فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۶۱ تا ۶٬۵۸۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۷۱
۸۶-۷۳
حوزههای تخصصی:
تاق یکی از ساختارهای تشکیل دهنده پوشش های خمیده در ایران محسوب می شود به گونه ای که در شکل گیری فرم هندسی و کیفیتِ کالبدی فضا، نقشی چشم گیر داشته است. دراین بین تاق آهنگ یکی از انواع تاق های پرکاربرد بوده که به روش های گوناگون قابلیت اجرا دارد. شیوه چیدمان تاق لی لی پوش نیز یکی از انواع چینش تاق آهنگ قلمداد می شود که ساختار آن با روش های دیگر اجرایی تاق آهنگ متفاوت است؛ همچنین استفاده از این تاق بیشتر در مناطق روستایی انجام می شده است، چراکه با امکانات محدود در این مناطق امکان چینش این تاق وجود دارد. باور بنیادین این پژوهش آن است که اندازه جرز، میزان بلندی تاق و نوع مصالح در دسترس و مهارت و خلاقیت استادکاران سنتی به شکل مستقیم در فن آوری ساخت و روش چیدمان تاق لی لی پوش تأثیرگذار است. این مقاله در پی شناخت هندسه تاق آهنگ و شیوه چیدمان تاق لی لی پوش خواهد بود. پرسش بنیادین این مقاله آن است که چگونه مهارت و خلاقیت استادکاران معماری سنتی در ساخت طاق آهنگ لی لی پوش و شکل نهایی آن تأثیر می گذارد؟ روش این تحقیق از نوع هدف کاربردی و به صورت استنتاجی انجام شده و جمع آوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، میدانی، مشاهده و گفتگو و مصاحبه نیمه ساختاریافته با استادکاران معماری سنتی ایرانی است؛ با تحلیل های به عمل آمده آشکار شد که روش چیدمان تاق لی لی پوش تحولی در ساخت تاق آهنگ ایجاد کرده به گونه ای که نوع مصالح در دسترس و توانمندی استادکاران در شناخت، ایجاد و اجرای این تاق نقشی تأثیرگذار داشته و نیاز استفاده از چوب و دیوار پشتواره در این روش برطرف شده است، چراکه این نوع تاق عموماً در مناطق روستایی مورداستفاده و ساخت قرار می گرفته و ازآنجاکه کشور ایران در منطقه خشکی قرار گرفته و وجود درختان و به تبعیت از آن، چوب در آن کمیاب است، معماران سنتی در روستاها از این تاق برای مسقف کردن فضاها با توجه به امکانات محدود بهره گرفته اند.
ارزیابی قابلیت های بازآفرینی پیاده راه های شهری از منظر توسعه پایدار در برنامه ریزی شهری، مطالعه موردی: بافت تاریخی شهر سمنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۵
139 - 166
حوزههای تخصصی:
بافت قدیمی هر شهر نشان دهنده تاریخ و هویت گذشته آن است یکی از اقداماتی که می توان برای حفظ آن انجام داد، تبدیل این معابر به پیاده راه است که می تواند مقصدی جذاب برای پیاده روی باشد و به رشد و توسعه پایدار شهر کمک کند. بنابراین توجه بیشتر مدیران شهری به فضاهای حرکت شهری مانند "پیاده رو" یکی از اساسی ترین بخش های سیاست های شهری برای رسیدن به توسعه پایدار خصوصاً در بافت قدیم دارای ارزش تاریخی شهرها است. در این مقاله با بررسی شاخص های مختلف پیاده راه از منظر توسعه پایدار در شهر سمنان شامل شاخص های پیاده مداری، شاخص های توسعه پایدار، در فرآیند بازآفرینی پیاده راه ها بر اساس پرسشنامه های تدوین شده با روش های آزمون فرضیه برابری میانگین یک جامعه t-test، ضریب همبستگی پیرسون و سپس رتبه بندی شاخص ها بر اساس وزن آنتروپی و در نهایت با روش TOPSIS تحلیل داده ها انجام می گردد و فرضیه ها مورد بررسی قرار می گیرد. جهت انجام سنجش میزان پیاده مداری از مدل HQE2R استفاده شده است. نتایج نشان داد شاخص های پیاده مداری، شاخص های توسعه پایدار، شاخص گذران اوقات فراقت در برنامه ریزی شهری و فرآیند بازآفرینی پیاده راه ها شهری از منظر توسعه پایدار در بافت تاریخی شهر سمنان به درستی تعریف شده و می تواند به پیاده راه شهری تبدیل شود.
