فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
442 - 470
حوزههای تخصصی:
خانه به منزله یکی از مهم ترین گونه های معماری، همواره موردتوجه بوده و بخش مهمی از تحولات اجتماعی و فرهنگی جامعه را می توان در آن مشاهده کرد. در دوره قاجار و پهلوی، معماری خانه ها در بیشتر شهرهای ایران به طور اساسی تغییر کرد. علی رغم توجه به خانه های تاریخی تبریز در سال های اخیر، مطالعات تحلیلی دقیق در مورد ماهیت معماری آن ها انجام نشده و بیشتر پژوهش ها به معرفی این خانه ها بسنده کرده اند. باتوجه به اینکه اکثر خانه های تاریخی موجود در تبریز مربوط به اواخر دوره قاجار و مصادف با جریان گذار از سنت به مدرنیته در ایران است، در این پژوهش، نحوه تأثیرگذاری این گذار بر تحول ماهیت خانه ها از دید معماران بررسی شده است. راهبرد اصلی این تحقیق، تحلیلی- تاریخی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت ترکیبی از روش اسنادی، مشاهده و پیمایشی انجام شد. بدین منظور، پرسش نامه ای برای سنجش میزان تأثیر و تجلی سنت یا مدرنیته در پنج مؤلفه خانه های تاریخی تبریز شامل روابط فضایی، تزئینات داخلی، نمای اصلی، روش ساخت و مصالح به صورت طیف پنج مرحله ای لیکرت (کاملاً سنت گرا، نسبتاً سنت گرا، میانه، نسبتاً مدرن، کاملاً مدرن) تنظیم شده و در اختیار متخصصان معماری با شناخت کافی از ماهیت معماری این خانه ها قرار داده شد و پاسخ های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Expert Choice و با تکنیک AHP مورد تحلیل قرار گرفت. بر مبنای مؤلفه ای پنجگانه، خانه ساوجبلاغی ها با وزن نهایی 148 درصد بیش از سایر بناهای پژوهش به سطح کاملاً مدرن نزدیک است و در رتبه بعدی خانه های حاج شیخ و کلکته چی به ترتیب با وزن نهایی 122 درصد و 87 درصد قرار دارند و خانه بهنام با وزن نهایی 22 درصد در جایگاه آخر قرار دارد.اهداف پژوهش:ارزیابی و رتبه بندی بناهای تاریخی تبریز در گذار از سنت به مدرنیته.بررسی مؤلفه های سنت و مدرنیته در خانه های تاریخی تبریز از دیدگاه معماران.سؤالات پژوهش رتبه بندی بناهای تاریخی تبریز در گذار از سنت به مدرنیته چگونه است؟نحوه تأثیرگذاری سنت به مدرنیته بر تحول ماهیت خانه های تاریخی تبریز از دیدگاه معماران چگونه است؟
فهم عوامل مؤثر بر شکل گیری هویت در شهر جدید پردیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
117 - 132
حوزههای تخصصی:
روند روز افزون جمعیت و تمرکز آن در کلانشهرها موجب ایجاد شهرهای جدید با هدف اولیه جذب سرریز جمعیتی شد. این شهرها در مجاورت کلانشهرها، با تکیه بر اصل خوداتکایی و سامان دهی فضایی با اهداف از پیش معین، مکان یابی شدند. این پدیده به عنوان یک پدیده نوین در زیست شهری ایران بوجود آمده و مسائل و مشکلات بسیار آنها، پژوهشگران را بر آن داشته است که به این موضوع از ابعاد مختلف توجه ویژه ای پیدا کنند. شهر جدید پردیس که در ۱۷ کیلومتری شرق کلانشهر تهران استقرار یافته و مکانیابی آن در اسفند سال ۱۳۶۸ به تصویب رسیده نیز از این مسئله مستثنی نیست. جذب مهاجر بدون توجه به بافت اجتماعی و فرهنگی مقصد و اسکان جمعیتی نامتناجس با یکدیگر موجب شکل گیری تنوع هویتی ساکنان، اغتشاش هویتی و انزوای اجتماعی ساکنان شده که حس تعلقی از این شهر دریافت نکرده و تمایلی به حضور در فضا در آنها دیده نمی شود. هدف از این پژوهش تحلیل و درک مؤلفه هایی است که موجب شکل گیری اغتشاش هویتی در وضع موجود این شهر گشته است. پژوهش حاضر یک پژوهش کاربردی با روش کیفی و راهبرد تحلیل محتوا است. جامعه هدف 28 نفر با در نظر گیری اشباع نظری و شامل دو گروه کادر مدیریت شهری و شهروندان و ابزار جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساخت یافته و ابزار تحلیل اطلاعات نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAX QDA بوده که از کدگذاری در 3 مرحله، 430 کد، 12 مقوله فرعی و4 مقوله اصلی استخراج شد. نتایج نشان داد شهروندان "کمبود خدمات رفاهی" را به گونه ای غیرمستقیم در بی میلی در تجربه فضا و ضعف در نگهداشت جمعیت مؤثر دانسته اما کادر مدیریت شهری "تحقق نیافتن نقش تفریحی توریستی پیشنهادی برای شهر جدید پردیس از سوی اسناد بالادستی" را عامل عدم دریافت هویت شهری از سوی ساکنان و فقدان وجود تصویر متمایز شهر دانسته اند.
تعمیم پذیری نظریه باورهای آخرالزمانی در تفسیر نقوش سفال نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
91 - 106
حوزههای تخصصی:
سفال سامانی که منسوب به قرون سوم و چهارم هجری است، شباهت ترسیمی بسیاری با آثار ساسانیان دارد. نحوه نقاشی چهره ها و اجزای پیکره ها، ترکیب بندی برخی آثار شاخص و شماری ویژگی های تزیینی دیگر، سفال نیشابور را از نظر محققان تاریخ هنر، دنباله منطقی هنر ساسانی در نخستین سده های اسلامی جلوه داده است. هنگامی که خوانش مفهومی از نقوش، تابعی از همین گزاره می شود، تعمیم پذیری نظریه کلی «تأثیرپذیری هنر اسلامی از هنر ساسانی»، به واسطه برخی آثار مخدوش می شود. با نادیده گرفتن سهم هنر ساسانی در تحلیل نقوش، برخی دیگر از آثار از دایره اعتبارسنجی نظری حذف می شوند. اهمیت، ضرورت و هدف این مقاله را اصلاح وضعیت نظریه فوق، شرح می دهد. سوال اصلی پژوهش این است که در مورد سفال نقاشی شده سامانی نیشابور، چه نظریه ای می توان پیشنهاد نمود که بتواند تعمیم پذیری مطلوب تری از نظریه های موجود داشته باشد؟ روش تحقیق، ترکیبی از روش های توصیفی، تاریخی و داده بنیاد یا زمینه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد در تنوع موضوعات و مقولات مفهومی نقوش، ترسیم یک سپهر نظری از مفهوم آخرالزمان، می تواند جامع ترین پاسخ به پرسش از چرایی وجود آثار نیشابور در سده های سوم و چهارم هجری باشد.
بررسی نقش شبکه های اجتماعی در حفاظت از منظر شهری تاریخی تهران: ارزش ها، ادراک شهر و روایت هویت محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
111 - 133
حوزههای تخصصی:
حفاظت از مناظر شهری تاریخی در قرن حاضر نیاز به رویکردهای نوآوررانه دارد تا بتواند با چالش ها و تغییرات شهر امروزی خود را تطابق دهد. روش های سنتی با رویکردی بالا به پایین، به تنهایی نمی تواند از شهر تاریخی حفاظت کند و نیازمند روش های جدیدی است که ریشه در تجربه جمعی و خلاقیت گروه متعددی از مردم دارد. در توصیه نامه منظر شهری تاریخی (۲۰۰۵) صریحاً به استفاده از فنّاوری جدید اشاره شده و هدف از این پژوهش نیز بررسی نقش و جایگاه شبکه های اجتماعی مجازی در جهت حفاظت از مناظر شهری تاریخی است. بدین منظور از بسترهای شبکه های اجتماعی، ۱۲ صفحه اینستاگرام که درمورد میراث شهری تهران تولید محتوا می کردند، به شکل تصادفی انتخاب شد. با استفاده از نرم افزار وب هاروی اطلاعات مورد نظر دربازه زمانی یک ساله استخراج شد. ازطریق بررسی ارزش های به دست آمده از محتوای تولیدشده در بستر اینستاگرام مشخص شد که ارزش های گوناگون منتسب به شهر به جای اینکه غایتی برای حفاظت و مدیریت شهر و میراث باشند، می تواند تبدیل به وسیله ای برای گرد هم آوردن گروه های مختلف، کارشناسان، شهروندان و همچنین محلی ها و گردشگران شود. بنابراین به نظر می رسد مسئولان و متخصصان بهتر است برای حفاظت منظر شهری تاریخی از مشارکت مردم در فضای مجازی و حقیقی بهره بگیرند.
تبیین سازوکار تفکرطراحی در هدایت نوآوری از طریق توسعه پایگاه های دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکر طراحی روشی برای دست یابی به نوآوری در شرایطی با عدم قطعیت و پیچیدگی بالا معرفی می شود. همین ویژگی باعث شده این شیوه برای هدایت نوآوری توسط شرکت هایی که در بازارهای ناشناخته و متلاطم فعالیت دارند، مورد استقبال قرار گیرد. با این وجود، توسعه دانش نظری پیرامون تفکرطراحی، با استفاده شتابان آن همراه نشده و فقدانی را در پیاده سازیِ پایدار آن پدید آورده است. در این بین جایگاه تفکرطراحی در نوآوریِ مبتنی بر دانش یکی از حوزه هایی است که با وجود برخی مطالعات صورت گرفته، همچنان ناشناخته باقی مانده است. باتوجه به ضروت توسعه نوآوری دانش بنیان برای کشور، تبیین اثر مدل های نوآوری بر پرورش گونه های مختلف دانش ضرورت یافته است. این پژوهش باتکیه بر یک رویکرد اکتشافی، تلاش کرده است با تحلیل جهت گیری چهار گونه تفکرطراحی به نوآوری دانش بنیان، سازوکار اثر این روش را از طریق توسعه پایگاه های دانش تحلیلی، ترکیبی و نمادین تبیین نماید. برای این منظور پس از توسعه چارچوب نظری، رجوع به خبرگان تفکرطراحی انجام پذیرفت و به کمک مصاحبه های باز و نیمه ساختاریافته گردآوری اطلاعات انجام گردید. پس از آن یافته های تحقیق پیرامون تاثیر تفکرطراحی بر نوآوری دانش بنیان در قالب چهار گونه تفکرطراحی ارائه شد. نتایج نشان می دهند، تفکرطراحی ظرفیت تاثیر بر نوآوری دانش بنیان را از طریق گونه های متفاوت داراست.
مطالعه ای بر جایگاه و گونه شناسی نمایشگاه گردان در بستر گالری های هنر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
29 - 47
حوزههای تخصصی:
کیوریتوری به عنوان یک حرفه و اصطلاح از نیمه ی سال های 1380 در صحنه ی هنر تهران، به ویژه در گالری های خصوصی مطرح شد، اما کیوریت کردن و تولید نمایشگاه ها مقوله ای است که از شکل گیری اولین گالری ها در سال های 1320 شمسی قابل مشاهده است. با این حال، تقریباً پس از دو دهه آشنایی جامعه ی هنری تهران با مقوله ی کیوریتوری، کیوریتور هنوز به عنوان رکنی ثابت در گالری ها قلمداد نشده و جایگاهش در سلسه مراتب سازمانی این اماکن نامشخص است. بدین لحاظ، این پژوهش قصد دارد با مد نظر قرار دادن گونه های کیوریتوری، که فعالیت آنها به نوعی در ارتباط با نهاد ها است، یعنی «کیوریتور سازمانی»، «مستقل»، «هم-وابسته» و «هنرمند-کیوریتور» به بررسی جایگاه کیوریتور در سطح گالری های تهران بپردازد. پرسش هایی که این پژوهش به دنبال پاسخ گویی است بدین ترتیب هستند: جایگاه کیوریتور در سسله مراتب سازمانی گالری های هنر تهران چیست؟ و آیا ارتباطی میان گونه های کیوریتوری فعال در گالری ها و تثبیت نشدن جایگاه سازمانی کیوریتور وجود دارد؟ این تحقیق از نوع توصیفی و کیفی است و در راستای پاسخ به این پرسش ها داده ها را به شیوه ی کتابخانه ای گردآوری کرده و روشی تاریخی-تحلیلی را به کار می گیرد؛ بدین صورت که نخست شرحی از کیوریتور و گونه های آن ارائه می گردد و سپس با ارائه تاریخچه ای از گالری های تهران از سال های 1320 و فعالیت های کیوریتوری اجرا شده در آنها، گونه ها و جایگاه کیوریتور را مشخص می سازد. یافته ها نشان می دهند که گونه ی هنرمند-کیوریتور بیشترین حضور را در فضای گالری ها داشته و فعالیت گالری داران/ هنرمندان در نقش کیوریتور مستقل و حتی شبه هم- وابسته، به تثبیت نشدن جایگاه کیوریتور در سطح این نهادها کمک کرده است.
مدلسازی عوامل اجتماعی و اقتصادی بر همگرایی قومی در اهواز(با مطالعه موردی هویت تاریخی و آثار معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
310 - 330
حوزههای تخصصی:
در ایران الگوی ملت، ترکیبی و نامتوازن است. استان خوزستان ازجمله استان های کشور است که دارای تنوع قومی چشمگیری اس ت. باتوجه به موقعی ت خ اص جغرافی ایی و مح ل تلاق ی ب ا استان های هم جوار، گویش های قومیت های مختلفی شامل: قوم فارس، ترک، ک رد، ل ر، ل ک و برخ ی از فِ رق دین ی را در خود جای داده است. ای ن مس ئله باع ث ش ده ک ه خوزستان یک ی از من اطقی باش د ک ه ه م می تواند مرک ز تعام ل اق وام باش د و ه م ای ن اختلاف ات ق ومی و زب انی موجب ات ت نش و تعارضات اجتماعی و سیاسی را فراهم کند. هدف از پژوهش حاضر مدل سازی عوامل (اجتماعی-اقتصادی)، تنوع قومی و سرمایه اجتماعی مؤثر بر همگرایی قومی (موردمطالعه: گروه های قومی ساکن شهر اهواز) می باشد. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه شهروندان 18 سال و بالاتر شهر اهواز می باشد. در انتخاب جمعیت نمونه در این تحقیق، از نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. حجم نمونه پس از محاسبه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به دست آمد. نتایج نشان داد که بین متغیرهای عوامل (اجتماعی-اقتصادی)، همگرایی قومی، تنوع قومی و سرمایه اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. بدیهی است که تنوع قومی در ایران، همچون واقعیتی عینی در جامعه کنونی ما الزاماتی دارد و حقوقی را می طلبد که مشروع اند. پس می بایست برای تأمین عدالت و برابر حقوقی شهروندان، به آن ها توجه شود و راه حل ارائه گردد. هویت تاریخی یکی از عوامل مؤثر در بقای همگرایی های قومی است. در این میان، آثار معماری می توانند جلوه ای از هویت تاریخی و قومی در یک منطقه باشند.اهداف پژوهش:بررسی رابطه بین پایگاه اجتماعی - اقتصادی (بُعد ذهنی و بُعد عینی)) و همگرایی قومی در شهر اهواز.بررسی رابطه بین تنوع قومی در محل سکونت و همگرایی قومی در شهر اهواز و واکاوی آثار معماری و هویت تاریخی در این منطقه.سؤالات پژوهش:آیا بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی (ذهنی/ عینی) و همگرایی قومی رابطه معناداری وجود دارد؟آیا بین تنوع قومی و همگرایی قومی و هویت تاریخی و معماری رابطه معناداری وجود دارد؟
سنجش تحقق عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی شهروندان، نمونه مورد مطالعه: مناطق شهری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
81 - 94
حوزههای تخصصی:
اخلاق زیستی مبنای ایجاد یک زیستگاه اخلاقی و فضای واقعی عدالت است. این مقاله با هدف بررسی ابعاد عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی و میزان تحقق آن در هر یک از مناطق شهری اردبیل انجام شد. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی و تحلیلی بود. تعداد 40 سئوال پژوهشی در قالب20 گویه با طیف لیکرت محقق ساخته تهیه و تدوین شد. از بین 529 هزار و 374 نفر جمعیت شهر اردبیل طبق فرمول کوکران، 383 نفر به عنوان حجم نمونه آماری تعیین شد. به روش نمونه گیری تصادفی ساده طبقه بندی شده، سئوالات در اختیار نمونه آماری بالای 18 سال قرار گرفت. برای تحلیل پژوهش از مدل ترکیبی (تحلیل عاملی و مدل وازپس) استفاده شد. به طوری که داده ها از طریق نرم افزار spss نسخه20 تحلیل شده و با استفاده از مدل وازپس میزان تحقق ابعاد عدالت اجتماعی در مناطق شهری سنجیده شد. درصد واریانس تجمعی حدود77/59 درصد از واریانس شاخص های عدالت اجتماعی بر اخلاق زیستی را تبیین نمود و معیارهای انصاف، برابری، نیاز و فردگرایی اقتصادی به ترتیب بیشترین تا کمترین میزان اثربخشی در اخلاق زیستی شهروندان را به خود اختصاص داده اند. همچنین مدل وازپس نشان داد که میزان تحقق عدالت اجتماعی در اخلاق زیستی شهروندان اردبیل کمتر از حد متوسط بود. مناطق شهری 1، 2، 5، 3و 4 بیشترین تا کمترین میزان تحقق ابعاد عدالت اجتماعی را داشتند. نتیجه این که حیطه های اخلاق زیستی تحت تأثیر ابعاد عدالت اجتماعی تقویت شده و زمینه برنامه ریزی شهری را مهیا می سازند.
An Analysis of the Spatial Structure of Cities from the Perspective of Spatial Balance in the Distribution of Functions and the Formation of Multi-Core Pattern (Case Study: Tabriz City)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۱ - Serial Number ۵۱, Winter ۲۰۲۴
111-122
حوزههای تخصصی:
The multi-core spatial structure is one of the important and basic topics in urban planning studies, which is considered both as a framework for evaluating urban development and as a basic spatial development goal. Considering the importance of the multi-core spatial structure pattern, especially for large cities with high populations and diverse and complex activities, the present study aims to evaluate the spatial structure of Tabriz city from the perspective of multi-core pattern development based on the spatial distribution of functions and population across the city. The present study employs a Quantitative Correlational Research method. The documentary method is used for data collection, and various techniques such as mean center, standard deviational ellipse, kernel density estimation, location quotient (L.Q.), nearest neighbor index, and geographically weighted regression are applied for data analysis. The study examines six functions: religious, educational, commercial, healthcare, industrial, and administrative. The findings suggest that the spatial distribution of functional cores, except for industrial and commercial functions, exhibits a single-core spatial structure in the city center. Also, the results indicate that the correlation between functional cores and the population of Tabriz city, based on the spatial regression test, is moderate. Accordingly, an imbalance in the distribution of functional cores in Tabriz City is evident. Therefore, Tabriz is located in a single-core state, and due to the increase in the distribution of administrative and medical functions in the eastern and industries in the western, it can become a multi-core model.
قاب های زمان: گونه های تجسم زمانِ روایی در نقاشی قهوه خانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
111 - 125
حوزههای تخصصی:
درحالی که از اواخر دوره ی قاجار نقاشی ایرانی به تدریج از «درونِ» نسخه های خطی بیرون می آمد و از ادبیات و «متن» فاصله می گرفت، نقاشی قهوه خانه ای به شیوه های گوناگون این پیوند را تجدید کرد. این مقاله به مسئله ی «چگونگی» پیوند متن و تصویر در نقاشی قهوه خانه ای پرداخته و دراین راستا با هدف شناسایی شیوه های تجسم زمانِ روایی در آثار این مکتب از گونه شناسی «فرانس ویکاف» در شناسایی انواع روایت تصویری بهره گرفته است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هاست که (1) «چه» گونه هایی از روایتِ تصویری در آثار این مکتب وجود دارد و (2) در این گونه ها «چگونه» زمان روایی به تصویر کشیده شده است؟ بدین منظور با روش توصیفی-تطبیقی 180 نمونه ی منتخب از آثار این مکتب بررسی شد. گردآوری اطلاعات در این پژوهش به شیوه ی کتابخانه ای انجام گرفته است. در این پژوهش بازنمایی «زمان روایی» در نقاشی های قهوه خانه ای از طریق تطبیق با توالی کنش ها در روایت ادبی بررسی شد و یافته های پژوهش حاکی از وجود هر سه گونه ی روایتِ تصویریِ «تکمیلی»، «مجزا» و «پیوسته» در مجموعه ی آثار این مکتب است. بسیاری از نقاشی های این مکتب با شیوه ی «مجزا» به تصویر «لحظه ی آبستن» از روایت کلامی محدود شده اند و ازاین رو به شکلی ذهنی واجدِ «زمان مندی پنهان» هستند. باتوجه به تمایل بنیادین نقاشان این مکتب به تصویر کلِ روایت، در پاره ای از آثار به شیوه ای بدیع مجموعه صحنه های مجزا از لحظات برجسته ی یک داستان در توالی مکانی در کنار یکدیگر و در «یک» قاب ترکیب می شدند. ازسوی دیگر در برخی آثار قدیمی تر، کلِ روایت کلامی در زمینه ای نامنقطع با تکرار شخصیت های اصلی در تعاقبِ کنش ها بر سطح تابلو به شکل «پیوسته» تصویر می شدند. بنابراین به نظر می رسد نقاشان قهوه خانه ای در برهه ی زمانی کوتاهی با تعمیق و گسترش برخی شیوه های مرسوم («تکمیلی» و «پیوسته») و ابداع گونه هایی دیگر (انواع مختلف ترکیب صحنه های «مجزا») پیوند متن و تصویر در سنت نقاشی ایرانی را از جهت رسوخ «عینی» زمان به تصویر به نقطه ی اوج بی بدیلی رسانده باشد.
