فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۳ مورد.
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
101 - 114
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ظهور تفکرات مدرنیزاسیون در قالب جریانی فراگیر در فرهنگ و ادب کشورهای جهان، علاوه بر اثرات ذهنی، به گونه عینی نیز در کالبد معماری و شهرسازی تجلی یافت و شکل دیگر و واژه های جدیدی به شهرها بخشید که از آنها می توان به شهرهای مدرنیستی یاد کرد. درحالی که در تهران در دوران پهلوی اول با پژواک مدرنیزاسیون تحولات چشم گیری رخ داده است، در مقاطع زمانی تقریباً مقارن در کابل، تفکرات سیاسی و اجتماعی و به تبع آن کالبد شهری با درون مایه همسانی با تهران در حال شکل گیری بود. هدف پژوهش : هدف پژوهش حاضر تبیین نقش پروژه مدرنیزاسیون و نحوههتأثیرگذاری آن بر تحولات ساختار کالبدی-فضایی کابل دوره امانی و تهران دوره پهلوی اول است تا به این سؤال پاسخ داده شود که تحولات شهری تهران و کابل در دوره های مذکور دارای چه ساختار، ماهیت و جنبه های متفاوت و مشابهی بوده اند؟ روش پژوهش : این پژوهش به صورت تاریخی-تطبیقی و با رویکردی کیفی به کمک مطالعات اس نادی صورت گرفته اس ت که از روش تاریخی-تفسیری در بخش گردآوری مبانی نظری و روش توصیفی-تحلیلی در زمینه تحلیل و مقایسه تحوالات ساختار کالبدی-فضایی تهران و کابل استفاده کرده است. نتیجه گیری : مقایسه اقدامات مدرنیزاسیون رضاشاه و امان الله خان نشان می دهد شباهت زیادی در شدت و تنوع این اقدامات وجود دارد. می توان گفت شکل گیری شهر در این دو کشور درون زا، زایشی، جوششی، پویا و متأثر از زمینه جامعه نبوده است؛ بلکه ناشی از سیاست نوسازی و غربی سازی و مبتنی بر میل و دستورات دولت بوده است.
پیشنهادِ روش تهیه پالت رنگی مکان، رویکردی جهت حفاظت منظر شهری تاریخی(HUL)؛ مورد پژوهی: محله جلفا در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«منظر رنگی» از مهم ترین ارکان هویتی بافت های تاریخی شهرها و یکی از عناصری است که فرهنگ بومی را در کالبد مکان بازتاب می دهد و از همین جهت است که به عنوان مولفه ای از رویکرد «حفاظت از منظر شهری تاریخی» (Historic Urban Landscape :HUL) به طور روزافزون، مورد توجه قرار گرفته است. مساله آن است که استفاده ناآگاهانه از رنگ و بی توجهی به آن در بازآفرینی بافت های تاریخی و توسعه های شهری همجوار با آن بافت ها، گاه منظر شهری را مخدوش کرده و شخصیت این بافت های یگانه را تهدید می نماید. این در حالی است که منظر شهرهای تاریخی، متأثر از نظام های رنگیِ ذاتیِ مصالح بومی و همساز با شرایط اقلیمی شکل گرفته است، اما امروز به سبب استفاده از مصالح ناهمخوان با زمینه طبیعی، مناظر تاریخی شهرها دستخوش آسیب های بصری و ادراکی قرار گرفته اند. با توجه به اهمیت و وسعت این بافت ها و ایجاد ساخت و سازهای ناهمگون با نظام رنگی بومی، این امر که چگونه می توان از ابزارهای امروزی به جای روش های مرسوم دستی و قدیمی جهت ثبت و تحلیل اطلاعات رنگ محیط استفاده کرد؛ به گونه ای که این روش از لحاظ اقتصادی نیز، به صرفه و در عین حال به لحاظ صحت نتایج، قابل اعتماد باشد، پرسش پژوهش حاضر است. بر این اساس، هدف این پژوهش معرفی روشی در راستای تهیه پالت رنگی مکان و تشخیص کدهای رنگی غالب در زمینه شهری است. محله جلفای اصفهان با توجه به ویژگی های برجسته آن، نظیر قرارگیری در ساختار تاریخی شهر اصفهان، بهره مندی از فرهنگ ویژه و وجود الگوهای رنگی منحصربه فرد، به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب گردید. این پژوهش از نوع تحقیقات ترکیبی است و با توجه به ماهیت چند وجهی عنصر رنگ در موضوعات «روانشناسی»، «فرهنگ» و «بوم شناسی بصری»، به لحاظ راهبرد پژوهش از رویکرد سیستمی تبعیت می کند. سیستم رنگ مورد استفاده در پژوهش نیز، سیستم CIELab است. نتایج پژوهش نشان داد این روش قابلیت کاربرد به شکل گسترده برای تحلیل منظر رنگی و تهیه پالت پیشنهادی برای شهرهای تاریخی را در راستای تحقق رویکرد HUL داراست.