موسیقی و شیخ صفی الدین اردبیلی در دوران ایلخانی در کتاب صفوه الصفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موسیقی در پیشینه حیات عرفانی حکومت صفوی، به صفی الدین اردبیلی در دوران ایلخانی برمی گردد. در این پیشینه موسیقی به عنوان یک عامل مهم نقش بسیار ارزنده ای ایفاء کرده است. یکی از آثار مهم و غنی در این ارتباط، کتاب صفوه الصفا اثر ابن بزاز اردبیلی است که نویسنده به مناقب شیخ صفی الدین پرداخته است. هدف از این تحقیق درک عمیق تر پیشینه موسیقایی حیات عرفانی دوران صفوی است. روش تحقیق کیفی بر اساس تحلیل محتوا با مقایسه دیگر منابع است؛ مبحث سماع به سه نوع عام، خاص و اخص تقسیم می شده، هر سه نوع در عمل در خانقاه شیخ صفی رواج داشته، ولیکن با نوع عام آن رفتاری احتیاط آمیز می شده است. «گفته» در قوّالی به معنای نوعی ضربی خوانی به عنوان یک واژه تخصصی در قوّالیِ غزلیات عطار و مولوی مفهوم معناداری داشته است. با توجه به کاربرد اوزان عروضی مختلف، احتمالاً سماع ها در ادوار ایقاعی مختلف اجرا می شده اند. با توجه به طولانی بودن زمان سماع ها که احتمالاً ملودی های این غزل ها جنبه ی تکرارپذیری داشته، می توان حدس زد که تا حدی بداهه در اجرای آنها نقش داشته است. قوّالان را می توان به سه مرتبه اجتماعی درباری، خانقاهی و مردمی تقسیم کرد. قوّالان خانقاهی ظاهراً در نواختن نی و گویندگی نقش ایفاء می کردند.
بازنگری بر تناظر میان پرده ی سینما و آینه ی ژاک لکان با توجه به ماهیت تصویر سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشابه دانستن آینه ی ژاک لکان با پرده ی سینما یکی از محوری ترین نگره های نقد روانکاوانه ی فیلم را رقم زد. کاربرد تمثیل آینه برای لکان این بود که او از طریق جدایی عینی میان نوزاد و تصویر او در آینه، انشقاق میان وجود فی نفسه(امر خیالی ناخودآگاه) و وجود برای دیگری(هویت اجتماعی خودآگاه) را تبیین می کرد. اما کاربرد تناظر میان آینه و پرده ی سینما نزد نظریه پردازان این بود که آن ها جدایی ماهیت بیننده(ساحت واقع) از هویت بیرونی(هویت تماشاگر سینمابودن) را دستمایه می ساختند تا نشان دهند که ساختارهای دیگری بزرگ(دستگاه سینمایی) چطور به هویت سوژه ها شکل می دهند یا اینکه سوژه ها چطور در برابر این امر مقاومت می کنند. جستار پیش رو در نظر دارد تا از طریق بازنگری بر فرایند رویت تصویر سینمایی، یکبار دیگر به گسست سوبژکتیو لکانی میان امر درونی و امر بیرونی بپردازد و شیوه هایی را بنماید که از طریق آن ها می توان عدم وجود این گسست را از خود مدل نتیجه گرفت. به این منظور، دربحث از تصویر سینمایی ه دو انگاشت هستی شناسانه اشاره میشود که آن را از تصویر آینه مجزا می سازد. بنابه فرض نورنگاشت بودن تصویر و تابیدن از پرتوافکنی در پشت سر بیننده، هستی مستقلی به تصویر آینه میبخشد که فرایند رویت آن را به شیوه ی متفاوتی از تصویر آینه رقم می زند.
شناسایی مؤلفه های تاب آوری مجتمع های مسکونی در بحران همه گیری بیماری ها با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۱
34 - 48
حوزههای تخصصی:
امروزه جهان همواره با مخاطرات و چالش های فراوانی از جمله بلایا، سوانح و همه گیری بیماری ها روبرو گردیده و این رخدادها تأثیرات بسزایی بر کیفیت زندگی انسان ها نهاده است. در این راستا وظیفه معماران است تا توجه ویژه ای به مبحث تاب آوری اجتماعی داشته تا اثرات این نوع مخاطرات بر کیفیت ساکنین مجتمع های مسکونی تا حد قابل قبولی کاهش یابد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های تاب آوری مجتمع های مسکونی در بحران همه گیری بیماری است. روش پژوهش، به لحاظ هدف کاربردی و روش تحقیق آن توصیفی – تحلیلی است. جامعه پژوهش شامل 10 نفر از خبرگان حوزه معماری و طراحی ایران بوده و ابزار پژوهش پرسشنامه زوجی محقق ساخته که با نرخ ناسازگاری 0/01 مورد تأیید قرار گرفته است. تجزیه تحلیل داده ها از طریق تکنیک تحلیل سلسله مراتبی AHP و با استفاده از نرم افزار آماری Expert Choice V.11 انجام پذیرفت. یافته ها نشان داد، تمامی مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در مجتمع های مسکونی دارای اهمیت می باشند. در این بین مؤلفه ویژگی های اجتماعی با وزن 314/0 در بین سایر مؤلفه ها از اولویت بالاتری برخوردار است. همچنین، زیر معیار فضاهای باز مجتمع مسکونی با وزن (429/0)، احساس امنیت (347/0)، شرایط اقلیمی (341/0) و تناسب فضاهای داخلی (205/0) در هر گروه مؤلفه های اصلی از اولویت بالاتری برخوردارند. لذا می توان گفت طراحی مجتمع های مسکونی بایستی در تداوم نیاز مردم به مفهومی بیش از تنها یک سرپناه باشد و به عنوان محلی برای زندگی در نظر گرفته شود و این مهم زمانی حاصل می گردد که معماران و طراحان نگاهی ویژه به مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در مجتمع های مسکونی داشته باشند.
