روح الله نعمت اللهی

روح الله نعمت اللهی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

بدر شاکر السیاب و گذار از شعر رمانتیک به شعر مدرنیستی تاماس استرن الیوت بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر مدرن الیوت السیاب تأثیر اسطوره سرزمین بایر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۷
پژوهش حاضر به بررسی نفوذ و تأثیر توماس استرنز الیوت (1888-1965) شاعر، نمایشنامه نویس، منتقد ادبی و ویراستار آمریکایی- بریتانیایی بر شعر بدر شاکر السیاب (۱۹۲۶-۱۹۶۴)، شاعر مشهور عراقی و از پیشاهنگان شعر نو عرب می پردازد. سؤال اصلی تحقیق این است که کدام خاستگاه اندیشگانی از اندیشه های الیوت بر آثار السیاب تأثیر گذاشته است و تأثیرات بیانی یا صور خیال تی .اس الیوت بر بدر شاکر السیاب چه هستند؟ روش پژوهش پیشِ رو، توصیفی-تحلیلی است و اساس آن مبتنی بر نظریه تطبیقی تأثیر مکتب فرانسوی کلادیوگیین در «زیبایی شناسی تأثیر ادبی» است. مطابق با نظریه کلادیوگیین، تأثیر ادبی محل زایش آثار ادبی دیگر می شود و ادبیات، ادبیات تولید می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد السیاب، تحت تأثیر اندیشگانی و بیانی الیوت قرار گرفت و دیگر روی از شعر رومانتیک برتافت و به شعر مدرنیستی الیوت روی آورد. وی به مضامین مشابه الیوت توجه کرد و از این رو شعرش بازتاب ناامیدی و یأسی است که در عراق حاکم شده بود و عراق را همانند سرزمین بایر الیوت توصیف کرد؛ دیکتاتورها و مستبدانِ عراق را غیرمستقیم به باد انتقاد گرفت و به تأثی از الیوت، بغداد را شهر غیرواقعی توصیف کرد که بایر و بی آب و علف است که از آن چیزی رویش نخواهد کرد؛ همان گونه که الیوت معتقد است از سرزمین بایر هیچ رویش و رشدی اتفاق نمی افتد. در حوزه تأثیرات بیان یا صورخیال، السیاب تحت تأثیر الیوت، به واسطه بهره گیری هنرمندانه از اسطوره تموز و ایشتر، به مسببین سرزمین بایر عرب حمله کرد. تحت تأثیر الیوت، السیاب از استعاره های الیوتی استفاده کرده است و برای نشان دادن غلبه تاریکی بر روشنایی، شب را با صنعت تشخیص به کار برده است؛ همان شیوه ای که الیوت نیز در بازنمود اوضاع تیره و تار سرزمین بایر از آن بهره گرفته است. هرچند الیوت بر السیاب اثر گذاشت، اما شعر السیاب به هیچ روی تقلیدی نیست و وی اشعاری را سروده که تأثیر الیوت را کم و ناچیز جلوه می دهد.
۲.

جان راولینز و اقتباس ایدئولوژیک از شرق: مطالعه موردی فیلم هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات هزارویک شب بازآفرینی گفتمان شرق شناسانه کژریختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۸۲
مطالعات بینارشته ای از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا بسیاری از رشته ها را به هم وصل می کند. مطالعات بینارشته ای که بخشی از پژوهش های ادبیات تطبیقی است، پلی ارتباطی بین رشته های علوم انسانی و هنری ایجاد می کند که بازآفرینی در شکل فیلم در این حوزه می گنجد که بین سینما و ادبیات ارتباط و نزدیکی برقرار می کند. گستره مقاله پیش رو، بررسیِ تفسیر خاصِ جان راولینز از کتاب هزار و یک شب در شکل بازآفرینی آن در فیلم هزار و یک شب (1942) است. این فیلم که به پیروی از کتاب هزار و یک شب، هزار و یک شب نام دارد، از هزار و یک شب فاصله گرفته و آن را تحریف کرده است. این تحریف و تغییر در ذات اقتباس است؛ چراکه راولینز نمی خواهد به طور کامل به داستان وفادار بماند و عملاً وفاداری را فدای تخیل خود می کند. از آنجاکه کارگردان فیلم، کارگردانی غربی است که به بازنمایی شرق می پردازد، این سؤال مطرح است که آیا این تغییر، ایدئولوژیک است و باید فیلم در حوزه شرق شناسی بررسی شود؟ آیا وی شرق را تحریف کرده است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد راولینز شخصیت شهرزاد را به کلی تغییر داده است و وی را زنی رقاصه معرفی می کند که برای اعراب می رقصد و آنان را مسحور رقص خویش می کند. ممکن است این طور استنباط شود که راولینز شرق را تحریف کرده و تصاویر کلیشه ای و منفی ارایه کرده است و اقتباس او تصاویری خودکامه، قانون گریز، احساسی، خرافی، شهوانی و قدرت طلب از شرقیان را به تصویر کشیده است.
۳.

بررسی تطبیقی مؤلفه های گروتسک در دو اثر مغازه خودکشی ژان تولی و شازده احتجاب هوشنگ گلشیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مؤلفه های گروتسک مغازه خودکشی شازده احتجاب هوشنگ گلشیری ژان تولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۵۶
طنز را می توان در دو حوزه ی طنز شیرین و طنز سیاه (گروتسک) دسته بندی کرد. گروتسک به جنبه های تلخ، مشوش و هولناک زندگی به ویژه در وجه فردی آن می پردازد. هدف از این پژوش که به روش توصیفی – تحلیلی صورت گرفته است، شناسایی و مقایسه ی مؤلفه های گروتسک در دو اثر مغازه خودکشی ژان تولی و شازده احتجاب هوشنگ گلشیری است. نتایج پژوهش نشان می دهد که هتاکی و دشنام گویی، خنده آور و خوفناک بودن، اغراق، نابهنجاری و عدم اعتقاد به نظام احسن خلقت از مؤلفه های گروتسک در این دو اثر هستند. که در اثر «مغازه خودکشی»، مؤلفه ی هتاکی به شکل بسیار کمتری نسبت به اثر گلشیری به چشم می خورد. همچنین فحاشی ها در این اثر، بر خلاف اثر شازده احتجاب تماماً از نوع غیررکیک هستند. در اثر مغازه خودکشی، مؤلفه خوفناکی خند ه آور به همان میزانی که در اثر شازده احتجاب وجود دارد، اما با کیفیتی دیگر منعکس شده است. در اثر «شازده احتجاب»، مؤلفه ی اغراق دیده نمی شود. با این وجود اثر «مغازه خودکشی» مشحون از اغراق ها و بزرگنمایی هاست. این بزرگنمایی ها تا حد زیادی به فانتزی این اثر نیز مرتبط است. همچنین در اثر «شازده احتجاب»، فضاسازی ها اگرچه سیاه و نابهنجار است، ولیکن هیچ یک از شخصیت ها نگاهی بدبینانه به جهان هستی ندارند. از این رو مؤلفه «عدم اعتقاد به نظام احسن خلقت» از گروتسک تا حد کمی در این اثر منعکس شده است. این در حالی است که اثر «مغازه خودکشی» بر اساس ایده ی اعتراض به جهان هستی و نگاه منفی به روزگار انسان، شکل گرفته است.
۴.

La remise en doute de L’individualisme, comme une valeur moderne, dans le roman Immortalité de Milan Kundera(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Différence immortalité Individualisme Kundera Ressemblance

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۹۶
Si l'on considère l'individualisme et la recherche de l'individualité comme l'une des valeurs de la modernité, cette valeur est mise en doute dans la pensée postmoderne. Dans cette recherche, nous étudions comment cette mise en doute se révèle dans le roman L’Immortalité de Milan Kundera et le comportement des personnages. En fait, l’objectif de cette recherche est de projeter la lumière sur l'un des grands défis du monde contemporain, qui est la négation de l'individualité et la tendance au conformisme, et de montrer comment telle négation, en tant que l'un des signes de la fin de la modernité, se manifeste tant dans le comportement des personnages du roman que les événements du récit. Notre approche est une approche analytique basée sur le concept de l’individualisme et son importance dans le monde moderne ainsi que sur les idées que Kundera développe dans l’Art de roman et les travaux d’autres penseurs. Dans le roman L’ Immortalité la remise en doute de l'individualisme se révèle sous la forme d'une crise d'identité chez le personnage principale Agnès et sa sœur Laura et leur révolte contre la société uniforme. Leur tentative à arborer un « moi » unique et autonome est souvent vouée à l’échec, ne leur apportant que l’isolement et la déception. 
۵.

Rire et relativité dans Risibles Amours de Milan Kundera(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: absolu cliché Image ironie Kundera relativité rire role

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۱۸۹
Le phénomène comique qui se manifeste dans l'œuvre de Milan Kundera, est le résultat de la confrontation du monde subjectif, abstrait et absolu des personnages – influencés par les images stéréotypées des médias de masse – avec le monde réel, instable et relatif. Celui-ci remet en question ces clichés ainsi que les attentes des personnages. Plongé dans un monde teint d'illusion et d'égoïsme, les personnages de ces nouvelles méconnaissent l'insuffisance de leur attitude absolue face à la relativité du réel. Selon les stéréotypes de leur esprit,  ils changent incessamment de masque, mais ils restent toujours hors de la réalité. Ce jeu des masques leur permet d'avoir, même momentanément, une illusion d'identité unique et homogène.  Cependant, comme la réalité ne tolère aucun absolu, leur confiance en leurs clichés ne dure pas. Elle est remplacée par le doute et l'hésitation irréparable. La confrontation de l'absolu de sujet à la relativité de l'objet révèle l'absurde et la vanité de l'absolu. C'est cette confrontation-même qui déclenche le rire du lecteur et de l'écrivain-narrateur. Dans cet article, nous tenterons d'examiner ce phénomène comique dans quelques nouvelles du recueil Risibles Amours.
۶.

La violence contre le corps dans quelques œuvres de Milan Kundera(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Kundera Kristeva Lacan le corps la violence l’abjection

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۲۷۹
Dans presque toutes les œuvres de Milan Kundera, l'écrivain tchèque, un sentiment de haine vague mais omniprésent apparaît dans la conscience des personnages. Bien qu’ils ne le confessent pas ouvertement, la manière dont ils traitent leur corps et les corps des autres révèle un sentiment profond de dégout et d’abjection envers celui-ci. Cette haine du corps est en partie enracinée dans le phénomène inconscient de l'abjection ainsi que dans le conflit entre le moi et le corps. En effet, on pourrait dire que dans ses œuvres, Kundera confronte intentionnellement les personnages à des situations où ils doivent faire face à leur corps, remettant en question leur rapport avec celui-ci. Cette confrontation prend parfois une forme violente. Dans cet article nous allons examiner psychologiquement les origines de cette violence d’après les idées de Kristeva et Lacan, d'abord dans le roman La vie est ailleursdans les chapitres concernant la rencontre de la mère avec le peintre, puis dans L'immortalité, là où la fille tente de se suicider sur l'autoroute.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان