فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
87 - 102
حوزههای تخصصی:
طراحی، یکی از پیچیده ترین و درعین حال مهمترین فعالیت خلاقه انسان است که نیازمند توانایی و دانش خاص خود است. در حدود چند دهه از شروع طراحی پژوهی می گذرد، که در این بین پژوهش های اولیه، بیشتر درپی ارائه روش های کاربردی طراحی بوده اند و مطالعات اخیر، بیشتر به پیچیدگی های کار، توصیف فضای مساله و فرآیند طراحی بوده است. بنابراین، نیاز به مطالعه ی شناخت ماهیت دانش طراحی وساختن دانش در یادگیری سازنده گرا، احساس می شود. در این مقاله سعی شد با رویکردی کیفی و به روش نظریه زمینه ای به بررسی ماهیت دانش طراحی از منظر سازنده گرایی پرداخت. این سوال مطرح می شود که، ماهیت دانش طراحی از منظر یادگیری سازنده گرا چگونه است؟ راه های کسب دانش طراحی در یادگیری سازنده گرا چگونه است؟ به نظر می رسد، دانشی که طراحان استفاده می کنند، قابل انطباق به رویکرد تولید دانش از منظر سازنده گرا است، پس سعی می شود، از منظر یادگیری سازنده گرا به بررسی ماهیت دانش طراحی بپردازد. اطلاعات به دست آمده از مستندات برجسته و مصاحبه با اساتید معماری در نرم افزار مکس کیودا وارد شد، ضمن کدگذاری اولیه ، محوری و گزینشی، به استخراج مولفه هایی انجامیده و معطوف به ارائه این شد که، مجموعه عوامل شناختی، عاطفی طراح که نگرش او به موقعیت طراحی و دانش طراحی اش موثرند، همراه طراح به موقعیت طراحی راه می یابند، که می توان از آن به «دانش مختص هر طراح» معرفی شود و محیط یادگیری سازنده گرا مناسب ترین رویکردی است که می توان برای آموزش طراحی اتخاذ نمود.
«خودآموزی حداکثری در بستر محرک» تاملی بر یکی از الگوهای جامعه پذیری حرفه ای در بین بازیگران تئاتر در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
52 - 43
حوزههای تخصصی:
جامعه پذیری در گروه های حرفه ای یکی از انواع جامعه پذیری است که به فرایند یادگیری نقش ها، هنجارها، ارزش ها و مهارت های مربوط به حرفه، شغل یا گروه اجتماعی اشاره دارد. هدف این مطالعه، کشف فرایند جامعه پذیری حرفه ای در بین بازیگران دارای تحصیلات دانشگاهی تئاتر در شهر تهران، به مثابه یک گروه حرفه ای است؛ کشف و شناسایی فرایندهایی که طی آن، فرد مبتدی، به عضوی حرفه ای از گروه بازیگرانِ تئاتر تبدیل می شود. تحقق این هدف از طریق فهم و شناسایی داستان بازیگر شدن مصاحبه شوندگان، تحت هدایت روش گرانددتئوری دنبال شده است. گرانددتئوری روشی است که در فقدان یک نظریه مدون، از طریق گردآوری، تحلیل و دسته بندی نظام مند داده ها، الگویی از یک فرایند اجتماعی ارائه می دهد. این الگو در اینجا، مشابهت های مسیری است که هر یک از بازیگران تئاتر برای نیل از وضعیت مبتدی به وضعیت حرفه ای پیموده اند. پس از جمع آوری اطلاعات با تکنیک مصاحبه روایی و تجزیه وتحلیل آن ها، از مجموعه مقولات بستری/ شرایطی، «بستر محرک» به عنوان مقوله هسته انتزاع و از میان مقولات فرایندی/ تعاملی، مقوله «خودآموزی حداکثری» به عنوان مقوله هسته انتخاب شد. از ترکیب این دو مقوله، مقوله مرکزی نهایی به دست آمد: «خودآموزی حداکثری در بستر محرک». این بستر محرک گاهی زمینه خانوادگیِ موافق است، گاهی بستر مورفولوژیکی است که دانشگاه فراهم آورده است، و گاهی نیز به فضای مأیوس کننده برخی کلاس های دانشگاه اشاره دارد که به مثابه عامل برانگیزنده در جهتِ رشد عمل می کند. خودآموزی مستمر و حداکثری نیز همان نکته اصلی موجود در داده هاست که در این فرایند بیشترین اهمیت و تأثیر را از منظر پاسخگویان داشته است؛ یک موتور فعال درونی که موجب شده است فرد پیوسته در پی یادگیری و کسب مهارت های بازیگری از طریق منابع گوناگون آموزشی باشد.