نظم در آشوبِ پولاک
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
90 - 100
حوزههای تخصصی:
مطالعه گونه های بیش متنی در آثار گرافیتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
139 - 153
حوزههای تخصصی:
گرافیتی یکی از رسانه های هنری غیررسمی و مردم پسند است که در خدمت بیان عقاید و دیدگاه های اعتراضی قرار دارد. اگرچه سابقه این هنر در ایران طولانی نیست اما در همین زمان اندک نیز آثار قابل تاملی خلق و بر سطوح شهری عرضه شده اند. شناخت هرچه بیشتر گرافیتی ها و معرفی انواع روابط متنی حاکم بر آن ها، مستلزم نقب به مطالعات ترامتنی است. رویکرد ترامتنیت ژرار ژنت تمامی روابط ممکن میان متن ها را بررسی می کند که در این ساحت بیش متنیت در تحلیل و رمزگشایی متون هنری تناسب بیشتری دارد. بیش متنی رابطه برگرفتگی متن دوم از متن اول است به گونه ای که اگر متن اول نباشد متن دوم شکل نمی گیرد. در این مقاله با استناد به گونه شناسی بیش متنی ژنت، به طبقه بندی و درک پیوستگی ها، تأثرات و مناسبات متنی در منتخبی از آثار گرافیتی ایران پرداخته می شود و هدفْ مطالعه ای نظام مند است که منجر به شناخت هرچه بیشتر هویت هنری معاصر می گردد. جستار پیش رو در پی پاسخگویی به این پرسش کلی تدوین شده است که گونه های بیش متنی ژنتی چگونه و به چه میزان در گرافیتی های ایرانی قابل شناسایی است؟ روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق منابع اسنادی و مشاهده مستقیم صورت پذیرفته و شیوه تجزیه و تحلیل کیفی است. نتایج تحقیق نشان داد مؤلفان گرافیتی با حفظ فضای معاصر، گستره تأثیرپذیری و صراحت ارجاع متفاوت، اشتقاق از متن های پیشین را در آثارشان منعکس کرده اند ازاین رو تمایزات فرامتنی و تفاوت های ناشی از عوامل فرهنگی در بیش متن ها قابل رؤیت است که در جهت مقاصد اعتراضی و اجتماعی هنرمند قرار دارد.
بررسی تحلیلی- عددی میزان اثر رطوبتی خارخانه در مسکن بومی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۱۰۰-۸۹
حوزههای تخصصی:
در معماری بومی سیستان، همواره راهکارهای ارزشمندی در جهت فراهم کردن شرایط زندگی مطرح شده است. شرایط خاص اقلیمی در این منطقه، معماران را بر آن داشته است که با اصول ابداعی خویش بهترین و مناسب ترین شیوه های تطبیق با اقلیم و استفاده مناسب از شرایط اقلیمی را فراهم آورند. این اصول و الگوها امروزه می تواند با تلفیق مناسب با فناوری جدید در ساختار معماری قرار بگیرد. ازجمله عناصر بومی مؤثر در تهویه و خنک کردن فضای زیست این منطقه، خارخانه است. معماران بومی با تعبیه خارخانه اقدام به ایجاد تأسیسات سرمایشی نموده تا توسط برودت ناشی از تبخیر قطرات موجود در خارها، هوای داخل ساختمان خنک شود. این مقاله با هدف شناخت و بررسی عملکرد خارخانه ها و نیز تحلیل رطوبت نسبی هوای داخل در مسکن بومی منطقه و مناسب سازی آن ها در مسکن روستایی امروز سیستان گام برداشته است. با این هدف، مطالعات میدانی بر روی دو اتاق بومی کاملاً مشابه، یکی دارای خارخانه به عنوان آزمون و دیگری بدون خارخانه به عنوان شاهد انجام پذیرفت و میزان اثر رطوبت در اتاق آزمون نسبت به اتاق شاهد و نقطه مبنای خارج از دو اتاق سنجیده و مقایسه شد و برای درک یکپارچه داده ها از پردازش با استفاده از روش آمار توصیفی توسط نرم افزارهای EXCEL و MINITAB استفاده شد. طبق نتایج تحلیل داده ها، رطوبت نسبی هوای اتاق دارای خارخانه اختلاف فاحشی با دو ایستگاه دیگر دارد و از عدد 12 درصد در فضای مشابه بدون خارخانه به بالای 30 درصد رسیده است و مطابق مطالعات اولگی و ASHRAE در محدوده آسایش حرارتی قرار دارد. دلیل این اختلاف، وجود خارخانه و رطوبت حاصل از تبخیر آب پاشیده شده بر خارها می باشد که این ایجاد رطوبت، سبب کاهش دما و تعدیل دمای محیط و بهبود اوضاع اقلیمی شده و تأثیری بسیار مطلوب در اقلیم گرم وخشکی مانند منطقه سیستان دارد که این تأثیر در محیط های خشک و با رطوبت نسبی کم، مطلوب خواهد بود. لذا در محیط هایی که گرمای محسوس در آن ها بسیار بالاست، این سیستم به عنوان استراتژی غیرفعال جهت تعدیل شرایط آسایش حرارتی پیش نهاد می گردد.
