مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
بندر
حوزه های تخصصی:
بمبئی از شهرهای بسیار مهم بندری و تجاری ایالت مهار اشترای هند است. این شهر در قرن سوم قبل از میلاد جزء امپراطوری ماوریا بود. اکبرشاه، پادشاه مغولی هند بخش شمالی آن را ضمیمه ی قلمرو خود کرد. در سال 1534م پرتقالی ها آن را به تصرف خود درآوردند و در سال 1661م آن را به انگلستان واگذار نمودند. این شهر در فاصله ی سال های 1668ـ 1858م مرکز اصلی شرکت هند شرقی بریتانیا بود. آثار فراوانی از دوره ی حکومت مسلمانان و سپس حکومت انگلیسی ها در بمبئی به یادگار مانده که آن را مورد توجه گردش گرانِ سراسر جهان قرار داده است. وجود پارسیان هند و جایگاه آنان در شهر بمبئی نیز از مطالب مهم و قابل بررسی در این شهر می باشد.
گونه شناسی شهرها، بنادر و جزایر جنوبی ایران در دوره قاجار با معیارهای آبادانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناطق جنوبی ایران از مهم ترین مناطق استراتژیک در طول تاریخ بوده، اما با این وجود، تلاش اندکی برای مطالعة بافت شهری این مناطق صورت گرفته است. بافت و ابنیة تاریخی بسیاری شهرها، بنادر و جزایر جنوبی ایران تحت تأثیر ویژگی های اقلیمی و جغرافیایی منطقه، در طول زمان از بین رفته و حتی از دورة قاجار نیز تعداد محدودی اثر به جا مانده است. بنابراین توجه به حفظ و همچنین ثبت اسناد این آثار قبل از تخریب و انهدام، بسیار با اهمیت است. میزان و علل آبادانی هر شهر، می تواند در مطالعات شهری و معماری در هر دوره زمانی، جایگاه مهمی داشته و در اولویت هر نوع بررسی قرار گیرد.
هدف از انجام این تحقیق گونه شناسی شهرها، بنادر و جزایر جنوبی ایران در دوره قاجار با معیار آبادانی است تا به این سؤال پاسخ داده شود که چند گونه شهر، بندر یا جزیره با توجه به این معیارها، در این منطقه قابل شناسایی است و هریک از گونه ها چه ویژگی هایی دارند. این مقاله با شناسایی معیارهای آبادانی در دوره قاجار در مناطق جنوبی ایران، به تبیین محدودة شاخص های ترکیبی گونه شناسی پرداخته و از طریق گونه شناسی توصیفی و با الگوی گونه شناسی داده بنیاد، به طبقه بندی شهرهای منطقه مورد مطالعه می پردازد. داده های این تحقیق از طریق کتابخانه ای و مطالعه اسناد، جمع آوری شده است. این مقاله نشان می دهد مهم ترین معیارهای آبادانی در دوره قاجار در منطقه مورد نظر، داشتن آب شیرین، خاک حاصلخیز، موقعیت جغرافیایی مناسب و دسترسی امن و کوتاه و وجود منابع اعم از دریایی و غیر آن بوده است. همچنین بر اساس شاخص های ترکیبی تحقیق، 12 گونه شهر، بندر یا جزیره در این منطقه شناسایی شد. تحلیل گونه ها نشان می دهد معیار اصلی مؤثر در آبادانی بنادر، دسترسی و موقعیت مناسب، در شهرها، آب شیرین، خاک حاصلخیز و دسترسی و موقعیت مناسب توأمان و در جزایر، آب شیرین، خاک حاصلخیز و منابع توأماً بوده است. متقابلاً معیارهای دسترسی و موقعیت مناسب در بنادر، آب شیرین و خاک حاصلخیز در شهرها و منابع در جزایر فراوانی بیشتری داشته است.
تحلیل روابط فضایی میان بنادر جنوبی ایران و شهرهای پس کرانه منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
193 - 223
حوزه های تخصصی:
در اغلب نقاط جهان، بنادر سهم فراوانی در ایجاد یکپارچگی در مناطق پس کرانه ای و برقراری توازن در زنجیره تأمین کالا ایفا می کنند. هدف این پژوهش، تبیین روابط فضایی بنادر جنوبی ایران با شهرهای پس کرانه منطقه ای و مقایسه تطبیقی الگوی شکل گرفته با نظریه ها و الگوهای شناخته شده از روابط بندر– پس کرانه در مقیاس جهانی است. روش تحقیق استفاده شده، روش تحلیل شبکه است. نتایج پژوهش نشان می دهد بنادر اصلی حوزه ساحلی جنوب به طور غالب، واردکننده کالاهای مصرفی مورد نیاز در کانون های جمعیتی واقع در پس کرانه های منطقه ای، به خصوص ناحیه کلان شهری شیراز بوده اند؛ در حالی که اغلب مراکز شهری واقع در پس کرانه های محلی، نقش مؤثری در تولید و ارسال کالا به بنادر ندارند و برای تأمین نیازهای مصرفی خود، به بزرگ ترین شهر منطقه وابسته اند. این الگو تفاوت درخور توجهی با فرایند منطقه گرایی بنادر در کشورهای توسعه یافته دارد؛ زیرا در این کشورها، بنادر ابتدا با پس کرانه های پیوسته و سپس با سایر پس کرانه ها در ارتباط قرار می گیرند. در مجموع، برای کاهش روزافزون، از بار مرکزیت شیراز و انتشار جریان توسعه به شهرهای پس کرانه محلی لازم است سیاست هایی نظیر توسعه کریدورهای ریلی و جاده ای، توسعه بنادر خشک و پهنه بندی تخصصی فعالیت ها در شهرهای پس کرانه محلی- منطقه ای اعمال شود.
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت زنان در مدیریت پسماندهای خانگ ی (مطالعه ی مورد ی: زنان شاغل شهر بندر دیلم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
119 - 150
حوزه های تخصصی:
مشارکت و همکاری زنان در مدیریت پسماند خانگی می تواند گامی مهم برای رسیدن به مدیریت بهتر شهر باشد. در واقع مدیریت پسماندها بدون مشارکت شهروندان زن، کاری سخت و پرهزینه است. بدین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت زنان شاغل در مدیریت پسماندهای خانگی در شهر بندر دیلم انجام گرفته است. جامعه ی آماری پژوهش را زنان شاغل در ادارات این شهر تشکیل داده اند که از میان آنان با استفاده از جدول مورگان، نمونه ای به حجم 92 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار spss در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد که بین هر یک از متغیرهای سن، نگرش مدیریت پسماند، نگرش زیست محیطی، مشارکت اجتماعی و برخورداری از منابع اطلاع رسانی با رفتار مدیریت پسماند رابطه ی مثبت و معنا داری وجود دارد و دو متغیر مشارکت اجتماعی و برخورداری از منابع اطلاع رسانی ، توانستند 1/42 درصد تغییرات رفتار مدیریت پسماند را تبیین نمایند. در پایان، بر اساس نتایج پژوهش، پیشنهادهایی ارائه شده است.
پیشنهادی برای جایگاه بندر پارتی اُمانا بر اساس بررسیها و کاوشهای انجام گرفته در سواحل شمالی و جنوبی تنگه هرمز
در عصرامپراطوری پارتیان، کرانه های خلیج فارس میان چند ایالت یا استان ایرانی تقسیم بندی شده بود. کرانه های جنوبی آن بخشی از شبه جزیره عربستان را شامل میشد. کرانه های غربی در ایالت یا استان مسن یا میسان قرار گرفته بود. کرانه های شمالی خلیج فارس نیز به سه ایالت یا استان کارمانیا (کرمان)، پارس (فارس) و خوزستان تعلق داشت. در این کرانه ها یا مناطق ساحلی خلیج فارس بنادر در خور توجه و مهمی نیز در این دوره وجود داشت. ازجمله مهمترینشان بنادر پارتی که پلینی و پریپلوس به آن اشاره کرده اند؛ اماناست که به احتمال در کرانه های تنگه هرمز قرار داشته است. در بررسی های انجام شده در کرانه های شمالی و جنوبی تنگه هرمز شماری محوطه باستانی که مرتبط با بنادر تجاری و متعلق به عصر پارتیان نیز شناسایی و ثبت و گزارش شده که بندر باستانی امانا میتواسته ازجمله آنها بوده باشد. نام این محوطه ها چنینند: کهور لنگر چینی (نخل ابراهیمی) در سواحل میناب، اددور در سواحل شارجه امارات و سوهار در سواحل کشور عمان. در نوشتار حاضر با استناد به منابع نوشتاری کلاسیک و شواهد باستان شناختی، جای نام بندر باستانی امانا که در منابع مکتوب و مستندات تاریخی از آن به عنوان یکی از بنادر اصلی و شاخص خلیج فارس در عصر امپراطوری پارتیان یاد شده، مشخص میشود. روش شناسی پژوهش پیش رو هم متکی بر منابع نوشتاری است و هم مبتنی بر پژوهشهای میدانی و یافته های باستان شناختی که باستان شناسان خارجی در مناطق سواحل جنوبی خلیج فارس و باستان شناسان ایرانی در کرانه های شمالی انجام داده اند. شایان ذکراست که در میان سه تن از نگارندگان نوشتارحاضر دو تن (خسروزاده و اسمعیلی جلودار) خود کاوشگران این محوطه ها در سواحل شمالی خلیج فارس در مناطق مشرف به تنگه هرمز بوده اند.
بررسی نقش بنادر در نظریه های جغرافیای سیاسی/ژئوپلیتیک و ارائه نظریه "قدرت بندری"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون نظریه های گوناگونی در رشته جغرافیای سیاسی و شاخه مکمل آن، ژئوپلیتیک، از سوی متفکران جهانی اندیش مطرح شده است. بنادر، که از مولفه های سیاسی-فضایی کشورهای ساحلی با نقش ژئواکونومیک دروازه ای و ژئواستراتژیک دفاعی-نظامی محسوب می شوند، به عنوان ارتباط دهنده دو پهنه جغرافیایی خشکی و دریا همواره مورد توجه این اندیشمندان قرار گرفته اند. با این وجود، نظریه مجزایی از سوی آنها با مرکزیت بنادر در بازی قدرتها مطرح نشده است. از این رو ما در این پژوهش سعی کرده ایم ضمن بررسی نقش بنادر در نظریه های جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک، نظریه «قدرت بندری» را در مقابل قدرت بری و بحری پیشین مطرح سازیم. از این رو، این دو مبحث هدف اصلی ما را در این پژوهش تشکیل می دهد. تحقیق حاضر از نوع پژوهش های بنیادی و نظری بوده و اطلاعات و مواد اولیه تحلیل به روش کتابخانه ای و با استفاده از کتب و مقالات علمی و همچنین وبگاه های معتبر و یا مرجع به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نظم ژئوپلیتیک جهانی قرن بیست و یکم از قدرت بری و قدرت بحری به سوی قدرت بندری در حرکت است و در آینده کشوری که بنادر را کنترل می کند، حاکم جهان خواهد بود، زیرا در نظم در حال گذار کنونی، قدرت ها، به ویژه قدرت های نوظهور در آرزوی ابرقدرتی، هم برای کنترل هارتلند و هم برای تبدیل شدن به یک قدرت دریایی در سیستمی که بیش از 80 درصد تجارت جهانی مبتنی بر حمل و نقل دریایی است، متکی بر مبادی جغرافیایی دیگری هستند که آن "بندر" نام دارد و متصل کننده دو پهنه جغرافیایی دریا و خشکی است. در واقع قدرت بندری، قدرتی است که هم بازیگر اصلی در دریاها، به ویژه حمل ونقل دریایی است و هم به خشکی نفوذناپذیر اوراسیا به عنوان سرزمین قلبی جهان (به واسطه بنادر) دسترسی و نفوذ دارد و کشور هژمون اصلی در سرمایه گذاری، نفوذ و کنترل بنادر جهان محسوب می شود.
پردازش مفهوم جغرافیای سیاسی شهرهای بندری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
169 - 188
حوزه های تخصصی:
شهرهای بندری، نظام های سیاسی-فضایی هستند که در فضاهای مابین دو قلمرو جغرافیایی آبی و خشکی واقع شده اند و در های آن ها رو به جهان آزاد گشوده شده است. در واقع از آنجا که این شهرها پل ارتباطی کشور ساحلی با نظام اقتصاد جهانی محسوب می شوند و در بسیاری از کشورها، قلب تپنده اقتصاد و تجارت ملی هستند، بیش از سایر شهرهایی که دور از سواحل واقع شده اند، برای واحدهای سیاسی مستقل بر روی نقشه سیاسی جهان، ازنظر سیاسی حائز اهمیت اند و باید بیش از پیش مورد توجه جغرافیدانان سیاسی قرار بگیرند. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، شهرهای بندری، نواحی پرتراکم جمعیتی محسوب می شوند و گاه نیز آن ها به موقعیت جهان شهری ارتقا می یابند؛ به طوری که لندن و نیویورک، به عنوان ابرشهرهای جهانی در جوار بنادر خود واقع شده اند و شهرهای بندری محسوب می شوند. مدیریت سیاسی فضا در شهرهای بندری بسته به نوع نظام حکومتی کشورها فرق می کند و از کنترل و تمرکز شدید مدیریت سیاسی در مرکز، مانند ایران تا بندر-شهرهای پایتختیِ خودمختار، مانند آرژانتین، متفاوت است. در این پژوهشِ بنیادی تلاش شده است با روشن سازی اهمیت جغرافیایی-سیاسی شهرهای بندری، به پردازش مفهومی جغرافیای سیاسی شهرهای بندری به عنوان زیرشاخه ای از طیف موضوعی بین جغرافیای سیاسی بنادر و جغرافیای سیاسی شهر پرداخته شود.
رهیافتی در منظرسازی پایدار سواحل حاشیه بنادر (مطالعه موردی: سواحل حاشیه بندر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
41 - 54
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ در بسیاری از نقاط جهان، منابع آب نقش بسیار مهمی در استقرار و شکل گیری سکونت و ایجاد هویت داشته اند. قبل از صنعتی شدن مناطق ساحلی شهرها با حضور مردم و فعالیت های متنوع پررونق بودند و ارتباط نزدیکی بین ساحل و شهر وجود داشت. در عصر صنعتی این رابطه با ایجاد برخی کاربری ها مانند ایجاد بنادر بزرگ، کاربری های تجاری و انبار کالا قطع شد. بی شک راه نجات از این وضعیت کنونی، توجه به اصول معماری پایدار و دخالت دادن آن در توسعه سواحل شهری است. در این پژوهش که جزو پژوهش های کاربردی و توسعه ای محسوب می شود، سعی خواهد شد تا پس از ارائه مبانی نظری مرتبط با موضوع و اصول و مؤلفه های طراحی پایدار سواحل شهری، معیارهای مناسب جهت ایجاد مناظر پایدار ساحلی در حاشیه بنادر و تبدیل آنها به مراکز پویا و زنده شهری ارائه شود.
تحلیلی بر سطح توسعه یافتگی بنادر استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
227 - 254
حوزه های تخصصی:
امروزه بنادر به عنوان پل ارتباطی مبادله کالا، در حمل و نقل دریایی و خشکی نقش قابل توجهی در ایجاد یکپارچگی در مناطق پسکرانه ای و برقراری توازن در زنجیره تامین کالا نقش مهمی را ایفا می کنند. در واقع، هر بندر دارای موقعیت جغرافیایی، تجهیزاتی و عملکردی متفاوتی می باشد و همین امر سبب تفاوت در سطح پیشرفت و توسعه بنادر و به طبع آن شهر ها و مناطق پسکرانه ای شده است. هدف از این پژوهش، شناخت، تحلیل و سطح بندی ظرفیت ، امکانات و توانمندی های شش بندر استان بوشهر (بوشهر، عسلویه، کنگان، گناوه، دیر و دیلم) است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از منابع اسنادی و داده های میدانی است. به منظور وزن دهی و رتبه بندی به معیار ها و زیرمعیارها از مدلFAHP و برای رتبه بندی سطح توسعه یافتگی بنادر از مدل TOPSIS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بندر عسلویه در میان پنج بندر مورد مقایسه، به لحاظ معیارها و زیرمعیارهای مورد بررسی، در سطح اول توسعه یافتگی قرار دارد. بنابراین می توان گفت علی رغم آنکه بندر بوشهر قدیمی ترین بندر این استان به شمار می رود، بندر عسلویه توانسته است طی سال های اخیر از یک سو به دلیل توسعه میادین گازی و از سوی دیگر، ارتباط عملکردی موثر و کارآمد با کانون های پسکرانه ای، بیشترین سطح توسعه یافتگی را به خود اختصاص دهد. در عین حال این موضوع توانسته بر توسعه زیرساخت های بندر تجاری در کرانه ساحلی این شهرستان نیز اثرگذار باشد.
نظریه ساختار ژئوپلی نومیک نظام جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۳
59 - 83
حوزه های تخصصی:
نظم ژئوپلیتیک جهانی پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی دچار سیالیت گشت و تغییر ابعاد از ژئواستراتژی به بُعدهای متکی بر اقتصاد و فرهنگ را در دهه های پایانی قرن بیستم شاهد بودیم. در این میان نظریه های ژئوکالچر والرشتاین و برخورد تمدن های هانتینگتن چندان درست ازآب درنیامد تا شاهد شکل گیری یک نظم ژئوپلی نومیک در قرن بیست و یکم باشیم که پیشتر از سوی دمکو و وود[1] و افتاب کازی[2] مفهوم پردازی شده بود. نگارندگان با استفاده از اصطلاح آنها، نظریه نوینی را تحت عنوان "ساختار ژئوپلی نومیک نظام جهانی" برای قرن بیست و یکم ارائه می دهند که بر اساس مولفه های اقتصاد، سیاست و جغرافیا شکل گرفته است. مقاله حاضر از نوع پژوهش های بنیادی و نظری بوده و اطلاعات و مواد اولیه تحلیل به روش کتابخانه ای و با استفاده از کتب و مقالات علمی و همچنین وبگاه های معتبر و یا مرجع به دست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در نظم ژئوپلی نومیک نوین، یک توازن شکننده چندقطبی با محوریت 4 قدرت ایالات متحده، چین، روسیه و هند شکل گرفته است و انرژی و بنادر، به همراه کریدورها و مسیرهای ژئوترانزیتی مولفه های ژئوپلی نومیکی هستند که باعث "ثقل جغرافیایی رقابت قدرتی" در آسیای مرکزی-اوراسیا به عنوان "منطقه هسته" ساختار شده است.
بندر، منظر میراثی سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
3 - 3
حوزه های تخصصی:
ساحل شهر، بندر نامیده می شود. در زبان فارسی دو روایت برای این نامگذاری گفته شده : بُندَر که بار و بنه در آن می نهند (دهخدا)، و ترکیبی از بند (محصور) و در (درب) به معنای بند حوضچه مانند که دروازه داشته است. واژه بندر در زبان عربی وارد شده و جمع آن بنادر است. در زبان هندی و اندونزیایی به صورت بندرگاه وجود دارد. بنادر مختلفی در سراسر جهان است که نام آنها مرکب از واژه بندر است. زندگی ساحلی به اتکای دریا برپاست. برای ساحل نشینان، دریا منشاء حیات و خزانه معناست. منظر دریا برای آنها که در کنار دریا خانه می کنند، فلسفه وجود شهر و بقای آن است. ربط زندگی با دریا، رمز این منظر است. نقطه تبلور ارتباط این دو، مرز همسایگی شهر با دریاست؛ دامنه رابطه شان اما، همه شئون زندگی آنهاست: فرهنگ، معماری، غذا، شغل، آئین، اقتصاد و جامعه. آنجا که معیشت وابسته به دریا شود، دور نیست که دریا منبع الهامات دیگر زندگی هم باشد. نمادها و نمودهای تعامل انسان با دریا در لبه تماس آن دو، که بندر است، ظاهر می شود. منظر بندر راوی این ارتباط است. شهرها و روستاهای بندری در دوران شکل گیری خود مظاهری از ارتباط های پیچیده و چندجانبه را در لبه تماس خود با دریا ایجاد کردند که عوام، همان ها را بندر می خوانند. در مقابل با توسعه شهرنشینی و گسترش تجارت وابسته به دریا و خدمات پشتیبان آن، یک بخش از کلیت بندر، که تأسیسات انبار و انتقال کالا بود، معادل تمامیت بندر و مالک این مفهوم تاریخی و فرهنگی تمدن انسانی شد. رشد بوروکراسی و قدرت گرفتن حکومت مرکزی به تشکیل سازمان بنادر و کشتیرانی انجامید که بی اعتنا به حقوق عامه و میراث تمدنی شهربندرها، با اتکا به منافع سازمانی و بهره گیری از قدرت، لبه تماس شهر با دریا را در تصرف خود درآورد و شهروندان را از منبع الهام و فلسفه وجودی شهر خود محروم کرد. در حالی که