مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
خانه سنتی
حوزه های تخصصی:
این مقاله از سویی با انگیزه توجه به طبیعت و قابلیتهای نهفته در آن و از سوی دیگر با توجه به جایگاه مهم خانه در شکلگیری کیفیت معنایی زندگی تلاش دارد :
1- جایگاه طبیعت در معنادهی و ایجاد حس تعلق به مکان را بررسی کند.
2- به بررسی عوامل و شرایط نتیجه بخشی حضور طبیعت بر تحقق تعلق مکانی در خانههای سنتی ایران بپردازد. در این راستا با توجه به ادبیات روانشناسی محیطی به بررسی مؤلفههای مؤثر در ادراک مکان پرداخته میشود. با بهرهمندی از شاخصهای مذکور نشان داده میشود که طبیعت و عناصر طبیعی با قابلیت فعالسازی تمامی حواس و پاسخگویی به فعالیتهای عملی و نیز به لحاظ وجود وجوه معنایی عاطفی در پیشینه ذهنی ادراکی انسان از متغیرهای مهم در ادراک و تعلق مکانی است.
از آنجا که ادراک مکانی ماحصل تعامل انسان با عناصر درونمحیطی در بستر ساختار فضایی است، به ویژگیهای ساختاری خانههای سنتی، چگونگی حضور طبیعت و نگاه ذهنی معنایی ساکنین این خانهها پرداخته میشود. بررسی عینی تجربی نشان میدهد که در خانههای سنتی ایران به واسطه حضور مجموعهای از شرایط و زمینههای خاص به صورت 1- حضور متنوع و مستمر مجموعهای از عناصر طبیعی در تعاملات حسی و فعالیتی ساکنین 2- وجود ویژگیهای خاص در ساختار خانههای سنتی 3- وجود زمینهها و توصیههای مذهبی در نگاه به طبیعت، ادراک و تعلق ساکنین نسبت به طبیعت و نهایتاٌ نسبت به مکان خانه افزایش مییافته است.
آسایش در خانه؛ مطالعه موردی: خانه تاریخی بهنام تبریز
حوزه های تخصصی:
بشر از دیرباز در پی تأمین آسایش حداکثری برای خود بوده است و راهکارهای گوناگونی در جهت دست یابی به آسایش به کار بسته است. در این بین، مسکن به عنوان مکان وقوع زندگی باید گستره وسیعی از کیفیات را داشته باشد تا انسان در آن به آسایش و آرامش برسد. مقاله حاضر در پی آن است که با مرور مطالعات انجام یافته در ارتباط با خانه و خانه های سنتی، به بررسی ساختار فضایی-کالبدی معماری خانه های سنتی با تأکید بر خانه بهنام تبریز بپردازد و راهکارها و اصول به کار گرفته شده در ایجاد آسایش در خانه را تفسیر و تحلیل کند. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و متکی بر پژوهش موردی می باشد و برای گردآوری اطلاعات از ابزارهای کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد، برای نیل به آسایش در خانه های سنتی به طیف وسیعی از نیازهای جسمی و روانی انسان پاسخ داده شده است که مهمترین آن ها عبارتند از؛ نیاز به آسایش فیزیکی(موقعیت و دسترسی، استحکام سازه ای، تعداد و ابعاد فضاها و ...)، آسایش حرارتی(گرمایش و سرمایش)، آسایش بصری(نور و روشنایی، حریم و محدوده بصری)، تهویه و کیفیت هوا، آسایش صوتی. علاوه بر این، توجه به نیازهای اجتماعی و الگوهای فرهنگی زندگی، خلوت و حس تعلق به مکان و نیاز های معنوی همانند نیاز به پرستش، کمال، زیبایی، عدالت و غیره در ایجاد آسایش و علی الخصوص آسایش روانی در خانه تأثیر بسزایی داشته اند. در نهایت توجه به این نکته ضروری است که آسایش جسمی و روانی در خانه سنتی، در راستای یکدیگر و تحت تأثیر دیگر شرایط آسایش فراهم شده است. نتایج بررسی خانه بهنام تبریز به عنوان نمونه مورد مطالعه حاکی از آن است که این خانه با تکیه بر منابع طبیعی و امکانات در دسترس و با سازمان فضایی و کالبدی متناسب با منطقه توانسته با ارضاء نیازهای جسمی و روانی، حد قابل قبولی از آسایش را برای ساکنان خود فراهم کند.
