فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۲۱ تا ۴٬۸۴۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۰
99 - 115
حوزههای تخصصی:
تاکنون تلاش های علمی گسترده ای در موضوع تعریف فساد، ابعاد آن و راهکارهای مقابله با آن صورت پذیرفته است. این مطالعات را می توان در طیفی از مطالعات خردمقیاس در سطح فردی تا مطالعات پیچیده با هدف شناسایی و مقابله با پدیده فساد سیستمی قرار داد. پژوهش حاضر در این راستا تلاش می کند تا ابتدا با طرح موضوع زمینه ها و علل شکل گیری فساد در فرایند سیاست گذاری مدیریت کلان شهری، در راستای شناسایی و آشکارسازی نگرش نوینی به فساد در این حوزه، در قالب مفهوم فساد شبکه ای و تمایز آن از سایر انواع فساد، این مفهوم را در مطالعات حوزه مدیریت کلان شهری دنبال کند. بر این اساس، فساد شبکه ای در فرایند سیاست گذاری مدیریت کلان شهری عبارت است از شبکه ای از بازیگران و بدنه ای از نهادها و سازمان های مختلف که حول یک فعالیت فاسد در فرایندهای مختلف سیاست گذاری مدیریت کلان شهری از دستور کار و تدوین سیاست ها تا فسخ آن ها شکل گرفته و اعضاء آن از منافع فعالیت فاسد سود می برند. مقاله حاضر، با توجه به فقدان چارچوب پایه مطالعاتی موضوع فساد شبکه ای در حوزه فرایند سیاست گذاری مدیریت کلان شهری، تلاش کرده است تا چارچوب مطالعه پایه این حوزه را به عنوان یافته اصلی مقاله ارائه کرده و در اختیار پژوهشگران علاقه مند به موضوع فساد شهری قرار دهد. این مقاله از منظر روش شناسی نیز از جمله پژوهش های کیفی بوده که با اتکاء به روش بازبینی یکپارچه/انتقادی متون پژوهشی به بررسی منابع کتابخانه ای و اسناد مرتبط پرداخته است.
واکاوی سرامیک های گتومونو ژاپن بر مبنای معیارهای زیبایی مینگی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
77 - 88
حوزههای تخصصی:
سرامیک های «گتومونو»، همان سفالینه های دست ساز ژاپنی است که توسط سفالگرانی ناشناس ساخته می شوند و از لحاظ معیارهای زیبای شناختی «مینگی» از امتیاز ویژه ای برخوردارند. مینگی، جنبش پیشه ی هنرهای مردمی ژاپن است که، جهت حفظ آثار دستی ژاپن در مقابل تحولات مدرن ژاپنی پایه گذاری شد. مینگی، در هنر- صنعت سفال و سرامیک در دنیا بسیار شناخته شده است، اما متأسفانه در ایران، به علت کمبود پژوهش و منابع، عموماً ناشناخته مانده است. این مقاله ضمن بررسی نحوه ی شکل گیری جنبش مینگی و ارتباط آن با حوزه ی سرامیک، درصدد است، معیارهای زیبایی شناختی مینگی را جهت شناسائی و ریشه یابی زیبایی های نهفته در سرامیک های گتومونو بومی و مردمی ژاپن مورد استفاده قرار دهد، و با بهره گیری از مفاهیم فلسفی و فرهنگی ژاپن، به تفسیر آن ها بپردازد. در این تحقیق، از روش توصیفی-تحلیلی جهت تبیین مطالب استفاده شده و گردآوری مطالب نیز به صورت کتابخانه ای بوده است. نتایج به دست آمده از پژوهش، نشان داده است: سرامیک های گتومونو که با هدف کاربرد روزانه، به صورت جمعی برای گروه های مختلف مردم ساخته می شود، از دیدگاه زیبایی شناختی از سایر نمونه هایی که به صورت فردی تولید می شوند، برترند؛ چرا که از نیروی سنت بهره مندند و زیبایی شان مدیون سادگی، طبیعت گرایی، کاربردی بودن و دارا بودن قابلیت تکثیر آن هاست، که تمام این موارد در طرح، فرم، و ساخت این آثار به صورت ناخودآگاه توسط سفالگر ناشناس برمبنای اعتقادات بومی، مذهبی و ملی گرایانه چون شینتوئیزم، تائوئیزم و بودیسم، فارغ از هرگونه ادعا و با نهایت خلوص حفظ شده است.
واسازی برج بابل خوانش نقاشی «برج بابل»، اثر «پیتر بروگل» با تکیه بر آرای دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
39 - 52
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آثار پیتر بروگل اغلب به عنوان آثاری تمثیلی و با دلالت های معنایی متناقض در تاریخ هنر مورد اتفاق نظرند. نقاشی برج بابل بروگل در عین اینکه بازنمایی ای بصری از روایت اسطوره ای-مذهبیِ برج بابل است، تفاسیر چندگانه و متناقضی را نیز پدیدار می سازد. ژاک دریدا از نظریه پردازان پساساختارگرا، روایت برج بابل را با رویکرد واسازانه و در ضدیت با سنت فلسفیِ اصالت و یگانگی معنا مورد تحلیل قرار داده است.روش پژوهش: این پژوهش می کوشد با استفاده از رویکرد پساساختارگرایانه دریدا، با تجزیه و تحلیل ساختاری و تفسیر اسناد و منابع موجود، جنبه های مختلف اثر برج بابل بروگل را با توجه به زمینه تاریخی اش مورد بررسی قرار دهد.هدف پژوهش: این مقاله با هدف فراهم آوردن خوانشی چندصدایی و سیال، با ردکردن معنای قطعی اثر، در هم سویی با تحولات نقد و زیباشناسی معاصر درصدد پاسخگویی به این پرسش هاست: ساختار نقاشی برج بابل چه نسبتی با عوامل برون متنی برقرار می کند؟ در فرایند نقد واسازانه اثر، چه ابعاد معنایی مشخص می شوند؟ خوانش تفسیری اثر چگونه با جهت گیری نقد معاصر مرتبط می شود؟نتیجه گیری: نقد واسازانه اثر با آشکارکردن تناقضات و سطوح معنایی چندگانه، نشان دهنده این مسئله است که نقاشی به صورت هم زمان، استعاره ای تصویری است از شکست، ناتوانی و زوال قدرتِ سیاسی حکومت معاصر نقاش در بستر تاریخی. در عین حال تجسمی مثبت از ساختِ گونه ای آرمان شهر با فعالیت و کوشش انسانی را در انطباق با زمینه فرهنگی و اجتماعی اثر بازتاب می دهد. این خوانش چندصدایی می تواند با رد تفاسیر کلیت گرا و مطلق، مظهر طبیعت متغیر و متکثر کنش نقد معاصر در حوزه هنر به شمار آید.
بررسی عوامل کالبدی موثر بر حضور امن زنان و اقشار آسیب پذیر در مجتمع های مسکونی؛ نمونه موردی: محله امامیه مشهد
حوزههای تخصصی:
ارائه مدل مفهومی مکان در همنوایی نمایانگرهای زمان و فضا(نمونه موردی: امام زاده یحیی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
103 - 117
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر در پی ظهور اندیشه های جدید شهرسازی، تفکر ها در ارتباط با ساخت و طراحی شهر ها به ماهیت پیچیده خود رجعت کرده و پارادایم های شهری نیز همواره انسان را به تفکر و تعمق دعوت کرده است. طراحی شهری مبنی بر پارادایم فضا - زمان به علت مفهوم پیچیده و بدون بازگشت زمان؛ به یکی از پارادایم های جدید شهرسازی مبدل شده است. به گونه ای که طراحی، در جهت حفظ و نگهداری زمان برای شهروندان منجر شده و رهایی مکان از قید زمان به یکی از اصول طراحی شهری مبدل شده است. پژوهش حاضر، با رهیافت پدیدار شناسی و با هدف بنیادی و روش آمیخته پژوهی؛ بعد از بیان نمایانگرهای مکان، ارتباط بین دو نمایانگر زمان و فضا (به صورت مستقیم) به مثابه عناصر پایه جهت تفهیم مکان عام و نمایانگر ذهن( به صورت غیر مستقیم) برای معنادهی به فضاها و رویدادها را معرفی نموده است. در ادامه، شاخص های مکانی - زمانی را در امام زاده یحیی تهران به عنوان مکان شهری خاص، با کمک تحلیل عاملی اکتشافی(EFA) در قالب 3 مولفه اصلی(حسی- شخصی، رفتاری- عملکردی و کالبدی- محیطی) اعتباریابی و دسته بندی نموده است. نتایج حاکی ازآن است که، بارقه های حسی، نمایانگر ها و یا میانجی های مکان هستند؛ به نحوی که می توانند ارزش هایی را بر روی آن ها قرار داد. در این زمینه به نظر می رسد لحاظ کردن زمان به عنوان یکی از اصلی ترین نمایانگرهای مکان، قابلیت های جدیدی را در برخورد با مسائل شهری پیش رو قرار خواهد داد.
تقابل شریعت و طریقت در دوران صفوی (با تکیه بر دیدگاه مقدس اردبیلی در کتاب حدیقه الشیعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
87 - 102
حوزههای تخصصی:
صوفیان صفوی که با فعالیت شیخ صفی الدین اردبیلی در قرن هفتم کار خود را آغاز کردند، به مرور زمان از همسویی شرایط سیاسی و اجتماعی زمانه بهره گرفته و چنان کوشیدند تا جایی که دو قرن بعد همین صوفیان تبدیل به سپاهیان جانبازی شدند که حکومت صفوی را شکل دادند. در دوران پس از شاه اسماعیل صفوی و تثبیت قدرت صفویان، درحالی که بخشی از نیاز به فقه شیعه با مهاجرت علمای شیعه به ایران فراهم شد، به مرور جایگاه فقها ارتقاء یافت. فقهای شیعه با مناسک صوفیان و عمل نکردن به احکام توسط ایشان، مخالف بودند و درصدد بودند تا ولو با توسل به حکومت صفوی از بی توجهی صوفیان به احکام فقهی بکاهند. مقدس اردبیلی به عنوان بارزترین فقیه شیعی در قرن دهم، در زمره مخالفان سرسخت صوفیان بود. مطالعه حاضر برای بررسی علل مخالفت مقدس اردبیلی با صوفیان در کتاب حدیقه الشیعه انجام شده است و بر این نکته تأکید دارد که نظر به جایگاه صوفیان در جامعه صفوی، آیا رویکرد منفی مقدس اردبیلی در قالب تقابل تاریخی فقها و صوفیه بر این رویه اثرگذار بوده است یا موقعیت خاص صوفیان عصر صفوی عامل اصلی آن بود؟ نتایج پژوهش که از بررسی منابع کتابخانه ای با تحلیل محتوا به دست آمده نشان می دهد که فضای تاریخی دوران تثبیت و نیاز به نهادهای دینی و حکومتی، زمینه رقابت فقها و صوفیه را تشدید کرد. مقدس اردبیلی با استناد به منابع فقهی، اعمال و رفتار صوفیان را نامشروع و مجرمانه می داند. او ضمن تکفیر صوفیان، هیچ تمایزی بین خوب و بد این گروه قائل نشده است. اهداف پژوهش: 1.واکاوی علل تقابل طریقت و شریعت در دوره صفوی. 2.بررسی ارتباط طریقت و شریعت از دیدگاه مقدس اردبیلی با تکیه بر کتاب حدیقه الشیعه. سؤالات پژوهش: 1.علل تقابل طریقت و شریعت در دوره صفوی چه بود؟ 2.مقدس اردبیلی در کتاب حدیقه الشیعه چه دیدگاهی درباره شریعت و طریقت دارد؟