مطالعه تطبیقی الگوی حرکتی نماهای کینتیک با الگوی هندسی مثلثی با توجه به دریافت روشنایی طبیعی در ساختمان اداری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که دریافت روشنایی طبیعی در مکان های مختلف با توجه به مسیر حرکت خورشید و شرایط مختلف آسمان در طول روز، فصل و سال متمایز است، می توان با استفاده از نمای کینتیک میزان روشنایی طبیعی در فضای داخل را متعادل و بهینه کرد. از این رو پژوهش حاضر بهره گیری از روشنایی طبیعی را با استفاده از دو نمای کینتیک با الگوی هندسی مثلثی همسان و الگوهای حرکتی تاشو و چرخش ناهمسان در جداره جنوبی یک ساختمان اداری در تهران بررسی می کند. با ارزیابی شاخص روشنایی در دو نمای کینتیک می توان دریافت که الگوی حرکتی نما چه تاثیری در روشنایی یک فضای اداری دارد. به منظور ارزیابی دریافت نور روز، شاخص های نور روز پویا و دو الگوی حرکتی نمای کینتیک با استفاده از روش کمی و ابزار شبیه سازی گرسهاپر و پلاگین هانیبی پلاس نسخه 06 و لیدی باگ البیتی نسخه 1.5.0مورد سنجش قرار گرفته اند. نتایج حاصل از شبیه سازی با استفاده از روش مطالعه تطبیقی موردبررسی و تحلیل قرارگرفته است. در این پژوهش ابتدا به معرفی نمای کینتیک و ساختارهای حرکتی نما، سپس شاخص های روشنایی نور روز و مقدار روشنایی مورد نیاز یک فضای اداری پرداخته شده است. با توجه به داده های موجود دو نمای برگرفته از برج البحر با الگوی حرکتی تاشو و دیوار کاپرا با الگوی حرکتی چرخشی مورد شبیه سازی قرارگرفته است. در نهایت نتایج شبیه سازی مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفته و متناسب با داده ها پارامترهای متغیر برای بهبود وضعیت روشنایی در نظر گرفته شده است. در مقایسه نتایج نما، الگوی حرکتی تاشو مشخص شد که در هر سه ماه تیر، فروردین و دی احتمال خیرگی و عدم آسایش بصری در فضا ایجاد شده است همچنین در ساعت 12 ظهر ماه های تیر و فروردین با نور کم در فضا مواجه است. اما نما با الگوی حرکتی چرخشی فقط با مسئله نور کم در فضا مواجه است. که این مقادیر در هر دو نما با تغییر پارامترها برطرف شده است. در نتیجه ی پارامترهای متغیر در درجه اول تغییر زاویه نما یا میزان گشودگی آن با عملکرد نما با موقعیت خورشید از اهمیت بیشتری نسبت به ضریب انعکاس سطوح و انتقال بصری شیشه برخوردار هستند، در نهایت الگوی حرکتی چرخشی نسبت به الگوی حرکتی تاشو در پاسخگویی به روشنایی طبیعی عملکرد بهتری دارد.
ارزیابی معیارهای خلوت در ساختار دیاگرام عملکردی سکونتگاه های دانشجویی؛ مطالعه موردی: سکونتگاه های دانشجویی شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار دیاگرام عملکردی فضای سکونتگاه های دانشجویی به واسطه جمعی بودن آن ها و اینکه خانه دوم محسوب می شود از اهمیت بسیاری برخوردار است. ساکنان این مجموعه، دانشجویانی هستند که با قبولی در شهری غیر از موطن خود مجبور به ترک خانه و نقل مکان به شهر جدید شده و عمدتا دارای سطوح رفتاری مختلف از نظر اجتماعی هستند و مواجهه با محیط جدید و افراد با فرهنگ ها و روحیات متفاوت موجب ایجاد نوعی اختلال در تامین یکی از مهم ترین نیازهای فردی از جمله خلوت مطلوب در محیط سکونتی، بخصوص در ماه های اولیه اسکان برای این افراد می گردد. این پژوهش به ارزیابی معیارهای تامین خلوت ساکنان سکونتگاه در ساختار دیاگرام عملکردی این مکان سکونتی خاص توجه دارد. برای نیل به این امر ابتدا ساختار سکونتگاه بر اساس مولفه های کالبدی- محیطی، عملکردی- فعالیتی و ادراکی- معنایی با استنباط از نظریه مکان دیوید کانتر مورد بررسی قرار می گیرد. نمونه های مورد ارزیابی هدف تحقیق، سکونتگاه دانشجویی در مجتمع سکونتگاهی دانشگاه بین المللی امام خمینی و مجتمع سکونتگاهی دانشگاه آزاد اسلامی شهر قزوین با دو نوع ساختار متمرکز و خطی بوده است. پرسشنامه این پژوهش در دو بخش اصلی سازماندهی شده است که بر پایه مقیاس 5 گزینه ای لیکرت پاسخ ساکنان را در رابطه با رفتار خلوت در مکان سکونتی دسته بندی می کند. به منظور ارزیابی نهایی الگوهای نظری پژوهش و تعیین رابطه وابستگی متغیرهای مستقل و وابسته به طور همزمان از روش چند متغیره الگوسازی معادلات ساختاری با نرم افزار 22 AMOUS استفاده گردید که به صورت ترکیبی از تحلیل عاملی و تحلیل مسیر بهره می گیرد و در نهایت استدلال منطقی به جمع بندی داده های حاصل از شیوه پیمایش و معادلات ساختاری می انجامد. یافته ها نشان می دهد که ویژگی های کالبدی- محیطی با بارعاملی 0/83 بیشترین تاثیر بر سازمان فضایی را دارد و به همین ترتیب ویژگی های عملکردی- فعالیتی با بار عاملی 0/7 در رتبه دوم و ویژگی های ادراکی – معنایی با بار عاملی 0/56 در رتبه سوم قراردارند. نتایج نشانگر برتری معیارهای خلوت ساکنان در سکونتگاه های متمرکز بر اساس رابطه سازماندهی با ساز و کارهای تامین خلوت نسبت به نمونه مشابه خطی و افزایش رضایتمندی سکونتی در اینگونه سکونتگاه ها اشاره دارد.
بررسی تطبیقی ویژگی های کالبدی و کارکردی شناشیرهای بوشهر با فضای مشربیه در کشورهای حوزه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
83 - 102
حوزههای تخصصی:
شناشیرها یکی از جذابیت های فرمی بافت تاریخی بوشهر هستند که عنصر مشابه آن در سایر کشورهای خلیج فارس، «مشربیه» است. با توجه به ارزش تاریخی این عناصر، بازشناسی آن ها به کشف تفاوت ها، شباهت ها و درک ماهیت کاربردی شان در گذشته و استمرار بکارگیری آن ها در معماری امروز، ضروری است. هدف تحقیق، مقایسه کالبدی و کارکردی شناشیر و مشربیه، جهت شناخت شاخصه های بومی، حفظ، احیا و بازبکارگیری آن ها در معماری امروزی است. روش تحقیق کیفی و توصیفی-تحلیلی و راهبرد تحقیق، استقرایی است. گردآوری داده ها از طریق مطالعه اسنادی، مشاهده و مصاحبه است. جامعه آماری تحقیق، تمامی شناشیرهای بوشهر و در سایر کشورهای خلیج فارس، تعداد ۲۰۰ بنا به صورت هدفمند بوده است. نتایج نشان داد که مشربیه ها بیش تر بر تزیینات و فرم، و شناشیرها بر نحوه ساخت و تطبیق کاربرد فضا، با زندگی ساکنین تمرکز دارند که نشان از تفاوت در بینش اسلامی و فرهنگ و نوع معیشت صاحبان بناها در این کشورها دارد.