تحلیل ترکیب بندی و فضای بصری نقوش هندسی و کتیبه ها در دو برج مقبره چهل دختران و پیر علمدار دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
40 - 54
حوزههای تخصصی:
آرایه های تزیینی و کاربردی در دو برج مقبره چهل دختران و پیرعلمدار دامغان، بستر مناسبی جهت پژوهش در عرصه هنرهای بصری است و مساله اصلی تحقیق، ارزیابی کیفی فضاسازی و ترکیب بندی عناصرهندسی و ساختار شطرنجی موجود در عناصرنوشتاری در بدنه برج مقبره ها است. هدف از مقاله، درک قابلیت های بصری و نمایش تعادل در کلیت آثار است. سوال تحقیق این است که نقوش هندسی به همراه عناصرنوشتاری برج مقبره های مذکور، به لحاظ ترکیب و فضاسازی (با رویکرد بصری)، از چه کیفیتی برخوردار هستند؟ از این رو، 8 نمونه تصویر گزینش شده و به روش توصیفی-تحلیلی وبه شیوه میدانی و اسنادی مطالعه گردید. نتایج نشان داده که نقوش هندسی به دو دسته ساده (برپایه شبکه مربع و مربع مورب) و پیچیده (برپایه اسلوب هندسه پرگاری) و عناصرنوشتاری نیز به دو دسته کوفی ساده و گره دار تقسیم می شوند که در هردوبنا ازاین تقسیم بندی استفاده گردید، ضمن آنکه استفاده از ترکیب بندی های تکرارشونده و انتقالی درهردوبنا، فرمی موزون به نقوش داده و تنوع نسبت فضای مثبت و منفی در این نقوش، موجب ساختاری منسجم شده است. در عناصرنوشتاری نیز کتیبه ها، در پایه کار از خطوط عمودی، افقی و مورب (در کوفی ساده) و ایجاد اشکال هندسی (در کوفی گره دار) تشکیل شده اند. همچنین ترکیب بندی در این عناصرنوشتاری از هم نشینی حروف و کلمات در کنار نقوش هندسی و گیاهی حاصل شده و استفاده مناسب از فضای منفی در کتیبه کوفی ساده، به خوانش بصری کمک شایانی کرده است. در کتیبه کوفی گره دار نیز توازن میان فضای مثبت ومنفی از طریق نوشته ها و نقوش (هندسی و گیاهی) به خوبی مشهود است.
شمایل نگاری کلامی نقاش در ادبیات فارسی قرن 4تا 10 هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
88 - 105
حوزههای تخصصی:
در ادبیات فارسی بارها از کلمات نقاش و نقاشی استفاده شده و در نمونه هایی نقاش به یک شخصیت تأثیرگذار در روایت ادبی تبدیل شده است. در مقاله حاضر شخصیت پردازی نقاش از منظر ادبیات مورد بررسی قرارگرفته است. هدف این پژوهش مطالعه شمایل نگاری کلامی نقاش به عنوان یک عنصر مهم در حوزه ادبیات فارسی است تا ضمن معرفی شخصیت نقاش؛ نقش، اهمیت و جایگاه وی در روند داستان بررسی شود و مطالعات گسترده تر در این حوزه صورت گیرد. این مقاله در پی پاسخ به این سؤال اصلی است که شمایل نگاری کلامی نقاش در ادبیات فارسی چگونه است؟. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نقاش و آفرینش خیال انگیز او بارها منبع الهام شعرا بوده و ادبیات فارسی به عمل نقش آفرینی تصویری نقاش و حتی اسم نقاش خاص، پرداخته و گاهی مستقیما در قالب روایت داستانی نقاش را به عنوان یکی از قهرمانان طرح نموده است. در نمونه های مورد بررسی این پژوهش، نام هفت نقاش به عنوان شخصیت های کلیدی روایت ها مطرح شده و نقاش به نوعی واسطه عشق و خدمتگزار پای تخت شاهی بوده و فردی زیرک، فعال و هوشیار است که مهم ترین نقش او در متون روایی معرفی کردن عاشق و معشوق داستان به یکدیگر و در متونی دیگر همراهی خیال و کشف صورت معشوق است.
واکاوی گونه- ریخت شناسیک سیر دگردیسی بُن پارهای بافت تاریخی شهرقدیم لار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
49 - 72
حوزههای تخصصی:
شهرها، در رهگذر زمان روند تدریجی دگردیسی را تجربه می کنند. زمان-مبنا بودن فرایند دگردیسی، با تغییراتی در ترکیب بندی بافت شهر نمود می یابد. اگر تعریف بنیادین بافت، معیاری بر احصای عناصر برسازنده شهر تلقی شود، ورای مباحث مرتبط با سبک معماری و پیشینه تاریخی، نحوه چینش و شیوه ترکیب بُن پارها (بلوک)، اصلی ترین تأثیر را در تکوین بافت شهری دارد. آنچه در بازخوانی شیوه تکوین و دگردیسی بافت های تاریخی از اهمیت برخوردار است، علاوه بر ویژگی های شکلی، تنوع در ترکیب بُن پارها است. برای تأکید بر رابطه میان عناصر و چگونگی ارتباط آن ها در طول زمان، می توان آن ها را در یک چارچوب گونه- ریخت شناسیک مورد بررسی قرار داد. هدف این پژوهش ارائه مدلی ریخت شناسیک از بُن پارهای شهری به عنوان یکی از عناصر اصلی تکوین بافت تاریخی شهر قدیم لار است. در این راستا پس از استخراج گونه ها با استفاده از الگوریتم پایه تحلیل گروه بندی مبتنی بر روش خوشه بندی k-میانگین، ویژگی های هر گونه شناسایی و سیر تغییرات هر یک، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که بافت تاریخی شهر لار در اصیل ترین تصویر مستند خود از سه گونه بُن پار تشکیل شده است. بررسی ویژگی ها و بارزه های هر گونه به انضمام فرایند گونه شناسیک آن ها می تواند ضمن بازخوانی روند تاریخی-عارضی دگردیسی بُن پارها از منظر تلفیقی فرایند گونه-ریخت شناسیک در بافت تاریخی شهر لار، الگویی برای توسعه و تداوم ریخت شناسی بافت های تاریخی را نیز فراهم آورد.
