فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۱۴ مورد.
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
297 - 336
حوزههای تخصصی:
پیر شدن جمعیت محصول گذار جمعیتی است که در آن، باروری و مرگ و میر از سطوح بالا به میزان پایینی کاهش پیدا می کند. نسبت افراد سالمند در جمعیت افزایش یافته و تعداد افراد جوان کاهش می یابد. ابعاد و پیامدهای این مسأله، باوجود این واقعیت که در علوم اجتماعی، مانند: اقتصاد سالمندی جمعیت، روان شناسی پیری، جامعه شناسی سالمندی و غیره مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است، اما این موضوع از سوی جامعه شناسان و اندیشمندان سیاسى چندان موردتوجه واقع نشده است. بر این اساس، پژوهش حاضر بر آن است تا آثار و پیامدهای این مسأله را از منظر جامعه شناسی سیاسی در قالب نظریه عدم تعهد تئوریزه نماید. در این راستا، این که پیر شدن جمعیت چه تأثیراتی را به عنوان مثال، بر رفتار سیاسی شهروندان یا گرایشات انتخاباتی آن ها و یا بر مطالبات سیاسی آن ها از حکومت برجای می گذارد؛ و یا این که پیر شدن رهبران و سیاستمداران و تصمیم سازان چه آثار و تبعاتی را در رفتار و عملکرد حکومت ها، در بعد سیاست گذاری ها ایجاد خواهد نمود مورد تحلیل و واکاوی قرار خواهد گرفت. روندهای جمعیتی درمورد مسأله پیری، این واقعیت را تأیید می کند که هم شرایط فعلی و هم روندهای آینده سالخوردگی جمعیت، به عرصه سیاست و قدرت مربوط می شود. در پژوهش حاضر با هدف تبیین و تحلیل موضوع و به منظور دست یابی به اطلاعات موردنیاز، از داده های کتابخانه ای، اسنادی استفاده شده است و روش به کار رفته در این پژوهش نیز تحلیلی-توصیفی می باشد.
هم افزایی کاربردی بازی جنگ و آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۸)
181 - 205
حوزههای تخصصی:
بازی جنگ رشته ای کاربردی معطوف به بازی های جدی است که ضمن تمایز حرفه ای از رشته آینده پژوهی، جامعه علمی و نیازمندی های خاص خود را دارد. در کنار این تمایز، تشابه ماهوی دو رشته به ویژه با منظور داشتن بازی غیر آموزشی در سطوح سیاستی و راهبردی قابل توجه است. مسئله این است که اگر مشترکات و زمینه های هم افزایی دو رشته به خوبی درک نشود، زمینه برای رقابت های نابجا بین متخصصان دو رشته افزایش می یابد. برای این منظور ضمن مطالعات کتابخانه ای و برگزاری نشست های گروه کانونی متشکل از فعالان بازی جنگ، آینده پژوهی و مطالعات راهبردی، از تحلیل محتوای کیفی برای استنباط حرفه ای رابطه بین دو رشته استفاده شد. می توان همگرایی دو رشته در مبانی نظری، برخورداری از اهداف مشترک و عرصه های هم افزایی عملی و همچنین امکان هم افزایی در حوزه روش را مشهود دانست. این دو در پرورش متفکران و تصمیم سازان چابک، تیم سازی بین رشته ای و فرارشته ای، مشارکت جویی از افکار واگرا، محیط شناسی مسئله محور، اشتراک گذاری دانش و مهارت افزایی اجرای خرده روش ها با یکدیگر هم افزایی عملی دارند. نیاز است در آینده ضمن بررسی دقیق تر ارتباط بین فرایندهای علمی و اداری دو رشته برای هم افزایی آموزشی و پژوهشی بین مراکز علمی بازی جنگ و آینده پژوهی و نیز توسعه ابزارها و سامانه های مشترک راهکارهایی ارائه شود، که جلوه آن در توسعه ایده «آزمایشگاه آینده» است.
مدل کسب و کار و زنجیره ارزش در صنعت ازدواج
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
167 - 188
حوزههای تخصصی:
مقدمه: صنعت ازدواج، پدیده ای نوظهور است که در آن، هدف فرهنگی ازدواج به بستری برای فعالیت های اقتصادی و تجاری تبدیل شده است. برگزاری مراسم ازدواج از عهده خانواده ها خارج شده و به نهادهای خدمات رسان سپرده شده است که گستره ای از آرایشگران زنانه و مردانه، خیاطان و تولیدکنندگان پوشاک، فروشندگان و سازندگان طلا و جواهرات، عکاسان و فیلمبرداران، مؤسسات کرایه خودرو، شیرینی سازان و شیرینی فروشان، گل فروشان، تالارهای پذیرایی، ظروف کرایه و غیره را دربر می گیرند. تخصصی شدن خدمات ازدواج از یک سو و تمایل خانواده ها به برگزاری مراسم باشکوه از سوی دیگر، زمینه رشد مراکز خدمات رسان را فراهم آورده است. این موضوع، باعثِ خلقِ ارزش و ثروت در پدیده ازدواج شده است. با این تفاصیل، هدف از اجرای این پژوهش، شناسایی فعالیت های «اولیه» در زنجیره ارزشِ صنعت ازدواج، شناسایی فعالیت های «پشتیبان» در این صنعت، و بالاخره، ارائه «مدل» زنجیره ارزش در صنعت ازدواج است.روش: رویکرد پژوهش حاضر اکتشافی و از نوعِ کیفی است. در این رویکرد، از سه منبع استفاده شده است. 1) بررسی اسناد موجود جهت شناسایی حوزه های فعالیتِ صنعت ازدواج. 2) بررسی صفحات اطلاع رسانی هریک از بخش های صنعت ازدواج برای شناسایی زمینه های فعالیت و خدمات در این صنعت. 3) انجام مصاحبه با 33 نفر از مدیران مراکز خدمات رسان در راستای ارائه مدل زنجیره ارزش در صنعت ازدواج. این پژوهش در شهر مشهد انجام شده است.یافته ها: براساس یافته های تحقیق، 12 بخش عمده شامل لباس، آرایشگاه، جواهرآلات، ماشین عروس، تبلیغات، گل فروشی، سفره عقد، فیلم برداری، تالار، محضر، تشریفات مجالس، و هدایا، در صنعت ازداج فعال هستند. فکر و تشخیص فرصت، تدوین طرح کسب و کار، جذب منابع و سازماندهی، راه اندازی کسب و کار، و بلوغ، فعالیت های «اولیه» زنجیره ارزش در صنعت ازدواج هستند. همچنین، زیرساخت های اساسی، سیاست ها و حمایت های دولتی، مدیریت منابع انسانی، تأمین منابع مالی، مشاوره، و آموزش مهارت ها، فعالیت های «پشیتیبان» در زنجیره ارزش این صنعت اند. در نهایت، مدل کسب و کارِ زنجیره ارزش صنعت ازدواج مشتمل بر چهار بعد محصول، تعامل با مشتری، مدیریت ساختار، و ابعاد مالی و نه مولفه ارائه ارزش، مشتری هدف، کانال توزیع، روابط، شکل گیری ارزش، توانمند محوری، شبکه شرکاء، ساختار هزینه، و مدل درآمد است.نتیجه گیری: با استناد به نتایج تحقیق، فعالیت های اولیه، فعالیت های پشتیبان، و مدل کسب و کار در صنعت ازدواج در ایران شناسایی و طراحی شدند. به دلیل تغییرات در سبک زندگی جوانان، و تغییرات فرهنگی، صنعت ازدواج تلاش می کند خود را متحول ساخته و خدمات ِ به روز ارائه کند. با این حال، صنعت ازدواج در ایران، هنوز در بسیاری از بخش های خود، تخصصی نیست.
شناسایی و اولویت بندی مؤلفه ها و شاخص های مدیریت استعداد در بین روسای دانشگاه آزاداسلامی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۳
125 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مؤلفه ها و شاخص های مدیریت استعداد در بین روسای دانشگاه آزاداسلامی استان تهران است. تحقیق حاضر توصیفی ازنوع پیمایشی هست. ابزار سنجش و پرسش نامه پژوهشگر ساخته است که براساس مؤلفه های مدیریت استعداد طراحی شده است. اعتبار آن به وسیله روایی صوری، روایی محتوی و آزمون (CVR)، به دست آمد. جهت تعیین پایایی ابزار از شاخص های ضریب آلفای کرونباخ معیار پایایی ترکیبی (CR)، استفاده شده است. روایی سؤالات بااستفاده از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE)، موردتأیید قرار گرفت. جامعه آماری شامل کلیه روسای دانشگاه آزاداسلامی استان تهران، معاونت های آموزشی، معاونت پژوهشی و فناوری، معاونت دانشجویی و معاونت توسعه و منابع انسانی که مشتمل بر 150نفر بود. حجم نمونه براساس جدول تعیین حجم نمونه مورگان به تعداد 110نفر بود. روش گزین، تصادفی طبقه ای است. برای تجزیه وتحلیل از نرم افزار (AMOS)-نسخه 24 و (SPSS 26)، استفاده شد. در نهایت به منظور اولویت بندی شاخص های مدیریت استعداد برای روسای دانشگاه آزاداسلامی و انجام مقایسات زوجی از نرم افزار (Super Decision)، استفاده شد. مشخص شد که توسعه کارکنان مستعد جزء مهمترین شاخص مدیریت استعداد برای روسای دانشگاه آزاداسلامی است. همچنین تضمین جذب در اولویت دوم، انگیزش در اولویت سوم و نگهداری در اولویت چهارم مهمترین شاخص مدیریت استعداد برای روسای دانشگاه آزاداسلامی است.
سنجش رضایتمندی ساکنین سکونتگاه های غیر رسمی از شاخص های توسعه اجتماعی، نمونه مطالعه: شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گذشت چندین دهه از برنامه ریزی برای بهبود کیفیت زندگی شهروندان، هم چنان سهم قابل توجهی از ساکنین شهرها در تأمین نیازمندی های خود ناتوان هستند. در این میان سکونتگاه های غیررسمی را می توان نمونه بارزی از محیط های با سطح پایین توسعه اجتماعی قلمداد کرد که ساکنان آن ها با مشکلات و محدودیت های عدیده ای مواجه هستند؛ از همین رو در این پژوهش، شاخص های توسعه اجتماعی از طریق پرسشنامه از ساکنین پنج سکونتگاه غیررسمی در شهر همدان مورد پرسش قرار گرفته است. متغیرهای مورد بررسی به کمک مدل تحلیل عاملی در پنج عامل: «تعاملات اجتماعی»، «توان اقتصادی»، «خدمات محلی»، «توزیع خدمات» و «حق شهروندی» دسته بندی شده اند؛ هم چنین ارزیابی امتیازات عاملی در محلات مورد بررسی نشان می دهد ترتیب محلات برمبنای سطح رضایتمندی ساکنین از توسعه اجتماعی شامل: «منوچهری»، «مزدقینه»، «خضر»، «حصار» و «دیزج» بوده است. در ادامه به کمک مدل تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی وزن عوامل پنج گانه در تحقق رضایت از توسعه اجتماعی محاسبه شده است که عامل توان اقتصادی با وزن 429/0 بیشترین تأثیر را نشان می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد اولویت نخست افزایش رضایت ساکنین از توسعه اجتماعی در تمامی محلات مربوط به عامل «توزیع خدمات» است.
شناسایی تحولات، چالش ها، فرصت ها و بررسی روندهای پیش رو در حوزه عوامل شیمیایی جنگی (مطالعه علم سنجی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۷)
191 - 163
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، اتخاذ تصمیمات استراتژیک برای مبارزه با تهدیدات امنیتی بسیار حیاتی است، زیرا سرعت پیشرفت علمی به طور چشمگیری در حال افزایش است و هیچ جایی برای تأخیر یا ناکارآمدی باقی نمی گذارد. تجزیه وتحلیل اسناد علمی، از جمله اختراعات، مقالات، به ما بینش های ارزشمندی در مورد توسعه علم و فناوری می دهد. فراتر از آن، این منابع چشم انداز ارزشمندتری را درباره ارتباط متقابل درون شبکه های علمی افراد، سازمان ها و کشورها آشکار می کنند که سنگ بنای تلاش های علمی معاصر هستند. عوامل شیمیایی جنگی، به دلیل پتانسیل بالا برای آسیب ها و پیامدهای ویرانگر فردی و اجتماعی، یکی از تهدیدات بزرگ امنیتی برای کشورمان می باشند. تولید مخفیانه، انتشار آسان و قدرت کشنده، آن ها را به ابزاری جذاب برای نهادهای تروریستی و کشورهای متخاصم تبدیل می کند که قصد ایجاد هرج ومرج و تضعیف ثبات اجتماعی کشور را دارند. در این مطالعه، به بررسی علم سنجی منابع آشکار منتشر شده نظیر اسناد، مقالات و ثبت اختراعات منتشر شده در پایگاه های اطلاعاتی وب علوم و لنز در 10 سال اخیر در حوزه عوامل شیمیایی جنگی باهدف شناسایی پیشرفت ها، تحولات و چالش های مختلف علمی در این حوزه پرداخته ایم. همچنین با استفاده از مطالعات علم سنجی و تصویرسازی که با استفاده از نرم افزار VOS Viewer صورت گرفته است به بررسی و معرفی کلیدواژه ها، موضوعات نوظهور و روبه رشد، شبکه نخبگان و محققین، شبکه همکاری میان مهم ترین کشورها، شرکت ها، سازمان ها، مراکز علمی و تحقیقاتی در ده سال اخیر در حوزه عوامل شیمیایی جنگی پرداخته ایم.
تحلیل جامعه شناختی تفاوت های جنسیتی در ایده پردازی خودکشی در اینستاگرام: رویکردی از تحلیل شبکه اجتماعی با استفاده از کلان داده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
135 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه تحلیل جامعه شناختی تفاوت های جنسیتی در تبیین ایده پردازی خودکشی در اینستاگرام، بر مبنای نظریه شبکه کرون و توسعه آن، با استفاده از کلان داده و تحلیل شبکه اجتماعی است. روش پژوهش از نوع اکتشافی-کمی و تحلیل شبکه با استفاده از کلان داده حاصل از اینستاگرام است. نمونه تحقیق شامل کاربران فارسی زبان اینستاگرامی است که طی بازه مدنظر حداقل چهار پست دارای هشتگ مرتبط با ایده پردازی خودکشی منتشر کرده و دارای اکانت عمومی و در دسترس بوده اند. داده های تحقیق در سه مرحله از اینستاگرام جمع آوری شدند. یافته های حاصل از رگرسیون لجستیک نشان داد به ترتیبِ میزان تأثیر بر متغیر وابسته، در زنان: متغیرهای در معرض ایده پردازی خودکشی قرارگرفتن، ایده پردازی خودکشی پیشین، مرکزیت هسته خروجی و مرکزیت نزدیکی؛ در مردان: متغیرهای ایده پردازی خودکشی پیشین، مرکزیت هسته ورودی و شدت (دوسویگی) و در کل نمونه: متغیرهای ایده پردازی خودکشی پیشین، شدت (دوسویگی) و در معرض ایده پردازی خودکشی قرارگرفتن، دارای تأثیر مستقیم و معنادار بر ایده پردازی خودکشی است. توان تبیینی مدل در زنان (۵۳ تا ۲/۳۱درصد) بیشتر از مردان (۳/۲۸ تا ۲/۱۸درصد) و کل نمونه (۳/۲۸ تا ۹/۱۷درصد) است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که اگرچه تفاوت معناداری در میزان و احتمال وقوع ایده پردازی خودکشی بین زنان و مردان نمونه وجود ندارد، سازوکارهای تأثیر موقعیت کاربر در شبکه ارتباطی حول ایده ها، افکار و رفتار خودکشانه بر احتمال وقوع ایده پردازی خودکشی، برحسب جنس متفاوت است؛ ازاین رو انجام مداخلات پیشگیرانه با لحاظ متغیر جنس توصیه می شود.
مواجهه اجتماعی با قاعدگی: مردم نگاری فمینیستی تجربه قاعدگی میان کاربران زن اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، خوانش انتقادی تجربیات زنان در ارتباط با قاعدگی و چگونگی مواجهه آنان با این مسئله است. با استفاده از روش شناسی مردم نگاری فمینیستی و چارچوب مفهومی فوکو و کریستوا این پرسش ها را پاسخ می دهیم که چگونه تابوی قاعدگی به عنوان یکی از سازوکارهای کنترل بدن زنان در ساختار قدرت و متن زندگی روزمره عمل می کند و چه ابزار و راهکارهایی برای افزایش آگاهی و پذیرش این فرایند طبیعی در بدن زنان در جامعه وجود دارد. میدان مطالعه شبکه اجتماعی اینستاگرام ایرانی است و بدین منظور با 30 زن مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. روش شناسی این پژوهش، مردم نگاری فمینیستی است و با استفاده از روش تحلیل داده نظریه مبنایی چارمز، مقوله مرکزی «قاعدگی به مثابه برساخت اجتماعی» و 8 مقوله اصلی به دست آمد؛ ازجمله: قاعدگی به مثابه زن شدن، کشف قاعدگی، زیست اجتماعی زنانه با قاعدگی، دیجیتالیزه شدن فهم قاعدگی، قاعدگی به مثابه تابوی اجتماعی، قاعدگی به مثابه شرم اجتماعی، حذف-حمایت قانونی و مواجهه مردانه با قاعدگی زنان. بر طبق یافته های به دست آمده، قاعدگی تنها امری بیولوژیکی نیست و به مثابه امری اجتماعی و فرهنگی یکی از منابع جامعه پذیری زنان است که بخشی از نگاه آنان به زنانگی را شکل می دهد. تابو و شرمی که حول قاعدگی را فراگرفته است به دست زنان و با به اشتراک گذاشتن تجربیات زیسته آنان شکسته می شود و با تغییر نگرش ها و دوره های زمانی قاعدگی هر بار از نو به دستِ زنی ساخته می شود.
تحلیل جامعه شناختی پویایی جامعه شهری؛ براساس معنویت راهبردی کارآفرینان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
213 - 252
حوزههای تخصصی:
این که پویایی شهری می تواند از چه ابعادی برخوردار باشد انگیزش مطالعاتی این پژوهش است. هدف آن است که با رویکردی متفاوت دیدگاهی مطرح نمود که چگونه می شود دینامیسم اجتماعی در فضای شهری را مورد تحلیل قرار داد. در این زمینه از توشه اطلاعات دو رساله جامعه شناسی با اتخاذ روش تحلیل ثانویه استفاده شده است؛ این رساله ها با تلفیقی از روش های کمّی و کیفی در شهرهای تهران و اراک انجام شده؛ ولی براساس طرح مسأله پژوهش، نتیجه حاکی از آن است که زندگی شهری می تواند از فضای پویایی برخوردار باشد با توجه به ابعاد مهمی مانند: فرصت های متنوع جهت آسایش و سلامت اجتماعی، کاهش آسیب ها، ارتقاء بهداشت محیط زیست و... به علاوه شهر پویا، اتخاذ سیاست هایی را در «میدان فرهنگی» جامعه لازم دارد تا خود اجتماعی شهروندان به سمت ابراز مسئولیت، شایستگی ها و توانایی ها فعال بشود. در این عرصه از مشارکت کنشگران کارآفرین در عرصه های مختلف باید استفاده کرد. توسعه پویایی شهری را می توان فرآیندی دانست که تحت لوای خوداجتماعی، قادر به تحقق است. اگر خوداجتماعی شهروندان ارتقاء یابد، با افزایش سطح اعتمادسازی از طریق تفویض مسئولیت، حس تعلق و مشارکت شان نیز افزایش خواهد یافت. این فرآیند درنهایت از طریق ارتقاء سطح آگاهی به خود، افزایش عزت نفس، خودکارآمدی، اعتماد و تقویت پیوندهای درونی به رونق و پویش شهری می انجامد. پویایی خوداجتماعی شهروندی در پرتو نقش فعال کارآفرینانی است که درحقیقت از نوعی معنویت: باورها، ارزش ها و نگرشی غیرسنتی برخوردارند؛ و باور دارند خود نیز در میدان عینی روابط مدنی شهر عمل می کنند؛ از این رو مؤثر واقع شده و می توانند الگوسازی کنند.
تبیین تأثیرات جهانی رویکرد منطقه گرایی در ساختار کوی های مسکونی تهران مبتنی بر تحولات اجتماعی و ارزش های فرهنگی (مورد پژوهی: دوران پهلوی دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه گرایی رویکردی است که در برابر یکسان سازی طراحی ابنیه ها و بی توجهی به فرهنگ های محلی مقاومت کرده و بر تقویت ارزش های منطقه ای و احترام به ویژگی های زیست محیطی تأکید دارد. در دوران پهلوی دوم، تحولات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی گسترده ای در ایران رخ دادکه تأثیرات فرهنگی و کالبدی عمیقی بر ساختار شهری تهران داشت. این تحولات، ازجمله تمرکزگرایی، مهاجرت و سیاست های توسعه، منجربه رشد سریع جمعیت تهران و درپی آن، کمبود مسکن و افزایش قیمت زمین شد. درچنین شرایطی، کوی های مسکونی جدیدی براساس رویکرد منطقه گرایی در اطراف تهران شکل گرفت که پیش از این در تاریخ تهران دیده نمی شد. این پژوهش باهدف بررسی تأثیرات رویکرد منطقه گرایی بر ساختار این کوی ها، به ویژه در نمونه های کوی های مسکونی شهرآرا، تهران ویلا و مهران، انجام شده است. پژوهش حاضر به صورت کیفی و بااستفاده از روش های توصیفی-تحلیلی، میدانی و اسنادی انجام شده است. داده ها ازطریق متون تاریخی، تحلیل فرم ها، نمادها و الگوهای فضایی و زمانی در نقشه ها و همچنین بررسی روابط اجتماعی و فرهنگی در دوره پهلوی دوم جمع آوری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که در دوران پهلوی دوم، رویکرد منطقه گرایی به عنوان یک رویکرد جهانی در طراحی ساختمان، تأثیر قابل توجهی بر شکل گیری ساختارهای کالبدی و اجتماعی کوی های مسکونی تهران داشته است. به طورخاص این دوره، باتأکیدبر مدرنیته و توسعه شهری، زمینه ساز تغییرات عمده ای در ساختار کالبدی و اجتماعی کوی های مسکونی شهر تهران بود.
مطالعات اجتماعی استادان دانشکده های هنر و معماری درارتباط با فرهنگ ساختار معاصر شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به مطالعه اجتماعی و تأثیرات فرهنگ ساختار معاصر شهر تبریز بر نگرش ها و دیدگاه های اساتید دانشکده های هنر و معماری درخصوص طراحی و تبیین آموزشی معماری می پردازد. فرهنگ شهری و ساختارهای معاصر همواره رابطه ای دوسویه با معماری دارند و تغییرات فرهنگی به طور مستقیم بر فرایندهای طراحی و آموزشی دراین رشته تأثیر می گذارند. دراین راستا، این تحقیق به بررسی تعامل میان معماری و فرهنگ در سطح دانشگاهی و نگرش استادان به این هم افزایی می پردازد. همچنین، به تأثیر این ارتباط در فرایندهای طراحی و شناخت اساتید از ویژگی های ساختار معاصر شهر تبریز پرداخته می شود. روش پژوهش کیفی و به صورت اقدام پژوهی بوده و از ابزارهایی همچون مصاحبه، پرسش نامه، یادداشت برداری و تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق به مثابه اساتید دانشکده های هنر و معماری دانشگاه های تبریز است که دارای مقطع کارشناسی ارشد و بالاتر در گرایشات مختلف دراین حوزه می باشند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که عدم آگاهی کافی از فرهنگ ساختارهای معاصر در فرایند آموزش و طراحی، می تواند منجربه چالش هایی درایجاد هم افزایی میان معماری و فرهنگ شهری شود. بنابراین، توجه ویژه به آموزش و آشنایی با ویژگی های ساختاری معاصر در طراحی و آموزش معماری ضروری به نظر می رسد تا دانش آموختگان و طراحان بتوانند به طور مؤثرتر در فرایندهای طراحی شهری در رویاروی با جنبش های اجتماعی در اجتماع مشارکت داشته باشند.
بازاندیشی و بی اعتمادی: تجربه شهروندان اصفهانی از زیست در شرایط کرونایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویروس کرونا، نه تنها موجودیت زیستی آدمی را تحت تأثیر قرار داده است، بلکه هستی اجتماعی ما را نیز زیر فشارهای سهمگین هراس پزشکی شده و جدایی گزینی های اجتماعی تهدید کرده است. این بیماری همه گیر منجر به تلفات گسترده زندگی و یک بحران اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بی سابقه، با تأثیرات اجتماعی گسترده ای شده است. هدف از تحقیق حاضر، واکاوی تجربه زیسته شهروندان اصفهانی از پیامدهای ویروس کرونا بر زندگی آن ها و تأثیر این اپیدمی بر بازاندیشی تجربه شده در این دوران است. تحقیق حاضر، از روش کیفی پدیدارشناسی بهره برده است. بدین منظور 30 نفر از شهروندان اصفهانی در گروه های سنی، شغلی و پایگاهی متفاوت به روش نمونه گیری با حداکثر تنوع انتخاب شده و مورد مصاحبه عمیق نیمه-ساختاریافته قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد. تفسیر مشارکت کنندگان از هم زیستی با شرایط حاصل از همه گیری کووید 19 گویای آن است که برهم کنشی اجتماعی شهرنشینان با شرایط کرونایی در درون بافت فرهنگی و اقتصادی کلان شهر اصفهان، کنشگران را به تغییرات، بازاندیشی ها و بازتنظیمی هایی در ظرفیت های فکری و تأملی خود و نظم اجتماعی حاکم بر زندگی روزمره شان سوق داده است. پنج مقوله «تغییر سبک زندگی»، «بازاندیشی معنایی»، «تقویت باهم بودگی اجتماعی»، «رشد فرهنگ دیجیتالی» و «بی اعتمادی نهادی»، مهم ترین تجارب شهروندان اصفهانی از زیست در شرایط کرونایی بوده است.