سازه متحرک دو جهته با قابلیت انطباق پذیری (ترکیب مفصل جلو و عقب رونده به همراه ساختار اتصال دهنده)
حوزههای تخصصی:
معماری متحرک و محیط های انطباق پذیر از موارد قابل توجه در عرصه معماری هستند. نحوه دستیابی به محیطهای خود ساختار باقابلیت انطباق پذیری مسئله اصلی پژوهش است که این روش دستیابی، از کوچک ترین جزء تا بزرگ ترین بخش آن را در برمی گیرد. هدف اصلی این تحقیق دستیابی به طراحی و ساخت محیطی متحرک و پاسخگو است که بتواند با جمع آوری داده های محیطی الگوی مناسب را انتخاب و استفاده کند. روش تحقیق از نوع کاربردی است که با استفاده از اصول موجود در پژوهش های پایه، به دنبال توسعه روش های موجود است. مهم ترین جزء تحقیق، طراحی مفصل از طریق احجام منتظم و امکان های باز و بسته شدن است. پژوهش دو مورد از مناسب ترین این احجام یعنی هشت وجهی و بیست وجهی منتظم را مبنای بررسی قرار داد. این پژوهش از طریق بررسی هندسه های چندوجهی و مدل سازی آن در نرم افزار راینو 6 و امکان سنجی از طریق نرم افزار سالیدورک 2021 سرویس پک 4 و تحلیل محیط از طریق پایتون و صدور فرمان به وسیله سیستم عامل رباتیک انجام شد. مطالعات نشان داد که با استفاده از هندسه های هشت وجهی و بیست وجهی می توان به ساختار مدولاری دست یافت که قابلیت حرکت در محیط و ایجاد سامانه ای خود ساختار را دارد. همچنین امکان خودآگاه کردن ساختار با استفاده از واحدهای ادراکی و عملگر وجود دارد. سازه طراحی شده در حالت هشت وجهی فشرده و بسته است و از دو جهت می تواند به حالت بیست وجهی تبدیل شود که این دو حالت از یک سو آن را به عقب و از سوی دیگر محرک آن رو به جلو است و به این ترتیب می تواند حرکت سازه را تداعی کند. در بین دو مفصل طرفین، سازه ایستا و لولایی ساده با حداقل حرکت قرار می گیرد که مفاصل متحرک را به هم وصل کرده و یکپارچگی موجود را ایجاد می کند.
سنجش شاخصه های تأثیرگذار بر منازعات و ادعا های پیمانکاران در شهرداری تهران در سال های ۱۳۹۳ تا ۱۴۰۳
حوزههای تخصصی:
پروژه های عمرانی بخش عظیمی از اعتبارات و منابع مالی یک کشور را به خود اختصاص می دهند. ادعاها و در پی آن اختلافات به ویژگیهای ذاتی در پروژه های تب دیل ش ده ان د ک ه بس یاری از ذینفع ان پروژهها، آن را از مخربترین اتفاقات این صنعت میدانند. در بیشتر پروژهها ب ا سیس تم ه ای مختل ف انج ام پروژه، امکان بروز ادعاهایی از سوی طرفین، به خص وص پیمانک اران وج ود دارد. اگرچ ه در ه یچ پ روژه ای نمیتوان احتمال بروز این ادعاها را از میان برد، اما میتوان با شناسایی علل و منش أ اص لی ب روز ادعاه ا، تا حد زیادی از وقوع آنها در پروژه جلوگیری کرد. پژوهش حاضر با بررسی علل منازعات و ادعاهای پیمانکاران در شهرداری ها صورت پذیرفته است. در تحقیق حاضر با بررسی ادبیات تحقیق عوامل احتمالی موثر بر علل منازعات و ادعاهای پیمانکاران با شهرداری ها شناسایی شده و سپس در قالب پرسشنامه در اختیار 20 نفر از خبرگان و متخصصان قرار گرفته است. در گام اول احتمال وقوع این موارد بین پیمانکاران و شهرداریها، سپس میانگین احتمال تبدیل به اختلاف موارد بین پیمانکاران و شهرداری با استفاده از آزمونهای آماری سنجیده شد و در مرحله بعد با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی عوامل اختلاف زا طبقه بندی و میزان احتمال تبدیل هر گروه به اختلاف بررسی شد، در گام سوم، عوامل تاثیر گذار بر اختلاف با استفاده از روش AHP رتبه بندی شدند. نتایج نشان داد شاخص های مربوط به ضعف و نواقص مشاور و ضعف و نواقص کارفرما در بروز اختلاف بین شهرداری و پیمانکاران سهم بیشتری را به خود اختصاص می دهند، در زمینه ضعف و نواقص کارفرما، دخالت کارفرما در اموری مانند طراحی و جزئیات، نحوه ی اجرا و زمان بندی پروژه باعث دو باره کاری و افت راندمان در فعالیتها می شود، همچنین تعلل در تصمیم گری توسط کارفرما مانند تاخیر در بازبینی، تصویب یا ابلاغ تغییرات و سستی در پیشرفت پروژه ها تاثیرگذار است، تعلل در پیش پرداخت برای آماده سازی یا تجهیز کارگاه نیز سبب متضرر شدن پیمانکار و ایجاد اختلاف خواهد شد، تاخیر در اخذ مجوز از سازمانها نیز برعهده کارفرما می باشد که تاخیر در آن سبب کند شدن فعالیت های پروژه می شود و ادعاهای پیمانکاران را در پی خواهد داشت.