تعلیق روایت در نگارگری و خوانش آن بر اساس تصویر بر پایه دیدگاه ایمدال (مطالعه موردی: کشتن اسفندیار ارجاسب را، یوسف و زلیخا، سماع دراویش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
282 - 304
حوزههای تخصصی:
نگارگری به عنوان یکی از نمونه های اعلای فرهنگ بصری، دارای زبان بصری قدرتمندی است، که هم روایت مبتنی بر ادبیات اثر را تحت تأثیر خود قرار می دهد و هم دارای ظرفیت های خاص در بیان بصری و هنری است. نگارگری ایرانی از دامان ادبیات برخاسته اما خوانش منحصر خود را از روایت ایجاد کرده است. هنرمند نگارگر با استفاده از تمهیدات خود، روایت ادبی را ترجمه بصری نموده، و در مقابل مخاطب قرار داده، خوانش تصویری متکی بر دیدن است. با استفاده از روش آیکونیک ماکس ایمدال روایت اثر تعلیق می شود تا توسط مشاهده، جوهره اصلی اثر و مفهوم آن درک شود. از این روی فهم از طریق تصویر در مقابل فهم درباره تصویر قرار گیرد، در نتیجه پیش دانسته ها در مورد تصویر تعلیق می گردد و کنش دیدن به عنوان عنصر اصلی دریافت کننده و ایجادکننده معنا، قرار می گیرد. پژوهش در این تحقیق، براساس روش، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای اسنادی و پیمایش اینترنتی است. یافته های این پژوهش مبتنی بر سه اصل تحلیل ساختار صوری، چینش صحنه و پیشافکنی چشم انداز منتج به برداشت های ذهنی از واقعیت عینی می شود، فقدان پرسپکتیو جهانِ تصویرشده و اصول طراحی توسط هنرمند ایرانی، نمونه این جهان بینی ذهنی در آرایش صحنه است. برای مطالعه موردی سه نگاره «کشتن اسفندیار ارجاسب را»، «یوسف و زلیخا» و «سماع دراویش» انتخاب شده است. اهداف پژوهش: 1.بررسی روش ماکس ایمدال در خوانش تصاویر. 2.بررسی چگونگی خوانش ارزش های بصری نگاره ها با رویکرد ماکس ایمدال. سؤالات پژوهش: 1.روش ماکس ایمدال در بیان قدرت تصویر و توانایی آن در خوانش اثر چیست؟ 2.بر اساس رویکرد ایمدال چگونه می توان به ارزش های بصری نگاره ها در برابر خوانش مسلط روایت از تصویر پی برد؟
بازنمایی تأثیر معماری وارداتی روسیه بر معماری ایران در دوره قاجار (بر پایه سفرنامه های ایرانیان سفرکرده به روسیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
59 - 83
حوزههای تخصصی:
اقدامات مؤثر پطرکبیر، نقطه عطف معماری روسیه به حساب می آید. وی با سفر به کشورهای اروپایی، علاوه بر مشاهده پیشرفت آنان، با جذب هنرمندان و معماران مختلف کشورهای اروپای غربی، شروع به تقلید از آنها در حیطه های مختلف ازجمله معماری کرد. در این بین، معماری وارداتی روسیه، خود بر تاریخ ساخت وسازهای ایران به روش های مختلف تأثیر گذاشته است. ازاین رو، پژوهش حاضر درصدد بازنمایی تأثیر معماری وارداتی روسیه بر معماری معاصر ایران است تا به این پرسش پاسخ دهد که معماری روسیه چگونه در ایران موردتوجه و استفاده قرار گرفته است؟ بدین منظور، این پژوهش به کمک تحلیل محتوای یکی از اسناد تاریخی معتبر، یعنی سفرنامه های ایرانیان سفرکرده به روسیه که به کمک نمونه گیری هدف دار انتخاب گشته اند، با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی به بررسی این موضوع خواهد پرداخت. هدف اصلی پژوهش، تبیین تأثیر معماری روسیه بر معماری ایران در دوره قاجار است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که به واسطه مسائل سیاسی و تاریخی متعددِ مابین دو کشور، سفرهای مختلفی نیز به تبع آن صورت گرفته است که با مطالعه پژواک سفرها تحت عنوان «سفرنامه» می توان با معماری روسیه آن دوران که به نحوی قدرت برتر اروپا بود، آشنایی پیدا کرد. از نتایج دیگر این پژوهش، می توان به مؤلفه های معماری کالبدی و عملکردی متعدد روسی که با روش های مختلف در دوره قاجارِ ایران عیناً به اجرا درآمده است، اشاره کرد.