مؤلفه های مدیر تراز آینده انقلاب اسلامی بر اساس سیره مدیریتی شهید رئیسی در منظومه بیانات مقام معظم رهبری به روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تشریح مولفه های مدیر تراز انقلاب در سیره مدیریتی شهید رئیسی در منظومه بیانات مقام معظم رهبری به روش تحلیل مضمون است. این نوشتار از نوع پژوهش های کیفی با هدف اکتشاف است. قلمرو پژوهش مبتنی بر منظومه بیانات مقام معظم رهبری(مدظله العالی) پیرامون شخصیت شهید رئیسی در قبل و بعد از شهادت است. داده ها به روش فیش برداری و اسنادی، جمع آوری شده است. جهت کشف مضمون ها از روش تحلیل مضمون طی مسیر شده است. جهت استخراج مضامین پایه ای، مضامین فراگیر متن بیانات مقام معظم رهبری پیرامون شهید رئیسی مورد بررسی چندباره واقع شد. مطالب با روش "تحلیل مضمون" مورد بررسی واقع شدند. در نتیجه این بررسی، 84 مضمون پایه ای، 15 مضمون سازمان دهنده و سه مضمون فراگیر استخراج شد که عبارتند از : ابعاد شخصیتی : جامع الاطراف، مومن، اخلاص، بزرگ و بزرگوار و عالم؛ عملکردها و اقدامات: خادم ملت، حامی تولید، خستگی ناپذیر، جهادی و انقلابی، فساد ستیز، مردمی، کارآمد، خردمندی سیاست خارجی مطلوب؛ بازتاب ها و پیامدها: زنده کردن امید و اطمینان.
جامعه پذیری سیاسی در بستر قومیت: تحلیل روایت جوانان سنندجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت شهروندان همسو با نظام سیاسی و همراه کردن شهروندان با زمینه های اجتماعی و قومی متفاوت با ارزش های مرجح سیاسی، از دغدغه های نظام های سیاسی در جوامع متکثر به شمار می آید و از طریق جامعه پذیری سیاسی دنبال می شود. در پژوهش حاضر، ابعاد جامعه پذیری سیاسی (فعالیت سیاسی، آگاهی سیاسی و رفتار سیاسی) و رویکرد جوانان نسبت به منابع جامعه پذیری سیاسی (رسمی و غیررسمی) بررسی شده است. نظر به ماهیت اکتشافی و بسترمند پژوهش حاضر، رویکرد کیفی و روش تحلیل، روایت اختیار شده است. میدان مطالعه شده، جوانان 18 تا 32 سال شهر سنندج است که طی آن با 36 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. بر مبنای یافته ها، سیاست هراسی بر پنداشت جوانان سایه افکنده است و ازنظر جوانان، فعالیت سیاسی به مثابه پیشه خواص، کُنش سیاسی وفاداری و اعتراضی تداعی می شود. آگاهی سیاسی جوانان، حول «ذهنیتِ ناهمسازی دین و سیاست» و «زیست سیاسی شهروندمدار» صورت بندی شده است. در سطح رفتار سیاسی، جوانان نسبت به تغییر از مجرای صندوق رأی مردد و ناامید بودند. تجربه و درک جوانان از منابع رسمی جامعه پذیری سیاسی بر «فاصله گیری کارگزاران نهادی از جامعه»، «کاشت وارونه صداوسیما» و « نظام آموزشی ایدئولوژیک» دلالت داشت. بر مبنای روایت جوانان، رویکرد منابع غیررسمی جامعه پذیری، «سیاست پرهیزی همسالان» و «زوال اعتمادی نهادی خانواده» را نشان می داد. نتایج این پژوهش نشان از ناهم سویی منابع رسمی و غیررسمی جامعه پذیری سیاسی در میدان مطالعه شده دارد.
نقش سبک زندگی در کیفیت معماری مسکن از بُعد اجتماعی و فرهنگی (نمونه موردی: خانه های معاصر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محققان، مسکن را چیزی بیش از نیاز انسان به سرپناه می دانند و معتقدند که از جمله مولفه های اصلی تاثیرگذار بر شکل و فرم آن فرهنگ است. اما از آنجایی که فرهنگ مفهومی پیچیده و بسیار عام می باشد، نیاز است که به مولفه هایی قابل سنجش و اندازه گیری مانند شیوه زندگی بسط پیدا کند. نادیده انگاشتن مطالعات فرهنگی و مردم شناسانه در سال های اخیر باعث کاهش رضایتمندی و از بین رفتن هویت فرهنگی مسکن شده است. دگرگونی سبک زندگی در طول دوره های تاریخی مختلف و ارتباط مستقیمی که میان آن با شکل و فرم مسکن وجود دارد، امکان مطالعه و بررسی سیر تاثیر آن بر خانه را در دوره های مختلف تاریخی فراهم می کند. این پژوهش به دنبال یافتن نقش سبک زندگی در کیفیت معماری مسکن از بعد اجتماعی و فرهنگی در دوران معاصر می باشد. روش کار این پژوهش شیوه توصیفی-تحلیلی است. که بخش نخست پژوهش با مطالعات کتابخانه ای، ادبیات موضوع و در فاز بعدی با مطالعات میدانی و برداشت نمونه های موجود در شهر تبریز از دوره ی اوایل انقلاب و معاصر می باشد، بدست آمده است. در نهایت بر اساس مصاحبه و پرسشنامه ، داده هایی بدست می آید که تاثیر سبک زندگی بر کیفیت معماری مسکونی را مشخص می کند. نتایج حاصله نشانگر این هستند که دگرگونی سبک زندگی ارتباط مستقیمی بر کالبد خانه دارد و عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی هم باعث تنوع سبک زندگی و به تبع آن گوناگونی شکل معماری و کیفیات آن می باشند.
بررسی تجربی ارتباط فقر و دین در ایران: تحلیل تطبیقی درون کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
105 - 120
حوزههای تخصصی:
این پرسش که دین چگونه با فقر ارتباط دارد، سؤالی مهم است که محرک تحلیل ها و پژوهش های جامعه شناختی از همان ابتدا بوده است. مروری بر ادبیات جامعه شناسی حکایت از آن دارد که پژوهش در حوزه ارتباط میان فقر و دین با هدایت نظریه محرومیت بوده است. در پژوهش حاضر، ابتدا استدلال های نظریه جامعه شناختی محرومیت درخصوص چگونگی ارتباط فقر با التزام دینی به نحوی با یکدیگر ترکیب شد تا منجر به استنتاج فرضیه ای شود که قابل ارزیابی تجربی باشد. سپس، با واحد تحلیل قراردادن «استان» و استفاده از داده های ثانویه، اعتبار فرضیه تحقیق با روش تطبیقی درون کشوری در ایران آزمون تجربی شد؛ درنهایت، یافته های مربوط به آزمون تجربی رابطه میان فقر و التزام دینی در ایران با روش تطبیقی درون کشوری و تحلیل بین استانی نشان داد که پس از کنترل یا حذف تأثیر متغیرهای توسعه اجتماعی و نابرابری اقتصادی، باز هم «فقر» تأثیر مثبت معناداری بر «التزام دینی» دارد که ازحیث آزمونی، دلالت تأییدی برای نظریه محرومیت داشته است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر تعادل کار در معلمان ورزش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر تعادل کار در معلمان ورزش می باشد. روش میدانی است. در این پژوهش، جامعه موردبررسی معلمان تربیت بدنی انتخاب گردید. در این مطالعه از تکنیک فرایند تحلیل شبکه برای اولویت بندی معیارها استفاده شده است. تعداد پنجاه نفر از معلمان تربیت بدنی توزیع گشت. بدلیل محدود بودن حجم جامعه آماری نمونه گیری انجام نشده است. در این پژوهش برای جمع آوری داده های پژوهش از طریق ابزار پرسش نامه استفاده گردیده است. در این تحقیق از مدل مقایسه زوجی ساعتی برای طراحی پرسش نامه خبره استفاده می شود. با استفاده از این مدل اهمیت نسبی معیارها با استفاده از اعداد که اصول ANP است تخمین زده می شود در این پژوهش، از تکنیک فرایند تحلیل شبکه برای تعیین و اولویت بندی شاخص ها و سنجش روابط درونی زیر معیارها استفاده شده است؛ به همین منظور از ماتریس مقایسه زوجی برای تعیین وزن معیار ها استفاده شده است. برای انجام محاسبات مربوط به تکنیک ANP نیز با استفاده از نرم افزار Super Decision انجام شده است. نتایج این پژوهش معیار خط مشی های دوستدار خانواده با وزن نرمال شده ۰.۲۹۴ در اولویت اول قرار دارد. معیار الگوسازی با وزن نرمال شده ۰.۲۶۹ در اولویت دوم قرار دارد. معیار ترتیبات کاری انعطاف پذیر با وزن نرمال شده ۰.۲۶۷ در اولویت سوم قرار دارد. و درنهایت معیار مراقبت از خود با وزن نرمال شده ۰.۱۷۱ در اولویت آخر قرار دارد.
شاخص های آینده پژوهی حکمرانی دینی از منظر اندیشه های امامین انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلام، علاوه بر اینکه به توسعه مادی و اقتصادی توجه دارد، به بعد معنوی و متعالی انسان نیز توجه دارد و هریک را بدون دیگری ناقص و ناکارآمد می داند. الگوی مناسب حکمرانی دینی می بایست بر اساس تعالیم حیات بخش قرآن کریم و سیره رسول اکرم (ص) و اهل بیت (علیهم السلام) باشد. امامین انقلاب اسلامی، برای سه رکن اصلی حکمرانی یعنی مردم، کارگزاران نظام و ساختارها و نهادهای حکومتی، مؤلفه ها، خصوصیات و ویژگی هایی در نظر می گیرند که تحقق آن ها سبب هدایت جامعه به سمت تعالی مادی و معنوی می شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخص های آینده پژوهی حکمرانی دینی از منظر اندیشه های امامین انقلاب است. روش تجزیه وتحلیل کدگذاری باز و محوری، بدین صورت است که مطالب جمع آوری شده از مقالات، کتاب ها و سخنرانی ها مورد بررسی قرار گرفت سپس به جملات کدباز تعلق گرفت. کدهای باز طبقه بندی و کدهای محوری انتخاب شدند. درنهایت کد انتخابی مناسبی برگزیده شد. نتایج پژوهش نشان داد که شاخص های آینده پژوهی حکمرانی دینی از منظر اندیشه های امامین انقلاب شامل اعتقادی (هویت اسلامی)، بهره وری (صراحت و روشنی در اهداف، اثربخشی و کارایی دولت، شفافیت اطلاعاتی)، مردم سالاری دینی (مسئولیت پذیری، پاسخگویی)، شهروندمداری (عدالت، مبارزه با فساد، شایسته سالاری)، کیفیت قوانین و مقررات (نظارت، حاکمیت قانون)، سلامت اقتصادی (کاهش فقر)، کرامت انسانی (آزادی، مشارکت، دوام و پایداری)، خردگرایی (اهتمام به علم و پیشرفت علمی) بود.
"کودک - برده مجازی؛ مطالعه ای در پدیده نوظهور کودکان کار مجازی"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
121 - 146
حوزههای تخصصی:
ظهور شبکه های اجتماعی فراگیرودرآمدزا نظیر اینستاگرام در عصر حاضر که قابلیت به نمایش وبه اشتراک گذاشتن وقایع زندگی روزانه را برای کاربران خود فراهم ساخته است ؛ سبب شده که امروزه با پدیده بدیع و نوین "کودکان کار مجازی" یا " کودکان کار اینستاگرامی" مواجه شویم کودکانی که در واقع به مثابه کارگران مجازی تحت فرمان کارفرماهای خود، از جمله والدین و یا بستگان درجه یک خود در این شبکه های اجتماعی مجازی فعالیت می کنند. لذا تحلیل جامعه شناختی زمینه های اجتماعی شکل گیری و پیدایش این پدیده درجامعه هدف اصلی این تحقیق بوده است. روش تحقیق این پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد بوده و افراد مورد مطالعه از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. مشارکت کنندگان درحقیقت والدین کودکانی هستند که بعنوان کارفرماهای آنها، فعالیت های کاری-تبلیغی شان را درشبکه مجازی اینستاگرام مدیریت می کنند.از این رو تعداد 20 والد از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته به سوالات محقق پاسخ دادند. نوع فعالیت و کارهای انجام شده توسط کودکان در شبکه اجتماعی اینستاگرام در سه دسته طبقه بندی می شوند. الف:کارهای تبلیغاتی، ب:کارهای نمایشی و ج: کارهای خدماتی. داده های حاصل ازاین پژوهش پس ازمراحل سه گانه کدگذاری شامل باز، محوری و انتخابی در مجموع 255مفهوم، 22مقوله فرعی و4مقوله اصلی استخراج شد. مقوله ها عبارتند از:"زیست-تجارت مجازی، کودک نمایشی مجازی، هویت سیال ومطلوبیت نهایی والدمحور"و در نهایت با تلفیق مدل های بدست آمده مقوله هسته”کودک برده مجازی“معرفی گردید. یک نوع بردگی مدرن و استثمار مجازی که این بارنه در خیابان ها توسط کودکان کارخیابانی برای تامین حداقلی معیشت و زنده ماندن، بلکه در فضای مجازی با هدف کسب درآمدهای میلیونی، سلبریتی شدن و به نمایش گذاشتن تمام جوانب زندگی خود توسط والد-کارفرماهای کودکان کارمجازی قابل مشاهده است.
آینده پژوهی مسائل ایران با روش تحلیل ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش «آینده پژوهی ایران» با هدف تلاش برای شناسایی روندها، چالش ها و متغیرهای احتمالی پیش رو با سامان دهی و جمع بندی نظرات شهروندان و خبرگان و سپس انعکاس آن به منظور ایجاد آمادگی لازم برای انواع آینده های ممکن، محتمل و مطلوب پیش روی جامعه ایران انجام شده است. به این منظور مراحل چهارگانه روش شناسی شامل: 1. نظرسنجی عمومی برای شناسایی متغیرها، 2. رتبه بندی متغیرها توسط کارشناسان برگزیده، 3. برگزاری پنل خبرگان برای شناسایی اثرات متقابل متغیرها و 4. تحلیل های آماری و نرم افزاری ماتریس اثرات متقابل انجام شده است. پس از شناسایی 100 متغیر نخست، به منظور تحلیل یکپارچه اثرات متقابل میان متغیرها از روش «تحلیل ساختاری» و نرم افزار میک مک که یکی از ابزارهای «آینده نگاری استراتژیک» به حساب می آید، استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد هرچند «سرنوشت پرونده هسته ای» با اهمیت ترین متغیر پیش رو است، اما مهم ترین متغیرهای ایران در سال 1394 که هم زمان بیشترین تأثیرگذاری و تأثیرپذیری را بر سایر متغیرها دارند، عبارتند از: سرمایه اجتماعی، نزاع های سیاسی جریان های قدرت و انتخابات مجلس شورای اسلامی.