بررسی پیدایش دایره های درخشان در «اورفیسم» بر پایه تحول عنصر رنگ و اشکال هندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۵
20 - 35
حوزههای تخصصی:
مقدمه: «اورفیسم» از مهمترین جریان های هنری تاریخ هنر جهان محسوب می شود که رنگ های درخشان و فرم دایره از مهمترین ویژگی های آن است. این جنبش از انشعابات سبک «کوبیسم» است. کوبیسم پیشرفتی در هنر محسوب می شد که هنرمندان را تحت تأثیر قرار داد تا سنت های موجود را کنار بگذارند و جریان های جدیدی چون اورفیسم را شکل دهند. پژوهش حاضر در ابتدا به بررسی رنگ و فرم در آثار اورفیسم می پردازد و به جهت بررسی تحولات آن، رنگ و اشکال هندسی را در کوبیسم بررسی می کند تا عواملی را که سبب تحولات در گذار از کوبیسم به اورفیسم می شود کشف کند. در ادامه به این مسأله می پردازد که چه چیزی در شکل دایره آنقدر قدرتمند است که هنرمندان را به استفاده از آن برای انتقال مفاهیم سوق می دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی پیدایش دایره های درخشان در اورفیسم بر پایه تحول عنصر رنگ و اشکال هندسی در گذار از کوبیسم به اورفیسم و شناسایی این تحولات در آثار هنرمندانی چون پیکاسو، براک، گریس، دولونه و کوپکاست.روش پژوهش: روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است و روش گردآوری مطالب، اسنادی و کتابخانه ای از طریق فیش برداری و تصویرخوانی است.. جامعه آماری این پژوهش، سیزده اثر نقاشی در سبک های کوبیسم و اورفیسم است.یافته ها: فرم دایره به دلیل بی انتها بودن و حرکت بی وقفه در ترکیب با رنگ های درخشان و زنده به بهترین شکل می توانست تداعی گر موسیقی باشد. وقتی موسیقی به تصویر درمی آید، می توان دریافت که مسأله انتزاع و دست یافتن به چیزی فراتر از جهان مادی برای آن ها دغدغه بوده است. این مسأله از دیگر دلایل برای برگزیدن فرم دایره است که نمادی از انعکاس جهان، وحدت، تعالی، تمامیت و طبیعت الهی بود. نمایش حرکت، موسیقی و نمادهای آسمانی با رنگ های درخشان، زنده و فرم دایره در آثار اورفیسم را از یک جهت می توان ادامه هندسه کوبیسم دانست و از سوی دیگر آن ها را در مقابل نمایش صحنه های روزمره و زمینی، همچون طبیعت و طبیعت بی جان با رنگ های محدود و احجام کوبیسم قرار داد.نتیجه گیری: هنرمندان کوبیسم با ذهنیتی واقع گرایانه در پی بیان رویدادهای زمینی و مادی بودند، در حالی که اورفیسم ها دیدگاهی فرازمینی و معنوی را دنبال می کردند و آن را با دایره های درخشان که از کهن ترین نمادهای معنادار بشر بودند، در آثارشان به نمایش می گذاشتند.
بررسی ساختار و بلاغت نوحه های عاشورایی خاور قاجار و بازتاب آن در نقاشی های قهوه خانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
639 - 656
حوزههای تخصصی:
از گذشته تا به امروز شاعران بزرگی در مدح و منقبت و رثای اهل بیت (ع) شعر سروده اند. شعر و ادبیات بدون هیچ کم و کاستی پیام اهل بیت (ع) را به نسل امروز رسانده است. شاعران دوره بازگشت نیز از این امر مستثنا نبوده و در اشعار خود این موضوع را مدنظر قرار داده و در مدح و منقبت و رثای اهل بیت (ع) اشعاری نغز و دلنشین سروده اند. خاور قاجار ازجمله شاعران نامداری است که در منقبت و رثای اهل بیت (ع) و واقعه عاشورا شعر سروده است. هرچند این اشعار مشحون از فنون و صنایع ادبی است اما بدون تکلف و قابل فهم برای عموم سروده شده است. در این پژوهش دیوان خاور قاجار و اشعار عاشورایی او و بازتاب آن در نقاشی قهوه خانه ای را در آن مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق در این مقاله اسنادی-کتابخانه ای است. خاور برای جذابیت نوحه، بار موسیقایی آن را افزایش داده و از صنایعی چون انواع جناس، تکرار، اشتقاق، تضاد، تناسب، لف ونشر و... بهره برده و توانسته تصاویر شاعرانه زیبا و بکری از واقعه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) را به تصویر بکشد.اهداف پژوهش:بررسی ساختار و بلاغت دیوان خاور قاجار و اشعار و نوحه های عاشورایی.بررسی جایگاه نوجه های عاشورایی در نقاشی قهوه خانه ای.سؤالات پژوهش:جایگاه خاور قاجار در شعر دوره بازگشت چیست؟نوحه های عاشورایی چه جایگاهی در نقاشی قهوه خانه ای دارد؟
بررسی مردم شناسی زیور آلاتِ پوشاک زنان و کودکان ترکمن (زنان حافظ ثروت خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
732 - 751
حوزههای تخصصی:
