فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۹٬۷۲۲ مورد.
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
45 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : یکی از مباحث قابل طرح اما مغفول در زمینه تجربه بدنمند معماری، نسبتی است که شنیدن صداها با معماری برقرار می کند. بر این اساس نوشتار حاضر به نسبت میان شنیدن صداها و مکان می پردازد. هدف پژوهش : نوشتار حاضر در راستای جستجوی چیستی «تجربه شنیداری مکان» به دنبال بیان شیوه های گوناگون «اندیشیدن به نسبت صدا و مکان» در قالب رشته های مطالعاتی شناخته شده است. روش پژوهش : مقاله با مراجعه به متون متنوع در این زمینه به معرفی مبانی فکری و محتوای اجمالی این مطالعات در بستری تاریخی می پردازد. از این رو مقاله بر مبنای تحقیقی «پرسش محور» شکل گرفته و «فرضیه محور» نیست. نتیجه گیری : تحلیل مبانی فکری این مطالعات سه رویکرد فیزیکی، روانشناسانه و پدیدارشناسانه را در این زمینه نشان می دهد. این مطالعات سیری از مطالعات فیزیک صدا در حوزه فیزیک ساختمان را آغاز می کند و چرخش محور مطالعات از مفهوم «صدا» در علوم تجربی و در رشته اکوستیک و زیرمجموعه های آن همانند اکوستیک معماری و اکوستیک روانی را به سوی مفهوم «شنیدن» در مطالعات انسانی نشان می دهد. مطالعات انسانی دو رویکرد عمده روانشناسانه (در مطالعاتی چون منظرصوتی و زیرمجموعه های آن همانند اکوستیمولوژی و اکولوژی صوتی و نیز معماری شنودی)، و پدیدارشناسانه (در مطالعات مکان شنیداری) را شامل می شود. در انتها مقاله با مقایسه تحلیلی و جمع بندی رویکردهای فکری، سیر اندیشه در این مطالعات را از کمیت (در اکوستیک معماری با هدف کنترل صدا) به سوی کیفیت (در منظرصوتی و معماری شنودی با هدف طراحی صدا) و نیز از کیفیت به سمت کلیت (در مکان شنیداری به هدف فهم شنیداری مکان) نشان می دهد.
شناسایی عوامل مؤثر بر شاد ی با تمرکز بر ویژگی های مراکز چند منظوره شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۸
40 - 51
حوزههای تخصصی:
شاد ی مفهوم گسترد ه و پیچید ه ای د ارد که بر اساس د رک بشر د ر اد وار مختلف تعاریف متعد د و متنوعی را د ر گستره علوم شناختی به خود د ید ه است. د ر خصوص تعریف شاد ی د ر حوزه های مختلف مانند فلسفه، اقتصاد و به ویژه علوم اجتماعی مطالعات بسیاری انجام شد ه است. این مقاله با اتکا بر پیکره مطالعات اجتماعی انجام شد ه د ر د هه های اخیر، ویژگی هایی را که موجب شاد ی د ر فضاهای چند منظوره شهری می شود شناسایی می کند . د ر این راستا، فضای شهری، بستری مهم برای مناسبات اجتماعی تعریف شد ه است. از د لایل ترویج و توسعه مراکز چند منظوره شهری شکل د هی به تعاملات اجتماعی است. بنابراین با توجه افزایش و تعد د چشمگیر این مراکز د ر سال های اخیر، لزوم توجه به آنها، به عنوان بستری برای تعامل و شاد ی افراد ، ضروری به نظر می رسد . مسئله محوری تحقیق، شناسایی ویژگی های مراکز چند منظوره شهری است که بر تعامل و شاد ی مخاطبان آن تأثیر می گذارد . د ر این مقاله با روش مشاهد ه و تحلیل محتوا رابطه مفهوم شاد ی و تعامل اجتماعی بررسی شد ه و توسعه مراکز چند منظوره شهری با تمرکز بر نمونه های شهر تهران بر اساس همجوشی ویژگی های تنوع، تراکم و طراحی فضاهای تعاملی د ر قالب کاربری هایی نظیر پرد یس های سینمایی، فضاهای بازی، فروشگاه های مختلف، رستوران و فود کورت؛ و ویژگی هایی نظیر ارتباط عمود ی، گشود گی های افقی، ارتباط با فضای باز، امنیت و فضاهای اشتراکی بررسی شد ه است. د ر نتیجه، برمبنای معیارهای شاد ی مؤثر د ر فضا و شناسایی ویژگی های مراکز چند منظوره شهری، که از بررسی مطالعات پیشین استخراج شد ، مشخص شد که مراکز چند منظوره، نقش مؤثری د ر افزایش شاد ی و تعاملات اجتماعی برای شهروند ان ایفا می کنند .