الگویابی نحوه استقرار ابنیه یادمانی، در دو محور شهری قرون نهم و دهم ه.ق.، بر مبنای گزارش های دو متن تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول قرن هفتم تا دهم هجری، هرات و قاهره، دو شهر مهم اسلامی در منطقه خاورمیانه محسوب می شده اند. قاهره به عنوان پایتخت دولت مملوکان در مقابل هرات به عنوان پایتخت دولت تیموریان. در این مقاله، مسئله ساخت و ساز مجموعه های یادمانی و ابنیه مهم شهری، در محدوده دو شریان اصلی؛ خیابان هرات (قسمت جنوبی آن) و خیابان قصبه قاهره، مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. هدف از این مقایسه، ارزیابی و تحلیل شباهت ها و تفاوت های ساخت و ساز در این دو شریان مهم شهری و در نتیجه آن، درک درست از تأثیرات احتمالی هر یک از آنها بر یکدیگر است. پرسش اصلی تحقیق آن است که ساخت و ساز های انجام شده در طول دو محور خیابان هرات و خیابان قصبه، چه وجوه اشتراک و افتراقی با یکدیگر داشته اند؟ پژوهش، به روش تحلیلی- تاریخی صورت گرفته و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای بر مبنای دو منبع اصلی و مقایسه و تحلیل اطلاعات آن با منابع فرعی دیگر انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهند که مجموعه های یادمانی ساخته شده در امتداد خیابان قصبه و قسمت جنوبی خیابان هرات، دارای مشابهت بوده اند. در بیشتر این ساخت و ساز ها، مجموعه های وقفی با کاربری مذهبی- خدماتی به همراه مقبره واقف، در کنار مسیر خیابان ها واقع بوده و این استقرار ها، علاوه بر تزئین بدنه های شهری، به مسیر، صورت یک خیابان- مزار را نیز می داده اند. همین طور، در نحوه استقرار ابنیه در طول محور خیابان هرات بر خلاف خیابان قصبه، یک نظم به نسبت تعریف شده شهری نیز قابل مشاهده بوده است. در نهایت، از پژوهش فوق می توان نتیجه گرفت که در قرون هفتم تا دهم ه.ق.، نوعی از طراحی محورهای شهری که در آنها به نوع استقرار و تعریف کاربری ابنیه در راستای محور توجه می شده، در منطقه خاورمیانه رواج داشته است.
بررسی طراحی ساختمان های همساز در دریافت میزان انرژی تابشی
حوزههای تخصصی:
خورشید یكی از دو منبع مهم انرژی است كه باید به آن روی آورد زیرا به فن آوری های پیشرفته و پر هزینه نیاز نداشته و میتواند به عنوان یك منبع مفید و تامین كننده انرژی در اكثر نقاط جهان بكار گرفته شود. تاثیر عناصر اقلیمی بر محیط های مسکونی یکی از موضوعات کاربردی آب و هوا شناسی است. در سال های اخیر به منظور هماهنگ سازی ساختمان ها و محیط های مسکونی با شرایط اقلیمی حاکم بر آن و به دلیل گرانی انرژی در جهان از اهمیت چشمگیری برخوردار بوده است. در این پژوهش از داده های ساعتی پارامترهای اقلیمی(رطوبت، حداقل دما، حداکثردماو ساعت آفتابی) استفاده شده است. و با استفاده از نرم افزارهای Squre one، Ecotect تحلیل داده ها انجام شد و همچنین میزان انرژی دریافتی ساختمان از طریق تابش غیر مستقیم (جذب از طریق دیوار ها و سقف) محاسبه شد که نتایج حاصل از بررسی این محاسبات نشان می دهد که که اوج انرژی در ساعات بین 16 - 11 می باشد این زمانی است که در ساختمان از موادی با تاخیر حرارتی به طور متوسط تنها 7-6 ساعت استفاده شود. میزان انرژی حاصل از تابش خورشید برای ساختمان (نفوذ از طریق پنجره ها، درهای ورودی و بازشوها) برای هر سه بخش ساختمان نمونه طراحی شده برای تهران محاسبه شد که به طور کلی بررسی نمودارها نشان می دهد که که در ماهای گرم سال بازشو پنجره این بخش نقش بسیار موثری در کاهش انرژی داخلی ساختمان و خنک شدن هوای داخل ساختمان می شود.
میراث معماری تیموری در خراسان
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
117-130
حوزههای تخصصی:
دوران حكومت تیموریان یكی از درخشان ترین ادوار تمدن اسلامی و دوران اعتلای هنر و معماری ایران محسوب می شود. سبک معماری خاص و تزئینات زیبای به جای مانده در ابنیه عصر تیموری قابل توجه است. در این دوره، معماری از نظر عظمت و غنای تزئینات به شكوفایی كم سابقه ای دست یافت که در بناهایی چون مدرسه غیاثیه خرگرد، مدرسه دودر و مسجد گوهرشاد قابل مشاهده هستند. مساجد و مدارس عصر تیموری و نیز آرامگاه های خانوادگی و بناهایی که بر قبور شخصیت های سیاسی و علمی این دوره ساخته شده به نوعی نمایانگر سبک معماری آن همچون سردرها و گنبدهای مرتفع و پیازی شکل و نیز تزئینات زیبا با غلبه رنگ لاجوردی است که چشم هر بیننده ای را به خود جلب می کند. زیارتگاه هایی که بر قبور شیخ احمد جامی و ابوبکر تایبادی ساخته شدند از ابنیه آرامگاهی عصر تیموری در خراسان به شمار می روند. همچنین بناهای دیگری چون کاروانسراها، آب انبارها، میل و... در این دوره ساخته شد که اگرچه ممکن است بخش زیادی از این بناها از بین رفته باشد و یا در دوره های بعد بازسازی شده باشد اما همچنان گویای ذوق و هنر معماری عصر تیموری است. در این پژوهش به روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی به بررسی معماری و تزیینات این بناها پرداخته شده است.