تحلیل توزیع زمانی- مکانی الگوهای استقرار سکونتگاه های عصر آهن شهرستان دیواندره با استفاده سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۰)
۱۶۷-۱۴۴
حوزههای تخصصی:
شهرستان دیواندره، یکی از مهم ترین مناطق جغرافیایی و اقلیمی ایران و کردستان، که در تقسیمات ژئومورفولوژیکی بخشی از واحد کردستان شرقی و سنندج- سیرجان را تشکیل داده است. از نظر منظر طبیعی با دشت های مرتفع که توسط سد کوهستانی احاطه شده است. براساس مطالعات باستان شناسی شهرستان دیواندره و مجاورت با محوطه های تاریخی زیویه و تخت سلیمان و نیز وجود محوطه های کاوش شده در منطقه مذکور بی شک یک منطقه تاریخی با داده های فرهنگی خاص خود است که تاکنون به صورت کامل مورد پژوهش قرار نگرفته است. پژوهش حاضر به مطالعه ۵۶ استقرار عصر آهن منطقه دیواندره (بخش کرفتو) که در بررسی های میدانی باستان شناسی سال ۱۳۹۷ شناسایی شدند می پردازد. مهم ترین پرسش های موجود، چگونگی شکل گیری استقرارها و متغیرهای محیطی مؤثر در شکل گیری سکونتگاه های عصر آهن است. در این پژوهش سعی بر آن است با روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای و به کارگیری مدل تحلیل جغرافیایی، تفسیر روشمند و مناسبی از نحوه توزیع محوطه های عصر آهن بخش کرفتو ارائه گردد. بررسی ها نشان داد که الگوی مکان گزینی محوطه ها در ارتباط با عوامل محیطی همچون ارتفاع، منابع آبی در شکل گیری و برهمکنش فرهنگی زیستگاه های عصر آهن مشهود است. منطقه مورد پژوهش دارای آب و هوای مناسب، تپه های ماهوری کم ارتفاع در پهنه دشت، جهت کشاورزی و تأثیرپذیری متغیرهای محیطی، وابستگی استقرارها به منابع آبی به صورت خطی استقرارهای دائمی و کوچرو فصلی را نشان می دهد. همچنین بررسی عوامل محیطی تأثیرگذار در مدل تراکم کرنل بیشترین تراکم محوطه ها در بخش مرکزی و غربی منطقه را مشخص می کند.
کاربست طراحی احساس گرا در محصولات با تاکید بر درک کیفی کاربران: مطالعه موردی آسیاب خانگی زعفران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
37 - 44
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز رویکرد طراحی احساس گرا با پاسخ به نیازهای حسی و عاطفی کاربران در طراحی محصولات خانگی، از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی آسیاب های خانگی زعفران درصدد یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا با ترکیب شاخصه های حسی نظیر آرزو، علاقه، فریبندگی، خوشایندی و لذت بخشی می توان تجربه ارزشمندی را برای کاربران خلق کرد. این پژوهش از نظر هدف، یک مطالعه کاربردی است که در سه گام اصلی با تلفیق دو روش کیفی و کمی و از نوع توصیفی- همبستگی، نیازهای حسی مختلفی را از طریق ابزار مشاهده، مصاحبه های نردبانی و پرسشنامه استخراج کرده و به ارزیابی آنها با استفاده از روش Pr-EMO می پردازد و از نظر روش گردآوری داده ها، در دسته مطالعات میدانی قرار می گیرد. جامعه آماری به صورت هدفمند از بین افرادی انتخاب شده است که به آشپزی علاقه زیادی داشته و از زعفران بیشتری در غذاهایشان استفاده می کنند. نتایج پژوهش پیش رو نشان دهنده ی آن است که با تمرکز بر نیازهای حسی کاربران و ترکیب این احساسات با یکدیگر، نه تنها می توان شخصیت منحصر به فردی را برای محصول خلق کرد بلکه می توان تجربه ای غنی، مطلوب و بادوام تری را برای کاربران رقم زد.
تحلیل فرآیند خوانش عکس بر اساس نظریه کنشگر شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
75 - 88
حوزههای تخصصی:
عکس همانند سایر متون هنری به محض این که وارد یک شبکه ارتباطی می شود در معرض انواع پرسش ها قرار گرفته و این گونه کنشی تحت عنوان خوانش عکس آغاز می شود. منتقدان از پایگاه های فکری متفاوت، به روش ها و رویکردهای گوناگون با عکس ارتباط برقرار می کنند و بدین شکل به خوانش، تفسیر و تعبیر آن مبادرت می ورزند. هدف این پژوهش، تحلیل فرایند خوانش عکس و چگونگی برساخت خود خوانش عکس است. لذا، در این مقاله، به شناسایی عناصر و عوامل اصلی دخیل در خوانش عکس و نحوه پیوند آن ها با یک دیگر پرداخته ایم. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و تطبیقی و رویکرد به کار گرفته شده، نظریه کنشگر - شبکه برونو لاتور است. بنابراین، پس از شرح نظریه مورد نظر، مفاهیم قابل تعمیم آن (کنشگر، شبکه، گذارده و ترجمه) در رابطه با فرایند خوانش عکس بررسی و تحلیل شده اند. لاتور فارغ از تقسیم بندی های رایج مانند واقعی و غیر واقعی، معتقد است جهان متشکل از کنشگران انسانی و غیرانسانی شامل اشیا، موجودات و مصنوعات است که به صورت شبکه ای با یک دیگر پیوند می یابند و این گونه انواع سازه ها از یک واقعیت علمی تا دولت، کتاب، قصه و... برساخته می شود. دغدغه اصلی این نظریه، مطالعه چگونگی پیوند کنشگران با یک دیگر در درون هر شبکه ای و تحلیل فرایند ساخت یک محصول یا سازه است. از این جهت این پرسش ها مطرح می شوند که: 1) فرایند خوانش عکس چگونه شکل گرفته و در نهایت، برساخته می شود؟ 2) کنشگران اصلی برساخت خوانش عکس کدامند؟ 3) نحوه پیوند، ارتباط و تعامل کنشگران دخیل در خوانش عکس با یک دیگر چگونه است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که، خوانش عکس در گام نخست از مواجهه دیداری و اتحاد کنشگری انسانی یعنی منتقد با عکس شکل می گیرد. سپس، از طریق درآمیختن، تعامل، تقابل و مذاکره تمامی کنشگران درگیر در درون شبکه، یک خوانش از عکس برساخته می شود. در واقع، عاملیت منتقد مستقل نبوده و به بازیگری سایر کنشگران شبکه وابسته است. این کنشگران عبارتند از: عنوان و بیانیه عکس، دیدگاه و قصد عکاس، شاخه و مقوله عکس و نظریه های زیبایی شناسی و نقد هنری.
