جنسیت در باستان شناسی و باستان شناسی جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
بیشتر باستان شناسان تا میانه ی قرن بیستم، نیمی از گروه های انسانی یعنی؛ «زنان» و نقش های گوناگونی که در مسیر دگرگشت جوامع انسانی داشتند را نادیده گرفته بودند. زنان همچون مادرانِ محدود به حوزه ی خانگی درنظر گرفته می شدند. تقسیم کار جنسیتی و خانواده ی هسته ای همچون رویدادی طبیعی درنظر گرفته می شد و شکار مردان، شتاب دهنده ی نخستین، در دگرگشت انسان پنداشته می شد. جنبش های زنان در دهه ها ی 1960 و 1970، دیدگاه های دگرگونی از تحول جوامع انسانی را پدید آورد که بر نقش های زنان متمرکز شد. اگر در آغاز، فمینیست ها دغدغه ی جست وجوی زنان در منابع را داشتند، امروزه بسیار فراتر رفته و پنداشت ها از مفاهیم جهانیِ جنس، جنسیت و فردیت را به چالش می کشند. ولی بسیاری از باستان شناسان از برچسب فمینیست فاصله می گیرند و بر این باورند که پژوهش های جنسیتی دامنه ی گسترده تری از مقوله های جنسیتی را دربر می گیرد. در خاور نزدیک، پژوهش های جنسیتی از دهه ی 1990 به گونه ای جدی پی گرفته شد و همچنان نیاز به پژوهش ها با کاربست نگره ها و روش های نظام مند به روشنی احساس می شود. شوربختانه در باستان شناسی ایران، موضوع جنسیت و زنان تا اندازه ی زیادی نادیده گرفته شده است و پژوهش های انگشت شماری انجام شده است. در این نوشتار به بازگویی شکل گیری پژوهش های زنان و جنسیت در باستان شناسی می پردازیم. با وجود دامنه ی گسترده ای از رویکردها، هیچ نگره یا مکتب فکری واحدی به جایگاه برتری نرسیده است، و هنوز هم در بسیاری از پژوهش ها نگاه مرد محور جریان اصلی پژوهش را پیش می برند.