مطالعۀ تطبیقی نقش گریفین در هنر هخامنشیان و هنر سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
23 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گریفین از انواع موجودات ترکیبی در اساطیر کهن است که با بدن شیر، گوش اسب، سر و بال عقاب جلوه می کند. این موجود در طی ادوار تاریخی ایران حضور داشته که نمایانگر اهمیت آن در میان ایرانیان است. با این حال، نقاط مبهمی در چگونگی ارتباطِ گریفینِ دوران پیش از اسلام با گریفینِ دوران اسلامی، وجود دارد. بنابراین در این پژوهش، گریفین به عنوان نقشمایه زینتیِ پرکاربرد در دو دوره تاریخی مهم ایران، هخامنشیان در دوران باستان و سلجوقیان در دوران اسلامی مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف پژوهش: هدف از این مقاله مطالعه نحوه تأثیرات، تفاوت ها و شباهت های میان نقش گریفین در هنر هخامنشی و هنر سلجوقی، با رویکرد تطبیقی است. روش پژوهش: درهمین راستا، با بهره مندی از روش توصیفی-تحلیلی، بیست و یک اثرِ منقوش به گریفین در هر دو دوره تاریخی، در جداولی جداگانه مورد بررسی و قیاس قرار داده شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از مطالعه تطبیقی نشان می دهد که با وجود تفاوت ها، این نقوش اغلب از لحاظ ساختاری، حالات بدنی و ویژگی های بصری به یکدیگر شباهت داشته اند. از منظر نمادشناسی اغلب دارای مفاهیم مشترکی چون ماهیت پادشاهی، قدرت و ثروت، نگهبانِ گنجینه؛ و همچنین متأثر از باورهای آیینی، نماد خیر، باطل کننده سحر و جادو و محافظ درخت زندگی اند. هرچند در برخی آثار هخامنشی، گریفین با وجه اهریمنی، در تقابل خیر و شر به نمایش درآمده است. درمجموع شباهت ها و تفاوت ها، گویای اثرپذیری گریفین دوره سلجوقی از نقش مشابه خود در دوره هخامنشی است و عواملی چون سیطره سیاسی، اقتدار سلطنت، اعتقادات مذهبی و فرهنگ عامیانه در شکل گیری و کاربرد آنها نقش داشته است.
تحلیل مدل الماس فرهنگی در معماری بناهای حکومتی دورۀ پهلوی اول با رویکردی انتقادی به جامعه شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
55 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : معماری به مثابه اجتماعی ترین هنرها پدیده ای است که معانیِ اجتماعی، فرهنگی، آیینی و سیاسی گوناگون را از طریق محتوا و فرم بصری اش بازنمایی می کند و همزمان بر سازمان دهی ادراکات و رفتار انسان نیز اثرمی گذارد. عرصه معماری همواره جولانگاه حضور قدرت و نظام های سلطه به نیت بازنمایی اقتدار و مشروعیت بخشی به حکومتشان بوده است. این پژوهش به تحلیل انتقادی مدل جامعه شناختی«الماس فرهنگی» در تولید و ساخت معماری ابنیه حکومتی در دوره پهلوی اول می پردازد.
هدف پژوهش : هدف پژوهش در حالت کلی، واکاوی نقش کلیدی معماری در بازنماییِ مفاهیم ایدئولوژیک و بازتولیدِ قدرتِ طبقات مسلط و به صورت موردی چگونگی نظارت و تحت کنترل درآوردن فرایند تولید، توزیع و مصرف هنر (معماری) و اثرگذاری بر جامعه و فرد توسط حاکمیت دوره پهلوی اول و پاسخ به این سؤالات است که اولاً رابطه میان ساخت قدرت و تولید معماری در دوره پهلوی اول چگونه بوده است؟ و ثانیاً برپایه رویکرد انتقادی به جامعه شناسی هنر، پیوند میان عناصر تشکیل دهنده مدل الماس فرهنگی در ساخت ابنیه حکومتی دوره پهلوی اول به چه صورت است؟ روش پژوهش : پژوهش بر حسب هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت داده ها، کیفی است. داده ها به صورت مطالعات اسنادی و نیز مطالعات میدانی اعم از مشاهدات متنی شده و مشاهدات ناب جمع آوری شده اند که به روش انتقادی و در قالبی تفسیری -تبیینی تحلیل شده اند و تلاش دارد تا ارتباط و جایگاه آن ها را در مدل الماس فرهنگی و پیوندشان با مدیریت قدرت و سلطه در رژیم پهلوی اول بررسی کند. نتیجه گیری : نتایج پژوهش بیانگرِ این نکته است که رژیم پهلوی اول با کنترل و نظارت بر تولید و توزیع معماری و حمایت از هنری که ایدئولوژی های حاکمیت را بازنمایی کند، از رهگذر گفتمان ملی گرایی و ناسیونالیسم باستان گرا تلاش داشت تا با یکپارچه سازی جامعه، به کنترل خوانش مخاطبان از آثار معماری بپردازد و به میانجی گری معماری، مشروعیت خود را در جامعه نهادینه و قدرت خود را به صورت امری هژمونیک تحکیم، تقویت و بازتولید کند.
تبیین شیوه طراحی نقوش کاشی های ستاره ای شکل کاشان در سده 6تا 8هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
83 - 92
حوزههای تخصصی:
هنر کاشی گری در ایران سابقۀ کهن و اهمیت والایی دارد. توفیق هنرمندان ایرانی در ساخت انواع کاشی های تصویری، تابش چشمگیری به کاشی های ایرانی بخشیده است. کاشی های زرین فام کاشان بخش ممتازی از این گنجینۀ ارزشمند را تشکیل میدهند. ذوق زمانه و مبانی زیبایی شناسی رایج در این آثار که در مجموعه ای از نقش پردازی های گسترده و همراه با بذل توجهی ویژه به جزئیات نمایان گردیده، نشانگر وجود معیارهای خاصی در تصویرگری این کاشی ها است. آنچه در این گفتار مورد بحث است، نشان دادن تدابیر بصری مورد استفاده در طراحی نقوش کاشی های ستاره ای شکل کاشان برطبق نظریۀ گشتالت میباشد. در این راستا اصلی ترین پرسش های این پژوهش بدین قرار است که: مهمترین اصول رایج در تصویرگری کاشی های ستاره ای شکل کاشان چه میباشند؟ و چه ویژگیهای بصری را بر مبنای نظریه گشتالت در این حیطه میتوان مورد توجه قرار داد؟ نتیجۀ این پژوهش که به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای تدوین شده، نشانگر آن است که: هنرمندان برای دستیابی به یک گشتالت خوب، اصولی همچون: مجاورت، منظم بودن، سادگی، بسته بودن و تداوم عناصر بصری را مورد توجه قرار داده اند که این موضوع نشانگر آگاهی هنرمندان و نقش پردازان کاشی های ستاره ای شکل کاشان از ظرفیت های عناصر بصری برای ایجاد ساختاری منسجم و هماهنگ است.
سازگاری حرارتی به عنوان شاخص نهایی سنجش کیفیت سایه اندازی سایبانهای خارجی؛ نمونه مورد مطالعه: ساختمان مسکونی در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سایبان های خارجی یکی از اجزای بسیار مهم و کاربردی در طراحی معماری پایدار به ویژه در اقلیم های گرم هستند که تاثیر زیادی بر کنترل مصرف منابع انرژی برای کاربردهایی چون بار حرارتی، نور روز و آسایش حرارتی دارند که به نظر می رسد کمتر تحقیقی در مورد تاثیر کیفیت سایه اندازی بر این عملکردها به ویژه بر سازگاری حرارتی انجام شده باشد. برای این منظور، این مقاله با کمک برداشت های میدانی از یک ساختمان مسکونی در شیراز و شبیه سازی و اعتبار سنجی آن و سپس تولید یک سایبان پارامتریک خلاقانه با قابلیت تولید سایه اندازی های متنوع و در نهایت با استفاده از تکنیک نمونه برداری LHS و همچنین استفاده از شبکه عصبی مصنوعی و بهینه سازی چند هدفه با الگوریتم NSGA III توانسته است نمونه های سایبانی بهینه ای را تولید کند که در نهایت بر مبنای میزان سازگاری حرارتی طبقه بندی شده اند. این طبقه بندی نشان می دهد که در سایبان های بهینه با وجود اینکه شاخص های نور روز در محدوده استاندارد هستند و می توانند 53% تا 73% در بار سرمایشی و 8% تا 10% نیز در بار گرمایشی صرفه جویی ایجاد کنند اما مدت زمان تامین آسایش حرارتی توسط آنها بین 4 تا 8 ماه متغیر است که این خود نشان دهنده اهمیت تاثیر کیفیت سایبان ها بر آسایش حرارتی است.