چگونگی نقشمایه اسلیمی در حاشیه قالی های سده دهم ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
181 - 195
حوزههای تخصصی:
با آغاز حاکمیت صفویان از قرن دهم ه.ق آفرینش نوآورانه قالی با ساختاری (طراحی و بافت) متفاوت از گذشته در صدسال نخست رقم خورد؛ نظام های تزئینی حاکم بر ساختار(زمینه و حاشیه) قالی های صفویه، مطالعه حاشیه آن ها را ضرورت بخشیده است. اسلیمی ها از پرتکرارترین نگاره ها در قالی های صفویه و حاشیه آن ها هستند. آگاهی و تأمل بر چگونگی بهره گیری هنرمندان عصر صفویه از این نقش در حاشیه قالی های منطقه ای و تأکید بر الگوهای اصیل در طراحی حاشیه قالی ها، هدف مقاله است و به این پرسش ها پاسخ می دهد: 1. نقشمایه اسلیمی در حاشیه قالی های سده دهم ه.ق از دیدگاه طراحی سنتی قالی در انواع، ساختارهای تزئینی و جای گیری چگونه است؟ 2. وجه ممیزه کاربست نقش اسلیمی در حاشیه قالی های مناطق بافندگی(پنج گانه) قرن دهم ه.ق بر چه اساسی است؟ روش تحقیق تطبیقی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. 22 نمونه قالی سده دهم ه.ق با محوریت کاربرد اسلیمی در حاشیه بررسی شد و در پاسخ به پرسش نخست، با تحلیل تصاویر خطی حاشیه ها انواع پنج گانه اسلیمی ساده، گل دار، ماری و دهان اژدری و نظام های شش گانه تزئینی مشتمل بر بازوبندی(قلمدانی)، مداخل، اسلیمی گل دار، بند اسلیمی پیچان، قاب اسلیمی یا ترکیب های متقارن، اسلیمی ماری با ترکیب بندی آزاد و کاربست آن ها در سه بخش مجزای حاشیه اصلی و فرعی، حاشیه اصلی و حاشیه فرعی مسجل گردید. در پاسخ به پرسش دوم، بیشترین کاربست انواع اسلیمی به قالی های تبریز و هرات تعلق داشت. نمونه های تبریز، هرات و قره باغ در بهره مندی از انواع ساختارهای تزئینی و قالی های تبریز، قره باغ و کاشان به لحاظ کاربست اسلیمی ها در هر سه بخش حاشیه سرآمد گردیدند؛ بنابراین حاشیه قالی های تبریز و هرات در بهره مندی از وجوه سه گانه مذکور پیشتاز بودند.
چارچوبی نظری در تعیین آستانه بهینه دگرگونی، پیوستگی و پایایی مفهوم خاطره جمعی در مرکز تاریخی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
187 - 209
حوزههای تخصصی:
دگرگونی ارزش ها، آداب فکری و زیستی و تغییر رابطه انسان با جهان و طبیعت، مخدوش شدن انسجام دیرینه کالبدی، اجتماعی و فرهنگی از جمله چالش های شهرهای ایرانی در دوران معاصر است که فراموشی خاطرات جمعی و دگرگونی مفهوم شهر را در پی داشته است. هدف از نوشتار حاضر، مطالعه آستانه بهینه دگرگونی، پیوستگی و پایایی در راستای حفاظت از مفهوم شهر و خاطره جمعی در مرکز تاریخی تهران است. پژوهش، از روش کیفی و راهبرد پدیدارشناسانه (پدیدارشناسی توصیفی) استفاده می کند. در این نوشتار، ضمن مرور نوشتگان مرتبط با خاطره جمعی، دگرگونی، پیوستگی و پایایی، یک چارچوب نظری برای انجام مطالعه پدیدارشناسانه تدوین گردیده و بر پایه آن مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 41 نفر از اهالی مرکز تاریخی تهران (از متولدین دهه های گوناگون و از اقشار و طیف های اجتماعی متفاوت) به انجام رسیده است. نتایج این پژوهش، علاوه بر گونه بندی خاطرات جمعی (خاطرات خانه و محله، خاطرات فرهنگی-اجتماعی، مذهبی، ملی-سیاسی، طبیعی و شهری)، صورت بندی نظری مفاهیم «دگرگونی»، «پیوستگی» و «پایایی» را دربر می گیرد. صورت بندی نظری مفهوم دگرگونی در مرکز تاریخی تهران، حکایت از چهار سندروم یا نشانگان «دگرگونی متداوم»، «ترک محله پدری»، «آشیانه خالی» و «فراموشی متداوم» دارد. برپایه چارچوب نظری پژوهش، می توان گفت که آستانه بهینه دگرگونی، پیوستگی و پایایی در مرکز تاریخی تهران در حدودی است که در آن، «دگرگونی متداوم» محدوده متوقف گردد و ساختار هویتی آن از طریق غلبه فرهنگ مرمت بر فرهنگ تخریب و نوسازی، حفظ شخصیت مرکز تاریخی و حفظ سبک زندگی و شیوه سکونت اصیل تداوم یابد که این خود متضمن «توقف ترک محله پدری» و «بازگشت به آشیانه های خالی» است. همچنین لنگرگاه های خاطره از طریق حفظ یا یازیابی سرنخ های کالبدی (ابنیه تاریخی)، سرنخ های اجتماعی (بافت اجتماعی) و سرنخ های فرهنگی (قصه ها و ضرب المثل ها و زبان شیرین تهران) تثبیت گردند که این خود منجر به توقف «فراموشی متداوم» و حفظ خاطره جمعی خواهد شد.
مطالعه تطبیقی روایت و معماری: نقش روایت در افزایش تعاملات اجتماعی مخاطبان در موزه های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
670 - 685
حوزههای تخصصی:
براساس نگرش کارتزینی و دوگانه انگارى تقدم ذهن بر بدن، موزه ها از زمان به کار آغاز آن ها در قرن هفدهم، تحت تأثیر مفاهیم بصری بوده اند و نمایش به عنوان تجربه ای کاملاً بصری در نظر گرفته می شد. با اهمیت یافتن نقش مخاطب در قرن بیستم میلادی به تدریج ظرفیت حافظ بدن در عمل به خاطر سپردن و همدلی مورد توجه قرار گرفت. هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی روایت و فضا و تحلیل نقش روایت در افزایش تعاملات اجتماعی مخاطبان در موزه های شهر تهران است. تهران به عنوان پایتخت تاریخی و فرهنگی کشور، روایت های متعددی از فضاهای شهری ارائه می دهد. این مطالعه از نوع کاربردی است و براساس نظریه داده بنیاد صورت گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از این است که حضور مخاطبان در فضا فرصت تعاملات اجتماعی را افزایش می دهد. در فرآیند ادراک بدنمند از موزه ها، مخاطب در رویدادهای گذشته با پیشینیان همدردی می کند، با دیگر بازدیدکنندگان تعامل داشته و در نهایت روایت خود را از فضا می سازد.اهداف پژوهش:شناسایی مؤلفه هایی که روایت از طریق آن کیفیت فضای موزه را بهبود می بخشد.شناخت چگونگی ارتباط مخاطبان با موزه در روند ادراک فضا.سؤالات پژوهش:روایت از طریق چه مؤلفه هایی کیفیت فضای موزه را بهبود می بخشد؟ارتباط موزه و مخاطبان در روند ادراک فضا چگونه است؟
سنجش مدل بازآفرینی شهری پایدار و یکپارچه در محله دروازه ری، شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۵
89-104
حوزههای تخصصی:
رویکرد متأخر در حوزه بازآفرینی شهری، بازآفرینی شهری پایدار و یکپارچه است. برای این منظور در این مقاله به شناسایی و سنجش مدل بازآفرینی پایدار و یکپارچه در محله دروازه ری در شهر قم پرداخته شده است. روش پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی بوده است. جامعه آماری پژوهش سرپرست خانوارهای محله دروازه ری قم به تعداد 3280 نفر و مدیران شهری فعال در حوزه بازآفرینی بافت تاریخی شهر قم بوده است. حجم نمونه برای شهروندان 364 نفر و مدیران 30 نفر تعیین شد که برای تعیین آن از روش کوکران و حدکفایت نمونه استفاده شده است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه بندی شده (بلوک گردی) برای شهروندان و گلوله برفی برای مدیران شهری بوده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل عاملی، آزمون T-Test و روش معادلات ساختاری بوده است. نتایج حاصل حاکی از آن است که از منظر مسئولان و مدیران شهری (متخصصان)، بازآفرینی پایدار و یکپارچه زمانی اتفاق می افتد که شرایط موجود محلی در کنار ویژگی های مختلف بافت تاریخی از جمله برجستگی و حفاظت از بناهای تاریخی مدنظر قرار گیرد. ضرایب همبستگی مدل نهایی نشان داد، ساختار یکپارچگی نظام مدیریت شهری با ضریب 820/0 به فرایندهای بازآفرینی پایدار وابسته است و در عین حال ویژگی برجستگی و حفاظت بافت نیز با ضریب 941/0 به اقدامات و میزان موفقیت بازآفرینی پایدار وابسته بوده و با شدت همبستگی قوی همراه است؛ بنابراین می توان گفت که بازآفرینی پایدار در یک شرایط یکپارچه و با اقدامات عمل جامع و همه جانبه امکان پذیر است.
واکاوی ریشه های شکل گیری فرم و تزیینات شمعدان اژدها از دوره تیموری بر مبنای فلسفه نور سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های طراحان در جهان امروز، طراحی محصولاتی است که دارای بیشترین هماهنگی با زمینه فرهنگی و روحیات مخاطب باشد. در جهان یکپارچه شده امروز، برخی فرهنگ ها با تعمق در ریشه های فرهنگی خود، علاوه بر دستیابی به ماندگاری طرح نزد کاربر، سعی در ایجاد تمایز در بازارهای محلی و جهانی دارند. بخشی از نمود فرهنگی یک تمدن در قالب مصنوعات باقیمانده از گذشته نمایان می گردد. ایران نیز دارای ریشه های فرهنگی است که در قالب اشیاء از روزگاران گذشته به یادگار مانده است. این مصنوعات منبع ارزشمند الهام برای طراحان در خلق فرم هستند. در این مطالعه شمعدان با طرح اژدها از دوره تیموری جهت پژوهش انتخاب گردید تا ریشه های فکری طراح اثر بر مبنای فضای فلسفی حاکم بر آن زمان بررسی شود؛ شاید که راهگشای طراح عصر حاضر باشد.
