the capital. Accordingly, spatial planning in the local-regional hinterland about habitats, activities and distribution of services depended on the capital decisions in the national hinterland.
۱۹.

ارائه چهارچوب نظری مناسب ساختار فضایی بنادر و مناطق پسکرانه ای بر مبنای روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار فضایی بندر پسکرانه تحلیل محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۵۵
بنادر را می توان دروازه های اصلی ورود و خروج جریان های فضایی برشمرد. این کانون های فعالیتی، درصورتیکه بتوانند پیوند مناسبی با ساختار فضایی مناطق درون سرزمینی ایجاد کنند، نه تنها می توانند جریان های توزیع کالا را به خوبی هدایت کنند، بلکه نقش موثری در توسعه نواحی پسکرانه ای خواهند داشت. در این میان، تمرکز و تاکید بر مولفه های ساختار فضایی، می تواند موجب رونق تعامل بنادر با قطب ها و توسعه پسکرانه های درون سرزمینی شود. هدف از این پژوهش، شناسایی مولفه های ساختار فضایی و تدوین یک چارچوب نظری مناسب از دیدگاه های مطرح پیرامون ساختار فضایی بنادر- پسکرانه بر مبنای روش تحلیل محتوا است. یافته های پژوهش نشان می دهد از میان مجموعه نظریه های ساختارفضایی، شش مولفه قابل شناسایی است که عبارتند از: قلمرو، کانون، محور ارتباطی، سازمان یابی سطوح، تعامل و انتظام. با تلفیق هرکدام از این مولفه ها، ابعاد جدیدی از ساختار فضایی سرزمین روشن می شود که شامل تحرک فضایی، کاربری فضایی و فرم فضایی خواهد بود. تحرک فضایی بر مبنای پیوندها و روابط میان اجتماعات انسانی و کاربری فضایی بر مبنای فعالیت های انسانی و زمین شکل می گیرد. فرم فضایی نیز حاصل برهم کنش این دو بُعد در پهنه سرزمین است که در مقیاس های مختلف به صورت پنهان یا آشکار نمایان می شود. وجود مولفه انتظام آشکار و برنامه ریزی شده در ساختار فضایی یک منطقه، خود عاملی در تبیین بُعد جدیدی تحت عنوان پشتیبانی فضایی است. در حقیقت این بُعد مشخص کننده تفاوت در ساختار فضایی یک منطقه درون سرزمینی با ساختار فضایی بندر- پسکرانه است. وجود فضاهای پشتیبان در مناطق پسکرانه بندرگاهی، بر اساس تصمیم سازی برنامه ریزان فضایی و تصمیم گیری سیاست مداران، می تواند زمینه لازم را برای ورود فضاهای جغرافیایی کمتر توسعه یافته به چرخه انطباق ساختار فضایی مهیا کند. در این حالت چهارچوب نظری جدیدی تحت عنوان چرخه تعامل در ساختار فضایی بندر- پسکرانه و مبتنی بر چهار بُعد ذکر شده بوجود می آید که هدف آن تبیین مدل توسعه فضایی متوازن بندر و مناطق پسکرانه در مقیاس های مختلف است.
۲۰.

تحلیل ابعاد مختلف حقوق شهروندی از دیدگاه شهروندان بررسی میدانی: محدوده پیرامونی خیابان کارگر شمالی و مرکز قلب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قانون اساسی حقوق شهروندی رضایت از کیفیت زندگی همبستگی تحلیل محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۴۶
اساساًحقوقشهروندیبرسهاصلحقوقمدنی،حقوقسیاسیوحقوقاجتماعیبنیاننهادهشدهوازارکاناصلیحقوقبشرمحسوبمی-شود. موارد بسیاری در عدم رعایت حقوق شهروندی دخیل هستند اما به نظر می رسد یکی از اصلی ترین موارد، نارضایتی شهروندان از فضای جاری حاکم بر زندگی شخصی و تعمیم آن به فضای عمومی و شهری است. هدف از انجام این تحقیق، استخراج تعاریف "حقوق شهروندی" از دیدگاه خود شهروندان است.برای رسیدن به این هدف، در بخش اول از روش ضریب همبستگی پیرسون به منظور تبیین میزان همبستگی میان متغیر "عدم رعایت قوانین" با سایر متغیرهای تعریف شده و در بخش دوم از روش تحلیل محتوای کیفی، به منظور استخراج نکات اصلی پیرامون ابعاد حقوق مختلف شهروندیاستفاده شده است.مطالعات تحقیق نشان می دهد مهمترین عامل موثر در رفتار ناهنجار شهروندان و پیروی نکردن از قانون، نارضایتی از شرایط روحی – روانی حاکم بر فضای ذهنی شهروند است. شرایطی که مربوط به فضای خصوصی فرد است و می تواند به فضای عمومی منتقل شود و موجب بروز رفتار نامناسبی از شهروند شود و حق دیگر شهروندان را تضییع کند. از سوی دیگر، در بخش دوم تحقیق یافته ها نشان می دهد تعریف حق شهروندی در میان طیف های گوناگون، متفاوت است و در میان هر طیف، منعطف به نیازها و دغدغه های فکری شهروندان است. به نظر می رسد ورود فکری ترسیم کنندگان حقوق شهروندی به میان افکار عمومی جامعه و اصلاح یا وضع قوانین جدید مرتبط با حقوق شهروندی، می تواند کمک قابل توجهی به جریان آموزش همگانی و درونی سازی قوانین و حقوق شهروندی کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان