فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶٬۹۲۱ تا ۲۶٬۹۴۰ مورد از کل ۴۹۹٬۰۲۴ مورد.
منبع:
سیاست ها و تحقیقات اقتصادی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
139 - 174
حوزههای تخصصی:
بررسی چرخه تجاری در یک اقتصاد باز کوچک بر اساس مدل های اقتصاد کلان برای اجرای موفقیت آمیز سیاست های اقتصاد کلان آینده نگر و ضد چرخه ای حیاتی است. در این مطالعه در چارچوب مکتب کینزی جدید، با استفاده از رویکرد درست نمایی بیزین، یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) متناسب با ساختار اقتصاد ایران با استفاده از هفت سری زمانی کلان اقتصادی طی دوره 1400-1375 تصریح و برآورد شده است. با استفاده از نتایج حاصل از مدل و با بهره گیری از پارامترهای برآوردی، آثار تکانه هایی همچون شوک بهره وری، شوک مصرف کل، شوک نرخ سود، شوک سرمایه گذاری کل، شوک دستمزد و شوک تورمی بر برخی از متغیرهای کلان اقتصادی با استفاده از توابع عکس العمل آنی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مطالعه حاکی از آن است شوک مثبت بهره وری و مصرف بر سرمایه گذاری، تولید و مصرف اثر مثبت دارد و موجب کاهش تورم می شود. شوک مثبت نرخ سود موجب کاهش سرمایه گذاری، تولید، مصرف و همچنین اشتغال می شود. شوک مثبت سرمایه گذاری نیز باعث افزایش سرمایه گذاری، تولید، مصرف و تورم می شود. شوک مثبت مارک آپ دستمزد بر دستمزد، تولید و مصرف اثر منفی دارد و موجب افزایش تورم و هزینه نهایی می گردد. با توجه به نتایج از حاصل از مدل ارائه سیاست های مالی مناسب برای حمایت از بخش های تحول یافته و توسعه دهنده تکنولوژی، بررسی استراتژی ها و سیاست های مالی و پولی جهت مدیریت شوک ها و تعادل میان مدت اقتصادی، ارائه سیاست های مناسب برای افزایش انعطاف پذیری اقتصاد در مواجهه با شوک های مختلف، اعمال سیاست های پولی مناسب برای کنترل نرخ سود و تسهیل در دسترسی به سرمایه پیشنهاد می گردد.
برآورد ارزش اقتصادی نهادۀ انرژی برق در صنایع انرژی بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
133 - 160
حوزههای تخصصی:
انرژی برق یکی از مهم ترین نهاده های تولید در صنایع مختلف و به خصوص صنایع انرژی بر است. در ایران این نهاده به عنوان مشوق فعالیت های صنعتی، پایین تر از قیمت تمام شده به صنایع تحویل می شود؛ این نوع قیمت گذاری ازطرفی موجب سودآوری صنایع انرژی بر و ازطرف دیگر موجب کاهش رشد سرمایه گذاری در بخش تولید برق شده است. در این پژوهش با استفاده از داده های منتشر شده برای سال های 1382 الی 1398 شمسی صنایع کشور، صنایع انرژی بر مشخص شده و مدل تابلویی تابع تولید این صنایع برآورد شده است. در این مدل معنی داری بعضی از ضرایب مدل در سطح قابل قبول نمی باشد؛ لذا مدل تابع تولید به صورت سرانه و هم چنین پویا برآورد شده و درنتیجه معنی داری همه ضرایب تأیید می شود. بر این مبنا، ارزش تولید نهایی این صنایع به ازاء واحد انرژی برق مصرفی، محاسبه شده و به عنوان ارزش اقتصادی نهاده انرژی برق درنظر گرفته می شود. طبق این نتایج در صنعت انرژی بر«تولید مواد شیمیایی و فرآورده های شیمیایی»، ارزش اقتصادی کوتاه مدت و بلندمدت نهاده انرژی برق حدود 6/5 تا 5/6 برابر متوسط بهای پرداخت شده برای این نهاده می باشد. این نسبت در صنعت «تولید سایر فرآورده های معدنی غیرفلزی» حدود 8/1 تا 2 و برای صنعت «تولید فلزات پایه» حدود 4/1 تا 7/1 می باشد. این نسبت به طور متوسط در کل صنعت کشور حدود 9/2 تا 5/3 می باشد.
تحلیل و طبقه بندی موضوعی انواع نقش در سوزن دوزی بلوچ براساس اسلوب هنرهای سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
49 - 86
حوزههای تخصصی:
سوزن دوزی بلوچ، صورت برجسته ای از هنرهای سنتی است که با استان سیستان و بلوچستان، به ویژه نواحی سرحد و مکران تناسب پیدا می کند. هدف این مقاله، طبقه بندی نقوش اصیل و پرکاربرد در بلوچی دوزی جهت دستیافتن به معانی نمادین آنهاست. بدین قیاس پرسش آن است: چگونه می توان با نظر به اسلوب هنرهای سنتی، نسبت به تحلیل و طبقه بندی موضوعی نقش در سوزن دوزی بلوچ اقدام نمود؟ با این نگاه، پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی تحلیلی و با نظر به اطلاعات میدانی (مبتنی بر مشاهده و مصاحبه) و البته مطالعات اسنادی (فیش برداری و تصویرخوانی) به شیوه نمونه گیری احتمالی از نقوش سوزن دوزی بلوچ شکل گرفت و تحلیل داده ها بر مبنای طبقه بندی موضوعیِ برآمده از اسلوب هنرهای سنتی دنبال شد. نتیجه پژوهش در چهل و چهار نقش نشان داد: نقوش سوزن دوزی بلوچ بر مبنای طبقه-بندی موضوعی هنرهای سنتی ایران قابل تقسیم هستند. نقوشی که در عین حال که اغلب به صورت تجریدی و با اشکال شکسته و هندسی تصویر می شوند، بر صور و اجزاء انسانی، جانوری، گیاهی و جمادی همچون زیورآلات، اشیاء مصرفی زندگی و مکان ها دلالت می کنند و واقعیت زندگی مردم بلوچ، اعتقادات و باورهای ایشان را به تصویر درمی آورند.
دانش بومی در ساخت و بهره مندی از زاغه های دشت بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
87 - 118
حوزههای تخصصی:
دشت بیستون در غرب ایران قرار دارد. انسان از دیرباز با شناخت محیط پیرامون و بهره مندی از پتانسیل های موجود در فراهم ساختن بستر مناسبی برای استقرار و معیشت در این منطقه کوشیده است که نمونه بارز آن زاغه های دستکند است. این آثار در روستاهای زیادی همانند ظلم آباد سفلی، باقرآباد، چشمه کبود، کوری زاغه، زالوآو و محوطه تاریخی بیستون شناسایی شده است. سوال اینجاست که در دشت بیستون ساخت زاغه های دستکند در کدام دوره آغاز شده و کاربرد آنها تا زمانی تداوم داشته است؟ اجزای سازنده و ساختار معماری این دستکندها چگونه بوده است؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی _ تحلیلی است و روش تحقیق براساس فعالیت های میدانی و مطالع ات کتابخان ه ای استوار است. هدف از پژوهش، معرفی و بررسی دستکندهای دشت بیستون، شناخت دانش بومی و آخرین حلقه تاریخ معماری سنتی در منطقه است. در دوره قاجار و پهلوی ساخت زاغه دستکند در پیوند با بافت روستا عمومیت داشته است. این فضاهای زیرزمینی با پلانی مشابه دارای فضاهایی ورودی (راهَنگ)، فضای مرکزی (راسا)، فضاهای جانبی (چَپَک) و هواکش بوده و در پاییز تا اوایل بهار برای نگهداری دام مورد استفاده قرار می گرفت. وسعت و تعداد فضاها به وضعیت اقتصادی، شرایط توپوگرافی، نوع خاک و همجواری با فضاهای دیگر بستگی داشت.
دژ سنگی طزره دامغان: سازه ای پدافندی و چند منظوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
81 - 111
حوزههای تخصصی:
محدوده این پژوهش بررسی سازه ای برخوردار از موقعیت پدافندی و جایگاه ژئواستراتژیک در ایران است که با مولفه های ویژه خود چون: توان دفاعی، جغرافیای بازدارنده، اشراف محیطی و اتصال گذرگاهی، نقش مهمی در پدافندغیرعامل سکونتگاه های انسانی داشته است. قلعه باستانی طزره دامغان یکی از بناها و شبکه های پیشگیرانه پدافندی ایران است که ناشناخته باقی مانده است. این قلعه در پیوست با تحولات تاریخی و جغرافیایی، مانع آسیب پذیری جامعه انسانی و موجد تقویت امنیت محلی بوده است.هدف این تحقیق، با استفاده از روش مشاهدات میدانی و مطالعات تحلیلی، موقعیت سنجی و تفسیر مبانی پدافندی قلعه طزره دامغان و جهات اهمیت پدافند غیرعامل آن است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارند که ویژگی چند وجهی و تدافعی این دژ ، آن را از جنبه عناصر پدافند غیرعامل مانند: مکان یابی جغرافیایی، پوشش و پنهان سازی تاسیسات، موانع تراشی و بهره مندی از دیواره های حفاظتی حائز اهمیت نموده است. به نحوی که لایه بندی دفاعی و تدابیر پدافندی، مکانیت قلعه را در موقعیتی برتر قرار داده است
بصیرت و شناخت دشمن از دیدگاه شهید رئیس علی دلواری برای جوانان
منبع:
شاهد اندیشه دوره ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
131 - 148
حوزههای تخصصی:
بصیرت و دشمن شناسی از مفاهیمی است که در قرآن و روایات موردتوجه قرار گرفته است و بر تیزهوشی مؤمن و دشمن شناسی او تأکید شده و لازمه مقابله با دشمن، دشمن شناسی است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و همراه با آغاز دفاع مقدس، بخش قابل توجهی از بیانات امام خامنه ای به حوزه دشمن شناسی و اندیشه های دفاعی اختصاص دارد. استان بوشهر منطقه ای در جنوب غرب ایران است که در طول تاریخ همواره موردتوجه بیگانگان بوده است. دراین بین دولت انگلیس به عنوان متجاوزترین دولت، قصد تسخیر استان زرخیز بوشهر را داشته است؛ اما دلیرمردان بوشهری که از دلِ مردم برخاسته اند، مانع از سلطه بر این منطقه شدند. یکی از این سلحشوران که قیام مردمی علیه انگلیس در دوران مشروطیت را شکل داد، رئیس علی دلواری بود. مقاله بر آن است به روش توصیفی تحلیلی شاخصه های فرهنگ دشمن شناسی رئیس علی دلواری را در اندیشه های امام خامنه ای به منظور شناخت مبانی دشمن شناسی بررسی و تحلیل کند. یافته ها نشان می دهد که رئیس علی دلواری شخصیت نامدار و مبارزی است که به نماد مبارزه و مقاومت با استعمار و استکبار در تاریخ معاصر در مقابل متجاوزان به جنوب کشور شناخته می شود. مجاهدت های ایشان که طبق فتاوای علمای شیعه، در دوران جنگ جهانی اول (مشروطیت) صورت گرفت، نمونه برجسته مقاومت در برابر استعمار و حاکی از بینش دشمن شناسی عمیق اوست که امام خامنه ای بارها در سخنرانی های خود بدان اشاره کرده اند.
پیمان آکوس و بازدارندگی استرالیا: پویایی های درحال تغییر در ایندو-پاسیفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد بررسی پویایی های برآمده از پیمان آکوس بر بازدارندگی استرالیا و پیوند آن باقابلیت های ترکیبیِ ایالات-متحده در منطقه ایندوپاسیفیک در رویارویی با سیالیت محیط عملیاتی نوین است. پرسمان اصلی تحقیق حاضر آن است که چگونه استرالیا با پیمان آکوس نقش بازدارندگی را در منطقه انجام خواهد داد؟ این پیمان چه قابلیت ها و فرصت هایی به آن برای شکل دادن به محیط امنیتی خود می دهد؟ در فرضیه پژوهش استدلال می شود با تغییر پندار کشورهای شرق آسیا از تهدید چین، توافق آکوس با ایجاد قابلیت دفاعی برای تحول در راهبرد دفاعی و امنیتی استرالیا، این امکان را به آن می دهد تا با انطباق راهبردی با بازدارندگی بین دامنه ای ایالات متحده و بریتانیا، به مثابه یک قدرت دریایی با ناوگان مدرن ظهور کند و با فعال کردن دینامیزم قدرت در قالب مرکزیت در خوشه اقیانوسیه و قدرت پیوندی با شبکه امنیتی ایالات متحده در ایندوپاسیفیک به کنترل نظم از طریق بازدارندگی متعارف در برابر چین بپردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد توافق آکوس، با ایجاد هم افزایی بین حوزه های مختلف نظامی و غیرنظامی، تجهیز استرالیا به قابلیت های بازدارندگی هسته ای در آینده، نظم منطقه ای ایندوپاسیفیک را با گذار از «جغرافیای صلح» به «جغرافیای منازعه» در وضعیت تعادل نوسانی قرار داده و سبب کارکرد نظم در لبه آشوب می شود. برای تبیین پیامدهای پیمان آکوس برای بازدارندگی استرالیا طور خاص و برای امنیت و نظم این منطقه به طور عام از روش تحلیل محتوای داده های کیفی گردآوری شده از مهمترین اسناد دفاع ملی، اظهارنظرهای مقام های دولتی استرالیا و نیز تحلیل کارشناسان مسائل دفاعی شرق آسیا و مراکز مطالعاتی امنیتی استفاده شده است.
بازاندیشی تاب آوری اقتصادی روسیه در برابر تحریم های غرب: الگو و درس هایی برای اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روسیه در سال های اخیر، به ویژه پس از بحران اوکراین در سال 2014 با چالش تحریم اقتصادی روبه رو بوده است. این کشور برای بی اثرکردن تحریم ها اقدام های مختلفی انجام داده است، اما برای رویارویی با تحریم می تواند از دیگر الگوهای اقتصادی نیز بهره برداری کند. این پرسش مطرح است که تاب آوری اقتصادی روسیه و تجربه این کشور در برابر تحریم های غربی چه درس هایی برای ایران دارد؟ با روش پژوهش کیفی و با مطالعه مقاله ها و منابع کتابخانه ای، داده های پژوهش را تجزیه و تحلیل می کنیم. با درنظرداشتن مفهوم تحریم اقتصادی و همچنین چارچوب های کلی این مفهوم، فرض بر این است که روسیه برای رویارویی با تحریم های غربی از سیاست های جانشینی واردات و چرخش به شرق بهره گرفته است. الگوی «ساخت چین- 2025» نیز می تواند برای روسیه کارآمد باشد. ایران نیز برای ایجاد اقتصاد قوی ضدتحریمی به سیاستی بلندمدت نیاز دارد که تجربه روسیه و همچنین سیاست «ساخت چین-2025» می تواند الگویی برای اقتصاد ایران باشد. در این نوشتار مشخص می شود که سیاست «ساخت چین-2025» هم به شکل اصولی تر سیاست جانشینی واردات را توسعه می دهد و هم عرصه را برای فناوری های پیشرفته و روزآمد هموار می کند. ساختار اقتصاد ایران و روسیه با وجود تفاوت های ساختاری از جهت هایی مانند نفتی بودن، دولتی بودن، زیر تحریم بودن، گرایش به تنوع بخشی و دیوان سالاری پیچیده شباهت هایی با یکدیگر دارند. بنابراین چنین الگویی می تواند در اقتصاد ایران هم استفاده شود که دچار چالش تحریم های غرب در اندازه و شدت بیشتر است.
تحلیل کارکردها و کاربردهای موقعیت داستانی: «مطالعه موردی: رمان شازده احتجاب»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۳
131 - 155
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به کارکردها و کاربردهای موقعیت داستانی می پردازد و نشان می دهد موقعیت، فراتر از جنبه پس زمینه ایِ خود می تواند نقشی فعّال، به عنوان عنصری تأثیرگذار، در داستان داشته باشد. موقعیت داستانی، هم در شکل گیری لایه های معنایی داستان مشارکت می کند و هم در ساخت یابیِ ساختار آن دخیل است. درک حال و هوای داستان نیز ممکن است به طور مستقیم وابسته به موقعیت داستانی باشد. گاهی موقعیت، با تحت تأثیر قرار دادن شخصیت ها، بر فرآیند رشد یا سرکوب آن ها نقش دارد. همچنین، در مواردی، با ایجاد تنش و کشمکش برای شخصیت ها بر طرح داستان تأثیر می گذارد. موقعیت داستانی، در بسیاری از داستان ها، جنبه ای نمادین یا استعاری پیدا می کند و می تواند بر ایده ها و مضمون های کلّی تر داستان دلالت داشته باشد. در رمان شازده احتجاب نیز موقعیت داستانی نقشی مهم و اساسی دارد؛ تا آنجا که به اندازه شخصیت ها و گاهی بیش از آن ها در شکل گیری روایت های درونِ رمان دخالت دارد. سرنوشت شخصیت های داستان شازده احتجاب، چه در گذشته و چه در اکنونِ داستان، به شدت به موقعیت گره خورده است؛ به نحوی که رها شدن از یک موقعیت به معنای تغییری بزرگ در زندگی شخصیت ها تلقی می گردد. پرسش اساسی این پژوهش آن است که موقعیت داستانی چه کارکردها و کاربردهایی در داستان می تواند داشته باشد؟ سپس، به عنوان مطالعه ای موردی، در پی آن است که نقش موقعیت را در داستان شازده احتجاب بررسی کند و درنهایت نشان می دهد در این رمان، موقعیت داستانی عنصری است که اهمیت ساختاری و معنایی دارد.
تحلیل جامعه شناختی رمان «مرایا الجنرال» بر اساس نظریه ساختارگرایی تکوینی لوسین گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد جامعه شناسی از شیوه های نقد ادبی است و نقد ساختارگرایی تکوینی لوسین گلدمن یکی از زیر مجموعه های آن می باشد که به بررسی ارتباط و تشابه میان ساختار اثر ادبی و ساختار جامعه می پردازد. طارق بکاری، نویسنده مراکشی در رمان مرایا الجنرال با نگرشی تاریخی به مقوله های استعمار، ازخودبیگانگی فرهنگی و غرب زدگی و نفوذ نظام سرمایه داری در جهان عرب اشاره کرده است و اثرش ساختاری معنادار دارد. بنابراین پژوهش حاضر می کوشد بر اساس نظریه گلدمن، جهان بینی حاکم بر رمان مرایا الجنرال را بیان کند و تحولات سیاسی و اجتماعی بازنمایی شده مراکش را در متن این رمان نشان دهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که متن رمان مرایا الجنرال بازتابی از ساختار جامعه مراکش در دهه هفتاد تا نود میلادی است که جهان بینی پنهان آن، نگرش انتقادی طبقه ای از روشنفکران چپ گرا و سوسیالیست مراکشی است که با تکیه بر آگاهی طبقاتی خود برای رسیدن به آزادی، علیه نظام استبداد در مراکش می شورند، ولی استعمار غرب و نظام سرمایه داری با ازخودبیگانگی و تفرقه میان مراکشی ها مانع از تحقق آگاهی آرمانی این طبقه می شود. در سطح فرهنگی مراکشی ها به خاطر کپی برداری از فرهنگ غربی، دچار تعارضات فرهنگی و ازخودبیگانگی شده و سبب رواج فساد اخلاقی و توسعه نفوذ بیگانگان شدند و در سطح اجتماعی؛ خفقان و نبود آزادی بیان، مراکشی ها را مأیوس و سرخورده می کند و مردم در فرایند اداره کشور به حاشیه رانده می شوند و در سطح سیاسی نیز استعمار حوزه نفوذ خود را توسعه داده و با سرنگون کردن یک دیکتاتور، دیکتاتور دست نشانده دیگری را جایگزین او می کند.