مطالعه حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد و داده ها از طریق مطالعه متون و بررسی انطباقی فرم و تزیینات شمعدان بر مبنای فلسفه شیخ اشراق، سهروردی در حوزه نور جمع آوری و به روش کیفی تحلیل گردید. یافته ها حاکی از آن است که به-کارگیری قواعد پیشرفته هندسه که در طراحی هنرمندان مسلمان ایرانی در گذشته مرسوم بوده، بازاندیشی در فلسفه فکری حاکم بر تفکر و در گام بعد آثار گذشتگان و ترجمه این داشته ها به زبان مخاطب امروز، تمایز اثر طراح ایرانی را در جهان هنر و صنعت سبب خواهد شد. مطالعه و بررسی ریشه های عمیق فکری محصولات به یادگار مانده از گذشته و بهکارگیری این اصول در طراحی محصول امروز، سبب ماندگاری محصول در سطوحی عمیق تر نزد مخاطب خواهد شد.
بررسی تطبیقی رویکرد بیوفیلیک و مناظر شفابخش د ر اثربخشی بر حواس کود کان اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۴
16 - 27
حوزههای تخصصی:
با افزایش تعد اد نوزاد ان متولد شد ه مبتلا به اختلال اتیسم با نیازها و اد راکات حسی ویژه د ر آمارهای رسمی و غیررسمی د اخلی و خارجی، نگرانی ها راجع به آموزش مهارت های ویژه کود کان مبتلا فزونی یافته و طبق تحقیقات صورت گرفته تعامل با طبیعت و آموزش د ر فضاهای باز بر بهبود شرایط آن ها، اثربخش اعلام شد ه است. از طرفی منظرد رمانی نیز د ر روند بهبود سلامت گروه های مختلف انسانی مؤثر اعلام شد ه است. مناظر بیوفیلیک از شاخه های نوین منظرد رمانی است و محققین حوزه منظر بیوفیلیک تاکنون به راهکارهایی د ر طراحی مناظر به منظور کاهش اضطراب، بهبود خلق وخو و افزایش روابط اجتماعی د ست یافته اند . با توجه به مشکلات کود کان مبتلا به اتیسم با نیازهای ویژه و راهکارهای طراحی مناظر بیوفیلیک با توجه به نیازهای یک انسان عاد ی، این پژوهش د ر پی پاسخ به این سؤال اساسی است که آیا راهکارهای مناظر بیوفیلیک بر آموزش کود کان اتیسم با نیازهای ویژه نیز اثربخش است؟ د ر همین راستا پژوهش به شیوه کمی-کیفی با رویکرد ی اکتشافی به د نبال تطبیق راهکارهای آموزشی کود کان اتیسم و منظرد رمانی بیوفیلیک و آزمون راهکارهای پیشنهاد ی است. ابتد ا راهکارهای انطباقی به شیوه توصیفی-تحلیلی استخراج شد ه سپس برای آزمون راهکارها، به شیوه تجربی آزمود نی ها د ر معرض محیط قرار گرفتند و با استفاد ه از پرسشنامه استاند ارد پرد ازش حسی- پیش از آزمون و پس از آزمون- تغییرات حسی کود کان بررسی و تحلیل شد . نتایج تحقیق حاکی از آن است که راهکارهای انطباقی منظر بیوفیلیک و آموزشی کود کان اتیسم بر حواسی نظیر شنوایی، لامسه، وستیبولار و حس عمقی به صورت معناد اری اثربخش بود ه، اما د ر حواسی نظیر بینایی به د لیل اد راک حسی متفاوت، اثربخش نبود ه است. به نظر می رسد با توجه به بررسی عملکرد روزانه کود کان د ر جلسات، با افزایش تعد اد جلسات، راهکارها بر حس بینایی نیز اثربخش باشد . پیشنهاد پژوهشگران برای پژوهش های آتی بسط راهکارهای د رمانی و افزایش تعد اد جلسات قرارگیری د ر معرض مناظر مختص کود کان است.
خوانش وجوه بصری هنر گروتسک در آثارجنی ساویل بر اساس آرای میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
81 - 91
حوزههای تخصصی:
جنی ساویل یک نقاش فیگوراتیو از تصاویر بسیار بزرگ و توصیفات کوبنده در مورد بدن گروتسکی زنان و اغلب خودش است. نقاشی های او با اصطلاحات مختلفی مانند ناخوشایند، بی رحمانه و منزجرکننده توصیف می شود. رئالیسم گروتسک به عنوان یک جریان دارای نفوذ و قدرت در نقاشی فیگوراتیو تا به امروز زنده مانده است. در بدنی تحریف شده به عنوان ابزاری برای با هم ادغام نمودن واقعیت و تخیل. شکاف ها و برآمدگی های این بدن مشترک انسانی ممکن است ناخوشایند یا منزجرکننده به نظر برسند اما باختین این تصاویر احشایی را در چارچوبی بلندنظرانه و مثبت قرار می دهد. این پژوهش با طرح این پرسش اصلی که «چگونه می توان بر مبنای آرای باختین وجوه بصری هنر گروتسک را در آثار جنی ساویل خوانش نمود؟» شکل گرفته و از نظر هدف توسعه ای و از نظر نوع و روش، کیفی و توصیفی-تحلیلی می باشد. یافته های تحقیق آشکار کننده این واقعیت است که این هنرمند با بکارگیری هنر خود هر آنچه در جامعه امروزی فاخر و بلندمرتبه تلقی می شود به زیر کشیده و آن را از مرکز به حاشیه رانده است و این گونه با درهم شکستن روابط سلسله مراتبی و تقدس زدایی از امر مقدس و آرمانی، اعتراض خود را به بی عدالتی و نابرابری در جامعه ابراز نموده است.
آنالیز حساسیت ویژگی های ساختاری برعملکرد حرارتی نمای دوپوسته جعبه ای با تهویه طبیعی در اقلیم گرم و خشک ایران (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
103 - 118
حوزههای تخصصی:
نمای دوپوسته یک عنصر معماری جذاب از نظر بصری است. فرایندهای فیزیکی در نمای دوپوسته پویا و در برهم کنش مداوم با یکدیگر هستند و به ویژگی های هندسی و حرارتی عناصر مختلف نما بستگی دارند. متغیرهای مستقل موثر در عملکرد حرارتی نمای دوپوسته جعبه ای باتهویه طبیعی، شامل عمق حفره، سطح مقطع دریچه ها، جنس، موقعیت و زاویه سایه بان و جنس شیشه ها و متغیر های وابسته شامل، دمای شیشه داخلی، سرعت جریان هوا و شار گرمایی عبوری ازشیشه داخلی است. هدف این مقاله، تعیین میزان تاثیر هر کدام از متغیرهای مستقل بر عملکرد حرارتی نمای دوپوسته جعبه ای دارای تهویه طبیعی در فصل تابستان است. برای تحلیل رفتار حرارتی نما، شبیه سازی با استفاده از نرم افزار فلوئنت انجام شد. نتایج نشان داد، استفاده یاعدم استفاده ازسایه بان، بیشترین تاثیر رادر تغییرات دما (تا3.7%) و شار گرمایی عبوری ازشیشه داخلی (تا%61) و سطح مقطع دریچه ها، بیشترین تأثیر را بر سرعت جریان هوا درحفره میانی (تا115%) دارند.
رویارویی با نامعلومی ها و عدم قطعیت های برنامه ریزی حریم پایتخت به شیوه آینده پژوهی مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پابرجایی پایین و از بین رفتن مناسبت برنامه های توسعه فضایی در برخورد با شرایط آشوبناک و پیش بینی ناپذیر ناشی از وجود عدم قطعیت ها و نامعلومی هایی که در رویکردهای اثبات گرا شناسایی نمی شوند، بازاندیشی مفاهیم معرفت شناسانه و شیوه های جایگزین فازی را ضروری ساخته است. در مصوبات قانونی موجود، حریم 1200 کیلومترمربعی کلانشهر تهران، با همه پیچیدگی ها و شباهت هایی که به یک منطقه شهری چندگرهی دارد، با سایر شهرهایی که مناسبات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن بسیار ساده تر است یکسان انگاشته شده است. برای رویارویی با این چالش مفهوم گستره تر حریم شش هزار کیلومتری پایتخت در گفتمان نظام برنامه ریزی این منطقه کلانشهری مطرح شده است که تاکنون به دلایل متعدد محقق نشده است؛ اما تهیه طرح آن در دستورکار مدیریت شهری قرار گرفته است. بر این اساس، در مقاله پیش رو کوشیده شده است به شیوه ی نوین کارگاه آینده پژوهی و با نیت تصویرسازی آینده های محتمل پیشِ روی امر هدایت و کنترل مداخلات این محدوده، با نظرداشت انواع عدم قطعیت ها و نامعلومی های ناشی از شرایط ژئوپلتیک جهانی، تحریم ها، پیشرفت های فناورانه، تضادها و تعارضات قانونی و تفرق نهادی، روایت های چندگانه ای به شیوه سناریونگاری و تحلیل ساختاری ارائه شود. در تشخیص پیش ران های اثرگذار بر آینده حریم پایتخت از ذهن کاوی عمیق 13 کنش گر نهادی و متخصص اصلی شهر تهران بهره گیری شده است. نتیجه ترسیم طیفی از سناریوها و روایت نگاری 3 سناریوی خوش بینانه حریم آرمانی و پیشرو، سناریوی بدبینانه حریم بحرانی و فروپاشیده و سناریوی میانه حریم امیدوار، رقابت پذیر و فعال است. توجه به این سناریوها در فضای تصمیم گیری و برنامه ریزی حریم پایتخت منجر به تاب آوری و پابرجایی بیشتر راهبردها و سیاست های آتی توسعه فضایی آن خواهد گشت.
تحلیل روابط بینامتنیت در نقوش نمادین قالی پازیریک
حوزههای تخصصی:
متن حاضر سعی دارد نقوش نمادین قالی پازیریک را در آثار کهن تر ایران نشان دهد و شواهد جدیدی از پیشینه تاریخی این نقوش ارائه کند. پرسش های اصلی تحقیق این است که پیش متن های تاریخی شکل گیری نقوش پازیریک در هنر ایران کدامند و این نقوش چه معنایی دارند؟ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و شیوه گردآوری مطالب، کتابخانه ای و از طریق فیش برداری و تصویرخوانی است. براساس شواهد موجود، از منظر نمادین بودن، کلیه نقوش به کار رفته در قالی پازیریک با مفهوم حیات، زایش و باروری مرتبط است. مربع که بنیان و اساس طراحی قالی است، نماد زمین و زندگی است. گل هشت پر در هنر لرستان در صحنه های زایش حضور دارد و بنابر این می تواند مرتبط با مفهوم حیات باشد. گریفین، گوزن و اسب که در قالی پازیریک دیده می شوند، از جمله نمادهایی هستند که نمونه های تصویری همانندشان در هنر کهن ایران مشاهده شده است. این حیوانات اغلب ترکیبی سه تایی تشکیل می دهند و محافظ عنصری گیاهی/درخت که نماد زندگی است، هستند. پنج قاعده راست نمایی کریستوا در قالی پازیریک قابل بررسی است: 1- واقعیت های اجتماعی یا جهان واقعی (ارجاع به طبیعت، نشانه دیداری) 2- فرهنگ همگانی (شکل گردانی و ارجاع نمادین نشانه دیداری در فرهنگ ایرانی) 3- قاعده های نهایی ژانرهای هنری (ترکیب ویژه نشانه های دیداری به شکل محافظان اسطوره ای) 4- یاری گرفتن و تکیه متن به متون همسان (الهام از گریفین های ایلامی و سایر نقوش) 5- ترکیب پیچیده ای در درون متن، به طوری که هر متن، متنی دیگر را هم چون پایه و آغازگاهش می یابد (پنهان شدن ساختار باغ ایرانی در طراحی پازیریک). پیش متن نقوش پازیریک را علاوه بر آثار دوره هخامنشی، می توان در هنرهای کهن ایران، در آثار شوش و لرستان و در نمونه های باستانی متعلق به تپه باباجانی و مارلیک نیز یافت.