مطالب مرتبط با کلیدواژه

شاهنامه عمادالکتاب


۱.

هم سنجی متن ادبی و نگارگری در مجلس «کمان کشیدن گرشاسپ در محضر قیصر روم» از شاهنامه قاجاری عمادالکتاب

تعداد بازدید : ۵۲۱ تعداد دانلود : ۳۶۷
حسن ختام شاهنامهنگاری در ایران، نسخه عمادالکتاب است که به عنوان واپسین نمونه دستنویس و مصور قاجاری کمتر مورد مداقه قرار گرفته است. این شاهنامه با حدود چهار هزار بیت اضافات، بخشی از متن گرشاسپنامه را نیز در خود جای داده که ازجمله آنها داستان کمان کشیدن گرشاسپ پهلوان در محضر قیصر روم است. آنچه در پی میآید در پاسخ به این پرسش است: تطبیق متن ادبی و تصویر در مجلس مذکور از شاهنامه عمادالکتاب چه چیزی را نشان میدهد؟ فرضیه آن است که این نگاره در حدود سبک قاجاری به متن ادبی وفاداری نشان داده است. هدف، تحلیل تطبیقی متن ادبی و نگاره از نسخه مهجور عمادالکتاب است. این مقاله با نمونهگیری هدفمند نشان میدهد نقاش به جهت تأکید بر هویت ایرانی یا شاید هم به سبب اشتباه گرفتن گرشاسپ پهلوان با گرشاسپ، پادشاه پیشدادی مورد اشاره در متن شاهنامه، او را در هیئت ملوکانه فتحعلیشاهی به تصویر درآورده و بهعکس قیصر روم را برخلاف متن ادبی در حالت ایستاده، به صورت دست به سینه مجسم ساخته و در تجسم پوشش وی به کلاه دستارپیچ فرمانروایان محلی بسنده کرده است. بههرروی عدول نقاش از جزییات ظاهری متن ادبی و اتخاذ مسند شاهانه برای گرشاسپ به دلالت معنایی حقانیت وی نسبت به قیصر روم انجامیده است.
۲.

بازشناسی شمایل رستم در شش نگاره از شاهنامه عمادالکتاب در سنجه تطبیق نشانه های تصویری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قاجار نگارگری نشانه تصویری شاهنامه عمادالکتاب رستم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۸۰۹
در تصویرگری ادبیات، نشانه های تجسمی از دو حیث به آن راه می  جویند: بخشی وام دار متن ادبی هستند درحالیکه برخی دیگر صرفاً از سنت های فرهنگی پیشین یا خلاقیت هنرمندانه مایه گرفته  اند یعنی بنیان آنها در منبع مکتوب قابل بازیابی نیست. شاهنامه فردوسی و خاصه داستان های رستم که در گذر زمان، بسیار دستمایه نگارگران قرار گرفته، مصداق مناسبی برای مطالعه کارکرد نشانگان تصویری است. در مقاله حاضر پرسش این است: در شش نگاره قاجاری از شاهنامه عمادالکتاب، کدام طیف از نشانه های تصویری در بازشناسی نقش رستم تأثیر بیشتری دارند؟ فرضیه آنکه احتمال می  رود نشانه های تصویری برآمده از متن ادبی، تمییزپذیری وی را بیشتر تسهیل کرده اند. هدف آن است که اثربخشی نشانه های تصویری درشمایل شناسی به تصریح درآید و درعین حال شاهنامه مهجور عمادالکتاب مصداق سخن باشد. نتیجه مطالعه به شیوه تطبیقی و با هدف پیگیری پژوهش های تاریخی؛ نشان می دهد کلاهخود دوشاخ دیوسر، چهره میانسال، ریش دوفاق بلند و ببربیان؛ از مؤثرترین نشانه های تصویری در بازشناسی شمایل رستم در نسخه عمادالکتاب است؛ به طوریکه فقدان آن، در شناسایی وی تردید ایجاد می کند. با این حساب، برخلاف فرضیه نخست، مهم ترین نشانگان تصویری مؤثر در این بازشناسی، در متن ادبی مورد اشاره قرار نگرفته  اند اما چون در نگارگری شاهنامه تکرار داشته اند به اصلی ترین نمادینه های رستم بدل شده اند.
۳.