بازآفرینی فرهنگی شهر با تکیه بر خلق فضای پاتوق شهری؛ نمونه موردی: شهر اردبیل
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، بررسی و شناسایی مولفههای موثر بر شکلگیری پاتوق شهری در اقلیم سرد و کوهستانی شهر اردبیل است. راهکارهای طراحی پاتوق شهری و نیاز به اماکنی از این دست، در نگاه اول شاید جزو ضروریات زندگی نباشد، اما با بررسی بیشتر در استان اردبیل و میزان اختلالات روانی افراد در فصول سرد، اهمیت تعاملات اجتماعی و روابط بین افراد، نیاز به طراحی اماکن عمومی رایگان و متناسب با نیازهای مردم، جهت سرگرمی و گذران اوقات افراد را ضرورت میبخشد. شهر اردبیل دارای اقلیم سرد است و از سوی دیگر نیز به دلیل داشتن هویتهای فرهنگی در مدنیت شیعه، دارای پتانسیلهای بالقوهای است که در تمامی فصول بتواند میزبان گردشگرانی باشد که به هر دلیلی خواهان اقامت در این شهر هستند. لذا ضرورت توجه به معرفی نمادهای فرهنگی و بازآفرینی فرهنگی امری مشهود است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی با تکیه بر پیمایش محیط با رویکرد اکتشافی است. با توجه به حاکم بودن هوای سرد در منطقه، پیمایش محیط با رویکرد کشف حقایق در محیطهای باز شهر اردبیل از جمله: پارک ها و مناطق تفریحی باز (بدون سقف)، از قسمتهای مهم انجام این تحقیق است که نگارنده با انجام مشاهدات میدانی در پی کشف آنهاست. یافتههای تحقیق نشان میدهد که عوامل موثر بر شکلگیری پاتوق شهری موثر در اقلیم سرد و کوهستانی اردبیل شامل بُعد اجتماعی، فرهنگی، اقلیمی و اقتصادی است که نقش اقلیم نسبتاً از وزن بالاتری برخوردار است. بر اساس این یافتهها تحلیل عاملهای موثر بر شکلگیری پاتوقها در قالب جدول تحلیل SWOT ارائه گردید که منتج به ارائه راهبردهای تهاجمی، اقتضایی، انظباقی و تدافعی گردید. رعایت این موارد در پیدایش یک پاتوق شهری علاوه بر اینکه میتواند عامل جذب افراد به تعاملات اجتماعی گردد، میتواند در معرفی و بازآفرینی فرهنگی شهری نیز با رعایت نکات فرهنگی، اقلیمی و بومی کارساز باشد.
تطبیق کاربست نقوش گیاهی در مینیاتور ارمنی و نقاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۹
1 - 10
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با اختراع خط ارمنی، زبان بصری مینیاتور ارمنی نیز تحولات بزرگی را پشت سر نهاد که در مکاتب واسپوراکان، کیلیکیه، هایک، آنی، کریمه، گلدزور، داتو تجلی یافت. یکی از مشخصه های مینیاتور ارمنی، کاربرد فراوان و متنوع نقوش گیاهی جهت تزئین متون دینی نظیر انجیل، جاشوتس، شاراکان و نیز کتب دیگر با موضوعات طب، تاریخ و نظایر آن ها است. تقسیم ارمنستان، به دو بخش غربی و شرقی در سده پنجم به بعد، تحت نفوذ ایران و بیزانس، بر اشتراکات فرهنگی و هنری ایران و حوزه قفقاز تأکید می کند. با توجه به آنچه گذشت سؤال این است که نقوش گیاهی، به چند شکل در مینیاتور ارمنی مصور شده و تشابهات آن با نگارگری ایرانی چیست؟ هدف: شناخت بهتر نقوش ایرانی و ارمنی و تشابهات وتمایزات آن ها روش پژوهش: این پژوهش تطبیقی است که شیوه توصیفی تحلیلی یافته های آن ارائه می شود منابع این پژوهش کتابخانه ای و برگرفته از پایگاه های اینترنتی است. یافته ها: این پژوهش نشان داده است که نقوش گیاهی به پنج صورت در مینیاتور ارمنی حضور دارند: نقش گیاه برای تصویرسازی عین به عین متن، نقش گیاه برای توصیف روایت، نقش خلاصه شده و هندسی گیاه برای پر کردن خلأ، نقش گیاه به عنوان نماد و استفاده از نقش انتزاعی گیاه برای اهداف زیباشناسانه است. همچنین بررسی این پژوهش نشان داد که در چهار شکل از مصورسازی نقوش گیاهی، مشابهت هایی میان مینیاتور ارمنی و ایرانی وجود دارد. اما شکل سوم، یعنی خلاصه سازی هندسی فرم نقوش گیاهی با هدف ایجاز، در مینیاتور ایرانی قابل مشاهده نیست.
