فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
35 - 50
حوزههای تخصصی:
معماری، به مثابه فضایی گفتمانی، میراث دارِ دانش، فرهنگ، هنر و زبان گویایی برای بیان گفتمان های مسلط تاریخی است. ابنیه شاخص تاریخی، تجلی گاه فرهنگ و سنت های جاری، و معرف بستر خلق خویش اند. یکی از مهم ترین بن مایه های پُر سخن در معماری ایرانی، هندسه مکنون و جلی در آثار شاخص تاریخی است. هندسه به عنوان صورتی از ماهیت قدسی، هم در آفرینش ساختار ابنیه و هم در صورت بندی تزئینات معماری ایرانی اسلامی، نقشی اساسی ایفا می کند. نظر به تحولات و رشد فناوری در ابزار طراحی و دگرگونی شیوه اندیشیدن در فرایندهای طراحی دیجیتال، بررسی شیوه های بازنمایی سنت ها به طور عام و بازآفرینی هندسه به طور خاص، از منظر ساختار و صورت، ضرورت دارد. در این پژوهش در جست وجوی پاسخ این پرسش هستیم که چگونه می توان با تکیه بر آراء سنت گرایان، در طراحی معماری بناهایِ امروزین، با به کارگیری روش های طراحی رایانشی و الگوریتمیک به بازنمایی تاریخ و تعامل با سنت پرداخت؟ و آیا می توان با رویکرد بازآفرینی نقش مایه های هندسی معماری ایرانی اسلامی، بر بستر روش های طراحی رایانشی، به بناهای امروزی، هویت بخشید؟ در این راستا با بهره گیری از روش کتابخانه ای و تحلیل نمونه های قابل توجه معماری با رویکرد بازآفرینی نقش مایه های هندسی الگوی هنر سنتی، تلاش می شود از بستر هندسه جاری معماری ایرانی اسلامی، از آرای سنت گرایان، بهره جست. بنا بر پژوهش صورت گرفته، ساختار هندسی نقش مایه های هندسی هنر و معماری ایرانی اسلامی، با تکیه هنرمند ریاضیدانِ مسلمان، بر هندسه اقلیدسی و فیثاغوری و بنیان های حکمی و علمی، نمود تام و تمامی از هماهنگی معنا و صورت است. از طرفی طراحی پارامتریک و الگوریتمیک که مفاهیم هماهنگی جزء و کل، تکثیر، پیچیدگی، ریتم و فرم های توسعه و تکامل یافته، از ویژگی های زیباشناختی آن است، تناسب بسیاری با زیبایی شناسی نقشمایه های هندسی ایرانی اسلامی دارد که مبنای آن، تأکید بر مفاهیم کثرت در وحدت، پیچیدگی، تکرار و فرم های هندسیِ استحاله یافته نظام مند است. ماهیت انتزاعی و ویژگی های صوری و زیبایی شاختی نقش مایه های هندسی هنر و معماری ایرانی اسلامی، بنیان و ساختاری غنی و قابل توسعه است و شناخت، تحلیل، توسعه و بازآفرینی آن که در گذشته کاری دشوار و پیچیده بود، امروزه به واسطه ابزار نوین طراحی برای تولید فرم هایی با تفکر الگوریتمی و طراحی رایانشی تسهیل شده است.
مکانسیم هندسی تبدیل سازه های فضاکار تک لایه به سیستم بستاروند متناظر
حوزههای تخصصی:
در یک سازه ی بستاروند تیرهای با طول کم به صورت متقابل به یکدیگر الحاق شده و دهانه بزرگی را بدون نیاز به تکیه گاه میانی پوشش می دهند. این سازه زیرمجموعه ی سازه های فضاکار بوده که به دلیل کاربست اتصالات غیر متمرکز، نیاز به اتصالات پیچیده را مرتفع می سازد. بااین حال پیچیدگی های طراحی و مدل سازی این نوع سازه، امکان استفاده گسترده از آن را از بین برده است. رویکردهای مختلفی برای استفاده از این سازه وجود دارد که یکی از رایج ترین آن ها استفاده از تک مدول به عنوان سازه ی اصلی می باشد. هدف این پژوهش ارائه روشی ساده و کارآمد برای طراحی این سازه با استفاده از الگوریتم نویسی در افزونه گرس هاپر برای دهانه های مختلف و تعداد المان های متنوع می باشد. برای انجام این پژوهش ابتدا مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و پس از استخراج روش های طراحی این سازه، مدل سازی و الگوریتم نویسی آن انجام گرفته است. جهت تبدیل سازه ی فضاکار به سازه ی بستاروند متناظر از سه روش انتقال، چرخش و انتقال پیشرفته استفاده می شود. در این پژوهش، مدل سازی پارامتریک سازه های بستاروند و نحوه ی تبدیل سازه فضاکار تک لایه به سازه ی بستاروند متناظر به روش چرخش بر اساس معادلات حاکم در نرم افزار راینو و افزونه ی گرس هاپر انجام گرفته و در نهایت نتیجه این پژوهش به صورت الگوریتمی ارائه شده که با مشخص کردن چهار متغیر شعاع بیرونی، سطح مقطع اولیه تیر، زاویه چرخش و تعداد المان های سازه فرم نهایی سازه با توجه به نیاز طرح را ارائه می کند.
مطالعه تطبیقی نگاره های فتح خیبر توسط حضرت علی (ع) در دو نسخه فالنامه دوره صفوی و نقاشی های محمد مدبر و حسین همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
41 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : فتح خیبر یکی از وقایع مهم تاریخی جهان اسلام است که در دوره های مختلفی از تاریخ هنر ایران اسلامی مورد توجه هنرمندان و نگارگران قرار گرفته است. این واقعه بیش از پیش در میان اهل تشیع اهمیت ویژه ای دارد زیرا در جریان این اتفاق، قلعه یهودیان توسط حضرت علی (ع) فتح شده است. پژوهش حاضر از حیث اهمیت واقعه فتح خیبر و جایگاه مهم حضرت امیر مؤمنان (ع) دارای اهمیت و ضرورت است، به ویژه این که هدف از این پژوهش شناخت سیر تغییر و تحولات مصورسازی این واقعه در دوره صفوی و معاصر، است. هدف پژوهش : تحقیق حاضر در پی آن است که بداند نگارگران و نقاشان در نگاره های مربوط به واقعه فتح خیبر در دو نسخه فالنامه دوره صفوی و نقاشی های محمد مدبر و حسین همدانی، این واقعه را چگونه بازنمایی کرده اند و در دوره های تاریخی صفویه و معاصر، چه تغییراتی در مصورکردن واقعه فتح خیبر مشاهده می شود. از طرف دیگر این پژوهش علل تغییرات و تمایزات در نوع بازنمایی واقعه فتح خیبر را در نگاره های فالنامه های صفوی و آثار نقاشی قهوه خانه ای را بررسی می کند. روش پژوهش : در این پژوهش اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و تصویری به شیوه توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی بررسی و موضوع فتح خیبر توسط حضرت امیرمؤمنان (ع) در دو نگاره از دو نسخه فالنامه صفوی و دو نمونه نقاشی از آثار هنرمندان معاصر شامل آثار محمد مدبر و حسین همدانی مورد تحلیل و تطبیق قرار گرفته است. نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان می دهد در مصورسازی واقعه فتح خیبر، میزان پایبندی به روایات در نگاره های دو نسخه فالنامه صفوی بسیار بیشتر از نقاشی های قهوه خانه ای یعنی آثار محمد مدبر و حسین همدانی است و در دوره صفوی، وجه اعجازگونه عمل حضرت علی (ع) اهمیت بیشتری نسبت به دوره معاصر داشته است.
پیشنهاد اطلس زیست اقلیمی در ایران جهت دست یابی به راهبردهای معماری همساز با اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۴
45 - 69
حوزههای تخصصی:
عدم انطباق ساختمان های جدید با محیط اقلیمی و بی توجهی به تأثیرات متقابل این دو منجر به مصرف لجام گسیخته انرژی های فسیلی شده است؛ بگونه ای که افزون بر آن، آسایش حرارتی ساکنان آن ها را نیز دچار اختلال می کند. لذا تحقیق حاضر به دنبال شناخت صحیح از نظام اقلیمی حاکم بر کشور و در نتیجه استفاده مناسب از راهکارهای مختلف تأمین سرمایش و گرمایش به منظور صرفه جویی در هزینه های مصرف انرژی است. در این پژوهش به منظور حصول راهکارهای مختلف تأمین فعال و غیرفعال انرژی سرمایشی و گرمایشی درون ساختمان ها برای شهرهای مختلف ایران، از داده های اقلیمی روزانه دما و رطوبت نسبی ۱۵۵ ایستگاه هواشناسی در سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۸ استفاده گردید. به منظور ارزیابی راهبردهای زیست اقلیمی برای تأمین آسایش داخل ساختمان ها از دو نمودار بازترسیم شده زیست اقلیمی ساختمانی گیونی که یکی برای کشورهای در حال توسعه و دیگری کشورهای توسعه یافته است، استفاده گردید. با توجه به جروجی های حاصل از ترسیم نمودار زیست اقلیمی هر ایستگاه، درصد فراوانی راهبردهای مختلف طراحی زیست اقلیمی محاسبه و بر مبنای تحلیل خوشه ای، هشت گروه زیست اقلیمی برای ایران طبقه بندی گردید. در نهایت پیشنهادات طراحی اقلیمی برای هریک از هشت خوشه ایجاد شده، تدوین شده است و درصد وقوع شرایط آسایش حرارتی و هریک از راهبردهای سرمایشی و گرمایشی در این هشت پهنه مورد ارزیابی قرار گرفت.
بررسی امکان مدل سازی میزان تغییرات کالبدی بافت های شهر با استفاده از داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
5 - 16
حوزههای تخصصی:
پیش بینی آهنگ تغییرات کالبدی بافت های شهری یکی از عوامل تاثیرگذار بر کیفیت طراحی و برنامه ریزی شهری به شمار می رود. هدف از انجام این پژوهش تدوین شیوه ای برای مدلسازی آهنگ تغییرات کالبدی بافت های شهری است به گونه ای که علاوه بر سهولت استفاده، امکان پیش بینی تغییرات را از طریق پایش دوره های پیشین فراهم سازد. از این رو با استفاده از تحلیل رگراسیونی خطی، آهنگ تغییرات فرم بافت برای یک دوره زمانی خاص مدل شده و میزان تغییرات آن مشخص گردید. در راستای آزمودن این شیوه، قسمتی از بافت محله فیض آباد شهر کرمانشاه مورد مطالعه قرار گرفته و بواسطه استخراج اطلاعات مربوط به چهار دوره از روی تصاویر هوایی، وضعیت بافت برای سال هدف مدل گردید. مقایسه اطلاعات مدل شده با وضعیت واقعی بافت نشان داد که مدل ایجاد شده کاربرد پذیر بوده و در مناطق مصون از تغییرات مبتنی بر طرح های شهری منطقه مورد مطالعه از دقت بیش از 70 درصد برخوردار می باشد.
تحلیلی بر نوع و کارکرد ساعت های سه گانه مجموعه عمادی کاشان در دوران تیموری و صفوی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
95 - 108
حوزههای تخصصی:
کهن ترین ساعت پیچیده شناخته شده در ایران ساعت آبی رصدخانه مدرسه رکنیه یزد به تاریخ 725ق/1324م است. پس از آن در حدود سال 877ق/1473م «فخرالدین علی کاشی» یک ساعت آبی برای مجموعه شکوهمند عمادی در کاشان ساخت. دو دهه بعدتر محمدحافظ، مخترع اصفهانی، یک ساعت برای این مجموعه ساخت که در نوع خود یکی از اولین ساعت های مکانیکی دنیای مشرق زمین بود. در زمان شاه عباس اول با از کار افتادن ساعت محمدحافظ، نمونه دیگری توسط ملا عنایت ساخته شد. این ساعت ها از ظرافت های هنری نیز برخوردار بودند و در رأس هر ساعت پیکرک های انسانی و حیوانی متعددی در آنها حرکت می کردند. این مقاله با تحلیل و بررسی متون تاریخی به سه ساعت مجموعه عمادی کاشان پرداخته و در صدد پاسخگویی به سؤالاتی مانند سیر تطور تاریخی این ساعت ها، گونه شناسی آنها و نیز علل تداوم رونق ساعت این مجموعه برای مدت دو قرن است. یافته ها نشان می دهد که ساعت ملا عنایت احیای ساعت آبی فخرالدین علی و از نوع ساعت آبی اسماعیل الجزری است که قرن ها در دنیای اسلام سابقه داشته است. گویا وقتی ساعت مکانیکی محمدحافظ رو به اختلال رفته و کسی نتوانسته آن را احیا کند، به ناچار سراغ فن ساعتی بومی رفته اند که با آن آشنا بوده و می توانسته اند آن را راه اندازی کنند. دوام وجود ساعت در این میدان به دو نیروی کار متخصص و عادی احتیاج داشته که جز از طریق ایجاد نهاد وقف امکان پذیر نبوده و هزینه های جاری آن نیز از طریق رقبات متعدد وقف شده بر آن تأمین می شد.
منظرِ حصار، از نمود تا نماد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
3 - 3
حوزههای تخصصی:
در تعریف منظر آمده که محصول تعامل انسان با محیط و جامعه با تاریخ است. «نمود»، شرح این محصول است. محصولی که تدریجاً و در اثر میل به ثبات و تداوم استقرار در مکان پدید می آید. در مقابل «نماد» محصول اراده انسان برای بیان مفهوم موردنظر اوست؛ برپایه علامتی قراردادی باشد یا نشانه ای طبیعی. شهرهای ایران و پیش از آنها قلعه های کوچک در محیط های روستایی مهم تر از هرچیز با حصار خود تبیین می شدند. مرزی که درون و بیرون را از یکدیگر تمیز می داد. تفکیک محیط به دو عرصه درون، محل زندگی و تعاملات آن و بیرون، طبیعت رها. حصار درعین حال که مدافع درون بود در برابر دست اندازی بیگانگان بیرون، حامی محیط ساکنان آن بود در مقابل طبیعت خشن. تعارض دو دنیا در دو طرف حصار آن قدر بارز بود که حصار را به نمود مهم حیات بدل می ساخت، آن بود که زندگی را در پس خود ممکن می کرد. در دوسوی دیوار دو منظر متفاوت فهم می شد، یک طرف آبادی و حضور انسان و طرف دیگر خالی از مداخله. هرچه باغ و خانه بود درون حصار و هرچه بیابان بود در بیرون. خیابان دربرابر بیابان. حصار مرز تمیز این دو نمود بزرگ منظر بود. منظر شهری درمقابل منظر طبیعی، عرصه زندگی انسانی دربرابر طبیعت وحشی. تعارض دو منظر که در نمود حصار به ظهور می رسید، تدریجاً زمینه رشد مفاهیم وابسته شد. حصار دیگر فط نمود مناسب سازی زندگی انسان نبود، بلکه مظهر قدرت و اشرافیت هم خوانده می شد. مزارع و باغات در بیرون حصار توسعه پیدا کرد و رفته رفته مهاجرین جدید و رعایای حصارنشینان در بیرون آن ساکن شدند. محله هایی در بیرون حصار تشکیل و رسماً محله بیرون خوانده شد. در رویارویی های اجتماعی، بعضاً گتوهای هم کیشان غیر حاکم در بیرون حصار مکان یابی شد. محله زرتشتیان زریسف کرمان در پشت دروازه شهر از جمله آنها بود. این جدایی گزینی که ناشی از طبقاتی شدن اجتماعی بود، پیش از اسلام رسمیت بیشتری داشت. شهرهای ساسانی ویژه کاست های خاصی بود که حصار، نماد مشترک قلمرو آنها بود. درون، شارستان و بیرون، ربض با حصاری در میانه از هم جدا می شدند. اساساً بیرون حتی شهر نیز خوانده نمی شد. نخستین مداخله اسلام در شهرهای ایران، تخریب حصار به مثابه نماد برتری جویی و ضدیت با عدالت بود. آن قدر وجه نمادین حصار قدرت داشت که ارزش های نمودی و کارکردی آن مورد غفلت قرار گرفت. غلبه نماد بر نمود در فهم حصار، به سنت تخریب حصارها انجامید. ربض و شارستان یکی شدند و در اثنای آن درون و بیرون نیز به هم پیوستند. کارکردهای امنیتی و طبیعی حصار نیز رها شد. غفلت از ضرورت نمود حصار، چند قرن بعد به ظهور مجدد آن انجامید. شهرها و قلعه های اربابی مجدداً حصارهای خود را بازیافتند. بدین ترتیب جریان ظهور نمود به مثابه عنصر ابتدایی منظر و دگردیسی آن به نماد و عنصر کمال یافته منظر مجدداً آغاز شد. یک تفسیر از قشربندی اجتماعی-اقتصادی جهان غرب به اصالت نماد حصار در فهم آنها از ساختار اجتماع وابسته به زمین و مکان زیست تأکید می کند. بورژوا به معنای ساکن بورگ * (Bourg) یا قلعه، طبقه برتری بود که در پس حصار و درون بورگ زندگی می کرد. حصار ضرورتی امنیتی بود که به نماد اشرافیت و برتری اجتماعی بدل شده بود تا آن حد که معرف کاست بورژوا شد. عناصری از منظر که روند رشد آنها در فرآیند تبدیل نمود به نماد قابل تشخیص باشد، مهمترین عناصری هستند که حفاظت از آنها برای تداوم هویت اجتماعات انسانی کارکرد دارد. لذا در توسعه های شهری که تخریب حصار ناگزیر است، باید جنبه های مختلف آثار کالبدی، کارکردی (نمودی) و معنایی (نمادی) حصار موردتوجه قرار گیرد. پانیذ سلیمانی با این تصویر هوشمندانه تعارض دو دنیای دو طرف حصار در دامغان را برایمان شرح داده است. *گروهی از زبان شناسان بورگ (Bourg) را دگرگون شده «برج» در عربی می دانند که از ریشه «بُرز» فارسی به معنای بالا و بلندی ساخته شده است.
مستندنگاری موضوعات فرش بر اساس سفرنامه سیاحان غربی دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرش بافی یکی از هنرهای ویژه ای است که در تاریخ فلات ایران از اهمیت بسزایی برخوردار است. دوره قاجار یکی از دوره های پررویداد از منظر مراودات سیاسی و تجاری بوده است. در این دوران، شاهد سفر درباریان به خارج از ایران و ورود سیاحان از کشور های مختلف به منظور کسب اطلاعات از فرهنگ آداب و رسوم و هنر و... هستیم. حاصل سفر آنان سفرنامه هایی است که به عنوان متونی قابل استناد برای شناسایی وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران و در ذیل آن به موضوعات جزئی تر مانند فرش بافی ایران می توان استفاده کرد. مسئله اصلی این تحقیق چگونگی بازتاب موضوعات فرش در سفرنامه های سیاحان غربی و هدف اصلی این مقاله شناخت موضوعات مرتبط با فرش ایران، شناسایی انواع دست بافته ها، جایگاه فرش بافی و بازتاب اتفاقات مرتبط با فرش بافی در دوران قاجاریه بر اساس سفرنامه های سیاحان غربی است. در این پژوهش، اطلاعات فرش بافی دوران قاجار بر اساس نظر سفرنامه نویسان غربی بررسی شده است. پژوهش پیش رو به دنبال پاسخ به این پرسش است:1. در این دوره در چه مناطقی شاهد فرش بافی هستیم؟ 2. کارکرد و جایگاه فرش بافی در این دوره چگونه است؟ 3. فرش بافی در این دوره دارای چه شاخصه هایی است؟ پژوهش حاضر از نوع تاریخی توصیفی و تجزیه و تحلیل داده ها به صورت کیفی است. روش جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است. در دوران ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه بنا به مساعد بودن اوضاع کشور، بیشترین سیاح به ایران آمده است. سفرنامه نویسان هرآنچه را دیده اند در نوشته های خود آورده اند که در بیشتر متون سفرنامه ها فرش ایرانی را تقدیر و ستایش و در تعداد اندکی سفرنامه، فرش ایرانی را به عنوان کالایی معمولی دیده اند. تعدادی سیاح درباره این حوزه اطلاعات کافی داشته اند به طوری که از ویژگی های طرح و نقش رنگ بندی و رنگرزی و دیگر ویژگی های آنان صحبت کرده اند.
بازشناسی ادراکات فضای شهری با تطبیق شاخص های چیدمان فضا و نقشه شناختی (مطالعه موردی: بازار بزرگ تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
96-73
حوزههای تخصصی:
اهداف: بافت تاریخی شهرها نقش بسزایی در شناخت پیچیدگی ها و ساختار یک شهر دارند که می تواند منجر به شناخت و ادراک افراد شود. بازارهای سنتی نیز به عنوان مهم ترین عنصر تاریخی شهرها محسوب می شوند که علیرغم مطالعاتی که الگویی برای سنجش و ارزیابی ادراک فضایی در بافت بازار ارائه می دهد، این پژوهش به بررسی ادراکات از بازار سنتی تهران با تطبیق شاخص های چیدمان فضا و نقشه های شناختی پرداخته است. ابزار و روش ها: در این پژوهش از روش تلفیقی که ترکیبی از داده های کمی و کیفی و تجزیه و تحلیل آنها می باشد، استفاده شده است. در این راستا ابتدا نقشه بازار تهران در نرم افزار چیدمان فضا بازخوانی و شاخص های نقشه محوری با کروکی های ترسیم شده توسط جامعه آماری شامل کسبه، خریداران یا رهگذران، تطبیق و تحلیل شده است. یافته ها: نظریه چیدمان فضا به تنهایی نمی تواند ابعاد مختلف عینی و ذهنی محیط را برای ما روشن سازد، زیرا این نظریه فقط به ابعاد عینی ناظر می پردازد، لذا برای درک ویژگی های شناختی فضا که متأثر از نوع و نحوه ادراک افراد هست، نیاز به استفاده از نقشه های شناختی برمبنای حضور افراد و تمرکز بر کاربران (اینجا بازار بزرگ تهران) که به شناخت و تجربه محیط می پردازند، است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که فاکتورهای متعدد عینی و ذهنی در کنار هم و گاه با اولویت بندی هایی نسبت به یکدیگر، در تشخیص راهیابی صحیح فضا مؤثر هستند .
مقایسه بازآفرینی شهری و حفاظت شهری در گستره فرایند تغییر (از دیدگاه اندیشمندان معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
67 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : بازآفرینی شهری و حفاظت شهری، زاده تغییر در دو جریان حفاظت و توسعه هستند. هر دو رویکرد در طی دهه ها در تلاش برای نزدیک شدن به یکدیگر بوده، تغییر یافته و به تعریف امروزین خود رسیده اند. این نزدیکی تا به اندازه ای بوده که امروزه برخی این دو را یک رویکرد واحد و یکپارچه به شمار می آورند. از سوی دیگر برخی بالعکس، این دو را رویکردهایی متضاد می دانند که سمت وسویی متفاوت از یکدیگر را دنبال می کنند. پژوهشی که به روشنی این دو رویکرد را از یکدیگر بازشناسد و به تشخیص رابطه میان آنها پرداخته باشد و آنها را در فرایند تغییر در شهرها از یکدیگر تمییز دهد وجود ندارد.
هدف پژوهش : پژوهش حاضر در پی بازشناسی دو رویکرد بازآفرینی شهری و حفاظت شهری و مقایسه آنهاست. بنابراین پرسش اصلی این پژوهش این گونه مطرح می شود که اهداف، مؤلفه ها و تعاریف دو رویکرد بازآفرینی شهری و حفاظت شهری چیستند و در گستره فرایند تغییر چه شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟ با انجام چنین پژوهشی می توان امیدوار بود که تعادلی سازنده تر در شهرها میان رویکردها برقرار شود.
روش پژوهش : در این پژوهش، روش تحقیق از نوع کیفی انتخاب شده و از روش مطالعات مقایسه ای برای تحلیل ها و به منظور استخراج کدهای بازآفرینی شهری، حفاظت شهری و فرایند تغییر از کدگذاری انتخابی استفاده شده است. بدین منظور، با استفاده از روش مقایسه ای متغیرمحور، شباهت ها و تفاوت های بازآفرینی شهری و حفاظت شهری در هر بخش از جنبه های فرایند تغییر مورد تحلیل و مقایسه قرار می گیرند.
نتیجه گیری : نتایج تحقیق نشانگر آن است که بازآفرینی شهری و حفاظت شهری یک رویکرد واحد و یکپارچه نبوده و اهداف، تعاریف و مؤلفه های متفاوتی دارند. همچنین این دو رویکرد الزاماً متضاد نیستند و می توانند مکمل و همراستا باشند. علاوه براین، هردو به طور توأمان از مؤلفه های حفاظت و توسعه برخوردارند، اما تفاوت آنها در اولویت بندی توجه به این مؤلفه هاست.
کتیبه های خط کوفی معقلی جلوخان مسجد جامع عباسی اصفهان: سنجش اصالت تاریخی از طریق کاوش در عکس های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
5 - 30
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به شناسایی و سنجش اصالت تاریخی کتیبه های خط کوفی معقلی جلوخان مسجد جامع عباسی (شاه یا امام) اصفهان، از طریق جستجو و کاوش در عکس های تاریخی، اختصاص یافته است. جلوخان مسجد جامع عباسی اصفهان چندین کتیبه به خط کوفی معقلی دارد؛ اما تاکنون در هیچ تحقیقی در باب اصالت تاریخی آنها بحث نکرده اند. در این تحقیق این کتیبه ها شناسایی و با کاوش در عکس های تاریخی در باب اصالت آنها بحث شده است.این تحقیق در سه گام به انجام رسیده است. در گام اول عکس برداری جامعی از جلوخان این بنا انجام شده است. سپس با نشاندن عکس ها در کنار یکدیگر و تصویری تخت از بدنه های جلوخان این بنا عرضه شده و ۴۶ کتیبه کوفی معقلی این جلوخان شناسایی و جای آنها را روی تصویر تخت معین و نشانه گذاری شده است. سپس نقشه ای دو بعدی از روی تصویر تخت وضع موجود بنا تهیه شده و جای همه کتیبه های کوفی معقلی جلوخان در این نقشه نشان داده شده است. در گام دوم عکس های تاریخی به دست آمده از جلوخان مسجد جامع عباسی شناسایی و به ترتیب تاریخ منظم شده است. سپس عکس های تاریخی بر روی نقشه یادشده نشانده و روشن شده است که کدام کتیبه های کوفی معقلی جلوخان این بنا در طی زمان آسیب دیده یا فروریخته و بعداً مرمت شده است. گام دوم این تحقیق نشان می دهد که کدام کتیبه ها تا پیش از مرمت سال ۱۳۱۵ و ۱۳۱۶ش بر بدنه های جلوخان مسجد باقی بوده و با احتمال بیشتری اصیل است و کدامشان قطعاً اصیل نیست. در گام سوم وضع کتیبه هایی که تا پیش از مرمت سال ۱۳۱۵ بر بدنه جلوخان باقی بوده اند، با وضع امروزشان مقایسه و نشان داده شده است که کدامشان قطعاً اصیل است و کدامشان قطعاً اصالت تاریخی ندارد. این تحقیق نشان می دهد که از ۴۶ کتیبه کوفی معقلی جلوخان مسجد جامع عباسی، ۳۴ کتیبه از نظر تاریخی اصیل اند، ۱۱ کتیبه قطعاً تا پیش از مرمت ۱۳۱۵ش از دست رفته بوده اند و از این رو اصیل نیستند، و اصالت تاریخی ۱ کتیبه نیز محتمل است.
بهبود عملکرد روسازی بلوک خشتی پیاده روها و معابر روستایی با استفاده از افزودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۷۹
۱۰۵-۹۱
حوزههای تخصصی:
ایران در استفاده از خشت در معماری و ساخت وساز، از کهن ترین کشورهای جهان محسوب می شود؛ به طوری که اکثر سازه های معماری و خانه های روستایی در این کشور، با استفاده از خشت ساخته شده اند که توجه بسیاری از گردشگران را به خود جذب کرده است. امروزه با پیشرفت علم و فناوری و ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ فراوانی مصالح خشتی و از طرفی اهمیت جایگاه گردشگری در کشور ایران، استفاده از خشت، شیوه ای که سالیان درازی است در ساختارها و معماری کشور نقش داشته، به شدت موردتوجه قرارگرفته است. ازآنجاکه رنگ تیره روسازی های متداول ازجمله روسازی آسفالتی با رنگ بناهای معماری - تاریخی خشت و گلی روستا همخوانی ندارد و از زیبایی آن می کاهد؛ در این پژوهش سعی شده است عملکرد خشت تثبیت شده با سیمان و آهک به منظور استفاده از آن در روسازی پیاده روها و معابر بافت روستایی با بار ترافیکی کم موردبررسی قرار گیرد. بدین منظور نمونه های بلوک خشتی از خاک ماسه رس دار ساخته شد و با درصدهای متفاوت سیمان و آهک تثبیت شد و سپس تحت آزمایش درصد جذب آب، مقاومت فشاری، مقاومت خمشی، مقاومت لغزشی و درنهایت تعیین مدول الاستیسیته قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که در خصوص تثبیت با سیمان، با افزایش درصد سیمان از ۵ درصد تا ۱۵ درصد میزان جذب آب و اصطکاک به ترتیب حدود ۱۷ و ۱۴ درصد کاهش می یابد و با افزایش درصد سیمان از ۵ درصد به ۱۵ درصد در مدت عمل آوری ۳ روزه، مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته و مقاومت فشاری به ترتیب حدود ۱۱، ۸۹ و ۹۲ درصد افزایش می یابد. در خصوص تثبیت با آهک، با افزایش درصد آهک به ۸ درصد میزان جذب آب و اصطکاک به ترتیب حدود ۶ و ۱۸ درصد کاهش می یابد. همچنین با افزایش درصد آهک از ۴ درصد به ۸ درصد در مدت عمل آوری ۳ روزه، مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته و مقاومت فشاری به ترتیب حدود ۹۹، ۹۶ و ۱۱۵ درصد افزایش می یابد. همچنین نتایج نشان می دهد که علاوه بر مقدار ماده تثبیت کننده، مدت زمان عمل آوری در مقاومت فشاری نمونه ها مؤثر است.
اصول طراحی و شکل گیری شهرهای زیرزمینی (بررسی تطبیقی معماری شهر زیرزمینی اوئی نوش آباد و ماتماتا تونس)
حوزههای تخصصی:
ساخت شهرهای زیرزمینی از طریق منفی سازی در یک زمینه مثبت، بدون مصرف مصالح، نوعی استثناء و راهکار ویژه در تعاریف رایج معماری ایجاد می کند. شناخت اصول شکل گیری این معماری از پیچیدگی های خاصی برخوردار است چرا که مولفه هایی که بر شکل گیری آن موثر هستند، دارای تنوع و روابط خاصی می باشند. پراکندگی این گونه معماری در جای جای دنیا و پیدایش آن در هر اقلیمی با کارکردهای مختلف، نوعی تنوع خاص به آن داده است که خود جاذبه ای برای شناخت شکل گیری آن دارد. شناخت این آثار تا سالیان اخیر اکثراً به صورت کلی بوده و یک روند شناخت جدی برای مطالعه این آثار دنبال نشده است. از همین روی مسأله اساسی در این پژوهش شناخت اصول طراحی و چگونگی شکل گیری معماری شهرهای زیرزمینی است. بر همین اساس در پژوهش حاضر دو شهر اوئی و ماتماتا انتخاب شد تا با مقایسه آن ها به سوالات زیر پاسخ داده شود: معماری شهر زیرزمینی اوئی و ماتماتا بر چه اساسی طراحی و شکل گرفته اند؟ مولفه های مشترک و وجه تمایز اصول شکل گیری و طراحی معماری شهر زیرزمینی اوئی و ماتماتا کدام اند؟ اهداف پژوهش پیش رو را می توان در اهمیت ذاتی و بسترسازی مطالعاتی در جهت جلوگیری از تخریب و شناخت بیشتر این دو اثر معماری در دو موقعیت جغرافیایی متفاوت جست و جو کرد. در همین راستا برای دستیابی به اهداف پژوهش پیش رو، از روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی، و به منظور گردآوری داده ها و اطلاعات اولیه از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. یافته ها ی پژوهش نشان می دهد که اصول طراحی و شکل گیری معماری شهر زیرزمینی اوئی و ماتماتا بر اساس عملکرد و نیاز متفاوت، اتفاقات تاریخی و شرایط محیط طبیعی شکل گرفته اند.
بررسی تحلیلی-تطبیقی جایگاه معماری انتخاب در ارتقای ساخت و ساز پایدار و سیستم های رتبه بندی ساختمان سبز
حوزههای تخصصی:
صنعت ساخت و ساز نقش مهمی در ارتقای پایداری در مقیاس محلی و جهانی دارد. مصرف انرژی و مشکلات زیستمحیطی تنها بخشی از مسایل پایداری را به خود اختصاص می دهد. بیش از سه دهه است که کشورهای مختلف در جای جای کره زمین بر آن شدند تا برای حل مشکل ناپایداری که حوزه های مختلف اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی کره زمین را در برگرفته، راه چاره ای بیندیشند. یکی از راه حل ها طراحی سیستم های رتبه بندی ساختمان سبز بوده که کمک شایان توجهی به حل مشکلات نموده است. هدف این مقاله بررسی رابطه ی دوسویه بین طراحی معماری انتخاب و سیستم های رتبه بندی از یک طرف و تاثیر نوع معماری انتخاب بر نگرش افراد و سازمان ها از طرف دیگر است. در جهت پیشبرد این پژوهش ابتدا مطالعاتی با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی در دو حوزه سیستم های رتبه بندی و معماری انتخاب انجام گردیده و در ادامه با بهره گیری از روش تحلیلی تطبیقی به ارزیابی ارتباط این دو پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که برای تحقق پایداری زنجیره ای طولانی از انتخاب ها و تصمیم ها بایستی برقرار گردد و جز با همیاری آحاد مردم و سازمان های مختلف این امر میسر نمی شود. اهداف تعریفی سازمان ملل در راستای توسعه پایدار همچون ریشه های یک درخت تنومند هستند که ثمره ی آن در صنعت ساختمان حوزه های متعددی اعم از انرژی، آب، اقلیم و غیره را در بر می گیرد که یک حرکت رفت و برگشتی عمودی باید در آن اعمال گردد تا نسل آینده قربانی خویشتن گرایی نسل کنونی نشود.
ارزیابی شاخص های زیست پذیریِ شهرهایِ هوشمند در دوران پساکرونا (مطالعه موردی منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
39 - 54
حوزههای تخصصی:
در قرن اخیر پیشرفت های سریع در فناوری اطلاعات و ارتباطات یعنی شهرهای هوشمند، کیفیت زندگی در ابعاد محیطی و اجتماعی- اقتصادی یعنی زیست پذیری شهرها را در سطح جهانی کاهش داده است. پاندمی کرونا یا همان «پدیده کووید- 19» آسیب پذیری شهرها را در شرایط فعلی شان را نشان می دهد. از موضع هدف، پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش تحقیق ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. در این پژوهش به بررسی و شناسایی چهار بُعد (زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی) و نوزده شاخص (پتانسیل های طبیعی، میزان فضای سبز عمومی، انعطاف پذیری، سرزندگی و نشاط فضای شهری، جمله بهره وری اقتصادی، تنوع کاربری و فعالیت های اقتصادی، زیرساخت و فناوری اطلاعات، سیستم حمل و نقل پایدار ایمن و...) دخیل در زیست پذیری شهرهای هوشمند و اولویتبندی نقش آن ها در کاهش آثار مخرب در دوران پساکرونا با استفاده از روش AHP پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد به ترتیب ابعاد زیست محیطی، مدیریتی، اقتصادی و اجتماعی دارای اهمیت بوده و در بُعد زیست محیطی، شاخص بهداشت و سلامت فرد و محیط با 299/0، در بُعد اجتماعی، شاخص ایمنی و امنیت با 445/0، در بُعد اقتصادی، شاخص بهره وری اقتصادی با 484/0 و در بُعد مدیریتی، شاخص تامین زیر ساخت فناوری اطلاعات با 286/0 دارای بیشترین امتیاز و تأثیر می باشند و در پایان یافته ها در دو بخش تدوین اهداف و سیاست های ایجاد شهر هوشمندِ زیست پذیر در پسا کرونا و راهکار های موثر در کنترل پیامدهای پسا کرونا در شهرهای هوشمند زیست پذیر ارائه گردید.
سنجش میزان رضایتمندی از فضاهای شهری دوستدار کودک، (مطالعه موردی: پارک های شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دسترسی برابر به خدمات و عدالت بین نسلی به یکی از رویکردهای اصلی در کشورهای توسعه یافته تبدیل شده است. در این میان، حمایت از کودکان و نیازهای آنها بویژه در طراحی فضاهای شهری از جایگاه ویژه ای در نظام مدیریت شهری برخوردار شده است. لذا در این پژوهش با هدف آگاهی از شاخص ها و اصول شهر دوستدار کودک، به سنجش میزان رضایتمندی کودکان از پارک های شهر بوشهر پرداخته شده است. بنابراین پارک های مادر، بن مانع، مرجان و شغاب به دلیل مراجعه بیشتر اهالی و بویژه کودکان، به عنوان نمونه های مورد مطالعه انتخاب شده اند. در این نوشتار با استفاده از منابع کتابخانه ای، مطالعات میدانی و پرسشنامه به گردآوری اطلاعات پرداخته شده است و با روش تحلیل عاملی به شناسایی و تحلیل عوامل سازنده فضاهای شهری دوستدار کودک پرداخته شده است. حجم نمونه برای توزیع پرسشنامه ها 196 عدد بوده است که به تقریب 200 عدد (برای هر پارک 50 پرسشنامه) در نظر گرفته شده است. خروجی های مدل تحلیل عاملی نشان می دهد پنج عامل «سرزندگی»، «کارایی»، «امنیت»، «خوانایی» و «نظارت پذیری» در تبیین کیفیت پارک های دوستدار کودک نقش دارند که در این میان، میزان رضایتمندی کودکان از پارک مادر بیش تر از سایر پارک های مورد بررسی است و بعد از آن به ترتیب پارک های بن مانع، مرجان و شغاب قرار دارند. همچنین خروجی مدل رگرسیون خطی چندگانه بیانگر وزن و اهمیت بالای عامل «سرزندگی» بر رضایتمندی و علاقه کودکان به پارک های شهری است.
تلفیق معماری و هنر با الهام از طبیعت، مطالعه موردی: معماری دوران اسلامی استان کردستان
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶)
95 - 113
حوزههای تخصصی:
با وجود تلاش های فراوانی که در دهه های اخیر برای بهبود فرایند طراحی معماری انجام گرفته است، به ندرت راه حل هایی روشن برای به کارگیری هنر در معماری با الهام از طبیعت تدوین شده است. ازاین رو تحلیل، مقایسه و بررسی نمونه های موجود و آثار معماران بزرگ معاصر برای پاسخگویی به چگونگی استخراج راهکارهای طراحی آنان در مواجه با طبیعت و الهام از آن و دستیابی به سرنخ هایی به منظور برانگیختن قوه تخیل طراحان در بهره-گیری از آن ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش سعی بر آن است مؤلفه های تأثیرگذار هنر الهام گرفته از طبیعت با تأکید بر معماری اسلامی استخراج و دسته بندی گردد. همچنین کوشش مى شود، بنیادها و اصولی را که به صورتى عام و چشمگیر در فضاهاى معمارى اسلامی با الهام از طبیعت قابل رؤیت و دریافت است، در قالب موضوع هاى مختلف تبیین نمود تا دریچه اى به ادراک بهتر این معمارى گشوده شود. بر همین اساس هدف از این پژوهش آگاهی از تداعیات ذهنی هنرمندان در فرآیند طراحی، مبتنی بر الگوگیری از طبیعت در جهت بهبود تفکر معماری اسلامی است. نوع این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و از مبنای هدف کاربردی است. داده های مورد نیاز برای شکل گیری نظری موضوع با روش کتابخانه ای و تحلیل هایی که برای هر اثر آورده شده با روش مطالعات میدانی جمع آوری شده است. در این پژوهش مؤلفه ها و راهکارهایی برای بهره گیری بهتر از هنر و طبیعت جهت انگیزش تخیل و استفاده طراحان از آن ها پیشنهاد می گردد. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که طبیعت به صورت کلی تأثیر قابل توجهی بر معماری اسلامی دارد و در بسیاری از راهبردهای منتهی به خلاقیت معماری اثرگذار است. هنر طبیعت همیشه در همه جا حاضر و طبقه بندی ناپذیر و به مثابه ابزاری بسیار قدرتمند برای الهام بخشی است. موضوعی که در بناهای شاخص و نمونه های مطروحه از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین معماری اسلامی بیش از آنکه در پی شکل و فرم مشخصی باشد، در خدمت انسان مسلمان برای رسیدن به کمال به کمک طبیعت بوده و هدف غایی از خلقت انسان را که همانا عبادت الهی است را پیگیری می کند. لذا برداشت های فرم گرایانه و ظاهری از طبیعت به تنهایی کافی نخواهد بود و حضور روح طبیعت در معماری است که به ارتقا و تجلی آن خواهد انجامید. همچنین قابل استنباط است که مسائل اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هر منطقه و ناحیه به شدت می تواند بر معماری و کارکردهای آن تأثیرگذار باشد، لذا فرهنگ خاص اسلامی نیز فرم ها و کارکردهای خاص خود را به وجود می آورد و همین نکته است که سبب تفاوت معماری اسلامی با سایر بناها می شود.
تجربه نگاری تدوین سند راهبردی توسعه محله و بررسی چالش های تحقق پذیری آن- نمونه موردی محله امام زاده قاسم واقع در منطقه 1 شهر تهران
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، تهیه برنامه توسعه محله برای محله های مختلف شهر تهران که دارای بافت فرسوده هستند، مورد توجه مدیریت شهری قرار گرفته است. البته این امر به مرور و با تغییراتی جزئی بعد از تهران در بسیاری از شهرهای دیگر نیز مورد توجه قرار گرفت. در حال حاضر با مشخص شدن ابعاد مختلف تهیه این برنامه ها و نقشی که آن ها می توانند در جلب مشارکت و افزایش رضایتمندی شهروندان داشته باشند، تهیه این برنامه ها برای تمامی محله های شهر تهران در دستور کار قرار گرفته است. این اسناد در واقع بخشی از برنامه ریزی راهبردی با رویکرد مشارکتی و پایین به بالا است. با توجه به گذشت چندین سال از شروع تهیه این اسناد و ایجاد بسترهای قانونی لازم و دستورالعمل های اجرایی نحوه تهیه و پایش برنامه ها، در این پژوهش به بررسی چالش های تحقق برنامه توسعه محله امام زاده قاسم به عنوان یک نمونه پرداخته شده است. نتیجه مطالعات نشان می دهد این برنامه با وجود نکات مثبت در زمینه نحوه تهیه برنامه و جلب مشارکت همچنان در برخی موارد دچار نقص هایی است که تحقق پذیری طرح را تحت الشعاع قرار می دهد. در این مقاله چالش ها در دو بعد محتوایی (بیشتر ناظر بر شرایط زمینه ای تهیه سند) و رویه ای (بیشتر ناظر بر روندهای طی شده در تهیه، اجرا و پایش سند) دسته بندی شده اند.
دلایل عدم موفقیت برنامه TDR در طرح های توسعه شهری ایران
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه فضایی بی رویه و بی برنامه شهرها در بیشتر مناطق جهان از بین رفتن زمین های کشاورزی و طبیعی را بدنبال داشته است. انتقال حق توسعه (TDR) یکی از رویکردها و سیاست های کاربری اراضی است که برای جلوگیری از تخریب زمینهای کشاورزی، زمینهای با ارزش طبیعی مثل جنگل و کاربریهای با ارزش تاریخی در کشورهای اروپای غربی و آمریکا بوجود آمد و در طی دهه های اخیر در کشورهای مختلف دنیا مطرح گردید. این رویکرد به دنبال این است که در نقاطی که بایستی حفاظت شوند، توسعه را کاهش یا حذف کند و در عوض میل به افزایش توسعه برای مناطقی که خواستار رشد هستند، را تقویت کند. مفهوم (TDR) در ایران از دهه 80 شمسی مطرح گردید و تحقیقات متعددی در این زمینه به انجام رسید و همچنین در برخی از طرح های توسعه شهری مطرح گردید ولی تاکنون به مرحله اجرایی نرسیده است. در این تحقیق هدف بررسی موانع اجرایی و دلایل عدم موفقیت این رویکرد در طرح های توسعه شهری در ایران می باشد. روش های مورد استفاده در این تحقیق نیز روش دلفی و تحلیل سلسله مراتبی(AHP) می باشد. نتایج بدست آمده از این تحقیق بیانگر این می باشد که مهمترین و اثرگذارترین معیار طبق نظر متخصصان و کارشناسان معیار اقتصادی است و از نظر آن ها این معیار نسبت به سایر معیارها اثر بیشتری بر میزان تحقق پذیری برنامه های انتقال حق توسعه دارد.
رویکرد جغرافیایی بر آرمان و واقعیت فضاهای عمومی شهرها با تأکید بر نقش ایدئولوژی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
5 - 24
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مسئله ایدئولوژی در طول دروان مدرنیته ذهن اکثر شهرشناسان را از گذشته تا اکنون به خود مشغول کرده است. پژوهش حاضر درآمدی جغرافیایی فلسفی بر نقش این مفهوم در فضاهای عمومی شهرهاست. بحث ایدئولوژی از جمله مواردی است که در تبیین امور فیزیکی، اجتماعی و روانی فضاهای عمومی به طور وسیعی در ایران مورد بررسی قرار نگرفته است، از این زاویه دید تدقیق در این باب در تحلیل های شهرشناسانه از ضروریات است. بر این مبنا این پژوهش به دنبال پاسخگویی به پرسش های ذیل است: چه اقدامی می توان انجام داد تا شهرهای موفق در قرن بیست ویکم ایجاد کرد؟، نقش حضور چهره به چهره در ایجاد فضاهای عمومی شهرها را چگونه می توان از منظر فلسفی و علمی به صورت سنجیده تبیین کرد؟ ایدئولوژی چیست و چه تأثیراتی بر فضای فیزیکی، اجتماعی و روانی شهرها می گذارد؟ نسبت میان ایدئولوژی سوسیالیستی و نئولیبرالیستی با فضاهای عمومی شهر چگونه فضایی را پیش رو می گذارد؟ هدف پژوهش: هدف مقاله حاضر پیگیری مفهوم ایدئولوژی و نسبت آن با فضاهای عمومی شهری از منظر جغرافیایی به منظور نیل به فضاهای شهری با مقیاس انسانی است. روش پژوهش: در این پژوهش از روش تجزیه و تحلیل متون استفاده شده است. برای یافتن پاسخ تلاش شده است ویژگی های شهر خوب، نقش حضور چهره به چهره در تعاملات انسانی، شکل گیری امر اجتماعی و توجه به مفهوم حقوق عمومی و منافع جمعی تبیین و استفاده ایدئولوژی های مختلف سوسیالیستی و نئولیبرالیستی به عنوان نمونه مطالعه ای مورد کندوکاو قرار گیرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که قبض و بسط مفهوم فضای عمومی شهرها منطبق با ایدئولوژی های گوناگون، شکل فضایی، اجتماعی و روانی آن را دچار تغییرات فراوان می کند و برای ایجاد جامعه مدنی فعال، سرزنده و دموکراتیک که در آن مفهوم شهر شکل راستین خود را پیدا کند، ایجاد امکان و فرصتی برای تعامل و تبادل اجتماعی به شکل هدفمند، از الزامات آفرینش این امر و نیز عامل موفقیت شهرها در گذشته تا اکنون بوده و در آینده نیز خواهد بود.