مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
میراث معماری
منبع:
نقش جهان سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
43-53
حوزه های تخصصی:
سپهر گفتمانی ایران از میانه دوره قاجاریه به تدریج به سویی رفت که ضرورت توجه به هویت ملی در کانون توجه قرار گرفت. به تعبیر دیگر، تکوین انگاره ناسیونالیسم در این دوره زمینه را برای توجه به میراث فرهنگی فراهم کرد. پس از انقلاب مشروطه (۱۲۸۵ش.) و با گشایش مجلس شورای ملی بود که سیاست گذاری و نهادسازی در این عرصه آغاز شد. در راستای همین نهادسازی بود که در واپسین سال های دوره قاجاریه با گردهمایی شماری از نخبگان سیاسی انجمنی به نام انجمن آثار ملی بنیان نهاده شد. این انجمن اقدامات متنوعی را با هدف شناسایی و بزرگداشت میراث فرهنگی مانند برپایی جلسه های سخنرانی، شناسایی و مرمت بناهای تاریخی و برپایی بناهای یادمانی به انجام رساند. هدف پژوهش حاضر، بررسی زمینه های برآمدن انجمن آثار ملی است. این پژوهش بر محور این پرسش شکل گرفته است که چه طیف هایی و به چه ترتیبی در برآمدن انجمن آثار ملی نقش داشتند؟ پژوهش حاضر با روش پژوهش تاریخی و با تکیه بر واکاوی محتوای منابع دست اول انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از تلاش سه طیف یعنی اندیشه وران، نخبگان سیاسی و شرق شناسان در طرح ضرورت، عینیت یافتن، و استمرار انجمن آثار ملی است. حاصل پژوهش بیانگر آن است که انگاره های اندیشه وران که بیشتر در نشریه های وقت بازتاب می یافت، زمینه طرح اندیشه انجمن آثار ملی را فراهم کرد. وانگهی، کنش گران سیاسی بازوی عملی تحقق این اندیشه شدند و انجمن را تأسیس کردند و در نهایت، شرق شناسان نیز با طرح دیدگاه های خود، نقشی معین در استمرار و پربار شدن فعالیت های آن ایفا کردند.
بهسازی آثار تاریخی شهر گرگان با رویکرد جذب توریسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
318 - 337
حوزه های تخصصی:
چالش های موجود در زمینه بهس ازی آثار تاریخی، از موضوع های بحث بر انگیز معماری اس ت. امروزه به دلیل هزینه های گزاف ساخت و ساز و عدم توان اقتصادی مالکین بافت های فرسوده یکی از روش های بهسازی و بازسازی این بافت، شراکت بخش های عمومی و خصوصی می باشد. در این پژوهش سعی شده است که تاثیر این نوع شراکت را در نوسازی بافت فرسوده مرکزی شهر گرگان بررسی گردد. جامعه آماری پژوهش 1040 پلاک، معادل 280 خانوار هستند که در بازسازی و بهسازی بافت های فرسوده بصورت مشارکت با بخش خصوصی و یا دولتی قرار است وارد عمل شوند. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 280 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. روش تحقیق دراین پژوهش بصورت توصیفی – تحلیلی و نوع آن کاربردی و توسعه ای می باشد. نحوه جمع آوری اطلاعات بصورت اسنادی و پیمایش میدانی است . ابزار مورد استفاده جهت تحلیل، GIS و SPSS ، نرم افزار Excel و تحلیل سلسله مراتبی AHP می باشد. نتایج نشان می دهند در صورت وجود زیرساخت های قانونی برای مشارکت عمومی و خصوصی، انطباق ضوابط شهرسازی مطابق با اهداف کلان بهسازی و باز زنده سازی بافت های شهری، کافی بودن تسهیلات و بسته های تشویقی، همکاری و مشارکت مالکین، افزایش نظارت نهادهای مربوطه بر مشارکت و همچینین استفاده از سرمایه گذاران متخصص، متمول و بومی منطقه، می توان به موفقیت این شراکت و باز زنده سازی و بهسازی بصورت پایدار امیدوار بود.
تبیین نظام حاکم بر اقدامات حفاظتی معماران بومی با بهره گیری از دانش ضمنی معماران در جنوب خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش و اهمیت معماران بومی در خلق و تداوم معماری، قابل چشم پوشی نیست. این نقش، تنها منحصر به تولید اثر معماری نبوده و اقدامات تعمیراتی و حفاظتی را نیز شامل می شده است؛ به طوری که آنها را می توان منابعی مهم برای شناسایی نظام حاکم بر اقدامات حفاظتی در گذشته دانست. علی رغم این موضوع، معماران به عنوان اصلی ترین عاملان اقدام، واسطه انتقال دانش معماری به نسل های بعد و یکی از منابع شفاهی معماری و حفاظت، کمتر مورد استناد قرار گرفته اند؛ این در حالی است که دانش حاصل از تجارب ایشان، به عنوان دانش ضمنی حفاظت و بخشی از میراث ناملموس، قابل توجه است. مقاله پیش رو با تمرکز بر فهم این دانش ضمنی، به دنبال"تبیین نظام حاکم بر یک اقدام حفاظتی در میراث معماری" است که در راستای پاسخ به پرسش"تفکر و نظام حاکم (شرایط، اهداف و پاسخ ها) برای اقدام حفاظتی از منظر معماران بومی چیست و چه اجزایی دارد؟" شکل گرفته است. در جهت دست یابی به این هدف، در قالب یک مطالعه کیفی و با بررسی میدانی، داده های حاصل شده از طریق مصاحبه (گفتگو) نیمه ساختاریافته با گروهی از معماران بومی جنوب خراسان، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. روش پژوهش مورد استفاده، برگرفته از روش نظریه زمینه ای است که با کُدگذاری و دسته بندی مؤلفه های ذهنی معماران در زمینه حفاظت فراهم شده است. پژوهش نشان می دهد دلایلی هم چون؛ نیازهای تعمیراتی، عدم پایداری، شرایط اضطراری کالبد، نیازهای روز و باورها و اعتقادات در کنار تأثیر شرایط زمینه (تغییر در مصالح و شیوه معماری، ارزش ها و باورها، هنجارها، مسائل و محدودیت ها) و دخیل (که شرایط معمار، نقش اصلی را در آن ایفا می کند)، منجر به اقدامات حفاظتی شده اند. هم چنین چگونگی تأمین هدف "پایداری در سازه و تداوم در عملکرد"، از طریق راهبردهای عمل-تعامل مانند تعمیر، نو ساختن، به روز رسانی و دوباره ساختن شناسایی شده است. در نهایت نیز با بررسی نتایج حاصل، تفکر حاکم بر اقدامات حفاظتی در جنوب خراسان مورد توجه قرار می گیرد.
