آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

هیچ تمدنی در خلأ به وجود نیامده و نمی آید. هر تمدنی میراث دار گذشته خود است و در نسبتی معنادار با آن قرار دارد. در حقیقت آنچه از گذشته بر جای می ماند، نقش تعیین کننده ای در شکل گیری آینده بازی می کند. عصر طلایی تمدن اسلامی را نیز باید با توجه به این اصل و در زمینه ی فرهنگی و تمدنی پیش از خود به فهم درآورد. تمدن طلایی اسلام که در عصر خلافت عباسی به وجود آمد، به طور مشخص در ارتباط با تمدن های مجاور خود بود. در این میان، تمدن ایرانیِ عصر ساسانی نقش بسزایی در شکل گیری تمدن اسلامی دارد. اشرافیت زرتشتی در تاریخ تمدن ایران، همواره به عنوان نخبگان فرهنگی پرچمداران علم و دانش بوده اند. در عصرِ ساسانی ما شاهد این هستیم که توان این نیروی نخبگانی، به بالاترین حد خود می رسد. با توجه به حوادث جهانی چون بسته شدن مدارس علمی در امپراطوری روم شرقی، جهان ایرانی در عصر ساسانی به رهبری نخبگان زرتشتی، بیش از پیش کانون مباحث علمی جهان متمدن می گردد. در این پژوهش کوشیده ایم تا با روشی کتابخانه ای نشان دهیم زرتشتیان چگونه پس از اسلام توانستند به عنوان یک نیروی فرهنگی زنده بمانند و با انتقالِ سنتِ دانش در عصر ساسانی، به جهان اسلام منشأ خدمات بسیاری شوند. نتایج پژوهش نشان دهنده ی آن است که انحلال نظام ساسانی، دستاوردهای فرهنگی زرتشتیان را از دایره ی بسته ی موبدان بیرون آورد و دستاوردهای علمی گذشته را پایه ی تحولات جدید ساخت. در این میان دو حوزه ی دانش بیش از هر حوزه ی دیگری توانستند از میراث زرتشتی بهره گیری کنند: نخست دانشِ پزشکی که با سنت غنی جندی شاپور در پیوند است و دیگری فلسفه و حکمت که نمونه ی بارز انتقال آن در آثار سهروردی قابل مشاهده است. اهداف پژوهش: بررسی حوزه های دانش در ایران زرتشتی پیش از اسلام. بررسی خدمات فرهنگی اندیشه ی زرتشتی در ایران دوره ی اسلامی. سؤالات پژوهش: چه حوزه های دانشی از ایران پیش از اسلام به ایران پس از اسلام انتقال پیدا کردند؟ تأثیرات فرهنگی حوزه ی زرتشتی در دوره اسلامی به چه صورت بوده است؟

تبلیغات