فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲٬۱۲۱ تا ۳۲٬۱۴۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناخت و تبیین الگوی جنگ نامتقارن در دکترین امنیتی ج.ا.ایران در مقابل تهدیدات احتمالی پیش رو در خلیج فارس می باشد؛ این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که الگوی جنگ نامتقارن در دکترین امنیتی ایران در خلیج فارس چیست؟ لذا فرضیه پژوهش بدین صورت تدوین شده است که به دلیل عدم تقارن در توانمندی های نظامی از حیث کمی وکیفی میان ایران و کشورهای معارض از جمله آمریکا در منطقه خلیج فارس، شیوه جنگ نامتقارن در قالب استفاده از ادوات جنگی همچون قایق های تندرو، مین و موشک های کروز از سوی ایران به عنوان رکن دکترین امنیتی اتخاذ شده که از رهگذر کاربست آن، ایران سعی دارد بازدارندگی لازم را برای خود به ارمغان بیاورد. یافته های این پژوهش نشان دهنده این است که ایران به دلیل محدودیت ها و الزامات، این شیوه جنگ را انتخاب نموده و بهره گیری از آن باعث تولید بازدارندگی، خودکفایی، خوداتکایی، تغییر ساختار و نهایتاً تغییر در استراتژی دشمن شده است. در این پژوهش، محققان از تئوری های «جنگ نامتقارن» به عنوان چارچوب نظری استفاده نموده اند. از مطالعه کتب، مقالات، پایان نامه ها و اسناد و مدارک علمی و نظامی در دسترس نیز استفاده شده است. ماهیت این پژوهش از نوع توصیفی و بعضاً تبیینی، و شیوه گردآوری داده ها نیز اسنادی کتابخانه ای است.
ارزیابی سیستم حکمرانی بر اساس منطق شهدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران برنامه های حکمرانی کمتر موفق عمل کرده است و استقرار حکمرانی تعالی گرا به عنوان روشی بومی در برنامه ریزی ازجمله این تلاش هاست. صاحب نظران بر این اعتقادند که این حکمرانی می تواند در توسعه کشور دخیل باشد. لذا این پژوهش با ارائه الگویی جهت ارزیابی حکمرانی تعالی گرا با منطق شهدا به روش کیفی با هدف کاربردی و توسعه ای و به صورت توصیفی نگارش یافته است؛ به گونه ای که بر این اساس به روش کتابخانه ای، اسنادی و رصد پایگاه های الکترونیکی در باب ارزیابی سیستم حکمرانی تعالی گرا وصیت نامه شهدا در باب سخنرانی ها مبنای مطالعه قرار گرفت و با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و فرآیند روش تحلیل تم از مجموع 319 کد اولیه و 38 کد فرعی 3 کد اصلی مدل ارزیابی حکمرانی با منطق شهدا ترسیم گردید. نتایج احصاء شده پژوهش حاکی از این است که حکمرانی تعالی گرا با منطق شهدا در نظام حکمرانی فعلی موثر است. و نتایج تحقیقات بیانگر این مهم است که ادارات و وزارت خانه ها با ایجاد، تقویت شاخص های احصا شده به دنبال ارزیابی و اجرای حکمرانی تعالی گرا با منطق شهدا باشند.
کتابت قاضی، مبنایی برای اعطای نیابت قضایی و اجرای احکام صادره از محاکم؛ با تحلیلی در فقه اسلام و رویه قضایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه حقوق اسلامی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۱)
407 - 434
حوزههای تخصصی:
اگر چه معرفی صحیح احکام و آثار یک نهاد حقوقی، بی نیاز از انطباق آن با رویه قضایی نیست، لکن در خصوص نهاد نیابت قضایی، با توجه به سابقه فقهی که برای آن در ابواب موسوم به «کتابت قاضی بر قاضی» وجود دارد، نیازمند این است تا مبنای فقهی پیش گفته ملاک معرفی آثار و احکام نهاد مزبور قرار گیرد. لذا در پی فحص «وضعیت مقررات موضوعه در خصوص اعطای نیابت قضایی در نظام حقوقی ایران» با جستار در روایات شریفه و آثار فقهای امامیه و عامه، ضوابط مرتبط با اعطای نیابت قضایی، مشتمل بر وثوق نیابت دهنده، استفاده از ملاک شهادت بر شهادت، تفکیک میان جزای حدی و غیر آن جهت روشن شدن وضعیت انتقال صحیح مفاد نیابت قضایی و مأخوذ بودن به آن توسط مجری نیابت از یک طرف، و از سوی دیگر اختصاص التزام به استماع مفاد نیابت قضایی توسط مرجع معطی نیابت به مجری حکم اصداری، و نه در استماع تحقیقات، دستاورد مبنایی این بررسی ها در پاسخ به سوال پژوهش معرفی شده اند. نهایتاً اصلاح و توسعه ماده 290 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی، و لزوم تقنین در حوزه وجهه تحمیلی مفاد نیابت قضایی و درخواست اجرای حکمی که قاضی در آن جازم و قاصد در اجرای مفاد آن باشد نیز پیشنهاد گردید.