تبیین مؤلفه های زیبایی شناسی معماری مبتنی بر تجربه مخاطب (موردپژوهی: بناهای فرهنگی شاخص در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
45 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: زیبایی امری است در وهله اول تجربی، تجربه ای که در شرایط مختلف، صورت های متنوعی به خود می گیرد. اینکه چه چیزی در محیط های ساخته شده، خوشایند به نظر می رسد، همیشه بحث برانگیز بوده و چندان روشن نیست و به نوع رابطه ایی که با ادراکات انسان برقرار کرده، بستگی دارد و می تواند در بسترهای جغرافیایی، اجتماعی و فرهنگی متفاوت باشد. لیکن تأکید افراطی بر سلیقه ای بودن آن و عدم توجه به اشتراکات فرهنگی/اجتماعی که زمینه ساز ادراکات ذهنی مشترک است، سبب شده موضوع زیبایی شناسی از منظر تجربه کاربران فضا مغفول بماند و زمینه ساز ناهنجاری هایی در طراحی معماری شود. لذا در این راستا چنین پرسش هایی مطرح می شوند: مؤلفه های مؤثر در شکل گیری تجربه زیبایی شناسی معماری از منظر مخاطب عام چیست؟ و چه مؤلفه هایی عمده ترین تأثیر را در شدت ایجاد این تجربه ایفا می کنند؟ هدف پژوهش: مقاله حاضر درصدد است تا به تبیین مقوله زیبایی و معیارهای آن از ورای ادراک و تجربه زیسته مخاطب در جهت فراهم سازی احیاء مجدد این حس در کاربران از طریق ترجمان آن به مؤلفه های اثرگذار پردازد. روش پژوهش: این تحقیق با موضوع تجربهزیسته افراد در بناها، به لحاظ ماهیتْ از گونه کیفی با رویکرد فلسفیِ پدیدارنگاری است و به لحاظ قصد پژوهش، تفسیری و از نظر منطق پژوهش، استقرایی است. نتیجه گیری: در شکل گیری تجربه زیبایی شناسی معماری مجموعه مؤلفه های ادراکی، انگیزشی، حسی-حرکتی، شناختی، رفتاری و هیجانی؛ هرکدام نقش اثرگذاری در فرایند ادراک زیبایی از منظر مخاطب ایفا می کنند. در واقع نقش هریک از این مؤلفه ها بر این تجربه مطابق با ویژگی های هر ساختمان به صورت متفاوتی برجسته می شوند و در هر ساختمان اولویت هرکدام از مؤلفه ها و بازخوردهای آن ها متغیر است. منتها زمانی که همه مؤلفه ها در تکامل یکدیگر در یک فرایند تجربی قرار می گیرند؛ می توانند این تجربه را به حداکثر میزان خود برسانند و مؤلفه هیجانی عمده ترین نقش را در شدت اثر این تجربه ایفا می کند.
خوانش عرفانی نگاره «ساختن کاخ خُورنق» اثر کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسخه مصوّر خمسه نظامیِ محفوظ در موزه بریتانیا که در دوره تیموری تدوین شده است، به دلیل ارزش هنری نگاره ها و حضور نگارگرانی چون میرک، بهزاد و محتملاً قاسمعلی و عبدالرزاق شهرت جهانی دارد. همچنین متن آن، یادگار ارزشمند حکیم نظامی است که در زمره آثار پُراستناد پژوهشی قرار می گیرد. این مجموعه فخیم 22 نگاره را شامل می شود که از نظر نمایش نحوه زندگی مردم در دوره تیموری و انعکاس آن در نگاره ها حائز اهمیت است. ازسویی بهزاد هنرمندی شاخص است که علاوه بر ثبت دقیق زندگی روزانه مردم، به دغدغه های اجتماعی زمانه خویش عمیقاً پایبند بوده و از اشارات عرفانی در لابه لای آثارش سود جُسته که ارتباط وثیق و عمیق وی با عُرفا و شُعرای مطرح زمانه خویش و حلقه های عرفانی آنان گواه این مدعاست. لذا نگاره «ساختن کاخ خورنق» به دلیل پارادوکس خاصِ مُستتر در آن انتخاب گردید که در کارنامه هنری بهزاد مسبوق به سابقه نیست، تا بتوان با کشف منابع عرفانی احتمالی اثر، خوانش عمیق تری ارائه کرد. در این راستا، مرصادالعباد اثر گرانمایه نجم الدین رازی یکی از منابع مهم عرفان اسلامی بوده که مبانی آن در تأویل عرفانی نگاره مفید است و هماهنگی و همخوانی زایدالوصفی با نگاره حاضر دارد. پژوهش پیشِ رو از نوع کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی و تفسیری بوده و از منابع کتابخانه ای (واقعی و مجازی) سود جُسته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بنای کاخ خورنق نمادی سترگ از قالبِ انسانیِ سرگرم شده با تعلقات دنیویِ سیری ناپذیر در جهت فراموشی قربت حق و عالم غیب، و پیوستن به عالم حس است و سنمار نیز نمودی از این دلبستگی است که در خاتمه انوار محرق جلال و قهر خداوندی دامنگیرش شد. عاقبتی تکرارپذیر برای کسانی که دل به دنیای مادی بسته و گرفتار قهر آن شدند.
شیوه شناسی تطبیقی تحلیلی معماری دستکند در خاورمیانه؛ نمونه موردی: روستای کندوان آذربایجان ایران و روستای گورمه کاپادوکیه ترکیه
حوزههای تخصصی:
سنجش قرارگاه های رفتاری در قلمرو اماکن مقدس مورد پژوهی: بافت پیرامون حرم مطهر حضرت معصومه (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
21 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : زائران در مسیر تشرف به اماکن زیارتی با گذر از مدارهای رفتاری، تحت تأثیرات عینی و ذهنی نظام محیط-رفتار قرار می گیرند که الگوهای رفتاری آنها را تحت الشعاع قرار می دهد. توجه به اصل همساختی و تناسب ساختارهای کالبدی با الگوهای رفتاری در قالب مکان–رفتار یا قرارگاه های رفتاری، موضوع مهمی در کیفیت بخشی به قلمروهای معنوی با نقش زیارتی است که کمتر به آن پرداخته شده است. هدف پژوهش: این پژوهش با هدف شناسایی و سنجشِ میزان همساختی قرارگاه های رفتاری در قلمرو اماکن مقدس در عرصه های تشرفِ پیاده مدار حرم مطهر حضرت معصومه (س) انجام گرفته است. روش پژوهش: تحقیق حاضر، کاربردی با نظام پژوهش آمیخته (کمی و کیفی) و روش تحقیق توصیفی-ارزیابانه انجام شده است. در گردآوری اطلاعات، روش های کتابخانه ای و میدانی در پنج دوره زمانی و در یک بازه شش ماهه با استفاده از ابزارهای مشاهده منفعلانه ناظر تعلیم دیده، نقشه برداری رفتاری، ردگیری، عکس برداری و پرسشنامه به کار گرفته شده است. تدابیر و روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات با کمک استدلال قیاسی-استقرایی انجام شده است. نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاکی از آن است که قرارگاه های رفتاری پیرامون حرم مطهر با ارائه برنامه و کارکردهای متنوع، طیفی از سازوکارهای رفتاری سازگار و ناسازگار با زمینه را ارائه می دهند. سیاست ایجاد عرصه های پیاده مدار در سال های اخیر، موجبات هم افزاییِ همساختی کالبد با برپایی مناسک و مناسبات مذهبی به عنوان مهم ترین الگوی جاری در قرارگاه های مذهبی این قلمرو گردیده است؛ با این حال، ضعف در پاسخگویی و انعطاف ساختار کالبدی در مقابل برخی از الگوهای رفتاری ایستا در ایام عادی و مناسبتی، نشانگر این است که ساختار کالبدی این قرارگاه های رفتاری با تمام نیازها و فعالیت های زائران، همساختی کافی را ندارد. ازاین رو، بازتعریف مجدد قرارگاه های رفتاری مذکور به عنوان زنجیره ای از عرصه های پیوند دهنده که طی طریق تشرف را بسامان می نمایند،تابع ملاحظات طراحانه در کیفیت بخشی، متناسب با اصل همساختیِ محیط-رفتار و منطبق برفرهنگ زیارتی این قلمرو است.
عوامل موثر بر تحولات معماری اوایل قاجار منطقه ی آذربایجان در بازخوانی فرایند شکل گیری مدرنیته در معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با نگاهی انتقادی بر روایت های موجود از نحوه شکل گیری مدرنیته در معماری ایران، در تلاش است تا روایتی نو از طریق شناخت مولفه های موثر و تبیین نحوه تأثیر آنها بر این فرایند ارائه دهد. با توجه به یافته های اولیه به عنوان فرضیه تحقیق، می توان تحولات صورت گرفته در معماری آذربایجان در اوایل قاجار (قرن 19م) را هم راستا با فرایند شکل گیری مدرنیته در معماری ایران دانست. لذا سوال کلیدی پژوهش این است که تا چه میزان می توان آغاز ورود مفاهیم مدرن به معماری ایران را ناشی از درک نیاز به آن، توسط سران و سیاستمداران روشنفکر در آذربایجان دانست؟ این تحقیق به روش تفسیری- تاریخی با استناد به منابع دست اول، داده های جمع آوری شده را در سه مرحله (آگاهی یافتن از معماری نوین دنیا بخصوص جهان غرب، احساس نیازبه آن و اقدام مشابه) مورد تحلیل قرار داده تا به مرحله ی اشباع نظری متکی بر داده ها برسد. بر طبق این بررسی و تحلیل ها، عوامل زمینه ای (جنگ با روسیه و موقعیت ژئوپلیتیکی آذربایجان) و افرادِ تأثیرگذار (عباس میرزا، روشنفکران ایرانی اوایل قاجار، مشاوران خارجی و حتی فتحعلی شاه) در شکل گیری فرایند مدرنیته در معماری آذربایجان نقش اصلی را عهده دار بوده اند. پیامد این فرایند در دو بخش کلی اصلاح نواقص کاربری های موجود و ایجاد بناها با کاربری های جدید مورد نیاز در آذربایجان، بررسی و معرفی شده اند.
تبیین رویکرد شناختی-فرهنگی در انطباق با رویکردهای تکوینی به معنا در شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
87 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه معنای محیط از مهم ترین موضوعات شهرسازی بوده و مکاتب فکری معاصر همواره به دنبال نظریه پردازی «ماهیت معنا و فرایند تکوین آن» در فضاهای شهری هستند. به نظر می رسد این مکاتب به دلیل فقدان ظرفیت لازم جهت بهره مندی از ابتکارات سایر حوزه های علمی و همچنین نگاه تک سطحی به معنا، با کاستی هایی همراه هستند. به دلیل ماهیت میان رشته ای شهرسازی، بهره گیری از علوم مرتبط با ساختارهای شناختی و ادراکی فرد مانند علوم شناختی برای تبیین فرایند تکوین معنا در فضای شهری، ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف این نوشتار تعمیم کاربست مفاهیم مرتبط با شناخت انسان و محیط در حوزه علوم شناختی به حوزه مطالعات محیطی از جمله شهرسازی و کاهش خلأ موجود در مطالعات نظری میان رشته ای بین این دو حوزه است. روش: روش تحقیق در این مقاله، تطبیقی - تحلیلی است که با تبیین جایگاه رویکرد شناختی-فرهنگی در مقایسه با رویکردهای پسااثبات گرا و پساساختارگرا در حوزه مطالعات شهری، انجام می شود. یافته ها: رویکرد شناختی-فرهنگی به لحاظ معرفت شناسی و عوامل تکوین معنا در فضاهای شهری با رویکردهای پسااثبات گرا و پساساختارگرا متمایز می شود. به لحاظ معرفت شناسی در رویکرد شناختی-فرهنگی، معنا را به طور هم زمان در دو سطح فراگیر با ذهنیت فرهنگی و در سطح خاص با رویه های فرهنگی بازتولید می شود. قابلیت های شناختی-فرهنگی فضای شهری، تجربه شناختی-فرهنگی فرد از فضای شهری و نحوه در دسترس بودن/دسترس پذیری در یک موقعیت خاص عوامل تکوین معنا در رویکرد شناختی-فرهنگی هستند. نتیجه گیری: رویکرد شناختی-فرهنگی به عنوان رویکرد پیشنهادی پژوهش با نگاهی چندسطحی و موقعیتی به معنا، کاستی های موجود رویکردهای پیشین همچون نگاه تک سطحی به مطالعه معنا در مطالعات شهری را پوشش داده و شهرسازی را به عنوان دانش موقعیت مند فرهنگی معرفی می نماید
جایگاه فعلی آموزش مقررات ملی ساختمان در مقطع کارشناسی مهندسی معماری و ارائه راهکارهایی برای تقویت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با نظر به اهمیت آگاهی دانش آموختگان معماری نسبت به مقررات ملی ساختمان، این مقاله دو هدف اصلی را پیگیری می کند: 1) بررسی شرایط حال حاضر آموزش مقررات ملی در آموزش دانشگاهی مقطع کارشناسی مهندسی معماری از نقطه نظر میزان اهمیت و ضرورت، میزان توجه به آموزش آن و نواقص و موانع پیش روی آن؛ 2) ارائه و بررسی پیشنهادات برای آینده آموزش مقررات ملی از نقطه نظر روش های مناسب تدریس، مباحث لازم آموزشی، و زمان مناسب آموزش در طول دوران تحصیل. برای دستیابی به این اهداف از روش تحقیق پیمایش کیفی و برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدرسین معماری که سابقه کار حرفه ای در ساختار نظام مهندسی ساختمان را دارند، بهره برده شده است. یافته های این مقاله ضرورت اضافه شدن یک درس دو واحدی تخصصی که به طور مستقیم به آموزش مقررات ملی بپردازد را آشکار می سازد. علاوه بر این، نتایج این پژوهش بر آموزش غیرمستقیم مقررات ملی در خلال آموزش دروسی که به هر یک از مباحث 22گانه مقررات ملی ساختمان مرتبط هستند نیز تأکید دارد. از این رو پیشنهاد می گردد که در فرآیند بازنگری برنامه درسی کارشناسی مهندسی معماری، بازنگری سرفصل دروس مختلف با تأکید بر آموزش مباحث مرتبط مقررات ملی ساختمان نیز مدنظر قرار گیرد.
ارزیابی آسیب پذیری کالبدی مساکن خانوارهای روستایی در برابر سیل؛ مطالعه موردی: شهرستان درگز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۱۴۲-۱۲۷
حوزههای تخصصی:
ایران چهارمین کشور سیل خیز جهان ازنظر آسیب پذیری در مواجهه با سیل است و استان خراسان رضوی هم که در شمال شرق ایران واقع شده است در خطر نسبی بالای سیل قرار دارد و سالانه شاهد وارد آمدن خسارات ناشی از سیل در این استان هستیم. به طوری که این استان در تعداد حوادث سیل، رتبه اول و در خسارت ها رتبه سوم و در تلفات جانی رتبه ششم را در کشور دارا است، لذا سیل سالانه موجبات وارد آمدن خسارات فراوانی به روستائیان به ویژه در بخش مسکونی می گردد. پژوهش حاضر آسیب پذیری کالبدی مساکن خانوارهای روستایی شهرستان درگز در مواجهه با سیل را موردبررسی قرار می دهد. روش تحقیق، در این پژوهش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر پیمایش میدانی است. سازه آسیب پذیری مسکن در 6 مؤلفه جسم، محتوا، روبنا، زیربنا، فضای معیشتی، تأسیسات و تجهیزات به کمک 18 شاخص در طیف لیکرت کمی شده است. پایایی پرسش نامه محقق ساخته نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 96/0 و مطلوب ارزیابی گردید. در این مطالعه، از میان تمام روستاهای درگیر سیل، در سطح شهرستان، تعداد 9 روستا که از بیشترین آسیب پذیری در مواجهه با سیل در سطح شهرستان درگز برخوردار بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. به طور مجموع این روستاها دارای 1514 واحد مسکونی هستند که به کمک فرمول کوکران 225 واحد از میانشان به عنوان نمونه تعیین گردید. در انتها بعد از بررسی ها، نتایج نشان داد از میان مؤلفه های موردبررسی، میانگین آسیب پذیری زیربنا یا فونداسیون با عدد 55/2، بیشتر از سایر مؤلفه ها است. اگرچه میزان آسیب پذیری کالبدی مساکن خانوارهای روستایی شهرستان درگز در مواجهه با سیل با میانگین 16/2 کمتر از میانه نظری و در حد کم تا متوسط ارزیابی شده است، اما میزان خسارت واردشده به 38 خانوار موردبررسی، بالای 50 درصد است که رقم پایینی نیست. ﺑ ﺎﺗﻮﺟ ﻪ ﺑ ﻪ ایﻨکﻪ ﺣﻔﺎﻇﺖ کﺎﻣﻞ از ﺧﻄﺮ ﺳیﻼب امکان پذیر نیست، زی ﺴﺘﻦ در کﻨ ﺎر ﺳ یﻼب و اﻋﻤ ﺎل سیاست های مناسب برای کاهش آسیب پذیری مسکن اﻣﺮی ﺿﺮوری اﺳﺖ.
شیوه نامۀ ارائۀ شاخصی کمّی برای تبیین پیچیدگی روابط میان پیکره های انسانی و عرصۀ معماری در نگاره های شاهنامۀ شاه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسخه شکوهمند شاهنامه شاه طهماسبی در مکتب تبریز دوم صفوی (907 تا 938 ق) کتابت و مصورسازی شده است. بنا بر تحقیقات نگارندگان از میان 258 نگاره موجود در آن، 74 نگاره شامل تصویر بناهایی هستند که با درجات متفاوتی از جزئیات، عرصه زیست و تعامل انواع گوناگونی از پیکره ها را به تصویر می کشند. هدف این پژوهش ارائه روشی برای کمّی کردنِ مقدار پیچیدگی روابط میان پیکره های انسانی و عرصه معماری به لحاظ فرمی در این نسخه بوده است؛ به این منظور پس از وضوح بخشیدن به مفهوم «پیچیدگی»، عوامل موثر بر آن شامل تعداد و تنوع پیکره ها از منظر جنسیت و سن، تعداد اجزاء و مساحت عرصه معماری و ارتباط و تعامل آنها با پیکره ها در نظر گرفته شدند و تابع مبیّن شاخص «پیچیدگی» بر اساس آنها ارائه شد. محاسبه مقدار شاخص در نگاره های این نسخه نشان می دهد که نگاره «کابوس ضحاک» دارای بیشترین مقدار پیچیدگی معادل 392، نگاره «خان هفتم اسفندیار» دارای کمترین مقدار پیچیدگی معادل 66، و شاخص پیچیدگی 74 درصد از نگاره های این نسخه مقداری بین 124 تا 266 است. به دنبال رویکردهایی که تا کنون در جهت شناخت هنر نگارگری وجود داشته است، این شیوه نامه راهکاری نوین برای بررسی نگاره ها از جنبه های فرمی و ساختاری را پیش می نهد. با ارائه چنین شاخص هایی می توان نسبت به ارزیابی و دسته بندی نگاره ها از جنبه های گوناگون اقدام نمود، راه حلی مناسب برای انتخاب، مطالعه، و همچنین قیاس آنها با نگاره هایی از دیگر نسخه ها در اختیار داشت و به شناخت بهتری از این میراث گران بها دست یافت. این پژوهش از منظر ماهیت داده ها از نوع کمّی و به لحاظ هدف، کاربردی است و گردآوری اطلاعات با روش کتابخانه ای صورت پذیرفته است.
اصول طراحی و شکل گیری شهرهای زیرزمینی (بررسی تطبیقی معماری شهر زیرزمینی اوئی نوش آباد و ماتماتا تونس)
حوزههای تخصصی:
ساخت شهرهای زیرزمینی از طریق منفی سازی در یک زمینه مثبت، بدون مصرف مصالح، نوعی استثناء و راهکار ویژه در تعاریف رایج معماری ایجاد می کند. شناخت اصول شکل گیری این معماری از پیچیدگی های خاصی برخوردار است چرا که مولفه هایی که بر شکل گیری آن موثر هستند، دارای تنوع و روابط خاصی می باشند. پراکندگی این گونه معماری در جای جای دنیا و پیدایش آن در هر اقلیمی با کارکردهای مختلف، نوعی تنوع خاص به آن داده است که خود جاذبه ای برای شناخت شکل گیری آن دارد. شناخت این آثار تا سالیان اخیر اکثراً به صورت کلی بوده و یک روند شناخت جدی برای مطالعه این آثار دنبال نشده است. از همین روی مسأله اساسی در این پژوهش شناخت اصول طراحی و چگونگی شکل گیری معماری شهرهای زیرزمینی است. بر همین اساس در پژوهش حاضر دو شهر اوئی و ماتماتا انتخاب شد تا با مقایسه آن ها به سوالات زیر پاسخ داده شود: معماری شهر زیرزمینی اوئی و ماتماتا بر چه اساسی طراحی و شکل گرفته اند؟ مولفه های مشترک و وجه تمایز اصول شکل گیری و طراحی معماری شهر زیرزمینی اوئی و ماتماتا کدام اند؟ اهداف پژوهش پیش رو را می توان در اهمیت ذاتی و بسترسازی مطالعاتی در جهت جلوگیری از تخریب و شناخت بیشتر این دو اثر معماری در دو موقعیت جغرافیایی متفاوت جست و جو کرد. در همین راستا برای دستیابی به اهداف پژوهش پیش رو، از روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی، و به منظور گردآوری داده ها و اطلاعات اولیه از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. یافته ها ی پژوهش نشان می دهد که اصول طراحی و شکل گیری معماری شهر زیرزمینی اوئی و ماتماتا بر اساس عملکرد و نیاز متفاوت، اتفاقات تاریخی و شرایط محیط طبیعی شکل گرفته اند.
آیکونوگرافی نقش «خورشیدخانم» در رودوزی های ایرانی و رابطه آن با چشم زخم (نمونه موردی: خورشیدخانم های گنجینه کاخ صاحبقرانیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آذر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
27 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : رود وزی ها از ایران باستان تا امروز با کاربرد های متفاوت با تنوعی گسترد ه د ر نقش، رنگ و نوع د وخت با توجه به منطقه تولید شان، رایج بود ه است. د ر این میان، رود وزی هایی با نقش مایه خورشید خانم موجود د ر کاخ صاحبقرانیه موضوع این پژوهش است که همین نقش مایه د ر مناطقی از ایران برای د وری از چشم زخم استفاد ه می شد ه است. هدف پژوهش : این تحقیق به د نبال شناخت کاربرد نقش مایه خورشید خانم و چرایی تصویرسازی خورشید ، با رخساره زن د ر این رود وزی هاست. اینکه معانی فرهنگی و کارکرد ی این نقش د ر این رود وزی ها چیست و چه رابطه ای با چشم زخم د ارد و جهت پاسخ به این پرسش ها از رویکرد آیکونوگرافی استفاد ه می شود . از این رو هد ف مقاله تحلیل آیکونوگرافی نقش مایه خورشید خانم د ر رود وزی های گنجینه صاحبقرانیه و رابطه آن با چشم زخم د رد و سطح توصیف و تحلیل معناهای مستتر د ر این نقش هاست. روش پژوهش : این تحقیق به صورت کیفی و روش (توصیفی-تحلیلی) انجام شد ه، چارچوب نظری آن براساس رویکرد آیکونوگرافی مکتب اروین پانوفسکی است و منابع تحقیق به شیوه مید انی و کتابخانه ای گرد آوری شد ه است. نتیجه گیری : خورشید د ر فرهنگ باستان با چشم و چشم زخم رابطه نزد یک د ارد . صورت زن د رون خورشید را می توان نماد آناهیتا و خورشید را نماد مهر د انست که هرد و د ر ایران باستان محافظ انسان د ر برابر اهریمن هستند . خورشید به عنوان چشم آسمان ویرانگر و محافظت کنند ه است. د ر اد بیات د ر بسیاری از مواقع خورشید با صورت زنانه توصیف شد ه، همچنین د ر فولکلور برخی از مناطق ایران صورت زیبای زنانه ای را روی سبویی جهت رفع چشم زخم می کشید ند و «چشمارو» می خواند ند . این نقش مایه د ر بعضی از مناطق ایران چش چشی یا چشوک خواند ه و برای د وری از چشم زخم کاربرد د ارد که می توان کاربرد نمونه های صاحبقرانیه را نیز به این منظور د انست.