بررسی نماد گاو یکتا آفریده و ماهیت سیاوش در شاهنامه و انعکاس آن در سنگ برجسته های تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
7 - 27
حوزههای تخصصی:
اساطیر نشان دهنده ی فرهنگ و نحوه ی تفکر مردمان در دوران های کهن است؛ زبانِ گویای تاریخی است از دوران های پیش از تاریخی؛ سخنگویِ بازمانده های گرانبهایی است که از دل خاک ها بیرون کشیده می شود، یا در دل سنگ ها و کوه ها یافت می گردد. اساطیر نماینده ی تداوم زندگی فرهنگی یک ملت و به نوعی تاریخ آن است (آموزگار،1388 :1). شاعران و نویسندگان، اسطوره ها و باورهای کهن اقوام خود را پرورانده و آثار ایشان پیوندی تنگاتنگ با اسطوره ها دارد. گاو یکتا آفریده در کیهان شناسی زرتشتی، نام نخستین گاو آفریده شده و یکی از شش آفرینش ازلی اهورامزدا در جهان مادی و پدرِ اساطیریِ همه حیوانات سودبخش است. این گاو در افسانه آفرینش کشته می شود و از اندام و چهره ی او جهان دوباره پر از جانداران می شود. آن گونه که سیاوش نیز شخصیت مثبتی است، روح آزاده و جوانمردی دارد و مظلوم و بی گناه می میرد. از خون او گیاه مقدّس خون سیاوشان می روید که با رویش و زایش ارتباط دارد. در پهنه ی گسترده ی ایران نقوش برجسته، سنگ برجسته و سنگ نگاره در کنار ادبیات برای حفظ اساطیر قدمتِ زیادی دارد. بر همین اساس در تخت جمشید نیز از سنگ برجسته های بسیاری استفاده شده است. نماد گاو در نقوش برجسته ی تخت جمشید به وفور و با معانی مختلف به کار رفته است. معنای نهفته در لایه های ژرف تر سنگ برجسته ها و تطبیق آن با موارد مشابه در ادبیات می تواند تصویر درست تری از باورهای اسطوره ای و فرهنگی ایران زمین باشد. اهداف پژوهش ۱- بررسی اسطوره ی گاو یکتا آفریده و داستان سیاوش در شاهنامه از اهداف این پژوهش است. ۲- از دیگر اهداف این پژوهش انعکاس اساطیر درنقوش برجسته ی تختِ جمشید و شاهنامه ی فردوسی است. سوالات پژوهش ۱- اسطوره گاو یکتا آفریده چه کارکردی در نقش سیاوش در شاهنامه ی فردوسی و نقوش برجسته ی تخت جمشید داشته است؟ ۲- گاو یکتا آفریده در قالب شخصیت سیاوش چه مفاهیمی را به مخاطب القاء می نماید؟
تحلیل نشانه های مضمونی و تصویری در رباعیات خیام و نگاره های حسین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
25 - 38
حوزههای تخصصی:
روند پیوسته تحولات نگارگری، بیش از آن که در زمینه سبک و اسلوب مکاتب تصویری سده های متمادی ایران اسلامی باشد، همواره، در ارتباط با ادبیات و بهره مندی از مبانی زیبایی شناسی و مضامین شعری آن قابل ملاحظه بوده است؛ هم چون آثار حسین بهزاد که در موانست و هم سخنی با رباعیات خیام آفریده شده اند. لیکن، آنچه در این پیوند تاریخی، سابقه نداشته و سبب تمایز آثار بهزاد از سایر نگاره ها شده، قرابت موضوعی شان با اندیشه های فلسفی خیام است. اندیشه های پرسشگرانه ای که اگرچه اغلب با رویکردی خاص پیرامون جهان و انسان هستند، با این حال، نگارگر آن ها را چنان مصور کرده که گویی این آثار ضمن بیان احوال درونی اش، ترجمان مستقیم اشعار خیام نیز هستند. بر این اساس، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع معتبر کتابخانه ای- الکترونیکی برآن است تا به شناختی جامع و درکی ژرف از نحوه بازنمود مضامین و معانی این رباعیات در آثار بهزاد دست یابد. چنان که واکاوی نشانه های مضمونی و جوانب تاثیرگذاری شان بر نگاره ها در قالب نشانه های تصویری سبب نقد صحیح تر و خوانش جذاب تر هر دو متن شعری و دیداری خواهد شد. در این راستا، یافته های پژوهش گواه آنند که بهزاد، نه تنها از نشانه های نمادینی هم چون کوزه، کوزه گر، کارگاه کوزه گری، خاک و پیر راوی بهره برده است، بلکه از اصول و قواعد بصری رایج در نگارگری هم تبعیت کرده و با اجتناب از فضای خالی، کاربرد خطوط شکسته تند و تیره در قلم گیری و تضادهای رنگی یا مفهومی در پیش زمینه و پس زمینه، توانسته مضامین شعری خیام را صورتی بصری دهد و نگاه مخاطب را تحت تاثیر قرار دهد.
بازشناسی طرح و نقش کاشی کاری های ازدست رفته ضلع شرقی ارگ کریم خان شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
87 - 99
حوزههای تخصصی:
به جز شماری معرق و کاشی کاری اسلیمی، سه دسته کاشی کاری برفراز درگاه میانسرای ارگ در ضلع شرقی شامل طاق نمای میانی و دو طاق نمای شمالی و جنوبی در امتداد محور اصلی ارگ و روبروی ایوان شاه نشین قرار داشته که در دهه های گذشته و به دلایل نامعلومی از دست رفته است. شناسایی آنها می تواند بر درک موجود از معماری ارگ تأثیرگذار بوده و گوشه ای از میراث کاشی کاری زندیان را نیز آشکار نماید. پژوهش کنونی با هدف بازشناسی این آثار، در پی پاسخ به پرسش هایی بدین شرح است: 1- «طرح»، «محتوا» و «نقش» کاشی کاری های یادشده چه موضوعات و مفاهیمی را در بر دارند؟ 2- این کاشی کاری ها چه تأثیراتی بر کیفیت فضایی ارگ و درک موجود از الگوی معماری آن داشته است؟ روش تحقیق، تفسیری- تاریخی است و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان دادند که کاشی های طاقنمای میانی، نشان دهنده ایوانی آجری با فرشی افشان است که به لحاظ هندسی، قرینه ای از ایوان اصلی ارگ بوده و شامل یک مقرنس نیم کاسه در مرکز به همراه ملازمانی با لباس های زندیان در طرفین خود است. در لچکی های این طاق نما، منظره ای طبیعی با درختان، مرغان و حیواناتی نظیر شیر و خرگوش در زمینه ای صخره ای نقاشی شده که برخلاف نقش ایوان، پویا است. کاشی کاری های دو طاقنمای شمالی و جنوبی قرینه یکدیگرند و هرکدام شامل سه خدمتکار با دستار و عمامه و ظروفی از نوشیدنی و میوه در دست هستند که در طرحی شبیه به مقرنس های داخلی اتاق های ارگ ترسیم شده اند. افزون بر این، کاشی های مورد بررسی را به طورکلی می توان «به مثابه بازتاب حضور خدمت کاران ارگ»، «آینه ای دوبعدی در برابر اندام های سه بعدی بنا»، بازتانی از «جهان آرمانی در برابر جهان واقعی موجود در ارگ» و در نهایت به مثابه «الگوی زیبایی شناختی رجال دیوانی- حکومتی روزگار زند و قاجار در بناهای دیوانی و سکونتی» تلقی کرد.
خود مردم نگاری و کاربست آن در مطالعات شهری به منظور فهم فرهنگ شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
33-49
حوزههای تخصصی:
خود مردم نگاری روشی نوظهور در مردم نگاری است که در زمره روشهای کیفی و در حیطه پارادایم تفسیر گرایی قرار می گیرد و هدف آن فهم فرهنگی زندگی روزمره از خلال تجربه زیسته محقق است که در قالب نوشتاری داستان گونه به توصیف غنی این تجربه در بستر فرهنگی آن می پردازد. با اینکه این روش در حوزه های مطالعاتی متنوعی در سالهای اخیر بکار گرفته شده است و در حال گسترش به سایر رشته ها است، در حوزه مطالعات شهری بسیار مهجور بوده است. شهرهای امروزی موزاییکی از خرده فرهنگ های متکثر هستند که پژوهشگران این حوزه می توانند با به کارگیری این روش به فهم لایه های عمیق از آنها از خلال تجربه زیسته خود نائل شوند. هدف این مقاله در گام اول، تشریح ویژگی های اصلی این روش و در گام بعدی، برقراری پیوند آن با حوزه مطالعات شهری در راستای فهم فرهنگی بسترهای شهری است. در این راستا ابتدا با بهره مندی از مطالعات کتابخانه ای و تحلیل اسنادی، مبانی فلسفی و روش شناسی خودمرد نگاری معرفی و سپس خود مردم نگاری شهری در محل تلاقی چهار چرخش اصلی(چرخش فرهنگی، چرخش روایی،چرخش فضایی و چرخش خود) در حوزه مطالعات شهری تبیین خواهد شد. تنوع فرهنگی حاکم بر شهرهای ایرانی و ضرورت فهمی عمیق و بومی از ویژگی های ماهوی آن نزد کنشگرانی که آن را به شکل بی واسطه ای تجربه می کنند اهمیت کاربست خودمرم نگاری شهری را در پژوهش های این حوزه دوچندان می کند.
