حمیدرضا صباغی

حمیدرضا صباغی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

ارزیابی و مطالعه تطبیقی بازآفرینی شهری در ایجاد فضاهای همگانی در کلانشهرهای تهران و پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی شهری فضاهای همگانی کلانشهر تهران کلانشهر پاریس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۶
فضاهای همگانی شهرها از مهمترین مکان ها برای شکل گیری تعاملات اجتماعی و خاطرات جمعی هستند و بازآفرینی شهری نیز یکی از مهم ترین روش های تجدید حیات این فضاها در بافت های شهری به شمار می آید. این تحقیق با مقایسه تطبیقی فضاهای همگانی حاصل از بازآفرینی شهری در تهران و پاریس، نقش عوامل مختلف مؤثر در بازآفرینی فضاهای همگانی را مورد مطالعه قرار داده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. جمع آوری اطلاعات با روش مطالعه کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته و پرسشنامه بر مبنای روش دلفی تدوین گردیده -است. جهت تحلیل داده ها نیز از تکنیک TOPSIS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع عوامل مؤثر در بازآفرینی فضاهای همگانی، نقش عوامل کالبدی و فعالیتی (با وزن 0.186) بیشتر از عوامل دیگر می باشد. بر اساس یافته های پژوهش و امتیازهای محدوده های مورد مطالعه، می توان گفت که فضاهای همگانی حاصل از بازآفرینی در پاریس کیفیت بالاتری نسبت به فضاهای مشابه در تهران دارند و پاریس دارای برنامه مشخصی برای بازآفرینی فضاهای همگانی می-باشد، درحالی که در تهران بیشتر بازآفرینی های فضاهای همگانی به صورت موردی انجام می شود و داشتن یک برنامه مشخص برای تهران در این زمینه، ضروری به نظر می رسد.
۲.

تبیین نظریه های انتقادی شهری در واکاوی اثرات انباشت سرمایه بر ساختار فضایی شهرها (مطالعه موردی: کلانشهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: نظریه انتقادی شهری نئولیبرالیسم‏ اقتصاد سیاسی فضا تولید فضا ساختار فضایی شهر کلانشهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۴۳
از دهه 70 میلادی با چرخش سرمایه داری صنعتی - تولیدی به سرمایه داری مالی تحت فرآیند جهانی سازی و همگام با رویکردهای نئولیبرالیستی، شهرهای جهانی شاهد سرازیر شدن سرمایه جهت انباشت و بازتولید آن در فضاهای خود می باشند. این حرکت سرمایه از بخش تولید به فضا سبب شده است تا ساختار فضایی شهرها دچار تغییرات گسترده ای در ابعاد فضایی، کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی خود بشوند. پیامدهای خصوصی سازی و تجاری سازی فضاهای عمومی شهرها در جهت بازتولید هرچه بیشتر سرمایه و رقابت های فضایی و قطبی شدن فضا را می توان حاصل اعمال چنین نگرشی هایی به حساب آورد. در مقابل این تفکر غالب، نظریه های انتقادی شهری بر اساس نقد بنیادین این رویکردها و تبیین علل ریشه ای مشکلات و پیامدهای حاصل از این سیاست ها بر فضاهای شهری شکل گرفته است. این پژوهش با نگرشی بنیادین و اتخاذ روشی توصیفی، تحلیلی و با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای از طریق تحلیل های کیفی از منظر نظریه های انتقادی شهری و نیز با به کارگیری تحلیل های مکانی (GIS) نسبت به داده های به دست آمده از ناحیه مورد مطالعه کوشش کرده است تا از این طریق به تبیین نظریه های انتقادی شهری نسبت به شکل گیری ساختار فضایی شهرهای تحت انباشت سرمایه و اثرات آن بر کلانشهر تهران بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که کلانشهر تهران هم از لحاظ برنامه های توسعه شهری و هم در سیاست ورزی های مدیریت شهری تا اندازه قابل تاملی تحت اثرات این رویکردهای سرمایه محور و مسلط بر ساختار فضایی شهرها قرار گرفته است که به دنبال آن با مسائل فضایی غامضی همچون قطبی شدن ساختارهای کالبدی و اجتماعی فضاهای مناطق 22 گانه شهر، کالایی شدن مسکن، بورس بازی زمین و مستغلات در بازار آزاد، تغییر کاربری و تراکم فروشی گسترده، ناعدالتی فضایی و در آخر مدیریت شهری سود محور همراه بوده است.
۳.