بازشناسی هویت خانه های سنتی ایرانی با تکیه بر عناصر کالبدی، اجتماعی و فرهنگی هویت ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
74 - 91
حوزه های تخصصی:
علی رغم توسعه و پیشرفت های حاصله در امر مسکن سازیِ معاصر، این مهم در ایرانِ کنونی هم چنان دارای مشکلات و ضعف های بنیادین می باشد. یکی از مهم ترین دلایل آن، بی توجهی به ساختارهای هویتی معماری مسکونی ایران در دوره های پیشین می باشد که به نوعی با هویت انسانِ ایرانی نیز گره خورده است. شاید بازگشت و رجوع دوباره به اصول بنیادین خانه سازی ایرانی و شناخت و بکارگیری صحیح مبانی ساخت آن ها، راهکار و راه حل اصلی رهایی از مشکلاتی باشد که گریبان گیر مسکنِ معاصر ایران شده است. چرا که خانه های سنتی در همه ی زمان ها و دوره های تاریخی به بهترین نحو ممکن پاسخ گوی نیازهای ساکنان و کاربران خود بوده اند. با عنایت به این موضوع که یکی از راهکارهای شناسایی ساختارهای هویتی خانه های سنتی ایرانی، بررسی عناصر هویت ساز در معماری آن هاست. این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی، و مطالعه منابع کتابخانه ای و اسنادی متعدد، و تحلیل محتوایی آن ها، توانسته است شاخص ها و زیرشاخص های مربوط به این عوامل را شناسایی و استخراج نماید. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که با شناخت صحیح عناصر و شاخصه های هویت ساز معماری خانه های سنتی ایرانی و بکارگیری بهینه و اصولی آن ها در خانه سازی معاصر می توان مشکلات فعلی کاربران این فضاهای زیستی را تا اندازه ی قابل توجهی مرتفع نمود. البته این بدان معنی نیست که این عوامل و عناصر را در معماری مسکونی معاصر به همان شکلی که در گذشته استفاده می شده به کار گرفت، بلکه لازم است آن ها را با معماری جدید مسکونی، هماهنگ و منطبق ساخت. اهداف پژوهش: 1.بازشناسی هویت خانه های سنتی ایرانی. 2.آشنایی با عناصر کالبدی، فرهنگی و اجتماعی هویت ساز در خانه های ایرانی. سؤالات پژوهش: 1.خانه های سنتی ایرانی دارای چه شاخصه هایی است؟ 2.چگونه می توان از الگوی خانه های سنتی ایرانی در عصر حاضر استفاده کرد؟
تاثیر تفاوت های کالبدی خانه سنتی و خانه شرکتی آبادان بر سبک زندگی ساکنان (مطالعه موردی: خانه های سنتی و شرکتی آبادان در سالهای 1290 تا 1357 شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
79 - 92
حوزه های تخصصی:
فضای زندگی آدمی از خانه گرفته تا محله و شهر، باورها و شیوه زندگی وی را به نمایش می گذارد، این پژوهش با هدف مشخص نمودن نسبت میان مشخصه های سبک زندگی و شکل محل سکونت به بررسی تأثیرپذیری سبک زندگی مردم آبادان از شکل خانه های شرکتی میپردازد و در پی پاسخ به این سوالات است که ساکنین این خانه ها چه تفاوتهای کالبدی را در خانه شرکتی نسبت به خانه سنتی تجربه کردند و این تفاوتها کدام مولفه های سبک زندگی آنان را تحت تاثیر قرار دادند؟ راهبرد این تحقیق کیفی است و درآن از روشهای تفسیری و همبستگی به عنوان استراتژی کمک گرفته شده است. بر اساس نتایج تحقیق، خانه شرکتی بر عادات، روابط اجتماعی و معیشت ساکنان تاثیر گذارده و با تحت تاثیر قرار دادن سرمایه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آنها نحوه مصرف، الگوهای رفتاری، ذائقه، نحوه گذران فراغت و نقش های اجتماعی آنها را تغییر داده است .
مقایسه تطبیقی خلوت فردی تا جمعی در مسکن سنتی و معاصر؛ «نمونه موردی: خانه داروغه و خانه پدر و دختر مشهد»
منبع:
فردوس هنر سال دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵
106 - 123
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: خلوت از مهم ترین ویژگی های یک خانه مطلوب و از نیازهای اساسی افراد در فضای مسکونی است و به معنای فرایندی است که در آن، بشر می تواند به تجربه خویشتن نگری دست یابد و دامنه ارتباطی خود با سایرین را تنظیم کند. باتوجه به اینکه انسان نیازمند فضاهایی با خلوت فردی و خلوت جمعی می باشد، بنابراین لازم است تعدادی از فضاها خلوت فردی را تأمین نموده و موجب آرامش انسان شوند و تعدادی از فضاها نیز خلوت جمعی را جهت ارتباط و تعامل با سایر افراد خانواده تأمین نمایند. اهمیت و ضرورت: در صورت عدم توجه هم زمان به خلوت فردی و خلوت جمعی، نیازهای انسان به طور کامل تأمین نمی شود و فضای خانه به محیطی ناکارآمد تبدیل خواهد شد. لذا شناخت و بررسی نحوه دستیابی به طیف خلوت در نمونه های موفق و به کارگیری آنها در جهت ایجاد تعادل میان خلوت فردی و جمعی امری ضروری است. اهداف: هدف این مقاله شناخت طیف خلوت در فضای مسکونی و بررسی و مقایسه تطبیقی خلوت فردی تا جمعی در مسکن سنتی و معاصر می باشد. سؤال پژوهش: جهت دستیابی به اهداف پژوهش، این پرسش ها مطرح است: جهت تأمین نیازهای انسان به چه طیفی از خلوت در فضای مسکونی نیاز است؟ خلوت فردی تا جمعی در خانه های سنتی و خانه های معاصر چگونه تحقق یافته است؟ روش تحقیق: پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت کاربردی و از حیث روش، کیفی است. در گام اول با بررسی مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، مدل مفهومی پژوهش استخراج شده است و در گام دوم از طریق مطالعات میدانی به مقایسه تطبیقی خلوت فردی تا جمعی در نمونه ای از دو گروه خانه های سنتی (خانه داروغه) و خانه های معاصر ایران (خانه پدر و دختر) پرداخته شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد در خانه های سنتی از جمله خانه داروغه بیشتر به خلوت جمعی و در خانه های معاصر از جمله خانه پدر و دختر بیشتر به خلوت فردی توجه شده است.
زیبایی شناسی خانه سنتی ایرانی: بازشناسایی مؤلفه های زیبایی بر اساس تئوری برخاسته از زمینه(مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۸
67 - 78
حوزه های تخصصی:
زیبایی خاصیت وجود انسان و تمایل به آن از مختصات آدمی است که همواره مورد توجه خاص گذشتگان بوده است. شهر یزد نیز با توجه به سابقه تاریخی اش دارای معماری غنی است و می تواند زمینه ای برای استخراج معیارهای زیبایی در معماری باشد. در راستای دستیابی به این هدف، سعی شده بر اساس روش تئوری برخاسته از زمینه، شناسایی عناصر زیبایی بخش این خانه ها، بر اساس ادراک مصاحبه شونده های حاضر در فضا شکل بگیرد. در این روش به منظور مطالعات ژرف، هفت گونه از خانه های سنتی یزد انتخاب شدند. محقق با حضور مستمر در محیط و مصاحبه های ژرف و نظام مند با ساکنین، اقدام به ارزیابی زیبایی این خانه ها کرده است. به منظور افزایش روایی پژوهش، یافته ها در مقایسه تطبیقی با مبانی موجود قرار داده شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد: زیبایی طبیعت؛ نمود وحدت؛ تأکید بر جلوه فضا در دید ناظر و توجه به معانی نمادین، چهار عامل اصلی زیبایی بخش این خانه ها هستند.
