فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۸۱ تا ۳٬۴۰۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵
121-130
حوزههای تخصصی:
واقعیت آن است که بافت کالبدی امکان بازشناسی هویت شهری را به صورت بصری فراهم و به همین دلیل از میان سایر ابعاد هویتی اهمیت بیشتری دارد، از این شناخت تهدید های کالبد شهری گامی مؤثر برای توسعه پایدار خواهد بود. هر فضای کالبدی به منظور در برگرفتن فعالیتی معین و برای پاسخگویی به نیازها و خواسته های استفاده کنندگان آن پدید می آید. شکل گیری و توسعه شهرها نیز در گذشته بر اساس نیازهای جامعه در زمان خود صورت می گرفته و شکل آن در هر دوره متاثر از جایگاه و نقش فرهنگ مذهب، آداب و رسوم و به طور کلی جهان بینی مردم شهر در آن دوره بوده است. روش تحقیق این پژوهش مبتنی بر ماهیت مساله پژوهش، روش تحقیق علی و همبستگی خواهد بود . تلاش میشود با شناسایی متغییرهای موثر بر مسأله که از طریق مبانی نظری رساله و تجارب مطالعاتی حاصل می شود. ابتدا شاخص های مناسب برای تحلیل مولفه ها را تنظیم نمود. هدف تحقیقات کاربردی توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است.به عبارت دیگر تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد عملی دانش هدایت می شود. توسعه پایدار بیش از همه یک مفهوم اجتماعی اقتصادی است که محتوی آن بر اساس فرهنگ، زمان و دور نماگرها تغییر می کند، و فقط با پذیرش یک رویکرد جامع قابل درک است. وقتی مردم فقیر در منطقه ای کاملا مشخص متمرکز می شوند مسایل شهری بطور هندسی رشد می کنند.
شناسایی مؤلفه های تاب آوری مجتمع های مسکونی در بحران همه گیری بیماری ها با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۱
34 - 48
حوزههای تخصصی:
امروزه جهان همواره با مخاطرات و چالش های فراوانی از جمله بلایا، سوانح و همه گیری بیماری ها روبرو گردیده و این رخدادها تأثیرات بسزایی بر کیفیت زندگی انسان ها نهاده است. در این راستا وظیفه معماران است تا توجه ویژه ای به مبحث تاب آوری اجتماعی داشته تا اثرات این نوع مخاطرات بر کیفیت ساکنین مجتمع های مسکونی تا حد قابل قبولی کاهش یابد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های تاب آوری مجتمع های مسکونی در بحران همه گیری بیماری است. روش پژوهش، به لحاظ هدف کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی – تحلیلی است. جامعه پژوهش شامل 10 نفر از خبرگان حوزه معماری و طراحی ایران بوده و ابزار پژوهش پرسشنامه زوجی محقق ساخته که با نرخ ناسازگاری 0/01 مورد تأیید قرار گرفته است. تجزیه تحلیل داده ها از طریق تکنیک تحلیل سلسله مراتبی AHP و با استفاده از نرم افزار آماری Expert Choice V.11 انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد، تمامی مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در مجتمع های مسکونی دارای اهمیت می باشند. در این بین مؤلفه ویژگی های اجتماعی با وزن 314/0 در بین سایر مؤلفه ها از اولویت بالاتری برخوردار است. همچنین، زیر معیار فضاهای باز مجتمع مسکونی با وزن (429/0)، احساس امنیت (347/0)، شرایط اقلیمی (341/0) و تناسب فضاهای داخلی (205/0) در هر گروه مؤلفه های اصلی از اولویت بالاتری برخوردارند. لذا می توان گفت طراحی مجتمع های مسکونی بایستی در تداوم نیاز مردم به مفهومی بیش از تنها یک سرپناه باشد و به عنوان محلی برای زندگی در نظر گرفته شود و این مهم زمانی حاصل می گردد که معماران و طراحان نگاهی ویژه به مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در مجتمع های مسکونی داشته باشند.
تبیین رویکرد بازنمایی منظر مبتنی بر ادراک شنیداری شرح یک تجربه آموزشی در درس بازنمایی در رشته معماری منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۸
115 - 133
حوزههای تخصصی:
در کارگاه های طراحی منظر، فرایند یادگیری تعاملی تاحد بسیار زیادی وامدار زبان بصری است. دست نگاری مهم ترین ابزار انتقال مفاهیم و بازنمایی وجه احساسی و تأویل پذیر آن است. پرسش اصلی این است که به جای تأکید بر ادراک دیداری به مثابه مولدی برای بازنمایی منظر، آیا می توان سرنخ های خلاقانه بازنمایی را مبتنی بر سایر حواس، نظیر ادراک شنیداری درک کرد و انتقال داد؟ چگونه قابلیت شنیدن نقادانه می تواند به مثابه راهبردی آموزشی سبب غنا یافتن محتوای درس بازنمایی منظر شود؟ این مقاله با هدف برانگیختن قابلیت ادراک شنیداری دانشجویان و اثرگذاری آن بر توان بازنمایی خلاقانه آنها از طریق مصاحبه گروهی متمرکز و تحلیل محتوا با روش نظریه مبنایی انجام شد. ادراک شنیداری دانشجویان گروه های آزمون و شاهد با پیمایش میدانی ثبت گردید و با انجام دست نگاری کوتاه مدت دانشجویان در محل و مصاحبه های نیمه ساختار یافته، بازخوردها دریافت شد. همچنین به کمک روش دلفی با نظرسنجی از سه نفر از صاحب نظران حوزه معماری منظر، سطح انتزاع دست نگاری ها بررسی گردید. نتایج بیانگر تفاوت آشکار میان پاسخ ها و موفقیت پژوهش در ارتقای توان بازنمایی دانشجویان با تکیه بر ادراک شنیداری است. گروه آزمون با تکیه بر ادراک شنیداری نقادانه، به شیوه ای انتزاعی تر «بازنمایی های اولیه» از حالت های فیزیکی صدا را ارائه کرده اند. به این ترتیب می توان از ادراک شنیداری به مثابه راهبردی سودمند در غنا بخشیدن به محتوای بازنمایی منظر استفاده کرد.