کاربست علوم شناختی درتبیین گرایشات بصری تیپ های شخصیتی در حوزه هنرومعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرایشات و ترجیحات زیبایی وابستگی زیادی به سازوکارادراک بصری مخاطبان دارد.آیتم ارزیابی شخصیت معیار مهمی است که علاوه برریشه های اجتماعی ارتباط مستقیمی باسامانه مغزوادراک پیدا می کند.شخصیت نمودعینی پیچیدگی های فیزیولوژی مغزواعصاب بشمار می رود. ازسویی فاکتورهای هارمونی و تضاد دومعیار مهم تفکیک کننده آثار بصری هستند،که شاخصی بنیادی درغربال انواع آثار بصری است. بسیاری ازمطالعات گذشته دارای مبنای تفسیری وبعضا نتایج متناقض می باشند، درحالیکه با بکارگیری مبانی علوم شناختی می توان به نتایج علمی تری دست یافت. هدف این پژوهش ارتباط یابی میان شخصیت های درونگرا و برونگرا با گرایشات زیبایی شناسی درانطباق با مطالعات علوم شناختی می باشد. این تحقیق از نوع تحلیلی توصیفی و براساس مطالعات علی– مقایسه ای است. متغیرهای شخصیت و تقسیمات زیبایی شناسی از طریق تحلیل محتوای هر یک ازحوزه های علمی مربوطه تثبیت و برمبنای علوم شناختی مورد واکاوی قرارگرفته است. براساس نتایج بدست آمده میان مولفه های شخصیت و نوع آثاربصری همبستگی قابل ملاحظه ای وجود دارد. به نحوی که شخصیتهای درونگرا به مراتب بیش از برونگرایان به آثارهنر و معماری متضاد ، پیچیده و پرتنش توجه نشان می دهند. درحالیکه اکثریت قابل ملاحظه ای ازبرونگرایان تمایل به آثار هارمونیک و هماهنگ دارند.
کارکرد نمادین رنگ در فضاسازی انیمیشن های مذهبی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
449 - 467
حوزههای تخصصی:
رنگ ها در تمدن های گوناگون دارای ارزش ها و کارکردهای گوناگونی اعم از روانی، فلسفی، آئینی، مذهبی و غیره هستند. رنگ ها می توانند حامل پیام های گوناگون آشکار یا ضمنی بوده و بر احساس، ارتباطات، تفکر، اندیشه، و رفتارهای شخصی یا گروهی تأثیرگذار باشند. ایران زمین با قدمتی کهن در بافتار سنتی و یا مدرن خود از وجوه و ویژگی های رنگ در همه زمینه های زیستی و داشته های فرهنگی، هنری و مذهبی اش بهره برده است. رنگ ها همواره هویتی آشکار یا پنهان داشته اند که به تناسب اعتقاد ایرانیان مورداستفاده قرار گرفته اند. در قرآن و احادیث و روایات حتی به لحاظ فیزیولوژیک بارها به خواص اثربخش رنگ ها اشاره شده است. سواد رسانه ای و آگاهی مخاطبان به خصوص در سال های اخیر فیلم سازان و تولیدکنندگان هنر صنعت رسانه انیمیشن را به سوی سینمای بصری رهنمون ساخته و رنگ به عنوان عنصری مهم نقش قابل توجه ای دارد. هنر انیمیشن ایران زمین نیز با قدمتی طولانی، متأثر از چنین رویکردی سال ها در تلاش است که از خصایل رنگ ها در تبلور و پرتوافشانی دین و فرهنگ ملی سود جوید. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی در صدد آن است تا منزلت و جایگاه این باور ملی درخصوص نقش نمادین رنگ را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. مسئله اصلی پژوهش حاضر واکاوی چگونگی استفاده از رنگ ها در فضاسازی انیمیشن های مذهبی ایرانی با تکیه بر فرهنگ کهن ایرانی اسلامی می باشد. روش تحقیق کیفی با رویکردی تحلیلی، توصیفی بر اساس گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ایی و آرشیوهای صوتی تصویری می باشد. از این رو، فیلم «شاهزاده روم» به صورت انتخاب هدفمند مورد مداقه قرار خواهد گرفت.اهداف پژوهش:واکاوی تأثیر رنگ ها و معانی آن ها در هنر، فرهنگ، متون اسلامی و مخاطب.2. بررسی لزوم استفاده از رنگ ها برای القای یک فضای مذهبی در انیمیشن های ایرانی.سؤالات پژوهش:رنگ ها در مذهب شیعه و فرهنگ ایرانی دارای چه ویژگی هایی هستند؟2. چگونه می توان از رنگ ها در فیلم های انیمیشن استفاده کرد به گونه ای که حامل باورهای فرهنگی و اعتقادات ملی و مذهبی باشند؟
طراحی در بافت روستاهای تاریخی با رویکرد معماری میان افزا (نمونه پژوهشی: طراحی اقامتگاه بوم گردی و گردشگری سپورغان شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۲
۵۲-۳۵
حوزههای تخصصی:
معماری میان افزا به عنوان رویکردی عملی در جهت ایجاد ساختارها و سازمان های جدید برای تأمین فضاهای قابل استفاده در بافت های تاریخی همواره مطرح بوده که برخاسته از گرایش های توسعه شهری است و می تواند به عنوان رویکرد طراحی در بافت های تاریخی روستاها نیز مورد استفاده قرار گیرد. این پژوهش برای یافتن پاسخ به این سؤال که "با توجه به رویکرد معماری میان افزا چگونه می توان در بافت تاریخی و سنتی روستاهای تاریخی مداخله کرد؟" انجام شده؛ با این فرض که به کارگیری مدل می تواند باعث تأثیر عوامل چندوجهی مؤثر در طراحی در بافت روستایی شود و عدم کاربست آن، غفلت از برخی مؤلفه های مؤثر در این طراحی را در بر خواهد داشت. این امر، ضرورت تدوین دستور کار برنامه ریزی طراحی در بافت روستاهای تاریخی برای بهره گیری از زیرساخت ها و ظرفیت های موجود را لازم می نماید. بدین ترتیب، هدف پژوهش حاضر، دست یابی و تدوین مدل دستور کار برنامه ریزی طراحی بر اساس اصول معماری میان افزا در بافت روستاهای تاریخی و کاربست آن در نمونه پژوهشی است. روش تحقیق این پژوهش، از نوع کیفی- کمی است. در این میان، مؤلفه ها و الگوهای زمینه گرایی، شاخصه های فیزیکی و چندوجهی توسعه میان افزا و همچنین رویکردهای طراحی بناهای میان افزا در حوزه معماری در جهت نیل به این هدف، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند و مدل مستخرج از مبانی نظری به جهت آزمون برای طراحی اقامتگاه بوم گردی و گردشگری در روستای سپورغان شهرستان ارومیه، به کار گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهند به کارگیری این مدل طراحی می تواند باعث تأثیر عوامل چندوجهی مؤثر، از جمله الگوهای کالبدی- معماری و الگوهای محیطی- عملکردی در طراحی در بافت روستایی شده که علاوه بر حفظ ارزش های میراث معماری زمینه با طبیعت آن نیز هماهنگ شود.
ارزیابی نقش تحولات عملکردی و کالبدی بر کیفیت روابط فضایی در خانههای دوره قاجار (نمونه پژوهشی: تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی مؤلفههای آموزشی اثربخش تدریس تاریخ معماری اسلامی بر مبنای تجربه حرفهای استادان این حوزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۱
35-50
حوزههای تخصصی:
پایش تاریخی در ارزیابی اصالت آرایه های معماری مدرسه رکنیه یزد با نگاهی به اصول حفظ میراث جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
5 - 30
حوزههای تخصصی:
با ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد در سال 1396ش/ 2017م و تأکید بیشتر بر حفاظت از بناهای تاریخی در قالب بافت شهری یزد، تلاش برای انجام گونه های مختلف پایش، با هدف صیانت از اصالت آثار تاریخی فراهم شد. پژوهش حاضر که رویکردی کیفی و تفسیرگرا دارد، در جست وجوی نقش پایش تاریخی به عنوان روشی برای ارزیابی اصالت آرایه های معماری مدرسه رکنیه به عنوان یکی از مهم ترین تک بناهای این بافت است. مستندسازی سابقه ای از مداخلات بر پایه اصول حفظ میراث جهانی و در عین حال دستیابی به پیشینه ای از عوامل آسیب رسان به بنا در خلال این پژوهش انجام شده است. ازاین رو تحقیق حاضر پس از تبیین مفهوم پایش تاریخی، به ارائه اسناد موجود درباره آسیب ها و مداخلات مدرسه رکنیه و همچنین تجزیه و تحلیل محتوایی اسناد برای شناخت نقاط بحرانی آسیب ها و در نهایت دستیابی به دوره بندی مرمت آرایه های معماری و ارزیابی اصالت آن می پردازد. بر طبق اسناد، مهم ترین آسیب های واردشده به مدرسه رکنیه شامل ترک ها و آسیب های سازه ای ناشی از حفر چاه ها در حریم بنا و رطوبت ناشی از آن و نیز فعالیت موریانه در داخل بنا بوده است. در خارج بنا تخریب ایوان، مداخلات و تصرف های سازه ای قدیمی و نیز ریختگی کاشی های گنبد به خصوص در بدنه غربی در اثر عوامل طبیعی، آسیب های مستمر در بنا هستند. این عوامل آسیب در برنامه ریزی آینده باید از نظر میزان فعالیت، مورد سنجش قرار گیرند. در باب ارزیابی اصالت، نتایج به دست آمده منجر به قابل تفکیک شدن بخش های اصیل و بخش های غیراصیل ولی ارزشمند در این بنا شده است. پوسته داخلی گنبدخانه، دیوار اسپر ایوان و کتیبه کاشی کاری ساقه گنبد در بخش بیرونی بنا کاملاً اصیل و مربوط به دوره آل مظفر است. نقش و اجزای مادی ایوان و نمای آن، همچنین کاشی کاری های گنبد که مجدداً اجرا شده، از آثار مداخلاتی پنجاه سال گذشته است. بازسازی و تکمیل این بخش ها با تکیه بر شناخت سبکی مرمتگران و التفات به نقوش کاشی کاری های قدیمی موجود در مدرسه شهاب الدین قاسم طراز، مدرسه شمسیه و مسجدجامع یزد انجام گرفته است. هدف این گونه مداخلات، تکمیل موجودیت کالبدی و کاربردی بنا در عین تلاش برای خوانایی بهتر اثر بوده است. بخش های بازسازی و نوسازی شده اگرچه از لحاظ مداخلات مبانی نظری مورد توجه بوده ولی جنبه تاریخی و باستان شناسی نداشته و قابل استناد به عنوان سبک آل مظفر یزد نیست. پیرو نتایج به دست آمده برنامه ریزی برای حفظ و نگهداری این دو بخش نیز می بایست از همدیگر تفکیک شده و به طور کاملاً واضح و شفاف با تصمیم گیری های جداگانه انجام گیرد.
مطالعۀ فنی بصریِ نقاشی گل و مرغ دورۀ زند و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حدفاصل به قدرت رسیدن نادرشاه افشار تا دوره ناصرالدین شاه قاجار را باید نقطه عطفی در نقاشی گل و مرغ ایران دانست. در این دوره نقاشی گل و مرغ در مرقعات، آثار لاکی (شامل قاب آیینه، جلد کتاب و قلمدان) و نقاشی دیواری مورد توجه قرار گرفت. در مرقعات از تک بوته، در آثار لاکی از ترکیب گلشن و در تزیینات معماری از گل و گلدان، افشان و بندهای مدور استفاده شد. در این برهه پر فراز و نشیب هنرمندان ناچار به کوچ و جابه جایی بوده و سنت های نقاشی ایالتی را جابه جا می کردند. چنانچه هنرمندانی که در نقاشی های ارگ کریمخانی دوره زند مشغول بودند، به خدمت قاجار در آمده و در مرمت کاخ های صفوی گماشته شدند. شهرهایی چون اصفهان(افشار)، شیراز(زند) و تهران(قاجار) هنرمندان گل و مرغ سازی داشت که نیاز دربار تا بازار را برطرف می کردند. هدف پژوهش، مطالعه فنی بصری آثار گل و مرغ دوره زند و قاجار است. نوشتار در پی پاسخ بدین پرسش هاست: ویژگی های فنی و بصری گل و مرغ دوره زند-قاجار در آثار لاکی، مرقعات و تزیینات معماری چیست؟و عوامل تاثیرگذار بر آن کدام است؟ روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی بوده و شیوه گردآوری مطالب، کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهد عواملی چون میل به باستان گرایی، نسبت شاهان قاجاری با صفویان در نقاشی گل و مرغ در تزیینات معماری و حضور هنرمندان و سیاحان غربی و به خصوص دوربین عکاسی بر جهت گیری گل و مرغ در مرقعات تاثیرگذار بود. به دلیل جذب هنرمندان برتر به پایتخت ، این دوره فاقد سبک یا شیوه ایالتی خاصی است.
ضرورت اتخاذ رویکرد مکان سازی مشارکت مبنا؛ در بازآفرینی بافت های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
103 - 120
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: بافت تاریخی از تجربه طولانی مدت تعامل انسان با محیط بوجود آمده است اما می بینیم بعد از مداخلاتی که در بافت های تاریخی صورت گرفته، حضور و تعاملات اجتماعی مردم در بافت کمرنگ شده است، چراکه این طرح ها از بطن جامعه و محیط نبوده و در نتیجه احساس تعلق نیز ایجاد نمی کند. حفظ مکان تاریخی یا ایجاد مکان جدید در بافت تاریخی، از موضوعات مهم شهرسازی امروز بشمار می آید و از منظر حفاظت اجتماعی بافت، حائز اهمیت است. مکان سازی یعنی ایجاد مکان باکیفیت بوسیله مشارکت اجتماعی، که قصد داریم در طی بازآفرینی، بعنوان یکی از روش های مرمت شهری، از طریق آن کیفیت زندگی در بافت و تعاملات اجتماعی آنرا افزایش دهیم. هدف: نوعی از مکان سازی، مشروط و مقید به حفظ اصالت و ارزشهای بافت، با اقدامات برگشت پذیر، بوسیله مشارکت اجتماعات محلی، مد نظر این پژوهش است. و ارائه الگویی مناسب در خصوص نحوه اقدام در بافت های تاریخی متناسب با زمینه اجتماعی و بستر فرهنگی در شهرهای ایران امری ضروری به شمار می رود. در این مقاله تلاش شده به مکان سازی با رویکرد توسعه اجتماع محور و با هدف ارتقاء کیفیت محیطی و جاری نمودن تعاملات روزمره در عرصه بافت های تاریخی جهت بازآفرینی بافت ها، توجه دهد. روش: روش این پژوهش از نوع کیفی با رویکرد توصیفی – تحلیلی به شیوه مطالعات تطبیقی می باشد. و بدین منظور تجربیات داخلی و خارجی اقدامات در بافت های مشابه بافت تاریخی تهران بررسی شد تا از بررسی و تبیین چارچوب نمونه ها به چارچوب بازآفرینی در بافت های تاریخی ایران برسیم. یافته ها: دستاورد مهم این پژوهش تبیین ضرورت مکان سازی مشارکت مبناو اهمیت آن در پروژه های بازآفرینی بافت تاریخی، جهت تبلور ارزش ها در ساختار بافت امروزی، برای حفظ این بافت ها جهت مکان سازی خلاق درفضاهای شهری و ارتقاء کیفیت می باشد. نتیجهگیری: باتوجه به ضرورت مشارکت اجتماعی که از مطالعه پروژه های موفق داخلی و خارجی بازآفرینی دربافت تاریخی استنباط شد، و نظر به اهمیت بحثدلبستگی مکانی ساکنان در جلب مشارکت اجتماعی شان، اولویت رویکرد مکان سازی مشارکت مبنا جهت تقویت روحیه مشارکت جویانه ساکنان در بازآفرینی بافت های تاریخی مدنظر است.
