مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
میدان شهری
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری به عنوان فضایی برای تکامل و تعاملات انسان از ابتدای تاریخ اسلام دارای اهمیت بوده است. میادین شهری یکی از فضاهای عمومی در شهر هستند که نقش تأثیرگذاری در هویت بخشی به فضاهای شهری، ادراک شهروندان از محیط، تعلق مکانی ساکنین و خاطره انگیزی شهروندان از شهر را بر عهده دارد. این پژوهش به بررسی شاخصه های هویتی، کالبدی، اجتماعی و ادراکی در هشت فلکه منتخب کلان شیراز، شامل فلکه های آزادی، معلم، شهدا، قائم، ارم، ولی عصر، ستاد و نمازی با کمک روش کاربردی توصیفی پیمایشی پرداخته است. انتخاب نمونه با کمک نمونه گیری دارای معیار بوده است که شامل اهمیت تاریخی، موقعیت قرارگیری در شهر، وسعت آنها، وضعیت تخریبی و یا سلامت است. بر اساس مبانی نظری پژوهش پنج دسته مؤلفه شامل هویتی، زیباشناختی، کیفیت تاریخی، اجتماعی وکالبدی با بیست زیرمؤلفه ارزیابی شده اند. جامعه آماری پژوهش 280 نفر از مردم با نمونه گیری تصادفی ساده بوده اند، پرسشنامه محقق ساخته با کمک نظر متخصصین بکار گرفته شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در بعد هویت مکانی، زیبایی فلکه های آزادی و ارم با میانگین های به ترتیب 92/3 و 26/4، بالاتر از حد مطلوب و P مثبت را به خود اختصاص داده، فلکه نمازی در حد مطلوب با میانگین 13/3 در سطح Pکمتر از 05/0 و فلکه های شهدا، اطلسی، ستاد، ولی عصر و معلم با میانگین های 56/2، 30/2، 56/2، 86/1 پایین تر از حد مطلوب 1 با P منفی می باشد. در بین کل مؤلفه های اصلی در این پژوهش فلکه ارم از مطلوبیت بالا و P مثبت، میانگین بالاتر از میانگین فردی را داراست و فلکه ولی عصر با P منفی با امتیاز بین 1 و 2 و میانگین پایین تر از میانگین فردی از پایین ترین مطلوبیت برخوردار است.
Measurement of readings priority landscape of urban spaces from the standpoint of citizens (Case study: urban squares of the city of Hamadan) (سنجش اولویت های خوانش منظر فضاهای شهری از دیدگاه شهروندان ( نمونه موردی : میدان های شهری همدان ))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی منظر شهری نقش مهم و تأثیرگذاری در خوانش و ادراک فضاهای شهری دارد. ارتقاء عوامل بصری و ادراکی منظر فضاهای شهری زمانی می تواند تحقق یابد که اولویت سنجی مسایل شهری موجود، مبتنی بر نظریات شهروندان و استفاده کنندگان از فضاها باشد. از آنجا که نظرات و آرای مختلفی در سطح شهر و پیرامون مسایل منظر شهری و اولویت های آن وجود داشته و اتخاذ تصمیمات نیز باید همگرا و در راستای پوشش همه جانبه اولویت ها باشد، بنابراین هدف این پژوهش، اولویت سنجی و خوانش منظر میدان های شهری همدان از دیدگاه شهروندان و متخصصین با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) است. بر این اساس ابتدا معیارها و شاخص های منظر میادین شهری همدان با استفاده از مطالعات اسنادی– کتابخانه ای استخراج و سپس با توجه به اهداف و سؤال های تحقیق مدلANP تهیه شد. این مدل مبتنی بر منظر میادین شهری همدان شامل 3 خوشه (معیار/ گروه) و20 گزینه (نود/ زیرگروه)، با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید شد. نتایج بررسی های میدانی در نرم افزار مذکور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. خروجی های مدل به شیوه های مختلف متنی و نمودارهای متنوع و قابل تأمل برای تمام معیارها و گزینه ها قابل ارایه است. از این رو با توجه به سؤالات این تحقیق : 1. اولویت بندی شاخص ها و معیارهای مؤثر بر منظر میادین شهری همدان براساس دیدگاه شهروندان چگونه است؟2. اولویت شاخص های منظر شهری نسبت به معیارها براساس دیدگاه متخصصین چیست؟ تنها بخشی از یافته ها در مقاله آورده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد بیشترین و بالاترین اولویت های منظر میادین شهری از دیدگاه شهروندان به ترتیب مربوط به شاخص «پوشش گیاهی و درختکاری» در خوشه کالبدی – فیزیکی ، «بناهای یادمانی و آرامگاهی» در خوشه هویتی - مکانی و «مقیاس و تناسبات فضا» در خوشه زیباشناختی کالبدی در میدان بوعلی سیناست. همچنین در میدان امام خمینی بالاترین اولویت ها مربوط به شاخص«نمای ساختمان ها» در خوشه کالبدی و فیزیکی، «ویژگی های تاریخی و فرهنگی مکان» در خوشه هویتی - مکانی و «تقارن بدنه ها» در خوشه زیباشناختی -کالبدی است. از دیدگاه متخصصین بالاترین اولویت های منظر شهری نسبت به معیارها مربوط به شاخص «نماهای ساختمان» در خوشه کالبدی – فیزیکی ، «بناهای یادمانی و آرامگاهی » در خوشه هویتی– مکانی و « نمادها و نشانه ها» در خوشه زیباشناختی کالبدی است.
بازشناسی اصول طراحی شهری میادین شکل گرفته در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم تیر ۱۳۹۷ شماره ۶۱
25 - 38
حوزه های تخصصی:
هر نسلی در زندگی خود به شیوه یا شیوه هایی در شهر و فضاهای آن تصرف می کند و با دانش فنی و تاریخی از یک طرف و تحولات مربوط به زمان خود از طرف دیگر به تولید فضاهای عمومی و خصوصی می پردازد؛ هرگونه مداخله در فضاهای شهری گذشته نیازمند شناخت بیشتر شهرها و سرگذشت آنها در طول تاریخ است. در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی اول به موازات تحولات واقع در غرب، استفاده از روش های طراحی شهریِ متداول در غرب در ترکیب با روش های سنتی رواج یافت و به مرور زمان در دوره پهلوی اول انقطاعی تاریخی در اصول و روش های بومی طراحی شهری صورت گرفت. هدف پژوهش بازشناسی اصول طراحی شهری و زمینه های مرتبط با آنها در شکل گیری میادین دوره پهلوی اول است. راهبرد این پژوهش تفسیری-تاریخی بوده و روش گردآوری داده ها ترکیبی از روش های کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری این پژوهش میادین ساخته شده در دوره پهلوی اول (1320-1300) است؛ و نمونه آماری 28 میدان از میادین شکل گرفته در دوره پهلوی اول در شهرهای مهم ایران است. در این ارتباط ابتدا زمینه های مؤثر در شکل گیری فضاهای جدید شهری در دوره پهلوی اول مورد بررسی قرار گرفت که عبارتند از زمینه های نوسازی شهری، سبک زندگی، اجتماعی-فرهنگی و تکنولوژی. سپس زبان اصول طراحی شهری براساس ابعاد طراحی شهری کرمونا تدوین شد. نتایج نشان می دهد که زبان طراحی در ارتباط با ابعاد مورد نظر در شکل گیری فضاهای شهری همگام با تحولات رخ داده در زمینه های شکل دهنده آن مرتبط است. در واقع تفاوت تحولات رخ داده، و البته گسسته با تحولات تاریخی پیشتر از آن، موجب تحولات عمده در شکل گیری فضاهای شهری با زبان طراحی جدید شده و به گسست زبان طراحی شهری در دوران پیشتر از خود منجر شده است. البته این گسست نه به طور کامل بلکه می توان تا حدودی زبان طراحی شهری قبل از دوره پهلوی اول را در طراحی جداره های میدان هنوز مشاهده کرد.
تبیین و ارزیابی عوامل تاثیرگذار در مطلوبیت میدان شهری مطالعه موردی: میدان ساعت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله : میدان ها در ارتقای کیفی فضاهای شهری نقش مهمی را ایفا می کنند؛ اما متأسفانه بیشتر فضاهای شهری امروزی ازجمله میدان ها به ویژه میدان های مرکزی و تاریخی مطلوبیت و کیفیت مناسب را ندارند. هدف: هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر مطلوبیت میدان ها و ارائه راهکارهایی برای مطلوب شدن وضعیت کنونی میدان مرکزی - تاریخی تبریز یعنی میدان ساعت تبریز است. روش: این پژوهش ترکیبی از روش های کیفی و کمی است. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته با 50 نفر از ساکنان شهر تبریز به شیوه نمونه گیری هدفمند و به روش اشباع داده ها استفاده شده است. برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه، روش تحلیل مضمون و در روش کمی، روش تاپسیس به کار رفته است. نتایج: نتایج یافته ها نشان می دهد عامل دلبستگی به مکان و اجتماع پذیری به ترتیب بیشترین و کمترین تأثیرگذاری را بر مطلوبیت میدان ساعت تبریز دارد. از میان مؤلفه های سه گانه تأثیرگذار بر دلبستگی به میدان، مؤلفه سمبلیک بودن میدان چشمگیرترین شاخص مؤثر در این زمینه است. برمبنای نتایج پژوهش ارتقاء مطلوبیت این میدان، توجه بیشتر مسئولان و برنامه ریزان شهری را به عوامل اجتماع پذیری به ویژه مؤلفه حس امنیت در آن، تنوع فعالیت ها و کاربری ها، عوامل جذابیت بصری و خاطره جمعی در میدان به ویژه مؤلفه حس ماندگاری در فضا و پاسخ به نیازهای کاربران طلب می کند. در این راستا راهکارهایی مانند ایجاد فضاهای سبز و پیاده بیشتر، ایجاد فضاهای تفریحی و فرهنگی، بزرگ ترکردن ابعاد میدان، حفظ بافت تاریخی، ایجاد کاربری هایی مانند بازار سنتی در راستای حفظ فرهنگ شهر و ... برای ارتقاء مطلوبیت میدان ساعت تبریز پیشنهاد می شود. نوآوری: نوآوری پژوهش حاضر در موضوع مطلوبیت میدان تاریخی با استفاده از روش پژوهش ترکیبی کیفی و کمی است.