منظر تاب آور: مفهومی غیرمنظری، بررسی و ارزیابی تعاریف موجود در حوزه تاب آوری منظر، مرور فشرده ادبیات نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۰
40 - 49
حوزههای تخصصی:
تاب آوری به عنوان مفهومی نوین در ادبیات پایداری، فهم جدیدی از ارتباط انسان و محیط را ایجاد کرده است. همچنین با افزایش چالش های محیطی انسان در قرن جدید، این مفهوم در علوم مختلف گسترش یافته و توسط اندیشمندان رشته های متفاوت بازتعریف شده است. منظر نیز به عنوان دانشی که به ارتباط متقابل انسان و محیط می پردازد، از این موضوع مستثنی نبوده و در سال های اخیر پس از ورود مفهوم تاب آوری به حوزه شهر، اکنون این مفهوم وارد ادبیات این حوزه نیز شده است. بنابراین پژوهشگران به دنبال آن هستند که با بهره گیری از مفهوم تاب آوری، به چارچوب نظری ای دست یابند که منظر را در مواجهه با آشوب های پویای محیطی تاب آور کند. با این حال با بررسی جستارهایی که تاکنون با عنوان منظر تاب آور ارائه شده، به نظر می رسد که در پژوهش های صورت گرفته تمامی ابعاد منظر مورد توجه قرار نگرفته است. از آنجایی که تبیین ناصحیح منظر در این تعاریف منجر به عملکرد ناقص چارچوب های نظری موجود در مواجهه با بحران ها خواهد شد، این پژوهش به دنبال ارزیابی تعاریف موجود است. این جستار با ارائه تعاریف صورت گرفته در تاب آوری منظر و تعاریف بنیادین مفهوم منظر، از طریق قیاس امکان ارزیابی تعاریف را فراهم می آورد. از این رو، این نوشتار ابتدا با مرور فشرده ادبیات تاب آوری در حوزه شهر و منظر و ارائه مبانی نظری منظر و بیان صفات آن، به تشریح موضوع می پردازد. پس از آن، منظر در تعاریف تاب آوری منظر در تناظر با تعاریف بنیادین منظر قرار می گیرد و تمایزات آن به بحث گذارده می شود. نتایج این پژوهش بیانگر آن است در این تعاریف، با مغفول واقع شدن وجوه ادراکی، تنها به ابعاد عینی منظر اشاره شده و مفهوم منظر، معادل اکوسیستم های محیطی انگاشته شده است. بنابراین عبارت منظر در تعاریف موجود در حوزه تاب آوری منظر با مفهوم تعریف شده توسط صاحب نظران ادبیات منظر به لحاظ ماهوی تفاوت دارد
تحلیلِ تفسیری «باغ » در نگاره ی باغچه های درگزینِ مطراقچی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۴
29 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: باز زنده سازی «باغ» به عنوان نمادی از ارتباط همیشگی با طبیعت، نیازمند بازشناسی هندسه باغ ایرانی است. افرادی که درگذشته باغ را با کاربرد اصلی آن تجربه کرده اند، در برخی منابع، تصویری از باغ نقاشی کرده اند که بررسی آثارشان می تواند درک کاملی از هندسه باغ در اختیار ما قرار دهد. هدف: هدف پژوهش حاضر، تبیین هندسه «باغچه های درگزین» در نگاره «مطراقچی» است. واضح است که ارائه این هندسه، به معنی قابلیت به کارگیری همان هندسه در زمان و مکان حال و به همان شکل نیست، بلکه تنها بیان بخشی از تاریخ ارتباط انسان و طبیعت است. امید است که ادامه این راه با تکیه بر تلاش ها و تجربیات گذشتگان، صورت گیرد. روش تحقیق: روش انجام پژوهش حاضر، تفسیری-تاریخی و با رویکرد اکتشافی است. این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که هندسه باغ در زمان و مکان ترسیم نگاره، چه خصوصیاتی داشته است. نتیجه گیری: اطلاعات از روی نگاره در دو سطح بازخوانی شدند. سیستم کاشت، آبیاری و تقسیم بندی عادلانه زمین، اجزای معمارانه عمارت ها، جهت جغرافیایی و شیب زمین، با نگاه و تحلیل اولیه قابل دریافت هستند. اما تدابیر اتخاذشده برای آسایش، آرامش و امنیت، با تحلیل بیشتر بر روی محل قرارگیری کوچه باغ ها، درهای ورودی، کاشت انواع درختان، شکل عبور آب و شکل تأمین آب به دست آمدند.