ارزیابی تحول زبان الگو در معماری مسکن، بررسی موردی: خانه های دوره قاجار و مسکن معاصر در شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱۴
141 - 156
حوزه های تخصصی:
تنوع و تکثر الگو های سکونت معاصر و غفلت از الگوهای بومی، بازخوانی زبان الگوی خانه ایرانی و همسازی آن با انگیزه ها و نیازهای ساکنان را ضروری ساخته است. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی تنش های رفتاری-مکانی در گونه های مسکن و رفع آنها از طریق بازنگری در سازمان فضایی و الگوهای مکان-رفتار است. پس از تعریف زبان الگو و عناصر ساختاری-معنایی آن، 20 نمونه از خانه های سنتی دوره قاجار و 20 نمونه از خانه های ویلایی و آپارتمانی شهر زنجان به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد و الگوی معماری آنها در سه مقیاس کلان، میانی و خرد در ابعاد فضایی (ارتباط با پیرامون، تنوع فضایی، جزئیات معماری و مبلمان) و ابعاد ادراکی-رفتاری (ارتباط با طبیعت، تأثیرگذاری حسی، رفتاری و عاطفی بر ساکنان) ارزیابی گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که مسکن سنتی زنجان (تا دوره قاجار) از الگوهای مکان-رفتار پویا و فعال برخوردار بوده و در مسکن معاصر (خانه های ویلایی و واحد های آپارتمانی امروزین) به تدریج به الگوهای ایستا و غیر فعال تغییر یافته است. تحول طراحی بوم سازگار و چند عملکردی در مسکن سنتی به طراحی فرمی-عملکردی و بی توجهی به زیست بوم در مسکن معاصر، سازمان ادراکی-رفتاری و زبان الگوی سکونت را تضعیف کرده است. استنتاج نهایی تحقیق آن است که با بذل توجه عمیق به الگوهای فرهنگی (رفتاری) و سازمان فضایی، زبان الگوی سکونت قابل بازیابی است. تقویت رابطه بصری و دسترسی به طبیعت، طراحی مبتنی بر حواس محیطی (بینایی، بویایی، لامسه)، حفظ تشخص، تنوع و انعطاف پذیری فضاهای سکونتی، تعامل پذیری خانواده و همسایگان و تداعی گری خاطرات در بازآفرینی سازمان فضایی و زبان الگوی سکونت تأثیرگذار است.
هویت کالبدی فضاهای داخلی خانه های سنتی و به کارگیری آن در خانه های تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۲
197 - 216
حوزه های تخصصی:
خانه نمونه ای از معماری سنتی ایران است که بیشترین تأثیر را از الگوهای زیستی مردم گرفته و در کنار عوامل دیگر به طور مستقیم برخاسته از نیازها، اعتقادات و تفکرات آنها بوده است. انسان ایرانی در جریان تغییرات سریع مدرنیته بسیاری از داشته های خود را از دست داده است. از مهمترین آنها هویت کالبدی فضاهای داخلی است که با حذف الگوهای داخلی بسیار کمرنگ شده است. پژوهش به دنبال آن است تا با بهره گیری از الگوهای مؤثر در طراحی مسکن سنتی مناطق سردسیر نظیر تبریز به الگویی مناسب در جهت طراحی مسکن معاصر شهر تبریز دست یاید. در مسکن سنتی تبریز ساخت خانه ها از روی الگوهای شناخته شده منطقه باعث ایجاد هویت کالبدی در بناهای آن زمان می شدند؛ لذا می توان با بروز کردن این الگوها از آنها در بناهای معاصر استفاده کرد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از جهت ماهیت و روش تحلیلی- توصیفی است. جهت انجام ابتدا مطالعات اکتشافی به صورت کتابخانه ای و اسنادی انجام شده و سپس به صورت پیمایشی ادامه یافته است که از طریق تکمیل پرسشنامه توسط 10 نفر از خبرگان معماری انجام شده است. چهار خانه از دوره قاجار و چهار مورد از آپارتمان های تبریز انتخاب شده اند. در گام بعدی با روش دلفی به غربالگری مؤلفه های جمع آوری شده، پرداخته شد تا مؤثرترین مؤلفه ها شناسایی گردد. در ادامه برای تعیین ارزش هر یک از مؤلفه ها از روش َAHP استفاده شد. در خانه های سنتی تبریز به ترتیب مؤلفه های مردمی، اقلیمی، کالبدی، معنایی و فعالیتی در ایجاد هویت کالبدی مؤثرند در حالی که در خانه های معاصر تبریز به ترتیب مؤلفه های کالبدی، مردمی، فعالیتی، معنایی و اقلیمی در ایجاد هویت کالبدی مؤثرند. نتایج وزن دهی مؤلفه ها نشان می دهد که در خانه های معاصر به دلیل تأکید زیاد در کالبد مؤلفه های معنایی فراموش شده اند و نیاز به تقویت بیشتر دارند.
روند تغییرات فرهنگ و شیوه زندگی زن و خانواده ایرانی در خانه های سنتی و مدرن (موردمطالعه: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
330 - 353
حوزه های تخصصی:
شیوه زندگی مجموعه ای جامع از عملکردهای روزمره است و برآورنده نیازهای مادی و معنوی انسان می باشد. تبدیل خانه های گذشته و سنتی به آپارتمان های امروزی، علاوه بر تغییرات کالبدی، عملکردی و فضایی معماری مسکن و محیط های مسکونی باعث تغییر در شیوه زندگی خانواده ایرانی شده است. از دیگر مسائلی که در روند تغییرات خانه های سنتی به امروزی تغییر کرده است مسئله جنسیت و روند تغییرات آن از گذشته تاکنون است. بازنمایی و خوانش جنبه های عینی و تاریخی جنسیت با تمرکز بر زنانگی در بستری که همواره با تحلیل و تفاسیری از مفاهیم قدسی همراه بوده است، در کشف زوایای پنهان با نگاهی متفاوت به معماری ایرانی-اسلامی یاری رسان است و می تواند در گسترش دایره زبانی و ادبیات معماری ایرانی نیز ایفای نقش کند. در این پژوهش از روش ترکیبی در نمونه موردی استفاده شده و روش های توصیفی و کیفی، تحلیلی و روش میدانی به بررسی خانه های سنتی و مدرن در محدوده شهر اردبیل پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که فضاهایی مانند دهلیز و صاندیخانا به کلی از فرهنگ فضایی امروزه مردم اردبیل حذف شده است. با انتقال فعالیت های اجتماعی از داخل خانه به فضای خارج از آن، خانه مکانی برای انجام فعالیت های شخصی مبدل شده است. این امر سبب گرایش به اتاق های شخصی برای افراد خانواده و تبدیل اتاق های چندعملکردی به فضای تک عملکردی شده است. این مهم، انسان امروز را هرچه بیشتر از فعالیت های اجتماعی در محدوده خانه دور می کند و او را در خانه به حال خود وامی گذارد.اهداف پژوهش:آشنایی با روند تغییرات فرهنگ و شیوه زندگی زن و خانواده ایرانی در خانه های سنتی دوره قاجاریه، خانه سنتی دوره پهلوی و خانه های مدرن.بررسی تحولات خانه های سنتی و مدرن در شهر اردیبل.سؤالات پژوهش:روند تغییرات فرهنگی در خانه های سنتی قاجار و پهلوی و خانه های معاصر چگونه است؟خانه های سنتی و مدرن شهر اردبیل از دوره قاجار تا معاصر چه تحولاتی را پشت سرگذاشته اند؟
سنجش آسایش حرارتی درونی فصل گرم تحت تأثیر گشودگی ها با کمک روش PMV در خانه های سنتی و آپارتمانی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
117 - 131
حوزه های تخصصی:
آسایش حرارتی، شرایط ذهنی است که رضایت مندی از محیط حرارتی را بیان می کند. مناسب بودن داخل ساختمان از لحاظ حرارتی، نه تنها آسایش را برای ساکنان فراهم می آورد، بلکه باعث صرفه جویی در مصرف انرژی، سلامت، بالا رفتن میزان بهره وری و بهبود روحیه ساکنان خواهد شد. با توجه به آن که گشودگی یا بازشو به عنوان یکی از شاخص های کنترل شرایط آسایش و جریان هوا در فضای داخلی نقش مؤثری خواهد داشت، بررسی قابلیت ها و مقایسه آسایش حرارتی درونی ساختمان های مسکونی تحت تأثیر گشودگی های ساختمانی مورد توجه موضوع پژوهش قرار گرفته است. در پژوهش حاضر نحوه تغییرات آسایش حرارتی درونی خانه های سنتی و مدرن شهری تحت تأثیر گشودگی های ساختمانی در فصل گرم بررسی شده، سپس میزان نارضایتی1 PPD در دو حالت گشودگی باز و بسته در خانه های مدرن و سنتی مقایسه شده و در نهایت مؤثرترین عامل در کاهش میزان نارضایتی PPD برآورد شده است. جهت بررسی عملکرد بازشوها در اقلیم نیمه گرم و خشک شیراز میزان دما، رطوبت و باد با دستگاه دیتالاگر برداشت شد و با کمک سنجش میزان نارضایتی PPD، شاخص متوسط محدوده آسایش حرارتی2 PMV استخراج شد. دو نمونه موردی خانه سنتی صالحی و آپارتمان مدرن نور و تأثیر بازشو در دو حالت باز و بسته مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که میزان نارضایتی از آسایش حرارتی درونی در فصل گرم در خانه سنتی، حالت گشودگی باز 18% و حالت گشودگی بسته 59% و در آپارتمان با بازشوی باز61% و حالت بازشوی بسته 91% است. گشودگی مورد مطالعه در خانه سنتی پنج دری بوده، بنابراین در ایجاد آسایش حرارتی فضای داخلی نقش مؤثرتری داشت. به طور کلی می توان چنین برداشت نمود که گشودگی و بازشو نقش مؤثری در سرمایش و تهویه هوای داخلی خواهد داشت. امری که امروزه در طراحی پایدار بسیار مورد توجه است و در اصول معماری ایرانی با عنوان مردم واری در فضاهای ساختمان نمایان می شود.
واکاوی رمزگان خانه های سنتی دوره قاجار یزد از دیدگاه نشانه شناسی فرهنگی (پژوهش موردی: مطالعه مجموعه حیاط های مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
159 - 180
حوزه های تخصصی:
مجموعه ی حیاط مرکزی به مثابه یکی از مهم ترین مؤلفه های معماری خانه سنتی و موضع پدیدارهای معنایی و نشانه شناسی، حاوی مفاهیم و معانی متعدد می باشند. پژوهش حاضر درصدد است با نگاه و خوانش نشانه های خانه های قاجار و براساس عملکرد نشانه ای مجموعه ی حیاط مرکزی به واکاوی رمزگان خانه های سنتی دوره قاجار یزد از دیدگاه نشانه شناسی فرهنگی بپردازد. در پژوهش حاضر به واسطه روش تحقیق کیفی، گردآوری داده ها با راهبرد تحلیلی تطبیقی و باستناد منابع و اسناد کتابخانه ای جهت تبیین ادبیات موضوع انجام گرفته و از طریق راهبرد تفسیری تاریخی نمونه های بایسته تعیین گردیده است. از میان خانه های تاریخی دوره قاجار یزد تعداد 5 مورد بررسی شده است. با توجه به چارچوب نظری پژوهش و به واسطه ی راهبرد پژوهش موردی، مطالعات میدانی و برداشت اطلاعات نمونه های منتخب از طریق تدابیر مشاهده، عکاسی و مصاحبه انجام گردیده به نحوی که ضمن مشاهده و مطالعه ی بناهای سنتی مسکونی، ثبت و تحلیل نشانه ها انجام یافته است. درنهایت، به واسطه استدلال منطقی نتایج پژوهش تبیین یافته است. براساس یافته ها، حیاط مرکزی، موضع تکوین فرآیند های معنایی، متشکل از اجزا و عناصر متعدد و متکثری است که در عین یگانگی و براساس نظام های نشانه ای واجد رمزگان چند گانه تکنیکی، زیبایی شناختی، نحوی و معنایی به گونه ای درهم تنیده و مبتنی بر لغزش گهگاهی هر یک می باشند که معانی و مفاهیم نهفته در این موضع، منتج از دلالت های فضاها و اجزا در چارچوب رمزگان های چند گانه و تعامل مداوم متن های متکثر در گستره ی فضای فرهنگی شهر یزد تکوین یافته است. بنابراین فهم نقش و جایگاه حیاط در خانه های سنتی در چارچوب وجوه کالبدی و غیرکالبدی مبتنی بر مفاهیم و معانی مشتمل بر نظام های نشانه ای می تواند در تکوین رمزگان های آشنا جهت معنادهی خانه های امروز کارآمد باشد.