مطالب مرتبط با کلیدواژه

ارجان


۱.

واکاوی عوامل موثر بر ویرانی ارجان پس از چندین قرن رونق و شکوفایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسماعیلیان ویرانی تقسیمات سیاسی فرقه های مذهبی ارجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۳ تعداد دانلود : ۷۹۷
ارجان یکی از مهمترین کوره های ایالتی دوره ساسانی در جنوب غربی ایران بود که در دوران اسلامی نیز رشد و گسترش مضاعفی یافت. سلسله هایی چون صفاریان، آل بویه، سلجوقیان و اتابکان براین منطقه حکمرانی نمودند. اعراب مسلمان طی سالهای18تا23ه.ق تمامی منطقه ارجان و رستاق های وابسته به آن را فتح نمودند. در این منطقه مذاهبی چون زرتشتی، مسیحیت و صابئی بیشترین جمعیت از ساکنان را به خود اختصاص دادند. پس از ورود اسلام به منطقه ارجان، فرقه گرایی مذهبی به اوج رسید و اسماعیلیان، خوراج، شیعه اثنی عشری و فرقه های چهارگانه اهل سنت نیز به مذاهب و ادیان قبل از اسلام اضافه شدند. ارجان پس از قرنها شکوفایی و رونق سرانجام میان قرون ششم و هفتم ه.ق از رونق افتاده و متروک گردید. دلایل عمده ای براین ویرانی موثر بوده که این عوامل به دو دسته طبیعی و انسانی تقسیم می شوند. عوامل طبیعی شامل زلزله های پیاپی، قحطسالی و بیماریهای همه گیر و عوامل انسانی که بسیار مهم تر از عوامل طبیعی بوده اند عبارتند از منازعات مداوم میان مدعیان حکمرانی، حضور قلاع متعدد اسماعیلیه ( و تمامی امور مربوط به این قلاع از جمله غارت، ناامنی جاده ها، اسارت ساکنین منطقه)، مهاجرت-های متعدد بین المللی و نحله های فکری-اعتقادی متعدد و در نهایت تغییرات اساسی در جغرافیای سیاسی-اداری ایالات فارس و خوزستان که منجر به حذف نام ارجان گردید، از عمده ترین دلایل ویرانی و متروک گردیدن شهر یاد شده به شمار می روند.
۲.

پایگاه فرهنگی قلعه جص و کنشت مجوسان در سده های نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارجان قلعه جص قلعه دِز کنشت مجوسان سه گنبدان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان ساسانی فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی
تعداد بازدید : ۱۱۸۰ تعداد دانلود : ۹۰۰
با ورود اسلام به ایران، فرهنگ و تاریخ پیش از اسلام را گروه هایی از ایرانیان دانش دوست حفظ کردند که در باختر کهگیلویه و خاور ارجان، پیرامون قلعه جص می زیستند. بررسی قلعه جص و جایگاه علمی و فرهنگی آن از اهداف مهم این پژوهش است. قلعه ای که براساس منابع تاریخی، در حفظ تاریخ پادشاهان پیش از اسلام و آداب ورسوم  ایرانی و علوم زرتشتی نقش مهمی داشت و از مهم ترین قلعه های اشغال شده توسط اسماعیلیان نزاری در سده پنجم قمری بود. این پژوهش در پی پاسخ به دو پرسش اساسی است: 1. موقعیت دقیق قلعه جص و کنشت مجوسان ارجان کجاست؟ جایگاه قلعه جص در تاریخ علمی و فرهنگی ایران چگونه بوده است؟ روش پژوهش تاریخی تحلیلی است و نتایج پژوهش نیز از راه بررسی میدانی و مطالعات کتابخانه ای، با بهره بردن از داده های باستان شناختی و زبان شناختی و منابع نوشتاری کهن به دست آمده است. قلعه یا دژ جص که امروزه ساکنان منطقه آن را قلعه دِز می نامند، در آغاز دوران اسلامی محل نگهداشت و تدریس کتاب های علمی و  تاریخی ایران، به ویژه پادشاهان پیش از اسلام، بوده است. موقعیت استراتژیک این قلعه که در مسیر ارتباطی اَرجان به اصفهان بود و وجود گروه های زرتشتی در پیرامون آن از مهم ترین علت های اشغال آن توسط اسماعیلیان بود. در نزدیکی این قلعه، کنشت مجوسان وجود داشت که باید محل این مکان را در بناهای موسوم به سه گنبدان دانست. از این دو مکان، یعنی قلعه جص و کنشت مجوسان، باید در حکم «پایگاهی علمی و فرهنگی» یاد کرد.
۳.