تاثیر مسکن حداقل بر محرمیت (نمونه موردی مسکن مهر رشت)
حوزههای تخصصی:
بی حد و مرز بودن فضاها در بسیاری موارد سبب از بین رفتن آرامش مورد نیاز افراد و عدم احساس قلمرو و همچنین باعث ارتباطات فضایی ناخواسته با یکدیگر می شود. یکی از مهمترین ابعاد طراحی فضاهای درونی، میزان پیشبینی حریم در آنهاست. از لحاظ کالبدی، درصورت نبود کنترل و مانعی برای ارتباطات در مرز فضایی، سبب ارتباطات بویایی، بصری، صوتی و دسترسی و نقض انواع حریم ها و در نهایت باعث نقض حریم روانی برای کاربران میشود. نوشتار حاضر با تعیین عوامل موثر بر تامین حریم در مسکن حداقل، درصدد ارتقای بنیان های نظری مفهوم حریم است. با هدف درک رابطه حریم خصوصی با عرصه های زندگی اجتماعی، رفتار انسان را مطالعه میکند. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش مسکن مهر رشت می باشد. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی کمی و روش گردآوری اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای و میدانی است و نرم افزار مورد استفاده برای تحلیل Spss می باشد. با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، واریانس و رگرسیون رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته تحلیل گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه است. نمود معمارانه شاخص های عرصه بندی فضایی، مرز فضایی، فضای بینابین، سلسله مراتب و عمق فضایی در پاسخ به نیازهای انسانی، شامل ایمنی، احترام، درو نگرایی و قلمروپایی در مسکن حداقل خلاصه می شود. یافته ها نشان می دهد، مرز فضایی مهمترین مهمترین مولفه اثر گذار بر محرمیت فضاهای مسکونی می باشد.
چالش شیوه متداول شهرسازی ایران در مواجهه با بافت های دچار فرسودگی و کاربست رویکرد نهادگرایی در حل معضل بررسی موردی: «طرح پیشگام مسکن» در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
79 - 97
حوزههای تخصصی:
به رغم اقدامات وسیع نوسازی تهران از ابتدای دهه 80 کمبود خدمات عمومی (از اهداف اصلی مداخله شهرسازی) همچنان مشهود است. چالش های حرفه شهرسازی که در این مقاله به آن پرداخته می شود، بیانگر این است که درشیوه متداول مداخله در شهرسازی ایران، نظام مدیریت شهری برای تأمین خدمات عمومی «امکان مداخله» ندارد. هدف این پژوهش ارائه الگوی نهادگرایی شهرسازی ذیل دو رویکرد رویه ای و محتوایی و بیان شقوق آن است به گونه ای که براساس شیوه متداول شهرسازی و حاکمیت نظام بازار، بخش عمده ای از چالش ها مرتفع شود. یافته پژوهش این است که با به رسمیت شناختن نظام بازار (محوریت نهاد توسعه گر) و به قاعده در آوردن آن (کاربست اخلاق توسعه) می توان امکان مداخله برای مدیریت شهری و فرصتی جهت حل عمده چالش های شیوه متداول شهرسازی ایران را فراهم نمود. در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق ترکیبی، چالش های موجود شناسایی و یافته ها تدوین گردیده اند. نمونه مطالعاتی، طرح پیشگام مسکن است که توسط بخش خصوصی با داعیه رویکرد نهادی و نقش آفرینی توسعه گر به دولت معرفی شد و در اینجا پس از تشریح، نقد گردید. درنهایت دو پیشنهاد جهت تطبیق آن با رویکرد نهادگرایی ارائه شد. پیشنهاد نخست به رسمیت شناختن ظرفیت و امکان مداخله بخش خصوصی و نظارت دولت و پیشنهاد دوم تعریف شئون رویه ای و محتوایی فعالیت توسعه گر است.
بررسی و اعتبارسنجی نقشه های خطرپذیری مرتبط با کووید 19 با تأکید بر معیارهای رفتاری- مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
97-107
حوزههای تخصصی:
علاوه بر اقدامات تشخیصی در مراحل اولیه بیماری همه گیر کووید 19، پیشگیری از حضور افراد در محیط های پرخطر، همراه با توزیع مناسب جمعیت و خدمات نیز در کنترل گسترش بیماری مؤثر است. کنترل مؤثرتر، به ویژه در شرایطی عدم قرنطینه کامل، ضروری به نظر می رسد. مدل شیوع همه گیری که از/ بر الگوهای حرکت و رفت وآمد شهروندان تاثیرپذیر/تأثیرگذار است، بر مبنای انواع داده های همه گیری، جمعیتی و حرکتی شکل می گیرد. هدف پژوهش حاضر معرفی و آسیب شناسی نقشه های خطرپذیری در زمان شیوع بیماری کرونا و تبیین چارچوبی جهت تهیه و به کارگیری آن ها بر اساس موضوعات مرتبط با رفتارهای ساکنین است. این پژوهش به روش استدلال منطقی و با بررسی تحلیلیِ نمونه های موجود، مؤلفه های مؤثر بر تهیه این نقشه ها و به روزرسانی آن ها انجام شده است. به این منظور پس از گونه شناسی نقشه ها، از منظر خروجی ها، معیارهای ارزیابی نتایج، اعتبارسنجی شدند. بر اساس نتایج پژوهش، پویاییِ داده های حرکت انسانی برای برآورد تعامل های فضایی در این نقشه ها کلیدی هستند؛ چراکه بواسطه فاصله اجتماعی، ماندن در خانه و تعطیلی مشاغل، تغییرات اساسی درحرکت های فردی و گروهی اتفاق می افتد. بنابراین با استفاده از منابع اطلاعاتی مختلف و تصور جدیدی از داده های شهری قابل اتکا، بستر مشارکت گروه های مختلف استفاده کننده از نقشه های مکان نگاشت با رویکرد مردم سپاری فعال و غیر فعال و افزایش کارایی فراهم می شود. تهیه چنین نقشه هایی حاصل همکاری میان رشته ای رشته های همه گیری شناسی، سلامت، روانشناسی محیط و متخصصان برنامه ریزی و طراحی عرصه های عمومی، به ویژه طراحی شهری است تا مطالعات تلفیقی و مبتنی بر پویاشناسی رفتارهای مبتنی بر مکان، اعتبار نقشه ها را تا حد بالایی تضمین نماید.
الگویابی میانوار در خانه های تاریخی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۷۱
۱۲۸-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین الگوی فضایی «میانوار» در خانه های تاریخی گیلان، برای بازخوانی توانایی های نهفته آن در پاسخگویی به کارکردهای گوناگون و ازپی آن کالبدهای مختلف در گذر زمان بوده است. میانوار واسطی است که در میانه دو فضای دیگر، آن ها را به هم ربط داده و در دسترس یا دیدرس می سازد. ازاین رو این تبیین می تواند الگوهای ویژه ای از ساماندهی فضایی در این خانه ها را نشان دهد؛ و نقشی که میانوارها در برقراری روابط دیدرسی و دسترسی داشته اند را روشن سازد. فرضیه این پژوهش این بوده که میانوارها نقش بنیادی در ساماندهی فضایی خانه های سنتی داشته اند. گونه پژوهش، تفسیری تاریخی است؛ چراکه به کشف و تبیین روابط میانوارِ شماری خانه در گذشته می پردازد. دراین راستا در آغاز و در گام گردآوری اطلاعات، با روش گردآوری اسنادی و سپس روش مشاهده و پژوهش میدانی بر پایه نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، شماری از خانه تاریخی گیلان از دوره قاجار، پهلوی اول و دوم برگزیده می شوند. سپس همه گونه های میانوار در آن ها شناسایی شده و با رویکردی تحلیلی تفسیری در گستره کارکردی فضایی ارزیابی می شوند. آنگاه در گام داوری، با رویکردی تحلیلی قیاسی سه الگوی فضایی میانوار (ایوان، میاندر ورودی و میاندر میانی) بازشناسی شده و روابط کارکردی و از پی آن نقش میانوارها در ساماندهی فضایی خانه تبیین می گردد. دستاورد پژوهش این است که ایوان ها پرکاربردترین گونه میانوار در خانه های تاریخی گیلان بوده اند؛ و افزون بر دارا بودن شکل و ویژگی های کالبدی ویژه، سهمی مهم در دیدرسی و دسترسی میان اتاق ها و فضای بیرون داشته اند. در رده پس ازآن، دو میانوار دیگر، یعنی میاندر ورودی و میاندر میانی در خانه های تاریخی اهمیت داشته اند؛ که افزون بر ارتباط مستقیم با هم، با اتاق ها و مهمان خانه دارای بیشترین روابط بوده اند.
بررسی کیفیت کالبدی- فیزیکی بازشوهای ارسن امیر بازار تبریز با رویکرد زیبایی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
129 - 152
حوزههای تخصصی:
ارسن امیر یکی از مکان های قدیمی بازار تبریز و نشان دهنده هویت آن است. این مکان شامل: سرا امیر، تیمچه امیر شمالی، تیمچه امیر جنوبی، راسته امیر، دالان شرقی، دالان جنوب شرقی و دالان غربی است. بازشوهای این ارسن قدیمی و به دو صورت چوبی و فلزی و به رنگ های مختلف و تنوع کتیبه ساخته شده اند. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایشی با بهره گیری از متون و منابع و نیز مصاحبه و پرسشنامه با بکارگیری طیف لیکرت بوده است. این پژوهش دارای دو پرسشنامه براساس مطالعات محقق ساخته است. جامعه آماری مورد مطالعه در هر دو پرسشنامه به صورت تصادفی انتخاب شده اند. تعداد نمونه در پرسشنامه اول از میان کسبه و مردم رهگذر می باشد که با استفاده از فرمول کوکران و با ضریب خطای 5 درصد، برای کسبه، 30 عدد و مردم رهگذر نیز، 30 عدد بوده است و در پرسشنامه دوم نیز به همان ترتیب بین کارشناسان 20 عدد توزیع شده است. در پرسشنامه اول کیفیت کالبدی بازشوها بر اساس سه مولفه: "عملکرد"، "فرم"، "هویت" بررسی شده است. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و برای سنجش توزیع نرمال نمرات متغیرها، از آزمون کولموگروف–اسمیرنوف و برای مقایسه هر یک از سه مولفه در دو گروه مردم رهگذر و کسبه از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه استفاده شده است. پرسشنامه دوم که مکان محور بوده، مولفه های کیفیت را در دو گروه اصول طراحی و اصول معماری در هفت مکان مورد مقایسه قرار داده است. نتایج حاکی از آن است بازشوها در این ارسن به طور کلی از لحاظ فرم کتیبه 12 گونه و از لحاظ رنگ 7 گونه هستند. میزان کیفیت بازشوها با توجه به سه مولفه در دو گروه کسبه و رهگذران به ترتیب با میانگین های 65 و 71 از امتیاز کل 115 ضعیف ارزیابی می شود. بنابراین علاوه بر توجه به مولفه های با امتیاز کم و ارائه راهکار برای برطرف نمودن آن ها، به تقویت پتانسیل های موجود ازجمله فرم های برگرفته از سنت و تاریخ مخصوصا بعدهای محیطی- مکانی تاکید می گردد.