آشکارسازی مؤلفه های فرایند تهیه و تصویب طرح های توسعه شهری با استفاده از تحلیل موقعیت چند سطحی؛ بررسی موردی: طرح های توسعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد طرح های توسعه شهری، یکی از مباحث اساسی حوزه نظریه و عمل شهرسازی در ایران است. اما به نظر می رسد نوع نگاه به مفهوم توسعه شهری، دست کم دچار نوعی دوگانگی است. تفاوت گفتمانی بازیگران در طرح های توسعه شهری، محصولات متفاوت و گاه متناقضی را در پی دارد. این مقاله به دنبال آشکارسازی مؤلفه های مؤثر بر فرایند تهیه و تصویب طرح های توسعه شهری در سطوح مختلف با تکیه بر تجارب شهر مشهد است. در راستای دستیابی به این هدف، پژوهش حاضر از قابلیت های روش تحلیل موقعیت استفاده خواهد کرد تا با مواجهه روشمند، تعدد مؤلفه های مؤثر بر طرح ها و ایفای نقش جهان های گفتمانی متفاوت، در سطوح مختلف آن را به تصویر بکشد. ابزار جمع آوری داده در این پژوهش میدانی (17 مصاحبه و مشاهده مشارکتی) و کتابخانه ای (546 گزارش) بوده و تحلیل داده ها با استفاده از نقشه های موقعیت و عرصه-جهان های اجتماعی صورت پذیرفته است. مطابق نتایج پژوهش، ساختارهای گفتمانی متفاوت در سه عرصه سرمایه سیاسی، سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری در دو مقیاس ملی و محلی در ایران ایفای نقش می کنند، که در نتیجه آن دو نوع نگاه متفاوت به ابزارهای تصمیم سازی و شیوه تصمیم گیری طرح های توسعه شهری به وجود آمده است. به عنوان مثال گفتمان ها در مقیاس ملی بلندمدت، آرمانگرا و متمرکز بوده، اما در مقیاس محلی کوتاه مدت، پروژه محور و متأثر از مشارکت بازیگران است.
مطالعه گونه شناسی و سازمان فضایی قلعه ها و استحکامات دفاعی دامنه های جنوبی البرز مرکزی (محدوده استان تهران) در قرون میانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
423-406
حوزههای تخصصی:
در دامنه جنوبی کوهستان البرز مرکزی در پهنه استان تهران، قلعه ها، دژها و تأسیسات دفاعی زیادی از ادوار مختلف تاریخی پراکنده اند که تا پیش از انجام این پژوهش، چندان مورد مطالعه قرار نگرفته و اطلاعات اندکی از آنها در دست بود. این پژوهش ب ه روش تحلیلی، برای پاسخ به پرسش هایی همچون تعداد و پیشینه ساخت قلعه های تهران چگونه بوده؟ از نظر گونه شناسی به چند دسته تقسیم شده؟ الگوی حاکم بر سازمان فضایی قلعه ها چیست؟ انجام شده است. فرض بر آن بود که در استان تهران به دلیل شرایط اقلیمی، موقعیت جغرافیایی و شرایط سیاسی و اجتماعی، قلعه هایی از دوران پیش از اسلام و اسلامی بر پا شده و به دو گونه اصلی کوهستانی و دشت تقسیم می شوند. قلعه ها متناسب با مکان ساخت، اهداف سازندگان از سازمان فضایی خاصی برخوردار بوده و از نظر فرم شامل دو دسته هندسی منظم و نامنظم و از نظر عملکرد نیز به انواع مسکونی و نظامی تقسیم می شوند. روش انجام این پژوهش بدین ترتیب بود که پس از مطالعات کتابخانه ای، مطالعات میدانی با پیمایش سطحی و سنجش از راه دور به انجام رسید و داده های فرهنگی مورد نیاز مستندسازی، ثبت و ضبط شدند. در پژوهش حاضر، که به شناسایی و مستندسازی ۱۵۹ اثر و بنای دفاعی در استان تهران انجامید، مشخص شد که قلعه سازی در استان تهران از دوران مادها آغاز و در دوران اشکانی و ساسانی توسعه یافته و در دوران اسلامی به ویژه قرون میانی به اوج می رسد .
طرح ریزی برای یک محیط مسکونی سالم تر
حوزههای تخصصی:
ساختمان ها به عنوان محیط های ساخت بشر با کاربرانشان دارای ارتباطی دو طرفه می باشند و همانگونه که شرایط محیطی بر ساختمان تأثیر گذار است شرایط ساختمانی نیز کاربرانش را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. خانه ها و مجموعه های مسکونی تنها به عنوان یک سرپناه نمی باشند و در تأمین نیازهای بعدهای روحی و مادی ساکنان نقش بسزایی دارند. یک محیط مسکونی سالم باعث بهبود بعد روانی افراد می شود، پس با طرح ریزی مناسب برای مجموعه های مسکونی که مستلزم شناخت لازم طراحان از انسان، محیط پیرامون و همچنین توجهشان به وجود رابطه ی میان آن ها است می توان میزان کیفیت محیط های مسکونی و سلامت ذهن کاربران را افزایش داد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی استفاده شده است و هدف آن طرح ریزی برای یک محیط مسکونی سالم تر می باشد. همچنین برای بررسی دقیق تر موضوع تحقیق به عوامل و راهکارهای تأثیرگذار طراحی محیط های مسکونی توسط تحلیل مجموعه مسکونی زیتون در شهر اصفهان پرداخته شده است. بدین ترتیب طبق بررسی های انجام شده، می توان نتیجه گرفت که طرح ریزی مناسب طبق راهکارهای طراحی معماری در مجموعه های مسکونی سلامت ذهن افراد را تأمین می کند و یک محیط مسکونی سالم تر را به وجود می آورد.