شیوه بازنمایی دیداری و شنیداری فضا و زمان در آثار چند رسانه ایِ «رومن اوپالکا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
46 - 53
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در هنر جدید فضا و زمان از عناصر مهم مورد توجه هنرمندان این عرصه است. یکی از این هنرمندان «رومن اوپالکا» است که از این عناصر در آثار خود استفاده کرده است. در این میان مسئله این پژوهش، نخست طبقه بندی انواع هنر چندرسانه ای و سپس چگونگی بازنمایی دیداری و شنیداریِ فضا و زمان در آثار چندرسانه ایِ رومن اوپالکا است. هدف: هدف این پژوهش، شناسایی مفهوم فضا و زمان در آثار چندرسانه ای رومن اوپالکا به عنوان مورد مطالعه و تبیین تأثیر کیفیات بصری آثار چند رسانه ای این هنرمند است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته و گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است. یافته ها: اوپالکا با فعال کردن حوزه نشانه های نمایه ای چه به صورت دیداری و چه به صورت شنیداری، سعی در تقویت ارتباط هنر با جهان به شیوه ای شبه علمی دارد و آثار را از حوزه صرفاً توهمی بیرون می راند. اوپالکا با معطوف کردن توجه مخاطب و هنر به وجود و آگاهی، بر آن است تا حس بی اعتباری زمان را با ایجاد خوانش های چند وجهی فراهم کند. خوانش زمان در آثار اوپالکا به صورت خطی و غیر خطی است. همچنین فضا و زمان در آثار اوپالکا سیال و پویا و دارای مفاهیمی استعاری نظیر مفهوم مرگ و میرایی است.
بررسی نقش نشانه ای شمایل های مقدسین به عنوان عنصر محوری در تصویر سازی های قرآنی برای کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
119 - 134
حوزههای تخصصی:
گرایش و علاقه جامعه اسلامی به اولیاء الهی و ائمه اطهار خصوصاً در سی سال بعد از انقلاب اسلامی سبب بوجود آمدن آثاری در حوزه های مختلف هنرهای تجسمی گشت که شمایل ائمه اطهار در آنها عنصر اصلی و یا دارای نقش محوری بودند. یکی از حیطه هایی که به صورت جدی با شمایل نگاری مواجه بوده و بواقع اصلی ترین آن می باشد، حیطه ادبیات کودک و نوجوان و به عبارت دقیق تر تصویر سازی دینی بر گرفته از قصص قرآن و کتب دینی برای کودک و نوجوان بوده است. پیشینه شمایل نگاری در نگارگری ایران، نشان دهنده گرایش به نوعی نماد گرایی در ترسیم شمایل ها درگذشته بوده که بازتاب آن در آثار تصویرسازی دینی معاصر نیز دیده شده است. این مقاله با هدف مشخص نمودن ویژگی های نمادین شمایل های اولیاء در تصویرسازی از منظر نشانه شناسی به روش کتابخانه ای انجام گرفته و در پی پاسخ به دو پرسش بوده 1- تصویرگران از چه ویژگی های نگارگری و نقاشی ایرانی برای نمادین شدن شمایل هایشان استفاده نموده اند؟ 2- آیا هنرمندان تصویرگر از ویژگی های بصری آثار غیر اسلامی برای نمادین ساختن شمایل ها بهره برده اند؟ در نهایت یا توجه به مباحث طرح شده اثبات گردید هنرمندان تصویرگر در شمایل نگاری معاصر همانند پیشینه نگارگری با استفاده از عناصر نمادین و قراردادهای رایج و پذیرفته، آثار اسلامی و غیر اسلامی سعی نمودند ویژگی تقدس و فراواقع به شمایل هایشان بدهند که در این میان فقط آن دسته از آثار نمادگرا که با تکیه بر پیشینه نمادگرایی در حوزه نقاشی ایرانی و توانمندی فنی هنرمند بوجود آمده، قابل طرح بوده اند.
بررسی اثر مؤلفه های کیفیت محیطی بر احساس امنیت شهروندان، مطالعه موردی: پیاده راه مرکزی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
105 - 135
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت یکی از مهم ترین عوامل سازنده کیفیت محیطیِ پیاده راه شهری است که در میزان حضور شهروندان نیز مؤثر است. به همین منظور، نمود امنیت باید در حضور و نظارت گروه های سنی و جنسی فعال مردم در فضاهای شهری قابل مشاهده باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر مؤلفه های کیفیت محیطیِ فضای شهری بر احساس امنیت شهروندان و دستیابی به چارچوب منظمی از عوامل مؤثر بر آن می باشد. در راستای دستیابی به این هدف، روش تحقیق، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی و پیمایشی است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و حجم نمونه 365 نفر محاسبه شد. اعتبار و پایایی پرسشنامه ها با آلفای کرونباخ 853/0 محاسبه گردید. یافته های پژوهش ازاین قرار است که بین مؤلفه های کیفیت محیطیِ فضای شهری بر مؤلفه های احساس امنیت شهروندان در پیاده راه مرکزی شهر همدان رابطه مستقیم، مثبت و معناداری وجود دارد. درمجموع مؤلفه های کیفیت محیطیِ فضای شهری بر احساس امنیت شهروندان در پیاده راه مرکزی شهر همدان تأثیر 76 درصدی دارند. نتایج مربوط به همبستگی ها و تحلیل مسیر رگرسیونی با رویکرد نظری پژوهش مطابقت دارد و فرضیه پژوهش را تأیید می کند. در واقع در فضاهای شهری همچون پیاده راه مرکزی شهر همدان، مشارکت اجتماعی و نظارت اجتماعی به صورت حلقه ای از زنجیر به هم مرتبط و وصل هستند.