تحلیل کیفیت باز آفرینی فضا عمومی شهری برمبنای رضایتمندی کاربران فضا (نمونه موردی میدان منیریه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باز آفرینی میدان به عنوان یک فضای عمومی می تواند از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد. یکی از مسائل اصلی که در این میان وجود دارد، تغییر فضای بوجود آمده در میدان، به واسطه ی تخریب و اجرای عملیات عمرانی و بازآفرینی مجدد میدان می باشد که فضای بوجود آمده جدید تا چه حد نیازهای کاربران فضا را در ابعاد مختلف شامل ارتباطی، اجتماعی، فرهنگی، دسترسی و غیره فراهم می کند .فرضیه و سوال تحقیق پیشرو می تواند به این موضوع بپردازد که، فضای ایجاد شده یا باز آفرین شده تا چه حد رضایت کاربران فضا را به همراه داشته است و توانسته کیفیت فضا را ارتقاء دهد؟ هدف تحقیق حاضر بررسی رضایتمندی کاربران فضا از بازآفرینی فضای عمومی شهری به مرکزیت میدان منیریه است. رویکرد حاکم بر این پژوهش روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه می باشد. علاوه بر این، به منظور تقویت پایه های نظری و دقت در گردآوری اطلاعات از روش های مطالعه اسناد و مدارک، نیز استفاده شده است. برای سنجش روایی از روش روایی صوری و برای آزمودن پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. میدان منیریه که به عنوان نمونه موردی درنظر گرفته می شود، یک فضای عمومی شهری می باشد، که به دلیل قرار گیری در مرکز شهر تهران و نزدیکی به بازار، از نظر ارتباطی و هم از نظر فعالیت ها و مشاغل جایگاه خاصی را دارد. از طرفی هم علاوه بر ساکنین محدوده، پذیرای تعداد زیادی افراد از بیرون به درون محدوده می باشد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد که، متغییرهای مستقل به طور کلی حدود 43 درصد از تغییرات متغییر وابسته را تبیین می کنند. به طوری که، نفوذپذیری به میزان 43 درصد، ادراک شخصی به میزان 32 درصد، غنا به میزان 30 درصد، تنوع به میزان 22 درصد، خوانایی به میزان 21 درصد، رونق و وسعت به میزان 15 درصد و مقتضیات بصری به میزان 14 درصد تاثیر داشته اند. بنابراین نتایج تحقیق بیانگر این است که، کاربران از فضای ایجاد شده به نسبت زیاد و خیلی زیاد رضایت دارند. بجز متغییر غنا که در بررسی نظرات کاربران فضا نشان داد با افزایش غنا، رضایتمندی کاربران از فضا کاسته می شود، با افزایش متغییرهای دیگر شاهد افزایش رضایتمندی کاربران از فضای عمومی بازآفرینی شده میدان منیریه تهران خواهیم بود.
