فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳۲۰ مورد.
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
56 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه مدلسازی پیشران های شکل دهنده توسعه کسب و کارها در کشور ایران است. ما به دنبال درک عوامل و پیشران های مهمی هستیم که تأثیرگذاری بالقوه در توسعه کسب و کارها با بهره گیری از پلتفرم های دیجیتال مبتنی بر هوش مصنوعی دارند. این پژوهش سعی دارد با تحلیل پیشران ها، راهنمایی هایی ارائه کند تا کسب و کارها بتوانند با بهره گیری از فناوری های نوین و هوش مصنوعی، بهبود و توسعه خود را مد نظر قرار دهند.روش: روش تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی است. جامعه نظری پژوهش شامل خبرگان با تجربه در زمینه کسب و کار، پلتفرم های دیجیتال و هوش مصنوعی بوده و 20 نفر از این خبرگان به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش، ابتدا با مرور ادبیات عوامل مؤثر در کسب و کار با تمرکز بر پلتفرم های دیجیتال و هوش مصنوعی شناسایی شدند. سپس با استفاده از آزمون دوجمله ای و مدل سازی ساختاری تفسیری، عوامل تأثیرگذار تأیید، سطح بندی و روابط میان آنها مشخص شد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه و آزمون استاندارد مقایسات زوجی بود که روایی آن مطابق نظر خبرگان و پایایی آن با آزمون نشانه زوجی مورد تأیید قرار گرفت.یافته ها: پیشران های هوشمندسازی (A2)، دگرگونی تجاری و افزایش بهره وری (A12) و تولید پایدار و کنترل آلودگی (A19)، تأثیرگذاری و تأثیر پذیری بالاتری نسبت به سایر پیشران ها دارند.نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که توسعه کسب و کارها با بهره گیری از فناوری های دیجیتال و هوش مصنوعی در آینده می تواند ارتقاء یابد. این پیشران ها می توانند راهبردهای مؤثری را برای تحولات اقتصادی و اجتماعی در ایران فراهم آورند.
بررسی تعاملات شهری؛ پویایی رفتار اجتماعی در فضاهای عمومی سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
153 - 179
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی نقش حیاتی در شکل دهی به بافت اجتماعی یک شهر و تقویت تعاملات بین ساکنان متنوع آن دارند. مطالعات نشان داده اند که خیابان ها و فضاهای عمومی طراحی شده با زیرساخت اجتماعی قوی می توانند به کاهش تنش های روزمره کمک کرده و درک اجتماعی را ترویج دهند. این فضاها به عنوان نقاط دیدار عمومی عمل می کنند که افراد دارای پیشینه های مختلف در آنجا همزیست می شوند، ایده ها را تبادل می کنند و در تعاملات اجتماعی شرکت می کنند؛ این امر منجر به سرزندگی فضاهای شهری می شود.این مطالعه به روابط پیچیده بین وضعیت های ذهنی افراد، پویایی های رفتار اجتماعی و عوامل محیطی موثر بر رفتار می پردازد. برای دستیابی به این هدف، نقش زیرساخت های اجتماعی، در شکل گیری روابط با غریبه های شهری مورد بررسی قرار گرفته و مفاهیم ارزشمندی را در ترویج مراقبت اجتماعی، احترام و همزیستی مسالمت آمیز در محیط های شهری ارائه می دهد. نظر به تفکیک دو شیوه رفتار با غریبه های شهری، به روشن کردن تأثیر عوامل مختلف بر شیوه های دانایی خیابان و آداب خیابان پرداخته شده است.سنندج، به عنوان شهری که تجربه رشد سریع جمعیت و تنوع جمعیتی را داشته، محیطی منحصر به فرد برای مطالعه همزیستی شهری ارائه می دهد. ساکنان، به واسطه مهاجرت از مناطق مختلف داخل و خارج استان کردستان به این شهر، پیشینه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متنوعی را به همراه دارند. این تنوع نه تنها منظر اجتماعی شهر را غنی می کند بلکه فرصت هایی برای تعاملات و تبادلات فرهنگی فراهم کرده است.مقاله حاضر، در چارچوب مطالعه زندگی عمومی در خیابان های سنندج و با هدف روشن کردن الگوهای رفتاری شهروندان در بین غریبه های شهری انجام شده و ضمن پرداختن به وضعیت همزیستی، موارد موثر بر تعاملات خیابانی را مورد بررسی قرار داده و توانسته است به درکی از چالش های پویایی اجتماعی شهری و مکانیسم های تعاملات در دنیای غریبه ها دست پیدا کند.با استفاده از روش هایی نظیر ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر، سعی گردیده است عوامل پنهانی که بر رفتار غریبه های شهری تأثیر می گذارند و تعاملات آن ها با محیط عمومی شهر را کشف نماید. این چارچوب نظری به محققان امکان می دهد تا تعامل بین کنش فردی، اصول اجتماعی و تنظیمات فضایی در شکل دهی تجربه شهری را تحلیل کنند.
بررسی تأثیر آینده نگاری راهبردی در عملکرد زنجیره تأمین با تأکید بر نقش میانجی انعطاف پذیری راهبردی (مورد مطالعه: صنعت خودرو ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۷)
161 - 131
حوزههای تخصصی:
امروزه آینده نگاری راهبردی به عنوان یک ابزار مهم و حیاتی در سازمان ها برای مقابله و مواجهه با شرایط عدم قطعیت در آینده و پایداری در محیط های پیچیده شناخته شده است. هدف این تحقیق بررسی نقش آینده نگاری راهبردی در عملکرد زنجیره تأمین می باشد. برای این منظور از نقش تعدیلگری انعطاف پذیری راهبردی به عنوان یک عامل تعدیلگر استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق تمام اعضای زنجیره تأمین صنعت خودرو ایران می باشند که از دو مرحله نمونه گیری تصادفی ساده و نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم استفاده شده است. تعداد 136 پرسش نامه توزیع و در نهایت 125 پرسش نامه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. برای آزمون 5 فرضیه اصلی از روش مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس (فن حداقل مربعات جزئی) و تحلیل مسیر بهره گرفته شد. نتایج و تحلیل خروجی ها نشان داد که انعطاف پذیری راهبردی و خلق ارزش مشترک بر عملکرد زنجیره تأمین تأثیر مثبت و معناداری دارند. از بین شاخص های آینده نگاری راهبردی نیز صرفاً سازماندهی رسمی بر انعطاف پذیری راهبردی تأثیر منفی دارد و مابقی شاخص ها تأثیر مثبت دارند. انعطاف پذیری راهبردی نیز بر خلق ارزش مشترک تأثیر مثبت و معنادار دارد. نتایج این پژوهش اعضای زنجیره تأمین را به درک صحیحی از تأثیرگذاری آینده نگاری راهبردی بر عملکرد زنجیره تأمین به منظور بهبود تصمیم گیری های آتی رهنمون می کند.
شناسایی عوامل مؤثر بر باورپذیری اخبار جعلی در میان کاربران شبکه های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
101 - 128
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی شناسایی عوامل مؤثر بر باورپذیری اخبار جعلی در میان کاربران شبکه های اجتماعی می پردازد. اخبار جعلی به بیان ساده اخباری است که برای گمراه کردن یا فریب دادن مخاطب به عمد ساخته می شود. پژوهش حاضر به روش ترکیبی (کیفی-کمی) و از نوع اکتشافی انجام شده است. جامعه هدف در این پژوهش شامل صاحب نظران حوزه رسانه و علوم ارتباطات اجتماعی است و از مصاحبه نیمه ساخت دار با این صاحب نظران برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. در بخش کیفی، ۱۳ مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. در بخش کمّی، جامعه آماری شامل کاربران فعالان شبکه های اجتماعی، صاحبان و مدیران سایت ها و وبلاگ ها بود. از پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات از این جامعه استفاده شده است. از ۴۲۵ پرسشنامه توزیع شده، ۳۹۳ پرسشنامه جمع آوری و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در این پژوهش عوامل زمینه ای شناسایی شده که در باورپذیری اخبار جعلی تأثیر دارند شامل زمینه و بافت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و اقتصادی جامعه، عدم اعتماد به رسانه های جریان اصلی و انتشار بیشتر اطلاعات در شبکه های اجتماعی هستند. نتایج پژوهش نشان داد که، راهبردهای مقابله با اخبار جعلی شامل افزایش سواد رسانه ای، شفافیت و اطلاع رسانی درست، حرکت رسانه ها به سمت حرفه ای گرایی، اطلاع رسانی رسانه های جریان اصلی، اعمال قوانین برای نظارت بر عملکرد پلتفرم ها و دسترسی مخاطبان هدف به سامانه های صحت سنجی (Fact- checking) هستند.
مواجهه با عدم قطعیت های آینده در صنعت داروسازی با استفاده از مدل هوشمندی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
335 - 366
حوزههای تخصصی:
هدف: عدم قطعیت، پیچیدگی و پویایی سه ویژگی محیطی هستند که سازمان های قرن بیست و یکم را احاطه کرده اند و باعث بی ثباتی آنها شده اند. بهبود پیش بینی درباره فرصت ها و تهدیدهای آینده و عکس العمل سریع به آنها، به شایستگی اصلی سازمان های موفق تبدیل شده است، سازمان هایی که به اطلاعات راهبردی دسترسی دارند، در حوزه خود پیشرو و رهبر خواهند بود. هوشمندی راهبردی مکانیسمی است که این فرصت را پدید می آورد. تحقیق حاضر سعی بر آن دارد با توجه به شرایط پیش روی شرکت های فعال در حوزه داروسازی به ارائه مدل هوشمندی راهبردی به عنوان ابزاری جهت کاهش عدم قطعیت در این صنعت بپردازد. روش شناسی: تحقیق حاضر از منظر هدف، در گروه پژوهش های کاربردی و از منظر روش گرد آوری اطلاعات، در گروه پژوهش های کیفی قرار دارد. جامعه تحقیق حاضر شامل خبرگان حوزه مدیریت استراتژیک، بازاریابی و سیاستگذاری در حوزه صنعت داروسازی بودند. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و در نهایت با انجام 22 مصاحبه اشباع نظری حاصل شد. ابزار جمع آوری داده مصاحبه بود.یافته ها: در مرحله کدگذاری باز 560 کد احصا که به 25 مقوله فرعی دسته بندی شدند. در نهایت، سه مقوله فشار فناوری، فشار بازار و عدم قطعیت به عنوان شرایط علی؛ دو مقوله مدیریت دانش و چشم اندازسازی به عنوان ابعاد پدیده محوری؛ عوامل فردی و عوامل سازمانی به عنوان مقوله های شرایط زمینه ای؛ عوامل خرد و عوامل کلان به عنوان شرایط مداخله گر؛ دو عامل سازماندهی مجدد و توانمندسازی به عنوان راهبردها؛ و پشتیبانی و بقا به عنوان پیامدها شناسایی شدند.
صنعت جراحی زیبایی: خودانگیختگی یا ازخودبیگانگی زنان
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
189 - 215
حوزههای تخصصی:
مقدمه: صنعت جهانی آرایش و زیبایی به گونه ای شگفت انگیز در سراسر جهان در حال گسترش است. این امر باعث شده است توجه به بدن و تغییر و اصلاح بدن از طریق انواع جراحی های زیبایی، شیوع بی سابقه ای یابد. اگرچه، مصرف صنعت آرایشی و زیبایی در بین مردان نیز رو به گسترش است اما به عنوان یک قاعده جهانی، زنان مصرف کننده اصلی این صنعت هستند. صنعت آرایش و زیبایی در ایران نیز به سرعت گسترش یافته است به گونه ای که ایران هفتمین کشور دنیا در واردات محصولات آرایشی و سیزدهمین کشور دنیا در انجام جراحی های زیبایی است. با توجه به گسترش مصرف صنعت آرایش و زیبایی در بین زنان، این پژوهش درصدد دستیابی به معانی ذهنی زنانی است که با داشتن تحصیلات عالی، به سمت و سوی جراحی زیبایی بینی کشانده شده اند.روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شده است. مشارکت کنندگان، دانشجویان دختر دوره تحصیلات تکمیلی بودند که اقدام به جراحی زیبایی کرده اند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی، 20 نفر از آنان انتخاب و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته، اطلاعات مورد نیاز از آنان جمع آوری شد. مصاحبه ها تا اشباع نظری ادامه یافتند و سپس در سه قالب باز، محوری، و انتخابی، کدگذاری شدند. جهت اعتمادپذیری داده ها از دو تکنیکِ بررسی توسط اعضا، و مقایسه های تحلیلی استفاده شد. به علاوه، در سراسر انجام پژوهش حاضر، ملاحظات اخلاقی به ویژه، رضایت افراد برای مشارکت در تحقیق، و محفوظ ماندنِ اطلاعات مشارکت کنندگان، مدنظر بوده اند.یافته ها: پس از انجام کدگذاری داده های جمع آوری شده، نوزده مقوله اصلی به شرح ذیل استخراج شدند: شئ انگاری جنسی، محدودیت های اجتماعی، محدودیت در پوشش، اطلاعات اندک، خشونت کلامی، ریشه های سنتی، تصورات کلیشه ای از خود، تجربه کودکی، بدریخت انگاری، عدم امکان ابراز خود، تاثیر رسانه های جمعی، پزشکی شدن جامعه، فراگیری جراحی زیبایی، نمایشی شدن بدن، ابزاری شدن بدن، مصرف گرایی افراطی، دگرگونی معنای زیبایی، مخاطرات، و ارتقای اعتماد به نفس. مقوله های استخراج شده، دربرگیرنده شرایط علّی، زمینه ای و مداخله ای، استراتژی، و پیامدها هستند. مقوله هسته ای این پژوهش «از خود بیگانگی» زنان است که بر تمام مقولات، سایه افکنده است.نتیجه گیری: نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که زنان همچون کارگرانی که از محصولِ کارِ خویش بیگانه اند، با بدن خویش، توانایی ها و خواسته های شان بیگانه شده اند. بدین ترتیب، انجام جراحی زیبایی و مصرف بیش از حد لوازم آرایشی و بهداشتی بیش از آنکه یک تصمیم خودانگیخته از سوی زنان باشد، در چارچوبِ «از خودبیگانگیِ زنان» معنا می شود.
تحلیل کیفی مولدهای پساطبقاتی قشربندی و نابرابری اجتماعی: از نابرابری های سخت تا منعطف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
169 - 203
حوزههای تخصصی:
اهداف: هم زمان با دگرگونی ساختارهای قشربندی اجتماعی؛ شاخص ها و مولدهای قشربندی و نابرابری نیز تحول می یابند. آخرین ادعاهای نظری درباریه قشربندی و نابرابری های اجتماعی، تحول شاخص ها و مولدهای قشربندی طبقاتی به سمت پساطبقاتی است. این موضع جدید پساطبقاتی هنوز چندان شناخته نشده است. تحقیق حاضر به قصد تحلیل مولدهای پساطبقاتی قشربندی و نابرابری با استفاده از دو تکنیک کیفی شامل مصاحبیه نیمه ساخت یافتیه فردی و گروه متمرکز انجام شد. روش: برای کشف مولدهای پساطبقاتی از ادراکات و تجارب فردی 23 نفر از جمعیت شهر زنجان و از 1 جلسه گروه کانونی به عنوان استراتژی کیفی در ارتباط و ترکیب با نتایج مصاحبه های فردی استفاده شد. نمونه گیری به روش هدفمند بوده و گردآوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری و اجماع گروهی ادامه یافت. برای کدگذاری و تحلیل از کدگذاری هم زمان و تحلیل تماتیک و برای اطمینان از اعتمادپذیری، از مقایسیه تحلیلی، بازبینی اعضا و رویکرد گفت وگویی و هم سازی گروهی استفاده شد. یافته ها: تحلیل کیفی به 14 مضمون فراگیر و 48 مضمون سازمان دهنده پیرامون فهم افراد از نابرابری و قشربندی (4 مضمون فراگیر،10مضمون سازمان دهنده)؛ فهم افراد از مولدها یا شاخص های قشربندی و نابرابری پساطبقاتی (7 مضمون فراگیر، 27 مضمون سازمان دهنده) و تجربیه افراد از مکانیزم های برخورد با قشربندی و نابرابری (2 مضمون فراگیر، 11 مضمون سازمان دهنده) منتج شد. نتیجه گیری: تحقیق، به کشف عرصیه پساطبقاتی شدیه جامعه و فهرستی از مولدهای بازتولید قشربندی و نابرابری و مکانیزم های فردی برخورد با آن طبق فهم و ادراک افراد دست یافت و اهمیت مولدهای بسیار متنوع قشربندی و نابرابری را آشکار کرد. بنابراین، توجه به تنوع مولدها و مکانیزم ها در مطالعات قشربندی اجتماعی؛ همچنین توجه به رویکرد پساطبقه در تبیین قشربندی اجتماعی و استفاده و آزمونِ شاخص ها و مولدهای پساطبقاتی قشربندی و نابرابری حاصل از این تحقیق میدانی، در تحقیقات بعدی پیشنهاد این تحقیق است.
مطالعه ای بر وضعیت حمایت صاحبان اصناف از توسعه گردشگری در استان قم و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
375 - 406
حوزههای تخصصی:
حمایت جامعیه محلی نقش شایان توجهی را در پیشبرد و توسعیه پایدار صنعت گردشگری در مقاصد گردشگری برعهده دارد. صاحبان اصناف، یکی از گروه های مهم ذیل مجموعیه جامعیه محلی اند که حمایت شان از توسعیه گردشگری در مقصد از اهمیت غیرقابل انکاری برخوردار است. ارزیابی وضعیت حمایت این گروه از توسعیه گردشگری و عوامل مؤثر بر آن می تواند سیاست گذاران و برنامه ریزان را در پیشبرد هرچه بهتر برنامه های توسعیه گردشگری یاری کند؛ بدین ترتیب در پژوهش پیشِ رو تلاش شده است ضمن ارزیابی وضعیت حمایت این گروه از توسعیه گردشگری، به واکاوی عوامل مؤثر بر این وضعیت از منظر صاحب نظران حوزیه گردشگری پرداخته شود. به این منظور از روش کیفی و ابزار مصاحبیه نیمه ساختار یافته بهره گرفته شده است؛ هم چنین از روش تحلیل مضمون و نرم افزار تحلیل داده های کیفی اطلس تی آی به منظور تحلیل داده های پژوهش استفاده شده است. یافته ها بیانگر آن هستند که حمایت صاحبان اصناف از توسعیه گردشگری در استان با ویژگی های عدم توازن و غیرمکفی بودن همراه است. مؤلفه های مؤثر بر وضعیت موجود نیز در قالب مقولات ابعاد هویتی کسبه، میزان و شکل مشارکت در امور مرتبط با گردشگری، میزان انتفاع از گردشگری و... قابل ساماندهی اند که می توان آن ها را از منظر اجتناب پذیری / اجتناب ناپذیری نیز مورد ارزیابی قرار داد. بر این اساس، عواملی چون الگوهای مشارکتی نامتوزان، انتفاع ناعادلانه و... که از قابلیت اجتناب پذیری برخوردار ند و می توانند در راستای تحقق توسعیه متوازن و پایدار گردشگری ایجاد خلل کنند؛ با سیاست گذاری های متقن و متناسب قابل مرتفع شدن هستند. در پایان نیز به ارائه راهبرد هایی جهت برون رفت از وضعیت توصیف شده از حمایت صاحبان اصناف پرداخته شده است.
هستی شناسی معتاد: نظریه شبکه روابط اجتماعی در اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
5 - 28
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد به این پرسش ها پاسخ بدهدکه معتاد چیست؟و چه عاملی باعث می شود که معتادان بهبودیافته، دربهبودی بمانند؟روش مطالعه پدیدارشناسانه و نظری است. داده ها با روش های کیفی و اسنادی-مطالعاتی جمع آوری شده اند. نمونه ها در مشاهده مستقیم جلسه های معتادان درحال بهبودیNA وکنگره60، جلسه های خانواده های معتادان در همسفران، نارانان و سیمانان، جلسه های گروه درمانی کلینیک تخصصی ترک اعتیاد ثامن بودند. نمونه ها در مصاحبه عمیق معتادان بهبودیافته، روانشناسان بالینی، روانپزشکان ومددکاران اجتماعی فعال در کمپ های چیتگر، ندای آرامش و وردیج و کلینیک های تخصصی ترک اعتیاد بودند. نتایج تحقیق نشان می دهند که معتاد قبل از معتاد شدن «بیماری ذهنی اعتیاد» دارد و از رویارویی با زندگی می گریزد، به عبارتی او «کاهل» لویناس است. بر اساس نتایج تحقیق «نظریه شبکه روابط اجتماعی در اعتیاد» را طرح کردیم. بر اساس این نظریه معتاد «بیماری ذهنی اعتیاد» را از شبکه روابط اجتماعی معیوبی که در آن قرار داشته، کسب کرده است و برای ماندن دربهبودی باید در شبکه روابط اجتماعی جایگزینی از معتادان بهبودیافته قرار بگیرد.
بررسی رابطه رضایت زناشویی، سازگاری زناشویی و دیدگاه فرهنگی فمینیسم در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت و سازگاری زناشویی اهمیت زیادی در تداوم زندگی زوجین دارد و به طور عمده نقش اساسی در رضایت کلی افراد از زندگی دارد؛ ازطرفی داشتن دیدگاه فمینیستی نیز می تواند بر نگرش به زندگی مشترک و زناشویی تأثیرگذار باشد، لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی با دیدگاه فمنیستی در زنان متأهل شهر همدان بود. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش، شامل 100 نفر از زنان متأهل بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده شامل مقیاس سازگاری زناشویی، مقیاس دیدگاه فمینیستی و مقیاس رضایت زناشویی انریچ بودند. داده ها با استفاده از روش آماری ضریب هم بستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که بین سازگاری زناشویی با رضایت زناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج هم چنین نشان داد که رضایت و سازگاری زناشویی با دیدگاه فمینیستی ارتباط منفی و معناداری دارند؛ لذا توجه به این سازه ها می تواند نقش مهمی در زندگی زوجین ایفا کند.
مطالعه ی سازوکارهای زنان بلوچ برای رساندن صدا به مدیریت روستایی (مورد مطالعه: روستای هوشک از شهرستان سراوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
33 - 58
حوزههای تخصصی:
زنان روستایی در حاشییه تصمیم سازی ها قرار گرفته اند و برای مشارکت در مقدرات اجتماع خود با مانع روبرو هستند. پژوهش حاضر به دنبال شناخت امکاناتی است که زنان از طریق آن، مطالبات و دیدگاه هایشان را به مقامات و صاحبان قدرت منتقل می کنند. داده ها به روش کیفی و با مصاحبه های نیمه ساخت یافته با زنان روستای هوشک در استان سیستان و بلوچستان به دست آمده و مورد تحلیل تماتیک قرار گرفته است. سازوکارهای زنان روستایی علاوه بر شیوه های رایج، ابراز در گروه های مجازی (پیام رسانِ واتساپ) را در بر می گیرد. در صورت به نتیجه نرسیدن، انتقال مطالبه به مقام بالاتر، واسطه کردن ریش سفید یا اقدام خودجوش جهت تحقق مطالبه شکل می گیرد. برخی گروه ها از زنان واجد امتیازهای ویژه برای شنیده شدن صدا هستند که عاملی تاثیرگذار بر ابراز صدای زنان روستا است. هم چنین ملاحظات اجتماع روستایی نسبت به حضور و مشارکت زنان، عدم امکان حضور در جلسات روستا و تبعیض های موجود علیه زنان در فضای مجازی به عنوان بازدارنده های ابراز صدا شناخته شدند. در زنان به ویژه با تحصیلات بالاتر، انتظار دیده و شنیده شدن از سوی مسئولان روستایی شکل گرفته و مناسبات پیشین، کارکرد خود را از دست داده است. تجربیه فضای مجازی نیز از نظر اطلاع زنان از وقایع روستا و فرصت ابراز مطالبات و دیدگاه های آنان دگرگون ساز بوده است. در مجموع هرچند زنان مسیرهایی همسو با فرهنگ سنتی روستا برای بیان مطالبات خود ایجاد و به تناظر هر محدودیت، سازوکاری ابداع کرده اند اما از نظر میزان آگاهی، سهیم شدن در اطلاعات و هم چنین فرصت های ابراز صدا و مطالبه، هم چنان در جایگاهی حاشیه ای قرار دارند.
واکاوی نقش انقلاب اسلامی در جهت گیری ملت های مسلمان به سمت احیای تمدن نُوین اسلامی با رویکرد تغییرات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام خمینی و در ادامه حضرت آیت الله خامنه ای با ایجاد تغییرات اساسی در رویکرد فرهنگی ملت های مسلمان زمینه شکل گیری تمدن نُوین اسلامی را فراهم آورد. هدف از مقاله پیش رو واکاوی نقش انقلاب اسلامی در جهت گیری حرکت ملت های مسلمان به سمت احیای تمدن نُوین اسلامی با رویکرد تغییرات فرهنگی می باشد. روش پژوهش، مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و از نوع توصیفی-تحلیلی است. با پیدایش اسلام بنای مستحکم و عظیمی از فرهنگ و تمدن انسان پایه گذاری شد که در ایجاد آن ملل و نژادهای مختلفی سهیم بودند. دراین بین، اندیشه ها و دیدگاه های فرهنگی و سیاسی مقام معظم رهبری، در شکست ایدئولوژی غربی و ایجاد تغییر در رویکرد فرهنگی در ملت های مسلمان و شکل گیری تمدن نُوین اسلامی، نقش به سزایی داشت و شاهد پیدایش بهار عربی و سرنگونی ایدئولوژی های غرب در بین امت های مسلمان بودیم. لذا؛ واکاوی چگونگی ایفای این نقش گامی روبه جلو برای تبیین شیوه های بازگشت مسلمانان به جایگاه واقعی خود در نظم جهانی خواهد بود.
بررسی جامعه شناختی نقش رسانه ها در بازنمایی آثار فقر در جامعه و جذب خیرین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۶)
117 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی بررسی جامعه شناختی نقش رسانه ها در بازنمایی آثار فقر در جامعه و جذب خیرین است. این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش کمی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را نخبگان حوزه رسانه، کارشناسان امداد و خیرین استان فارس تشکیل دادند که با استفاده از نمونه گیری جدول مورگان انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی آن، با استفاده از روایی صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تأیید قرارگرفت. پایایی تمامی متغیرها بالاتر از ۷/۰ است. یافته های پژوهش که از طریق روش کیفی استخراج شد شامل، ۵ کد محوری و عبارت اند از: بازنمایی شرایط علّی فقر در جامعه، بازنمایی دینداری و فرهنگ فقر، بازنمایی سرمایه اجتماعی و فقر، بازنمایی جذب خیرین و مؤسسات و بازنمایی پیامدهای فقر. نتایج نشان داد که که تمامی این ابعاد توانسته اند تبیین معناداری از متغیرهای اصلی پژوهش داشته باشند.
تحلیل جامعه شناختی تأثیر استیگمای (انگ) اجتماعی بر کیفیت روابط زنان و مردان نابارور تحت درمان IVF اهدایی با تأکید بر تعدیل گری استقلال اقتصادی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
101 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل جامعه شناختی تأثیر استیگمای اجتماعی بر کیفیت روابط زوج های نابارور تحت درمان IVF اهدایی با تأکید بر نقش تعدیل گری استقلال اقتصادی زن بود. روش پژوهش، کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی زوج های نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر اصفهان در بازه زمانی تیر تا اسفند 1402 بود. حجم نمونه برای سطح اطمینان 95% و توان آزمون حداقل 80%، برابر با 147 نفر تعیین شد. کیفیت روابط خانوادگی، کیفیت روابط اجتماعی و استیگمای اجتماعی ناشی از ناباروری به ترتیب، با استفاده از پرسش نامه های راست و گلومبوک[1] (1985)، پیرس و همکاران[2] (1991)، یونسی و همکاران (1384) سنجش شد. همچنین، استقلال اقتصادی زن براساس سطح تقریبی درآمد زن سنجش شد. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری، با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS4 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد استیگمای اجتماعی بر روابط خانوادگی و همچنین، روابط اجتماعی زوج های نابارور تحت درمان IVF اهدایی، تأثیر منفی دارد. همچنین براساس نتایج، نقش تعدیل گری استقلال اقتصادی زن تأیید نشد. نتایج بر ارائه راهکارهای کاهش استیگمای اجتماعی، که مستلزم اقدامات هماهنگ و گسترده در سطوح مختلف جامعه است، تأکید می کند. [1] Rust & Golombok[2] Pierce et al.
واکاوی تفسیر نسل Z از عدالت اجتماعی (مطالعه موردی خمینی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
83 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی تفسیر نسل Z از مفهوم عدالت اجتماعی است. این پژوهش با راهبرد کیفی و روش پدیدارشناسی در سال 1402 در خمینی شهر اصفهان انجام گرفت که در آن، 16 نفر از متولدین سال های 1377 الی 1387 ساکن خمینی شهر ازطریق روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند و با حداکثر تنوع انتخاب شدند و با آنها مصاحبه عمیق انجام گرفت. فرایند نمونه گیری تا دستیابی به اشباع ادامه یافت. پس از آن، داده ها تجزیه وتحلیل شدند که 9 مقوله فرعی در قالب 3 مقوله اصلی از آنها استخراج شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مشارکت کنندگان تجاربی از تبعیض اقتصادی، تبعیض در خانواده و همچنین تبعیض در تحصیل به همراه دارند که موجب بروز مفهومی از عدالت اجتماعی با عنوان «عدالت اجتماعی دوبخشی» در میان آنان شده است. نسل Z برای گسترش عدالت اجتماعی راهکارهای متنوعی را شامل تحول حکمرانی، تحول فرهنگی، دموکراتیزاسیون و کنشگری مدنی مطرح نمودند. به شکل کلی می توان بیان کرد که نسل Z با بهره گیری از تجربه های شخصی تبعیض آمیز و همچنین تعاریف موجود درباره عدالت اجتماعی، تفسیری جدید و التقاطی از مفهوم عدالت اجتماعی ارائه می کنند که ترکیبی از برابری و استحقاق است و به دنبال گسترش آن در جامعه ازطریق تحولات فرهنگی و سیاسی و همچنین کنش های فردی هستند.
بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثر بر احساس نابرابری اجتماعی، مورد مطالعه: دانش آموزان متوسطیه دوم ناحییه ۲ شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه یکی از مسائل مهم در جوامع، مفهوم نابرابری اجتماعی می باشد که احساس این نابرابری اجتماعی می تواند تأثیرات منفی روی عملکرد و رفتار افراد داشته باشد. هدف از این مطالعه، بررسی رابطیه بین سرماییه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، استفاده از الگوهای زبانی متفاوت و برنامیه درسی پنهان مدارس در ایجاد احساس نابرابری اجتماعی دانش آموزان می باشد. روش مطالعه: این پژوهش با روش پیمایشی و جامعیه آماری دانش آموزان متوسطیه دوم آموزش و پرورش ناحییه دو اهواز که در سال تحصیلی 1403-1402 در این ناحیه به تعداد 13320 نفر مشغول به تحصیل هستند، می باشد. حجم نمونه براساس فرمول کوکران و براساس واریانس محاسبه شده از پیش آزمون 374 نفر تعیین شد. اعتبار پرسش نامه از نوع محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین سرماییه اجتماعی، سرماییه اقتصادی، سرماییه فرهنگی، استفاده از الگوهای زبانی متفاوت و برنامیه درسی پنهان مدارس و احساس نابرابری اجتماعی بین دانش آموزان رابطیه معنی داری وجود دارد. بین متغیرهای زمینه ای (سن، پاییه تحصیلی، رشتیه تحصیلی و نوع مدرسه، به جز جنسیت) با احساس نابرابری اجتماعی دانش آموزان رابطیه معنی داری وجود ندارد. مدل یابی معادلیه ساختاری نشان داد که متغیرهای سرماییه اجتماعی، الگوی زبانی محدود و برنامیه درسی پنهان با ۹۵ اطمینان احساس نابرابری اجتماعی را پیش بینی و متغیرهای مستقل ۶۷ درصد از تغییرات احساس نابرابری اجتماعی را تبیین می کنند. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش هرچه دانش آموزان از سرماییه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بالاتری برخوردار باشند، استفادیه بیشتر از الگوی زبانی گسترده و کیفیت مطلوب برنامیه درسی پنهان بیشتر باشد، احساس نابرابری اجتماعی کاهش می باشد. برای کاهش این احساس در دانش آموزان حمایت نظام آموزشی از دانش آموزان با سرماییه اقتصادی پایین، بهبود کیفیت فضای فیزیکی و سرماییه انسانی مدارس و ...پیشنهاد می شود.
رسانه و ارتقاء سلامت: تحلیل محتوای برنامه های تلویزیونی سلامت محور در شبکه استانی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
413 - 435
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه مفهوم سلامت، به رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی شهروندان اشاره دارد و به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار شناخته می شود. به همین دلیل، کشورهای مختلف برای ارتقای سلامت جامعه تلاش می کنند و رویکرد ارتباطات سلامت به عنوان یک ابزار مؤثر برای تحقق این هدف مورد توجه قرار گرفته است. این رویکرد از شیوه های مختلفی همچون «بازاریابی اجتماعی»، «آموزش از طریق سرگرمی»، «ارتباطات پزشکی» و «حمایت رسانه ای» بهره می برد. در این میان، حمایت رسانه ای به دلیل استفاده از رسانه های جمعی، جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز در راستای تغییر نگرش به مفهوم سلامت و تأکید بر پیشگیری به جای درمان، اقدام به تولید و پخش برنامه های سلامت محور کرده است. در این زمینه، شبکه استانی یزد با تولید دو برنامه نارنجستان و پزشک شما، گام های مؤثری در جهت ارتقای آگاهی های سلامت محور در جامعه برداشته است. روش و داده ها: گردآوری داده ها در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی انجام شد. برای این منظور، بخش های گفتگومحور دو برنامه سلامت محور شبکه استانی یزد با نام های «پزشک شما» و «نارنجستان» انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: بررسی محتوای این برنامه ها نشان داد که بعد سلامت جسمی در برنامه های سلامت محور شبکه استانی یزد از اولویت بالاتری برخوردار است. همچنین، رویکرد غالب پیام های ارائه شده در این برنامه ها، تمرکز بر پیام های سلبی و استفاده از جملاتی با مضمون ترس، کارآمدی رفتار و خودکارآمدی رفتار بوده که از این طریق، سعی در تأکید بر اهمیت پیشگیری و تغییر رفتارهای سلامت محور داشته اند. بحث و نتیجه گیری: برپایه یافته ها، سلامت جسمی موضوع غالب برنامه های سلامت محور در استان یزد بوده است. در این برنامه ها، تنها به صورت محدود به مباحث سلامت روحی و معنوی پرداخته شده و به بعد سلامت اجتماعی، که به حوزه ارتباطات و تعاملات افراد در جامعه اشاره دارد، توجهی نشده است. بنابراین، ضروری است که برنامه های سلامت محور به سایر ابعاد سلامت، به ویژه سلامت اجتماعی و روانی، توجه بیشتری نشان دهند. این امر می تواند به ایجاد تعادل در ارائه پیام های سلامت و بهبود اثربخشی این برنامه ها کمک کند. پیام اصلی: در تولید برنامه های سلامت محور، توجه به نوع پیام، زمان پخش و ابعاد مختلف سلامت از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین، انتخاب پیام های اثربخش و زمان بندی مناسب برای پخش این برنامه ها، نقش کلیدی در جلب توجه مخاطبان و تغییر رفتارهای سلامت محور ایفا می کند.
مطالعه کیفی کارکرد خانواده در دوران کرونا؛ نمونه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
107 - 143
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی این امر است که پس از پاندمی کرونا چگونه می توان کارکرد نهاد خانواده در شهر تهران را صورت بندی کرد؟ هم چنین این تحقیق با نگاهی اکتشافی به این پرسش پاسخ می دهد که پس از فراگیری پاندمی کرونا در شهر تهران چه تحولی در نگرش خانواده ها نسبت به کارکرد نهاد خانواده و بازاندیشی در عملکرد آن صورت گرفته است. روش این پژوهش کیفی بوده و در آن از تحلیل مضمونی بهره گرفته شده است. نمونه گیری به صورت هدفمند و نظری انجام شده و داده ها ازطریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری شده اند. تحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری و تحلیل شبکه مضامین براون و کلارک صورت گرفته است. نتایج تحلیل نشان می دهد که پاندمی کرونا باعث سردرگمی، استرس، نگرانی و گسترش ضداطلاعات شده و خانواده ها به مکانی برای تبادل احساسات مختلف تبدیل شده اند. با از بین رفتن مرزهای زندگی اجتماعی و استحاله نهادها در خانواده، فرصت بازاندیشی در کارکردهای خانواده ایجاد شده است. فضای مجازی نیز با فراهم کردن آموزش های آنلاین، ارائه اطلاعات، ترندها و زمینه ای برای ادامه کسب وکارها نقش مهمی در تغییر عادت های گذشته خانواده های ایرانی داشته است؛ بنابراین خانواده های تهرانی در زمینه های مختلف، ازجمله: عاطفی، اقتصادی، سلامت، آموزش، قدرت، آداب و رسوم و اوقات فراغت تغییرات جدی را تجربه کرده اند و کرونا به عنوان یک عامل تغییر بزرگ، باعث بازبینی و بازتعریف نقش ها و وظایف خانواده ها در تهران شده است.
کاوش پدیدارشناختی در تجارب خانواده های اهداکننده عضو: از تصمیم گیری تا پیامدهای اهدای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
29 - 56
حوزههای تخصصی:
تجربه مرگ مغزی و اهدای عضو، فرایند پیچیده ای برای خانواده های اهداکننده عضو است که سبب شده است این خانواده ها در موقعیت ویژه ای قرار بگیرند. هدف مطالعه حاضر، واکاوی تجربه زیسته خانواده های اهداکننده عضو است. مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی است که با روش پدیدارشناسی استعلایی انجام شده است. بر این اساس، با استفاده از تکنیک نمونه گیری هدفمند و معیار، 17 خانواده اهداکننده عضو انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات، از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته استفاده شد. پس از پیاده سازی مصاحبه ها و تبدیل گفت وگوها به متن، داده ها با استفاده از روش تحلیل موستاکاس کدگذاری و تفسیر شد. داده های گردآوری شده در قالب سه مضمون اصلی و ده مضمون فرعی تحلیل شدند. مضامین اصلی و خرده مضمون ها عبارت اند از: برزخ تصمیم گیری (تنش های درونی خانواده، فشار زمان، تصمیم سخت، دوراهی عقل و احساس، تصمیم گیرنده کاریزماتیک )، بازخورد اجتماعی (انگ زدن، بازخورد مثبت و طرد اجتماعی درون زاد)، رضایت قلبی (کسب آرامش، آرزوی اهدا شدن، باور به تصمیم خود و خوشحالی ناشی از اهدا). نتایج نشان می دهد خانواده های اهداکننده عضو بعد از شنیدن خبر مرگ مغزی و درخواست اهدای عضو، شرایط بسیار سختی را برای تصمیم گرفتن به اهدا تحمل می کنند؛ زیرا با تنش های خانوادگی و عقلی و احساسی روبه رو می شوند. همچنین اهدای عضو، بازخوردهای مثبت و منفی را در جامعه در پی داشته است که گاهی موجب ناراحتی و یا افتخارشان شده است. اما به طور کلی مشارکت کنندگان از عملی که انجام داده بودند، ابراز خوشحالی می کردند و رضایت قلبی داشتند.
فراترکیب پژوهش های انجام شده در حوزه رضایت شغلی معلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۴)
122 - 149
حوزههای تخصصی:
رضایت شغلی معلمان، یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر عملکرد آنان می باشد و نقش رضایت شغلی معلمان در توسعه و دستیابی به اهداف نظام آموزشی گسترده و روشن است. بر همین اساس، بررسی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی معلمان در ایران، امری ضروری است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی معلمان در ایران است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی فراترکیب و الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو انجام شده است. برای این منظور، نتایج مطالعات انجام شده بین سال های ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۳، مورد بررسی قرار گرفت و با استفاده از کلیدواژه های مرتبط، تعدادی از مقالات مربوطه شناسایی و از بین ۲۰۵ مقاله در نهایت ۳۴ مقاله با استفاده از معیارهای فراترکیب انتخاب شدند. برای بررسی کیفیت و پایایی یافته های این پژوهش از شاخص کاپا استفاده شد که نتایج آن نشان از کیفیت مناسب یافته های پژوهش دارد. یافته های حاصل از این پژوهش به استخراج کدهای مختلفی منجر شد و پس از رفت و برگشت های مداوم و بررسی و ادغام یافته های اولیه این پژوهش در زمینه های فرعی، نُه زمینه اصلی به دست آمد که به ترتیب فراوانی عبارتند از: ابعاد سازمانی، ابعاد توانمندسازی، ابعاد رهبری مدیران، ابعاد ذهنی و فردی، ابعاد اجتماعی، ابعاد سلامت روانی، ابعاد سبک زندگی، ابعاد اخلاقی و ابعاد نوآوری و خلاقیت. همچنین نتایج این پژوهش نشان می دهد که عدالت سازمانی، سیستم پاداش مبتنی بر عملکرد، مشارکت دادن معلمان در تصمیم گیری ها، دوره های توانمندسازی روانشناختی و محتوای الکترونیکی، رهبری کاریزماتیک، فضای اخلاقی سازمان و مانند آن، بر رضایت شغلی معلمان در ایران بسیار اهمیت دارد و یافته های این پژوهشف برخی از نظریات قبلی در رابطه با رضایت شغلی را تأیید می کند.