بررسی رهبری اخلاقی، مسئولیت پذیری و رفتارهای منصفانه بر جذب و حفظ مشتریان کسب وکارهای اشتراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
577 - 601
حوزههای تخصصی:
هدف: رعایت اخلاق و حفظ ارزش های اخلاقی، از مباحث ضروری در کسب وکارهای جدید است. رهبری اخلاقی از طریق روابط بین فردی و اقدام های شخصی سازنده، می کوشد که با ترویج اخلاقیات و ارتباطات دوطرفه، قدرت تصمیم گیری را در کسب کارها تقویت کند. مسئولیت پذیری بخش مهمی از توجه کسب وکار به منفعت جامعه است و رفتارهای منصفانه، رفتار اخلاقی در کسب وکار محسوب می شود. کسب وکارهای اشتراکی به دلیل ماهیت غیرحضوری و فروش مجازی محصولات و ارائه متنوع و ارزان قیمت آن ها، از طریق به اشتراک گذاری در محیط اینترنت با استقبال مشتریان مواجه شده اند. این پژوهش در راستای بررسی تأثیر رهبری اخلاقی، مسئولیت پذیری و رفتارهای منصفانه بر جذب و حفظ مشتریان در کسب و کارهای اشتراکی اجرا شده است.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت داده ها، کمّی است. جامعه آماری آن، کلیه مصرف کنندگان کالا، خدمات و ایده ها در کسب و کارهای اشتراکیِ شهر تهران بود. ابزار سنجش متغیرها، پرسش نامه محقق ساخته و مشتمل بر 15 سؤال بود که در مقیاس لیکرت پنج گزینه ای تنظیم شد. روایی سؤال های پرسش نامه را استادان گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قشم بررسی کردند. برای بررسی پایایی پرسش نامه نیز، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن 83/0 به دست آمد. مقدار این ضریب، قابلیت اعتماد (پایایی) ابزار و نیز هم بستگی مثبت بین سؤال های پرسش نامه را نشان می دهد. شرط اصلی تحویل پرسش نامه به پاسخ دهندگان این بود که در یک سال گذشته، دست کم یک بار از کالا و خدمات کسب وکارهای اشتراکی استفاده کرده باشند. با توجه به بزرگ بودن حجم جامعه، از طریق فرمول کوکران برای جوامع نامعین، حجم نمونه 384 نفر تعیین شد. پرسش نامه به صورت کاملاً تصادفی بین پاسخ دهندگان توزیع شد. برای آزمون فرضیه های اصلی پژوهش، از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل استفاده شد. دلیل استفاده از معادلات ساختاری، بررسی هم زمان معادلات رگرسیون و روابط علت ومعلولی بوده است. برای سنجش میزان سازگاری الگوی پیشنهادی و داده ها، برازش مدل انجام گرفت. همچنین برای آمار توصیفی، از آماره های میانگین، انحراف معیار و... استفاده شد.
یافته ها: از میان مجموع 9 فرضیه پیشنهادی، 3 فرضیه اصلی و 6 فرضیه فرعی تأیید شد. همچنین، نقش میانجی متغیر رضایت و قصد خرید نیز به تأیید رسید. نتایج آزمون توصیفی نشان می دهد که متغیرهای پژوهش در سطح مطلوبی قرار داشتند و با توجه به شاخص های برازش مدل، می توان ارزیابی مناسبی از مدل ساختاری پژوهش انجام داد.
نتیجه گیری: رهبری اخلاقی، مسئولیت پذیری و اِعمال رفتارهای منصفانه، بر جذب و حفظ مشتریان در کسب و کارهای اشتراکی تأثیر معناداری دارند. رفتارهای اخلاقی در کسب وکارهای اشتراکی، از طریق متغیرهای میانجی رضایت و قصد خرید بر جذب و حفظ مشتریان نیز تأثیرگذار است. با توجه به نتایج پژوهش، در زمینه تحقیقات و به کارگیری مؤلفه های اخلاقی برای جذب و حفظ مشتریان، در پایان مقاله پیشنهادهایی ارائه شده است.
مدل بومی تصویر برند در صنایع تولیدی و خدماتی مواد و ملزومات لازم برای تولیدات لبنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
602 - 621
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل بومی تصویر برند، در صنایع تولیدی و خدماتی مواد و ملزومات لازم برای تولیدات لبنی اجرا شده است.
روش: این پژوهش از نوع توصیفی است و با رویکرد اکتشافی، مبتنی بر روش شناسی کیفی اجرا شده است. جامعه آماری آن، خبرگان حاضر در صنایع لبنی ایران بودند که حداقل مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد و آشنایی با صنایع لبنی، دو شرط همکاری آن ها در پژوهش بود. از طریق روش هدفمند قضاوتی، 20 نفر برای نمونه آماری انتخاب شد. برای گردآوری داده ها، از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شد. روایی سؤال های مصاحبه، به روش محتوایی و پایایی آن با اجرای روش بازآزمون (89/0) به تأیید رسید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیان انجام گرفت که مشتمل بر مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. تک تک اجزای پارادایم کدگذاری و تشریح شد و در نهایت، الگوی تصویر برند در صنایع تولیدی و خدماتی مواد و ملزومات لازم برای تولیدات لبنی ترسیم و نظریه ای مبتنی بر 13 قضیه حکمی خلق شد.
یافته ها: مبتنی بر یافته ها، مدل پارادایمی احصا شده، دربرگیرنده شرایط علّی (شامل قابلیت های برند)، مقوله محوری (عملکرد برند)، بسترسازها (نوآوری برند)، شرایط زمینه ای (تعدیلگران برند)، راهبردها (جهت گیری برند) و پیامدها (ارزش آفرینی برند و تصویر برند) بود که در نهایت، روابط بین مقوله ها در مدل انتخابی نظریه پردازی شد.