شناخت و ارزیابی کیفی میادین شهری اروپایی بر اساس ماتریس QRM و روش HSE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی شهری نظم چند سطحی است که شامل شاخه های متعددی از مهندسی و طراحی مانند برنامه ریزی و ترکیبات شهری، توسعه شهری، معماری، معماری منظر، حمل و نقل، اقتصاد و قوانین است. مکان های در دسترس عمومی جایی است که مردم برای فعالیت فردی یا جمعی به آنجا رجوع می کنند و بنابر ماهیت اجتماعی انسان، میدان های شهری به عنوان مهم ترین نمود گره های اجتماعی، نشانگر مردم سالاری شهری است. این میادین زمانی که شکل تاریخی به خود می گیرند از اهمیت مکانی و زمانی خاصی برخوردار می شوند. اگر چه، ارزش زیبایی شناسی فضای عمومی نظیر میدان شهری در وهله اول مورد توجه نیست اما خوانایی و کیفیت چگونگی اتفاق آن، بیشتر مورد ارزیابی است. ارزیابی سنتیک فضای شهری نظیر میدان، با توجه به ابعاد خاص کیفی موجود در آن، بیشتر به عنوان یک قضاوت کیفی و کلی مطرح می شد که نهایتاً طیف ارزش دهی نظیر لیکرت و یا خاصیت صفر یا یکی روان شناختی انسان را برای نوع محتوای خود ترغیب می نمود که عموماً با توجه به کیفی بودن ارزیابی، ضریب خطای بالایی را به مراه داشت. هدف پژوهش جاری شناخت ماهیت فضای شهری مانند میدان با رویکرد پدیدارشناسی است که ابتدا با استفاده از ماتریس [1]QRM و معیارهای شش گانه، تعداد شانزده میدان شهری را انتخاب کرده و بعد از تحلیل به روش HSE[2] و متغیرهای پرسشنامه ای امتیاز دهی با خروجی گراف کیفیت عددی انباشته[3] نتیجه گیری شده است تا بتوان بیشتر در مسیر طراحی این نوع فضاهای باارزش گام برداشت. <br clear="all" /><br title="" />
شناخت و دسته بندی پدیدارشناسانه میدان شهری و کاربرد ماتریس USCCM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میدان شهری، بعنوان اصلی ترین نمود فضای شهری، نیازمند شناخت کلی در ساختار دسته ای است و تعداد رویکردهای دسته بندی میدان های شهری که توسط نظریه پردازان تا به اکنون ارائه شده است، دارای ساختار فرم گرا یا محتواگرا بوده و به ندرت هر دو این ابعاد را داراست و تمامی معیارهای قابل استخراج به روش مهندسی معکوس، برای شناخت میدان، مخاطب را به نوعی ابهام و پیچیدگی سوق می دهد. هدف این پژوهش، تبیین نوع جدیدی از نگاه و نیز معیارهای مستتر در امر شناختی یک پدیده است که می تواند دسته بندی کاملی را ارائه کرده که در این پژوهش با نام دسته بندی پدیدار شناسانه [1] میدان با تببین ماتریس جامع شناخت میدان شهری[2] قابلیت کاربردسازی را داراست. نوع پژوهش مزبور تحلیلی – توسعه ای بوده که با تبیین نوع استفاده از محصول، کاربردی نیز محسوب می شود. با کاربرد این ماتریس تحت عنوان USCCM در تعداد 35 میدان شهری در چندین کشور اروپایی و با در نظر گرفتن تمامی جوانب فرمی و محتوایی آن، تمامی نمونه های موردی در ماتریس مزبور مورد شناخت واقع شده و در ساختار مشخصی دسته بندی شده اند. نتیجتاً با استفاده از این ماتریس می توان، بعنوان ابزار مقایسه در کیفیت میدان های شهری و رتبه بندی آنها نیز، مورد استفاده قرار داده و نهایتاً با الگو برداری از این دسته بندی، معیارهای ذکر شده را برای بررسی در امر ارزیابی و تحلیل میدان شهری نیز در پژوهش های آتی مورد واکاوی قرار داد. Abstract The categorization system is an approach, and at the same time, a generic process for generating groups of ideas, objects, or concepts that all recognize them, while at the same time differentiating them into an entirely perceived one. Urban squares, as important urban space, needs a comprehensive understanding of the category structure. The number of classification approaches, as represented by theorists, has a formal or content-oriented construction and rarely has both of these dimensions. Only the stated categories do not really have the comprehensiveness to have a full-fledged methodology, and virtually all the standards that can be extracted by reverse engineering, for field recognition, lead the audience to some degree of ambiguity and complexity. The purpose of this research is to explain the new type of view and also the criteria for the cognitive phenomenon of an urban square, which can provide a complete categorization, which in this research is called the phenomenological category of the field, which is characterized by an Urban Square Comprehensive Cognition Matrix the urban capability Applies to. The type of research is analytic - an extension that is also used to explain the type of product used. With the use of this USCCM matrix in 35 urban squares in several European countries and taking into account all aspects of its form and content, all case examples are identified in the matrix and are categorized in a specific structure. Consequently, using this matrix can be used as a comparison tool in the quality of urban fields and their ranking, and finally, by modeling this category, the criteria mentioned for the assessment of urban square analysis It was also discussed in future studies.