ارائه مدل ارزش مبنا به جهت کاربست ارزش های میراث معماری در اتخاذ شیوه های حفاظت، مطالعه موردی: مجموعه میراث جهانی تخت سلیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش های میراث فرهنگی را می توان کلیدواژه جامعه معاصر در رابطه با مداخلات حفاظت از میراث فرهنگی نامید؛به طوری که امروزه نقش ارزش در حوزه های مختلف میراث،بهخصوص میراث معماری، از جمله مهم ترین مسائلی است که رویکردهای حفاظت را تحت تأثیر قرار می دهد. در کنار مفهوم ارزش و در ارتباط با آن، مفهوم حفاظت مطرح است؛ مفهومی که قدمت آن به بلندای فرهنگ و تمدن بشری است. نظر به وجود تعدد و تنوع بین ارزش ها و تفاوت های بین جوامع در این رابطه، حفاظت از ارزش ها نیازمند شناخت درست و متناسب با جامعه هدف بوده و بدون توجه به این موضوع، امکان حفاظت صحیح محقق نخواهد شد. این پژوهش برای یافتن پاسخ به این سؤال که "چه رابطه ای بین ارزش های نهفته در میراث معماری ایران و شیوه های حفاظت از آن وجود دارد؟"، انجام شده و با این فرض که رابطه ای مستحکم بین شیوههای حفاظت و ارزش های میراث معماری برقرار است، تلاش دارد نسبت به بررسی و معرفی گونه های مختلف ارزش های میراث و شیوههای حفاظت اقدام نماید. هدف اصلی پژوهش، دست یافتن به مدلی است تا بر اساس آن بتواند بر مبنای ارزش های موجود در میراث، روش یا روش های متناسب حفاظت را اتخاذ کند. این مدل که با عنوان "مدل سه بخشی ارزش محور" معرفی میشود، ضمن ایجاد شرایط لازم برای استحصال و ارزیابی و اولویت بندی ارزش های مختلف میراث، امکان کاربست ارزش ها جهت اتخاذ روش های متناسب حفاظت را نیز فراهم می کند. به جهت آزمون، این مدل در مجموعه میراث جهانی تخت سلیمان به کار گرفته شده است. بهره گیری از این مدل می تواند بستر مناسبی در راستای تدوین منشور حفاظت معماری و شهرسازی در ایران فراهم آورد. نوع پژوهش حاضر، بنیادی-عملی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و اسنادی است.
مراتب حفاظت از میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۴۲-۳۱
حوزه های تخصصی:
حفاظت آثار معماری، مبتنی بر شناخت معماری است و معماری، ظرف زندگی انسان است. انسان، معماری را برای رفع نیازهای خود میسازد و این در حالی است که او علاوه بر جسم، دارای روح و روان است و نیازهای انسان نیز در عین حال که متنوع بوده، دارای مراتبی نیز هستند. انسان در سطحی، نیازهای جسمی و معیشتی و در سطحی دیگر، نیازهای روانی و معنوی دارد. معماری نیز از این جهت، دارای وجوهی کالبدی و همچنین فراتر از کالبد است. بدین ترتیب، مراتب معماری، امکان حیات انسان در تمام ساحات وجودی او را مهیا می گردانند. حال با توجه به ذو مراتب بودن انسان و معماری، چنانچه هدف حفاظت را تطویل عمر و تداوم و بقای آن در تمام وجوه بدانیم، حفاظت نیز قائم به مراتب است. اما سؤال اینجا است که مراتب متعدد حفاظت کدام هستند؟ و این مراتب متعدد چه نسبت و ارتباطی با هم دارند؟ به منظور پاسخ به این پرسش ها به جهت توجه به ماهیت معماری و حفاظت از تمامیت آن، چیستی و چگونگی مراتب وجود در عالم مورد بحث قرار می گیرد؛ چرا که قطعاً مراتب وجودی انسان و نیازهای او و معماری و حفاظت نیز تابعی از آن هستند. لذا در این پژوهش با روش "قیاس" به معنای تعمیم از کل به جزء و استدلال منطقی، به تطبیق و تعمیم قواعد و مراتب عالم وجود بر معماری و پس از آن حفاظت پرداخته و سپس به پرسش های پژوهش پاسخ داده خواهد شد. در نهایت، مراتبی سه گانه از حفاظت به دنبال مراتب سه گانه معماری بیان می شوند؛ مرتبه پایین تر، مرتبه ماده است که جنبه محسوس و کالبد معماری را شکل می دهد، متناظر با مرتبه و قوای حسی انسان است و نیازهای اولیه و مادی انسان را با واسطه مواد و مصالح طبیعت (مرتبه مادی عالم) رفع می کند. حفاظت نیز در این مرتبه، مبتنی بر شناخت کالبدی اثر است. مرتبه بالاتر، مرتبه الگو بوده که واسطه انتقال معانی اعلی به ساحت ماده است. متناظر آن در انسان، قوه خیال و در هستی، عالم مثال است. در این مرتبه، الگوها و قواعد به طریق رمزی و استعاری، عامل شکل گیری معماری هستند. این مرتبه، از کالبد و ماده فراتر است. بدین ترتیب، حفاظت معماری در این مرتبه، مبتنی بر فهم و بازتکرار آگاهانه الگوها است. بالاترین مرتبه، مرتبه معنا است. متناظر آن در انسان، قوه عقل و در هستی نیز مرتبه عقل است. حفاظت از این مرتبه به تربیت، نه صرفاً آموزش، انسان ها جهت تقویت قدرت خوانش معنا نیاز دارد. این مراتب در نظامی طولی و درهم تنیده هستند و تقرب به مراتب بالاتر، در گرو عبور از مراتب پایین تر است.