نتیجه گیری: نتایج روشن ساخت که به منظور ایجاد تصویر مثبت از برند در صنعت یادشده، می بایست قابلیت های برند، اعم از قابلیت های بازاریابی و سازمانی، توسعه داده شود که خود زمینه ارتقای نوآوری برند و تعیین جهت گیری آن را فراهم می آورد و عملکرد برند را توسعه می دهد. علاوه بر این، ارتقای عملکرد برند، ارزش آفرینی برند را به دنبال دارد که در نهایت، به ایجاد تصویر مثبتی از برند منجر خواهد شد. بر اساس یافته های پژوهش، شرایط علّی تأثیرگذار بر مدل پارادایمی پژوهش، «قابلیت های برند» است که خود به دو بخش «قابلیت های بازاریابی» و «قابلیت های سازمانی» دسته بندی می شود. قابلیت های بازاریابی شناسایی شده عبارت اند از: وضعیت برند و سهم بازار، آمیخته های بازاریابی، خدمات بازاریابی اینترنتی، شهرت برند و داشتن شعار تبلیغاتی خاص. قابلیت های سازمانی نیز عبارت اند از: تسهیلات حمل ونقل سریع، پشتیبانی قوی (مدیریتی، مالی، انسانی و اطلاعاتی) برند، داشتن مزیت رقابتی پایدار، زنجیره تأمین قوی و ایجاد زنجیره ارزش پایدار. از سوی دیگر، مقوله مرکزی مدل پژوهش، عملکرد برند بود که به سه حوزه طبقه بندی شد: 1. عملکرد مرتبط با مشتری؛ 2. عملکرد اجتماعی برند؛ 3. عملکرد شرکتی برند. در این پژوهش بر «نوآوری برند»، به عنوان بستری برای توسعه دهندگان عملکرد برند تأکید شده است که نوآوری بازار و نوآوری در فرایندها را شامل می شود. از سوی دیگر، جهت گیری برند، به عنوان استراتژی ارتقای خلق ارزش و تصویر برند در نظر گرفته شد که شامل جهت گیری رقابتی و جهت گیری محصول/ خدمت است.
هندسه مفاهیم کلیدی رابطه تعدّد معنایی قرآن و هرمنوتیک فلسفی با تعدّد قرائت از نگاه علامه مصباح یزدی
منبع:
مدیریت دانش اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
121 - 148
حوزههای تخصصی:
برداشت های متعدد و گاه متضاد از متون دینی، یکی از موضوعات جدیدی است که امروزه در فرهنگ اسلامی مطرح شده است. ازجمله بسترهای مناسبی که زمینه طرح این نظریه را فراهم آورد، تعدّد معنایی قرآن و هرمنوتیک فلسفی است. قرآن به عنوان اصلی ترین منبع فهم دین، دارای تعدّد و ساحت های مختلف معنایی است، هرمنوتیک فلسفی نیز رویکرد ویژه ای به مسئله فهم و تفسیر متون است. ضمن آن که پذیرش تعدّد قرائت ها موجب اعتباربخشیدن به همه قرائت ها و فهم ها از متون دینی ازجمله قرآن است که این خود موجب سردرگمی و ضلالت انسان ها می گردد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، ضمن اشاره به مبانی مختلف، طرح نظریه تعدّد قرائت ها و پیامدهای حاصل از پذیرش این نظریه، دومبنای تعدّد معنایی قرآن و هرمنوتیک فلسفی را مورد بحث و بررسی قرار داده است. نتیجه حاصل گویای این است که، از نگاه مصباح یزدی، مقصود از بطن های قرآن، فهم های طولی و ذومراتب، غیرمتعارض باهم و ضابطه مند است که با این خصوصیات، هیچ گونه ارتباط و تلازمی با هرمنوتیک فلسفی و تکثر قرائت ها ندارد؛ بنابراین امکان قرائت های مختلف از یک متن، نتیجه نوعی نگرش درباره هرمنوتیک فلسفی است.
رویکرد طراحی مبنا سلامت ساکنان در تعامل انتخاب مصالح ساختمانی و محیط زیست سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۱۴۸-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
اهداف: در رویکرد جامع به «معماری سالم»، فضای داخل و خارج ساختمان به عنوان یک محیط زیست یکپارچه تحلیل می شود؛ موضوعی که با درک جامع از محیط زیست آغاز شده، به حوزه استفاده از مصالح نوین ساختمانی منتهی می شود. هدف اصلی پژوهش، معرفی الگوی «ساختمان سالم» در تعامل انتخاب مصالح ساختمانی، رایانش زیستی و محیط زیست سالم است. روش ها: روش شناسی پژوهش بر «اشباع نظری» حاصل از پیشینه پژوهش استوار شده است. برای تایید روایی و پایایی پژوهش از جمعبندی نظرات متخصصین در حوزه سلامت ساکنان در خانه و سلامت کارکنان در محل کار استفاده شده است. بر اساس چارچوب نظری پژوهش در نظریه معماری سرآمد، مقایسه «کیفیت ساختمان سالم» با سه متغیر «شیمی ساختمان»، «بیولوژی ساختمان» و «فیزیک ساختمان»؛ و «نظر ساکنان» با سه متغیر «بهره وری انرژی»، «رضایت ساکنان» و «سلامت ساکنان»؛ ارزیابی می شود. یافته ها: نتایج کمی و عددی پژوهش بر اهمیت و رابطه مفهوم «کیفیت ساختمان سالم» با مقوله «نظر ساکنان» اشاره دارد و نشان می دهد که می توان با کمک الگوهای مبتنی بر غربالگری با کارایی بالا، نسبت به کنترل مواد شیمیایی خطرناک در صنعت ساختمان، و استفاده بهینه از مصالح نوین ساختمانی در فرآیند طراحی و اجرا تاکید داشت. نتیجه گیری: دستاوردهای پژوهش مدلی یکپارچه از فرآیند طراحی و اجرای ساختمان مبتنی بر دانش شیمی ساختمان را معرفی می کنه که با تاکید بر سلامت ساکنان، کارکنان و استفاده کنندگان؛ بر اهمیت جایگاه آموزش و مدیریت محیط زیست، در انتخاب بهینه مصالح دوستدار طبیعت و رایانش زیستی مصالح نوترکیب تاکید دارد.
امکان و ضرورت علّی در فلسفه ارسطو و نسبت آن با ضرورت مکانیکی دیمکریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
۳۲۵-۳۰۹
حوزههای تخصصی:
آپوریای ضرورت علّی را می توان ناظر به دوراهی (1) ملازمت دایمی، منطقی و متافیزیکی ضرورت و علیت و یا (2) نفی یکی بدون نفی دیگری و در واقع انکار ملازمت همیشگی ضرورت و علیت تعریف کرد. این رأی ارسطویی که هر چیزی علتی دارد، لزوماً نمی تواند منتج منطقی و فلسفی تعیّن باوری، نفی امکان آینده و انحلال قوه در فعل باشد. ضرورت، وصف علیت رخ داده در بستر واقعیت جاری حال و گذشته است، نه علیت رخ دهنده در آینده. می توان این معنا از ضرورت را مستلزم جبر و اصل موجبیت علّی ندانست. در واقع عملگر و جهت منطقی و متافیزیکی علیت، واقعیت بالفعل ضرورت است که همواره هم مصداق با نظریه جبر و موجبیت نیست. دیمکریتس با نادیده گرفتن علت غایی، همه کنش های طبیعت را به ضرورت تقلیل می دهد. تقلیل گرایی منتج از انکار غایتمندی عالم، ویژگی بارز ضرورت باوری مکانیکی دیمکریتی است.
بررسی ارتباط انگیزه تحصیلی با انتظارات-پیامد تحصیلی دانشجویان کارشناسی اتاق عمل استان خوزستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: دانشجویان اتاق عمل از نظر توانایی و استعداد یادگیری بسیار مشابه هم هستند اما در پیشرفت درسی آنان در طول دوران تحصیلی، تفاوت های چشمگیری بوجود می آید که می تواند بازتابی از تفاوت در انگیزه تحصیلی آنان باشد. با توجه به اهمیت فراوان انگیزه در پیشرفت، فرایند یاددهی-یادگیری، برنامه ریزی و اجرای برنامه های آموزشی مطالعه حاضر با هدف «بررسی ارتباط انگیزه تحصیلی با انتظارات-پیامد تحصیلی دانشجویان کارشناسی اتاق عمل استان خوزستان» انجام شده است. روش کار: این پژوهش توصیفی-مقطعی با مشارکت 225 نفر از دانشجویان اتاق عمل دانشگاه های شهرهای مختلف استان خوزستان و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انجام شد. سپس فرم اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه انگیزش تحصیلی و پرسشنامه انتظارات- پیامد دانشجو توسط دانشجویان تکمیل گردید. جهت آنالیز داده ها از نرم افزار spss نسخه 19، آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که 6/83 درصد از دانشجویان دارای انگیزه بسیار خوب، 6/15 درصداز دانشجویان دارای انگیزه متوسط و 9/. درصد دارای انگیزه ضعیف بودند. میانگین و انحراف معیار نمره انگیزش تحصیلی در تمام دانشجویان به ترتیب 15/25 ±62/135 بود. در نهایت؛ رابطه بین تمام زیر مقیاس های انگیزش تحصیلی و انتظار پیامد بین دانشجویان اتاق عمل خوزستان در تمام سال های تحصیلی، معنی دار شده است(p<./05) و (r=. /46). نتیجه گیری: باتوجه به معناداری رابطه ی بین انگیزه تحصیلی با انتظار-پیامدتحصیلی در بین دانشجویان اتاق عمل استان خوزستان؛ عوامل انگیزشی بر پیشرفت تحصیلی تاثیر می گذارند. بدیهی است که نظام های آموزشی باید بر تلاش خود جهت ارتقاء انگیزه تحصیلی دانشجویان، آموزش و مولفه های مربوطه یعنی فراگیر، فرادهنده، محیط و امکانات آموزشی بیافزایند.
ارزیابی مؤلفه های تاب آوری محلات شهری در برابر سیلاب (مورد مطالعه: محلات واقع بر مسیر رودخانه ها در مناطق 1، 2، 3، 5 و 22 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری در سال های اخیر به یک مفهوم ثابت در تحلیل سیستم های پویا تبدیل شده است. همچنین این مفهوم به طور گسترده ای در سیستم های مکانی پویا نظیر شهرها به کار می رود. با توجه به اینکه محلات شهری واقع شده در مسیر رودخانه ها همواره مورد تهدید مخاطره سیلاب بوده است؛ لذا هدف مقاله حاضر بررسی تاب آوری محلات مناطق 1، 2، 3، 5 و 22 شهرداری تهران واقع شده بر مسیر رودخانه ها در برابر سیلاب است. مقاله حاضر از نوع اکتشافی است، که با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است، برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و پیمایشی با استفاده از پرسشنامه و برای سنجش تاب آوری محلات منتخب از تکنیک تحلیل عاملی و آزمون آماری T-Test با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بالاترین میزان میانگین 59/3 مربوط به بعد اقتصادی و کمترین میزان میانگین 20/3 مربوط به بعد کالبدی است. در ضمن میزان میانگین کلی تاب آوری محلات واقع شده بر مسیر رودخانه ها در مناطق 1، 2، 3، 5 و 22 شهرداری تهران 39/3 است که عددی پایین تر از میانگین نظری (4) را نشان می دهد؛ همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن است که از ترکیب 46 متغیر، ده عامل شناسایی شده است که درمجموع 15/70 درصد از واریانس عوامل مؤثر در تاب آوری محلات واقع شده بر مسیر رودخانه ها در مناطق 1، 2، 3، 5 و 22 شهرداری تهران را تبیین می کند. از میان این ده عامل استخراج شده، عامل اقتصادی و مالی به عنوان مهم ترین و اولین عامل بوده که با مقدار ویژه 65/8 توانسته است به تنهایی 81/18 درصد واریانس تحقیق را تبیین کند؛ در نهایت نتیجه مقاله حاضر نشان می دهد که بعد کالبدی در تاب آوری محلات واقع شده بر مسیر رودخانه ها در مناطق 1، 2، 3، 5 و 22 شهرداری تهران از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ چراکه شش عامل از میان عوامل ده گانه یعنی عامل برنامه ریزی و آمادگی، بازیابی و خودسازمان دهی، رعایت اصول و قوانین، زیرساخت های حیاتی، استحکامات و آسیب پذیری و عامل دسترسی به فضاهای باز و امن و مراکز مرتبط با مدیریت بحران از بعد کالبدی هستند، این شش عامل، روی هم نزدیک به نیمی (60/49 درصد) از کل عوامل مؤثر در تاب آوری محلات واقع شده بر مسیر رودخانه ها در مناطق 1، 2، 3، 5 و 22 شهرداری تهران را تبیین و تفسیر می کنند.
How to Prepare Own Child for Career Path Success? Analyzing the Educational Components of Parents for Career Path Success from Childhood: A Sample of Qualitative Content Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Parenting plays an important role in the correct guidance of children to their career path succeed. Therefore, the current research was conducted with the aim of analyzing the educational components of parents for career path success from childhood. Methodology: This research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative from type of exploratory. The population of this research was all the documents including books and articles about the career path success from childhood in the range of 2013 to 2022 years. According to the inclusion criteria number of 15 books and articles were selected as samples with the purposive sampling method. Data was collected by taking notes from documents. Also, to analyze the data used from Hsieh and Shannon (2005) content analysis method. Findings: The findings indicated that the educational components of parents for career path success from childhood had 6 comprehensive codes, 14 organizing codes and 56 primary codes. In this study, comprehensive codes include fostering love to learning (with 2 organizing codes of setting the context for learning and practical learning opportunities), group activity training (with 3 organizing codes of learning manners, integrating teamwork skills in everyday life and preparing to solve teamwork conflicts), training resourcefulness and resourcefulness (with 3 organizing codes of teaching the art of positive skepticism, exposing the child to resourceful and resourceful models and fostering resourcefulness skills), developing an intellectual perspective (with 2 organizing codes of providing new experiences and training of foresight), preparation for networking and conversation in the labor market (with 2 organizing codes of fostering reflective performance and fostering practical and communication skills) and age-appropriate understanding from the labor market (with 2 organizing codes of child's mental preparation for the future labor market and practical preparation for the future labor market). Finally, the pattern of comprehensive and organizing codes of educational components of parents for career path success from childhood was drawn. Conclusion: According to the findings of this study, for the career path success can use from the identified comprehensive and organizing codes in this research and provide the ground for their realization.
Investigating the Relationship of Technological Entrepreneurship Ecosystem and Crowdfunding According to Isenberg's Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The cities of the world are becoming centers of innovation, and today the technological entrepreneurship ecosystem is very important. Therefore, the purpose of this study was to investigating the relationship of technological entrepreneurship ecosystem and crowd funding according to Isenberg's model. Methodology: In a descriptive-analytical study from type of correlation, 225 people from middle and senior managers and experts in the field of investment were selected as a sample based on Cochran's formula by simple random sampling method. The samples responded to the standard questionnaires of technological entrepreneurship ecosystem (Isenberg, 2011) and crowd funding (Shabanian, 2012), whose validity and reliability were confirmed. Data were analyzed with Pearson correlation coefficients and linear regression tests in SPSS24 software. Findings: The findings showed that all six components of the technological entrepreneurship ecosystem including policy, financing, culture, supports, human capital, and markets had a positive and significant correlation with all four components of crowd funding including the type, role, goals, and scope of crowd funding. Also, the components of technological entrepreneurship ecosystem could significantly explain 62.7% of crowd funding changes, which according to the beta value, the variables of policy, human capital, culture, markets, financing and supports had a direct and significant effect on crowd funding (P<0.001). Conclusion: The results indicated the relation and effective role of technological entrepreneurship ecosystem in crowd funding. Therefore, for the improvement of crowd funding can be provided the ground for the promotion of the technological entrepreneurship ecosystem.