بندر، مظهر تعامل های قدیمی و آینده با دریاست و نمی تواند فقط به یکی از نقش های خود بپردازد، سازمان بنادر ایران با وضع قوانینی که جامع مصلحت و منفعت عامه نبود و بر اساس منافع بخشی نگاشته شده بود، حصاری ستبر دور خود کشید تا الزام قانون را برآورده کند؛ در حالی که این حصار سطح تماس شهر و دریا را نابود می کرد. مردم برای لمس دریا باید از شهر خارج شوند. دامنه دست اندازی به مرز دریا و ساحل تدریجاً فراتر رفت. حریم دریا هم در امان نماند. دریاخواری تحت عنوان تولید زمین و خشک کردن دریا به عنوان یک شیوه خلاق رایج گردید. مدیران تلاش کردند با جذب بودجه بیشتر هجوم بزرگتری به دریا کرده و با خشک کردن آن عرصه های جدیدی برای فعالیت به دست آورند. این رویه را شهرداری شهرهای بندری نیز با ساحل خواری تقلید می کنند. در منتهی الیه ساحل دیوار مرتفعی احداث می کنند و با پرکردن پشت آن سکویی مشرف به دریا می سازند و آن را زمینِ افزوده به شهر تلقی می کنند. با این کار مردم را از حس دریا درحالی که روی ماسه های ساحل قدم می زنند و موج آب پاهایشان را نوازش می کند، محروم می کنند. مردم را «از» دریا به «بَر» دریا می کشانند. گویی از خسارتی که به منظر سرزمین و منبع الهام شهروندان وارد می کنند بی خبرند. حفاظت از تمدن دریایی وابسته به تعامل دیرپای انسان و دریاست. نمی توان نادانسته و با روش های مهندسی تصرف های گسترده در محیط داشت. در تصویر جلد که بندر چابهار را نشان می دهد، اصالت فعالیتی بندر و خیابان دسترسی آن در لبه ساحلی و سطوح وسیعی که به بارانداز بندر اختصاص یافته آشکار است. همه اینها دخالت در لبه تاریخی و طبیعی تماس شهر و دریاست و حجابی بر تداوم ادراک شهروندان از سرزمین خود. آورده های کالایی دست اندازی به این گوهر گرانبها در قبال ازدست دادن فرصت های تمدن سازی و تداوم هویت آن قدر ناچیز است که در اقتصاد کلان جامعه به هیچ می آید.
تبیین نقش بنادر در تکوین ساختار فضایی پسکرانه ها در حوزه سرزمین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بنادر در اغلب نقاط جهان، به عنوان مهمترین کانون مفصلی میان حمل و نقل دریایی و زمینی، نقش حیاتی ایفا می کنند. بنادر ایران علی رغم برخورداری از موقعیت راهبردی، آنگونه که باید نتوانسته اند نقش موثر خود را در توسعه مناطق پسکرانه محلی بروز دهند. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تعامل های کالایی میان بنادر ایرانی و کانون های پسکرانه ای و تبیین ساختار فضایی حاصل از این تعامل است. بدین منظور چارچوب روش شناختی این پژوهش بر مبنای پارادایم اثبات-گرایی استوار شده و برای تحلیل تعامل های کمّی کالا، از تکنیک تحلیل شبکه های اجتماعی بهره گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد بندرعباس، طی دو دهه اخیر اغلب تعامل های کالایی خود را با تهران انجام داده و این دو کانون شاخص ترین سهم مرکزیت وزنی و واسطگی کالا را به خود اختصاص داده اند؛ به طوریکه چرخه تامین کالا کاملا وابسته به این کریدور تعاملی شده است. هرچند که در گذر زمان، به مرور نقش کانون های پسکرانه منطقه ای پررنگ تر از سابق شده است. نکته قابل توجه اینکه اغلب کانون های پسکرانه محلی بنادر جنوبی علی رغم مجاورت با بنادر، جایگاه قابل توجهی در تولید، ذخیره، فرآوری و توزیع کالا ندارند. بنابراین می توان گفت ساختار فضایی سرزمین ایران در طول دو دهه اخیر، بر مبنای ساختار منظومه ای قطب محور شکل گرفته است.