بررسی نقش کیفیت زندگی و فضاهای بی دفاع شهری در گرایش به خشونت های شهری (مورد مطالعه: جوانان شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
147 - 162
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: توجه به کاهش ناامنی های شهری از جمله مسایل مهم در دستیابی به توسعه پایدار اجتماعی است. جرم و خشونت شهری از جمله عواملی هستند که باعث تضعیف امنیت در شهرها می شوند. خشونت شهری یکی از آسیب های اجتماعی است که با بررسی آن می توان به وضعیت سلامت اجتماعی در یک شهر پی برد. هدف: هدف از پژوهش حاضر، مطالعه رابطه کیفیت زندگی شهری و فضاهای بی دفاع شهری با گرایش به خشونت های شهری است. روش: روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و برای گردآوری اطلاعات، از روش های اسنادی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را جوانان 18 تا 35 سال شهر رشت شامل 224203 نفر تشکیل می دهند. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نفر و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای توزیع گردید. مفهوم کیفیت زندگی شهری با بهره گیری از پژوهش ربانی خوراسگانی و کیانپور (1386)، فضاهای بی دفاع شهری و خشونت شهری نیز با استفاده از پرسشنامه استاندارد سنجیده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos و آزمون های آماری همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری انجام گردید. یافته ها: بین کیفیت زندگی شهری و خشونت شهری و ابعاد آن (خشونت اجتماعی، خشونت روانی، خشونت فیزیکی و خشونت اقتصادی) همبستگی معنادار معکوسی وجود دارد. اما بین فضاهای بی دفاع شهری و خشونت شهری و ابعاد آن (خشونت اجتماعی، خشونت روانی، خشونت فیزیکی و خشونت اقتصادی) همبستگی مستقیمی وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از مدل معادلات ساختاری، کیفت زندگی شهری به مقدار 18/0- بر خشونت شهری تأثیر دارد؛ به طوری که با افزایش کیفیت زندگی شهری، گرایش به خشونت شهری کاهش می یابد. همچنین تاثیر فضاهای بی دفاع شهری بر گرایش به خشونت شهری برابر با 28/0 است؛ به نحوی که افزایش دسترسی به فضاهای بی دفاع شهری، گرایش جوانان به خشونت شهری افزایش می یابد. کلید واژه ها: کیفیت زندگی شهری، فضاهای بی دفاع، خشونت، شهر رشت.
بازشناسی و حفاظت از ارزش های منظر روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
16-1
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مناظر روستایی به عنوان مناظر متداوم فرهنگی، نشان دهنده عینی تکامل جامعه انسانی و استقرار آن ها در طول زمان هستند، مناظری که تحت تأثیر جریان های فرهنگی و یا طبیعی بستر خود تغییر و تکامل می یابند. تعامل انسان با طبیعت و تداوم این مناظر، ارزش های برجسته متعددی را در مناظر روستایی به وجود آورده که بیانگر ارزش های ملموس و ناملموس یا به عبارتی اهمیت معنایی آن است. در اسناد بین المللی بر ضرورت توسعه چارچوب مفهومی و شناسایی این ارزش ها به عنوان مؤلفه ای کلیدی در فرآیند حفاظت این مناظر تأکید ویژه گردیده است، به طوری که هر کوششی در راستای حفاظت و بازآفرینی مناظر روستایی، در اصل کمکی به بقای فرهنگ و پایداری طبیعت یک سرزمین است. هدف: شناسایی و دسته بندی ارزش های موجود در مناظر روستایی به منظور بازآفرینی و حفاظت پایدار از چنین محیط هایی و انتقال دانش جمعی و معانی فرهنگی آن به نسل های آینده روش ها: این پژوهش ابتدا از طریق بازخوانی اسناد و کنوانسیون های بین المللی و بررسی دیدگاه های صاحب نظران، به تعریف مفهوم منظر فرهنگی و تدوین چارچوب مفهومی و جایگاه منظر روستایی می پردازد. سپس با توجه به بررسی های به عمل آمده، ارزش های موجود در مناظر روستایی دسته بندی و تبیین می شوند و در نهایت مدلی برای بازآفرینی و حفاظت از مناظر روستایی ارائه می شود. یافته ها: در این پژوهش ارزش های موجود در مناظر روستایی به دو گروه ارزش های طبیعی و ملموس و ارزش های فرهنگی و ناملموس دسته بندی شدند، ارزش های طبیعی و ملموس شامل ارزش های زیست محیطی، کالبدی، اقتصادی و آموزشی و ارزش های فرهنگی و ناملموس شامل ارزش های فرهنگی، معنوی، اجتماعی و تفریحی هستند، اگرچه در برخی موارد، ارزش ها تلفیقی از هر دو دسته هستند و تدقیق آن ها بسیار دشوار است. نتیجه گیری: با توجه به ارزش های موجود، مدلی برای بازآفرینی و حفاظت از مناظر روستایی ارائه شده است که ضروریست به منظور هماهنگی با تغییر در اولویت بندی این ارزش ها، در حفاظت از آن ها به جنبه های پویا و چند عملکردی ارزش های منظر توجه بیشتری شود.