استخراج سازوکار ادراکی قرارگاههای رفتاری در فضاهای شهری با استفاده از پایش مکانی مطالعه موردی: میدان آرامگاه بوعلی سینای همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
97 - 108
حوزه های تخصصی:
نگاهی گذرا به عرصه های عمومی شهری اهمیت میدان به عنوان محیطی مصنوع در شهر را به ذهن متبادر می سازد. محیطی که بیش از آن که نقش گره را در معادلات شهری بازی کند، به عنوان مکانی برای حضور اقشار مختلف جامعه و عرصه عینی بروز تعاملات اجتماعی پایدار، بستری برای همزیستی مسالمت آمیز شهروندان و محلی برای گذران اوقات فراغت مردم شناخته می شود. توسعه های شهری اخیر، وسعت گرفتن شهرها و افزایش حضور وسایل نقیله شهری میدان ها را تنها به گره هایی در راستای حل ترافیک موجود شهر بدل ساخته است. در حالی که نخستین بار میدان فقط برای انسان، حضور و ایجاد روابط اجتماعی در عرصه های شهری پدید آمد. نادیده گرفتن رابطه انسان و محیط به خصوص در میادین شهری که نقشی پر رنگ در فضاهای شهری برعهده دارند از یک سو و جلوگیری از بی استفاده ماندن فضاهای شهری، تبدیل شدن عرصه های شهری به فضاهای نگاشتی( عقلی و مهندسی) و عمدتاً گره های ترافیکی در سطوح شهرها از سوی دیگر ضرورت پژوهش حاضر را روشن می سازد. بررسی رابطه میان استفاده کنندگان و ویژگی های محیطی به دلیل یافتن راه حل های طراحی از الگوهای قرارگاه های رفتاری و کاربست آن در راستای طراحی های هوشمندانه آتی در پروژه های شهری از اهداف اصلی این تحقیق است. روش تحقیق به کار گرفته شده کاربردی است که مبتنی بر مطالعات اسنادی و مشاهدات غیر درگیرانه محیطی و پیمایشی است. برداشت های میدانی که از مشاهده حضوری ادراک رفتار استفاده کنندگان به دست آمد، به وسیله نرم افزار SPSS 22 کمی شده و مورد تحلیل و بررسی آماری قرار گرفت. نتایج نشان می دهد، مردم به طور مساوی درگیر ابعاد اجتماعی و فیزیکی میدان بوعلی سینا هستند. استفاده کنندگان صحنه ها و قرارگاه های رفتاری را که شرایطی مناسب برای گردهم آمدن، ایجاد رفتارهای اجتماعی، محملی برای دیدار دوستان، آشنایان و افراد غریبه و فعالیت های متنوع و دارای معنای خاص و متحد باشند را ترجیح می دهند.
بازآفرینی میادین شهری با تاکید بر تعاملات اجتماعی بر اساس اصول نوشهرگرایی (مطالعه موردی: میدان امام(ره)، بندرانزلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
85 - 97
حوزه های تخصصی:
بعضی از اندام های شهری می تواند نقش کلیدی در ایجاد جاذبه برای افزایش تعاملات اجتماعی داشته باشند، یکی از مهم ترین این نوع اندام ها، میدان ها هستند، باز آفرینی این نوع از اندام های شهری یک رویکرد برای افزایش تعاملات اجتماعی در مرکز شهر است.افزایش تعاملات اجتماعی امروزه یکی از مهم ترین دغدغه های طراحان شهری برای باز افرینی است. میدان ها آیینه تمام نما از فرهنگ، آداب و رسوم و داشته های فرهنگی یک شهر است، در نتیجه حضور جمعیت در آن میتواند به اشاعه و تقویت این عامل های فرهنگی بی انجامد، در حال حاضر میدان به صورت فلکه معنی گرفته است و فقط نقش ترافیکی دارد و به عنوان فرصت ارتقا اجتماعی به آن توجه نمی گردد. در تحقیق پیش رو از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با ابزار جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. در این تحقیق با استفاده از جدول SWOTو تحلیل سلسله مراتبی AHP با بهره گیری از نرم افزار Expert Choice به وزن دهی عوامل نوشهرگرایی موثر بر تعاملات اجتماعی پرداخته شده است. باز آفرینی میدان امام(ره) بندرانزلی به عنوان یک میدان مرکزی و سنتی که شاهد وقایع تاریخی و فرهنگی بزرگ بوده است سبب افزایش تعاملات اجتماعی گردد. با توجه به فرآیند طی شده در تحقیق ، هفت عامل افزایش تراکم در بافت، پیاده محوری ، حفظ بافت واجد ارزش، حفظ و تقویت فضای سبز، اتصال و پیوستگی، حمل و نقل هوشمند میتواند نقش بسزایی در باز آفرینی میدان شهری داشته باشد که شاخص اتصال و پیوستگی با وزن 0.203 در وضعیت مطلوب، شاخص حس امنیت و امنیت فیزیکی با وزن0.084 در وضعیت نا مطلوب ، به ترتیب بیشترین و کمترین وزن را دارند.
