مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
پل خواجو
حوزه های تخصصی:
استمرار تجارب در معماری گذشته ایران، همواره به شکل سنتی وجود داشته است. حفظ و تداوم این سنت ها در راستای پاسخگویی به نیازهای جدید، پایه ای برای نوزایی آثار بدیع و در عین حال مورد پذیرش جامعه بود. پل های تاریخی اصفهان، نمونه ای از تکوین و تکامل چنین روندی است که در دوره صفویه به اوج شکوفایی رسید این شکوفایی که با مرمت پل های گذشته و احداث پل های جدید همراه بود، به دلیل رونق تجارت، پایتختی اصفهان و گسترش شهر به سمت رودخانه زاینده رود ایجاد شد. در میان این پل ها، پل خواجو دارای کالبد متفاوتی نسبت به دیگر پل های اصفهان است که به همین دلیل در این پژوهش به آن توجه ویژه شده است. سؤالات اصلی نیز پیرامون چگونگی شکل گیری این پل (خواجو) با توجه به تجربیات و ایده های رایج در پل های منطقه شکل گرفت. برای پاسخگویی بهتر با نگاه به سه معیار کارکرد، کالبد و سازه، سنت های مؤثر و چگونگی تداوم آنها در شکل گیری پل خواجو شناسایی شدند. باید توجه داشت که تحولات جوامع انسانی و توجه بیش از حد به جابه جایی سواره در دهه های اخیر، سبب افت کیفیت فضایی پل شده و مفهوم پل را به عاملِ ارتباط دهنده دو نقطه تقلیل داده است. به همین دلیل، مناسب است که با توجه به نمونه های گذشته، در کنار توجه به ساختار سازه ای پل های جدید، به نقش و مفهوم پیاده نیز توجه شود. این پژوهش که براساس مطالعات تطبیقی و به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام پذیرفته، نشان می دهد، آن چه سبب ارزش پل خواجو شده، نگاهی است که به انسان پیاده دارد؛ انسانی که راه می رود، تفکر و تماشا می کند، می شنود، می آساید و به تفریح می پردازد. کالبد این پل، به همه این نیازها پاسخ داده و شرایط مناسبی را برای بروز آنها فراهم آورده است. از آن جا که امروزه بیش از گذشته، نیاز به چنین تفکری در طراحی وجود دارد؛ تجربه پل خواجو احتمالاً می تواند در طراحی پل ها و دیگر بناهای معماری مؤثر واقع شود.
تبیین تاثیر حکومت صفوی بر شکل گیری فضای جمعی در پل های صفوی اصفهان (نمونه موردی: پل های الله وردی خان و خواجو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1-9
حوزه های تخصصی:
اهداف: در دوره صفویه به سبب رویکرد حکومت نسبت به مقوله حیات جمعی و توجه به مساله وحدت ملی و یکپارچگی جامعه، تحولات ویژه ای در نوع و نحوه بروز فعالیت های اجتماعی مشاهده می شود. از این رو بررسی تاثیرات حکومت صفوی بر شکل گیری فضاهای شهری، امری مهم است. همچنین روند تبدیل شدن پل های ساخته شده در این دوران، نظیر پل های الله وردی خان و خواجو، به بستر فعالیت های جمعی و نقش حکومت در آن مورد نظر است. ابزار و روش ها: در این مطالعه با روش تاریخی- تفسیری، سفرنامه های دوران صفوی به منظور استخراج فعالیت های اجتماعی مطالعه شده است. سپس با تبیین نقش حکومت در این قبیل فعالیت ها، به بررسی علل عاملیت حکومت در برگزاری رویدادهای اجتماعی مختلف پرداخته و به دنبال آن، ایجاد پل های الله وردی خان و خواجو توسط حکومت به عنوان محل بروز رفتارهای جمعی مردم مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: از آنجایی که مشروعیت حکومت صفوی در گرو وحدت ملی است، قلمروی عمومی به عنوان عرصه ارتباطات جامعه، به صحنه بروز رویدادهای ملی و مذهبی تبدیل می شود و حکومت صفویان، متولی برپایی و شکل گیری بسیاری از رخدادهای اجتماعی شده است. بنابراین برای تحقق این امر فضاهایی نظیر میدان نقش جهان، خیابان چهارباغ، پل الله وردی خان و خواجو در این دوران شکل گرفته اند. نتیجه گیری: پل های شهری دوران صفوی یعنی الله وردی خان و خواجو به بستر فعالیت های اجتماعی مردم و شاه بدل شده است و به جای کارکرد صرف گذر، با معماری ویژه خود، فضای جمعی مهمی را در ساختار شهر اصفهان شکل داده اند.