ارزیابی تاب آوری کالبدی با استفاده از مدل TOPSIS - AHP با تأکید بر مسکن (نمونه موردی مطالعه شهرستان های کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷
1 - 24
حوزههای تخصصی:
تاب آوری با توجه به وقوع سوانح طبیعی و یا انسان ساخت در دنیای امروز از مسائل بسیار اساسی است. فرآیند تاب آوری مسکن بایستی از توانایی لازم برای پیش بینی حوادث و پیشگیری تحمیل تلفات جانی و مالی به شهروندان برخوردار باشد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی - تحلیلی مبتنی بر رویکرد مطالعات کالبدی سازه ای است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی تاب آوری کالبدی در برابر سوانح طبیعی و با تأکید بر واحد های مسکونی و کیفیت مساکن در برابر سوانح طبیعی است. قلمرو مورد مطالعه همه شهرستان های کشور می باشد. برای دستیابی به اهداف تحقیق شاخص های منتخب کیفیت مصالح و تراکم خانوار در واحد مسکونی استخراج شد؛ و مجموعا 17 شاخص شد. جهت وزندهی به شاخص ها از مدل ahp و برای ارزیابی و رتبه بندی تاب آوری کالبدی هریک ازشهرستان های کشور با کمک مدل تصمیم گیری تاپسیس مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته و برای تحلیل الگوی شاخص های تاب آوری مسکن از خودهمبستگی فضایی (Moran's) استفاده شده و برای تولید نقشه ازمحیط gis استفاده شده است. نتایج نشان می دهد؛ که ضریب خطا کلیه شاخص ها کوچکتر از 0.1 است. شاخص نسبت واحد های مسکونی دارای اسکلت فلزی بیشتر از 300 متر با وزن 0.148 بیشترین وزن را دربین شاخص ها دارا است. در شهرستان های کشور به لحاظ تاب آوری در وضعیت متوسط هستند شهرستان هایی که در مرکز کشور واقع شده اند. تحلیل فضایی تاب آوری مسکن به صورت کلی در کشور از الگوی خوشه ایی پیروی می کند. در وضعیت مطلوب واقع شده اند و شهرستان هایی که در حاشیه کشور واقع شده اند در وضعیت نامطلوب واقع شده اند.
آیکونولوژی بهشت و جهنم در دیوار نگاری مذهبی دورۀ قاجار (نمونه موردی بُقعۀ پیر رودبند دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیوار نگاری، بخشی از تزیین بناهای مذهبی، نظیر کلیسا، مساجد و بقاع، با الهام از اعتقادات و روایات دینی ترسیم می شده است. مضمون بهشت و جهنم، یکی از موضوعات دیوارنگاری مذهبی در بقعه های دوره قاجار، مورد توجه بسیاری از نقاشان بوده است. مسئله ای که در این مقاله مطرح می شود، نگاره های بهشت و جهنم در دیوارنگاری بقعه پیر رودبند دزفول، در استان خوزستان، از مهم ترین گونه های دیوارنگاری ایرانی که دوران اوج و شکوفایی خود را در دوره قاجار و در پیوند با بافت مذهبی این شهرستان، سبک و سیاق نقاش، بازتاب معنای خاص نگاره ها، سپری نموده است. تاکنون به ارتباط بستر فکری، فرهنگی، اجتماعی بازه زمانی قاجار بر نقشمایه ی بهشت و جهنم بقعه پیر رود بند دزفول پرداخته نشده است. بر این اساس، با استفاده از رویکرد آیکونولوژی، تلاش می شود با رمزگشاییِ منظر تاریخی، معنای ذاتی و محتوا را مورد خوانش قرار دهند. آیکونولوژی یا شمایل شناسی شاخه ای از آنالیز آثار هنری در مطالعات تاریخی است. که در سه مرحله مختلف؛ توصیف، تحلیل و درنهایت به تفسیر آثار می پردازد. از این رو پژوهش حاضر، با تکیه بر نظریه پانوفسکی و با روش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و ابزار آن، عکاسی و مشاهده تصاویر می باشد. در بیان نتایج این پژوهش می توان گفت که بررسی عواملی نظیر تاثیر پذیری نقاش و آموزش های گذرانده در اصفهان، در روند شکل گیری و خلق نقوش، به نگرش اجتماعی، فرهنگی و تاریخی در دوره قاجار مربوط می شود. در ادامه با واکاوی نگاره ها مشخص شد که نقاش در ترسیم دیوارنگاره بنای مذهبی فوق، متاثر از کلیسا و نماد های مسیحی، نمود های دینی در اسلام با تلفیقی ایرانی تصاویر را خلق نموده است. که زائرین را در حین ورود، درگیر ارتباطات عرفانی و روحی می کند.
ارزیابی کیفیت شنیداری فضای شهری با استفاده از تکنیک صداپرسه (مطالعه موردی: خیابان امام خمینی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
45 - 58
حوزههای تخصصی:
کیفیت شنیداری در خیابانهای مرکزی شهری از عوامل تعیین کننده کیفیت کلی محیطی است که بر ادراک ذهنی کلی افراد از فضا تاثیر می گذارد اما امروزه غلبه اصوات ترافیکی سبب آزردگی شنیداری می شود. در این راستا هدف پژوهش حاضر ارزیابی کیفیت ادراک شنیداری خیابان امام خمینی تبریز از دید افراد پیاده بود. از تکنیک صداپرسه مبتنی بر استاندارد ISO12913-2 جهت ارزیابی ادراک ذهنی افراد (30 نفر) ازکیفیت شنیداری خیابان امام تبریز استفاده شد. خواسته شد تا افراد مسیر میدان فجر تا میدان شهید بهشتی صداپرسه انجام داده و در سه ایستگاه پرسشنامه مبتنی بر استاندارد را پر کنند. از میدان فجر تا چهارراه شریعتی ناخوشایند و در مابقی مسیر خوشایند ارزیابی شده است. عواملی چون تنوع کاربری و فعالیت، تنوع فضایی- کالبدی، تراز صدای پس زمینه و منابع صوتی آزار دهنده ترافیک- محور و گونه های معماری واجد ارزش، در ارزیابی ذهنی افراد تاثیرگذار بوده اند.
تأثیر تناسب فضای بسته به نیمه باز در بهره گیری بهتر از شرایط اقلیمی در خانه های مناطق ساحلی و کوهپایه ای شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۷۹
۳۲-۱۷
حوزههای تخصصی:
استان گیلان با داشتن اقلیمی معتدل و مرطوب، نسبت به دیگر اقلیم های ایران به محدوده آسایش نزدیک تر است؛ افزون بر آن، بهره گیری از مؤلفه های تابش، باد، بارش و رطوبت در ساماندهی فضایی خانه های بومی، منجر به شکل گیری فضای نیمه باز در کنار فضای بسته شده است. به طورکلی قرارگیری فضاها در این اقلیم به گونه ای است که مرز مشخصی میان آن ها نیست. در خانه های بومی این مناطق از دیرباز شیوه ساخت و تناسبات در هر یک از چهار پهنه اقلیمی ساحلی، کوهپایه ای، دشت و کوهستان وجود داشته است که با بهره گیری از سامانه های غیرفعال، ایجاد مکانی برای زیستن آسوده، ممکن می شد. لذا در شرایط فعلی و با توجه به وضعیت نامطلوب زیست محیطی و کمبود انرژی در دنیا، این نوع از طراحی حائز اهمیت است. این مقاله با هدف بهره گیری بهتر از شرایط اقلیمی در طراحی خانه در پی پاسخ به این پرسش است که چه رابطه ای میان نسبت فضای بسته و نیمه باز با محدوده آسایش وجود دارد؟ و چه نسبتی از دو فضای نیمه باز و بسته در خانه های مناطق ساحلی و کوهپایه ای، به محدوده آسایش نزدیک تر است؟ این پژوهش از نوع همبستگی است؛ روش پژوهش در گام گردآوری داده ها مشاهده، و نمونه گیری میدانی، و در گام داوری، تحلیل داده ها و استدلال استقرایی است. مقاله، نخست به بررسی و تحلیل چگونگی تأثیر مؤلفه های اقلیمی بر بهینه سازی آسایش خانه ها می پردازد؛ سپس با نمونه گیری تصادفی، رابطه میان نسبت فضای بسته به نیمه باز را با محدوده آسایش در خانه های دو منطقه تحلیل و ارزیابی می کند. نتیجه مقاله این است که فضای نیمه باز درصد قابل توجهی از مساحت خانه ها را در نواحی ساحلی و کوهپایه ای به خود اختصاص داده است. تفاوت در پهنا، طول و ارتفاع و نیز جهت گیری ایوان در این دو پهنه ناشی از تفاوت در خرده اقلیم این دو پهنه است، و معماری بومی این منطقه توانسته با هماهنگ سازی خود با شرایط اقلیمی ویژه هر پهنه به بهبود آسایش گرمایی ساکنان خانه ها کمک رساند. در خانه های کوهپایه ای تناسب فضاهای بسته به نیمه باز به طور متوسط 63/3 و در خانه های ساحلی این تناسب 47/1 است. بدین ترتیب، می توان نتیجه گرفت که اگر این نسبت در خانه های معاصر رعایت شود، آسایش بیشتری پدید می آید.
مطالعه نقش مایه اژدها بر کاشی های زرین فام با تأکید بر نمادشناسی و پیشینه تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
99 - 106
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : کاشی کاری به عنوان یکی از شاخص ترین عناصر تزیینی در معماری اسلامی-ایرانی، در بسیاری از بناهای اسلامی مشاهده می شود. برخی از نقوش کاشی ها همچون نقش اژدها، به عنوان یکی از نقوش تکرارشونده در هنر ایران و سایر ملل همچون چین به چشم می خورد.حال این سؤال مطرح می شود که چه شباهت ها و تفاوت هایی از نظر قالب و محتوا بین نقش اژدها در کاشی های بناهای ایران و نقش اژدها در هنر چین وجود دارد؟ برای پاسخ به این سؤال، کاشی های دو بنای امام زاده علی بن جعفر (ع) و امام زاده اسماعیل (ع) در قم مورد بررسی قرار گرفته اند. هدف پژوهش : این پژوهش با تطبیق نقش اژدها در فرهنگ های باستانی ایران و چین به شباهت ها و تفاوت ها از نظر قالب، محتوا و بار معنایی بین نقش اژدها در کاشی های ایران و هنر چین در دوره ایلخانی پرداخته تا این فرضیه مورد پژوهش قرار گیرد که نقش اژدها، در دوره ایلخانی و پس از آشنایی با فرهنگ و هنر چین، بر خلاف دوره های قبلی در ایران، بار معنایی مثبت پیدا کرده و با هدف خیر در بناهای مذهبی و کاخ ها مورد استفاده قرار گرفته است. روش تحقیق : روش تحقیق این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و از منابع کتابخانه ای، اسنادی و میدانی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. نتیجه گیری : در نهایت فرضیه این پژوهش اثبات و نتیجه گیری شد که نقش اژدها در کاشی های زرین فام دوره ایلخانی، برخلاف ویژگی های شر و منفی اژدها در ادبیات و هنر ایران در دوره های قبل بوده و متأثر از فرهنگ چین، با مفهوم مثبت و بار معنایی خیر آن شکل گرفته است.