نگرش فرآیندمحور در تبیین مؤلفه های توسعه کالبدی فضاهای شهری با روش(QSPM)،مطالعه موردی: میدان آزادی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در گذشته یکی از مردمی ترین فضاهای شهری در جامعه ایران، میادین شهری بودند، اما در چند دهه اخیر در بی مهری مطلق به سر می برند. به طوری که امروزه مفهوم اجتماعی میدان، ازمیان رفته و نقش ترافیکی آن اهمیت یافته است. میدان آزادی سنندج نیز یکی از بی شمار مصادیق موجود در ایران است که امروزه مطلوبیت سابق خود را از دست داده است. هدف اصلی پژوهش دستیابی به فرآیند خلاق توسعه کالبدی میدان های شهری و استفاده از آن در مکان سازی مطالعه موردی است. در این پژوهش چارچوب نظری با استفاده از روش اسنادی بررسی و ضمن گزینش مکان سازی به عنوان رویکرد سازگار با ماهیت میدان، در قالب موارد"معماری شهری؛ منظرسازی سخت و نرم؛ مشوق و محرک؛ فعالیت؛ زیست محیطی" ارائه خواهد شد. این پژوهش از لحاظ روش انجام تحقیق، مشارکتی، تحلیلی است و از نتایج روش ترکیبی براساس"مشاهده گری، پیمایشی، سیستم اطلاعات جغرافیایی، نظریه گراف (روش گره ویال)، اِنویمت" جهت ارزیابی مؤلفه های مکان سازی مطالعه موردی و نیز از تلفیق فرآیند تحلیل سلسله مراتبی با جدول سوآت، و بهره گیری از آن در ماتریس QSPM" جهت اولویت بندی عوامل سوآت و مؤلفه های مکانسازی استفاده خواهد شد. ضمن ارائه راهبردها، سیاست های و توسعه کالبدی مطالعه موردی و فرآیند خلاق توسعه کالبدی میدان های شهری، مشخص می شود که به ترتیب اهمیت مؤلفه های منظرسازی؛ مشوق ها؛ فعالیت؛ معماری جداره و زیست محیطی بیشترین تأثیر را در مکان سازی میدان شهری دارند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل طراحی مؤثر بر تعاملات اجتماعی شهروندان در میدان های عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
117 - 132
حوزه های تخصصی:
میدان شهری از مهم ترین فضاهای شهری است که از دیرباز بستر شکل گیری زندگی اجتماعی بوده و در رشد اجتماعی شهروندان نقش مهمی ایفا می کند. افزایش زندگی مدرن شهری و گسترش فرهنگ شهرنشینی باعث غفلت از اهمیت فضای عمومی بسترساز برای این تعاملات اجتماعی شده است؛ بنابراین ضرورت دارد که میدان های عمومی شهری به نیازهای کاربران از گروههای مختلف سنی و نژادی پاسخ دهند و باید طبق آن نیازها طراحی و اجرا شوند. ازاین رو، هدف از این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل طراحی مؤثر بر تعاملات اجتماعی در میدان های عمومی شهری می باشد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع پیمایشی میباشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مراجعه کنندگان به سبزه میدان شهر بجنورد می باشند که بر اساس فرمول کوکران 410 نمونه برای پرسشگری به صورت کاملا تصادفی انتخاب شده اند. ابزار پژوهش پرسش نامه که حاوی 42 پرسش از 22 عامل طراحی در قالب طیف 5 گزینه ای لیکرت می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده های آماری از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی از نرم افزار LISREL استفاده شده است. نتایج تحلیل عاملی روی 22 عامل های طراحی میدان عمومی شهری، 4 دسته جنبه های فیزیکی، جنبه های رفتاری و روان شناختی، جنبه های مدیریتی و جنبه های جغرافیایی را در مدل ارائه شده تبیین می کند. نتایج حاصل نشان می دهد که "جنبه های مدیریتی" با بار عاملی 0.96 اولویت اول و "جنبه های رفتاری و روان شناختی" با بار عاملی 0.67 اولویت آخر تأثیرگذار بر میزان تعاملات اجتماعی در سبزه میدان شهر بجنورد می باشند. براین اساس با توجه و برنامه ریزی بهتر بر طراحی میدان های عمومی شهری، می توان به بهره وری بیشتر این فضاها در راستای افزایش تعاملات اجتماعی شهروندان دست یافت.
بررسی مؤلفه های پدیدارشناختی یوهانی پالاسما در بستر جغرافیای تاریخی مکان (نمونه موردی: میدان حسن آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرشِ کیفی به معماری و فضاهای کالبدی شهر به عنوان یک مقوله میان رشته ای عمدتاً محصول کار فکری خلاقانه و دانش یک فرد یا یک گروه با تخصص یکسان همچون طراحی نیست. با توجه به این که معماری و شهرسازی معاصر، با نتایجِ ناامیدکننده و غیر صمیمانه ای از حس زدایی ارتباط انسان با واقعیت پیش می رود، تأکید بیش ازاندازه بر ابعاد ذهنی و مفهومی، به نابودی ماهیت فیزیکی و حسی معماری می انجامد. گفتمان پدیدارشناسانه برآمده از یک تجربه معمارانه است که به پتانسیل های مکان در توجه هم زمان به ذهن و بدن مخاطب بستگی دارد که به تجربه آگاهانه معنا بخش منجر خواهد شد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که اندیشه های پالاسما در تجربه مکان که از طریق مشارکت همه ی حواس در فرآیند ادراک، مرکزیت تن در دریافت محیط حاصل می شود،.بر اساس چه مؤلفه هایی شکل می گیرد؟ و آیا خوانش این مؤلفه ها در تجربه حضور در یک میدان شهری(حسن آباد) قابل روایت است؟ برای پاسخ به این سؤال از روش پدیدارشناسی و بر اساس الگوی ماکس ون منن و همچنین با روش کدگذاری آزاد، محوری و گزینشی استفاده شده است که بر اساس آن از طریق مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته و باز با 30 نفر از مشارکت کننده ها انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اولویت ادراک حسی، هسته مرکزی تجربه ما و فهم ما از جهان است تا تجربه ای ژرف از فضا و زمان و معنای معمارانه را کسب کند تا گسترش معماری ابژه گرا به معماری حاصل از کیفیات تجربیِ حاصل از بدن و سیستم های حسی اش تبدیل شود.
اولویت بصری میدان ها شهری از منظر کاربران (نمونه موردی: میدان های شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال نهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳۵
23 - 42
حوزه های تخصصی:
میدان ها همواره به عنوان یکی از فضاهای شهری موثر در شهرهای کهن جهان و همچنین در ایران مطرح بوده اند که "حضور مردم از تمامی اقشار" در این فضا اتفاق می افتاد. اما در دوره های اخیر به دلیل ورود اتومبیل به شهرها، میدان ها معنای گذشته خود را از دست داده اند و تنها به عنصری ترافیکی و در اختیار سواره ها تبدیل شده اند. همین امر باعث شده تا در طراحی میدان ها جدید، اصول زیبایی شناختی کنار گذاشته شود. آنچه که در تعریف جدید میدان ها دیده می شود، با تعریف گذشته میدان ها فاصله بسیاری دارد. در همین راستا، پژوهش حاضر قصد دارد که شناسایی عوامل زیبایی شناختی موثر در ادراک مردم از میدان ها شهری را مورد بررسی قرار دهد. به همین منظور، سه میدان شهر همدان که از نظر ویژگی های کالبدی، فرهنگی و اجتماعی با یکدیگر تمایز دارند، انتخاب شد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده که با به کارگیری نرم افزار SPSS و با استفاده از روش آنالیز واریانس یک طرفه، صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دو عامل طراحی از پیش اندیشیده شده و فرهنگ و اجتماع تاثیر معناداری در ادراک زیبایی شناسانه از میدان شهری توسط مردم خواهند داشت.
ارزیابی کیفی ریخت شناسی میدان شهری بر اساس دو مدل HSE و AGE(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۸
173 - 198
حوزه های تخصصی:
بنا بر ماهیت اجتماعی انسان، فضا های شهری مانند میدان به عنوان مهمترین نمود گره های اجتماعی در زندگی شهری محسوب می شوند. این میادین زمانی که شکل تاریخی به خود می گیرند، از اهمیت مکانی و زمانی خاصی برخوردار می شوند که مستند سازی شناختی این پدیده به عنوان رکن اصلی فضا های شهری، می تواند در شناخت کیفی میادین و عرصه های عمومی که نهاد تعاملات اجتماعی هستند، کارا بوده و به منظور داشتن دانش ارزیابی ریخت شناسانه آنها برای بیان اصول طراحی، مورد نظر متخصصان علم طراحی شهری قرار گیرد. ارزیابی سنتی فضای یک میدان، با توجه به ابعاد خاص کیفی موجود در آن، بیشتر به عنوان یک قضاوت کیفی مطرح می شد که غالباً دچار وقوع ضریب خطای بالایی در بررسی بوده است، به طوری که بیشتر پژوهش ها، عموماً شکل کیفی و بر پایه تحلیل صرف روان شناختی انسان و با فرم غیر تخصصی انجام می گیرد که نتایج کاربردی را در عرصه طراحی وارد نمی گرداند. هدف پژوهش جاری شناخت پدیدارشناسانه و تحلیل کیفی فضای میدان است که با استفاده از چند روش ترکیبی، ابتدا عنصر میدان در ماتریس ارزیابی شناخت کیفیت و نیز معیار های شش گانه ولفروم که حاصل از بررسی نظریات اندیشمندان عرصه طراحی شهری، تبیین شده و تعداد شانزده میدان شهری از دسته میدان های اروپایی، انتخاب شده و در مرحله اول با تحلیل به روش ارزیابی ذهنی انسانی و خروجی گراف کیفیت عددی انباشته و بعد با تحلیل به روش ارزیابی هندسه خودرو انجام شده که نهایتاً با بررسی همبستگی این دو روش منجر به نتیجه گیری لازم در مسیر نحوه سنجش کیفی این عناصر شهری شده است که نهایتاً می توان نتایج حاصله از پژوهش جاری را به صورت مستقیم در اختیار محققان قرار داده تا بتوان ضوابط و معیار های طراحی فضای میدان شهری را، استخراج نمایند.