تبیین دیالکتیک فضا و مفهوم حق به شهر از منظر نظریه های انتقادی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حق به شهر تولید فضا نظریه انتقادی شهری دیالکتیک فضا پراکسیس شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۶
فضاهای شهری را نمی توان تنها برساخته ای طبیعی در بستر فرایند رشد و تکامل تاریخی شهرها در نظر گرفت؛ بلکه این فضاها همواره از طریق عوامل متعدد و چندگانه ای همچون سرمایه، سیاست و جامعه سازمان دهی مجدد و بازتولید می شوند. این در حالی است که امروزه با توجه به تسلط سیاست های نئولیبرالیستی و سرمایه محور بر فضاهای شهری، ابعاد اجتماعی تولید فضا نادیده گرفته شده است. ازاین رو این مقاله با ماهیت بنیادی مبتنی بر نظریه انتقادی شهری و با اتخاذ روشی توصیفی- تحلیلی کوشش کرده است تا با تبیین دیالکتیک فضایی در رابطه با نقش سیاست، سرمایه و اجتماع در تولید فضا، اثرات آنها را بر فضا و جامعه شهری آشکار سازد. شیوه گردآوری داده های پژوهش از طریقه مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است و تجزیه وتحلیل موضوعات با به کارگیری تحلیل های کیفی- انتقادی بر پایه نظریه انتقادی شهری صورت پذیرفته است. یافته های این تحقیق آشکار می سازد که سیاست های اقتصادی مسلط بر فضاهای اجتماعی شهرها، معضلاتی همچون بحران مسکن و کالایی شدن آن در بازار آزاد، سوداگری در بخش مستغلات شهری، تضعیف نقش دولت در برنامه ریزی فضایی و اجتماعی شهر، تشدید پدیده زاغه نشینی، حکمرانی محلی سرمایه محور، طبقاتی شدن جامعه، قطبی شدن فضای شهری و نیز نادیده انگاری مفهوم حق به شهر را در پی داشته است. در ادامه این پژوهش با به کارگیری نظریه حق به شهر لوفور و پیوند آن با مفهوم پراکسیس شهری به عنوان یک کنش اجتماعی به دنبال ارائه یکسری از راهبردهای اجتماع محور است و در پایان نتیجه می گیرد که کنش ها و مطالبه گری شهروندان در غالب یک سازمان یافتگی اجتماعی می تواند در مقابل این سیاست های اقتصادی سرمایه محور و مسلط بر فضاهای شهری یک راهبردی مؤثر و جایگزین باشد.
۴.

شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بازآفرینی فضاهای همگانی (مطالعه موردی بوستان ولایت تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآفرینی پایدار شهری کیفیت فضای همگانی مدل یابی معادلات ساختاری (SEM)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۲۰
 فضاهای شهری دستخوش تغییرات شده و به لحاظ کالبدی و عملکردی دچار فرسودگی می شوند. در این راستا به منظور ارتقای کیفیت فضاهای شهری رویکردهای متعددی ارایه شده، که برآیند سیر تکاملی آن ها بازآفرینی بوده است. بازآفرینی شهری دربرگیرنده ی برنامه هایی با اهداف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آن دسته از عوامل موثر بر کیفیت فضاهای همگانی که با موفقیت بازآفرینی شهری در ارتباط است، انجام می شود؛ لذا کوشش دارد ضمن دستیابی به مدلی مفهومی، مهم ترین ابعاد تاثیرگذار بر ارتقای بازآفرینی شهری ارایه دهد. ازنظر روش، از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی می باشد. با استفاده از تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و با کمک نرم افزار AMOS به شناسایی عوامل موثر بر بازآفرینی فضاهای همگانی و میزان تاثیرگذاری آن ها پرداخته شده است. مطابق با نتایج تحلیل در میان مولفه های بعد کالبدی، زیبایی (بارعاملی 983/0)، در مولفه های بعد اقتصادی، عدالت (با بارعاملی 964/0)، در مولفه های بعد اجتماعی – فرهنگی، معنا و هویت (بارعاملی 00/1)، در نهایت از مولفه های بعد زیست محیطی، معنا و پاکیزگی (با بارعاملی 671/0) بیشترین تاثیر را دارند. با حذف مولفه ی آسایش سایر مقادیر آمارهای مستخرج از مدل نظری پژوهش نیزحاکی از انطباق خوب مدل است. مولفه های انتخاب شده برای سنجش بازآفرینی فضای همگانی بوستان ولایت تهران از اعتبار لازم برخوردار بوده است.
۵.

