مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
فرنگ
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سفرنامه های ناصرالدّین شاه به فرنگستان به روش تحلیل گفتمان مورد بررسی قرارگرفته است. با استفاده از این رویکرد، عوامل زبانی و فرازبانی (شرایط اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی)، موقعیّت نهادی و نگرش های نویسندة متن که درشکل گیری این متن تأثیرگذار بوده اند، مورد توجّه قرار گرفته است. سفرهای فرنگ و گفتمان ناصرالدّین شاه دراین سفرنامه ها، دستاوردها و نتایج سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خاصّی را به همراه داشته که برخی از این نتایج، حوزه های زبانی و سبک ادبی را نیز تحت تأثیر قرارداده است.
حزین لاهیجی در هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دربارة محمدعلی حزین لاهیجی و آثارش پژوهش هایی صورت گرفته است. اما، هنوز جای تحقیق درباره زوایای ناشناخته حیات وی وجود دارد. در مقالة حاضر به مسایلی چون چگونگی اوضاع زمانة او، وضع اجتماعی و اقتصادیش، تأثیر آن بر زندگانی و مهاجرتش، و نیز افکارش دربارة هند (1180- 1146 ق) پرداخته شده است. یافته های اساسی این تحقیق که به روش تاریخی صورت گرفته است، مدلل می دارد که حزین از چهره های فرهنگی عصر خود بوده که به دلیل تغییر شرایط سیاسی ایران، ناچار به ترک آن جا و عزیمت به هند شده است. وی از جمله پیشگامان منتقدین اوضاع ایران و هند عصر خود است و نگاهی ستایش آمیز به فرنگ دارد.
دارالحرب (با تأکید بر اروپا) از دیدگاه سیاحان مسلمان تا پیش از یورش مغولان
حوزههای تخصصی:
از نظر مسلمین، دارالحرب شامل سرزمین هایی بود که در ماورای مرزهای شناخته شده ی دنیای اسلام قرار داشت؛ اروپا و نقاطی از آسیا و آفریقا دارالحرب قرار می گرفتند.در این مقاله تلاش شده است که یادداشت ها و خاطرات مسلمین در قرن های اولیه ی اسلامی، عمدتاً نوشته های مربوط به اروپا و اروپاییان، و در موارد اندکی نیز سایر اقوام، ارزیابی و بررسی شود. یافته های تحقیق نشان داد که مسلمین، پیش ازآنکه مغولانبه دنیای اسلام یورش نظامی ببرند، به دلایل مختلف از اروپا دیدارهایی داشته اند و برخی از آن ها خاطرات، مشاهدات و مسموعات خود را به طور شفاهی یا مکتوب به اطلاع دیگر مسلمانان رسانده اند.دلایل این سفرها، هدف مسلمانان اروپا رفته از انتقال خاطرات خود به همکیشان خود در دنیای اسلام، کیفیت نگاه آن ها به اروپا و اروپاییان و تأثیرهای احتمالی متقابل حاصل از این مسافرت ها بین مسلمین و اروپاییان، موضوع هایی هستند که در این تحقیق به آن ها پرداخته شده است.