ترکمن ها در پوشاک و زیورآلات خود بسیار از طبیعت الهام می گیرند. یکی از اهداف متصل کردن زیورآلات به پیراهن، کمک به محافظت از چشم زخم و تقویت صفات نیکو در ترکمن ها بوده است. آ ن ها روی لباس کودکان شان زیورآلاتی به شکل تیر و کمان و شمشیر متصل می کردند تا بدین روش روحیه شادی و جنگجویی را در میان فرزندان خود تقویت کنند. در این پژوهش از رویکردی کیفی و روش میدانی به همراه کمک گرفتن از روش های مشاهده، مصاحبه و جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. مبانی نظری برگرفته از گرایش انسان شناسی، زیبایی شناسی بومی است؛ بر این اساس از نظریه های اندیشمندانی چون کوت و مارسل موس استفاده شده است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که زیورآلات ترکمن که معمولاً از جنس نقره یا ورشو است، به شکل گل یقه برای حفاظت از زن ترکمن یا زیورآلاتی با تولید صدا برای دورکردن نیروهای شر از خانواده ترکمن به خصوص کودکان یا همچون تومار به عنوان جای دعا کاربرد داشته است. نتیجه آنکه این زیورآلات از باورها و عقاید شمنیسم و توتمیسم آن ها در گذشته نشأت گرفته و بر پوشاک متصل می شده است و جنبه محافظت دارد. اهداف پژوهش:بررسی مردم شناسانه زیورآلات پوشاک زنان و کودکان ترکمن.بررسی نقش باورهای ترکمن در زیورآلات پوشاک زنان و کودکان ترکمن.سؤالات پژوهش: بررسی مردم شناسی باورها و عقاید ترکمن در ارتباط با زیورآلات متصل به پوشاک آن ها چگونه است؟باورهای ترکمن در مورد زیورآلات چگونه کاربرد پیدا کرده است؟
ارائه الگوی مدیریت بهینه اراضی حریم شهری با تاکید بر ادغام روستاهای مجاور در شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸۶
89 - 102
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش ارائه الگوی مدیریت بهینه اراضی حریم شهری با تأکید بر ادغام روستاهای مجاور در شهرهای ایران و اعتباریابی آن است. روش: روش تحقیق، کیفی و از نوع داده بنیاد بوده است. جامعه مورد بررسی متشکل از خبرگان، کارشناسان و مدیران باسابقه ای هستند که تجربه ارزنده ای متناسب با موضوع پژوهش حاضر داشته اند. تعداد 30 نمونه انتخاب شد. برای دستیابی به مدل پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته بهره برده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها بر اساس روش نظام مند استراوس و کوربین انجام شد و برای اعتباریابی مدل از 10 شاخص مقبولیت کوربین و استراوس بهره برده شد. یافته ها: تحلیل داده ها مطابق تئوری داده بنیاد دربرگیرنده سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود و طی آن داده های جمع آوری شده مرحله به مرحله انتزاعی تر شد تا درنهایت الگوی تحقیق به دست آمد. این مدل با محوریت مقوله های حریم روستاهای مجاور، بورس بازی زمین، تمرکز جمعیتی، مراجع تدوین و تصویب سیاست ها، خدمات و تسهیلات، کاربری ها، هویت شهروندی، محیط زیست، کشاورزی، عقلایی و تجربی بودن سیاست ها، روابط شهر و روستاهای مجاور و مهاجرت با مشخص کردن شرایط علّی، راهبرد، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر و پیامدها طراحی شد. اعتبار مدل نیز تأیید گردید. نتیجه گیری: پس از تحلیل داده و استخراج و پالایش مفاهیم، تعداد 32 مقوله و 92 کدهای باز مفهومی استخراج گردید و درنهایت مدل نهایی پژوهش بر مبنای شروط علّی، زمینه ای، مداخله گر، راهبردها و پیامدها و نتایج تدوین و ارائه گردید.
بهینه سازی استفاده از مصالح نوین در ساختمان های بلند مرتبه شهرهای بزرگ با رویکرد ضایعات صفر نمونه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
99 - 110
حوزههای تخصصی:
اهداف: با وجود نیروهای انسانی و اجرایی بالقوه در ایران، استفاده از مصالح در ساختمان ها جهت کاهش هدر رفت مصالح، با روند بسیار کندی طی مسیر نموده، با توجه به اهمیت ساختمان در فعالیتهای اقتصادی لازم است؛ اقدامات موثری در این زمینه انجام پذیرد. این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی شاخص های موثر بر هدر رفت مصالح با توجه مبانی نظری موجود انجام پذیرفته است.
روش ها: این پژوهش از لحاظ هدف از نوع تحقیق توسعه ای و از لحاظ روش انجام کار، توصیفی و از نوع پیمایشی و اسنادی می باشد. جهت شناسایی عوامل موثر، نمونه ای را از میان جامعه خبرگان وکارشناسان این صنعت با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب نموده و داده های مورد نظر با توزیع پرسشنامه جمع آوری شده و با نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تحقیق نشان داد، که طراحی مناسب توسط مصالح نوین با درصدی معادل 73/74% بیشترین تأثیر را بر میزان کاهش ضایعات ساختمانی دارد. پس از آن، صنعت ساخت با درصدی معادل 65/71% در رتبه دوم ، آموزش با درصد تأثیری معادل 62/70% در رتبه سوم، منابع مالی و توجیه اقتصادی با درصدی معادل 83/64% در رتبه چهارم و در نهایت ذخیره و انبار با 33/63% دارای کمترین تأثیربرافزایش ضایعات می باشند.
نتیجه گیری: مسئله تحقیق چگونگی حل مشکلات مذکور به شیوه ای علمی و هدفمند آن نیل به الگویی مؤثر به منظور بهره وری بهینه از مصالح در راستای کاهش هدررفت مصالح است.
واژگان کلیدی: مصالح نوین، ساختمان های بلند مرتبه در شهرهای بزرگ، ضایعات صفر.
تبیین الگوی ابعاد کیفیت زندگی در فضای شهری با رویکرد ارتقای شاخص های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۴۷-۲۸
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی و ارتقا شاخص های کیفی فضا امری است که از اواخر دهه 80 میلادی وارد ادبیات شهرسازی گشته است. بسیاری از اندیشمندان معتقدند که ارتقای کیفیت زندگی در واقعیت امری است که شهرسازان و مدیران شهری همواره باید به دنبال آن باشند. هدف این پژوهش بنیادی(اثباتی) تبیین شاخص هایی مشخص و کاربردی برای پژوهش های هنجاری و عملیاتی آتی است. از همین رو در این مقاله سعی شده با مرور ادبیات جهانی و داخلی به طبقه بندی شاخص های کیفیت زندگی پرداخته و این واژه را از قالبی کاملا مفهومی و انتزاعی خارج نموده و مولفه های عینی و ذهنی آن که در پژوهش ها باید مد نظر قرار گیرند را استخراج نماید. در ابتدا شاخص ها با توجه به مبانی موجود و شاخص های جهانی موجود با کمک تحلیل محتوا و استخراج کلیدواژه های استفاده شده توسط نظریه پردازان شاخص این موضوع که در برخی موارد دارای تفاوت ها و شباهت هایی هستند، مشخص گشتند. شاخص های کیفیت در دو بعد ذهنی و عینی در ابتدا طبقه بندی گشتند و شش مولفه اقتصادی، اجتماعی، محیطی، زیست محیطی، بهداشتی و حمل و نقل تقسیم گردیده و ارتباط میان این ابعاد و مولفه ها در چارچوب نظری مشخص گردیدند. شاخص های استخراج شده در هر قسمت از مبانی نظری با مصاحبه از صاحب نظران و با توجه به بستر و زمینه ایران به ویژه میدان تجریش و فرهنگ و قشر مخاطب آن تدقیق گشته و در نهایت مدل مفهومی و چارچوب نظری از شاخص های ارتقای کیفی محیط به تفکیک ابعاد کیفیت زندگی ارائه گشته است تا گامی برای پژوهش های عملی در این حوزه برای پژوهشگران باشد.
تصویرسازی شخصیت اصلی مؤنث در موقعیت آستانه: انیمیشن های منتخب دیزنی (2012- 2021 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر شخصیت های مؤنث در نقش شخصیت اصلی انیمیشن ها توانسته اند با تصمیمات سرنوشت ساز در بحران ها و موقعیت های خاص، حس باورپذیری و همذات پنداری مخاطبین را تقویت نمایند. بنابراین و با در نظر گرفتن گروه سنی مخاطب، بررسی عناصر جذابیت و باورپذیری شخصیت های اصلی در انیمیشن های مطرح به ویژه تولیدات اخیر شرکت والت دیزنی اهمیت می یابد. مسئله ی مهم نحوه یا چگونگی تصویرسازی این شخصیت ها با توجه به وقایع و نقاط عطف داستان است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی، به شیوه ی اسنادی و بر اساس هدف پژوهش که شناخت تصویرسازی شخصیت اصلی مؤنث برمبنای نظریه موقعیت آستانه ای باختین است؛ به بررسی شش شخصیت اصلی در انیمیشن های شجاع، یخ زده، زوتوپیا، موآنا و افسون پرداخته است. با مشخص نمودن مراتب موقعیت آستانه ای باختین و یافته های حاصل از ویژگی های رفتاری، بصری و تصویرسازی شخصیت، چنین نتیجه می شود که؛ تصویرسازی و کنش های شخصیت اصلی در جهت تقویت پیام داستان و روشن نمودن تلاش او در رسیدن به اهداف و آرزوهایش در هماهنگی با لحظه ی بحرانی و تصمیم نهایی تعریف می شود. به طوری که شخصیت با قرار گرفتن در موقعیت آستانه ای بتواند پیام داستان را به مخاطب انتقال دهد و بیش ترین تأثیر را در باورپذیری او داشته باشد.
راهبردهای سامان دهی فضایی-مکانی سکونتگاه های غیر رسمی (مطالعه موردی: تپه مراد آب کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
51 - 68
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین راهبردهای سامان دهی فضایی–مکانی سکونتگاه های غیر رسمی صورت پذیرفت. در این راستا با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به صورت تلفیقی از روش های کمی و کیفی اقدام به تجزیه وتحلیل اطلاعات گردید. نمونه تحقیق شامل 50 نفر از کارشناسان و متخصصان شهری می باشد که به صورت هدفمند نمونه گیری شده اند. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، در ابتدا از تحلیل سوات و پس ازآن از ماتریس QSPM استفاده گردید. در ادامه نیز از آزمون T–test جهت ارزیابی وضعیت موجود سکونتگاه غیر رسمی تپه مراد آب کرج استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل سوات منجر به شکل گیری 14 قوت، 26 ضعف، 17 فرصت و 17 تهدید گردید. در ادامه با استفاده از برنامه ریزی استراتژیک کمی (QSPM) اقدام به تدوین راهبرد سامان دهی فضایی–مکانی این سکونتگاه پرداخته شد. نتایج حاصل از تحلیل سوات منجر به شکل گیری 14 قوت، 26 ضعف، 17 فرصت و 17 تهدید گردید. همچنین بر اساس نتایج حاصل از برنامه ریزی استراتژیک کمی، 5 راهبرد جهت سامان دهی سکونتگاه غیر رسمی در تپه مراد آب کرج شناسایی گردید که شامل: تهیه طرح مطالعاتی جامع سامان دهی مرتبط با بازآفرینی شهری پایدار در قالب برنامه جامع اقدام مشترک با توجه به سطوح زمانی کوتاه مدت، میان مدت، بلندمدت و مشخص کردن نقش هرکدام از سازمان ها و نهادهای دولتی، خصوصی و مشارکت مردمی؛ تسهیل ورود بخش خصوصی به پروژه های بازآفرینی شهری؛ سامان دهی محلات سکونتگاه های غیر رسمی؛ استفاده از ظرفیت های ساکنین سکونتگاه های غیر رسمی جهت بازآفرینی محلات هدف و ایجاد اشتغال؛ افزایش امنیت و جلوگیری از بروز آسیب های اجتماعی از طریق حضور پذیر نمودن فضاهای شهری موجود در محلات می باشد. به علاوه نتایج حاصل از آزمون t–test نشان داد که هیچ یک از شاخص های مطرح شده در این سکونتگاه در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و میانگین نمرات به دست آمده از پاسخگویان در سطح معناداری 01/0 کمتر از میانگین نظری می باشد.
ترجمه امپریالیستی و شرق شناسانه سر ریچارد فرنسیس برتون از هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های ادبیات تطبیقی مطالعات بین رشته ای است. شرق شناسی اساساً ماهیتی بین رشته ای دارد که حوزه های زیادی را قرین و قریب هم کرده است. این مقاله به بررسی شرق شناسانه ترجمه سر ریچارد برتون از هزارویک شب می پردازد. مسئله اصلی تحقیقِ پیش ِرو این است که علت توجه سر ریچارد برتون به هزارویک شب چه بود و چرا سر ریچارد برتون هزارویک شب را ترجمه کرد؟ هدف مقاله این است که نشان دهد ترجمه سر ریچارد برتون از هزارویک شب ترجمه ای امپریالیستی است و ترجمه وی برای مقاصد امپریالیستی انجام گرفته است. روش تحقیق این مقاله توصیفی، تحلیلی و کتابخانه ای است و چهارچوب نظری مقاله برمبنای نظریات شرق شناسانه ادوارد سعید قرار است. نتایج این مقاله نشان داد برتون در ترجمه هزارویک شب دخل و تصرف کرده و آن را با توجه به سیاق و نگرش غربی خویش نگاشته است؛ از این رو خود را به عنوان نماینده غرب، متمدن و شرق را دون پنداشته است و ترجمه را به منظور تدقیق در احوال و حالات شرق انجام داده است. این تحقیق نشان داد ترجمه هزارویک شب آیینه تمام نمای نگرش های شرق شناسانه و تعصبات امپریالیستی برتون است و او ترجمه را به عنوان سلاحی برای شلیک به شرق به کار می برد و شرق را با قلم خویش، ذات گرایانه جغرافیای احساس، شهوات و فحشا، به جهان معرفی می کند.
واکاوی اثرات پروژه های محرک توسعه در میزان رضایتمندی شهروندان (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر، هم زمان با توسعه رویکرد بازآفرینی شهری، گرایش به پروژه های محرک خردمقیاس نیز افزایش یافته است. این نوع پروژه ها که در مقیاس محله و متناسب با ظرفیت های قابل تحمل نظام های محلی تعریف می شوند، بر پایه مشارکت همه سویه و سرمایه اجتماعی انجام می گیرند. هدف: برآورد پیامدهای ناشی از احیای کارخانه کبریت سازی زنجان و تغییر کاربری آن به موزه، در رضایت شهروندان. روش شناسی: این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی تهیه شده است و شاخص های تحقیق در سه بعد سکونتی، فعالیتی و کالبدی و هفت عامل شأن سکونتی ب اف ت، وضعیت کالبدی مسکن و محیط مسکونی، وضعیت فعالیتی، وضعیت اقتصادی، نوسازی کالبدی، وضعیت عمومی بافت و سرمایه گذاری و ساخت وساز تعیین شده اند. جامعه آماری تحقیق شهروندان بالای 18 سال زنجان هستند که 384 نفر از آن ها بر اساس فرمول کوکران در سه گروه کسبه و ساکنین محلات مجاور کارخانه کبریت سازی زنجان، سازمان ها و نهادهای بهره بردار و بازدیدکنندگان موزه به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده اند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون T تک نمونه ای و با بهره گیری از مدل رضایت- اهمیت انجام پذیرفته است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مطالعاتی این تحقیق، شهر زنجان است که پروژه احیای کارخانه کبریت سازی زنجان به عنوان یک پروژه محرک توسعه در مقیاس خرد و با کمترین مداخله در درون بافت مرکزی آن انجام پذیرفته است. یافته ها: بررسی ها نشان می دهد بین میزان رضایت- اهمیت شاخص های تحقیق در گروه های سه گانه هدف تفاوت معناداری وجود دارد. به طوری که اهمیت عامل «وضعیت عمومی بافت» با امتیاز بالاتر از سطح میانگین بیش از سایر عوامل و اهمیت عامل «وضعیت فعالیتی» با امتیاز پایین تر از سطح میانگین کمتر از بقیه بوده است. در این پروژه فقط عامل «وضعیت محیطی و کالبدی مسکن» با داشتن اختلاف میانگین مثبت توانسته است رضایت گروه های هدف را به نسبت اهمیتی که برای آن قائل اند، جلب کند ولی بقیه عوامل با اهمیت خود فاصله داشته و دارای اختلاف میانگین منفی بوده اند. نتایج: نتایج این تحقیق نشان می دهد که رضایت مخاطبان و اهمیت شاخص های ارزیابی ازنظر آن ها شکافی دارد که ازنظر آماری معنادار است. این شکاف نشان دهنده عدم توفیق برنامه ریزان در تأمین حد مطلوب شاخص هایی از پروژه مطالعه شده است که برای مخاطبان آن ها اهمیت و اولویت دارند. برای دستیابی به حد مطلوب ازنظر شهروندان منابع باید برای بهسازی شاخص هایی به کار گرفته شوند که درسطح پایین تری از انتظار مردم قرار دارند و درمنطقه نیازمند ارتقاء و تقویت قرارگرفته اند؛ همچنین وضعیت شاخص هایی که در منطقه ادامه عملکرد قرارگرفته اند، حفظ و تقویت شود تا فضایی مطلوب برای تأمین نیاز شهروندان فراهم گردد.