پیشنهاد مدلی برای بررسی حفاظت پایدار (کالبدی-معنایی) میراث معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۱۰۳-۸۱
حوزه های تخصصی:
هزاران محوطه، بنا و مجموعه تاریخی که نشان دهنده تاریخ، فرهنگ و هویت این ملت هستند، نیاز به حفاظت دارند. امروزه حفاظت، بیشتر یک فعالیت ذاتی مبتنی بر ارزش ها قلمداد می شود و همواره ارزش ها، علت اصلی حفظ میراث بوده اند. پر واضح است که هیچ جامعه ای برای حفظ چیزی که ارزشی برای آن ندارد، تلاشی نخواهد کرد. لذا شناسایی و طبقه بندی ارزش ها قبل از هر گونه اقدامات آسیب شناسی و تعیین میزان مداخلات در فرآیند حفاظت، امری ضروری است. در کلیه تحقیقات علمی پیرامون میراث معماری، پایداری فرآیند حفاظت به صورت محدود مورد توجه و تحقیق قرار گرفته است؛ بنابراین نمی توان درک روشنی از پایداری معماری که در فرآیند حفاظت نقش دارد، به دست آورد. لذا هدف این پژوهش، بررسی حفاظت پایدار (کالبدی- معنایی) میراث معماری به منظور تبیین مدل برگرفته از نظر متخصصین است. روش تحقیق در این مقاله، به صورت کیفی-کمی1 در نظر گرفته شده؛ به طوری که پس از شناسایی ارزش های کالبدی و معنایی میراث معماری، از طریق بررسی ادبیات موضوع و با مشورت متخصصین، توسط آزمون رگرسیون خطی، میزان اثرگذاری مؤلفه های اصلی و فرعی حفاظت معنایی بر واریانس حفاظت کالبدی تعیین شده است. سپس برای تبیین رابطه بین حفاظت معنایی و کالبدی و زیرمؤلفه های مربوطه، از آزمون هم بستگی پیرسون استفاده شده و مدل نهایی ارائه شده است. پایایی آزمون، بر اساس تکنیک آلفای کرونباخ و روایی محتوایی، بر مبنای نظر متخصصین مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس مدل به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که حفاظت میراث اصیل معماری، تنها با تعامل مستمر حفاظت کالبدی و معنایی و با کمک رعایت زیرمؤلفه های مربوطه به صورت توأمان امکان پذیر است. همچنین، زیرمؤلفه های اصلی در حفاظت کالبدی بناهای تاریخی؛ عناصر مصالح، تزئینات، سیستم سازه ای، نما، هندسه و در حفاظت معنایی؛ ارزش های فرهنگی، هویتی، اقتصادی، یکپارچگی، تاریخی، زیبایی، اجتماعی و اصالت، تعیین شده اند.
تحلیل تجارب احیای میراث معماری بر مبنای سنجش میزان رضایتمندی مخاطب مطالعه موردی: تجارب احیا با کاربری اقامتی- گردشگری در بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
69 - 84
حوزه های تخصصی:
بافت تاریخی شهر یزد به مثابه میراثی شهری واجد آثار ارزشمند تاریخی فرهنگی است. تاکنون به منظور حفاظت از این میراث فرهنگی، اقدامات متعددی توأم با رویکرد احیا صورت گرفته که به احیای برخی از ابنیه این بافت تاریخی به صورت واحدهای اقامتی - گردشگری منجر شده است. ارزیابی کیفیت احیا در این تجارب زمینه ساز بستری مناسب جهت ارتقای سطح کیفی فرآیند احیای میراث های معماری در نمونه های آتی خواهد بود. تحقیق حاضر با این هدف به سنجش کیفیت تجارب احیای میراث معماری با کاربری اقامتی- گردشگری از نگاه کاربران گردشگر پرداخته و مؤلفه های کیفی که در تحلیل این تجارب می توانند تأثیرگذار باشند را بررسی نموده است. این تحقیق مبتنی بر نگرش سنجی بوده است و با استفاده از پرسشگری ساختاریافته از کاربران گردشگر مقیم در 26 نمونه شناسایی شده، در دو مقیاس بنا و محیط پیرامونی صورت پذیرفته است. سنجش میزان رضایتمندی کاربران گردشگر از مؤلفه های تأثیرگذار بر حوزه های کیفی احیا به عنوان مبنای ارزیابی و شاخصه تحلیل کیفیت تجارب در نظر گرفته شده است. بر این اساس، رضایتمندی کاربران گردشگر از کیفیت های «فرهنگی و ارزشی»، «تشخص بخشی به مخاطب»، «اجتماعی»، «ایمنی و آرامش بخشی روانی» و «عملکردی» در احیا در مراتب اول تا پنجم قرار گرفته اند. میزان رضایتمندی کلی کاربران گردشگر از احیاهای صورت پذیرفته بیش از 60 درصد و نشان دهنده موفقیت نسبی احیای میراث معماری با کاربری اقامتی- گردشگری در بافت تاریخی یزد است.
علت شناسی بروز تقاضاهای اجتماعی در خروج میراث معماری از فهرست آثار ملی ایران بررسی موردی: تقاضاهای مالکان بناهای تاریخی در بافت تاریخی شهر تهران طی دهه گذشته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۲
53 - 70
حوزه های تخصصی:
فرآیند حفاظت از میراث معماری علاوه بر مرتبط بودن با مباحث فنی و کالبدی، با وجوه مختلف فراکالبدی همچون جنبه های اجتماعی ارتباط تام دارد. بنا بر شواهد موجود، بافت تاریخی شهر تهران شاهد تهدیدهای جدّی در زمینه مواریث معماری ملی مبتنی بر ابطال عملیات ثبت بناها از فهرست آثار ملی از سوی مالکان و بهره برداران آنها بوده است. فرضیه پژوهش حاضر از یک سو بر وجود ضعف در ابعاد شناختی مالکان بناهای باارزش تاریخی فرهنگی نسبت به اهمیت حفظ میراث معماری تأکید دارد و از سویی دیگر به ضعف در هماهنگی، هم پیوندی و پوشش لازم میان «سیاست ها و قوانین و مقررات حفاظت از میراث معماری» با «نیازها و خواسته های صواب مالکان بناهای تاریخی» اشاره می کند. لذا پژوهش حاضر در صدد شناخت علل بروز تقاضاهای مالکان و بهره برداران بناهای ثبتی جهت ابطال عملیات ثبت میراث معماری تحت تملک خود از فهرست آثار ملی در قالب موردپژوهی شهر تهران بوده است. هدف این پژوهش ناظر به ارتقای کیفیت فرآیند حفاظت مبتنی بر رفع و یا کاهش مسائل مرتبط در حوزه اجتماعی است. یافته های حاصل از بررسی های به عمل آمده در این مقاله بیانگر آن است که علل مختلفی در بروز تقاضاهای اجتماعی ذکر شده نقش دارند که از جمله مهم ترین آنها عبارت اند از: ضعف در شناخت و آگاهی مالکان نسبت به چرایی و چگونگی حفظ مواریث معماری، ضعف در توجه به نیازها و مشکلات ذی نفعان از جانب نهادهای متولی حفاظت، ضعف در جامعیت قوانین و مقررات مرتبط با موضوع و فقدان سیاست های تشویقی برای مالکان بناهای واجد ارزش تاریخی و فرهنگی.
نگرش های دسترس پذیر در حفاظت از مسجد جامع عتیق تهران بر مبنای نگرش سنجی از ذی مدخلان حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۳
79 - 107
حوزه های تخصصی:
توجه به نگرش ها و نحوه مواجهه ذی مدخلان در حفاظت از میراث معماری، به عنوان عاملی تأثیرگذار در کیفیت فرایندهای حفاظتی مطرح است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف کاربست تحلیل نگرش های دسترس پذیر ذی مدخلان مسجد جامع عتیق تهران و به منظور ارزیابی بخشی از نسبت میان جامعه مرتبطین اثر با جریان حفاظت به انجام رسیده است. احصاء داده های کیفی در باب نگرش های دسترس پذیر گروه های مختلف ذی مدخل در حفاظت از اثر معماری یادشده با اتکا به راهبرد نظری زمینه یابی و پرسشگری غیرساختاریافته به انجام رسیده است. مخاطبان و دامنه ادراکات، گرایش ها و نیازهای ایشان نسبت به اثر و فرایند حفاظت از آن در ۱۸ محور کلی و ۱۹ محور جز ئی مورد طبقه بندی و تحلیل قرار گرفته و امکان مقایسه و تحلیل کمی داده ها متناسب با انواع ذی مدخلان را ایجاد نموده است. نتایج پژوهش بیانگر تسلط عمومی موضوعات کالبدی بر اذهان مصاحبه شوندگان است. همچنین افتراق نظر قابل توجهی در معانی، اولویت ها و گرایش های گروه های مختلف نسبت به موضوع حفاظت قابل مشاهده است. در تحلیل سطوح مختلف دسترس پذیری نیز، «مدت زمان مرمت کالبدی» و «تمیز/مرتب بودن» به عنوان موضوعات دارای بیشترین قابلیت تاثیرگذاری در نگرش های ارائه شده توسط مخاطبان مطرح شدند.
واکاوی مؤلفه های مؤثر بر طبقه بندی آثار میراث معماری بر اساس رویکردها و سیاست های حفاظت در کشورهای اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
213 - 237
حوزه های تخصصی:
مدیریت و اولویت بندی حفاظت از آثار میراث معماری در ایران با توجه به فراوانی و کمبود منابع مالی، یکی از چالش های اساسی است. از سال 1309ش و تصویب قانون حفظ آثار ملی و عتیقات تاکنون، میراث معماری هیچ گاه با رویکرد حفاظت مبتنی بر اهمیت آثار، به صورت علمی و در یک چهارچوب مدون داوری و سطح بندی نشده اند. این موضوع باعث شده اصولی جامع برای مدیریت یکپارچه، وحدت رویه در تصمیم گیری ها و اولویت بندی برای حفاظت از آثار نیز تدوین نشده باشد، درحالی که بیشتر کشورهای توسعه یافته یا در حال توسعه در این زمینه به چهارچوبی منطقی دست یافته اند. یکی از ابزارهای مدیریت حفاظت از میراث معماری در اروپا، طبقه بندی است. مطالعه و شناسایی نظام طبقه بندی در سیاست های کشورهای اروپایی به منظور دستیابی به یک الگوی کاربردی و تعمیم پذیر در سطح ملی، هدف اصلی این تحقیق است. اهداف و تأثیرگذاری مؤلفه ها بر سیستم طبقه بندی میراث معماری اروپا، پرسش اصلی این تحقیق است که برای یافتن آن از طریق سندپژوهی و مطالعات کتابخانه ای، داده های موجود شامل قوانین، سیاست ها و تجربیات کشورها گردآوری شده و با رویکردی کیفی و با روش توصیفی تفسیری و تطبیقی تحلیل شده است. با توجه به یافته های پژوهش، دستیابی به سازوکاری مدیریتی بر اساس یک سیستم منظم و سلسله مراتبی از طریق طبقه بندی به منظور ارتقای سیاست های حمایت از منابع میراث و بهره مندی مقامات در حفاظت از میراث معماری هدف اصلی طبقه بندی بوده است و بر این اساس آثار میراث معماری به سه سطح ملی، منطقه ای و محلی طبقه بندی شده اند. رویکرد و نحوه تصمیم گیری برای طبقه بندی، بر اساس نظر و مشورت صاحب نظران، متخصصان و مسئولان و با توجه به معیارها و مؤلفه های تأثیرگذار بر این فرایند شامل منحصربه فرد بودن آثار، اهمیت آن ها، شایستگی برای حفاظت، مالکیت و ویژگی های تاریخی، معماری، هنری، علمی، زیباشناختی و اجتماعی تعیین می شود. سیستم طبقه بندی در کشورهای اروپایی به عنوان مؤلفه ای مهم در توسعه اقتصادی و بهبود زندگی مردم در نظر گرفته شده است.
مداخلات پیشین و نوین در میراث معماری؛ تبیین رویکردهای ارزشی در یک سیر تاریخی از 1309 تا 1355 ه.ش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
147 - 170
حوزه های تخصصی:
با موضوعیت یافتنِ بحث میراث فرهنگی پس از وقوع انقلاب مشروطه و به دنبال آن شکل گیری انجمن آثار ملی در اوایل سده معاصر، همچنین تصویب مجموعه ای از اصول در قانون عتیقات سال 1309 ش؛ زمینه های بیشتری برای حفاظت آثار تاریخی ایجاد شد. پس از تاسیس اداره عتیقات، تعمیر بناهای تاریخی در مرکز کشور به این اداره و در دیگر نقاط به دوایر باستان شناسی در شعبات معارف واگذار شد. سپس از میانه دهه 1340 ه.ش و تاسیس سازمان ملی حفاظت آثار باستانی، بستری برای ورود مقولاتی نو به حیطه حفاظت و مرمت میراث معماری ایجاد شد، که الزامات نظری جدیدی را به همراه داشت. پژوهش در بادی امر، این پرسش را تتبع می کند که آگاهی های ایجاد شده با فعالیت های انجمن آثار ملی و قانون عتیقات، چه دیدگاه های ارزشی یا بایسته های نظری را در تعمیرات اداره عتیقات به دنبال داشت. سپس در پی فهم چرخش های رخ داده در دیدگاه های ارزشی با پیوستن به جریان های جدید حفاظت و مرمت، مواجهاتِ روی داده میان رویه های پیشین و مداخلات نوین نیز، جستجو خواهد شد. پژوهش که رویکردی کیفی و تفسیرگرا دارد، پس از تجزیه و تحلیل محتوایی داده های به دست آمده از گزارش ها و منابع تاریخی، به تشریح مباحث می پردازد و سپس با استدلال منطقی، نتایج تبیین می شوند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در تعمیرات اداره عتیقات همچنان می توان شاهد رویکردهای بنیان یافته ای از سنتِ تعمیرات پیشین، با توجه به بقای حیات اثر در زندگی اجتماعی بود. با این حال گونه های ارزشی تعمیرات اداره عتیقات را می توان در قالب رویکردهای برآمده از سنت، رویکردهای التقاطی و رویکردهای ارزشیِ نو؛ مطرح کرد. بن مایه های ارزشی در اقدامات سازمان ملی حفاظت آثار باستانی، از توجه به ماهیت تاریخی و زیبایی شناختیِ میراث معماری سهم زیادی می گرفت. با این وجود رویکردهای ارزشی گروه های داخلی، علی رغم التفات به این مقولات، گرایشات فرهنگی و کارکردمحورانه ای را نیز در برداشتند.سرانجام می توان به مواجهاتی مبتنی بر تباین در دیدگاه های زیباشناسانه ، اختلاف دیدگاه در چگونگی و میزانِ مداخله، انطباق با روش های بومی یا ذوق و سلیقه ایرانی، و حتی تشابه با برخی رویه های پیشین نسبت به مرمت سبکی اشاره کرد که غالبا برخاسته از تفاوت های فرهنگی جوامع در فهم و نگرش نسبت به میراث معماری بود.
پارادایم های حفاظت معماری در ایرانِ معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
19 - 34
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بر اساس ماهیت چندرشته ای «حفاظت معماری» که در منشورهای اخیرِ بین المللی، بدان تأکید شده، نقش آفرینی مطلوب معمار به عنوان یکی از تخصص های مشارکت کننده در این حرفه، در موفقیت اقدامات حفاظت معماری مؤثر است. اما به دنبال رویارویی ایران با مفاهیم حفاظت علمی، عملکرد معمار در این حرفه، نسبت به عملکرد این تخصص در آفرینش های معماری، دچار ضعف نسبی شد که به نظر می رسد، مؤلفه هایی در پارادایم های حفاظت، بر این ضعف، تأثیرگذار بوده اند. هدف پژوهش: بررسی تحولات پارادایمی حفاظت معماری در ایران از منظر تأثیر آن بر عملکرد معمار، پس از مطرح شدن حفاظت علمی بوده است. روش پژوهش: این پژوهش با روش های تاریخی و علّی از زیرمجموعه های پژوهش کیفی انجام شده است. نتیجه گیری: در دوره حفاظت سنتی در ایران، اولویت داشتنِ تأمین ایده آل های اجتماعی در پارادایم غالب، از معمار عملکرد فرهنگی طلب می کرد. اما با مطرح شدن حفاظت علمی و برتری یافتن ایده آل های دیگری در پارادایم غالب، توجه به ارزش های اجتماعی در سایه قرار گرفته و لزوم عملکرد فرهنگی معمار منتفی شد. تداوم طولانی مدتِ این پارادایم، سبب شد که تکلیف اصلی معمار در حفاظت فراموش شده و توانایی انجام آن تضعیف شود. به طوری که با وجود مطرح شدن پارادایم فرهنگ گرا از اوایل دهه 70، هنوز اکثریت جامعه علمی معماری، توانایی عملکرد فرهنگی نداشته و این پارادایم جایگاه خود را پیدا نکرده است. اما به علت تلاش قشر معدودی از معماران برای تقرب به پارادایم فرهنگ گرا، مقطع حاضر را می توان دوره گذار به شمار آورد. در شرایط حاضر، تعریف جدی ترِ جایگاه معمار در امر حفاظت، آموزش عملکرد فرهنگی برای این تخصص و بهره گیری صحیح از توانایی های معمار، در همسوشدن اکثریت معماران با قشر معدود پیشرو و باب شدن پارادایم فرهنگ گرا نقش مؤثری خواهد داشت.
دستورالعمل های حفاظت از میراث معماری در مواجه با سوانح آتش سوزی؛ با تکیه بر رهنمودها و تجارب جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آتش سوزی یکی از عمده ترین سوانح مخرب میراث فرهنگی است. آسیب های جدی و غیرقابل جبران بوجود آمده در نتیجه این سوانح، ضرورت و اهمیت اندیشیدن تدابیر و راهکارهایی برای مواجهه با مسئله آتش سوزی در میراث فرهنگی نامنقول را مبرهن ساخته است. لذا در این پژوهش سعی شده است دستورالعمل های حفاظت از میراث معماری در سانحه آتش سوزی، با رویکردی تحلیلی و از طریق بررسی تجارب بین المللی موجود در این زمینه و مطالعه کُدها و استانداردهای کشورهای پیشرفته، پیشنهاد گردد؛ به طوری که بتوان از این دستورالعمل ها قبل، حین و پس از آتش سوزی به منظور حفاظت هرچه بیشتر این آثار استفاده کرد. بدین منظور از روش استدلال منطقی در روش تحقیقی این پژوهش استفاده شده است. تجارب بین المللی آتش سوزی بررسی شده در پژوهش حاضر عبارتند از: موزه ملی برزیل، مدرسه هنر گلاسکو، کلیسای نوتردام پاریس و قصر شوری جی ژاپن. از برآیند نکات برجسته استخراج شده از این سوانح و بررسی کدهای آتش سوزی موجود در سایر اسناد و اعلامیه ها، دستورالعمل های کلی برای حفاظت از میراث معماری در برابر سانحه آتش سوزی پیشنهاد شده است. نتایج حاصل نشان دهنده اهمیت مستندنگاری یکپارچه میراث معماری در تمامی مراحل حفاظت میراث معماری از آتش سوزی، اعم از: اقدامات پیشگیری، اطفای حریق و همچنین طرح حفاظت پس از سانحه است.
نقش گردشگری فرهنگی در احیاارزش های اجتماعی-فرهنگی بازار تاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
121 - 135
حوزه های تخصصی:
مجموعه های تاریخی شهرها به عنوان مکانی واجد ارزش های میراث فرهنگی، نمود هویت، تاریخ، اندیشه ها و نوع نگرش مردم در ادوار مختلف تاریخی می باشند. ارزش های منسوب به آن ها می توانند نقش عمده ای در جهت حفاظت و سرمایه گذاری در قالب گردشگری فرهنگی ایفا نمایند. ازاین روی مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش گردشگری فرهنگی در احیا ارزش های اجتماعی - فرهنگی بازار تاریخی تبریز برآمده تا گام مؤثری در راستای توسعه گردشگری فرهنگی در شهر تبریز بردارد. در جهت دستیابی به این هدف با تکیه بر رویکرد کیفی و مطالعه منابع مکتوب پیرامون سه محور راهبردی «حفاظت میراث معماری»، «نظام ارزشی میراث معماری»، و «گردشگری فرهنگی»؛ و همین طور انجام مصاحبه ای نیمه ساختاریافته با 4 گروه آماری اعم از کسبه و اهالی بازار، جهانگردان داخلی و خارجی، ساکنان تبریز و متخصصان مسلط به موضوع، نظرات آن ها پیرامون ارزش های اجتماعی - فرهنگی بازار، آسیب شناسی ارزش ها و راهبردهای احیای ارزش های آسیب دیده جمع آوری گردید. یافته های حاصل از مطالعه کتابخانه ای و پرسشگری میدانی با اتکاء بر رویکرد توصیفی - تحلیلی و روش کدگذاری و مقوله بندی در راستای پاسخ گویی به سؤالات پژوهش موردبررسی و تحلیل واقع شدند. نتایج به دست آمده مبین آن است که با کاربست شیوه های حفاظتی مبتنی بر ارزش از جانب جامعه منتخب، می توان ضمن تضمین تداوم حیات و ایجاد زمینه های ماندگاری اثر، بستر جذب گردشگر و به تبع آن توسعه گردشگری فرهنگی را فراهم آورد. همچنین نتایج پژوهش گویای آن است که از بین عامل های موردنظر مربوط به اجتماعی عامل ساختار با ضریب مسیر 467/0 دارای بیشترین تأثیر است. از عامل های مربوط به فرهنگی عامل مذهب 455/0 دارای بیشترین ضریب مسیر است.
بازخوانی نظام مدیریت و حفاظت از میراث معماری با ابزار طبقه بندی در کشورهای شرق و آسیای مرکزی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۳۸۸-۳۶۱
حوزه های تخصصی:
مدیریت میراث معماری امروزه با توجه به گستردگی آثار، محدودیت منابع مالی، تهدیدهای ناشی از توسعه و تغییر در مفاهیم و ارزش های اجتماعی، همواره با چالش های فراوانی روبه روست؛ بر این اساس وجود اصولی جامع برای مدیریت یکپارچه و اولویت بندی حفاظت ضروری است. اغلب کشورهای توسعه یافته یا درحال توسعه منطقه در زمینه طبقه بندی آثار میراث فرهنگی غیرمنقول به عنوان ابزاری برای مدیریت و حفاظت به چارچوبی منطقی دست یافته اند، ولی در ایران تاکنون سیاست و رویکردی مستقل در این زمینه ارائه نشده است. این پژوهش سعی دارد ازطریق بازخوانی قوانین اساسی، دستورالعمل های ملی و تجربیات کشورهای حوزه مشترک فرهنگی ایران در شرق و آسیای مرکزی، مفاهیم نظری در زمینه نظام طبقه بندی را توسعه دهد. پرسش اساسی، انواع رویکردها، مراتب طبقه بندی و چگونگی ارزیابی آثار در فرآیند تصمیم گیری کشورهای منطقه است. با توجه به ماهیت موضوع، رویکرد پژوهش کیفی است و با روش مطالعه اسنادی و سندپژوهی، ابتدا سیاست ها و اقدامات، بررسی و نظم دهی شده اند و سپس تحلیل محتوا به صورت توصیفی- تفسیری و تطبیقی انجام گرفته است. براساس یافته های پژوهش، دستیابی به سازوکاری مناسب در زمینه اولویت بندی سطح حفاظت برای اجرای سیاست های یکپارچه به منظور آگاهی بخشی جوامع محلی و مشارکت اقتصادی، احترام به حقوق مالکین خصوصی و تسهیل در تصمیم گیری های آینده از اساسی ترین اهداف طبقه بندی بوده است. طبقه بندی میراث معماری در نمونه های موردی با رویکردی مدیریتی-حفاظتی در یک سامانه مشخص صورت می گیرد. در این فرآیند پس از شناسایی جامع و لیست برداری آثار، براساس معیارهای اهمیت فرهنگی، تاریخی، معماری، ارزش های برجسته و منحصربه فرد بودن، اصالت و یکپارچگی، ویژگی های زیبایی شناختی و درمعرض خطر بودن، توسط شورای مشورتی با حضور مسئولین، متولیان، متخصصان، مالکین و جوامع ذی نفع، ارزیابی و سطح آن ها تعیین می شود. در این کشورها، طبقه بندی، به عنوان ابزاری برای تبیین شیوه مدیریت و سطح حفاظتی آثار درنظر گرفته شده است.
بازخوانی لایه های منظر شهری تاریخی ارسن مجموعه شیخ شهاب الدین اهری «در محدوده حرائم مصوب میراث معماری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۹
۴۰-۲۵
حوزه های تخصصی:
مجموعه معماری شیخ شهاب الدین اهری جزو صناعت های بی نظیر دوره اسلامی ایران است که در کالبد مصنوع و چشم انداز طبیعی خود با دارا بودن ویژگی های کالبدی خاص همچون تزئینات بی بدیل سنگی، امتزاج کیفیت معماری در اعصار متعدد تاریخی از ایلخانی تا قاجار در کنار ارزش های ناملموسی مانند آداب و رسوم ویژه در مراسمات مذهبی به عنوان منظومه ای با کارکرد چندگانه مصداقی از منظر تاریخی و فرهنگی می باشد. لکن در ادوار متاخر و به صورت واضح از اواخر دوره قاجار به بعد به دلیل مداخلات غیراصولی ناشی از توسعه نامتوازن شهری در رویارویی جریان های حفاظت و توسعه، سبب بروز نابه سامانی در هنجارهای محیطی و ساختارهای معمارانه آن گشته و در مواردی نیز برخی کالبدها و نیز قابلیت های تاریخی و فرهنگی آنها تخریب و یا با تهدید جدی مواجه شده است. بر این اساس در پژوهش پیش رو سعی بر آن بود تا با رویکرد ارزش محور و شناخت قابلیت های تاریخی منظر عینی مجموعه، لایه های تاریخی منظر شهری مورد خوانش قرار گرفته و در جهت رفع آسیب ها و بهبود کیفیت و یکپارچگی آن در برهم کنش با لایه های تاریخی پیرامونی قدم موثری برداشته شود. برای این منظور از یک سو اسناد بین المللی و از دیگر سو متون مرتبط به همراه یافته های عینی مورد بازخوانی و واکاوی قرار گرفته اند. در این مسیر روش توصیفی تحلیلی با کاربست مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و پیمایش های میدانی در اولویت قرار گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، مسیرهای دسترسی و کیفیت راه های ارتباطی، نظام آبیاری در ساختار باغ شیخ، حرایم حفاظتی میراث معماری، فعالیت های اجتماعی فرهنگی محدوده به همراه حوزه نفوذ آثار صناعت یافته، مجموعاً منظر شهری تاریخی منظومه معماری شیخ شهاب الدین اهری را عرضه می دارد. لذا تقویت بعد نشانه شناسی با کاربست الگوهای معماری متاثر از سیر تحول ارسن، تاکید بر قابلیت های فرهنگی و تعاملات اجتماعی منتج از کارکرد تاریخی مجموعه و تقویت سطح گردشگری در یک قطب فعال فرهنگی با حفاظت آثار معماری از راهکارهای حفظ تداوم تاریخی لایه های مدنظر می باشد.
بررسی فضا-زمان مبنای حفاظت میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
179 - 191
حوزه های تخصصی:
میراث معماری پیوستار فضا-زمانی است که در تعامل انسان و فضا در زمان شکل گرفته و تمایز و تداوم خود را تعریف کرده است. ارزش های وابسته به ابعاد فضا و زمان این پیوستار، منجر به شکل گیری مفهوم و امرِ حفاظت آن در تعامل با مفهوم توسعه و امرِ تغییر شده است. فرایند حفاظت و توسعه بایستی منجر به تداوم این پیوستار فضا-زمانی و ارزش های آن شود. بر این اساس، مقاله پیش رو با هدف اصلی بیان ذهنیت و فعلیت حفاظت و توسعه معماری تاریخی نسبت به عناصر تعریف کننده معماری: فضا و زمان، به سؤال اصلی «آیا فرایند حفاظت و توسعه معماری تاریخی، توانسته است پیوستار فضا-زمانی آن را در زمان تداوم بخشد؟»، با رویکرد کیفی و روش استدلال منطقی و شیوه کتابخانه ای پاسخ می دهد. یافته ها نشان می دهد که در سیر تاریخی حفاظت و توسعه، معماری فضایی سه بعدی که بر آن زمان خطی عارض می شود پنداشته شده است و بر این اساس، دو دیدگاه کلی نسبت به این پیوستار فضا و زمان شکل گرفته است: یکی، جدایی زمان از فضا در طی زمان و محصول زمان گذشته بودن فضا، و دیگری، جدایی زمان گذشته از فضا در طی زمان و محصول زمان حال و آینده بودن پیوستار فضا و زمان. در دیدگاه دوم، پیوستارهای فضا و زمانی به تعداد فرایند های حفاظت و توسعه بازتولید می شود. نتیجه حاکی از آن است که حاکمیت دیدگاه خطی و عینی بر «زمان»، تقدم فضا بر زمان و عدم ورود زمان به جوهره پدیده ها و جدایی زمان از فضا، باعث عدم تداوم پیوستار فضا-زمانی در زمان شده است.