اثربخشی پیشگیری از سوانح هوایی بر رعایت حقوق شهروندی بر با تاکید بر مسئولیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
175 - 206
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شرکت های هواپیمایی برای کنترل سوانح هوایی و همچنین ایجاد اعتماد میان افکار عمومی مستلزم رعایت قوانین مربوط به مسئولیت اجتماعی در سازمان می باشند. سازمان ها زمانی موظف به انجام وظایف خود در خصوص مسئولیت اجتماعی می باشند که شهروندان از حقوق شهروندی خود آگاهی کاملی داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی رعایت حقوق شهروندی بر کنترل سوانح هوایی با نقش میانجی مسئولیت پذیری اجتماعی انجام شد. روش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را تعدادی از کارکنان هواپیمایی فراجا تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 290 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسش نامه استاندارد حقوق شهروندی شریفی و اسلامیه، مسئولیت اجتماعی کارول و استیوارتز و پرسش نامه کنترل سوانح هوایی امیری استفاده گردید که پایایی و روایی آن با محاسبه آلفای کرونباخ و ضریب لاوشه و توسط اساتید و خبرگان آشنا به موضوع تایید شد. داده ها با نرم افزارهای اس پی اس اس و ایموس از طریق روش های آمار توصیفی و الگویابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: از میان ابعاد حقوق شهروندی به ترتیب بعد حقوق اجتماعی، سیاسی و مدنی بیشترین تبیین کنندگی را داشته اند. در بین ابعاد مسئولیت اجتماعی سازمان نیز به ترتیب بعد مسئولیت قانونی، اقتصادی، اخلاقی و نوع دوستانه بیشترین تبیین کنندگی را داشته اند. همچنین در بین ابعاد کنترل سوانح هوایی به ترتیب بعد عوامل محیطی، انسانی، سخت افزاری و نرم افزاری بیشترین تبیین کنندگی را داشته اند. نتیجه گیری: حقوق شهروندی از طریق متغیر میانجی مسئولیت پذیری اجتماعی و به صورت مستقیم، تاثیر مثبت و معناداری بر کنترل سوانح هوایی دارد.
سیر تحول فضاهای میانی در خانه های عصر قاجار و پهلوی اول بر مبنای تغییرات ارزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر فرهنگی، در هر دوره ی زمانی الگوهایی از انسان ارائه می دهد که فعالیت ها، موفقیت ها و وظایف اجتماعی افراد را مشخص می کند. افراد جامعه در قالب این الگوها و ارزش ها، طرح زندگی خود را می ریزند و آن را زیست می نمایند. بنابراین الگوها و ارزش های شکل گرفته در جوامع سنتی با توجه به تغییرات اجتماعی و انقلاب های رخ داده در جهان، تحت تاثیر قرار گرفته و دچار بازتعریف جدید می گردد. در این اتفاق ارزش های جدید، جایگزین ارزش ها و باورهایی می شوند که سالیان سال، افراد یک جامعه آن را زیسته و طبق آن محیط فیزیکی خود را شکل داده اند. بنابراین طبق نظر جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی، تغییرات اجتماعی می تواند اثرات مادی و غیر مادی بر جوامع داشته باشد، بدین منظور این مقاله قصد دارد با پرداختن به تغییرات ارزشی که بعد غیرمادی تغییرات خوانده می شود، به اثرات مادی (کالبدی) که بر فضا (در این مقاله فضای میانی) می گذارد، پی ببرد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کیفی، و به لحاظ هدف، تاریخی- تفسیری و منطق تحقیق از نوع پس کاوی می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که با تغییر در ارزش های جامعه در عصر قاجار و پهلوی اول، ارزش های جدیدی جایگزین آن گشته اند که سبب تغییر در مفاهیم شکل دهنده فضای میانی همچون، محرمیت و حریم، خلوت و قلمرو شده و به واسطه این اتفاق تغییرات وسیعی در شکل (کالبد)، کارکرد و معنای این فضاها به وجود آمده است.
فراتحلیل مطالعات رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی در دو دهه اخیر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۲)
129 - 146
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از روش فراتحلیل، به دنبال ارزیابی کلی نتایج تحقیقاتی است که درباره رابطه سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی انجام شده است. مروری گذرا بر پژوهش های این حوزه، وجود برخی تناقض ها و اختلافات را نشان می دهد. همین مسئله ضرورت یک فراتحلیل را ایجاب می کند. در این تحقیق، ابتدا با مرور مقالات فارسی دو دهه اخیر، 85 مقاله از پایگاه های داده معتبر استخراج شدند و پس از اعمال معیارهای ورود، تنها 13 مقاله در فراتحلیل باقی ماندند. در فرآیند فراتحلیل، ابتدا فرضیات مربوط به سوگیری نشر و همگنی بررسی شدند. نتایج، فقدان سوگیری نشر و ناهمگنی مطالعات را نشان دادند. با تجمیع اندازه اثر تحقیقات، اندازه اثرکلی 304/0 به دست آمد که حاکی از وجود همبستگی مثبت و متوسط بین سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی است. با ارزیابی نقش متغیرهای تعدیلگر برای یافتن منبع ناهمگنی در مطالعات، مشخص شد که بین تحقیقات منتشر شده در دهه 80 با دهه 90 و همچنین بین تحقیقات پیمایشی با تحلیل ثانوی، تفاوت وجود دارد. این تفاوت ناشی از وجوه متمایز تعریف سرمایه اجتماعی در این تحقیقات است.