مستندسازی تحولات پل شهرستان، کهن ترین پل اصفهان بر پایه اسناد توصیفی و تصویری با بهره گیری از واقعیت افزوده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
43 - 54
حوزههای تخصصی:
تکنولوژی واقعیت افزوده امکانات بسیاری در اختیار پژوهشگران قرارداده است. این تکنولوژی در جهت بازنمایی و مستندسازی کالبد بناهای تاریخی که از بین رفته اند و یا کالبد گذشته خود را از دست داده اند، به کار گرفته شده است. پل شهرستان؛ کهن ترین پل اصفهان، از گذشته تا کنون تغییرات قابل توجهی در کالبد و کارکرد خود داشته است. با استفاده از واقعیت افزوده می توان کالبد اصیل این بنا را برای بازدیدکنندگان آشکار کرد. این روش همچنین می تواند گردشگران را با روند تحول پل از گذشته تا کنون آشنا سازد. این پژوهش برای نخستین بار، با بازخوانی اسناد توصیفی (متنی) و تصویری که از گذشته باقی مانده است، کالبد و کارکردهای گوناگون پل شهرستان را آشکار ساخته است. از سوی دیگر، مکان یابی بناهای شاخص پیرامون پل نیز مد نظر این پژوهش بوده است. تحقیق بر پایه داده های کتابخانه ای و میدانی بنا نهاده شده است. ابتدا مطالعه اسناد توصیفی و بازخوانی اسناد تصویری و سپس بازآفرینی مدل ساختار اصیل بنا بر اساس آن انجام شده است. مدل سه بعدی خطی پل در سایت با بهره گیری از گونه کمتراستفاده شده تکنولوژی واقعیت افزوده نیز انجام گرفته است. تحلیل اسناد گوناگون آشکار ساخت، کالبد اصلی پل در بخش دهانه ها کمتر دچار تغییر شده است. عمده تغییرها در کالبد گمرک خانه و بناهای امتداد آن و کاربری پل است.
معناشناسی خرد عرفی و تأثیر آن در بازیابی هویت مجتمع های مسکونی (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
35 - 48
حوزههای تخصصی:
توجه به خرد عرفی، به عنوان یکی از عوامل مهم و مؤثر در رابطه تجربی انسان-محیط از مسائلی است که در پژوهش ها و فرایندهای طراحی معماری کمتر به آن پرداخت شده است. مقاله حاضر باهدف ایجاد محیط های مسکونی باکیفیت، به بررسی و شناسایی تأثیر مؤلفه های خردعرفی بر شکل گیری هویت مکان می پردازد. مقاله حاضر ازنظر نوع تحقیق: کیفی و کمی، ازنظر راهبرد: تفسیری- تحلیلی، ابزار جمع آوری داده ها مشاهده و مصاحبه و روش تحلیل داده ها همبستگی هست. نتایج پژوهش، ارتباط معنی دار بین خرد عرفی و هویت مکان را به اثبات می رساند. بین مؤلفه های خرد عرفی و مؤلفه های هویت مکان، بالاترین رابطه معنی دار همبستگی مربوط به مؤلفه الگوی رفتاری-کالبدی و در سطوح بعدی، مؤلفه های خاطرات جمعی و رضایتمندی هست. در طراحی معماری، چهار سنجه به ترتیب: خوانایی فرم، مصالح بومی و تنوع فعالیتی و بصری بیشترین عوامل تأثیرگذار هست.
سنجش میزان محرمیت در انواع ساختار فضایی خانه های تاریخی با استفاده از روابط ریاضی نحو فضا (مطالعه موردی: خانه های قاجاری شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
71 - 86
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی خانه های سنتی ایران از الگوهای مختلفی چون دو طرف ساخت (دو توده مقابل هم)، دو طرف ساخت (دو توده عمود بر هم)، سه طرف ساخت و چهار طرف ساخت تشکیل شده است. این گوناگونی ساختار فضایی، رعایت محرمیت را که یکی از مهم ترین معیارهای ساخت در خانه های سنتی ایران هست، تحت تأثیر قرار می دهد. ازاین رو هدف این پژوهش، سنجش میزان محرمیت در این چهار الگو در خانه های قاجاری شیراز هست. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کمی-کیفی ست و ابزار مورداستفاده در تجزیه وتحلیل خانه ها روابط ریاضی نحو فضا هست. به طوریکه ابتدا هشت خانه قاجاری از میان این الگوها انتخاب شد، سپس به وسیله نرم افزار A-Graph، گراف توجیهی خانه ها استخراج شدند و نهایتاً بر اساس روابط ریاضی نحو فضا میزان محرمیت هر الگو محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که الگوی چهار طرف ساخت دارای بیشترین میزان محرمیت نسبت به سایر الگوهاست.