نقش سرزمین های شرقی ایلام: اَرجان و ایذه، در انتقال فرهنگ ایلام نو به پارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایلام نو ایذه هخامنشیان تاثیرات فرهنگی پارس ارجان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان ایلام سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان ایلام روابط خارجی
تعداد بازدید : ۲۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۳۵۸
سرزمین ایلام در جنوب غربی ایران که علاوه بر خوزستان شامل زاگرس جنوبی، بوشهر، قسمتی از فارس و همچنین کرمان میشده استکانون یکی از کهنترین تمدنهای ایران باستان محسوب میشد.همجواری قلمروی دولت ایلام نو با پادشاهی آشوریان ، موجب نزاع و درگیری مداوم ایلام با آشور در این دوره شد. سرانجام به دلیل تداوم سیاست خصمانه میان این دو دولت و نیز ادامه حملات آشوریان علیه سرزمین ایلام، دولت مرکزی آن در قرن هفتم پ.م سقوط کرد. هر چند در طی این تهاجمات بخش های مهمی از سرزمین های غربی کشور و از جمله شوش ویران شد، اما به نظر می رسد سرزمینهای شرقی ایلام مانند ناحیه اَرجان و ایذه کماکان توانستند تا حدودی به حیات فرهنگی و اقتصادی خود ادامه دهند و نقش مهمی در انتقال فرهنگ ایلام نو به دربار هخامنشی بازی کنند.    در این پژوهش سعی شده است با تکیه به شیوه پژوهشهای تاریخی و استفاده از منابع میانرودانی، ایلامی و هخامنشی به این پرسش پاسخ دهد که چه مکانهایی کانون انتقال فرهنگ ایلام نو به پارس در پیش از تشکیل شاهنشاهی هخامنشی بوده است وتوانستند نقش مهمی در انتقال فرهنگ و سنن ایلامی نو به دوره هخامنشیان ایفا کنند.
۴.

جغرافیای تاریخی و نام جای شناسی ارجان در دوران ساسانی و اسلامی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ارجان نام جای بهبهان دورۀ ساسانی دوران اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۱ تعداد دانلود : ۷۴۱
«ارجان» یکی از خوره های مهم ایالت فارس در دوران ساسانی و اسلامی بود. درخصوص نام جای ارجان اختلافات عدیده ای هم در منابع مکتوب و هم در میان پژوهشگران معاصر وجود دارد. از علت های اصلی این اختلافات، اطلاعات مختلف منابع مکتوب و ناهمخوانی شواهد باستان شناختی با این منابع است و همین امر منجر شده تا نقطه نظرات گونا گونی در این راستا مطرح شود. در اینجا نگارنده با ذکر دیدگاه های مختلف و تلفیق آن ها با شواهد باستان شناختی سعی دارد به درک و شناختی روشن تر از این موضوع دست یابد. از دیگر مواردی که در این مقاله بدان پرداخته خواهد شد، موضوع تغییرات اداری و مرزی است که درطول دوران مختلف، ارجان را دستخوش تغییر و تحول کرده است. ارجان در دوران مختلف دچار تغییرات اداری و مرزی فراوانی شده است؛ به طوری که در سده های نخستین اسلام، این خوره همان ساختار و حدود دورۀ ساسانی را در خود داشت، اما در دوره های بعد شاهد جابه جایی از ایالتی به ایالت دیگر، تغییر نام و کم شدنِ حدود و ثغور نواحی و بخش های وابسته به آن هستیم. این نوشتار تلاش دارد به دو پرسش مهم در ارجان پاسخ دهد؛ نخست، تغییرات اداری و مرزی رخ داده در پهنۀ ارجان تا به امروز چگونه بوده است؟ و دیگری آن که، دلایل اصلی ناهمخوانی های موجود میان پژوهشگران بر سر نام واقعی ارجان چیست؟ دلایل اصلی ناهمخوانی های موجود میان پژوهشگران برسر نام جای ارجان چیست؟ پرواضح است که محققان اشاره ها و توضیحات بسیاری درراستای شناخت سیمای ارجان، تغییرات اداری و مرزی این منطقه بیان داشته اند؛ با این حال، تلفیق و ترکیب داده های تاریخی و باستان شناختی موردی است که کمتر در مطالعاتشان مشاهده می شود. از این رو نگارنده سعی دارد تا با تلفیق هر دو رویکرد تاریخی و باستان شناختی به موضوع نام جای و تغییرات اداری و مرزی ارجان در دوران ساسانی و اسلامی بپردازد. انجام پژوهش حاضر از طریق بررسی و تطبیق یافته ها و شواهد باستان شناسی با مواد و اطلاعات مستخرج از منابع مکتوب است.
۵.

بررسی و ارائه مدل ژئوشیمایی اشیاء فلزی بر پایه نقره از دوره عیلام (نمونه مطالعاتی اشیاء نقرهای مجموعه، جوبجی، کلماکره، ارجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اشیاء فلزی بر پایه نقره ژئو شیمیایی کلماکره جوبجی ارجان دوره عیلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۹ تعداد دانلود : ۲۳۲
در طول دهه های 60 تا 80 شمسی سه مجموعه ارزشمند عیلامیِ ارجان، کلماکره و جوبجی در غرب و جنوب غرب ایران کشف شد. کشف اتفاقی این مجموعه ها، تعداد و ارزش اشیاء فلزی آن ها حکایت از دوران پرشکوه عیلام در ایران دارد. هم دوره بودن آثار این مجموعه ها موجب شد تا برای پاسخ به پرسش های پیش آمده، این سه مجموعه به طور روشمند موردبررسی قرار گیرند. رویکرد پیشنهادی برای بررسی این سه مجموعه رویکرد اصالت سنجی بر اساس آلیاژ– تکنولوژِی فلزگری و ساخت– و ریزساختارها است. این مقاله یکی از اهداف این رویکرد، در زمینه بررسی داده های حاصل از مطالعه ژئوشیمیاییِ آلیاژِ اشیاء نقره ای این سه مجموعه را محقق می نماید. در این مقاله 23 نمونه نقره ای از سه مجموعه مذکور با روش XRF پرتابل برای بررسی آلیاژ و پاسخ به دو سؤال اساسی آنالیز شدند: سؤال اول این که آیا مطالعه ترکیب آلیاژ و میزان ناخالصی های اشیاء فلزی بر پایه نقره از دوره عیلام مربوط به این سه منطقه، امکان ارائه یک مدل ژئوشیمیایی را میسر خواهد نمود؟ و سؤال دوم، آیا تهیه مدل ژئوشیمی از اشیاء نقره ای مکشوفه از دوره عیلام می تواند در تعیین منشأ معدنی و اثرانگشت شیمیایی این اشیاء کمک نماید؟ بررسی داده ها مشخص نمود که وجود عناصری از گروه پلاتین یاPGE (Platinum-Group Elements) می تواند به عنوان مدل ژنوشیمیایی این اشیاء و وجود عنصر ایریدیم به عنوان اثر انگشت شیمیایی آنها معرفی گردد. بر اساس این یافته ها می توان گفت سنگ معدن اولیه اشیاء این سه مجموعه از یک محدوده جغرافیایی تهیه شده است.
۶.

نویافته هایی از تاریخ ادبیات ایران «اعلامى چند از کهگیلویه»(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۱۲
کهگیلویه تاریخی بخش وسیعی است در غرب فارس که امروزه بین استان های خوزستان، کهگیلویه و بویر احمد و بوشهر تقسیم شده است. نام کهگیلویه در سده های آغازین اسلامی بر نواحی شمالی کوره باستانی ارّجان (ارغان) یا قلمرو ایل بویر احمد اطلاق می شده و پس از ویرانی شهر ارجان (کرسی کوره ارجان) در سده ششم هجری، کم کم این نام به تمام کوره ارّجان تسری یافت. نگارنده طی تتبعات طولانی که پیرامون تاریخ و رجال این سامان داشته، با دانشمندانی از این سرزمین مواجه شده است که به راستی از حلقات مفقوده تاریخ علم یا تاریخ ادبیات ایران به شمارند و تاریخنگاران ادبیات از آنان سخنی به میان نیاورده اند، یا چنان که شایسته است به آنان نپرداخته اند؛ در حالی که از دانشمندان برجسته روزگار خود بوده اند و دست نوشته تصانیف برخی از آنان در کتابخانه های مهم جهان بصورت موجود است. اینان عبارت اند از: جمال الدین عبدالحمید کهگیلویی معروف به «صاحب البحر»، بهاءالدین عثمان کهگیلویی، نظام الدین اسحاق کهگیلویی، نورالدین جهانگیر کهگیلویی، مهدی قلی «سلطان» کهگیلویی، کمال الدین عبدالعزیز کهگیلویی.
۷.

قلاع و دژهای دفاعی رستاق بلادشاپور از منظر جغرافیای سیاسی- اداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جغرافیای اداری ارجان بلادشاپور دژهای دفاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۷۷
بر اساس منابع جغرافیایی و تاریخی سده های نخستین و میانه اسلامی ، رستاق بلادشاپور به مرکزیت شهر جومه، در بخش شمال کوره ارجان واقع شده بود که موقعیت آن شهر، در محوطه ایدنک شهرستان کهگیلویه تعیین شده است . با وجود اشاره منابع مکتوب به وضعیت اقلیمی و موقعیت جغرافیایی این ناحیه، با رستاق های متعدد کوره شاپور و ارجان، حدود و ثغور این رستاق در متون و نقشه های تاریخی قرون نخستین و میانه اسلامی، چندان روشن نیست. هدف پژوهش حاضر، شناسایی استحکامات رستاق بلادشاپور، به منظور تعیین گستره جغرافیایی، سازمان دفاعی و اهمیت ژئوپلیتیک تاریخی این رستاق است؛ بنابراین، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش ها برآمده است: ۱.شکل گیری و اهمیت سیاسی- نظامی رستاق بلادشاپور بر اساس استحکامات دفاعی منطقه به چه دوره ای برمی گردد؟ ۲.با توجه به بازه زمانی شکل گیری استحکامات دفاعی و منابع مکتوب سده های نخستین و میانه اسلامی، گستره جغرافیایی این رستاق، به چه میزان با منابع مکتوب قرون متأخر اسلامی مطابقت دارد؟ در این مقاله بر اساس بررسی منابع تاریخی و جغرافیایی و همچنین شواهد باستان شناختی، با رویکرد توصیفی- تاریخی به بررسی و تحلیل موضوع خواهیم پرداخت. نتایج یافته ها حاکی از آن است که دژ کوه های مستحکم مانند کمربندی دفاعی، اضلاع چهارگانه گستره جغرافیایی رستاق بلادشاپور را محافظت می کردند. همگونی سفال های شناسایی شده در این پژوهش و ساختارهای معماری برجای مانده مورد بررسی به روشنی گویای سکونت در این دژها، دست کم از پایان سده دوم هجری، هم زمان با حاکمیت گیلویه و نوادگان او تا پایان دوره سلجوقی بر این ناحیه کوهستانی شرق ارجان است. این دژها هم زمان با دوره سلجوقیان، با هجوم اسماعیلیان ویران شده اند و پس از آن، مورد غفلت حاکمیت سیاسی کوه گیلویه و بلادشاپور قرار گرفتند.