ارزیابی تاب آوری اجتماعی بافت فرسوده شهری منطقه 7 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت فرسوده تاب آوری اجتماعی سوانح طبیعی منطقه ۷ تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵ تعداد دانلود : ۱۷۲
امروزه آسیب پذیری شهرها و به ویژه بافت های قدیمی و فرسوده در برابر سوانح طبیعی، به عنوان مسئله ای جهانی پیشِ روی متخصصان رشته های گوناگون قرار گرفته است. با توجه به شرایط و موقعیتی که بافت فرسوده منطقه 7 تهران در توسعه اجتماعی و فرهنگی شهر تهران دارد، و عدم توجه و رسیدگی مناسب، شرایط در بعد اجتماعی تاب آوری در این منطقه بویژه در بخش بافت های فرسوده در وضعیت نابسامانی قرار دارد، سنجش میزان تاب آوری اجتماعی جهت مقابله صحیح با پیامدهای سوانح طبیعی ضروری به نظر می رسد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا، توصیفی - تحلیلی است. در این تحقیق تعداد 200 نفر از شهروندان ساکن در بافت های فرسوده منطقه 7 به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که تاب آوری اجتماعی در بافت فرسوده منطقه 7 در شرایط نابسامانی قرار دارد، در ادامه نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که مؤلفه های میزان تعاملات اجتماعی، حس تعلق به مکان و مشارکت اجتماعی ازجمله متغیرهای تاب آوری اجتماعی هستند که در وضعیت نابسامان تری قرار دارند و نقش آن ها در تاب آوری اجتماعی بافت فرسوده منطقه 7 نسبت به مؤلفه های دیگر بیشتر است. بنابراین برای ارتقاء تاب آوری اجتماعی و فرهنگی در بافت فرسوده این منطقه، توجه به عواملی چون تعاملات اجتماعی، حس تعلق به مکان و مشارکت اجتماعی در بین شهروندان ساکن در بافت های فرسوده شهری ضروری به نظر می رسد.
۶.

چالش شیوه متداول شهرسازی ایران در مواجهه با بافت های دچار فرسودگی و کاربست رویکرد نهادگرایی در حل معضل بررسی موردی: «طرح پیشگام مسکن» در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهادگرایی توسعه گر عاملیت بافت فرسوده مسکن پیشگام تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۸ تعداد دانلود : ۱۴۲
به رغم اقدامات وسیع نوسازی تهران از ابتدای دهه 80 کمبود خدمات عمومی (از اهداف اصلی مداخله شهرسازی) همچنان مشهود است. چالش های حرفه شهرسازی که در این مقاله به آن پرداخته می شود، بیانگر این است که درشیوه متداول مداخله در شهرسازی ایران، نظام مدیریت شهری برای تأمین خدمات عمومی «امکان مداخله» ندارد. هدف این پژوهش ارائه الگوی نهادگرایی شهرسازی ذیل دو رویکرد رویه ای و محتوایی و بیان شقوق آن است به گونه ای که براساس شیوه متداول شهرسازی و حاکمیت نظام بازار، بخش عمده ای از چالش ها مرتفع شود. یافته پژوهش این است که با به رسمیت شناختن نظام بازار (محوریت نهاد توسعه گر) و به قاعده در آوردن آن (کاربست اخلاق توسعه) می توان امکان مداخله برای مدیریت شهری و فرصتی جهت حل عمده چالش های شیوه متداول شهرسازی ایران را فراهم نمود. در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق ترکیبی، چالش های موجود شناسایی و یافته ها تدوین گردیده اند. نمونه مطالعاتی، طرح پیشگام مسکن است که توسط بخش خصوصی با داعیه رویکرد نهادی و نقش آفرینی توسعه گر به دولت معرفی شد و در اینجا پس از تشریح، نقد گردید. درنهایت دو پیشنهاد جهت تطبیق آن با رویکرد نهادگرایی ارائه شد. پیشنهاد نخست به رسمیت شناختن ظرفیت و امکان مداخله بخش خصوصی و نظارت دولت و پیشنهاد دوم تعریف شئون رویه ای و محتوایی فعالیت توسعه گر است. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان