فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱۲٬۸۸۳ مورد.
منبع:
رهپویه هنر/ هنرهای تجسمی دوره اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱
69 - 79
حوزههای تخصصی:
نقاشی لاکی از اواخر دوره ی تیموری برای تزیین جلدها به کار برده شد. این هنر در دوران صفوی و زند رواج بیشتری پیدا کرد و در دوره ی قاجار به اوج خود رسید. کاخ موزه ی گلستان با مجموعه ی غنی از آثار لاکی به عنوان نمونه ی مطالعاتی انتخاب شده است. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به دو سؤال زیر بود: اینکه آثار لاکی موجود در کاخ موزه ی گلستان از چه ویژگی های فنی و بصری برخوردار است؟ و آیا می توان بر اساس آثار موجود در کاخ موزه ی گلستان مجموعه ای از ویژگی های آثار لاکی دوره ی قاجار را برشمرد؟ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای بود. به همین دلیل مشاهده و مطالعه آثار لاکی کاخ موزه ی گلستان انگیزه ی اصلی این پژوهش بنیادی قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که نقاشی لاکی قاجار در نیمه ی دوم قرن 13ه.ق از رونق مناسبی برخوردار و تذهیب، گل و مرغ سازی، منظره پردازی، پیکره سازی و شکار اصلی ترین موضوعات به کار رفته در این آثار بوده است. همچنین تأثیرات نقاشی اروپایی از لحاظ موضوع، سبک نقاشی و ترکیب بندی در بیشتر آثار وجود داشت. تصویرسازی انسان به ویژه شخص پادشاه کاملاً مورد توجه، و در ارائه تصاویر، نشان دادن عظمت و قدرت دربار قاجار هدف اصلی بود.
جلوه های هنری در تزیینات کاشی کاری مدرسه خان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
53 - 64
حوزههای تخصصی:
مدرسه خان شیراز یکی از مهم ترین مدارس دوره صفوی است که از نظر معماری و تزیینات معماری، خصوصا کاشی کاری حائز اهمیت است. یکی از خصوصیات بارز در تزیینات کاشی کاری این بنا، وجود نقوش متفاوت با سبک های مختلف است. با توجه به تاریخ ساخت بنای این مدرسه و تنوع در نقوش و رنگ های استفاده شده در تزیینات کاشی کاری آن، این سوال مطرح می شود که آیا این تزیینات مربوط به دوره صفوی هستند و یا در دوره های بعد به بنا الحاق شده اند؟ همچنین ویژگی های نقوش موجود در تزیینات کاشی کاری این بنا با کدام بناها همخوانی دارد؟ هدف اصلی این پژوهش معرفی، طبقه بندی و بررسی نقوش واقع در تزیینات کاشی کاری مدرسه خان شیراز است. رویکرد این پژوهش توصیفی، تطبیقی است و اطلاعات به شیوه میدانی و کتابخانه ای گردآوری شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد بیشترین حجم از تزیینات معماری مدرسه خان شیراز متشکل از کاشی های هفت رنگ قاجاری و معاصر با نقوش گیاهی، حیوانی، هندسی و کتیبه است که به مرور زمان جایگزین تزیینات دوره صفوی در این بنا شده اند. حجم اندک تزیینات باقی مانده از دوره صفوی نیز به دلیل هم زمانی ساخت مدرسه خان با بنا های مهمی چون مسجد شیخ لطف الله و مسجد امام اصفهان، تأثیراتی را از این بناها، خصوصا مسجد شیخ لطف الله پذیرفته است.
آیکونوگرافی پیکره ی سفالین سلطان طغرل سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
93 - 102
حوزههای تخصصی:
هنر پیکره تراشی و خاصه پیکره های انسانی که در دوران پس از اسلام مورد احتیاط قرار گرفته بود-اگر نگوییم دچار حرمان شده بود- در دوران سلجوقیان مورد توجه واقع شده و پیکره های انسانی با موضوعات مختلف ساخته شدند. از جمله این پیکره ها که احتمالاً ساخته ی کاشان است، پیکره مردی ست که به حالت دوزانو روی زمین نشسته و کلاهی بر سر دارد که نام سلطان طغرل و تاریخ 538 ه . ق. بر روی آن مرقوم شده است. در صورتی که در سال مذکور هیچکدام از سه سلطان طغرل سلجوقی حکومت نمی کردند. از طرفی پیکره مورد بحث از سوی برخی کارشناسان به عنوان مهره شطرنج به مخاطبان معرفی شده است. هدف این مقاله تبیین کارکرد و دلیل شکل گیری پیکره مذکور و در پی آن اشتباه زدایی از اثری ایرانی است که دگرگونه به جهانیان معرفی شده است. سؤال اصلی مقاله چیستی مفهوم پیکره بوده و سعی بر آن است تا با استفاده از روش آیکونوگرافی و توجه به متون مکتوب و یافتن معنای ثانویه تصاویر، به سؤال مقاله پاسخ داده شود. نتیجه مقاله نشان می دهد که نشانگان موجود در پیکره هیچ گونه ارتباطی با شطرنج نداشته و به احتمال قریب به یقین یادمان مظالم نشینی و یا حضور سلطان در مراسم سماع است.
کشف اندیشه انیمیشن هزار و پانصد ساله ایرانی در تابلو سنگی شکار گراز- تاق بستان کرمانشاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد به بررسی تابلو سنگی هزار و پانصد ساله ایرانی" شکار گراز" در منطقه ی کرمانشاه ایران بپردازد. این تابلو به طول 5 متر و عرض 4 متر در بدنه کوهی در ناحیه ی تاق بستان کرمانشاه ایران کنده کاری شده که متعلق به دوره امپراتوری ساسانیان است. یافته ها نشان می دهد که این تابلو سنگی، نمونه ای از ایده انیمیشن(پویا نمایی) ایرانی است که تاکنون از نگاه ژرف پژوهشگران ایران و جهان غافل مانده است. اگر چه گیرشمن، کریستین سن و شین جی فوکای اشاراتی به نوع سنگ نگاری آن داشته اند. اما به اندیشه انیمیشن در آن اشاره نکرده اند. سابقه هنر انیمیشن در جهان به سال 1892 پاریس بر می گردد. پیش از این در هیچ مقاله، کتاب و یا دایره المعارفی از وجود انیمیشن باستانی اشاره ای مستند نشده است. تنها سند ماندگاری که سابقه انیمیشن پنج هزار ساله ایرانی را مطرح کرده و بی هیچ بازتاب جهانی مسکوت مانده، نقاشی متحرک درخت آسوریک در شهر سوخته زابل است. این مقاله با تکیه بر روش اسنادی، کتابخانه ای، مطالعات میدانی و استفاده از فن آزمایشگاهی در کارگاه انیمیشن و عکاسی دانشگاه به کشف ایده انیمیشن 1500 ساله ایرانی اهتمام ورزیده است.
شناخت دلایل بازطراحی لوگو در طول عمر برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
41 - 52
حوزههای تخصصی:
یک برند در طول عمر خود بنا به دلایلی ممکن است نیاز به بازسازی داشته باشد و در این میان لوگو به مثابه دریچه ی ورودی به برند و بازنمای هویت آن، نیاز به بازطراحی شدن دارد. با وجود این مهم، در ایران کم تر برندی دست به بازطراحی لوگوی خود می زند. حساسیت بازطراحی لوگو در سرنوشت یک برند و کمبود دانش به روز در این موضوع، می تواند دلایل ثابت ماندن اکثر لوگوهای داخلی برای دهه ها و فاصله گرفتن از سلیقه ی بصری مخاطبانشان باشد. لذا پژوهش حاضر در راستای حل این نقیصه، با استناد به نظریه های مرتبط به لوگو و بازطراحی لوگو، به امر شناخت دلایل بازطراحی لوگو به همراه مثال های عینی پرداخته است. در پاسخ به سوال اصلی پژوهش که دلایل بازطراحی لوگو در طول عمر یک برند چه مواردی است، پژوهش حاضر ضمن دسته بندی دلایل ممکن بازطراحی لوگو، به این مهم دست یافته است که بازطراحی لوگو تنها امری هنری و سلیقه ای و تنها به دلایل گرافیکی نبوده، بلکه دلایل مشخص و هدف مندی را بر اساس نیازها و اهداف برند دنبال می نماید. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و به روش توصیفی-تحلیلی بوده و همچنین اطلاعات به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است.