پیوند زیبایی و سه گانه شکل، عملکرد و معنا؛ تفسیری پدیدارشناسانه از تجربه زیبایی شناسی حضور در پل خواجوی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۸۷
29 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: حکمت زیبایی معماری کهن این سرزمین، هنوز یکی از پرسش های اساسی است که پژوهش های زیادی را به خود اختصاص داده است. این مسئله با وجود بحران زیبایی شناسی معماری معاصر و خلأ نظریه پردازی در این زمینه و به ویژه در دورانی که معماری معاصر ما نسبتی با مقوله زیبایی از دریچه تفکر و معماری ایرانی ندارد، تأمل برانگیزتر شده است. اگرچه بسیاری از مطالعات در متون مکتوب به جای مانده از متفکران اسلامی و ادبیات دینی به طرح و تفسیر این مقوله پرداخته اند، ولی بدون شک تنها منبع موثق باقی مانده از آن دوران که بتوان مفاهیم و لایه های پنهان زیبایی را از دل آنها آشکار ساخت، آثار هنری به جای مانده است. هدف: بر این اساس این پژوهش سعی دارد با رجوع به یکی از آثار زیبای به جای مانده از عصر صفوی (پل خواجو)، بنیان های هستی شناسانه زیبایی را در این اثر بیرون بکشد و نشان دهد زیبایی در این بنا چگونه در تناسب با معماری شکل گرفته است. روش تحقیق: برای آشکارگی سرشت زیبایی، از روش پدیدارشناسی استفاده شده است و متأثر از الگوی ماکس وان مانن، تجربه های زیسته چهار گروه از افراد در حین حضور و بودن در بنا مورد تفسیر قرارگرفته است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان از آن دارد که جهت گیری معماری معاصر به سمت یکی از مقولات فرم، عملکرد و معنا، منجر به آن شده که دیگر معماری نتواند واجد آن فضاهای زیبا و سرورانگیز گذشته باشد. در حقیقت، معماری زمانی زیباست که بتواند به هر سه مقوله فرم، عملکرد و معنا به خوبی پاسخ دهد. همچنین هفت مؤلفه زندگی، بیخودی، اصالت، غنای متن، منطق، شاعرانگی و تفکر- حیرت به عنوان ساخت های هستی شناسانه زیبایی در پل خواجو به دست آمد. ساخت هایی که بتوانند با تبدیل شدن به ساختارهای متفاوت در معماری، در خلق فضایی زیبا مورد استفاده قرارگیرند.
بازتعریف مسکن میکرو(خرد) و بررسی بازارهای نو مسکن و بیان اهمیت بکار گیری این نوع مسکن مقرون به صرفه برای کلانشهر های ایران
حوزههای تخصصی:
گرانی مسکن مسئله ای جهانی بوده و در اکثر شهرهای بزرگ دنیا تهیه مسکن با توجه به شرایط اقتصادی خانوارها سخت و پر هزینه است. ایران نیز از این امر مستثنا نبوده و تهیه مسکن چه به شیوه خرید و چه به شیوه اجاره در کلانشهرهای ایران و به خصوص پایتخت برای خانوارها بسیار پر هزینه است. در بسیاری از کشورها گرانی مسکن از یک سو و افزایش خانواده های کم جمعیت یا افرادی که به تنهایی زندگی می کنند از سویی دیگر، سازندگان و توسعه دهندگان را به سمت ساخت و سازهای کوچک سوق داده است. این ساخت و سازهای کوچک اصطلاحاً میکرو آپارتمان یا آپارتمانهای خرد نامیده می شوند که با استفاده بهینه از فضا و بهره وری مناسب و همینطور کاهش سطح اشغال، گزینه ای مناسب جهت اسکان خانواده های کم درآمد و کم جمعیت شهری هستند. روش مورد استفاده در این تحقیق روش تحلیلی- توصیفی است. هدف از نگارش این مقاله معرفی میکرو آپارتمانها و ارائه پیشنهاد بکارگیری این نوع مسکن مقرون به صرفه در کلانشهرهای ایران با توجه به شرایط کنونی جامعه می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد با توجه به ویژگیهای میکرو آپارتمانها و همینطور تغییر سبک زندگی در کلانشهرهای ایران و به وجود آمدن بازارهای نو مسکن، بکارگیری این نوع آپارتمانها برای خانواده های کم جمعیت و کم درآمد می تواند راهکاری مفید برای تسهیل تهیه مسکن باشد و ایران نیز مانند سایر کشورهای جهان از این راه حل یاری جوید.
توسعه پایدار گردشگری روستاهای شهرستان نور مبتنی بر شناخت احساس امنیت ساکنین روستاها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۱
117 - 129
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت در میان انسان ها از شاخص های حیاتی جهت نیل به توسعه است. چراکه احساس امنیت حالتی است که در آن افراد بیم و نگرانی نسبت به آزادی های مشروع خود نداشته باشند و حقوق خود را در مخاطره نبینند. امروزه رشد گردشگری و تردد افراد در مناطق گردشگرپذیر می تواند از عوامل کاهش احساس امنیت در جامعه میزبان به ویژه در مکان های کوچک مانند روستاها باشد. احساس امنیت در گردشگری روستایی به دو بخش احساس امنیت گردشگران و دوم احساس امنیت اهالی تقسیم می شود که شناخت هریک نیاز به مطالعه مستقلی دارد؛ ازاین رو همین دلیل در این مطالعه سعی شده احساس امنیت روستاییان در روستاهایی که هدف گردشگری هستند بررسی شود. بر این اساس هدف این پژوهش کاربردی و نوع آن از حیث روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل 10 روستای هدف گردشگری شهرستان نور از دهستان های مختلف است. برای تعیین حجم نمونه از کل روستاهای نمونه، با استفاده از فرمول کوکران 161 نفر انتخاب گردید. روایی شاخص ها از طریق کارشناسان و پایایی نیز با آلفای کرونباخ تائید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و برای رتبه بندی روستاها از مدل waspas و نرم افزار GIS استفاده شده است با توجه به نتایج به دست آمده از مقایسه میانگین احساس امنیت در دو گروه زنان و مردان می توان بیان کرد که زنان نسبت به مردان احساس امنیت بیشتری دارند؛ اما درمجموع در هر دو گروه احساس امنیت پایین تر از حد متوسط 3 می باشد. همچنین با توجه به نتایج تحلیل عاملی گویه های برخورد با افراد مزاحم، امنیت خالی گذاشتن منزل در طول شبانه روز و رعایت موازین اخلاقی توسط گردشگر بیشترین بار عاملی را به دست آوردند. نتایج تحلیل فضایی تفاوت احساس امنیت در روستاهای نمونه نشان می دهد که روستای چمازکلا با امتیاز 0.371 دارای بیشترین و روستای بلده با امتیاز 0.291 دارای کمترین سطح احساس امنیت هستند.
تمجیدهای ایرانیان از معماری فرنگ و رابطه آن با انتقادهای آنان از معماری ایران در اواخر دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تغییر جهت معماری ایران در اوائل قرن حاضر می تواند مولود عوامل مختلفی باشد و یکی از آن ها مشاهده مستقیم کشورهای توسعه یافته تر آن زمان بوده است. این مشاهدات از حیث معماری و شهرسازی نیز تأثیرگذار بوده و بر ذهنیات معمارانه و شهری ایرانیان اثر گذاشته اند. هدف: هدف این مقاله بازخوانی و دسته بندی داوری های تمجیدآمیز ایرانیان درباره معماری و شهرهای اروپایی در سفرنامه های فرنگ اواخر دوران قاجار تا زمان کودتا و مقایسه آن با داوری های منفی ای است که ایرانیان، در همان دوران، درباره معماری ایران داشته اند. روش تحقیق: این تحقیق به روش تفسیری-تاریخی و در چارچوب نظریه مدرنیته های چندگانه انجام شده است. با بررسی ۲۱ سفرنامه دوران قاجار متأخر (تا ۱۳۳۹ ه.ق.)، داده های مربوط به سؤال تحقیق استخراج و سپس رابطه آن ها با داوری های انتقادی موجود درباره معماری و شهرهای ایرانی در متون آن زمان بررسی شده است. نتیجه گیری: اصلی ترین تمجیدهای ایرانیان درباره معماری و شهرهای اروپایی مربوط به پاکیزگی شهرها و بناهای فرنگی، به قاعدگی (اجرا براساس نقشه های پیشینی و مستقیم و منظم بودن ساخته ها)، تکنولوژی، بلندی بناها، زیبایی پلکان ها، توجه به آثار عتیقه و تاریخی، و بالأخره توجه به فضاهای عمومی است. در ادامه، نشان داده شده است که فزونی تحسین از بعضی جنبه های معماری و شهری فرنگ (مثلاً بهداشت یا از روی نقشه بودن شهرها)، بیش از آنکه نشان گر ویژگی های معمارانه و شهری مقاصد آن ها باشد، نشان گر دغدغه آنان درباره همان جنبه ها در داخل ایران است و در انتقادهای آنان از معماری و شهرهای ایران نیز حضور پررنگ داشته است. به عبارت دیگر، مدرنیته ایرانی که با مدرنیته غربی متفاوت است با توجه به مسائل و دغدغه های درونی و بومی اش، به برخی دستاوردهای مدرنیته در معماری و شهرسازی توجه بیشتری نشان داده است و بدین ترتیب با توجه به ملزومات و نیازهای بومی، تفسیری اینجایی و گزینشی از مدرنیزاسیون معمارانه و شهری ارائه داده است.
بررسی میزان لذت زندگی در ساختمان های پایدار
حوزههای تخصصی:
انسان همواره با طبیعت و دنیای اطراف خود در ارتباط بوده و هست چه قبل از تاریخ که از شاخ و برگ برای پوشاندن خود و یا درختان برای استقرار استفاده میکرد چه بعدها که متوجه شد غارها میتوانند سرپناه بهتری برای زندگی باشند در این بین ارتباط با طبیعت و استفاده حداکثری از ان میتواند یک راه حل ویژه برای تامین بسیاری از نیاز های انسان باشد ساختمان هایی که مردم از ان ها استفاده میکنند بنا بر نوع کاربری تعداد ساکنین مکان مورد نظر و نحوه ی استفاده میتواند از هم متفاوت باشد اما هر ساختمان و بنایی میتواند حداکثر استفاده از محیط اطراف را جهت ارائه بهترین امکانات عرضه دارد یک ساختمان با طراحی مناسب گاه میتواند از نور خورشید بیشترین انرژی را دریافت کند یا تهویه مناسبی داشته باشد گاه نیز پتانسیلی دارد که در کوچکترین مکان بیشترین خدمات را ارائه دهد شاید به همین دلیل است که ساختمان هایی بیشترین بهره گیری و ارتباط با محیط را دارند ساختمان پایدار مینامند با توجه به اینکه هدف تحقیق ارزیابی لذت زندگی در این نوع از ساختمان ها است،موضوع پژوهش لذت زندگی در ساختمان های پایدار است با استناد به مطالب علمی و استفاده از پرسشنامه سعی شده به مهمترین سوال این پژوهش که ساکنین ساختمان پایدار از چه میزان لذت و اسایش برخوردار هستند پاسخی درست داده شود پژوهشگر با ارائه پرسشنامه به ساکنین دو ساختمان پایدار در دو نقطه از شهر رشت که ارکان پایداری در انها موجود است به نتیجه رسیده و اگر معیار سنجش لذت زندگی میزان درصدی است که ساکنین در اختیار ما قرار داده اند نتیجه به این شکل است که ساکنین تا حد بالایی از شاخص های لذت زندگی در این نوع ساختمان ها را برخوردارند و نسبت به ان احساس رضایت مندی دارند
آسیب شناسی پایداری محله های شهری با تأکید بر آسیب های اجتماعی (مطالعه موردی: منطقه یک شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
5 - 16
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بهآسیب شناسی پایداری محله های 26 گانه منطقه یک تهران با تأکید بر آسیب های اجتماعی پرداخته است. هدف اصلی توزیع فضایی آسیب های اجتماعی در سطح محلات و بسترسازی برای مدیریت کنترل، کاهش توسعه پایدار محله ای است. هویت شهری از شاخص های توسعه پایدار است. روش پژوهش اکتشافی–تحلیلی است. داده ها و اطلاعات از طریق منابع اسنادی و میدانی گردآوری شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Super Decisions در سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شده است. نمونه آماری 30 نفر از کارشناسان حوزه برنامه ریزی شهری و تعداد 372 نفر از ساکن محلات با استفاده از فرمول کوکران است. یافته های پژوهش نشان دادند که محلات منطقه یک شهرداری تهران با آسیب های اجتماعی روبه رشدی روبرو هستند. آسیب های اجتماعی مشترک در سطح منطقه طلاق، دختران فراری، تکدی گری، اعتیاد به مواد مخدر و کارگران فصلی است. ازلحاظ توزیع فضایی بیشتر در میدان ها ازجمله میدان تجریش محله های پرتراکم قابل توجه است.
Design Factors as Determinants of Neighborhood Quality in the Urban Area of Ibadan, Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۳ - Serial Number ۳۷, Summer ۲۰۲۰
25 - 40
حوزههای تخصصی:
Neighbourhood in many Nigerian cities had been designed without proper consideration of design principles, which invariably affect the residents’ quality of life. This s tudy assessed the experts' and residents’ perception of design correlates of neighbourhood quality in the urban area of Ibadan. Data were obtained from both primary and secondary sources. A ques tionnaire survey and direct observations were used to acquire the primary data. A sys tematic sampling technique was used to select one of every 5th building after the firs t house had been selected randomly. Data collected were analysed using percentages, Correlation, and Multiple Regression. The results revealed that the majority of 87.9% residents s trongly agree that the building lines were s trictly followed. The majority of 86.7% s trongly agree that the practice of enclosure of space and gating is common in their area. The results of experts’ assessment of Design Characteris tics Indices (DCI) indicated that Alalubosa GRA was adjudged to be very good with DCI of 4.09, followed by Kolapo Ishola with 3.58 DCI. The Multiple Regression Analysis results showed that design characteris tics were related significantly with neighbourhood quality (p < 0.05). The result indicates F–value of 1.026E5 and P–value of 0.000a. Furthermore, the results of Pearson’s Correlation Co-efficient revealed s trong and significant correlations between neighbourhood quality and the design factor at either p < 0.01 or p < 0.05significant levels. The need to consider significant design factors that comprised: variability, tidiness image/milieu, territoriality, connectivity, consis tency, legibility and density among others by Planners and Architects in planning and designing adequate neighbourhood as important.
تحلیل «نقاشی به منزله تصویر» براساس شرح دلوز از انواع تصویر و شروط ظهور آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۸۷
61 - 72
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: درباره چیستی انواع تصویر و شروط همبسته ظهورِ سنخ های مختلف آنها نزد دلوز است. هدف پژوهش: مقاله مشتمل بر دو مؤلفه یعنی روشن کردن انواع تصویر، شرایط ظهور آنها با تأکید بر زمان و نیز تعیین نوع تصویر یک اثر نقاشی با توجه به شرایط ظهور آن است. فرض مقاله این است که تعیین شرایط ظهور تصاویر به تشخیص نوع آن کمک می کند. برای روشن شدن سنخ تصویر، شرایط ظهور آن تصویر مطالعه می شود. برای سهولت رسیدن به اهداف تحقیق، یک اثر نقاشی از هنرمند معاصر ایران مورد واکاوی گرفته است. روش پژوهش: تحلیل محتوای کیفی است. نتیجه گیری: از نظر دلوز، دو سنخ تصویر یعنی تصویر-حرکت و تصویر-زمان وجود دارد. تصویر-حرکت مشتمل بر تصویر-ادارک، تصویر-عمل و تصویر-حال است. تصویر-زمان هم متشکل از تصویر-خاطره، تصویر-رؤیا و نیز تصویر-اندیشه و تصویر-بلور است. سنخ اول تصویر با محوریتِ حرکت، با کنترل، منعکس و جذب کردنِ اثرگذاری چیزها، وابسته به کنش خاصی است. در دوره مدرن تصویر-زمان مبتنی بر تکوین زمان ناب است. تصویر-زمان، سنخی از تصویر با ترکیبی از تصاویر برای نمونه مجازی و واقعی است. این تصویر با محوریت زمان بر بنیانِ روابط اصیل نیروها و تأثر آنها، بر مبنای فعلِ خودانگیخته و آزادنمودار از بطن ناامکان شکل گرفته است. همبسته با این فعل، یعنی بیرون کشیدنِ نمودار به منزله امری اثرگذار و تعیّن بخش، تصویری با گسست از انواع بازنمایی ظهور می کند. براساس مسیر پژوهش، بررسی شرایط ظهور یک اثر نقاشی به منزله تصویر، مانند «بدون عنوان» وابستگی به رنگ-نیرو، رنگ-مکان و فضا، رنگ-نور و زمان را نشان می دهد. این شرایط حاکی از پیوندِ تصویر واقعی انسان های اطراف هنرمند و تصویر مجازی معراج برای تأکید بر وضعیت انسان معاصر است. تصویر نهایی به منزله تصویر-زمان امکان اندیشیدن به معنای تازه ای از مفهوم انسان را فراهم می کند.
تبیین مؤلفه های محیطی مؤثر بر حضور مخاطب در پل های دوره صفوی اصفهان(نمونه موردی: پل خواجو و پل الله وردی خان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
173 - 187
حوزههای تخصصی:
شهر اصفهان در عصر صفوی، تجلی گاه وجوه مختلف هنر، معماری و شهرسازی بوده است. نگرش های ویژه به فعالیت های اجتماعی در این عصر سبب ایجاد فضاهای جمعی متنوعی در شهر شده بود. یکی از مهم ترین این فضاها در این دوره پل های شهری هستند که به گونه ای منحصربه فرد به عنوان بستر شکل گیری فضاهای جمعی در اصفهان در گذشته ایفای نقش کرده اند و این امر تا به امروز امتدادیافته است. این پژوهش در پی تبیین مؤلفه های تأثیرگذار بر حضور مخاطبان، در پل های ساخته شده ی عصر صفوی، به عنوان فضاهای جمعی پویا در جامعه امروزی است. ازاین رو با انتخاب دو نمونه ی مورد مطالعه، پل های خواجو و الله وردی خان، سعی در واکاوی علل اقبال عمومی آن ها و یافتن عوامل تأثیرگذار ادراکی و عملکردی پل ها است که به نیازهای معاصر پاسخگو م ی باشد. نوع تحقیق در این پژوهش کیفی است و با استفاده از نظریه داده بنیان سعی در شناخت زندگی اجتماعی در زمان حال دارد. ابزار پژوهش مصاحبه است و این مصاحبه ها بر اساس سؤالات تنظیم شده بر مبنای دو حوزه ادراکی و رفتاری مخاطب در ارتباط با محیط پل و از طریق تحلیل محتوای کیفی منجر به دستیابی به نتیجه مطلوب می شود. مؤلفه های معماری تأثیرگذار در حضور افراد در این پل ها شامل 12 مؤلفه کلی در دو حوزه ادراکی و شناختی می باشد که هرکدام از چند زیر مقوله تشکیل شده اند. پل های تاریخی اصفهان با اثربخشی بر لایه های ادراکی مخاطب (نظیر: زیبایی شناسی، حافظه فردی و جمعی و خاطره انگیزی) موجب شکل گیری رفتارهای فردی و جمعی ویژه و تجلی آن در بستر فضای پل شده و نمود بارزی از فضای جمعی تاریخی و روابط اجتماعی در شهر معاصر را به منصه ی ظهور می گذارد.
بازنگری اصول و شاخص های«اجتماع پایدار» به منظور کاربست در شهرسازی جوامع اسلامی در عصر جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بررسی تاریخی سنت شهرسازی مسلمانان، یکی از مهم ترین بارزه ها، تجلی کالبدی مفهوم کلیدی «امت» است. به نظر می رسد در فرآیند دگرگونی های حاصل از «جهانی شدن» نیز یکی از لایه هایی که دست خوش تأثیرات بسیار شده است و خواهد شد، لایه اجتماعی شهرها و اقتضائات کالبدی حاصل از آن باشد. در دو دهه اخیر، وجه اجتماعی «توسعه پایدار»، مفهومی است که شناخت دقیق تر شاخص های آن می تواند ویژگی های یک «اجتماع پایدار» را به منظور کاربست در برنامه ریزی و طراحی شهر به دست دهد. این نوشتار در پی آن است که ضمن بررسی تأثیرات «اجتماعی» جهانی شدن بر شهر، شاخص های حاصل از مفهوم «اجتماع پایدار» را به کمک خوانش ابعاد اجتماعی سنت شهرسازی مسلمانان و با رویکردی تطبیقی، بازتعریف نماید و چارچوبی «محلی» و «راهبردی» به منظور مواجهه با این چالش ها در طراحی و برنامه ریزی شهری ارائه کند. رویکرد پژوهشی این مقاله، «تفسیری» است و از راهبرد «کیفی» به منظور تحلیل داده های حاصل از مطالعات اسنادی استفاده شده است. به کمک این روش ها، ضمن تبیین شش چالش اصلی اجتماعی جهانی شدن؛ «یکنواختی فرهنگی»، «ظهور جامعه شبکه ای»، «اجتماعات فرا ملّی»، «روابط مجازی»، «شهروندی جهانی» و «تضعیف ارزش های بومی و محلی»، راهکارهایی برگرفته از اصول اجتماعی اسلام و سنت شهرسازی مسلمانان و نیز اصول اجتماعی «توسعه پایدار» برای این چالش ها ارائه شده است. در چارچوب نظری ارائه شده، «روابط مستحکم اجتماعی»، «روابط مستحکم همسایگی»، «نظارت اجتماعی» و «عمل به شرایع اجتماعی اسلام» به عنوان مهم ترین اصول اجتماعی اسلام در رؤیایی با چالش های اجتماعی جهانی شدن، طرح شده اند و بارزه های آن در سنت شهرسازی مسلمانان تبیین شده و با اصول پایداری اجتماعی تطبیق داده شده است.