قلمروی فانتاستیک بر اساس آرای تودوروف در داستان های گوگول (شنل، دماغ و بلوار نفسکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
433 - 454
حوزههای تخصصی:
گوگول در میانه ی سنت ادبی رومانتیسم و رئالیسم داستان می نوشت. اگر فرض بر این باشد که خیال ویژگی رومانتیسم و واقعیت مبنای رئالیسم قلمداد می شوند، آثار گوگول می توانند در میانه ی خیال و واقعیت قرار گیرند که این حوزه به باور تودوروف قلمروی فانتاستیک است. تودوروف اولین کسی بود که نظریه ی کامل و مدونی برای فانتزی نوشت و دامنه ی معنایی فانتزی را از به دو سوی شگفت و غریب وسعت بخشید. از آنجایی که آثار گوگول می توانند در حوزه ی معنایی فانتزی قرار گیرند و در منابع فارسی کمتر به مفهوم فانتزی و آثار گوگول که پرداخته شده است، به نظر می رسد این بررسی امکان ایجاد معیارهایی برای سنجش یا خلق قلمرو فانتاستیک در ادبیات ایجاد خواهد کرد. این نوشتار سعی دارد ابتدا به مطالعه ی قلمرو فانتاستیک بر اساس آراء تودوروف پرداخته و در ادامه از این دیدگاه سه سطح فانتزی را به عنوان عناصر تحلیل انتخاب کرده و سپس در انتها ویژگی های این سطوح در داستان های بلوار نفسکی، دماغ و شنل گوگول را بازیابی کند. در سطح نحوی زبان و راوی، در سطح معنایی توصیف های جاندارانگارانه، توصیف جز از کل و موجودات خیالی و در سطح کاربردی میانه ی رویا و واقعیت و مداخله های راوی قلمرو فانتاستیک خلق می کنند.
تأثیرنقش فرهنگ استراتژیک برسیاست تسلیحاتی وامنیت ملی ایران
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
163 - 187
حوزههای تخصصی:
فرهنگ استراتژیک مجموعه ای از ارزشهای سیاسی و عقاید فرهنگی است که دیدگاه اعضای یک جامعه در مورد تهدیدات، امنیت ملی، جایگاه نظامیان به عنوان یک نهاد و استفاده از زور در روابط بین الملل را توضیح می دهد.ازدیدگاه برخی از محققان روابط بین الملل فرهنگ استراتژیک بازتاب عمیقی برتصمیم گیری سیاست تسلیحاتی و امنیت ملی دولت ها دارد. براین اساس سیاست تسلیحاتی-امنیتی هر کشور،واکنشی به تهدیدهای برخاسته از محیط امنیتی وهدف های اساسی آن کشور است. براین اساس هردولتی محیط پیرامون امنیتی خود را در عرصه منطقه ای وجهانی تعریف نموده وتهدیدها را شناسایی می کند، تا برای مقابله با آن، برنامه ریزی کند. بنابراین درک و برداشت درست و منطقی از محیط امنیتی و تهدیدهای منطقه ای بیشترین تأثیر را برسیاست وراهبردتسلیحاتی هر دولت می گذارد.که جمهوری اسلامی ایران هم ازاین قاعده مستثنی نیست.بر این اساس سوال اصلی مقاله این است که فرهنگ استراتژیک ایران چه تاثیری بر سیاست تسلیحاتی و امنیت ملی این کشور داشته است؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی این فرضیه را مطرح می کند که مؤلفه های متعددی برشکل دهی فرهنگ استراتژیک ایران مؤثرند و می توان گفت تجارب تاریخی ،آموزه های دینی- اسلامی وجغرافیا بیش از هر مؤلفه دیگری در شکل دهی به فرهنگ استراتژیک ایران اسلامی نقش داشته اند.
سیاست خارجی الگوریتمی؛ نقش هوش مصنوعی در روند تصمیم گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
67 - 92
حوزههای تخصصی:
امروزه، تلاقی پیشرفت های فن آورانه از جمله حس گرهای هوشمند؛ رایانه های پرسرعت؛ الگوریتم ها و هوش مصنوعی، وزارت خانه های امور خارجه کشور ها را با شرایطی کاملا جدید مواجه کرده است. در عصر هوش مصنوعی به جای این که تصمیم گیرندگان جمع شوند تا درباره نحوه واکنش به یک بحران در حال گسترش بحث کنند، به تدریج فضا برای ماشین های هوشمند باز می شود؛ تا آن ها با سرعتی بی نظیر، متخصصان را با استنباط ها، شواهد و سناریو های مختلف خود توانمند سازند. با ابتناء بر چنین تحولاتی، هدف پژوهش حاضر پاسخ به این سؤال کلیدی است: «هوش مصنوعی چگونه بر فرایند تصمیم گیری سیاست خارجی تأثیر می گذارد؟». پاسخ ابتدایی به این سؤال که به صورت فرضیه ارائه شده از این قرار است که «هوش مصنوعی با ایجاد تحول در فرایند شناخت مسأله، جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه پیش بینی و پیشنهاد، فرایند تصمیم گیری سیاست خارجی را به سمت هوشمندی، خلاقیت و کنش گری فعالانه سوق می دهد». دستاوردهای این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی و در قالب نظریه الگوی تصمیم گیری سایمون انجام شده نشان می دهد که هوش مصنوعی می تواند فرایند تصمیم گیری سیاست خارجی را با روش های داده کاوی تحلیلی؛ تجزیه و تحلیل شبکه ای؛ خوشه ای و معنایی؛ شناسایی و پیش بینی روند ها و تجویز و توصیه سیاست ها، تسهیل کند.
تحلیل کارآفرینی در طراحی و ساخت قاب آینه براساس مفهوم شناسی نور در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشتغال یکی از مسائل و موضوعات مهم جامعه ی امروز ایران است و موضوع کارآفرینی یکی از راه های اشتغال و گسترش فرهنگ کارآفرینی یکی از رویکردهای مهم جوامع پیشرفته است. هنر اسلامی یکی از حوزه های مهم هنری در جهان اسلام محسوب می شود و اهمیت ساختار دینی و فرهنگی جامعه ی اسلامی لزوم گسترش کارآفرینی در حوزه ی اسلامی را ایجاد می کند. طراحی و ساخت لوازم کاربردی نظیر قاب آینه هم یکی از رویکردها در حوزه ی کارآفرینی می باشد و این محصول جایگاه مهم مصرفی و کاربردی در منازل، اماکن و معماری دارد. در این پژوهش شناخت اهمیت کارآفرینی در حوزه ی هنر اسلامی با محوریت طراحی و ساخت قاب آینه ی فلزی باالهام از مفاهیم هنر و فرهنگ و فلسفه ی اسلامی و نیز شناسایی چگونگی و اهمیت بازتاب مفهوم نور در طراحی و ساختار زیبایی شناسی محصولی کاربردی چون قاب آینه ی فلزی به عنوان اهداف پژوهش مطرح شده است و در این راستا اطلاعات کتابخانه ای و داده های اسنادی و میدانی با رویکرد توصیفی- تحلیلی مورد مطالعه ی کیفی و کاربردی قرار گرفته و اطلاعات به شیوه ی فیش برداری و با استفاده از دوربین عکاسی و اینترنت و مشاهده و کسب مهارت تجربی و عملی جمع آوری شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد می توان با حفظ تناسب ساختاری محصول کاربردی و مفهوم شناسی اسلامی به طراحی و ساخت محصول کاربردی قاب آینه پرداخت و این محصول با الهام گیری از مفهوم نور در فلسفه و حکمت اسلامی و کاربرد نقوش نمادین و زبان تصویری رمزی شامل نقوش شمسه، گل های ختایی و اسلیمی و عدد 12 تولید شده است.
تبیین کاربست مفهوم شفافیت در فضای بناهای زیارتگاهی، گامی در مسیر شناخت الگوی پیشرفت معماری اسلامی ایرانی مطالعه موردی: سه نمونه (زیارتگاه علی ابن مهزیار اهوازی، امامزاده عبدالله شوشتر، بقعه شاه رکن الدین دزفول علیهم السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم فضا یکی از مهم ترین موضوعات معماری است که همواره مورد توجه معماران، نظریه پردازان و پژوهشگران قرار گرفته است. این مقاله در راستای بررسی شفافیت ساختار فضایی معماری بناهای زیارتگاهی می باشد. هدف این پژوهش تبیین کاربست مفهوم شفافیت در ساختار فضایی بناهای زیارتگاهی بر مبنای الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی است، که بر این اساس زیارتگاهای علی ابن مهزیار اهوازی، امامزاده عبدالله شوشتر و بقعه شاه رکن الدین دزفول به عنوان شاخص ترین مکان های زیارتگاهی خوزستان، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. روش گردآوری اطلاعات پژوهش، به لحاظ نوع نتایج توصیفی-تحلیلی و به لحاظ رهیافت تاریخی-تفسیری است که به شیوه تحلیل گونه شناختی و با شیوه گردآوری داده کتابخانه ای (اسنادی) و با ابزار نقشه خوانی، سندخوانی و فیش برداری به تبیین و دسته بندی انواع شفافیت در ساختار فضایی بناهای زیارتگاهی بر مبنای الگوی پیشرفت معماری اسلامی ایرانی پرداخته است. این پژوهش نشان دهنده متنوع بودن شفافیت فضایی در معماری زیارتگاه ها بر مبنای اصول معماری اسلامی ایرانی است که این کیفیت شفافیت، دارای چهار سطح کالبدی، بصری ادراکی، عملکردی و معنایی در فضای معماری تبیین نمود. در معماری بناهای زیارتگاهی شفافیت معنایی و مفهومی نمود بیشتری دارتد، در شفافیت بصری و ادراکی انسان همواره فضا را تعریف شده، ولی بی پایان احساس می کند، و این شفافیت علاوه بر عملکرد خود سبب تداوم بصری، نورانیت و درک همزمان درون و بیرون فضا می شود.
تبیین زیباشناسی سیاسی فارابی مبتنی بر سه عنصر سعادت، تخیل و کمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارابی به صورت خاص و مجزا به هنر و زیبایی نپرداخته است و به جز اثری تحت عنوان «موسیقی کبیر» که نگاهی علمی و ریاضی وار به موسیقی دارد، نگارش دیگری در این زمینه ندارد. عمده شهرت وی به دلیل نظرات خاصی است که در حوزه سیاست و فلسفه سیاسی مکتوب کرده است. او هدف از زندگی فردی و جمعی انسان ها را رسیدن به سعادت می داند. اما لازمه رسیدن انسان به سعادت را زندگی در جامعه کامل و فاضل می داند. انسان باید در چنین جامعه ای پرورش یابد و تعلیم ببیند تا به سعادت، که غایتی سیاسی و البته آن جهانی است، برسد. معلم و راهنما باید بتواند به واسطه قوه تخیل به عقل مستفاد راه داشته باشد. از همین مجرا است که در آرمان شهر فارابی هنرمندان نقشی کلیدی بازی می کنند و در مرتبه بعد از رئیس مدینه قرار می گیرند. دو انگاره تخیل و محاکات از یک سو در تعلیم شهروندان و از دیگر سو، در خلق آثار هنری، شأن و جایگاه اجتماعی سیاسی هنرمندان را برجسته می کند. تعریف فارابی از زیبایی مبتنی بر مفهوم کمال است. درواقع کمال همان زیبایی است، هچنان که کمال، سعادت است. با چنین نگرشی می توان گفت کد که کلیت فلسفه سیاسی فارابی صبغه زیباشناسانه دارد و از این طریق می توان لوازم و عناصر زیباشناسی سیاسی او را تدوین کرد. در این نوشتار با استفاده از گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی، عناصری چون سعادت، قوه متخیله و محاکات بررسی شده و به تعریفی پرداخته ایم که فارابی مبتنی بر کمال از زیبایی ارائه داده است.
وطن آنِ دیگری: روایتی از اشتیاق به مهاجرت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
97 - 120
حوزههای تخصصی:
به دنبال اهمیت مطالعه مهاجرت به مثابه یک امکان در ادبیات متأخر مهاجرت، مفاهیمی چون «اشتیاق به مهاجرت» و «اشتیاق به ماندن» مورد توجه قرار گرفت. اشتیاق به مهاجرت اولویت مهاجرت نسبت به ماندن تعریف شده است که در روایت زندگی نامه ای افراد برساخت می شود. بر این اساس در این مطالعه سعی کرده ایم با بهره گیری از روایت پژوهی و انجام مصاحبه روایی با تعدادی از مهاجران بالقوه، اشتیاق آن ها به مهاجرت را توصیف و تفسیر نماییم. مشارکت کنندگان به شیوه هدفمند از بین جوانان 20 تا 40 سال ساکن در شهر اصفهان انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که مضامین اشتیاق به ترک وطن در روایت زندگی نامه ای مشارکت کنندگان در سه بخش نقاط عطف، پیشاروایت ها و دلایل پیش نگرانه قابل برساخت است. نقاط عطف، اغلب با تفسیر راوی از کنش یا رخدادی مشخص در گذشته زندگی نامه ای اش شکل می گیرد که لحظه های سرنوشت ساز تصمیم او به مهاجرت بوده است؛ این کنش ها و رخدادها، شوق واره او را به پیش می برد و به سایر پیشاروایت ها یا دلایل برای مهاجرت منجر می شود. پیشاروایت ها، دیگر دلایل مشتاقان برای ترک وطن است که از بازاندیشی در سایر تجارب شخصی یا دانش و آگاهی شان نسبت به زمینه ای که در آن زندگی می کنند برساخت می شود. دلایل پیش نگرانه نیز در ادامه عقلانیت عملی مشتاقان به مهاجرت، توصیف کننده پیش بینی آینده زندگی در کشور مقصد یا آینده زندگی در سرزمین مادری است.
درنگی در چیستی شعر آیینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر آیینی به عنوان یکی از کهن ترین انواع ادبی، از نظر ظرفیت و تنوع محتوایی، بیش از سایر انواع، در عرصه ادبیات ظاهر شده است. چرا که بیش از هر نوع ادبی دیگری، باورها، افکار ، احساسات ملی و گاه فراملی و دینی را پیش روی مخاطب می گذارد. اشعار شاعران ایرانی، از روزگاران کهن تا به امروز، به خوبی سیر تغییرات این نوع ادبی را نشان داده است. در این پژوهش با بررسی پیشینه شعر آیینی، مسیر تحول معنایی آن را بررسی می کنیم. سپس با ارائه تعریفی جامع از شعر آیینی و مشخص نمودن جایگاه آن در زبان فارسی، به تحلیل و بررسی مولفه های آن خواهیم پرداخت. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانه ای و شیوه آن به صورت تحلیلی است. در این پژوهش، شعر آیینی در گذشته و معاصر مورد مقایسه قرار گرفته است و با توجه به این که این نوع شعر، امروزه دایره معنایی وسیع تری دارد؛ شعر آیینی پس از انقلاب مبنای تحلیل شعرآیینی معاصر قرار داده شده است. شعر آیینی به انواع اشعار توحیدی، ماورایی، رهایی، ولایی و شعر پایداری تقسیم می گردد.
نگاهی تازه به سجع در گلستان سعدی با بررسی انواع سجع و تحلیل آنها به قصد شناختن نوع نثر سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
165 - 179
حوزههای تخصصی:
در فضای عمومی ادبیات یکی از مؤلفه هایی که گلستان سعدی را در ادبیات فارسی نمونه اعلای نثر ادبی کرده، استفاده هنری از صنعت بدیعی سجع است. در این پژوهش میزان استفاده سعدی از سجع به روش توصیفی تحلیلی موردبررسی قرار می گیرد و تک تک سجع های حکایات گلستان استخراج و شمارش می شود تا به دو هدف مقاله برسیم. روش این پژوهش کتابخانه ای و بر مبنای آمارگیری و شمارش تمام مؤلفه های آهنگین کردن کلام مانند سجع، موازنه، ترصیع، مزدوج و سپس توصیف و تحلیل آنها قرار دارد. می کوشیم دو چیز را نشان دهیم: نخست اینکه شیوه های استفاده سعدی از صنایع بدیعیِ آهنگ دارکردن کلام و میزان آنها به چه شکل است؟ دوم اینکه آیا می توان گلستان را یک نثر مسجع نامید یا نثر آن یک نثر مستقل جداگانه ای به جز انواع تقسیم بندی شده نثر مانند مرسل و موزون (مسجع) و موزون فنی است؟ نتایج تحقیق ضمن اثبات فرضیه در خصوص کاربرد سجع ها اثبات کننده ادعای ما در مستقل شمردن نوع سبک گلستان است. همچنین از میان انواع سجع، سجع مطرف کاربرد بیشتری دارد. سجع ها بیشتر در پایان قرینه ها می آیند و سجع در آغاز قرینه و میانه جمله کمتر مشاهده می شود. همچنین از نظر طول قرینه ها سجع های با قرینه برابر، فراوان هستند. تفاوت طول قرینه ها بسیار کم و در مواردی نامحسوس است و در صورت تفاوت تعداد جملاتی که قرینه اول بلندتر از قرینه دوم باشد بیشتر هستند و برعکسِ آن انگشت شمار است.
واکاوی تطبیقی درخت، نور و آب در اشعار سهراب سپهری و اکتاویو پاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
81 - 116
حوزههای تخصصی:
بررسی و تطبیق اشعار شاعران بزرگ در نزدیک تر ساختن ملل گوناگون و شناخت جهان بینی مشترک آن ها به ما یاری می رساند و در سایه این پژوهش ها امکان تفهیم بهتر شعرها و انتقاد مؤثر آن ها میسر می شود. سهراب سپهری و اکتاویو پاز از آن دسته شاعرانی اند که عمیقاً به خاطر علاقه زیادشان به فرهنگ هند و اساطیر جهان نگرش شاعرانه مشابهی را به ویژه در رابطه با عناصر بنیادین هستی، درخت، آب و نور دارند و از آنجایی که در بافت اساطیری، این عناصر باهم پیوندی ناگسستنی دارند با کارکردی یکسان در شعرهایشان متجلّی شده اند. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی کارکرد این عناصر در اشعار آنان بررسی و تبیین شده است. هر دو این شاعر در اشعار خود با بهره مندی از ساحت اساطیری، پیوند انسان با درخت، درخت با آب و نور و پیوند آب و نور و در نهایت پیوند ژرف انسان، درخت، آب و نور را با بیانی شاعرانه و مشابه هم منعکس ساخته اند که با درک این مسئله، نه تنها تحلیل بسیاری از ترکیبات غریب و نامأنوس شعری این دو شاعر آسان می شود بلکه زیبایی های شاعرانه آن ها نیز رخ می نماید و در سایه این تحلیل، پیوند سپهری و پاز از منظر نگرش شاعرانه و اساطیری پدیدار می شود. با واکاوی پیوندهای ژرف بین عناصر یاد شده، نتیجه حاصل این است که این عناصر در اشعار این دو شاعر به یک وحدت هستی شناسانه ختم می شود و این عناصر و شاعر به عنوان یک «حقیقت واحد» نمود پیدا می کنند.