مقام نوازندگان در عصر صفوی برپایه نگاره مستی لاهوتی و ناسوتی اثر سلطان محمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاره های دوره صفویه، افزون بر تفاسیر ادبی مرسوم، خوانشی برپایه مستندات تاریخی و جزییات مردم شناختی عصر نگارگر را نیز در خود دارد. ازاین رو، به نظر می رسد اختلاف های دیداری میان نوازندگان نگاره مستی لاهوتی و مستی ناسوتی (به رقم سلطان محمد) بیش از امری استحسانی در کار هنری است. جامه ها و چهره آرایی های متفاوت، سازهای گوناگون و اندازه های نامساوی پیکره ها، این پرسش را پیش می کشد که این گروه ها، هریک نماینده کدام طیف از نواندگان در عصر نگارگرند؟ تحقیق حاضر به هدف بازشناسی گروه های نوازندگان در عصر سلطان محمد (اوایل دوره صفویه) با استناد به نگاره ای هم زمان شکل گرفته است و می کوشد جایگاه و منزلت اجتماعی این نوازندگان را در زمانه خود روشن سازد. گروه های نوازنده در این نگاره، بازنمایی نوازندگان درباری؛ نوازندگان حلقه سماع و نوازندگان دوره گرد باشند؛ هم چنین نگارگر به موسیقی صوفیان، مقامی خاص بخشیده و مطربان دوره گرد را در جایگاهی فرومایه بازنموده است. شیوه تحقیق در این پژوهشِ بنیادین، توصیفی تحلیلی و متکی بر تحلیل محتواست. روش گردآوری داده های تاریخی (سفرنامه ها، تاریخ نگاری های هم زمان) و مستندات دیداری (نگاره های برجای مانده) اسنادی بوده و تحلیل آن ها، کیفی است. این بررسی به شکلی موردی، تنها بر شناخت نوازندگان متمرکز است و بررسی سایر چهره ها را به مجالی دیگر وامی نهد.
ظرفیت های زبان جنسیتی در دراماتیک کردن نمایش های رادیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درام رادیویی بازتابی از زندگی حقیقی انسان ها و دیالوگ های نمایشی وجه دراماتیزه شده مکالمات انسانی است. اما در علم زبانشناسی بین زبان زنانه و مردانه تفاوت هایی اثبات شده وجود دارد که هریک حاصل هویت اجتماعی متفاوت آنهاست که به آن زبان جنسیتی می گویند . زبان جنسیتی تحت تاثیر فرهنگ و اجتماع ویژگی های متفاوتی را خلق می کند. لذا همین ویژگی ها در دیالوگ های نمایشی نیز سرایت کرده و هویدا می شود. در پژوهش حاضر هدف براین است که تاثیر حضور زبان جنسیتی در یک درام رادیویی در موقعیت های نمایشی را کشف کرده ونشان دهد چطور دیالوگ های مردانه و زنانه با توجه به جنس گوینده و موضع او می تواند بر میزان دراماتیک شدن یک اثر، بیافزایند. چنانچه با توجه به مبانی نظری تحقیق (نظریه تفاوت) و بعد از تحلیل محتوای کیفی ده نمایش پخش شده از شبکه رادیویی جوان در دهه هشتاد مشخص شد که استفاده از زبان جنسیتی در دیالوگ ها منجر به خلق دونیروی برابرو متضاد کلامی می شود که تعادل دراماتیک اثر را تضمین می کند. این دو نیرو لازم و ملزوم یکدیگرند از برآیند آمیزش آنها می توان شاهد پیشبرد فضای دراماتیک اثر و خلق موقعیت های نمایشی بود.
تحلیل تبارشناسانه دیوارنگاره «صف سلام» عبدالله خان در کاخ نگارستان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
53 - 60
حوزههای تخصصی:
دیوارنگاره «صف سلام» که عبدالله خان، نقاش باشی عهد فتحعلی شاه در سال 1228 ه به سفارش حامی خود بر دیوارهای کاخ نگارستان ترسیم کرد از معدود آثار برگزیده هنر قاجار است که به عنوان یک سرمشق توسط هنرمند و دیگران در عمارات و کاخ های متعدد، رونگاشت های از آن اجرا شده است. فرضیه پژوهش این است که ارزش های نهفته یا آشکار، که باعث شهرت فوق العاده این اثر و سپس اجرای رونگاشت های فراوان از آن شد کدام است؟ گمان می رود این نقاشی پاسخ های مناسبی برای نیازهای تصویری آن روز جامعه داشته است که چنان مورد توجه قرار گرفت که حتی پس از مرگ هنرمند نیز تولید می شد.نوشتار حاضر با رویکردی تبارشناسانه، روشن می سازد که برای پدید آمدن یک شاهکار هنری، علاوه بر رعایت بنیان های زیبایی شناسی،تعامل با گفتمان قدرت و پشتوانه های تبلیغی نیز ضروریست. برای مثال حضور ایلچیان فرنگ از جمله سرگور اوزلی انگلیسی و آمده ژوبر فرانسوی در این نقاشی، جهت فراتر رفتن شهرت آن به خارج از مرزهای ایران بی تاثیر نبوده است. نمونه آماری اصلی دراین پژوهش دیوارنگاره صف سلام عبدالله خان است اما جامعه آماری مورد مطالعه تمامی آثار تصویری را که مضمون آنها صف سلام باشد در برمی گیرد. گستره مکانی و زمانی تحقیق، جغرافیای ایران عهد قاجار و روش تحقیق،توصیفی– تحلیلی است.
بررسی تاریخی و کارکردی تولیدات روشنایی شاخص باوهاوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
103 - 114
حوزههای تخصصی:
مدرسه باوهاوس از تاثیرگذارترین مراکز معماری و هنرهای کاربردی بود که در دهه های آغازین قرن بیستم در آلمان فعالیت نمود.امروزه آثار باوهاوس از جمله تولیدات روشنایی آن از نمادهای طراحی قرن بیستم شناخته می شوند.این مقاله با بررسی تولیدات روشنایی شاخص باوهاوس، ارزشهای کارکردی طراحی صنعتی در آنها را تحلیل می نماید.در این راستا ابتدا مسائل مرتبط با حیطه روشنایی چون جایگاه نور و روشنایی در باوهاوس، نمونه های شاخص این تولیدات در باوهاوس، کاربرد آنها در فضای داخلی و طراحان آنها مطرح می گردند. سپس سه ارزش اصلی طراحی صنعتی شامل کارکردهای عملکردی، زیبایی شناختی و سمبولیک به طور کلی در این محصولات بررسی شده و ویژگی های دقیق تر در چهار نمونه از این روشناییها ارایه شده است.ویژگی هایی چون تبعیت فرم از عملکرد، استفاده از اشکال پایه و هندسی، رنگهای اصلی، جنس فلز و شیشه و تاثیر از سبکهای دی استیل و ساختارگرایی در این محصولات مشخص می شوند.در ادامه نقشه مفهومی برای هر یک از سه کارکرد اصلی بیان و ترسیم شده است.در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق تاریخی اطلاعات از منابع معتبر تاریخ هنر و طراحی درخصوص تولیدات روشنایی که یک قرن پیش در مدرسه باوهاوس طراحی شده اند، جمع آوری گردیده و به روش تحلیلی توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است.
مقایسه انگاره های شهریاری در چند نگاره از شاهنامه عمادالکتاب از منظر رودلف آرنهایم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
31 - 40
حوزههای تخصصی:
براساس نظریه گشتالت، در لحظه مشاهده هر نوع تصویر توسط مخاطب، ترکیب آن در ذهن؛ به سوی ساده ترین و آشناترین ساختار ممکن، سوق پیدا می کند. در این رخداد، اصل هم گونی، مشتمل بر مشابهت اندازه، رنگ، شکل، جای گیری و جهتمندی فضایی، عمده ترین نقش را دارد اما بنا به نظر رودلف آرنهایم، برقراری مشابهت به تنهایی منجر به خوانش درست تصویر نمی شود. او پیش شرط دیگری را تحت عنوان تمایزیابی مطرح می کند و مدعی می شود تشابه در حضور تفاوت، معنی پیدا می کند. برای آزمون این منظر، مقاله پیش رو به دنبال این پرسش است: «مطابق با اصل تمایزیابی رودلف آرنهایم، شباهت بسیار انگاره های شهریاری در تصاویر شاهنامه عمادالکتاب، چگونه ارزیابی می شود؟» به این منظور، شش تصویر از نسخه عمادالکتاب، به شیوه تطبیقی تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات اسنادی مورد مداقه قرار گرفت. نتیجه بررسی ها نشان داد در این تصاویر به دلیل جایگزینی معنی به عوض مصداق؛ تشابه بر تفاوت پیشی دارد پس تمایزیابی به اختلال دچار می شود. درحقیقت چون نقاش این نسخه، پادشاهان را متعهد به زیبایی شناسی فتحعلی شاهی و عاری از ویژگی های شخصی به تصویر درمی آورد؛ مفهوم شهریاری به عوض فردیت هر پادشاه می نشیند. گویی همه حاکمان اساطیری این متن ادبی در قالب شخصیت واحدی تحت عنوان فرمانروا تعریف می شوند به گونه ای که برقراری تمایز میان آنها به سادگی ممکن نیست.
تحلیل و بررسی نقش رویکرد احساس گرا در طراحی تایپ فیس فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
115 - 124
حوزههای تخصصی:
تایپفیس ها ابزاری کاربردی و فراگیر هستند. کارکرد اصلی تایپفیس ارتقای خوانش و بهبود روند انتقال اطلاعات است. ظهور سیستم فونت سربی و دیجیتال سبب ایجاد شکاف عمیقی میان زیبایی شناسی حروف فارسی در خوشنویسی کلاسیک و تایپفیس مدرن فارسی شده است. با این وجود حقیقت غیرقابل انکار این است که حتی جنبه های زیباشناسانه تایپفیس مدرن فارسی نیز باید الهام گرفته از هویت نوشتاری خط فارسی باشد تا همسویی بیشتری با زیبایی شناختی مخاطب ایرانی داشته باشد. طراحی احساس گرا با تأمین نیاز احساسی خوانندگان، تجربه بصری مطلوب تری از خواندن را برای آنها فراهم می سازد. در این مقاله تحلیل مختصری از نقش دوطرفه خط و احساس و تاثیر آن بر طراحی قلم فارسی ارائه شده و همچنین به ارزش های بصری نستعلیق و نسخ ایرانی و کارکرد آن در طراحی تایپفیس فارسی پرداخته می شود. بعلاوه نقش میانجی تایپفیس در خلق ارتباط احساسی مثبت میان متن و خواننده بصورت جزئی تر مورد مطالعه قرار می گیرد. و سرانجام با بررسی شباهت های ساختاری عناصر بصری که تداعی گر احساسات مثبت در طبیعت هستند و با بهره گیری از ارزش های ساختاری و بصری مثبت در خط نستعلیق، تجربه مطلوب تری از خوانش متون معاصر فارسی منطبق بر هویت خوانندگان ایرانی ارائه کنیم.
تفسیر نشانه شناختی رنگ از منظر حکمی در نگارگری ایرانی- اسلامی
حوزههای تخصصی:
در هنر نگارگری ایرانی- اسلامی، رنگ نشانه ای از جهان قدسی و ملکوتی است، که در آن نور الهی نقش اصلی را ایفا می کند. حضور رنگ در این نقاشی ها پیامد باز شدن چشم دل هنرمند و دیدار او از عالم مثال و خیال می باشد. عنوان مقاله ی حاضر تفسیر نشانه شناختی رنگ از منظر حکمی در نگارگری ایرانی- اسلامی است، و هدف از آن تأویل معنا شناسانه ی رنگ به عنوان نشانه ی نمادین (بنابر تلقی پیرس) در این هنر است. نشانه شناسی علمی است که هدف خود را شناخت و تحلیل نشانه ها و نمادها می داند. بنابر تعریف پیرس نشانه چیزی است که جای چیزی دیگری می نشیند و بر معنا و مفهومی دلالت دارد. پیوند نشانه با معنامندی اصطلاح متن را پیش می کشد. بنابر تعریف متن عبارت از پیامی ثبت شده است و هر متن را می توان نظامی از نشانه ها دانست. در مقاله حاضر نگارگری ایرانی - اسلامی به منزله ی متنی فرهنگی منظور نظر قرار گرفته است، که در آن رنگ ها نظامی از نشانه هایی با معنا و دلالت های معنوی و حکمی برگرفته از عرفان ایرانی - اسلامی و رمز و نمادی از عالم مثال می باشند. روش پژوهش توصیفی و با استفاده از اسناد و مدارک کتابخانه ای است. نتیجه مقاله روشن می نماید که تأثیر بینش معنوی عارفان اسلامی و حکمت فرهی در ایران باستان، نگارگران را بر آن داشته تا از مفاهیم مینوی رنگ به عنوان نشانه هایی از عالم مثال در آثار خود بهره بگیرند. رنگ در نگارگری ایرانی - اسلامی نماد و رمزی برای محاکات حقیقت عالم مثال است. فرضیه ی مقاله این است که از طریق نشانه شناسی «پیرس» و تعریف او از نشانه های نمادین می توان به تاویل دلالت های نشانه شناسانه ی رنگ در نگارگری ایرانی - اسلامی با توجه به مفاهیم حکمی و عرفانی پرداخت.
تأثیر گوستاو مالر بر آهنگسازان مکتب دوم وین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نوشتار این مقاله بررسی آثار و زندگی موسیقایی گوستاو مالر آهنگساز اتریشی اواخر رومانتیک و تأثیر آن بر آهنگسازانی همچون آرنولد شوئنبرگ، آنتون وِبِرن و آلبان بِرگ است. در تاریخ موسیقی، پس از بزرگانی نظیر هایدن، موتسارت و بتهوون که در دوره کلاسیک در شهر وین مشغول بکار بوده و به آهنگسازان مکتب وین معروف شدند، در اوایل قرن بیستم نیز این شهر شاهد تجمع و ظهور آهنگسازان مهمی همچون شوئنبرگ به همراه دو شاگردش - وبرن و برگ- بود که به سبب نفوذ آثار و عقاید هنری شان در مجامع موسیقی به آهنگسازان مکتب دوم وین شهرت یافتند. مکتب دوم وین، مانند سایر مکاتب هنری، در شاخصه های پیشرفت به یک زنجیره تاریخی قبل از خود متصل می شود. این مقاله در کارکردی مقایسه ای و انطباقی نشان خواهد دادکه آهنگسازان این مکتب در برخورد با عناصری نظیر بافت موسیقی، هارمونی، ارکستراسیون و سایر عوامل موسیقایی پیرو تفکر مالر بوده اند. البته در این رهگذر، مشخص می شود که مالر هم در آثار متأخر خود به نوعی متأثر از فعالیت های این مکتب و خصوصاً شوئنبرگ بوده است؛ اما در رویکرد کلی این مقاله نشان می دهد که مکتب دوم وین و منسوبین آن ها همگی در فراشد موسیقی به مالر و تفکر هنری او ارتباط می یابند.
مطالعه تطبیقی فونت تاهوما و اصول ساختاری خوشنویسی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
65 - 74
حوزههای تخصصی:
طراحی حروف، در سیر تاریخی خود، همگام با قابلیت های فناوری، اقدام به بهینهسازی خوشنویسی سنتی کرده است. عصر حاضر، عصر تکامل فناوری رسانههای دیجیتال است. در آغاز رونق رسانه های دیجیتال، طراحان وب برای نمایش متون مورد نظر خود در عموم وب سایت های فارسی زبان، از فونت «تاهوما» به عنوان فونت استاندارد استفاده میکردند. با ظهور وبفونتها، امکان استفاده از فونتهای گوناگون برای چیدمان صفحات وب به وجود آمد. با این حال، همچنان فونت تاهوما بیشترین کاربرد را در میان فارسیزبانان دارد. به نظر می رسد این فونت فاصله زیادی با اصول نوشتاری خط فارسی داشته و تنها به دلیل هماهنگی فراوان با ساختار فضای وب، مورد استفاده قرار گرفته باشد. در همین راستا، این مقاله با هدف بررسی میزان هماهنگی فونت تاهوما با ساختار فرمی حروف فارسی، به بررسی تشابهات و تفاوت ها، بر مبنای مطالعه تطبیقی ساختار این فونت و چهار اصل مهم در خط نسخ فارسی که شامل: اصول، نسبت، ترکیب و کرسی هستند، می پردازد. نتایج نشان می دهد، بسیاری از تغییرات اعمال شده بر روی فونت تاهوما، ارتباطی با حفظ خوانایی حروف در فضای پیکسلی نداشته و تنها محصول شناخت ناکافی طراحِ آن از خط فارسی است. همچنین دلیل استفاده فراوان کاربران از این فونت را می توان حمایت اغلب مرورگر ها و نیز میزان هماهنگی این فونت با صفحات نمایش دانست.
پارچه بافی سیسیل در دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
75 - 82
حوزههای تخصصی:
در سال212 هجری قمری/837 میلادی، سیسیل توسط اغلبیون مسلمان فتح گردید و به امارتی نیمه مستقل تبدیل شد. تاریخ سیسیل از زمان فتح مسلمانان تا فروپاشی آنان و آغاز تسلط نورمان ها به سه دوره تقسیم می شود: دوره اغلبیدی، فاطمی و کلبی. با ورود مسلمانان به سیسیل، صنایع آن رو به توسعه نهاد و از جمله پارچه بافی رونق گرفت. کارگاه های پارچه بافی با الگوبرداری از منسوجات اسلامی احداث گردید و در نتیجه اعراب مهاجم توانستند صنعت پارچه بافی پیشرفته ای را در آنجا پایه گذاری کنند. پژوهش حاضر بر این اصل شکل گرفته است که منسوجات سیسیل در دوره اسلامی از منسوجات فاطمیون مصر تاثیر پذیرفته است. لذا از طریق بررسی تاریخی و مقایسه نقوش منسوجات با موضوع مشترک، پارچه های این دو منطقه بررسی گردید. بر اساس نتایج به دست آمده حضور بافندگان مسلمان در کارگاه های پارچه بافی سیسیل و نیز تجارت پارچه نقش مهمی در انتقال نقوش پارچه های فاطمیون به سیسیل داشته است. در این زمان نقوش اسلامی و خط نوشته های عربی در تزئین منسوجات به کار می رفت. تداوم نقوش منسوجات فاطمی، مخصوصا خط نوشته، از شیوه های متداول بافندگان مسلمانان بوده است که حتی بعد از حاکمیت نورمان ها در سیسیل ادامه می یابد و میزان زیادی از این منسوجات به کشورهای مسیحی غربی صادر می شود.
بررسی تنوع نقوش اسلیمی در طراحی سرلوح های کتب مصور دوره صفوی، مطالعه موردی: پنج نمونه از سرلوح های دوران صفوی
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی به بررسی تنوع نقوش اسلیمی در یکی از درخشانترین دوران هنر تذهیب یعنی دوره صفوی پرداخته است. در این دوران شاهد بیشترین تنوع اسلیمی در نگارهها هستیم. در این مطالعه، پنج نمونه از سرلوح های کتب دوره صفوی (که در زیبایی و ظرافت شهره هستند) انتخاب شده و از نظر نقوش اسلیمی و همچنین چگونگی طراحی و ترکیببندی بررسی شده اند. تصاویر منتخب عبارتند از: دو سرلوح مذهب از مرقع گلشن، سرلوح شاهنامه رشیدا، سرلوح دیوان امیرشاهی سبزواری و سرلوح سلسهالذهب جامی نتایج پژوهش نشان میدهد که اسلیمیهای توپر، توخالی و تخمکدار، عناصر اصلی تذهیب دوره صفوی هستند. اسلیمیهای دهان اژدری، ابری و گلدار نیز در آثار نفیسو باشکوه استفاده می شوند.
ژرفای موسیقایی باله پرستش بهار نسخه ۱۹۴۷ اثر ایگور استراوینسکی با تاکید بر عنصر ریتم درشماره تمرینی ۱ تا ۵۵(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر عنصر ریتم و برخی ظرایف اجرایی باله پرستش بهار مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. این بررسی با مطالعه تطبیقی رسالات و کتب مربوطه و پارتیتور اثر و نیز با استفاده از تجربیات چندین ساله نگارنده در زمینه رهبری ارکستر، خصوصاً تجربه تمرینات این قطعه با ارکسترهای مختلف انجام پذیرفته است. تمرکز اصلی این مقاله بر یافتن عوامل موثر در پیچیدگی های ریتمیک این باله با استناد به شواهد موجود است و در این راستا پارتیتور اثر به عنوان نزدیک ترین منبع به ذهن آهنگساز مورد استفاده قرار گرفته است. به منظور درک عمیق تر ریتم در کنار تحلیل و بررسی موردی عنصر یاد شده در بخش هایی از این اثر، بطور ضمنی به برخی ابعاد شخصیتی و هنری استراوینسکی بعنوان آهنگساز- که بر نگاه وی به عنصر ریتم موثر است - پرداخته و به صورت دقیق تر تاثیر آن در باله پرستش بهار نسخه ۱۹۴۷ مورد بررسی قرار می گیرد. در این مقاله سعی شده تا تصویری قابل درک از نحوه برخورد با محتوای اثر از زاویه ای معین ارائه گردد و با توجه به پیچیدگی های فراوان اثر نکات مطرح شده در این راستا تنها بخش بسیار کوچکی از مطالعه پارتیتور را شامل می شود که برای نزدیک شدن به اجرایی صحیح از این باله ضروری است.
مطالعه ای سازشناختی بر تغییر تناسب ساختار عود ( بربط) درتصاویر دوره ساسانی، ایلخانی-تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روشی تطبیقی و رویکرد رَوندپژوهانه، روند تغییر شکل و تناسبات درونی ساز عود و تناسب آن با ابعاد نوازنده را در نمونه هایی از دوره ساسانی، ایلخانی- تیموری و صفوی مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. هدف از این پژوهش آن است که اولا ببینیم ساختار این ساز بر اساس مستندات مکتوب و تصویری موجود در دوره ای هزار ساله روند تغییرات پیوسته ای داشته است یا خیر و همچنین در مقایسه با تناسبات بدن نوازنده، در عین اینکه تناسبات در ترسیم تصویر ها بررسی شده و محک می خورد، می توان دید که ثبات تناسبات بدن نوازنده در درون هر دوره و همچنین در مقایسه با دوره های تاریخی دیگر چگونه است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل 32 نمونه از تصاویر سازدار منقش به عود و نوازنده آن است که در چهار گروه معرفی و بررسی شده اند. ترسیم سازها در نمونه های مختلف از تناسبات متفاوتی تبعیت کرده است بطوریکه عمدتا درگذار زمان، با افزایش نسبت عرض کاسه به طول آن مواجهیم. ترسیم سازها در گروه ساسانی به نمونه های امروزی و نسبت مذکور در رساله کنزالتحف نزدیکتر است اما تا دوره صفوی به مرور زمان با کاهش نمونه های مشابه با سازهای امروزی روبرو هستیم.
اثر هنری به مثابه کالای هنری در مواجهه با امر تکنولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
21 - 28
حوزههای تخصصی:
در قرون اخیر رشد تکنولوژی به نحوی بوده که بطور پیوسته برای بشر معیشت بهتر را در پی داشته و توانسته خود را در بسیاری از وجوه زندگی ازجمله هنر به منصه ظهور برساند. همچنین در به چالش کشیدن هنر از مفاهیم سنت گرایانه به مفهومی نو تأثیر تأمل برانگیزی داشته است. به گونه ای که به مدد آن آثار هنری قابلیت بازتولید یافته و از این طریق در دسترس توده مردم قرارگرفته است. این مقاله در جهت تبیین مسئله نفوذ تکنولوژی در هنر و کالایی شدن اثر هنری از طریق تولید انبوه و بازتولید مکانیکی به طرح موضوع پرداخته و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بازخوانی روابط جامعه ی تکنولوژیک و هنر از طریق اختلاط هنر و زندگی روزمره، می پردازد. بازتولید اثر هنری در جامعه ای رخ می دهد که تکنولوژی و نظام سرمایه داری در آن فراگیر شده است پس در چنین جامعه ای تولید برای مصرف صورت می گیرد و در پی فرآیند تولید نظام مبادله و بازار شکل می یابد. این مکانیسم متأثر از تکنولوژی، منجر به تغییر در ماهیت هنر و کیفیت تولیدات هنری می گردد تا به آنجا که هنر با زندگی روزمره پیوند ناگسستنی خورده و جزء لاینفک آن محسوب می شود و نتیجتاً هنرمند به عنوان یک تولیدکننده کالای هنری با تکثیر و انبوه سازی، قالب اثر هنری را دگرگون می سازد.
بررسی تطبیقی نقش مایه فرشته در سنگ قبور آرامگاه ارامنه و تخت فولاد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
83 - 92
حوزههای تخصصی:
تاثیر متقابل هنر مسیحیت و هنر دوران اسلامی در ایران، با گسیل ارامنه جلفای قدیم به جلفای نو در اصفهان در دوران صفویه رنگ و بویی تازه به خود گرفت و یکی از نمود ها و تجلی این اثرگذاری های متقابل، حجاری بر روی سنگ قبور می باشد. از جمله تصاویر مشترک منقوش در دو قبرستان تخت فولاد و ارامنه اصفهان ، نقش مایه فرشته است. در این پژوهش سعی شده تا علاوه بر برداشت اسنادی، با تصویر برداری میدانی تقریبا 50 سنگ قبر دارای نقش فرشته، به روش توصیفی- تحلیلی، شناخت و معناشناسی این نقش مایه، امکان پذیر و وجوه تشابه و تفارق آن در دو گورستان بررسی گردد. نقشمایه فرشته در تخت فولاد )علاوه بر ناثیر پذیری از هنر ایران باستان و دوران اسلامی(، بیشتر متاثر از دوران رنسانس بوده ولی تصاویر فرشته در قبرستان ارامنه بیشتر متاثر از هنر بیزانس بوده است. علی رغم مشترکاتی همچون جنسیت، تعداد بالها و... در به تصویر کشیدن نقش مایه فرشته در دو قبرستان، نمودی واضح مبنی بر تاثیر ارامنه بر هنرمندان حجار تخت فولاد مشاهده نگردید. ولی نقوش اسلیمی و ختایی در همنشینی با نقش مایه فرشته را می توان از نمود های تاثیر متقابل فرهنگ ایرانی-اسلامی و ارامنه- مسیحی در نظر گرفت.