روایت پردازیِ هویت سیاسی اجتماعی ایران در منابع تاریخ نگاری دورة قاجار (1210-1250 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محور تحلیل تاریخی نگارندة مقاله این است که هویت سیاسی اجتماعی ایران در نیمة اول قرن نوزدهم چه ابعادی داشته و چگونه منابع تاریخ نگاری در بازنمایی معانی و مفاهیم آن به ایفای نقش اجتماعی پرداخته اند. دستاورد بحث حاضر نشان می دهد که برخی معانی و مفاهیم هویتی در منابع تاریخ نگاری، متأثر از وضعیت عصر تأسیس، درصدد جست وجو و کشف خاستگاه ایرانی در جغرافیای سرزمینی ایران برای قاجاریان، انتساب آنان به حکومت های مختلف پیشینی، کاربست القاب شاهان ایران باستان برای حکام جدید و مواجهة نظامی فکری ایران با دنیای بیرونی منجر به انتقال معانی جدید و مفاهیم هویت بخش از جمله ملت، دولت، کشور ایران، ایران زمین، وطن، ایران مدار و فرمانروای ایران شد که نوعی تأکید مورخان بر دالِ مرکزی مفهوم «ایرانِ سیاسی» در روایت پردازی از تاریخ به عنوان عاملِ هویت ساز بوده اند. این مسئله در آثار تاریخ نگارانة عصر تأسیس یعنی رستم التواریخ، ملوک الکلام، شمایل خاقان، تاریخ جهان آرای مروزی و تاریخ محمدی به منزلة گفتمان مسلط هویتی منعکس شده است. روایت هم زمان و متناقضِ «غیریت سازی مرجعیت سازی» از مفهوم فرنگ توسط دنبلی و خاوری صورت گرفته، مفهوم شاهنشاه اسلام و اندیشة شاه نایب امام زمان و برگزیدة فقها از سوی خاوری شیرازی و پردازش تاریخ به زبان گروه های عوام در روایت رستم الحکماء در چهارچوب گفتمان هویت اجتماعی مطرح شده است.
تمجیدهای ایرانیان از معماری فرنگ و رابطه آن با انتقادهای آنان از معماری ایران در اواخر دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تغییر جهت معماری ایران در اوائل قرن حاضر می تواند مولود عوامل مختلفی باشد و یکی از آن ها مشاهده مستقیم کشورهای توسعه یافته تر آن زمان بوده است. این مشاهدات از حیث معماری و شهرسازی نیز تأثیرگذار بوده و بر ذهنیات معمارانه و شهری ایرانیان اثر گذاشته اند. هدف: هدف این مقاله بازخوانی و دسته بندی داوری های تمجیدآمیز ایرانیان درباره معماری و شهرهای اروپایی در سفرنامه های فرنگ اواخر دوران قاجار تا زمان کودتا و مقایسه آن با داوری های منفی ای است که ایرانیان، در همان دوران، درباره معماری ایران داشته اند. روش تحقیق: این تحقیق به روش تفسیری-تاریخی و در چارچوب نظریه مدرنیته های چندگانه انجام شده است. با بررسی ۲۱ سفرنامه دوران قاجار متأخر (تا ۱۳۳۹ ه.ق.)، داده های مربوط به سؤال تحقیق استخراج و سپس رابطه آن ها با داوری های انتقادی موجود درباره معماری و شهرهای ایرانی در متون آن زمان بررسی شده است. نتیجه گیری: اصلی ترین تمجیدهای ایرانیان درباره معماری و شهرهای اروپایی مربوط به پاکیزگی شهرها و بناهای فرنگی، به قاعدگی (اجرا براساس نقشه های پیشینی و مستقیم و منظم بودن ساخته ها)، تکنولوژی، بلندی بناها، زیبایی پلکان ها، توجه به آثار عتیقه و تاریخی، و بالأخره توجه به فضاهای عمومی است. در ادامه، نشان داده شده است که فزونی تحسین از بعضی جنبه های معماری و شهری فرنگ (مثلاً بهداشت یا از روی نقشه بودن شهرها)، بیش از آنکه نشان گر ویژگی های معمارانه و شهری مقاصد آن ها باشد، نشان گر دغدغه آنان درباره همان جنبه ها در داخل ایران است و در انتقادهای آنان از معماری و شهرهای ایران نیز حضور پررنگ داشته است. به عبارت دیگر، مدرنیته ایرانی که با مدرنیته غربی متفاوت است با توجه به مسائل و دغدغه های درونی و بومی اش، به برخی دستاوردهای مدرنیته در معماری و شهرسازی توجه بیشتری نشان داده است و بدین ترتیب با توجه به ملزومات و نیازهای بومی، تفسیری اینجایی و گزینشی از مدرنیزاسیون معمارانه و شهری ارائه داده است.