ارزیابی تأثیر توسعه معماری میان افزا بر مشارکت اجتماعی شهروندان در بافت های تاریخی (مطالعه موردی: گذر تاریخی محمدیه شهر قزوین)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
83 - 102
حوزههای تخصصی:
توسعه معماری میان افزا با پرداختن به توسعه در درون و بازتوسعه محدوده، بااستفاده از پتانسیل های آن (مانند تاریخی بودن) سعی در بهره برداری از زمین های بلااستفاده و فرسوده در بافت شهری، از طریق خلق و یا بازسازی فضا، جهت جلوگیری از خزش شهری و بهبود شرایط بافت داشته و در شهرهایی نظیر قزوین که دائما در حال افزایش جمعیت بوده و موانع طبیعی و مصنوعی سبب محدودیت جهات گسترش آن شده، مهم تر می نماید. چون توسعه معماری میان افزا، میان بافت و در ارتباط مستقیم با جامعه شکل می گیرد، مشارکت اجتماعی به معنای فعالیت های ارادی افراد جهت ارتقاء حیات اجتماعی خود، به عنوان پتانسیلی در تمامی مراحل توسعه مدنظر قرار می گیرد. هدف اصلی این پژوهش پرداختن به بیان چگونگی رابطه میان دو متغیر فوق بااستفاده از روش تحقیق همبستگی می باشد. پس از مطالعات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی، شاخص ها، مؤلفه ها و گویه هایی برای متغیرها تبیین، مدلی مفهومی جهت توجیه همبستگی آن ها ارائه و مطابق آن پرسشنامه ای تدوین و توزیع شد که با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ، میزان پایایی آن تعیین و با استفاده از روش SPSS، ضریب پیرسون معادل 0.830 (نشان از همبستگی بالا و مثبت متغیرها) و ضریب معناداری معادل 0.000 (نشان از رابطه ای معنادار میان متغیرها)، محاسبه شد. نتیجه این پژوهش بیان می دارد که مفهوم توسعه معماری میان افزا با هدف تأمین نیازهای همه جانبه کاربران و با توجه به پتانسیل های موجود در محل، سبب ایجاد اعتماد و ارتقاء حس رضایت در افراد و نتیجتا منجر به گسترش همکاری و استفاده از توانایی های بالقوه آنان شده و افزایش مشارکت اجتماعی را در تمامی مراحل سبب می شود.
رویکردهای انرژی مدار در معماری از دیدگاه انرژی نهفته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
137 - 154
حوزههای تخصصی:
پیش بینی 9/8 میلیارد نفر رشد جمعیت جهان تا سال 2050، نیاز به انرژی و مصرف بیشتر ذخایر را به دنبال خواهد داشت. با رشد اقتصادی فعلی، منابع سوخت فسیلی تا انتهای قرن میلادی حاضر به پایان می رسد، چون انرژی نقشی اساسی در رشد و توسعه پایدارکشورها دارد، جهان با بحران انرژی روبرو خواهد شد. کشور ما از یک سو با پهنه گسترده و در حال توسعه اقلیم گرم و خشک روبرو است که نیاز به انرژی برودتی (تولید بار برودتی و نگهداری تجهیزات آن بمراتب گرانتر و با صرف انرژی بیشتری نسبت به بار حرارتی همراه است) زیادی داشته و از سوی دیگر با اقتصادی نفت پایه در سال های آتی از ناحیه انرژی مورد تهدید خواهد بود. آمارها حاکی از مصرف 50 تا 60 درصد از انرژی در بخش معماری و شهرسازی هستند و انرژی کلی ساختمان ترکیبی متغیر از انرژی نهفته و بهره برداری می باشد، هدف مقاله تحلیل و بررسی دو بخش اصلی انرژی کلی ساختمان ، یعنی انرژی بهره برداری و انرژی نهفته، بوده تا بتوانیم با یافتن راهکارهایی مناسب از نگاه انرژی نهفته، مصرف انرژی کلی ساختمان را کاهش دهیم. روش تحقیق، بررسی و مقایسه مقادیر انرژی بهره برداری و نهفته در دوره عمر ساختمان می باشد، چون در کشور ما اندازه گیری دقیق مصرف انرژی نهفته در دوره عمر ساختمان، به دلیل فقدان اطلاعات دقیق از مراحل ساخت، مصالح و جزییات، حمل و نقل، تعمیر و نگهداری مقدور نیست. بنابراین از چند آزمایش انجام شده در کشورهای مختلف و بررسی نتایج آنها برای میزان تاثیر گذاری انواع انرژی در انرژی کلی ساختمان استفاده شده است. نتایج حاصل بیانگر اهمیت طراحی اولیه معماری و استفاده از جزییات مناسب بهمراه بهبود روشهای ساخت جهت افزاش عمر ساختمان است، که البته استفاده از مصالح با انرژی نهفته کمتر، با دوام و روش های تعمیر و نگهداری مدرن باعث این افزایش خواهد شد. همچنین مقایسه مصرف انرژی نهفته و بهره برداری نشان داد که افزایش انرژی نهفته ناشی از عایق بندی اضافی و ایجاد اینرسی حرارتی با افزایش ضخامت جداره ها و سقف در طول عمر ساختمان باعث کاهش انرژی کلی از طریق کاهش مصرف انرژی بهره برداری خواهد شد.
بررسی عوامل موثر در چیدمان پلانی فضاهای خانه های تک حیاطِ شهر اصفهان (مطالعه موردی: خانه های ساخته شده قبل از 1300 هجری شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
137 - 158
حوزههای تخصصی:
عوامل موثری در چیدمان و طراحی فضاهای معماری در خانه های تاریخی تاثیرگذار هستند، دراین بین بسیاری از محققین بر این باورند که شرایط اقلیمی همچون نور در جانمایی فضاها، نقش بنیادینی داشته است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که: عوامل موثری که در چیدمان فضاهای خانه های تاریخی اصفهان در پلان به کار رفته اند، کدام اند؟ مطالعات گسترده ای در حیطه خانه های تاریخی در ایران انجام شده، ولی عوامل مؤثر در چگونگی چینش فضاها که شامل ویژگی شکلی زمین، محورهای طولی و عرضی قرار گرفته در زمین و ویگی های اقلیمی است، در این مطالعات نادیده گرفته شده است. این پژوهش برای نخستین بار به دنبال شناسایی عوامل تاثیرگذار در نحوه قرارگیری فضاها در اطراف حیاط خانه های تاریخی شهر اصفهان است. ابزارهای مورداستفاده شامل: جمع آوری اطلاعات به روش مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. تحقیق پیش رو از نظر هدف بنیادین است و روش تحقیق به صورت کیفی و روش تحلیل داده ها به صورت توصیفی-تحلیلی است. برای رسیدن به این منظور، ابتدا برداشت میدانی از خانه های تاریخی انجام گرفته است، سپس دسته بندی شکلی فضاهای اصلی، استخراج شده است و به صورت مقایسه ای ویژگی های شکلی و نحوه قرارگیری فضاها بر اساس نور پذیری در طول روز، شکل زمین و کشیدگی حیاط در جهت های مختلف، نوع عملکرد فضا و خلاقیت استادکاران معماری سنتی مورد تحلیل قرارگرفته است. نتایج حاصل از مطالعات انجام شده مؤید آن است که عوامل موثری همچون، شکل زمین، جهت طولی محور حیاط و عوامل اقلیمی مانند میزان نور پذیری به ترتیب در جانمایی و چیدمان فضاهای اصلی در پلان مؤثر بوده است. همچنین با تغییر جهت کشیدگی حیاط از حالت شمالی- جنوبی به شرقی-غربی، چیدمان فضاها در پلان تغییر کرده است.
ورود تکنولوژی و صنعت به ایران و بازتاب مولفه های آن در شکل گیری معماری معاصر ایران در سال های 1304-1357
حوزههای تخصصی:
ظهور شیوه ها و ابزار مدرن و رشد تکنولوژی، تولید انبوه کالا و فضاهای کالبدی، موجب گذار ایران از جامعه کشاورزی و تجارت به جامعه صنعتی می شود. با ورود عناصر معماری مدرن به ایران، می توان تغییرات وسیعی در سبک معماری معاصر این دوره مشاهده نمود. زمینه های تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی از جمله عواملی هستند که در شکل گیری آثار معماری بسیار موثرند. معماری معاصر ایران در بستری شکل گرفته است که از جریان مدرنیته، صنعتی شدن و جهانی شدن به طور مداوم تاثیر پذیرفته است. نوشتار پیش رو با طرح این پرسش ها که چه جریان هایی بر ورود ایران معاصر به جوامع صنعتی تاثیرگذار بوده است؟ و تکنولوژی ساخت چه تاثیری بر روند شکل گیری و سیمای معماری معاصر ایران داشته است؟ به بررسی نقش تکنولوژی و ساخت در معماری معاصر ایران می پردازد. این پژوهش از منظر ماهیت، پژوهشی کیفی است و به ارزیابی و تحلیل محتوای شیوه ی ورود تکنولوژی و صنعت به ایران اشاره دارد و اهداف آن واکاوی بازتاب مولفه های تکنولوژی و صنعت در فرآیند شکل گیری معماری معاصر ایران است. به منظور دست یابی به اهداف مشخص تحقیق با استفاده از روش کتابخانه ای و بهره گیری از منابع معتبر به شیوه استنباطی و استنتاجی به تحلیل مفاهیم ارایه شده منطبق بر آثار شاخصی از معماری معاصر ایران پرداخته می شود. از بررسی های صورت گرفته می توان به این نتیجه دست یافت که در این دوران روی آوردن به صنعتی سازی، ضرورتی اقتصادی به دلیل نیازمندی های ناشی از دگرگونی وضعیت جهانی بود . در بررسی آثار شاخص معماری دوران پهلوی به تعامل توجه به انتظام بناهای سنتی و بهره گیری از مظاهر معماری مدرن دست میابیم که در شیوه اجرا و ساخت قابل مشاهده است و نیز شرایط، با ثبات اقتصادی و سیاسی در جامعه، در خلق چنین بناهایی تاثیرگذار بوده اند.
طراحی فضاهای مسکونی بر پایه اصول روان شناسی محیطی در شهر اهواز (نمونه موردی:منازل ویلایی تایپ B در شهرک مسکونی نفت اهواز)
حوزههای تخصصی:
با توجه به رشد سریع جمعیت،متاسفانه شاهد بحران کمبود فضای شخصی و خلوت برای افراد در جامعه در رابطه با موضوع مسکن می باشیم.مسکن به عنوان یکی از دیده های واقعی،نخستین مسئله ای است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و در تلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب،معتدل و اندیشیده، برای آن است.در روان شناسی محیطی به تاثیر متقابل رفتار،عوامل و شرایط فیزیکی معماری و فضاهای محیط پیش از دیگرجنبه ها اهمیت داده است.با توجه به این رویکرد،کیفیت فضایی آن باید به گونه ای باشد که فرد به آن تعلق داشته و هویت فردی خود را آن بازیابد تا در آن به آسایش برسد.هدف از نگارش این پژوهش طراحی فضاهای مسکونی بر پایه اصول روان شناسی محیطی و کشف مولفه های موثر بر رفتار ساکنین در فضاهای مسکونی می باشد.پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، ماهیت وگردآوری داده ها مطالعاتی(توصیفی)-استباطی(تحلیلی) و از نوع کمی-کیفی می باشد که روش های مختلف تحقیق پیمایشی-قیاسی استفاده می شود.پرسشنامه به نقش سه پارامتر موثر بر فضای مسکونی به وسیله طیف لیکرت اعتبار م دهد.برای تحلیل داده های پرسشنامه در نرم افزار آماری spss ازآزمون همبستگی پیراسون و رگرسیون خطی،ارتباط سه پارامتر مشخص گردیده و پس از برآیندها،فرضیه های پژوهش را مورد آزمون t-test قرار می دهیم.یافته های نوشتار حاضر بیانگر آن است که شناخت عوامل تاثیرگذار روان-شناسی محیط در ایجاد فضاهای مسکونی باعث درآیش بر آسایش و آرامش انسان می شود و پیوستگی ابعاد روانی انسان با معماری و نقش کالبدی محیط در ایجاد آرامش و شاد زیستن سود بخش است.در این راستا با طراحی بناهایی که اصول پایداری در فرآیند طراحی آن مورد پروا قرار می گیرد می توان موقعیت منحصر به فردی را بابت ارتقا سلامت فردی و اجتماعی کاربران در شهر ایجاد کرد.
بررسی تاثیر ویژگی های محیطی شهرها بر بهزیستی شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
41-59
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله طرح شواهد عینی در خصوص وجود ارتباط بین محیط مصنوع و بهزیستی ذهنی است . بر اساس نتایج این مقاله، بهزیستی ذهنی و محیط مصنوع در هفت زمینه با یکدیگر ارتباط پیدا می کنند: سفر ، اوقات فراغت ، کار ، روابط اجتماعی ، رفاه مسکونی ، واکنش های احساسی و عاطفی و بالاخره حوزه سلامت. در این مقاله همچنین با توجه مطالعات علمی انجام شده، راهبردهای ارتقاء بهزیستی ذهنی از طریق اقدامات شهرسازی نیز ارائه شده است. از جمله ، راهبردهای پیشنهادی عبارتند از: بهبود شرایط برای انجام سفرهای توام با فعالیت بدنی (پیاده روی و دوچرخه سواری)؛ افزایش امکانات حمل و نقل عمومی همزمان با محدود کردن استفاده از خودروهای شخصی؛ تسهیل دسترسی به امکانات و خدمات در سطح شهر؛ توسعه وگسترش فناوری های نوین به منظور ارتقاء کیفیت زندگی برای همه گروه ها و اقشار اجتماعی ؛ کاربست و ترکیب عناصری از طبیعت در مناظر شهری ؛ وجود فضاهای عمومی و شهری قابل دسترس برای عموم مردم، ساماندهی ، نظم و نگاهداشت مناسب فضاهای شهری ، وجود پوشش گیاهی، اجرای راه کارهایی برای کاهش آلودگی صوتی همچون گسترش پوشش گیاهی در جداره بزرگراهها و مسیرهای حمل و نقل ؛ زیبا سازی بناها و فضاهای عمومی با توجه به نیازها و ترجیحات ساکنین ؛ تأمین مسکن و وسایط حمل و نقل عمومی برای گروه های آسیب پذیر به منظور کاهش نابرابری های اجتماعی-مکانی در گستره شهر.
تجلی ملی گرایی سوری در نقاشی های توفیق طارق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر به عنوان عرصه ای که جلوه گاه تکاپوهای روح بشر و دغدغه های انسانی او محسوب میشود، بَرهَم کنش و ارتباطی دوسویه با اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه دارد. هنر نقاشی سوریه نیز متأثر از رویدادهای فرهنگی در مسیر شکل گیری خود در ادامه سبک عثمانی، ابتدا تجربیات هنر مدرن غربی را میآزماید، سپس آموخته های خود را میپرورد و در تلاش برای ارائه رویکردها و باورهای خویش در جهان هنر، قدم برمیدارد. حس عقب ماندگی در میان روشنفکران و هنرمندان سوری، آنان را متوجه غرب میکند و برخی با تحصیل در دانشگاه های اروپا با شیوه مدرن غربی آشنا می شوند و در تلاش برای معرفی و کاربردی نمودن آن در جامعه سوریه برمی آیند. در این میان، همزمان با اینکه سوریه تحت قیمومیت فرانسه بود، روحیه استقلال طلبی برخی هنرمندان دهه های نخستین پس از جنگ جهانی اول به اوج رسید و در جستجوی هویت تاریخی، در آثار نقاشی، بارقه های ملی گرایانه تجلی یافت. توفیق طارق، به عنوان شناخته شده ترین هنرمند دهه های آغازین شکل گیری سوریه، به عنوان کشوری مستقل، با تربیت خانوادگی نظامی، حس وطن دوستی، با پیشینه عضویت در حزب ملیگرای ترکیه و دانشی از هنر مدرن غرب، از فرانسه به سوریه باز میگردد و به عنوان یکی از مؤثرترین هنرمندان نسل رُوّاد، با تکیه بر تکنیک های هنری غرب، تعهد و تعصب خود به عربیّت و ملیّت سوری را در نقاشیهای خود به منصه ظهور میرساند. علاقه وافر او به تاریخ و کسب دانش درحوزه مرمت آثار تاریخی، موجب میشود تا ابتدا به مرمت آثار تاریخی بپردازد که همین امر در نقاشیهای او از معماری و بناهای تاریخی ومذهبی سوریه مؤثر میافتد. سئوال اصلی این تحقیق، این است که ملیگرایی در آثار نقاشی توفیق طارق با تکیه بر نمونه های پژوهش حاضر، چگونه تحقق یافته است؟ این تحقیق بر آن است تا با شیوه توصیفی – تحلیلی از میان آثار در دسترس توفیق طارق، که به صورت هدفمند انتخاب شده اند، همچون مجلس مأمون و ابوعبدالله صغیر را بررسی و تحلیل کند و با مروری بر نقش او در هنر معاصر سوریه، که نشان از علاقه او به پیشینه عربی و تعصب او به سرزمین مادری دارد، گرایش او به ملی گرایی و تعهد به جامعه سوری را نتیجه گیری کند.
شناخت و سنجش مولفه های دخیل در فرسودگی بافت قدیم شهر گرگان
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر، شهرها بخاطر ماهیت سرزندگی و پویایی از یک سو و مواجهه با ابعاد گوناگون کالبدی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و مدیریتی از سوی دیگر، همواره در راه تحول و توسعه خود با چالش ها و معضلات متعدد و نوظهوری از جمله بافت فرسوده شهری روبرو می شوند. به طوری که، بافت قدیمی و تاریخی شهرها بیش از دیگر نقاط شهری در معرض تاثیرات نامطلوب توسعه شهری قرار گرفته اند. تا آنجا که لزوم احیای بافت های قدیم و تاریخی شهری، امری ناگزیر می باشد. این در حالی است که به دنبال دگرگونی های جوامع شهری ایران و همچنین توسعه فیزیکی و ناموزون شهرها به دلیل رشد جمعیت و معضلات تأمین مسکن و ارائه خدمات شهری، باعث شکل گیری و تقابل دو بخش قدیمی و جدید شهر شده است. در این بین، در شهر گرگان به دلایل مختلف و تحت تاثیر مولفه های تاثیرگذار تحول شهری، فاصله رشد و کیفیت زندگی در این دو بافت شدت یافته و عدم تطابق این بافت ها با نیازهای نوظهور، اغلب بافت قدیمی و تاریخی این شهر تبدیل به بافت فرسوده شهری شده است. لذا این پژوهش به دنبال بررسی، شناخت عمقی و تحلیل مولفه های موثر در شکل گیری و تشدید فرسودگی بافت های قدیم و تاریخی شهر گرگان می باشد. این مقاله کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته که مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری مشتمل بر حدود 15000 نفر از ساکنین بافت های قدیمی و تاریخی شهر گرگان بوده که تعداد 300 نفر بعنوان حجم نمونه ابتدا به روش نمونه گیری خوشه ای- مکانی و سپس با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. روایی پرسشنامه های توزیعی با روش خرد جمعی دلفی تحت نظر گروهی از کارشناسان و متخصصین مطالعات شهری تایید شده و پایایی آن بر اساس ضریب کلی آلفای کرونباخ برابر با 86/0 می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مولفه های چالشی از قبیل نبود فضای لازم و مناسب برای پارکینگ خودروها، وجود انواع آلودگی های محیطی، کمبود و کم توجهی به سازه ها و مصالح ساختمانی مناسب و گرانی روزافزون آنها با توجه به درآمد ساکنین بافت های قدیمی، کمبود امکانات و خدمات رفاهی و کم توجهی به معضلات روزافزون آن و همچنین عدم توجه کافی مسئولین شهری به احیا، مرمت و نوسازی اینگونه بافت ها، اغلب باعث تخریب فضاها و بناهای موجود و تشدید فرسودگی بافت قدیم و تاریخی شهر گرگان شده است.
تبیین زمینه مناسب تحقق طرح های راهبردی در سیاست گذاری شهری با تأکید بر نظریه حکم روایی خوب شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
امروزه فضای شهرهای جهان سوم منجمله ایران تبدیل به فضایی مشکل زا شده و کیفیت زندگی در متن این فضا را تنزل داده است. همچنین برنامه ریزی و مدیریت شهری نیز نتوانسته است جهت توسعه این فضاها موثر باشد بطوریکه زایش و مشکل زایی این فضاها ادامه دار گشته است. یکی از مسائل برنامه ریزی شهری در این شهرها، فراهم نبودن بستر لازمه جهت اجرا و تحقق، طرحها و برنامه های نوین توسعه شهری می باشد. بطوری که این طرحها و برنامه ها همواره با عبارت عدم تحقق روبرو می گردند. این موارد فرایند مدیریت و برنامه ریزی شهری در این شهرها را از توسعه محور بودن به سمت ساماندهی محور بودن سوق داده است. چرا که به علت فضای مشکل زا و فراهم نبودن زمینه، برنامه ریزی شهری نمی تواند به تحقق طرحهای توسعه شهری منجر گردد و تنها می تواند به ساماندهی مشکلات شکل گرفته در متن فضایی موجود بپردازد. یکی از این طرحهای نوین توسعه شهری، طرحهای راهبردی می باشند که در زمان مدرنیته مطرح شده است. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که طرحهای راهبردی نیز نمی توانند در متن فضایی شهرهای ایران، محقق گشته و به اهداف خویش برسند. روش کار در این پژوهش روش گرند تئوری یا نظریه ای می باشد، نوشتار حاضر سعی در تبیین این مسئله دارد. یافته های نوشتار با رویکرد پدیدارشناسی هرمنوتیک نیز نشان می دهد که عدم سازگاری زمانی – فضایی و محتوایی، مهمترین عامل عدم تحقق طرحهای راهبردی در شهرهای ایران می باشد. بطوریکه تحت تأثیر این عدم سازگاری، متن فضایی شهرهای ایران زمینه لازمه را جهت خوانش و انتقال معنا (تحقق) طرحهای راهبردی، دارا نمی باشند. با توجه به تئوری زمینه ای، متن فضایی سازگار جهت تحقق طرحهای راهبردی، از طریق وارد شدن به دوران موسوم به مدرنیته، فراهم می گردد. در حالیکه متن فضایی شهرهای ایران، تحت تاثیر زمانه گذار بین سنت و مدرنیته شکل گرفته و این زمانه در مرحله بعد پدیدار عدم سازگاری فضایی و محتوایی را شکل می دهد که سبب فراهم نبودن زمینه جهت تحقق طرحهای راهبردی برای توسعه شهرهای ایران می گردد.