فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیاده راه ها به عنوان فضاهای عمومی شهری، نقشی حیاتی در زندگی روزمره شهروندان ایفا می کنند. این فضاها فراتر از مسیرهای عبوری بوده و عرصه ای برای تعاملات اجتماعی، گذران اوقات فراغت، و تقویت حس تعلق به محیط شهری محسوب می شوند. کیفیت طراحی و عناصر منظرین این فضاها می تواند بر سلامت روان شهروندان تأثیر قابل توجهی داشته باشد. محور تاریخی و فرهنگی چهارباغ عباسی اصفهان، به عنوان یکی از شاخص ترین معابر پیاده راهی و نمادهای شهری، در این زمینه اهمیت ویژه ای دارد. این پژوهش با هدف مدل یابی برهم کنش عناصر منظرین پیاده راه و سلامت روان شهروندان، این محور را مورد بررسی قرار داده است. جامعه آماری شامل شهروندانی است که به طور مستمر از این محور استفاده می کنند. نمونه پژوهش به صورت تصادفی انتخاب و حجم آن شامل 150 نفر است. داده ها با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) و پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شده اند. از مدل یابی معادلات ساختاری به منظور تحلیل روابط میان متغیرهای مستقل (عناصر منظرین) و وابسته (شاخص های سلامت روان)، در محیط نرم افزار Smart PLS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که مدل نهایی بدست آمده در این پژوهش برازش مناسب داشته و عناصر منظرین شامل عناصر حسی- تجربی، عناصر فضایی-پویشی، عناصر عملکردی-پشتیبانی، عناصر اجتماعی-فرهنگی، عناصر محیطی- اکولوژیکی به طور معناداری بر سلامت روان تأثیرگذار هستند. یافته ها همچنین بر اهمیت بهبود طراحی و ارتقای کیفیت عناصر منظرین به منظور کاهش اضطراب و استرس و افزایش حس بهزیستی روانی تأکید دارند. مدل پیشنهادی این پژوهش می تواند به عنوان راهنمایی برای طراحان شهری، معماران منظر و مدیران شهری در جهت ارتقای کیفیت فضاهای عمومی و بهبود سلامت روان شهروندان به کار گرفته شود.
تبیین مفهوم نا-نهاد و نقش آن در ایجاد پیوستگی درون ماندگار ساختمان و شهر (مطالعه موردی: لبه ساختمان های محدوده مسجد جامع شهرک غرب تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
41 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از اصلی ترین دلایل ایجاد یا توسعه ساختمان ها، تأمین فعالیت های جاری و بالقوه انسان هاست. این در حالی است که امروزه توجه صرف به توسعه کالبدی، موجب کم رنگ شدن فعالیت های انسانی در لبه ها و کاهش احساس پیوستگی ساختمان و شهر شده است. پرسش پژوهش این است که مؤلفه های تأثیرگذار بر پیوستگی درون ماندگار ساختمان و شهر کدام ها هستند؟هدف پژوهش: پیوستگی ساختمان و شهر در قالب مجموعه ای از عوامل تعریف می شود که در آن نهاد به عنوان عامل اجتماعی و ارتباط دهنده مقیاس های خرد و کلان نقشی محوری ایفا می کند و دارای دو ویژگی فرمی و فعالیتی است. جهت ارائه تعریف عملیاتی از مفهوم نهاد، زمینه ای به عنوان محدوده مورد مطالعه معرفی می شود و سعی می شود با شناخت شاخصه های نهاد، نا-نهاد و نقش آن در پیوستگی درون ماندگار ساختمان و شهر تبیین شود.روش پژوهش: روش تحقیق پیش رو کیفی است. به گونه ای که در سطح پارادایم دارای نگرش رهایی بخشی است، از راهبردهای مردم نگاری و نظریه زمینه ای بهره می برد و در فرایندی چرخه ای و تعاملی از گردآوری، تلخیص، نمایش داده ها و ارزیابی حرکت می کند.نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاکی از آن است که نهاد دارای نه شاخصه سابقه، زمان، انگیزش، جزئیات، شفافیت، محصوریت، نفوذپذیری، رابطه و پرسپکتیو است. این شاخصه ها معیارهایی عینی هستند که در کنار هم ویژگی های نهاد را توصیف می کنند. تبیین مفهوم «نا-نهاد» به جهت رهایی بخشی مفهوم «نهاد» از قید تعاریفی است که در اثر تکرار و روزمرگی بر پیکر آن می نشیند. نا-نهادها ایده های زاینده ای هستند که نهادها را به وجود می آورند و تغذیه می کنند، نظیر ایده های مربوط به زمینه های فرهنگی، آداب و رسوم، باورها و تمام آنچه که انسان ها را به هم مرتبط می کنند. بنابراین شاخصه های نهاد پل ارتباط و اتصال ما با نا-نهادها هستند. از این رو پیوستگی درون ماندگار ساختمان و شهر به معنای آن است که چه میزان نا-نهادها در لبه ساختمان ها امکان بروز یافته اند. شهری که بیشتر امکان بروز به نا-نهادهای خود بدهد، پیوسته تر به نظر خواهد رسید.
واکاوی شکل بصری آرایه های آجری معماری ایرانی- اسلامی با ساختار نوین در معماری معاصر ایران (مطالعه موردی: هشت نمونه از نماهای آجری بناهای شهری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
179 - 198
حوزههای تخصصی:
امروزه نماهای بناهای شهری، به عنوان سیمای بصری شهر، بخشی پُر اهمیت از تصویر و هویت شهر است. به این ترتیب در جوامع امروزی، ضرورت سازمان دهی صورتِ بصری نما با اعتناء به جنبه های تزئینی و کاربردی، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته. حال، پرسش پژوهش حاضر این است که ساختار آرایه های آجریِ نمای بناهای شهریِ ایرانِ معاصر، نسبت به ساختار سنتی در معماری ایرانی- اسلامی، چه ویژگی های نوینی دارد؟ و از نظر کاربردی و بصری دارای چه ظرفیت های اجرایی و ساختاری ای است؟ هدف اصلی تحقیق بازشناسی و تبیین ارزش های بصری و کاربردیِ هندسه نقوشِ آرایه های آجریِ معماری ایرانی- اسلامی است که در عصر معاصر با بازنگریِ نوین، سازماندهی و اجرا شده اند. در پاسخ به سؤالات مطروحه، اطلاعات براساس مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده و نیز به شیوه توصیفی و تحلیل محتوا به گزاره های تحقیق پرداخته شده است. نمونه های آماری از آرایه های آجریِ نمای بناهای شهری ایران است که به صورت غیرتصادفی، توسط نگارنده براساس شاخصه های کیفی نما، انتخاب گردیده و ساختار آرایه های آجری در آن ها با رویکرد تطبیقی- تحلیلی مورد بررسی گرفته است. نتایج حاکی از آن است که تحولات هنر و معماری مدرن و عرصه معاصر شرایطی را زمینه ساز شده که توجه به فرم و ساختار آجری در نما و همچنین انتخاب مصالح ترکیبی، ذائقه و فرهنگِ بصری جدیدی را پدید آورده است. در این راستا، رویکرد به طراحی نمای آجری، معطوف به هم آمیزی و ادغام عناصر و ارزش های هنر و معماری بومی با دیدگاه نوین است؛ بدین گونه که آرایه های آجری به صورت واحد و آمیخته، توأمان با مصالح دیگر ترتیب یافته و در قالب شیوه التقاطی، فرم و بیانِ نو پیدا نموده. این شیوه توسط جامعه معماران به عنوان نمادی از تنوع فرهنگی در شکل دهی مناظر شهری، محسوب می شود. شایان ذکر است، پژوهش های پیشین در راستای مسئله معماری التقاطی، به دنبال مطالعه ذائقه فکری و نگرشیِ معماران در عرصه های مختلف بوده تا بدین طریق، مرزهای خلاقیت، سبک های طراحی و روح پایدار نوآوری، مورد سنجش و شناسایی قرارگیرد؛ از این رو می توان نتایج تحقیق حاضر را همگام با مسئله تحقیقات قبلی، دانست. از جمله نتایج و یافته های به دست آمده شامل نوآوری های ترکیبی با اهداف کاربردی و تزئینی است که به صورت موردی، بدین شرح است: مورد اول طراحی و اجرای نما با ترکیب آجر و متریال هایی از جنس شیشه، فلز، چوب و سنگ، به جهت ایجاد جداره های تلفیقی و تضاد در بافت و رنگ نما است؛ مورد دوم ایجاد بُعد سوم در نما با آمیختگی الگوی آجرچینی فخرومدین در ترکیب با روش رگ چین، خفته رفته و خوون چین، با اشکال و فرم های زاویه دار، قوس دار و عمیق می باشد؛ مورد سوم بهره گیری کاربردی از پرده های مشبک آجری [ملهم از شیوه فخرومدین] در نما با اشکال و فرم های انتزاعی و درهم تنیده است؛ مورد چهارم بهره گیری از ساختار و اجرای دوپوسته به منظور فراهم کردن قابلیت های کاربردی و تزئینی می باشد؛ مانند: سایه افکنی به داخل بنا، پوشش حریم خصوصی از بیرون بنا، جلوگیری از آلودگی های بصری شهری از داخل بنا و نیز تعدیل تابش و گرمای خورشید است که در مجموع، این عوامل ساختار جدیدی را پدید آورده اند.
واکاوی عوامل معماری مؤثر بر بازتولید هویت در ورودی های شهری (مطالعه موردی دروازه قرآن شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
۲۲-۷
حوزههای تخصصی:
ورودی های شهری به عنوان نخستین نقطه تماس مسافران با شهر، نقشی اساسی در شکل گیری هویت شهری دارند. کاهش هویت فضایی و معنایی ورودی های شهری در نتیجه رشد سریع شهرها و تغییرات کالبدی آن ها منجر به نادیده گرفتن اهمیت ورودی ها و کاهش کیفیت فضایی و هویتی شده است. در نتیجه، ورودی های بسیاری از شهرها از حداقل مولفه های هویت ساز برخوردار نیستند. هدف این پژوهش شناسایی عوامل کلیدی هویت ساز در معماری ورودی ها با تمرکز بر نمونه موردی دروازه قرآن شیراز است. روش انجام پژوهش به صورت ترکیبی (کیفی و کمی) است. در بخش کیفی، مفاهیم و معیارهای مرتبط با هویت و ویژگی های ورودی های شهری تحلیل و با استفاده از نظرات متخصصان تدقیق شده است. در بخش کمی، داده های حاصل از پرسشنامه مورد تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که کیفیت معماری ورودی های شهری، به ویژه در زمینه فرم، مقیاس انسانی و ارتباط با بافت پیرامونی، تأثیر مستقیمی بر هویت فردی، اجتماعی و ملی مخاطبان دارد. همچنین، ورودی ها با ایجاد قلمروهای بصری، حرکتی و معنایی می توانند به عنوان نمادهای هویت ساز شهری عمل کنند. همچنین نتایج پژوهش بیانگر آن است که ورودی دروازه قرآن با حفظ ویژگی های هویتی خود، توانسته حس تعلق و آشنایی شهروندان و مسافران را تقویت کند. به ویژه، همجواری های ورودی با بافت شهری اطراف و نحوه استقرار آن در منظره شهری، نقش برجسته ای در ایجاد خاطرات جمعی و تقویت هویت شهری شیراز دارد.
ارائه راهبردهای طراحی شهری به منظور برندسازی و ارتقاء هویت کالبدی شهرهای جدید (نمونه موردی: شهر جدید صدرا)
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
93 - 116
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید ایران، از جمله شهر جدید صدرا، با چالش های متعددی نظیر کمبود هویت و حس تعلق ساکنان روبرو هستند. برندسازی به عنوان یک استراتژی مؤثر و خلاقانه در طراحی شهری، می تواند به ایجاد هویتی متمایز و جذاب برای این شهر کمک کند. این مقاله به بررسی و ارائه راهبردهای طراحی شهری می پردازد که با هدف برندسازی، به ارتقاء هویت کالبدی و فرهنگی شهر جدید صدرا کمک خواهد کرد. در این راستا، نیازهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این شهر شناسایی می شوند تا چالش ها و فرصت های موجود به دقت مورد بررسی قرار گیرند و راهکارهای عملی و جامع برای بهبود هویت کالبدی ارائه گردد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی بوده و به صورت ترکیبی از روش های میدانی و مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. داده ها از طریق مشاهده مستقیم فضاهای عمومی و مصاحبه با ساکنان و متخصصان جمع آوری شده اند. علاوه بر این، با استفاده از تحلیل SWOT، نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای موجود شناسایی می شوند و راهبردهای اجرایی مناسب برای ارتقاء هویت کالبدی ارائه می گردد. اهمیت این موضوع در این است که برندسازی و تقویت هویت کالبدی می تواند به تقویت حس تعلق و پایبندی ساکنان به شهر و همچنین بهبود کیفیت زندگی آنان منجر شود. این پژوهش می تواند به نهادهای مسئول در زمینه توسعه پایدار و هویت بخشی به فضاهای شهری کمک کرده و راهگشای چالش های موجود در این زمینه باشد. با توجه به اهمیت هویت در زندگی شهری، توجه به این مسائل می تواند نقشی کلیدی و اساسی در آینده شهر جدید صدرا ایفا کند و به ارتقای کیفیت زندگی ساکنان آن کمک کند.
تبیین مدل تحلیل پویایی تاریخی سفرهای تجاری با تمرکز بر کاروان سراهای دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کاروان سراها یکی از مهم ترین گونه های معماری تاریخی هستند که نقش عمده ای در تجارت ایفا کرده اند. از جمله اصلی ترین کاربردهای کاروان سراها، می توان به برقراری امنیت در سفرهای بین شهری، اسکان موقت برای رهگذران، انبار کالا برای تاجرین و نگهداری از چهارپایان در طول مسیر تجاری اشاره کرد. محققان بسیاری به ساختار کاروان سراها پرداخته اند اما تا قبل از گستردگی علوم اجتماعی- محاسباتی در تحلیل های تاریخی، این امکان وجود نداشت که با کمک تحلیل ساختاری و فضایی این بناها، بتوان در مورد نسبت میان کالبد این بناها و رفتار اجتماعی مرتبط با آنها اطلاعاتی کسب کرد و ازاین رو این پژوهش درصدد پاسخ به این مسئله است که چگونه می توان به مدلی برای رابطه سفرهای تجاری و معماری کاروان سراهای دوره صفویه دست یافت؟هدف پژوهش: این پژوهش درصدد تبیین یک مدل ریاضی بین وقایع پویای اجتماعی و تاریخی، با تمرکز بر رابطه سفرهای تجاری و معماری کاروان سراهای دوره صفویه است.روش پژوهش: این پژوهش، با روش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. همچنین، در مطالعه موردی از شبیه سازی های سه بعدی در نرم افزار تری دی مکس و تحلیل های حجمی در نرم افزار راینو بهره گرفته شد. در این راستا، از مدل آهنگ رسانش سفر استفاده شد که در 16 کاروان سرای موردی و 14 سفر شبیه سازی شده آزمایش شده است.نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن است که شهر اصفهان در دوره صفویه، به عنوان مقصد بالقوه برای سفرهای تجاری بوده و شهر کرمان به عنوان مبدأ مناسب برای سفرهای تجاری با مقصد اصفهان بوده است. از سوی دیگر، با توجه به مسیر تجاری ابریشم، حلقه تجارت از سمت کشور پاکستان کنونی به سمت شهر اصفهان جاری بوده و از این شهر به سمت شمال غرب، شمال شرق و جنوب کشور امتداد داشته است.
هنر و رسانه در عصر پسا حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
55 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در سال 2016، پساحقیقت به عنوان کلمه سال توسط انجمن فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد انتخاب شد. در دوران پساحقیقت در سال 2016، شکاف بین واقعیت و حقیقت شروع به شکل گیری فضایی توأم با حقایق جایگزینی کرد. هنر در این فضا خروجی دیگری است که به مثابه توسعه یک رسانه تصویری همه جانبه، برای برانگیختن یک تجربه فوری یا معتبر فراتر از مرزهای بازنمایی، وارد بازی سیاسی شده و حقایق جایگزین را در خدمت مخاطب قرار داده است تا حقایق فراتر از مرزهای سنت را دریابند. سؤالات پژوهش به شرح زیرمی باشد:ماهیت پساحقیقت چیست؟ و هنر در این دنیای پساحقیقت چطور عمل می کند؟هدف پژوهش: هدف این پژوهش شناخت ماهیت دوران پساحقیقت و بررسی عملکرد هنر با توجه به ماهیت پیچیده دوران پساحقیقت است.روش پژوهش: روش پژوهش، کیفی به شیوه توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات فیش، مشاهده و ابزار پویشگری نوین است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد، عصر پساحقیقت، زمانی است که عرصه هنر به مقوله ای انتقادی تبدیل می شود. عرصه هنر روابط فضایی را بررسی می کند که مخاطب را در مرکز یک بازی حسی قرار می دهد و ایده ای می شود که پویایی غوطه ور شدن در حقایق جایگزین را بررسی می کند. غوطه وری بی زمان است و این بی زمانی در حال پالایش مرزهای سنتی بین مخاطب، رسانه و شخصیت هنرمند است.
شناخت نشانه های تصویری سنگ قبرهای تاریخی موزه بیشاپور شهرستان کازرون (دوره اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
199 - 215
حوزههای تخصصی:
آدمی همواره تلاش کرده است تا با استفاده از ابزارهایی پیام خود را به دیگری برساند و هنر در این میان به واسطه معنامندی خود لایه هایی از مفهوم را بیان می کند که علاوه بر انتقال پیام، جنبه های زیبایی شناسانه را نیز در خود دارد. یکی از این ابزارها سنگ قبرها هستند. این آثار به عنوان آخرین اشاره به فرد متوفی، ابزاری برای بیان ویژگی های وی است با این حال، در درون خود قراردادهای اجتماعی و ارزش های دینی و دیدگاه های مذهبی هنرمند و بازماندگان را علاوه بر شخصیت و شیوه زیست متوفی نشان می دهد. یکی از این میراث های در خطر، سنگ قبور موزه بیشاپور شهرستان کازرون است. نگارندگان با تکیه بر روش تفسیری-تاریخی تلاش نموده تا با تصویربرداری، تحلیل خطی و شکلی این آثار و تطابق آن با مفاهیم و معانی نقوش به شناخت این نشانه های تصویری دست یابند. نتایج تحقیق نشان می دهد که سنگ قبر تاریخی در موزه بیشاپور حاوی دو جنبه زیست عشیره ای و این جهانی و طلب آمرزش اخروی است. به عبارتی این نقوش هم نظر به جنبه های عشیرگی مانند مهمان نوازی متوفی و تکریم این شیوه پیوند اجتماعی داشته و هم با استفاده از ترکیب نقوش گیاهی، حیوانی و هندسی تلاش می کند تا متوفی را آمرزیده شده و بهشتی نشان دهد. جهت تاکید بر این گزاره ها جایی با استفاده از نقش اسلحه، متوفی را فردی جنگاور و نیز با استفاده از تسبیح و ... وی را مقید به مناسک دینی نشان می دهد.
ماهیت حقوقی قراردادهای بهره برداران بازارهای بزرگ کلان شهرها (مگامال ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
۷۴-۶۵
حوزههای تخصصی:
وسعت و تعداد رو به افزایش بازارهای بزرگ (مگامال ها) و تنوع بهره برداران واحد های تجاری، اداری و خدماتی که شرایط هر واحد با واحد دیگر کماً و کیفاً متفاوت است و هر یک از بهره برداران نیز دارای عقیده و سلیقه خاص خود هستند. ضرورت تدوین و تنظیم قراردادهایی را می طلبد: که از یک سو وظیفه مالکین را در برابر بهره برداران و از سوی دیگر تکالیف هر بهره بردار را در برابر بهره برداران دیگر مشخص کند. در حال حاضر قراردادها بین مالکین و بهره برداران در چارچوب عقود معین مانند عقد اجاره، عقد مشارکت، عقد قائم مقام تجاری، عقد وکالت، صلح و جعاله خاص و یا در قالب ماده ده قانون مدنی با بهره گیری از احکام عقود معین تنظیم می شود. این قراردادها با شکل و قالب کنونی، قدرت پاسخگویی به نیازهای ذینفعان را ندارد. با توجه به اینکه شروع ساخت و بهره برداری از بازارهای بزرگ (مگامال ها) در دنیای معاصر است؛ به نظر می رسد برای نظم بخشیدن به روابط مالکین و بهره برداران از یکسو و نیز روابط بین بهره برداران از سوی دیگر قوانین یا آئین نامه های جدید در قالب نهاد خاص ماده ده قانون مدنی تدوین شود. در مقاله حاضر از روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از استدلال منطقی استفاده شده است. و موضوع ماهیت حقوقی قراردادهای بهره برداران بازارهای بزگ در کلان شهرها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است و در انتها نتیجه گیری و پیشنهادات در زمینه پژوهش حاضر ارائه شده است.
تحلیل دسترسی به خدمات عمومی شهری در شهر جدید سهند، با استفاده از روش تحلیل شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید که حدود سه دهه از ایجاد آن ها در ایران می گذرد، اکنون با مشکلات مختلفی رو به رو شده اند، یکی از این مشکلات دسترسی به خدمات عمومی شهری در این شهرها، می باشد. در پژوهش حاضر، که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای و میدانی انجام شده است، دسترسی به خدمات عمومی شهری در 7 ناحیه شهر جدید سهند در ارتباط با شبکه معابر آن تحلیل گردید در تحقیق حاضر، با استفاده از روش تحلیل شبکه، سطوح دسترسی به خدمات عمومی شهری در شهر جدید سهند، بررسی گردید و حاصل کار، به صورت نقشه های مجزا، برای 9 نوع کاربری خدمات عمومی شهری، ابتدا به صورت نقشه های شعاع دسترسی و سپس با یکپارچه کردن نقشه ها به صورت نقشه های شعاع دسترسی وزنی، تهیه گردید. در پایان نیز با ترکیب نقشه های تولید شده در مراحل قبل، نقشه نهایی دسترسی یکپارچه به خدمات عمومی شهری ارائه گردید. . با استفاده از روش تحلیل شبکه، در مجموع دسترسی به خدمات عمومی شهری در قالب 9 کاربری، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین کاربری های خدمات عمومی شهری، شهر جدید سهند از نظر مطلوب بودن دسترسی به ترتیب عبارتند از: آموزشی، تجاری، تجهیزات شهری، اداری-انتظامی، مذهبی، درمانی، پارک و فضای سبز، ورزشی و فرهنگی. شعاع دسترسی به کاربری آموزشی و تجاری نسبت به بقیه کاربری در وضعیت مطلوب تری قرار دارند؛ درحالی که کاربری های ورزشی و فرهنگی در وضعیت ضعیف تری از این لحاظ قرار دارند؛ که علت آن پراکنش فضایی و تعداد این کاربری ها می باشد. همچنین نتایج حاصل از نقشه دسترسی یکپارچه به خدمات عمومی شهری نشان داد تنها 45% از کل شهر تحت پوشش خدمات رسانی خوب و خیلی خوب قرار گرفته است و این سطوح اغلب شامل نواحی میانی و قدیمی تر می باشد و نابرابری در دسترسی به خدمات شهری در شهر جدید سهند مشهود است. نابراین باتوجه به جمعیت بالای شهر جدید سهند و نقش مهم این شهر در جذب جمعیت مادرشهر تبریز، نیازمند برنامه ریزی و توجه ویژه به ایجاد و طراحی عملکردهای مختلف خدمات عمومی شهری به خصوص در مناطق با سطوح دسترسی ضعیف و خیلی ضعیف می باشد.
تبیین و تحلیل آسیب های نظریات غربی بر شکل گیری ساختار نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری در ایران با استفاده از تحلیل سه شاخگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
14 - 34
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آسیب شناسی علل تحولات ایجاد شده و چگونگی تاثیرگذاری نظریات غربی، الگوهای غیر بومی در مدیریت شهری و برنامه ریزی شهری ایران پرداخته،که با استفاده از روش تحلیل سه شاخگی به شناسایی آسیب های ساختاری، رفتاری و محیطی پرداخته شده است و در نرم افزار MAXQDA مورد تحلیل قرار گرفته . در آسیب ها ساختاری، نظام نادرست برنامه ریزی شهری با بار عاملی 88.، سیستم نادرست تقلید از تفکرات غربی 88.، ع دم اس تفاده از عناصر معماری بومی 88.، و عدم برنامه ریزی مناسب و بومی سازی نظریات و تفکرات غربی 86.، مهم ترین آسیب های در نظام برنامه ریزی شهری در ایران می باشند، در آس یب های زمینه ای، وضعیت قوانین موجود 98.، طرح های توسعه شهری 96.، عدم استفاده از نظرات خبرگان 95.، و عدم مشارکت شهروندان در نظام برنامه ریزی شهری 86. آسیب های زمینه ای هس تند. در آس یب ه ای رفتاری، عدم آگاهی و دانش شهرسازان با نظام برنامه ریزی 98.، عدم شناخت استانداردهای و بومی سازی 96.، عدم نظارت 95.، فرهنگ سازی 91. و عدم آگاهی و دانش مدیران 79.، آسیب های رفتاری هستند. نتایج نشان می دهند که درکنار جریان های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نقص هاى اساسی در مبانی نظرى و تئوریک الگوهاى برنامه ریزى و الگو برداری صرف از آنها و همچنین در عرصه عمل توسعه و برنامه ریزی شهرى که ناشی از عدم بومی سازى، انطباق مبانی تئورى ها با شرایط کشور، و . می باشد، که باعث شده این الگوها فاقد کارآیی لازم براى هدایت تحولات توسعه و برنامه ریزی در مسیر صحیح باشند
تبیین انگاره طراحی شهری مشارکتی در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور براساس فلسفه رئالیسم اسلامی
حوزههای تخصصی:
رویکرد بازآفرینی شهری در سیر تطور تاریخی خود، مقوله مشارکت اجتماعی را مورد تاکید قرار داده که منجر به شکل گیری رویکرد بازآفرینی شهری اجتماع محور گردیده است. مشارکت مردمی در فرآیند بازآفرینی منجر به پایداری اجتماعی خواهد شد. از آنجایی که مهارت و آگاهی کافی برای ورود به عرصه مشارکت در فرآیند طراحی و خلق فضاهای شهری امری ضروری است، به نظر می رسد دلیل عدم مشارکت تاکنون، حاصل فقدان آموزش های موردِ نیاز بوده است. با هدف تعیین نقش و جایگاهِ آموزش در فرآیند بازآفرینی شهری اجتماع محور، در پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و راهبرد تحلیل محتوا، خاستگاه فلسفی و نظری موضوع در فلسفه رئالیسم اسلامی، واکاوی گردیده است که در نهایت منجvبه تشکیل مدل بازآفرینی شهری اجتماع محور از طریق آموزش شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد اتخاذِ رویکرد مشارکت بعنوان پارادایم طراحی، منجر به موفقیت پروژه های بازآفرینی شهری خواهدشد و براساس یافته های موردپژوهی برای جلبب مشارکت ذینفعان در پروژه های طراحی شهری آموزش به عنوان قدم و اول و عامل تاثیرگذار، نقش مهمی ایفا خواهد کرد. آموزش در این مفهوم به معنای آگاهی بخشی، اطلاع رسانی، نظرسنجی، زمینه ساز مشارکتِ اجتماعی، عامل حساس سازی و مسئولیت پذیری شهروندان و همچنین عامل خلق فضاهای شهری با کیفیت و پاسخگو به نیازهای مخاطبان خواهد بود. برای نیل به این هدف مبانی فلسفی اندیشه اسلامی درباب آموزش، تحلیل گردیده است تا اهداف، اصول، روش و محتوای آموزش متأثر از اندیشه اسلامی ارائه شود. این پژوهش از منظر هدف تحقیق بنیادی و براساس ماهیت موضوع و حیطه مورد پژوهش در علوم اجتماعی، توصیفی-تحلیلی محسوب میگردد. نتایج تحقیق نشان می دهند، آموزش با هدف طراحی شهری مشارکتی، با جامعه و برای جامعه محقق می شود و نه آموزش به جامعه؛ که با اهمیت بخشی به نقش ذینفعان در این فرآیند، متأثر از رویکردی پائین به بالا، براساس خواست های جامعه تدوین می گردد و در قالب اصول طراحی مشارکتی به جامعه ارائه میشوند.
ارزیابی عملکرد واحدهای خدمات شهری شهرداری اصفهان با بکارگیری تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۱۰۷-۸۸
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش شهرداری ها در کیفیت و افزایش سطح زندگی شهروندان، ارزیابی عملکرد آن ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در این میان معاونت خدمات شهری شهرداری اصفهان و ادارات زیرمجموعه به دلیل داشتن نقش محوری در خدمت رسانی به ارباب رجوع نیازمند برنامه ریزی، افزایش عملکرد و اندازه گیری کارایی می باشند. تحلیل پوششی داده ها یک روش برنامه ریزی خطی غیر پارامتریک برای سنجش میزان کارایی نسبی واحدهای سازمانی هست. در این پژوهش کارایی نسبی ادارات خدمات شهری مناطق 15 گانه شهرداری اصفهان برای دوره یک ساله با استفاده از مدل BCC خروجی محور مورد تحلیل قرارگرفته است و سپس راه کارهای افزایش سطح عملکرد هر واحد بر اساس بهبود ورودی ها و خروجی ها مشخص شد. در پایان نیز از روش کارایی متقاطع و روش تهاجمی جهت رتبه بندی واحدهای کارا استفاده شده است که جنبه نوآوری پژوهش حاضر محسوب می شود. ارزیابی عملکرد شهرداری ها در پژوهش حاضر با لحاظ نمودن چهار متغیر خروجی (مبلمان شهری و زیباسازی، آذین بندی ویژه در مناسبت ها، نورپردازی، هنر شهری و دیوارنگاره) و یک متغیر ورودی (بودجه تخصیص یافته به شهرداری هر منطقه) صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ادارات خدمات شهری مناطق 1،3،4،5،9،15 کارا با نمره کارایی می باشد و رتبه بندی واحدها با استفاده از روش تهاجمی نشان داد بهترین کارایی مربوط به واحد 3 است.
تحلیل سیستمیِ فرایند تعادل در اجزای ساختاری بناهای تاریخی؛ مورد مطالعه: تحلیل گرافیکی طاق چهاربخش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
205 - 224
حوزههای تخصصی:
رفتار بناهای تاریخی به سادگی قابل پیش بینی نیست و یکی از راه های درک بهتر این رفتار، در نظر گرفتن آن همچون یک سیستم پیچیده است. در نظریه سیستم های پیچیده به پدیده ها، لایه لایه نگاه می شود و تمرکز بر روابط میان اطلاعات است. سیستم ها با ماهیت متفاوتِ فرایندهایشان در هر لایه، الگوی رفتاری خاصی را بروز می دهند که از هم افزایی این لایه ها، رفتارِ کلِ سیستم پیش بینی پذیر می شود. از دریچه این نظریه، رفتار در بنای تاریخی مفهوم جامع تری را در بر می گیرد و تنها شامل سازه نمی شود. ازسویی دیگر، پیشینه تحلیلِ سازه در بناهای تاریخی نشان از اهمیت هندسه در حفظِ تعادل بنا دارد؛ درحالی که ابزارهای ماشینی که امروزه متداول هستند، از اصول دیگری در تحلیل های خود استفاده می کنند و به دلیل داشتنِ پیش فرض های ساده انگارانه، نتایج قابل اطمینانی هم ارائه نمی دهند. در این مقاله، با تبیین چارچوب مفهومی برای شناخت یک بنای تاریخی براساس نظریه سیستم های پیچیده، استدلال می شود که تحلیلِ رفتار در یک بنای تاریخی ازسویی منوط به بررسی فرایندهایِ لایه هایِ متفاوتِ بناست و ازسویی دیگر، مستلزم به کارگیری دانشِ تجربی در این گونه بناهاست. سپس، با بررسی سیر تاریخی تحلیلِ تعادل در بناهای تاریخی، نتیجه گیری می شود که از ترکیب روش حدی و ابزار استاتیک گرافیکی می توان پیچیدگیِ رفتار در عناصر سازه ای یک بنای تاریخی را به کمک تحلیل یک فرایندِ اطلاعات محور، از مسیر حرکت نیروی رانش در بنا ارزیابی کرد. این مقاله توصیفی تحلیلی با پیاده سازیِ این شیوه بر روی یک تاق چهاربخش به عنوان یک جزء از بنای تاریخی، پیشنهاد خود را به صورت عملی ارائه می کند.
ارزیابی عوامل مؤثر بر تجربه گردشگر پس از سفر در سایت های بوم گردی شهرستان رشت
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تعداد محدودی از مطالعات تجربی بررسی کرده اند که چگونه تجربه گردشگران پس از سفر تأثیری بر تصویر مقصد می گذارد. اما برخی از ارتباطات بین تجربه، تصویر، رضایت و رفتار هنوز به طور کامل درک نشده اند، به خصوص در حوزه بوم گردی که مدیریت تصویر مقصد در آن می تواند چالش برانگیزتر باشد.هدف پژوهش: بررسی عوامل مؤثر بر تجربه گردشگر پس از سفر در سایت های بوم گردی شهرستان رشت می باشد.روش شناسی: روش تحقیق در این پژوهش از نوع همبستگی و در چارچوب روش های تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات، از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. میزان آلفای کرونباخ این تعداد پرسش نامه 0/924 است. جامعه پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شده است. روش حجم نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای و بین گردشگران و شهروندان مراجعه کننده به طبیعت رشت مورد بررسی قرار گرفت که برای تحلیل نتایج پرسشنامه ها، و تأثیر تجربه گردشگر بر وفاداری، رضایت و تصویر مقصد با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم-افزار SPSS 25 و لیزرل برای محاسبه شاخص های برازش داده-مدل برای ارائه مدل تحلیلی ساختاری متغیر های پژوهش استفاده شده است.یافته ها و بحث: با توجه به مقدار ضریب تأثیر می توان بیان نمود که اثر شاخص های تجربه گردشگر بر متغیر تجربه گردشگر مثبت، مستقیم و در حد متوسط به بالا برآورد گردید، به این معنا که افزایش میزان شاخص های تجربه گردشگر می تواند در حد بالایی منجر به تقویت تجربه گردشگر در رشت گردد. نتیجه گیری: نشان داد که رضایت متاثر از تجربیات گردشگری و تصویر مقصد است. تجربه گردشگری تأثیر مستقیم بر رضایت و تأثیر غیرمستقیم از طریق تصویر مقصد داشت. علاوه بر این، رضایت بطور مستقیم تحت تأثیر هر دو بعد تصویر مقصد ویژه و کلی و دو بعد تجربه (یادگیری و متفاوت)، در حالی که بطور غیرمستقیم تحت تأثیر سه بعد تجربه (تجربه فعال، حواس مربوط به تجربه و عاطفی) از طریق تصویر مقصد قرار گرفت.
ارزیابی فضاهای خوابگاهی دانشجویان دختر با رویکرد ارتقای سطح آرامش و محرمیت (نمونه موردی: سکونتگاه دانشجویی دانشگاه شهر محلات)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
معماری و محیط های انسان محور دوره ۱ پاییز ۱۴۰۳ ماره ۱
19 - 34
حوزههای تخصصی:
از عوامل مهم در خوابگاه دختران، اهمیت دادن به موضوع محرمیت می باشد، محرمیت در اقامتگاه دخترانه برای دانشجویان دختر بسیار حائز اهمیت است، زیرا وجود حریم به احساس آرامش آنها کمک میکند و بدین طریق دانشجویان میتوانند زمان خود را بدون هرگونه اضطراب و دلهره گذرانده و به بلوغ و صلح روانی دستیابند. مدنظر قرار دادن محرمیت به عنوان یک عامل مهم در جهت ارتقای آرامش برای استفاده کنندگان از فضا حائز اهمیت است، و به همین سبب هدف از مقاله حاضر نیز بررسی خوابگاه های دانشجویی با رویکرد ارتقا سطح آرامش و محرمیت می باشد. روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی برپایه پیمایش بوده و ابزار مورد استفاده در آن ،پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق دانشجویان شهر محلات و تعداد نمونه مورد مطالعه آن 300 نفر می باشد که به صورت هدفمند انتخاب شده است. براساس نتایج به دست آمده با توجه به نیاز دانشجویان به سلامت روانی، می توان شرایط مد نظر را با توجه به شاخصه ها در طراحی یک خوابگاه دخترانه با رویکرد ارتقا محرمیت و آرامش فراهم آورد. به عبارتی دیگر سلامت روانی می تواند با برقراری آرامش به دست آید. با توجه اینکه آرامش در گرو امنیت بر قرار می شود، می توان گفت میان ابعاد آرامش و امنیت رابطه ای وجود دارد، به عبارتی میتوان گفت با افزایش امنیت به آرامش مطلوب خواهیم رسید.
بررسی دلایل کارکرد تقلیل دهنده مقررات ملی ساختمان در کم رنگ شدن مفاهیم طراحی در معماری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
99 - 118
حوزههای تخصصی:
اهداف: بررسی و تحلیل قوانین طراحی با هدف رفع تناقضات و ایرادت، یکی از موضوعات پویا و حائز اهمیت پژوهشی در اکثر نقاط جهان است. تردیدی در لزوم وجود قوانین وجود ندارد، اما سوالی که مطرح است نحوه ی طراحی قوانین مذکور است، به گونه ای که منجر به افت کیفیت و تنش در فرایند پیچیده طراحی نشوند. هدف پژوهش ریشه یابی کارکرد تقلیل دهنده مقررات ملی با تمرکز بر مبحث چهارم، در کم رنگ شدن مفاهیم طراحانه در حوزه ساختمان است.
روش ها: پژوهش با رویکرد تحلیلی، مبتنی بر تحلیل محتوی و استدلال منطقی منابع کتابخانه ای انجام شده و چارچوب پژوهش از طریق مصاحبه با خبرگان تعیین شده است.
یافته ها: مقررات ملی از نوع تجویزی هستند که تعیین راه حل ها، عدم انعطاف پذیری و محوریت استانداردها، مهم ترین ویژگی این گونه از مقررات است. تقلیل مسائل حوزه ی طراحی، جایگزین کردن مهارت به جای شناخت، رفع مسئولیت طراحی از طریق تکیه به استانداردها، تعیین حداقل ها به عنوان اهداف و حذف انگیزه برای خلاقیت و نوآوری، دلایل اصلی کارکرد تقلیل دهنده مقررات ملی در حوزه طراحی و ساخت است.
نتیجه گیری: ساختار و محتوای مقررات تغییراتی در شیوه ها و کارهای طراحان ایجاد می کند. رویکرد تجویزی با ویژگی های خاص خود، برای تدوین مقررات حوزه ی طراحی معماری مناسب نیست و نیازمند مقرراتی هستیم که طراح را مجاب به تفکر در مسیرهای خاص نکند. محوریت استانداردها، مسائل حوزه طراحی را محدود کرده است و با تنزیل سطح طراحی در حد تکنسین ها، سبب کمرنگ شدن نقش طراحان مبتکر و مفاهیم طراحانه شده و بستر حضور غیرمتخصصان در حوزه طراحی را فراهم کرده است.
Proposing a New Approach to Optimize the Windcatcher's Performance (Case Study: Bandar_E_Kong)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Hot and humid climate is one of the robust climates in the world. Vernacular architecture in this area answer to climate conditions with solutions, one of these solutions are windcatchers. Nowadays most of these windcatchers are closed because they are not responsive to current thermal comfort conditions. The reduction of wind speed and the lack of control over the entering hot weather can be considered as two main weaknesses of the windcatchers in these areas. This research suggested to install Damper and Fan to improve the performance of windcatchers in vernacular houses of Bandar-Kong. five windcatchers have been selected as case studies and their performance has been simulated and measured in 24 different modes: open windcatcher (past method), closed windcatcher (current state), windcatcher with valve and windcatcher with fan are four general modes wich are divided to 6 subset. Design Builder 7.0.0.116 is used for simulations. operative temperature is calculated for each space in 24 different modes. The results show that using fan and damper, increase thermal comfort hours from about 43 to 52 percent. Besides using fans and dampers can obviously reduce temperatures over 35degrees.
ظرفیت سنجی کالبدی مدارس تاریخی در بازاستفاده تطبیقی فضاهای آموزشی؛ نمونه موردی: مدارس جانی خان، شفیعیه، رحیم خان، معمارباشی و شیخ عبدالحسین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای عملیاتی برای حفظ ارزش های تاریخی و فرهنگی ساختمان های تاریخی در راستای توسعه پایدار و بهره مندی از آن ها، بازآفرینی و بازاستفاده تطبیقی آن ها با برنامه ریزی عملکردی جدید است. ظرفیت سنجی کالبدی بناهای موردنظر برای احیا و بازآفرینی ضروری و پراهمیت است. ازجمله مهم ترین بناهای میراثی برجای مانده از دوران گذشته در شهرهای تاریخی ایران، مدارس هستند. هدف از این مطالعه آن است که ظرفیت های کالبدی پنج مدرسه میراثی جهت بازاستفاده تطبیقی بررسی شود که عبارتند از جانی خان قم، شفیعیه و رحیم خان در اصفهان و معمارباشی و شیخ عبدالحسین در تهران. در این مطالعه به روش تحقیق کمی و از طریق آزمون افتراق معنایی و نیز تحلیل همبستگی میان متغیرها، معیارهای استخراج شده از مبانی نظری بازآفرینی تطبیقی که عبارت اند از: بهره مندی از نور طبیعی، امکان تهویه طبیعی هوا، امکان تعدیل طبیعی دمای هوا، سکوت و آرامش فضا، ظرفیت مبلمان مطلوب فضا، ایمنی و امنیت ساختمان، زیبایی و تزئینات، سیرکولاسیون و دسترسی مطلوب، فضای سبز و چشم انداز زیبا و تنوع مصالح تحلیل شد. نتایج سنجش معیارها در پنج مدرسه انتخاب شده نشان می دهد که در مدارس برخوردار از ظرفیت های فضایی بیشتر، وسیع تر و متنوع تر و نیز ارتباط بیشتر با حیاط مرکزی به عنوان موقعیت تأمین کننده نور، هوا، چشم انداز، سکوت، آرامش و طبیعت، قابلیت بالاتری برای احیا و برنامه ریزی فضایی جدید وجود دارد. همچنین نتایج روشن می سازد از میان پنج مدرسه انتخابی به ترتیب مدرسه جانی خان با میانگین امتیاز (۱.۹۱)، مدرسه رحیم خان (۱.۸۹) و مدرسه معمارباشی (۱.۸۶) بیشترین ظرفیت را برای بازاستفاده تطبیقی دارند.
تحلیل نقاشی گل و مرغ به کار رفته در قلمدان شماره 1393005000045 موجود در موزه ملک، اثر استاد فتح اله شیرازی، بر بستر قلمدان نگاری های دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱
7 - 22
حوزههای تخصصی:
هنر قلمدان سازی بافرهنگ ایران ارتباطی دیرینه دارد. در دوره قاجار این هنر به اوج خود رسیده است و صورتگران این فن را به اوج کمال رسانیدند، به طوری که بر قلمدان های فلزی که تا پیش ازاین دوران مورداستفاده قرار می گرفت برتری یافت. نقاشی مکتب قاجار سعی دوباره ای بود در ایجاد تعادلی مطلوب میان دو عنصر ناهمگن ایرانی و اروپایی که در نیمه اول قرن سیزدهم هجری به توفیقی دلپذیر اما مختصر دست یافت که این روند بر روی قلمدان نگاری های این دوران بسیار تأثیرگذار بود. فتح اله شیرازی ازجمله برجسته ترین های نقاشی زیر لاکی و قلمدان نگاران دوره قاجار بوده است. مهم ترین نقوشی که در آثار او به چشم می رسد، نقاشی های گل و مرغ و گل وبوته است. او اغلب در قاب بندی های منظره با حواشی گل رز از طرح های دل انگیزی بهره می گرفت. هدف از این پژوهش مطالعه گل و مرغ در نقاشی فتح اله شیرازی است. پرسش های اصلی پژوهش عبارت اند از: تأثیرات نقاشی گل و مرغ در قلمدان فتح اله شیرازی از هنر دوره قاجار چگونه بوده است؟ ویژگی شاخصه های بصری نقش گل و مرغ در قلمدان فتح اله شیرازی چگونه است؟ روش پژوهش حاضر، به صورت تحلیلی-توصیفی است، شیوه گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی (کتابخانه ای) است. در انتهای پژوهش نتایج حاصل نشان می دهد که ضمن بررسی قلمدان در دوره قاجار به این قلمدان خاص، نقوش گل و مرغ نقاشی شده اند و نقوش استفاده شده در قلمدان نگاری، دارای ژرف نمایی متأثر از نقاشی اروپایی بوده است اما مکتب فرنگی مآب فتح اله شیرازی متفاوت از دیگر قلمدان نگاران هم عصرش است، قلمدان نگاری او واقع گرایانه و شیوه کارش طبیعت گرا است که این امر بیانگر تمایلش به رئالیسم هم سو با به کارگیری نقوش با علم به معنای عرفانی این عناصر بصری است و نه صرفاً نقوشی در جهت تزئین و نمادگرایی انتزاعی.