نسبت اصالت و یکپارچگی در مرمت میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
215 - 229
حوزه های تخصصی:
اصالت و یکپارچگی از مفاهیم کلیدی در جهت انتقال ارزش ها و درک بهتر اثر هستند. مبهم بودن این مفاهیم در میراث معماری، به کار بستن مؤثر آن ها را با چالش مواجه ساخته است. در طول تاریخ، مفاهیم اصالت و یکپارچگی دغدغه ای برای سازندگان نبود؛ زیرا مصالح و از آن مهم تر فناوری ها تقریباً بدون تغییر، برای قرن ها، رایج بودند، درحالی که امروزه از معیارهای ضروری برای حفاظت و استفاده مجدد از آثار تاریخی هستند. اصالت و یکپارچگی در عین ارتباط نزدیک با یکدیگر، متفاوت از هم دانسته می شوند. تحلیل های صاحب نظران و متن اسناد بین المللی درباره مفهوم اصالت در میراث معماری از شفافیت بیشتری برخوردار است، اما در تعریف دقیق یکپارچگی، نوعی خلأ وجود دارد. مقاله حاضر در پی تبیین جایگاه و نسبت اصالت و یکپارچگی در فرایند حفاظت میراث معماری و چگونگی کاربست دو مفهوم در روند حفاظت این دسته از آثار است. این پژوهش با روش کیفی و راهبرد تحلیل محتوا و استدلال منطقی، ابتدا از طریق بازخوانی و واکاوی اسناد بین المللی و دیدگاه های صاحب نظران، به تعریف دو واژه و معرفی مؤلفه های آن ها در قالب میراث معماری پرداخته است. پس از جمع بندی، در مرحله دوم، رابطه و نسبت اصالت و یکپارچگی از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته و رویکردهای متعدد در برخورد با این آثار ارائه شده است. با توجه به ویژگی های منحصربه فرد هریک از میراث معماری، سنجش اصالت و یکپارچگی در مورد آن ها، براساس هفت مؤلفه طرح، مواد و مصالح، فن ساخت، زمینه، کارکرد، سنت ها و جنبه های ناملموس و روح مکان، به عنوان چهارچوبی جامع و مانع ارائه می گردد.
بررسی نقش شبکه های اجتماعی در حفاظت از منظر شهری تاریخی تهران: ارزش ها، ادراک شهر و روایت هویت محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
111 - 133
حوزه های تخصصی:
حفاظت از مناظر شهری تاریخی در قرن حاضر نیاز به رویکردهای نوآوررانه دارد تا بتواند با چالش ها و تغییرات شهر امروزی خود را تطابق دهد. روش های سنتی با رویکردی بالا به پایین، به تنهایی نمی تواند از شهر تاریخی حفاظت کند و نیازمند روش های جدیدی است که ریشه در تجربه جمعی و خلاقیت گروه متعددی از مردم دارد. در توصیه نامه منظر شهری تاریخی (۲۰۰۵) صریحاً به استفاده از فنّاوری جدید اشاره شده و هدف از این پژوهش نیز بررسی نقش و جایگاه شبکه های اجتماعی مجازی در جهت حفاظت از مناظر شهری تاریخی است. بدین منظور از بسترهای شبکه های اجتماعی، ۱۲ صفحه اینستاگرام که درمورد میراث شهری تهران تولید محتوا می کردند، به شکل تصادفی انتخاب شد. با استفاده از نرم افزار وب هاروی اطلاعات مورد نظر دربازه زمانی یک ساله استخراج شد. ازطریق بررسی ارزش های به دست آمده از محتوای تولیدشده در بستر اینستاگرام مشخص شد که ارزش های گوناگون منتسب به شهر به جای اینکه غایتی برای حفاظت و مدیریت شهر و میراث باشند، می تواند تبدیل به وسیله ای برای گرد هم آوردن گروه های مختلف، کارشناسان، شهروندان و همچنین محلی ها و گردشگران شود. بنابراین به نظر می رسد مسئولان و متخصصان بهتر است برای حفاظت منظر شهری تاریخی از مشارکت مردم در فضای مجازی و حقیقی بهره بگیرند.
دستیابی به مؤلفه های ارزیابی و گزینش روش مناسبِ مداخله مرمتی در میراث معماری مبتنی بر اسناد بین المللی حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بناهای تاریخی به واسطه وجود ارزش های متنوع در ماهیت اصیل خود، شایسته حفاظت و انتقال به نسل های آتی هستند. حفاظت از این ابنیه در برابر مخاطرات طبیعی و فرسودگی های حاصل از تطویل عمر آن ها از جمله امور رایج در رابطه با میراث معماری است که با ورود به روند طبیعی زندگی اثر و اعمال تغییراتی در آن از طریق مداخلات مرمتی صورت می پذیرد. مداخلات مرمتی به دلیل حساسیت های موجود پیرامون نقش آن ها در تداوم حیات اثر و هم چنین حفظ اصالت و ارزش های میراثی آن، عموماً با چالش هایی مواجه اند که مرمت گران را دچار دشواری هایی در زمینه انتخاب روش ها و فنون مرمتی مناسب می نمایند. از این رو به نظر می رسد که مرمت گران نیاز به مؤلفه هایی جهت تسهیل ارزیابی و گزینش روش ها و فنون مرمتی مناسب و کاهش معضلات پیش روی خود در این رابطه دارند. مناسب ترین بستر جهت دستیابی به چنین مؤلفه هایی، اصول و رهنمودهای موجود در قالب اسناد بین المللی حفاظت حاصل از نشست های تخصصی کارشناسان این حوزه در دهه های گذشته است. از این جهت و با توجه به اهمیت موضوع، دستیابی به مؤلفه های ارزیابی و گزینش روش مناسبِ مداخله مرمتی در میراث معماری مبتنی بر محتوای اسناد بین المللی حفاظت به عنوان هدف اصلی پژوهش برگزیده شده است. پژوهش دارای رویکرد کیفی است و از راهبرد استقرایی سود می برد. داده های مورد نیاز تحقیق با استفاده از بررسی اسنادی به عنوان یکی از تکنیک های مطالعات کتابخانه ای، گردآوری شده و چگونگی تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز بر مبنای تئوری زمینه ای و استفاده از نرم افزار Maxqda صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از پژوهش شامل ۳۹ مؤلفه در چهار گروه مؤلفه های ارزیابی هدف مداخله با تأکید بر حفظ ارزش های میراثی، حفظ اصالت اثر و اهمیت فرهنگی مکان، مؤلفه های ارزیابی منطق، تناسب و فرآیند اقدام، مؤلفه های سنجش سطح و نوع مداخله به ویژه برگشت پذیری و حداقل مداخله و همچنین مؤلفه های ارزیابی نهایی مداخله منتخب، ارائه گردیده است.