ارزیابی وضعیت توسعه یافتگی بنادر سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس و دریای عمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
23 - 46
حوزه های تخصصی:
امروزه بنادر به عنوان دروازه های ورودی و خروجی هر کشور محسوب می شوند و عملکرد مناسب و کارایی بالای آن ها می تواند در شکوفایی اقتصاد و تحولات ساختار فضایی شهر ها و مناطق پس کرانه ای نقش بسیار تعیین کننده ای داشته باشد. یکی از فاکتورهای مهم در ارزیابی بنادر ،موقعیت جغرافیایی، تجهیزاتی و عملکردی است که همین امر نشان دهنده تفاوت در سطح کارایی، بهره وری و توسعه بنادر و به تبع آن، شهر ها و مناطق پس کرانه ای است. هدف از این پژوهش، شناخت، تحلیل و سطح بندی ظرفیت، امکانات و توانمندی های بنادر کرانه ساحلی خلیج فارس و دریای عمان است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از منابع اسنادی و وب سایت های معتبر اینترنتی است. به منظور وزن دهی و رتبه بندی به معیارها و زیرمعیارها، از مدل BWM و برای رتبه بندی سطح توسعه یافتگی بنادر، از مدل MABAC استفاده شده است. پس از بررسی کلی و مقایسه معیارها و زیرمعیارها، از میان بنادر کرانه ساحلی خلیج فارس و دریای عمان که در منطقه خاورمیانه واقع شده اند، 20 بندر بوشهر، عسلویه، چابهار، شهید رجایی، شهید باهنر، شهید حقانی، دمام، دوحه، حمد، مسقط، رشید، جبل علی، الحمریه، منامه، مینا سلمان، سیترا، شعیبه، شویخ، دوحه و الاحمدی به منظور انجام پژوهش انتخاب شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بندر جبل علی به عنوان بزرگ ترین بندر خاورمیانه و جهان در شهر دبی در میان 20 بندر مورد مقایسه، به لحاظ معیارها و زیرمعیارهای مورد بررسی، در سطح اول توسعه یافتگی قرار دارد؛ بنابراین می توان گفت باوجود آنکه بندر رشید قدیمی ترین بندر شهر دبی به شمار می رود، بندر جبل علی توانسته است طی دو دهه اخیر تحت تأثیر عوامل داخلی مانند درآمدهای نفتی و استراتژی های دولتی و عوامل خارجی مانند نیروهای منطقه ای و جهانی همچون کانتینرسازی، بیشترین سطح توسعه یافتگی را به خود اختصاص دهد. این موضوع توانسته بر توسعه زیرساخت های بندر تجاری، تفریحی و نفتی در کرانه ساحلی کلان شهر دبی اثرگذار باشد.
فراتحلیلی بر مستندات علمی منتشرشده با محوریت بندر-پسکرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
161 - 204
حوزه های تخصصی:
بنادر و شهرهای مفصلی موجود در نواحی پسکرانه ای بنادر، همواره نقش پراهمیتی در آمایش ملی و منطقه ای و تکمیل زنجیره تأمین کالا در طول تاریخ داشته اند. همزمان با رشد پرشتاب فناوری جابه جایی کالا در نیمه دوم قرن بیستم، صنعت حمل و نقل دریایی و بارگذاری و باراندازی کالا در بنادر رشد قابل توجهی یافت. همین موضوع موجب شد که توجه به مناطق پسکرانه، ساختار فضایی و آمایش منطقه ای حاصل از روابط بندر-پسکرانه در میان جغرافیدانان و برنامه ریزان منطقه ای افزایش یابد. هدف از انجام این پژوهش، فراتحلیل کمّی و کیفی مقالات معتبر درباره ساختار فضایی بندر-پسکرانه از سال 1997 تا 2022 است. مقالات از پایگاه داده اسکوپوس جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار VOSviewer مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که از لحاظ تخصص و توزیع مجلات، مجله جغرافیای حمل ونقل یکی از اصلی ترین مقاصد مدنظر پژوهشگران جغرافیای فضایی بنادر است. از لحاظ مقیاس جغرافیایی مطالعات می توان گفت که اغلب پژوهش ها در این زمینه ساختار فضایی بندر-پسکرانه را در مقیاس ملی مورد بررسی قرار داده اند و تمرکز جغرافیایی پژوهش ها در حوزه جنوب شرقی آسیا است. از لحاظ گونه شناسی ساختار فضایی می توان به دو گونه تحلیل در مقالات منتخب پی برد؛ گونه اول تحلیل ریخت شناسی ساختار بندر-پسکرانه که مؤلفه های مورد استفاده در این نوع تحلیل شامل مؤلفه های عینی ساختار فضایی (کانون، کریدور و پهنه کاربری) است؛ گونه دوم تحلیل عملکردی ساختار بندر-پسکرانه که غالباً شامل مؤلفه های ناملموس فضا (تعامل، انتظام و قلمرو فضایی) است. از لحاظ طبقه بندی موضوعی مقالات می توان هفت محور موضوعی را شناسایی کرد که به ترتیب عبارت اند از: روابط فضایی پسکرانه-بندر-پیشکرانه؛ توسعه منطقه ای بنادر؛ بنادر درون سرزمینی و بنادر خشک؛ روابط بندر-شهر؛ اتصالات کریدور ها و بنادر؛ رقابت بنادر و مناطق پیشکرانه ؛ عملکرد بنادر. درنهایت با مرور روش ها و فنون تحلیل مورد استفاده در مقالات منتخب می توان از منظر روش شناسی چهار رویکرد اثبات گرایی، نواثبات گرایی، ارتباط گرایی و انتقادگرایی را در سیر تحول فلسفی-تاریخی مقالات منتشرشده مشاهده کرد.
ارائه چهارچوب نظری مناسب ساختار فضایی بنادر و مناطق پسکرانه ای بر مبنای روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۴۰-۱۹
حوزه های تخصصی:
بنادر را می توان دروازه های اصلی ورود و خروج جریان های فضایی برشمرد. این کانون های فعالیتی، درصورتیکه بتوانند پیوند مناسبی با ساختار فضایی مناطق درون سرزمینی ایجاد کنند، نه تنها می توانند جریان های توزیع کالا را به خوبی هدایت کنند، بلکه نقش موثری در توسعه نواحی پسکرانه ای خواهند داشت. در این میان، تمرکز و تاکید بر مولفه های ساختار فضایی، می تواند موجب رونق تعامل بنادر با قطب ها و توسعه پسکرانه های درون سرزمینی شود. هدف از این پژوهش، شناسایی مولفه های ساختار فضایی و تدوین یک چارچوب نظری مناسب از دیدگاه های مطرح پیرامون ساختار فضایی بنادر- پسکرانه بر مبنای روش تحلیل محتوا است. یافته های پژوهش نشان می دهد از میان مجموعه نظریه های ساختارفضایی، شش مولفه قابل شناسایی است که عبارتند از: قلمرو، کانون، محور ارتباطی، سازمان یابی سطوح، تعامل و انتظام. با تلفیق هرکدام از این مولفه ها، ابعاد جدیدی از ساختار فضایی سرزمین روشن می شود که شامل تحرک فضایی، کاربری فضایی و فرم فضایی خواهد بود. تحرک فضایی بر مبنای پیوندها و روابط میان اجتماعات انسانی و کاربری فضایی بر مبنای فعالیت های انسانی و زمین شکل می گیرد. فرم فضایی نیز حاصل برهم کنش این دو بُعد در پهنه سرزمین است که در مقیاس های مختلف به صورت پنهان یا آشکار نمایان می شود. وجود مولفه انتظام آشکار و برنامه ریزی شده در ساختار فضایی یک منطقه، خود عاملی در تبیین بُعد جدیدی تحت عنوان پشتیبانی فضایی است. در حقیقت این بُعد مشخص کننده تفاوت در ساختار فضایی یک منطقه درون سرزمینی با ساختار فضایی بندر- پسکرانه است. وجود فضاهای پشتیبان در مناطق پسکرانه بندرگاهی، بر اساس تصمیم سازی برنامه ریزان فضایی و تصمیم گیری سیاست مداران، می تواند زمینه لازم را برای ورود فضاهای جغرافیایی کمتر توسعه یافته به چرخه انطباق ساختار فضایی مهیا کند. در این حالت چهارچوب نظری جدیدی تحت عنوان چرخه تعامل در ساختار فضایی بندر- پسکرانه و مبتنی بر چهار بُعد ذکر شده بوجود می آید که هدف آن تبیین مدل توسعه فضایی متوازن بندر و مناطق پسکرانه در مقیاس های مختلف است.