عوامل اثرگذار بر جذب مقصد و دفع مبدأ مهاجرت روستایی و واکاوی معانی ذهنی مهاجران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی عوامل دافعه و جاذبه در مهاجرت روستاییان از طریق تمرکز بر روایت های مهاجران است. اغلب تحقیقاتی که به این موضوع پرداخته اند، عموماً تفسیر ذهنی مهاجران درباره عوامل مؤثر در دفع مبدأ و جذب مقصد را نادیده گرفته اند. جامعه موردمطالعه در این پژوهش، خانواده هایی بودند که از منطقه کامفیروز مهاجرت کرده و در شهرک های سعدی و جوادیه شیراز مستقر شده بودند. در این پژوهش از روش روایت پژوهی برای دستیابی به روایت زندگی این افراد استفاده شد. همچنین برای گردآوری داده های پژوهش از روش مصاحبه استفاده شد. مصاحبه ها با رویکرد اکتشافی و به صورت نیمه ساختاریافته در سکونتگاههای این افراد انجام شد. پس از 22 مصاحبه عمیق اشباع نظری حاصل شد و چهار مدل به دست آمد: 1. مدل خانواده های مهاجر دارای فقر اقتصادی، 2. مدل خانواده هایی که دچار دگرگونی ارزشی-هنجاری شده اند، 3. مدل زمین داران روستایی ساکن در حاشیه شهر و 4. مدل خانواده های علاقه مند به کار و تلاش دائمی (فرهنگ کار). تحلیل نتایج بیانگر این است که از دیدگاه مشارکت کنندگان عوامل دافعه مبدأ عبارت اند از: توسعه نیافتگی، بیکاری فصلی، نبود امکانات رفاهی و آموزشی، نظارت جمعی شدید و نقض حریم زندگی شخصی و عوامل جاذبه شهری نیز کسب منزلت اجتماعی بالاتر، جهت گیری مدرن، وجود شبکه آشنایان قبلی، فراهم بودن امکانات آموزشی مناسب و امکانات رفاهی بالاتر در شهر.
بررسی و تحلیل عناصر و ویژگی های ژانر عامیانه کمیک استریپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمیک استریپ در ایران بیشتر در چهار ژانر عمده خلق شده که شامل ژانر مذهبی، ژانر حماسی، ژانر جنگی و ژانر عامیانه است. ژانر عامیانه به فرهنگ بومی توجه دارد و در کمیک استریپ های کودکان اهمیت بیشتری دارد .از بدو ورود کمیک به ایران، داستان ها و افسانه های محلی و عامیانه، ضرب المثل ها، متل ها و حکایت ها با فرم ویژه ی کمیک، روایت و تصویرسازی شده اند. در داستان های ژانر عامیانه هدف، یادگیری و جلب توجه کودکان به ضرب المثل های ایرانی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر کتاب های کمیک کودکان مانند کمیک احسان ماندگاری، کمیک مثل آباد، کمیک ماهنامه ی نبات از آثار سعید رزاقی است که بیشترین میزان کمیک های این ژانر متعلق به اوست. این پژوهش براساس مطالعات کتابخانه ای و تحلیل محتوا و بررسی عناصر و ویژگی های ژانر عامیانه کمیک استریپ انجام گرفته است. نتایج، گویای آن هستند که در ژانر عامیانه، موضوعات اخلاقی و اجتماعی به منظور آشنایی با راه ورسم صحیح زندگی بیان شده است. طرح داستان های ژانر عامیانه ی کمیک استریپ ساده است و شخصیت پردازی و حتی زاویه ی دید در آن از طریق گفت وگو اتفاق می افتد. فضای داستان ها شاد و هیجان انگیز و رنگ های استفاده شده در تصاویر نیز بر شادی و هیجان انگیزی فضای داستان می افزاید.