پیوند زیبایی و سه گانه شکل، عملکرد و معنا؛ تفسیری پدیدارشناسانه از تجربه زیبایی شناسی حضور در پل خواجوی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۸۷
29 - 44
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: حکمت زیبایی معماری کهن این سرزمین، هنوز یکی از پرسش های اساسی است که پژوهش های زیادی را به خود اختصاص داده است. این مسئله با وجود بحران زیبایی شناسی معماری معاصر و خلأ نظریه پردازی در این زمینه و به ویژه در دورانی که معماری معاصر ما نسبتی با مقوله زیبایی از دریچه تفکر و معماری ایرانی ندارد، تأمل برانگیزتر شده است. اگرچه بسیاری از مطالعات در متون مکتوب به جای مانده از متفکران اسلامی و ادبیات دینی به طرح و تفسیر این مقوله پرداخته اند، ولی بدون شک تنها منبع موثق باقی مانده از آن دوران که بتوان مفاهیم و لایه های پنهان زیبایی را از دل آنها آشکار ساخت، آثار هنری به جای مانده است. هدف: بر این اساس این پژوهش سعی دارد با رجوع به یکی از آثار زیبای به جای مانده از عصر صفوی (پل خواجو)، بنیان های هستی شناسانه زیبایی را در این اثر بیرون بکشد و نشان دهد زیبایی در این بنا چگونه در تناسب با معماری شکل گرفته است. روش تحقیق: برای آشکارگی سرشت زیبایی، از روش پدیدارشناسی استفاده شده است و متأثر از الگوی ماکس وان مانن، تجربه های زیسته چهار گروه از افراد در حین حضور و بودن در بنا مورد تفسیر قرارگرفته است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان از آن دارد که جهت گیری معماری معاصر به سمت یکی از مقولات فرم، عملکرد و معنا، منجر به آن شده که دیگر معماری نتواند واجد آن فضاهای زیبا و سرورانگیز گذشته باشد. در حقیقت، معماری زمانی زیباست که بتواند به هر سه مقوله فرم، عملکرد و معنا به خوبی پاسخ دهد. همچنین هفت مؤلفه زندگی، بیخودی، اصالت، غنای متن، منطق، شاعرانگی و تفکر- حیرت به عنوان ساخت های هستی شناسانه زیبایی در پل خواجو به دست آمد. ساخت هایی که بتوانند با تبدیل شدن به ساختارهای متفاوت در معماری، در خلق فضایی زیبا مورد استفاده قرارگیرند.