مقایسه انگاره های شهریاری در چند نگاره از شاهنامه عمادالکتاب از منظر رودلف آرنهایم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قاجار شاهنامه عمادالکتاب گشتالت رودلف آرنهایم مشابهت تمایزیابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۴۲
براساس نظریه گشتالت، در لحظه مشاهده هر نوع تصویر توسط مخاطب، ترکیب آن در ذهن؛ به سوی ساده ترین و آشناترین ساختار ممکن، سوق پیدا می کند. در این رخداد، اصل هم گونی، مشتمل بر مشابهت اندازه، رنگ، شکل، جای گیری و جهتمندی فضایی، عمده ترین نقش را دارد اما بنا به نظر رودلف آرنهایم، برقراری مشابهت به تنهایی منجر به خوانش درست تصویر نمی شود. او پیش شرط دیگری را تحت عنوان تمایزیابی مطرح می کند و مدعی می شود تشابه در حضور تفاوت، معنی پیدا می کند. برای آزمون این منظر، مقاله پیش رو به دنبال این پرسش است: «مطابق با اصل تمایزیابی رودلف آرنهایم، شباهت بسیار انگاره های شهریاری در تصاویر شاهنامه عمادالکتاب، چگونه ارزیابی می شود؟» به این منظور، شش تصویر از نسخه عمادالکتاب، به شیوه تطبیقی تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات اسنادی مورد مداقه قرار گرفت. نتیجه بررسی ها نشان داد در این تصاویر به دلیل جایگزینی معنی به عوض مصداق؛ تشابه بر تفاوت پیشی دارد پس تمایزیابی به اختلال دچار می شود. درحقیقت چون نقاش این نسخه، پادشاهان را متعهد به زیبایی شناسی فتحعلی شاهی و عاری از ویژگی های شخصی به تصویر درمی آورد؛ مفهوم شهریاری به عوض فردیت هر پادشاه می نشیند. گویی همه حاکمان اساطیری این متن ادبی در قالب شخصیت واحدی تحت عنوان فرمانروا تعریف می شوند به گونه ای که برقراری تمایز میان آنها به سادگی ممکن نیست.
۴.

پوشش زنان در دو نسخه قاجاری فرهاد و شیرین صنیع الملک و شاهنامه عمادالکتاب از منظر افسانه چشم معصوم ارنست گامبریج(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قاجار شاهنامه عمادالکتاب فرهاد و شیرین صنیع الملک افسانه چشم معصوم ارنست گامبریچ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۲۳
دوره اول نقاشی عصر قاجار با حکومت فتحعلی شاه و پیکرنگاری درباری شناخته می شود. دوره دوم با سلطنت ناصرالدین شاه نضج گرفته و با رواج طبیعت گرایی تا انتهای این سلسله، ادامه حیات می دهد. عموم هنرهای هر زمان به خصایص رایج در عصر خود وفاداری نشان می دهند، اما برخی از تصاویرِ نسخ خطی نیمه دوم قاجار، وام دار پیکرنگاری درباری در دوره اول هستند و این مسئله در تجسّم پوشش زنانه نمود بارزی دارد. ازسویی ارنست گامبریچ، باور دارد هر هنرمند از هم سلکانش بیشتر از واقعیّت تأثیر می پذیرد، امری که وی به افسانه بودن معصومیت چشم تعبیر می کند و آن را مقابل اصالت بالفطره ذهن قرار می دهد. نظر به چنین دیالکتیکی، پرسش این است: از منظر افسانه چشم معصوم ارنست گامبریچ، تفاوت سبکی پوشش زنانه در تصاویر دو نسخه متأخّر قاجاری یعنی فرهاد و شیرین صنیع الملک (عهد ناصری) و شاهنامه عمادالکتاب (عهد مظفری) چه چیزی را نشان می دهد؟ نتیجه به شیوه تطبیقی تحلیلی و با تدقیق در چهار نگاره، گواه آن است پوشش زنان در نسخه فرهاد و شیرین صنیع الملک به خصایص دوره دوم و بروز آن در اجتماع ارجاع می دهد درمقابل، به عکس بردار تاریخی، صور زنانه در شاهنامه عمادالکتاب درمقایسه با پیکرنگاری درباری ارزش های واقعی اش را بازگو می کند. این امر نشانگر آن است برخلاف آموزش های صنیع الملک که متأثّر از طبیعت گرایی غربی بود، نقاش ناشناس عمادالکتاب، از سلف نگارگران سنتی بوده است.