تحلیل زمان انگاره آرزوی جاودانگی در گفتمان روایی «النوم في حقل الکرز» با تکیه بر نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
106 - 90
حوزههای تخصصی:
زمان گفتمان روایی چندبعدی و مبتنی بر هنجارگریزی است که در اثر آن، تصاویری پراکنده باهدف برجسته سازی انگاره داستانی آفریده می شود. انگاره، به باور مسلطی اطلاق می شود که درنتیجه تکرار یک تصویر حاصل می شود. رمان «النوم فی حقل الکرز»، اثر نویسنده عراقی، ازهر جرجیس، نامزد دریافت جایزه بوکر عربی در سال 2020 میلادی، نمونه ای از آثار ادبیات تبعید است که مفهوم مانایی هویت فردی در سایه امنیت وطن، بن مایه آن را می سازد. این مفهوم، ریشه در انگاره «آرزوی جاودانگی» دارد. پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده که از رهگذر مطالعه منابع کتابخانه ای و با تکیه بر شیوه توصیفی – تحلیلی نگاشته شده است. هدف این پژوهش، کشف مبنای شکل گیری انگاره روایت «النوم فی حقل الکرز»، تبیین ارتباط میان زمان و ویژگی های شخصیتی و تعیین عواطف منبعث از انگاره جاودانگی بر اساس نظریه گفتمان روایی ژرار ژنت در سه محور نظم و ترتیب، دیرش و بسامد است. کاربست این نظریه در اثبات انگاره روایت ضروری است؛ زیرا اثبات کننده ظرفیت این چارچوب ساختگرا در برجسته سازی ویژگی شخصیت قهرمان و احساسات مرتبط با انگاره روایت است. یافته های پژوهش، حاکی از آن است که ساختار روایی توبرتویی و جریان سیال ذهن که نابهنگامی های نظم گفتمان روایی را تشکیل می دهند، به همراه دیرش که مبتنی بر دیالوگ، تلخیص، حذف و مکث توصیفی است و انواع بسامد اعم از نقل های منفرد، مکرر و تکرارشونده در جهت برجسته سازی انگاره «آرزوی جاودانگی» به کاررفته است. از نتایج بحث می توان به تقابل میان زمان حال و گذشته به عنوان مبنای انگاره جاودانگی، انزوای قهرمان داستان در زمان و وجود عواطف ترس، امید، سرگشتگی و سرخوردگی اشاره کرد.
ضمایرِ خاصِ تشبیهی، نادرترین شاخصه سبک شخصی بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل دیریابی و مغلق بودن آثار بیدل دهلوی گریز از سنّت های متعارف و رایج زبانی و دستوری و نحو ستیزی های ابهام آفرین و کاربست ساختارهای بیگانه و آشنایی زدایی شده است که منجر به شکل گیری سبک شخصی و منحصر به فرد در دل کلان سبک ها می-شود. یکی از این ویژگی های سبکی شخصی، حضور «ضمایرِ خاصِ تشبیهی» به عنوان یکی از نادرترین و ابهام آفرین شاخصه های سبکی وی است. در این نوع ترکیب ها، ضمیری که به عنوان مضاف الیه به کار می رود، دیگر متعلق به مضاف نیست، بلکه خود مضاف است. نویسندگان در این جستار، ضمایر خاص تشبیهی را در اشعار بیدل دهلوی به شیوه توصیفی و تحلیلی مورد مطالعه قرار داده اند. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که بیدل دهلوی در آثار خود به شکل بی سابقه و با بسامد بالا از ضمایر شخصی جدا و پیوسته اول شخص و دوم شخص، به عنوان مشبّه و برای عینیت بخشی استفاده می کند. هدف از کاربرد این گونه تشبیهات، عینیت بخشی به بنیادی-ترین اصل عرفانی بیدل، یعنی عجز و ناتوانی نوع بشری در مقابل معشوق ازلی است و بیدل برای این منظور از عناصری نظیر: غبار، حباب، شبنم، قطره و... استفاده می کند و در این میان به ترتیب کاربست ضمایر متصل اول شخص (= َم) و منفصل (من و ما) بیشترین بسامد و ضمایر متصل دوم شخص (= َت) و منفصل (تو) و (شما) بسامد کمتری نسبت به ضمایر اول شخص داشته اند.
قدرت نهادی در نظم بین المللی: فرصت ها و چالش های بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیا برای چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 34
حوزههای تخصصی:
صعود چین در سلسله مراتب قدرت جهانی، بحث هایی را در مورد نسبت این دولت با نظم بین المللی به جامانده از برتن وودز و آینده آن در میان چین پژوهان و سیاست گذاران برجسته ساخته است. یکی از ابعاد مهم این بحث تبیین رویکرد چین نسبت به نظم نهادی جهانی است. پژوهش حاضر ضمن اذعان به نارضایتی چین از نهادهای مالی بین المللی و تلاش این کشور برای بازسازی تدریجی بدیل این نظم، تأسیس و راه اندازی بانک سرمایه گذاری زیرساخت آسیایی را در راستای این تلاش چین می داند که می توان آن را در چارچوب قدرت نهادی مورد تجزیه وتحلیل قرار داد. بر این مبنا این مقاله با هدف بازشناسی ظرفیت های این بانک در تحقق قدرت نهادی چین در نظم بین المللی با طرح این پرسش که این بانک چه فرصت ها و چالش هایی برای انتقال قدرت در نظم بین المللی فرا روی چین قرار می دهد؟ بر این نظر است که ایفای نقش این بانک در راستای پیشبرد و تقویت قدرت نهادی چین با در پرتو شناسایی ظرفیت های و چالش های این نهاد قابل تحلیل است. یافته های پژوهش با اتکا به روش توصیفی تبیینی نشان می دهد که این بانک به مثابه یکی از ابزارهای قدرت نهادی، فرصت هایی همچون بین المللی یوآن، ترویج ارزش های آسیایی و معرفی چین به عنوان یک قدرت بزرگ مسئولیت پذیر را برای چین به همراه دارد. در مقابل چالش هایی همچون نهادینگی سیستم برتن وودز، چالش های نقش آفرینی یوان به مثابه یک ارز جهانی و تصور تهدید نسبت به ظهور اقتصادی چین نیز وجود دارد.