تبیین مؤلفه های محیطی مؤثر بر حضور مخاطب در پل های دوره صفوی اصفهان(نمونه موردی: پل خواجو و پل الله وردی خان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
173 - 187
حوزه های تخصصی:
شهر اصفهان در عصر صفوی، تجلی گاه وجوه مختلف هنر، معماری و شهرسازی بوده است. نگرش های ویژه به فعالیت های اجتماعی در این عصر سبب ایجاد فضاهای جمعی متنوعی در شهر شده بود. یکی از مهم ترین این فضاها در این دوره پل های شهری هستند که به گونه ای منحصربه فرد به عنوان بستر شکل گیری فضاهای جمعی در اصفهان در گذشته ایفای نقش کرده اند و این امر تا به امروز امتدادیافته است. این پژوهش در پی تبیین مؤلفه های تأثیرگذار بر حضور مخاطبان، در پل های ساخته شده ی عصر صفوی، به عنوان فضاهای جمعی پویا در جامعه امروزی است. ازاین رو با انتخاب دو نمونه ی مورد مطالعه، پل های خواجو و الله وردی خان، سعی در واکاوی علل اقبال عمومی آن ها و یافتن عوامل تأثیرگذار ادراکی و عملکردی پل ها است که به نیازهای معاصر پاسخگو م ی باشد. نوع تحقیق در این پژوهش کیفی است و با استفاده از نظریه داده بنیان سعی در شناخت زندگی اجتماعی در زمان حال دارد. ابزار پژوهش مصاحبه است و این مصاحبه ها بر اساس سؤالات تنظیم شده بر مبنای دو حوزه ادراکی و رفتاری مخاطب در ارتباط با محیط پل و از طریق تحلیل محتوای کیفی منجر به دستیابی به نتیجه مطلوب می شود. مؤلفه های معماری تأثیرگذار در حضور افراد در این پل ها شامل 12 مؤلفه کلی در دو حوزه ادراکی و شناختی می باشد که هرکدام از چند زیر مقوله تشکیل شده اند. پل های تاریخی اصفهان با اثربخشی بر لایه های ادراکی مخاطب (نظیر: زیبایی شناسی، حافظه فردی و جمعی و خاطره انگیزی) موجب شکل گیری رفتارهای فردی و جمعی ویژه و تجلی آن در بستر فضای پل شده و نمود بارزی از فضای جمعی تاریخی و روابط اجتماعی در شهر معاصر را به منصه ی ظهور می گذارد.
بررسی تجلی حکمت صدرایی در معماری اصفهان عصر صفوی (پل خواجو ترجمان اسفار اربعه ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پل های تاریخی ایران، همچون دیگر مصنوعات جوامع سنتی، علاوه بر کارکردی که دارند، مکانی برای تبلور و انتقال مفاهیم نهفته در جهان بینی پدیدآورندگان آن به شمار می آیند. هنر ایران ساحت ظاهر عناصر متعالی نهفته در باور اسلامی- ایرانی را شکل داده و صورتی زمینی برای درک آن آفریده است. همچنین به واسطه آن که همه عالم را محضر الهی می شمارد، این تجلی عالم کون و مثال به بناهای مذهبی محدود نشده و از منظر هنرمند ایرانی، تمام جهان، تجلی گاه جلوه حق است. مقاله حاضر با اتکا به نظر اندیشمندان درباره کیفیات معماری ایران در عصر صفوی که شهر اصفهان را به عنوان مدینه ای تمثیلی از فلسفه اسلامی- ایرانی قلمداد نموده اند، سعی بر آن دارد تا از پل خواجوی اصفهان، تأویلی برگرفته از اندیشه صدرایی ارایه دهد تا بدینوسیله بازتابِ اندیشه «جهانِ هستی به مثابه پل» را در نمادپردازی معمارانه این پل آشکار نماید. این پژوهش نشانگر آن است که در پل خواجو، به عنوان نقطه اوج پیوند این عنصر کارکردی و اندیشه ایرانی- اسلامی، مفاهیم پل درجایگاه نمادی از جهان گذرا، صراط مستقیم، راهی به بهشت و محل آزمون، با اندیشه صدرایی پیرامون طی طریق به سوی حق در قالب اسفار اربعه پیوند خورده است. چنین چیزی را می توان در همنشینی میان مراتب اسفار و سازمان معمارانه پل برسنجید.
تحلیل ضربآهنگ کنش های مغایر با گفتمان رسمی و خوانش فضای عمومی شهری؛ مدل زمینه ای در پل خواجوی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف ژرف کاوی و تبیین پیچیدگی های فضای عمومی شهری چندلایه؛ که متاثر از شکل بندی های اجتماعی جامعه و نقطه آغازین معرفت شناسی فضا در همبستگی با واقعیت اجتماعی می باشد، انجام می پذیرد. پارادایم تحقیق، انتقادی و در چارچوب نظریه ی تولید اجتماعی فضای لوفور، زندگی روزمره را ازطریق تحلیل ضرباهنگ و در پیوند زمان-مکان واکاوی می کند. سؤالات تحقیق درراستای شناسایی مولفه های موثر بر ضرباهنگ رخداد کنش ها و نیز تدوین مدلی زمینه ای با هدف خوانش فضای پل خواجو می باشد. نوآوری پژوهش، توصیف و تبیین بخش پنهان فضای عمومی شهری انتخابی با استفاده از تحلیل ضرباهنگ رخداد کنش های مغایر با گفتمان رسمی جامعه است. با بهره گیری از تئوری زمینه ای، تحلیل سیستماتیک اطلاعات ناشی از برداشت میدانی(مصاحبه های عمیق و مشاهدات وجه عینی رخداد کنش ها صورت گرفته است. نتایج در یک مدل نظری-زمینه ای در 12 مقوله اصلی ارتباط کنش ها با شرایط زمینه ای، علل بروز،عوامل مداخله گر و پیامدها را نشان می دهد: زمینه ها (نظم ایدئولوژی-حکومتی، طبیعی و محیطی)؛ علل (نظم هنجارین و مدیریت پایشی)؛عوامل مداخله گر (تعاملات برنامه ریزی شده، تبادلات فرهنگی و همپیوندی مقوله ها)؛ و پیامدها (پیش بینی-بودن فضا، آگاهی بخشی از مطالبات، کاهش مشروعیت گفتمان رسمی و تصاحب فضا) می باشد. رخداد کنش ها، گزینش زمانی و مکانی داشته و با عضویت در گروه های اجتماعی همراه و هدف آن ها تثبیت فضایی، کسب خودمختاری و مشروعیت در فضا ودارای الگوهای قانون ستیزی-هنجارستیزی، تصاحب فضا، روان پالایی و مطالبات می باشد.
بازیابی ویژگی های معماری پل خواجو و منظر و محیط پیرامون براساس اسناد تصویری و توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
36 - 47
حوزه های تخصصی:
یکی از راهکارهایی که می تواند سیر تحول کالبدی بناهای تاریخی را آشکار سازد، بهره گیری از اسنادی است که این تغییرات را نمایش می دهد. پل خواجو بر روی زاینده رود تنها پلی است که افزون بر پل جنبه های استفاده دیگری نیز داشته است. به همین دلیل کالبد این پل با دیگر پل ها اندکی تفاوت دارد. در اینجا این سؤال مطرح می شود که فرم ساختمانی پل خواجو در زمان های مختلف چگونه بوده است؟ این مقاله با اتکا به اسناد توصیفی و تصویری سعی بر آن دارد تا کالبد پل خواجوی اصفهان را در دوره های زمانی متفاوت بازسازی کند. جهت انجام این پژوهش با بررسی اسناد توصیفی و اسناد تصویری که از بازه های زمانی گوناگونی باقی مانده، کالبد پل بازسازی می شود. فرایند انجام این پژوهش به صورت مدل سازی تصاویر باقی مانده و تحلیل های متناظر با آن جهت شناخت پل و محیط وابسته به آن است. این پژوهش با به کارگیری روش مطالعات مقایسه ای و براساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. این پژوهش برای نخستین بار بر آن است تا کالبد اولیه پل خواجو و تغییرات فرمی آن را در طول زمان آشکار سازد. تحلیل ها آشکار کرد که ساختار پل و بناهای پیرامون وابسته به آن در دوره های گوناگون تغییراتی داشته است از جمله ساخت نیم طبقه ای بر روی پل و تخریب دیوار کشی سرتاسری پل در دوره قاجار و تخریب ساختمانی صفوی. با نام باغ برج در جبهه شمال شرقی و ساخت کاخی در زمان پهلوی تنها بخش کوچکی ازتغییرات بسیار پل بوده است.