سنجش تطبیقی شاخص های فضایی مکان موفق با استفاده از شیوه تحلیل فضایی، (مورد پژوهی: محورهای میدان امام همدان قبل و بعد از پیاده راه سازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۴
217 - 252
حوزه های تخصصی:
فضای شهری موفق دارای طیف گسترده ای از مؤلفه های ذهنی و عینی است و توجه به شاخص های کالبدی برای ایجاد یک مکان «موفق» نقشی تعیین کننده دارد که یکی از راهبردهای آن، توسعه ی پیاده راه ها در شهرهاست. این پژوهش به دنبال پاسخ به اینکه چه عواملی می تواند به موفقیت طرح های پیاده راه سازی و ارتقا مکان نقش داشته باشد، انجام گرفته است. مقاله حاضر باهدف بررسی مؤلفه های کیفی و کمی مکان، به تحلیل تطبیقی طرح پیاده راه سازی دو خیابان منتهی به میدان مرکزی شهر همدان، قبل و بعد از اجرا می پردازد. روش تحقیق، ترکیبی از شیوه های کیفی و کمی می باشد وجهت گردآوری اطلاعات در کنار مطالعات کتابخانه ای و اسنادی از ابزار مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در نمونه موردمطالعه برخلاف اجتماع پذیری، سه شاخصه ی دسترسی، کاربری ها و فعالیت ها، آسایش و ایجاد تصویر ذهنی، ارتقاء چندانی نداشته است و نیز بین هم پیوندی و اجتماع پذیری رابطه مستیم وجود دارد. همچنین، ارتقا کیفیت مکان نمی تواند تک بعدی و با نگاه فرو کاهنده به مؤلفه هایی خاص صورت گیرد و مستلزم آن است که طرح های پیاده راه سازی، با در نظر گرفتن همه مؤلفه ها به اجرا درآیند.
تبیین ارتباط میان عوامل کالبدی و اجتماعی در تاب آوری فضایی میادین شهری (مورد پژوهی: میادین امام، بوعلی و باباطاهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
107 - 149
حوزه های تخصصی:
توجه به تاب آوری فضایی میادین شهری به عنوان یکی از مهم ترین عناصر شهر، نقش غیرقابل انکاری در حفظ حیات ذهنی و عینی شهرها دارد. این پژوهش برای پاسخ به این سؤال که ارتباط عوامل اجتماعی و کالبدی در تاب آوری فضایی میدان شهری چگونه است؟ و باهدف یافتن نسبت این عوامل، انجام گرفته است. مقاله حاضر توسعه ای و کاربردی بوده و روش تحقیق ترکیبی از کیفی و کمی می باشد. جهت گردآوری اطلاعات با بهره گیری از منابع اسنادی مدل مفهومی تدوین گردید. در بخش کیفی، از ابزار مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه در تبیین و تحلیل عوامل، همچنین به جهت تحلیل ارزش هم پیوندی در بخش کمی از نرم افزار (City engine) استفاده شده است. یافته ها تأثیرگذاری بعد فرهنگی بناهای مرکزی میادین شهری به عنوان جزئی از کالبد، در ارتقاء تاب آوری فضایی از منظر عوامل اجتماعی را نشان می دهد. نتایج حاکی از آن است که با بالاتر رفتن ارزش هم پیوندی در بعد کالبدی، شاخص های بعد اجتماعی نیز ارتقا می یابند. همچنین عوامل اجتماعی و کالبدی در ایجاد تاب آوری فضایی دارای ارتباط بوده و بر یکدیگر مؤثرند و حتی در برخی شاخص ها، می توانند مکمل کمبودهای یکدیگر باشند.